فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش های زیادی پیرامون تأثیرات دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) روستایی از دیدگاه روستاییان انجام شده است؛ اما کمتر تحقیقی به بررسی دیدگاه و دغدغه مدیران دفاتر پرداخته است. هدف مطالعه حاضر شناسایی متغیرهای مؤثر بر ارائه خدمات توسط مدیران دفاتر ICT روستایی گیلان می باشد.
روش: تحقیق حاضر به روش توصیفی- همبستگی تلاش دارد متغیرهای مرتبط با رضایت را اولویت بندی، عوامل مؤثر بر رضایت شغلی را با تحلیل عاملی تعیین و نقش هر عامل را در تبیین رضایت شغلی محاسبه نماید. برای این منظور 223 دفتر ICT روستایی با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری از جامعه 553 دفتر ICT روستایی گیلان انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای اعتبار اجتماعی دفاتر بین روستاییان، مهارت انجام وظایف دفتری، تناسب کار با توانایی فردی و تأثیر مثبت دفاتر در روستا بالاترین میانگین را داشتند و در انتهای جدول رتبه بندی، رضایتمندی مدیران از درآمد دفتر و بیمه پایین ترین میانگین را به خود اختصاص دادند. بر اساس یافته های تحقیق، بیش از 80 درصد نگرانی شغلی مدیران دفاتر در ارتباط با درآمد کم (60 درصد) و امنیت شغلی (20 درصد) می باشد. همچنین هفت عامل مؤثر بر رضایت شغلی خلاصه شدند که در مجموع توانستند 88 درصد از واریانس رضایتمندی را تبیین کنند که شامل عامل اجتماعی، شخصیتی، اقتصادی، پست بانک، امکانات روستا، ستادی و جغرافیایی بودند.
راهکارهای عملی: با توجه به این که الویت نارضایتی شغلی مدیران دفاتر روستایی مربوط بیمه بازنشستگی هست، تشکیل صندوق بیمه دفاتر توسط کارگروه های هر بخش از شهرستان ها و توافق به همکاری در واریز مبلغ بیمه خود اختیاری، به همراه ارائه وکالت به نماینده کارگروه جهت پیگیری، یکی از گزینه های پیش رو در شرایط فعلی است.
اصالت و ارزش: دفاتر ICT روستایی نقش مهمی در کاهش شکاف دیجیتال ایفا می کنند و یافته های این تحقیق می تواند موردتوجه مسئولین و برنامه-ریزان ICT روستایی کشور قرار گیرد.
ارزیابی خطر ریسک زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان رود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری در زیرحوضه های طالقان رود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیة نقشة پایة محدودة مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقشة عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هرکدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایة الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص شد. در پایان با محاسبة میزان شاخص بهینة ویکور، برحسب درجة حساسیت پذیری به زمین لغزش، زیرحوضه ها در 3 کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد زیر حوضه های زیدشت 1، 2 و دونبولید از بیشترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش برخوردارند و حساسیت به وقوع زمین لغزش در زیر حوضه های شهرک، ناویزک و حسنجان حداقل است.
شناسایی و تحلیل الگوی فضایی سکونت گزینی مهاجران خارجی در فضای روستایی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
728 - 739
حوزه های تخصصی:
برای ایران که در طی چهل سال اخیر تغییرات مهم جمعیتی را تجربه کرده، مهاجرپذیری از موضوعات مهم جمعیتی و سیاسی آن به شمار می آید. گر چه در طی سال های پس از انقلاب، ایران شرایط ثبات دایمی را تجربه نکرده و به طور مستمر با مسایلی مانند جنگ و تهدید و تحریم رو به رو بوده است، اما تاکنون مأمن پناهندگان کشورهای همجوار و غیرهم جوار بوده است. این مهاجران پناهندگانی هستند که نتیجه جنگ و ناآرامی داخلی و بین المللی و یا حوادث طبیعی در کشورهای افغانستان، عراق و پاکستان هستند. به جز این سه گروه عمده، مهاجرانی از سایر کشورها نیز در نواحی شهری و روستایی حضور دارند. در این پژوهش برای شناسایی الگوی فضایی سکونت گزینی مهاجران از آماره موران I استفاده شده و برای نمایش محلی نقاط داغ ترکیب جمعیتی مهاجران، از آماره *Getis-Ord Gi استفاده شده است. نتایج پژوهش به ما نشان داد که الگوی سکونت گزینی هم در نواحی روستایی و هم در نواحی شهری، از تمرکز به سمت پخش در حال حرکت است. همچنین در بررسی محلی شاخص ترکیب جمعیت اتباع به ایرانی برای نواحی روستایی 27 شهرستان با امتیاز 3 و برای امتیازهای 2 و 1 هر کدام سه شهرستان شناسایی شده و 34 شهرستان با امتیاز 3 ،10 شهرستان با امتیاز 2 و 10 شهرستان با امتیاز یک در نقاط داغ شاخص قرار گرفته اند.
تبیین مدل توسعه سیستم گردشگری روستایی با استفاده از نظریه آشوب و مدل باتلر (مورد مطالعه: روستای مصر، شهرستان خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
222 - 235
حوزه های تخصصی:
به دلیل حساسیت بالای روستاهای مناطق بیابانی و توان های گردشگری آن، برنامه-ریزی برای توسعه گردشگری روستایی، نیازمند تبیین سیستم توسعه گردشگری است. روستای مصر، یکی از مهم ترین فضاهای گردشگری شهرستان خور و بیابانک است که در طی سال های گذشته، رشد فعالیت های گردشگری را تجربه کرده است. بنابراین، این پژوهش با هدف شناسایی مدل ارزیابی سیستم گردشگری روستا و تبیین آن با نظریه های مقاصد گردشگری انجام شده است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه، گفتگو و مشاهدات میدانی گرد آوری و با بهره گیری از مبانی نظری موجود تهیه شده و از طریق روش تحلیل محتوای کیفی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و در نهایت، مدلی برای تبیین روند سیستم گردشگری آن ارائه شد. نتایج مدل حاکی از تأثیرگذاری قابل توجه آثار هنری در عرضه گردشگری و نقش کلیدی کارآفرینان در توسعه سیستم گردشگری است که در مراحل بعدی به تدریج تکامل یافته است. همچنین میزان انطباق مدل با نظریه آشوب و مدل باتلر، بررسی گردید که از منظر نظریه آشوب، این سیستم با رویکرد اثر پروانه ای و سازگاری پویا سازگار بوده و از منظر مدل باتلر، روستای مصر در انتهای مرحله مشارکت و حرکت به سمت توسعه قرار دارد و به نظر می رسد تخریب خلاق نظریه آشوب با مرحله مشارکت چرخه حیات، سازگاری بیشتری دارد.
مطلوبیت گردشگری شبانه ی شهری از دیدگاه گردشگران مطالعه ی موردی: گردشگران شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
67 - 85
حوزه های تخصصی:
مقاصد گردشگری و جوامع آنها درصدد یافتن راه های جدیدی برای رقابت در بازار گردشگری هستند و گردشگری شبانه به عنوان یکی از این راه ها در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. شهر شیراز به عنوان یکی از کانون های اصلی گردشگری در کشور، پتانسیل های قابل توجهی در این زمینه دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی مطلوبیت گردشگری شبانه از دیدگاه گردشگران شهر شیراز می باشد. جامعه ی آماری تحقیق، گردشگران وارد شده به شهر شیراز در فروردین 1396 بوده که حداقل به مدت سه شبانه روز در این شهر اقامت داشته اند. حجم نمونه معادل 400 نفر بوده و گردآوری داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه صورت پذیرفته است. پرسشنامه دارای سه بخش شامل مشخصات عمومی گردشگران، ارزیابی گردشگران از میزان مطلوبیت عوامل محیطی و جاذبه های گردشگری شهر شیراز در ساعات شبانه و نظر گردشگران در خصوص میزان اهمیت عوامل محیطی و جاذبه های مختلف در توسعه-ی گردشگری شبانه بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های رتبه های علامت دار ویلکاکسون، فریدمن، من-ویتنی، کروسکال والیس، رگرسیون ساده و چندگانه صورت گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، در میان متغیرهای محیط شبانه ی شهر شیراز، متغیرهای «آب و هوا» و «زیبایی منظر شبانه» از دیدگاه گردشگران مطلوبیت بیشتری داشته اند. در میان جاذبه های مختلف، مطلوبیت شبانه ی بناها و آثار تاریخی در رتبه ی نخست و مطلوبیت شبانه ی جاذبه های فرهنگی، باغ ها و پارک ها، فضاهای تفریحی و جاذبه های مذهبی به طور مشترک در مرتبه ی بعدی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون نشان می دهد که 30.9 درصد از واریانس «رضایتمندی گردشگری» به وسیله ی واریانس متغیرهای «مطلوبیت محیطی» و «جاذبه های گردشگری شبانه» تبیین می شود. همچنین، 54.4 درصد از واریانس «وفاداری گردشگری» به وسیله ی «رضایتمندی گردشگری شبانه» تبیین می شود.
تحلیل فضایی تنش روانی زنان در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان، استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق روستایی از نظر ساختار اکولوژیکی (طبیعی و انسانی) در معرض خطرهایی قرار دارند که زمینه ساز تنش و پریشانی جسمی و روانی است. در این میان، زنان با زندگی در مناطق روستایی با تبعیض و محرومیت بیشتری مواجه اند و ازاین رو موقعیت اجتماعی-اقتصادی پایین تری دارند. در این مقاله با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی-تحلیلی به شیوة پیمایشی استرس زنان روستاهای بخش مانه سنجش و ارزیابی شد. حجم نمونه به شیوة تصادفی طبقه بندی شد و با احتساب ویژگی هایی نظیر «میزان جمعیت روستاها، وضعیت طبیعی روستا، نیز دوری و نزدیکی به شهر» تعیین گردید، و درمجموع تعداد 240 زن از 16 روستا انتخاب شد. نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مطالعه شده، بیشتر دچار استرس اقتصادی با میانگین 9/27 و سپس استرس محیطی با 8/16 و استرس اجتماعی با میانگین 5/13 هستند. نتایج به دست آمده از طبقه بندی خوشه ای روستاهای نمونه از نظر میزان استرس (روستاهای با استرس کم، روستاهای با استرس متوسط و روستاهای با استرس زیاد)، نشان می دهند که 7 روستا در طبقة اول، 4 روستا در طبقة دوم و 5 روستا در طبقة سوم قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهند که عوامل اقتصادی بیشترین تنش را در زنان روستایی به همراه داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین استرس کل زنان روستایی بخش مانه و تمامی شاخص های مکانی-فضایی به کار گرفته شده در این مقاله از نظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد.
ارزیابی شاخص های اقتصادی محلات منطقه 15 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
195 - 214
حوزه های تخصصی:
درحال حاضر، توزیع فضایی متعادل خدمات و شاخص های اقتصادی، یکی از مشکلات مدیریت شهری در پاسخگویی به شهروندان است. رشد و گسترش کالبدی کلان شهر تهران و توزیع نامناسب و ناهماهنگ امکانات و خدمات شهری، یکی از عوامل شکل گیری نابرابری در میان مناطق شهر تهران است؛ بنابراین هدف این مقاله، ارزیابی و تحلیل سطوح برخورداری محلات منطقه 15 از لحاظ برخورداری از شاخص های اقتصادی و تعیین رتبه بندی محلات است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، در حیطه پژوهش های کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، در حیطه پژوهش های پیمایشی قرار گرفته است. جامعه آماری را ساکنان محلات تشکیل داده اند که از بین ساکنان محلات، 341 نفر به عنوان نمونه به روش غیراحتمالی هدفمند قضاوتی درجهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه ANP و برای رتبه بندی محلات از روش تاپسیس استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که در بین شاخص های اقتصادی، توان پرداخت هزینه های زندگی با وزن 154/0 رتبه اول، میزان پس انداز ماهیانه با وزن 153/0 رتبه دوم و استطاعت تأمین مسکن با وزن 131/0 رتبه سوم را کسب کرده است. براساس روش تاپسیس، ابوذر ناحیه 2 رتبه اول ، افسریه جنوبی ناحیه 5 رتبه دوم و مشیریه ناحیه 4 رتبه سوم را کسب کرده است. براساس یافته ها، پیشنهاد می شود که شهرداری با حمایت و مشارکت نهادهای دولتی درجهت کاهش فاصله طبقاتی، توزیع برابر منابع، فراهم کردن مسکن مناسب و شرایط پایدار اقتصادی برای همه افراد، اقدامات و سرمایه گذاری برای زیرساخت حمل ونقل عمومی، برنامه ریزی منسجم درجهت استفاده از منابع، فرصت برابر به منظور دستیابی همه افراد به مشاغل را دربرگیرد.
تحلیل پیامدهای کالبدی فضایی ادغام هسته های روستایی در منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده ""روستاهای ادغام شده در شهر"" که در برخی کشورها از آن به عنوان ""دهکده های شهری"" یاد شده، نتیجه شهرنشینی سریع و گسترش شتاب آلود شهرها است. از آنجایی که ادغام هسته های روستایی در شهر اغلب بدون برنامه بوده، پیامدهای گوناگونی را در ابعاد زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در پی داشته است.مقاله حاضر، تحلیل پیامدهای کالبدی فضایی ادغام هسته های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران را در چارچوب رویکرد سیستمی به رویارویی دو نظام سکونتگاهی شهری و روستایی مورد توجه قرار داده است. در انجام تحقیق حاضر از تحلیل های آماری فضایی بهره گرفته شده است.در این راستا، داده های مربوط به شاخص های مورد استفاده در محدوده بافت روستایی و بافت مدرن شهری فراگیر آنها تجمیع شدند. تحلیل آماری - فضایی بکار گرفته شده نیز شامل آزمون t، رگرسیون چند متغیره، همپوشانی لایه ها و اعمال ضرایب مدل رگرسیون در پایگاه داده های جغرافیایی بوده است. بر اساس نتایج تحقیق انجام شده، پیامدهای کالبدی فضایی ادغام هسته های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران در دو سطحاثرگذاری هسته های روستایی و مورفولوژی زراعی و باغی آن روستاها بر بافت مهاجم شهری و رویارویی بافت کالبدی هسته های روستایی و بافت شهری فراگیر آن ها آشکار شده است. هسته های روستایی علاوه بر اثرگذاری بر هویت یابی بافت مهاجم شهری، به دلیل گسترش بی برنامه شهر و شکل گیری ارگانیک بافت شهری با اثرپذیری از تقسیمات و ساختار فضایی مورفولوژی های باغی و زراعی منطقه، نامنظم و گاه نفوذناپذیر شده است. نفوذناپذیزی بافت شهری در عرصه های ادغام نیز با توجه به نرخ جمعیت پذیری و تراکم ساختمانی نسبتاً زیاد منطقه، علاوه بر ایجاد مشکلات ترافیکی، می تواند در زمان بحران احتمالی، امدادرسانی در بافت های مورد بحث را با مشکلات زیادی روبرو سازد. همچنین رویارویی بافت های شهری و هسته های روستایی نیز موجب شکل گیری کانون های ناهمگون و عدم تعادل کالبدی فضایی در منطقه شده است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بین شاخص های کالبدی فضایی هسته های روستایی و بافت شهری فراگیر آن ها، روستاهای ولنجک، قیطریه و اسدآباد بیشترین ناهمگونی را بافت شهری دارند.
سنجش اثرات سبزینگی گیاهی در تحولات فضایی شدت جزیره حرارتی سطح کلانشهر تهران با استفاده از تصاویر ماهواره ای LANDSAT8 و ASTER(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرارت سطح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس می باشد. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیش بینی تغییرات محیطی و نهایتا سیاستگذاری شهری لازم است. از سمتی هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات خرده اقلیم شهری می باشد. در همین راستا جهت تحلیل روندیابی تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی پوشش گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران بین سالهای 94-1382 مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهواره ای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهواره ی Landsat8 برای مرداد ماه سال 1394 و ماهواره ی ASTER برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرم افزار Envi و از طریق الگوریتم های مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجی های فضایی این پژوهش نشان می دهند در طی تقریبا یک دهه ی اخیر کمینه ی و میانگین حرارت سطوح کلانشهری تهران به ترتیب c̊ 3.67 و c̊ 0.47 کاهش یافته است. همچنین میانگین شاخص پوشش گیاهی نرمال شده از0.06- به 0.10 افزایش یافته است. در همین بازه زمانی برآورد همبستگی فضایی بین NDVI با LST در مناطق 22گانه شهر هم حاکی از کاهش 2% است. این کاهش همبستگی به معنای افزایش نقش فعالیت های انسانی بر میزان شدت جزیره حرارتی شهر است. بنابراین توجه به برنامه ریزی فعالیت های انسانی در شهر در راستای جلوگیری از تغییرات اقلیم در کلانشهری همچون تهران بیش از پیش جهت دستیابی به توسعه ی پایدار الزامی به نظر می رسد.
بازشناسی رابطه فضاهای شهری و حرکت های اجتماعی با تمرکز بر شهرهای قاهره، صنعا و منامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان فضاهای شهری و حرکت های اجتماعی همواره یکی از دل مشغولی های اصلی نظریه پردازان حوزة مطالعات شهری و جامعه شناسی شهری بوده است. هدف اصلی این مقاله فهم جنبه های کالبدی فرم شهری و تبیین ارتباط آن با حرکت های اجتماعی سال های اخیر در شهرهای قاهره، صنعا و منامه در خاورمیانه است. این مقاله با بازخوانی نظرات متأخر اندیشمندان جامعه شناسی در گرایش تئوری اجتماعی، به صورت اجمالی به تبیین رابطه میان فضاهای شهری و حرکت های اجتماعی از این دیدگاه می پردازد. این پژوهش در قالب سه مقولة موقعیت جغرافیایی، گونه شناسی فضاهای مستعد و آرایش اقشار اجتماعی، به معرفی فضاهای مستعد میزبانی حرکت های اجتماعی پرداخته است و با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی، سعی در تبیین ویژگی های مشترک فضاهای میزبان حرکت های اجتماعی دارد. در این مطالعه سه شهر قاهره، صنعا و منامه به عنوان نمونه های موردی انتخاب، و سعی شده است با بررسی و تحلیل پیکربندی فضایی آن ها و بررسی موقعیت فضاهای میزبان و نیروهای اجتماعی محرک حرکت های اجتماعی در این شهرها، ویژگی های مشترک این حرکت ها شناسایی شود. گفتنی است پیکربندی فضایی نمونه های موردی مطالعه، از طریق تهیة نقشة خطی و تحلیل آن از طریق فن چیدمان فضا صورت می گیرد. یافته های پژوهش در فضاهای موردی مورد مطالعه حاکی از وجود رابطة مستقیم میان خاستگاه حرکت های اجتماعی با موقعیت استقرار و فعالیت گروه های مشارکت کننده است. بررسی های نمونه های موردی نشان می دهد درصورتی که حرکت اجتماعی از بطن اکثریت جامعه برگرفته باشد، فضاهای مرکزی گونه میدان در مقایسه با سایر گونه های فضاهای شهری، اولویت بیشتری در جذب جمعیت میزبان دارد.
بررسی تأثیر عوامل کالبدی _محیطی طراحی فضاهای باز شهری بر ارتقائ امنیت اجتماعی سکونتگاه های غیررسمی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، توجه به مفهوم امنیت شهروندان، به یکی از اولویت های اساسی نظریه پردازان شهری تبدیل شده است. رشد سریع شهرها، مهاجرت روستاییان به شهرها و عدم برنامه ریزی و طراحی مناسب، منجر به ایجاد ساختاری ناهمگون درحاشیه شهرها شده است و به تبع آن سکونت گاه های غیررسمی بوجود آمده اند. یکی از اساسی ترین مشکلات سکونت گاه های غیر رسمی، وجود تهدیدات و خطراتی است که به طور روزمره در فضاهای شهری، زندگی ساکنین را تحت تأثیر قرار می دهد. این محلات به دلیل خارج بودن از برنامه ریزی های رسمی و قانونی توسعه ی شهری و محرومیت از خدمات شهری به شدت در معرض وقوع جرم قرار دارند. تدوین ضوابط کارآمد و متناسب با شرایط محیطی و ارائه الگوهای مناسب، می تواند به کاهش جرم خیزی در فضاهای باز سکونت گاه های غیر رسمی کمک نماید. اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ، با شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ویژگی های محیطی و تأثیر آن در امنیت اجتماعی، به بررسی این عوامل در فضاهای باز شهری در سکونتگاههای غیر رسمی شهرسبزوار می پردازد. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. روش تحقیق، با استفاده از راهبرد ترکیبی به صورت توصیفی – تحلیلی است و در فرآیند انجام تحقیق از روش های تفسیری و پیمایشی استفاده شده است. گردآوری داده ها در پژوهش حاضر پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش با استفاده از تکنیک پرسشنامه به صورت میدانی انجام شده است. تحلیل ها به صورت استنباطی و توصیفی، با استفاده از نرم افزار SPSSانجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در فضاهای باز شهری سکونتگاه های مورد نظر در شهر سبزوار، از بین مؤلفه های کالبدی، شش مؤلفه (آلودگی نمادی، آلودگی دیداری، فعالیت های کاربری زمین، کیفیت کلی سکونت، آلودگی نور و دسترسی) با امنیت اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری دارند و از میان عوامل فوق عامل "" آلودگی نمادی"" با ضریب (0.203) بیشترین تاثیر را دارد.
ارزیابی رقابت پذیری منطقه ای در مناطق شهری عملکردی استان مازندران با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، با تسریع فرایند جهانی شدن و افزایش گستره اقتصاد مبتنی بر دانش اطلاعات، مفهوم رقابت پذیری و سنجش آن در بین شهرها و مناطق، توجه زیادی از برنامه ریزان و تصمیم سازان شهری و منطقه ای را به خود جلب کرده است، اما علی رغم گستردگی اهمیت این مفهوم، ابهامات زیادی نیز برای تعریف و سنجش آن عنوان شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با توجه به ادبیات نه چندان گسترده در کشور، با استفاده از آرای صاحب نظران، تعریف روشن و جامعی را از این مفهوم ارائه می کند. سپس، مناطق شهری عملکرد استان مازندران را با استفاده از تحلیل خوشه ای می سنجد و پیشنهاد هایی را برای ارتقای رقابت پذیری مناطق ارائه می کند. یافته های تحلیل خوشه ای در سه سطح و هفت عرصه رقابت پذیری شامل ترکیب و تخصص گرایی صنعتی، محیط کارآفرین، ظرفیت نوآوری، نیروی کار ماهر، استخدام پذیری، سن و اندازه بنگاه و بیانگر برتری سه شهر بزرگ استان که شامل ساری، آمل و بابل در سطح یک است. این خوشه، با ایجاد صرفه های تجمع لازم توانسته جریانی از سرمایه گذاری ها را به سوی خود جلب کند و درنتیجه، محیطی کارآفرین را خلق کند. در سطح بعدی قائمشهر، تنکابن، بابلسر، بهشهر، چالوس قرار گرفته اند. مهم ترین فرصت های رقابتی این گروه، دسترسی به نیروی کار ماهر و استخدام پذیری و عمده ترین ضعف آن ها در نبود پشتیبانی اقتصادی و جمعیتی این شهرها در ساخت محیطی کارآفرین و جذب سرمایه گذاری ها است. به نظر می رسد پیوندهای همکارانه، برای ارتقای کارایی فضایی استان می تواند پشتیبانی برای توسعه اقتصادی مناطق گروه دوم و سوم، برای پوشش ضعف ها و تقویت فرصت های رقابتی استان مازندران باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در پارک های شهری (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارک ها جزئی از نظام کالبدی شهر به شمار می روند که انسان ها همواره با آن در تماس هستند و هدف از طراحی آن ها، توجه به نیازهای انسانی، فرهنگی جامعه و نیز جس تجوی عوام ل ض روری در ایج اد پارک های مناسب شهری است، درواقع، پارک ها پس از خانه مکانی هستند که فرد، بیش ترین برخورد و رفت وآمد را در سطح آن دارد. فضاهای عمومی عنصر مهمی در شکل گیری تعاملات اجتماعی در میان ساکنان آن است؛ بنابراین، در این مطالعه عوامل مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در میان پارک های شهرستان زابل بررسی شده است. روش تحقیق، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. همچنین در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزار SPSS برای تعیین مؤلفه های مؤثر در ارتقای تعاملات اجتماعی پارک های شهرستان زابل، همچنین برای رتبه بندی پارک ها از مدل تصمیم گیری VIKOVER استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی شاخص های مطرح شده در پژوهش به جز شاخص ورزش و فعالیت های جسمی، در ارتقای تعاملات اجتماعی پارک ها در شهرستان زابل مؤثر است. درجه تعاملات اجتماعی در پارک های مورد مطالعه متفاوت است؛ به طوری که پارک یعقوب الیث با Q 509/0 در رتبه اول، پارک ملت با Q به دست آمده 502/0، پارک معلم با Q 454/0، و پارک الغدیر با Q به دست آمده 450/0 به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ شاخص های تعاملات اجتماعی قرار گرفتند.
ارزیابی خطر ریسک زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان رود بر پایه ردیابی الگوهای همدید منجر به مخاطرات ژئومورفودینامیکی (مطالعه موردی زمین لغزش های ناشی از بارش های 14-31 مارس 1998)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رخداد مخاطرات ژئومورفودینامیکی عوامل متعددی دخیل اند. هرچه دامنه شناخت این مخاطرات گسترده تر شود، مدیریت و کاهش خسارت های ناشی از وقوع آن ها امکان پذیرتر خواهد بود. پژوهش حاضر در همین راستا با رویکرد تحلیلی_ کمی به بررسی مسیر الگوهای همدید منجر به این مخاطرات می پردازد. قلمرو مکانی پژوهش، البرز شمالی و زاگرس شمال غربی است. به طورکلی در این محدوده و در این مقطع زمانی، 74 مورد زمین لغزش از بانک اطلاعاتی زمین لغزش ها ثبت شده که 9 مورد دارای تاریخ دقیق وقوع بودند که برای تحلیل انتخاب شدند. نتایج حاصل نشان داد که گر چه محدوده مطالعاتی به دنبال بارش های این دوره زمین لغزش هایی به وقوع پیوسته است اما به لحاظ تفاوت های محیطی و عملکرد الگوهای همدید نحوه تأثیرگذاری بارش متفاوت بوده است. پراکنش مکانی بارش تجمعی، نقش ارتفاعات زاگرس را در دریافت بارش های نازل شده مثبت ارزیابی می نماید. تحلیل داده های بارش نشان داد توزیع بارش در طول سال در البرز شمالی منظم تر بوده است. این ویژگی سبب افزایش حجم رطوبت خاک شده، تحت چنین شرایطی رخداد زمین لغزش ها با بارشی کمتر نشان دهنده آستانه کمتر بارش برای وقوع زمین لغزش می باشد؛ درحالی که در زاگرس شمال غربی بخش قابل توجهی از بارش سالانه در مقطع زمانی کوتاهی نازل می شود که ممکن است سبب بروز سیل یا زمین لغزش گردد. سامانه های ورودی منجر به مخاطره، مسیر اروپای شمالی- دریای سیاه- شرق مدیترانه، مسیر شمال آفریقا (لیبی)- جنوب مدیترانه-شرق مدیترانه، مسیر شرق مدیترانه-شمال عراق-دریای خزر، مسیر غرب مدیترانه- شرق مدیترانه- دریای خزر و مسیر شمال آفریقا (سودان)- عربستان- خلیج فارس مسیر سامانه های کم فشار مؤثر در ایجاد بارش در دوره مطالعاتی بوده اند.
اقتصاد فضا و توسعه روستایی (مورد: ناحیه شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم تلاش های بسیار، روستاهای ایران از نظر توسعه ای جامع با چالش هایی مواجه اند. الگوی مکانی یک اقتصاد (همانند توزیع و محل فعالیت های تشکیل دهنده آن) و جریان های فضایی مانند حرکت جمعیت، کالا، خدمات و سرمایه، اقتصاد فضا نامیده می شود که سطح توسعه مراکز سکونتگاهی، اعم از شهر، روستا ومجاری ارتباطی آنها را تحت تأثیر قرارمی دهد. هدف اصلی مقاله آن است که نقش اقتصاد فضا را در توسعه روستایی بررسی کند. ناحیه مورد مطالعه تحقیق ناحیه شفت و روستاهای آن در استان گیلان است. مشاهده مستقیم، مصاحبه با مردم محلی و تکمیل پرسشنامه اصلی ترین روش های جمع آوری داده ها بوده است. داد ه های جمع آوری شده بر اساس آمار استنباطی (مدل تاپسیس و تحلیل عاملی و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داده است که در یک نظام اجتماعی-اقتصادی متمرکز، توزیع فعالیت های اقتصادی غیرمتوازن است. نحوه آرایش فضایی فعالیت های اقتصادی، تعیین کننده اصلی حرکت جمعیت، سرمایه، کالا و خدمات است که درنهایت توسعه ناحیه، گره های شهری و روستایی و شبکه ارتباطی آنها را متأثر می سازد؛ این به نوبه خود، کیفیت توسعه روستایی را معین می کند.
ارزیابی و تبیین کارکرد صنایع روستایی در توسعه مورد: دهستان صائین قلعه در شهرستان ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت یکی از ارکان مهم اقتصادی هر منطقه به شمار می رود و علاوه بر اینکه سهم عمده ای از متغیرهای اصلی اقتصادی یعنی تولید، اشتغال و سرمایه گذاری را به خود اختصاص می دهد، سهم قابل توجهی در تغییرات اجتماعی و محیطی نیز دارد. در این میان صنعت روستایی به دلایلی چون اشتغال زایی، کمک به حفظ جمعیت روستایی، افزایش سطح بهره وری اقتصادی، تنوع بخشی اقتصادی، تمرکززدایی اقتصادی و استفاده بهینه از منابع دارای اهمیت فراوانی است؛ به گونه ای که وجود صنایع به عنوان شاخصی برای تعیین میزان توسعه یافتگی و یا عدم توسعه جامعه روستایی در نظر گرفته می شود. بر این اساس ارزیابی نتایج کارکردی صنایع روستایی می تواند مدیران و برنامه ریزان را در جهت دستیابی به توسعه پایدار صنعتی در مناطق روستایی یاری رساند. هدف این تحقیق، بررسی و تبیین کارکردی صنایع روستایی با رویکرد توسعه پایدار در دهستان صائین قلعه- شهرستان ابهر می باشد. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده است و برای گرد آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران 104 خانوار بوده است. نتایج نشان داد که صنایع روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی توسعه ی روستاهای منطقه مورد مطالعه اثر معناداری داشته است. همچنین مقایسه میانگین ها در سطح شاخص ها، حاکی از اثرات نسبی تاثیرگذاری صنعت در توسعه روستایی منطقه است؛ به طوری که ابعاد اقتصادی و ابعاد محیطی بیشترین اثرپذیری را به همراه داشته و کمترین آن نیز مربوط به بعد کالبدی می باشد. در ادامه تحلیل اثرات صنایع روستایی با رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین میزان اثرگذاری صنعتی در بعد اقتصادی روستاها بوده است. همچنین اولویت بندی روستاها به لحاظ سطح تغییرات ناشی از توسعه صنعتی، با استفاده از مدل ویکور در منطقه مورد مطالعه انجام گرفت، که روستایی چرگر بیشترین رتبه و روستایی سرو جهان کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند
شاخص ها و عوامل مکانی و جغرافیایی در عملکرد پارک های علم و فناوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر برگرفته از بخشی از پایان نامه ی بوده که به شاخص ها و عوامل مکانی و جغرافیایی در توسعه پارک های علم و فناوری ایران پرداخته است. در این تحقیق با استفاده از روش پژوهش پیمایشی توصیفی و همچنین بررسی اکتشافی، ابتدا وضعیت مکانی و جغرافیایی موجود پارک های علم و فناوری مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با توجه به وضعیت موجود، میزان رضایت شرکت های دانش بنیان از محل استقرار فعلی پارک های علم و فناوری مورد سنجش قرار گرفته است. علاوه بر آن در بررسی اکتشافی سعی شده است تا مهمترین عوامل و شاخص های مکانی و جغرافیایی در عملکرد پارک های علم و فناوری ایران از دیدگاه صاحبان شرکت های فناور تعیین و معرفی شوند. نتایج تحقیق در بخش توصیفی نشان داد که : محل استقرار بیش از نیمی از پارک های علم و فناوری در خارج از دانشگاه ها و همچنین خارج از شهر مستقر بوده اند علاوه برآن فاصله زیادی با مراکز صنعتی نیز داشته اند که با توجه به این، شرکت های دانش بنیان میزان رضایت خود از محل استقرار پارک های علم و فناوری در رابطه با نزدیکی و دوری از مراکز دانشگاهی و علمی و همچنین مراکز صنعتی، 50 نفر با 6/15 درصد گزینه نظری ندارم، 61 نفر با 1/19 درصد گزینه بسیار کم، 48 نفر با 15 درصد گزینه کم، 54 نفر با 9/16 درصد گزینه متوسط، 63 نفر با 7/19 نفر گزینه زیاد و 44 نفر با 8/13 درصد گزینه بسیار زیاد را انتخاب کرده اند. علاوه بر آن، نتایج تحقیق در بخش بررسی اکتشافی نشان داد که: مهمترین عوامل و شاخص های جغرافیایی در توسعه و موفقیت پارک های علم و فناوری از دیدگاه شرکت های دانش بنیان 1- همجواری دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی در منطقه و ارتباط با پارک (مهمترین عامل)؛ 2- وجود فعالیت های R&D و high-tech مرتبط با پارک در منطقه (عامل مهم دوم)؛ 3- حضور شرکت های قوی در پارک (عامل مهم سوم)؛ 4- نزدیکی و دسترسی به امکانات حمل و نقل مناسب؛ 5- وجود نیروی کار در منطقه؛ 6- نزدیکی به بازار مصرف داخلی؛ 7- دسترسی به مراکز و تاسیسات شهری؛ 8- همجواری مراکز صنعتی و ارتباط با آنها؛ بوده است. همچنین نتایج نشان داد در مورد فرضیه های پژوهش نشان داد که : 1- بین مکان جغرافیایی استقرار پارک های علم و فناوری و میزان تولیدات علمی 2- بین توسعه پارک های علم و فناوری و رشد دانش بومی و منطقه ای رابطه معناداری وجود دارد.
سنجش رضایتمندی خانوارهای روستایی از عملکرد دهیاری ها و عوامل مؤثر بر آن در بخش مرکزی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایتمندی خانوارهای روستایی از عملکرد دهیاری ها و عوامل مؤثر بر آن به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را سرپرستان خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان همدان تشکیل می دادند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 268 خانوار تعیین شد. پرسشنامه مهم ترین ابزار جمع آوری داده ها بود که روایی آن توسط متخصصان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفا کرونباخ (83/0=α) تأیید شد. بر اساس نتایج به دست آمده میزان رضایت روستاییان از عملکرد دهیاری ها در حد متوسط بوده است. هم چنین نتایج نشان داد که بین نحوه اقامت در روستا (دائم و موقت) و مشاکت روستاییان در امور دهیاری ها به لحاظ رضایتمندی از عملکرد دهیاری ها تفاوت معنی دار در سطح 1 درصد وجود داشت. براساس نتایج تحلیل رگرسیون متغیرهای ارتباط دهیار با اهالی روستا، سن سرپرست خانوار، توجه دهیار به نظرات اهالی روستا و آگاهی اهالی روستا از وظایف دهیاری ها در مجموع 67 درصد از تغییرات رضایتمندی از عملکرد دهیاری ها را تبیین کرده اند.
ارزیابی تاب آوری کاربری های حیاتی کلان شهر تبریز در برابر مخاطره طبیعی زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سرتاسر جهان، کشورها به طور فزاینده ای در حال شهری شدن هستند؛ به این معنی که مناطق شهری به مکان اصلی وقوع بسیاری از بلایای احتمالی تبدیل می شوند. با توجه به اینکه کلان شهر تبریز در پهنه خطر زلزله قرار دارد، همچنین به دلیل وقوع این حادثه طبیعی در بازه های زمانی با دوره های بازگشت، لازم است تا کاربری های حیاتی شهر تاب آور شود. این کاربری ها موجب تداوم زندگی در شهر می شوند و وجود آن ها بر خدمات رسانی بهینه تأثیرگذار است. در مقابل، نقصان آن ها ممکن است جریان حیاتی شهر را مختل کند و نبود برنامه های جامع و مدل های تصمیم گیری خردگرا در این حوزه، مشکلات جبران ناپذیری به وجود آورد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی، تاب آوری کاربری های حیاتی کلان شهر تبریز را در برابر مخاطره زلزله از نظر استحکام بنا، مقاومت زمین، اعمال مقررات در ساخت وساز، هوشمندبودن آن ها، پیش بینی امکان ذخیره اضطراری سوخت، آب و... ارزیابی می کند. در تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا شاخص های تأثیرگذار بر تاب آوری کاربری های حیاتی، شناسایی و بومی سازی شدند. سپس با توزیع پرسشنامه بین سی نفر از متخصصان حوزه مدیریت بحران، دوازده شاخص در پرسشنامه قرار گرفت. نتایج پرسشنامه در قالب آمار توصیفی در نرم افزار SPSS از طریق آزمون های تی، فریدمن و خی دو تحلیل شد. ارزیابی تاب آوری کاربری های حیاتی هم با روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) صورت گرفت و نتایج آن وارد محیط نرم افزاری Super Decisions شد. تلفیق این دیدگاه ها با امتیازات مدل ANP، زمینه ای فراهم کرد تا تفاوت های کاربری های حیاتی را مناطق مختلف کلان شهر تبریز براساس مدل VIKOR سنجش شوند. براساس یافته ها، کاربری های حیاتی منطقه 4 و 9 مطلوب، و مناطق 6، 8 و 10 نامطلوب است. همچنین از دوازده شاخص مؤثر، وضعیت اعمال مقررات ساخت وساز و استانداردها، استحکام بنا و مقاومت زمین در کاربری های حیاتی شهر تبریز نسبتاً مطلوب است و معیارهای میزان هوشمند بودن و تجهیز کاربری های حیاتی به ابزار پیش بینی زلزله، مشارکت مردم و امکان ذخیره اضطراری سوخت و آب در وضعیت نامطلوبی قرار دارند.
ارزیابی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادراه خرم آباد- پل زال به عنوان یکی از مهم ترین مسیرهای حمل ونقل جاده ای کشور، با طول ۱۰۴ کیلومتر در استان لرستان واقع شده است. هدف از این تحقیق که از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد، بررسی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل است. در این مطالعه از ابزارهای فیزیکی و مفهومی مانند نقشه های توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰، زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰، تصاویر ماهواره ای، GPS، فرم های برداشت اطلاعات میدانی و نرم افزارهایی مانند Arc GIS جهت تحلیل داده ها و نتیجه گیری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که رخداد خطر زمین لغزش و ریزش های فعال در مسیر مورد مطالعه مهم ترین تهدید برای مسیر و تأسیسات احداث شده در طول مسیر بوده و مهم ترین عامل در رخداد آن ها، ویژگی های سنگ شناسی است. بررسی و اولویت بندی آزادراه ازنظر مخاطرات ذکر شده حاکی از این است که ۵/۴۲ کیلومتر از مسیر در معرض زمین لغزش و ۷/۲۳ کیلومتر در معرض ریزش های خطرناک (فعال) قرار دارند؛ بنابراین مسیر آزادراه ازنظر مخاطرات طبیعی با رویکرد پدافند غیرعامل، دارای وضعیت مطلوبی نیست.