از پیامدهای صنعتی شدن و شهرنشینی شتابان، می توان به پدیده حاشیه نشینی و سکونت گاه های غیررسمی اشاره کرد. حاشیه نشینی شهری که شاید همزاد شهر و شهرنشینی باشد، در شرایط امروزین ابعاد بزرگتری یافته و یکی از مسائل مهم کشورها، به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته ، محسوب می شود. تحقیق حاضر بر پایه روش پیمایشی به اجراء درآمده است. جامعه آماری تحقیق را4786 خانوار ساکن در محلات حاشیه نشین شهر گرگان تشکیل داده اند. ابزار گردآوری اطلاعات ، پرسش نامه بوده و از مصاحبه نیز به عنوان ابزار تکمیلی استفاده شده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ناپارامتریک«کروسکال – والیس » و آزمون پارامتریک«تحلیل واریانس» تجزیه و تحلیل شده اند. ارزیابی نتایج آزمون روابط بین تعاملی بین متغیرهای عمده مورد بررسی مطابق با داده های به دست آمده مبیّن عدم وجود رابطه و تفاوت معنی داری بین متغیرهای وضع سواد، تعداد فرزندان، تعداد اعضای خانواده و علل مهاجرت با متغیر محل سکونت حاشیه نشینان می باشند ولی بین سایر متغیرهای تحقیق با متغیر محل سکونت رابطه معنی دار آماری مشاهده می گردد. بهسازی و نوسازی بافت های روستایی، برنامه ریزی جمعیت و مهاجرت، توسعه مسکن روستایی، بهسازی و ارتقای محلات و مناطق حاشیه نشین، نوسازی بافت های سکونت گاه های غیررسمی و احداث شهرک های جدید برای ساماندهی مجدد از جمله برنامه های راهبردی کلان در بخش توانمندسازی مناطق حاشیه نشینی است.