فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۰۱ تا ۵٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را گردشگری فرهنگی تشکیل می دهد. به رغم غنا و تنوع فرهنگی سکونتگاه های روستایی کشور، این گردشگری رشد مناسبی در این نواحی ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با ماهیتی کاربردی توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات به شیوة اسنادی و میدانی انجام شده است. با استفاده از مدل تحلیلی SWOT ، راهبردهای مناسب توسعة گردشگری فرهنگی نواحی روستایی ارائه شد. به منظور اولویت بندی راهبردها، از روش شبکة عصبی مصنوعی (ANN) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند راهبردهای مطلوب برای توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود براساس امتیازهای نرمال شده در مدل ANN، راهبردهای محافظه کارانه (با امتیاز 5431/0) و پس از آن راهبردهای تدافعی (با امتیاز 2842/0) هستند. براساس شبکة عصبی مصنوعی، 10 راهبرد دارای اولویت انتخاب شد، که راهبرد «تدوین برنامة جامع و بلندمدت گردشگری فرهنگی» با امتیاز یک بیشترین اولویت را در منطقة مطالعه شده دارد.
بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و معیشتی روستانشینان در تخریب اراضی (مطالعة موردی: حوضة آبخیز قوری چای در شمال استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخریب زمین فرایندی فیزیکی است که ریشه های محکمی در علل اجتماعی و اقتصادی و محیط سیاسی و فرهنگی ای که استفاده کنندگان اراضی در آن عمل می کنند دارد. تخریب زمین و به ویژه فرسایش خاک به عنوان فرایندی فیزیکی، دارای سابقة طولانی مدت مطالعه است. از مدت ها پیش مشخص شده است که تمرکز انحصاری بر فرایندهای فیزیکی صرفاً توضیحی جزئی از علل تخریب به دست می دهد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی بر فرایند های فرسایشی در حوضة آبخیز قوری چای پرداخته است. به منظور گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش های بررسی اسنادی، مشاهده، مصاحبه، روش های پیمایشی و ارزیابی سریع روستایی برای تعیین شرایط اقتصادی- اجتماعی و معیشتی ساکنان حوضة آبخیز قوری چای استفاده شد. نتایج نشان می دهند که مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی حوضه در شیوة بهره برداری آنها از منابع طبیعی تأثیر گذاشته و منجر به تخریب اراضی شده است. به نظر می رسد اکثر مشکلات و تخریب اراضی در این حوضه ریشه در عوامل اقتصادی و اجتماعی دارند.
سنجش میزان آگاهی عمومی ساکنان به حقوق و قوانین شهری نمونه موردی: محله ی عامری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بالا بردن میزان آگاهی عمومی ساکنان یک شهر نسبت به حقوق و قوانین شهری از جمله عوامل مهمی است که برای رسیدن به یک شهر پایدار و مطلوب باید به آن توجه کرد. آگاهی شهروندان موجب رسیدن ایشان به حقی است که جامعه برای آنها در نظر می گیرد. قوانین و مقررات شهری را می توان به عنوان یکی از مهمترین نقاط اتصال بین مدیریت شهری و شهروندان قلمداد نمود. به تعبیر بهتر بازیگران عناصر اصلی مدیریت شهری در پرتو قوانین و مقررات شهری ضمن تعریف نقش برای خود و سایر اعضا می توانند شهروندان را در اداره ی امور شرکت دهند. در این پژوهش هدف شناخت میزان آگاهی ساکنان محله ی عامری نسبت به حقوق و قوانین شهری است که با استناد به داده های پژوهشی به توصیف میزان این آگاهی در بین ساکنان محله ی مورد نظر پرداخته شد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. و یک نمونه 370 نفری در بین ساکنان محله انتخاب و میزان آگاهی در بین آنها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد میزان آگاهی از حقوق و قوانین شهری در بین ساکنان محله اندک بوده است. از سوی دیگر شاخص مذکور با جنسیت و فعالیّت شغلی ساکنان ارتباط معناداری داشته و میزان تحصیلات و سن بر این شاخص تأثیرگذار نمی باشند.
بازخوانی نقش و عملکرد مدیریت شهری در تحقق محلّه ی تاریخی پایدار موردپژوهی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز زندگی اجتماعی هر شهرنشین و برقراری ارتباط با دیگران از محلّه آغاز می شود و محلّه های شهری به مثابه شاخص ترین واحد سازمان فضایی شهر، حائز نقش مهمی در پایداری شهری هستند. در نظریه های توسعه ی انسان محور، پایدای در سطح محلات (به مفهوم جامع اجتماعی، اقتصادی، زیست- محیطی و کالبدی) و همچنین شهروندمداری، دو اصل بنیادین و پذیرفته شده ای هستند که با عنوان پذیرفته شده ترین و عام ترین اصول محتوایی در جوامع مختلف، اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه معرفی می شوند؛ اما عملیاتی شدن این اصول و دسترسی به ساختارهای متناسب با آن در گرو سازمان و نظام مدیریتی کارآمد می باشد؛ مدیریتی که در سایه ی آن، سه حلقه ی مجزا اما به هم پیوسته ی محیط، اجتماع و اقتصاد در امر پایداری محلّه ای، واجد اصول و معیارهای پایداری باشند. پژوهش حاضر نیز در همین راستا، به سنجش وضعیت پایداری محلّه ای و نقش مدیریت شهری در تحقق آن، در ناحیه ی تاریخی شهر یزد، پرداخته است. برای نیل به این هدف روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی در قالب تکنیک منطق فازی و آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون خطی به کار رفته است. نتایج حاصله نشان از کم لطفی مسؤولین نسبت به محلات بافت تاریخی از نظر معیارهای پایداری دارد، به صورتی که علی رغم نوسان مقادیر پایداری از 474/0 در محلّه ی گودال مصلی تا 304/0 در محلّه ی دولت آباد، اما نتایج، شرایط نامساعد پایداری و قرارگیری محلات بافت در طبقه ی ضعیف را نشان می دهد. از سوی دیگر با وجود معنادار بودن عملکرد مدیریت شهری در بعد پایداری زیست- محیطی محلّه ای، اما به طور کلی در محدوده ی مورد مطالعه بین دو متغیّر پایداری محلّه ای و مدیریت شهری رابطه ی معنادار و ضرایب همبستگی نسبتاً مناسب و قابل قبولی را شاهد نیستیم و مدیریت شهری نتوانسته است در سایر ابعاد پایداری محلّه ای نقش مؤثّر خود را ایفا کند. بنابراین توجه به رهیافتی سیستماتیک و کارشناسانه با مشارکت شهروندان می تواند به الگوی مطلوب پایداری محلّه ای و نقش فعال مدیریت شهری در بافت تاریخی شهر یزد و حفاظت از آن منجر شود.
مکان یابی ایستگاه های اتوبوس با مدل ANP و منطق فازی در GIS (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل، نقش اصلی را در توسعه شهری ایفا می کند. سیستم های حمل و نقل، قابلیت حرکت را برای افراد و کالاها می آورند. و بر الگوهای رشد و توسعه، درست مانند سطح فعالیت اقتصادی از طریق قابلیت دسترسی و فراهم آوردن زمین، تأثیر می گذارند. زیر ساخت های حمل و نقل، یکی از دلایل اصلی رشد شهری است. نقش حمل و نقل در توسعه اقتصادی، از میان برداشتن فاصله ها و گسترش حیطه امکان پذیری هاست. شیوه های حمل و نقل به ویژه شیوه های جدید، امکانات حمل و نقل بالقوه استفاده از منابع دور دست را به طرز شگفت انگیزی به فعلیت می رساند. این پژوهش با هدف مکان یابی ایستگاه های اتوبوس در شهر خرم آباد انجام شده است که از نظر روش تحقیق با توجه به محتوی و مؤلفه های مورد بررسی در زمره تحقیقات توصیفی تحلیلی، و از نظر هدف مطالعه تحقیق کاربردی توسعه ای محسوب می شود. اطلاعات و داده های اولیه پژوهش به دوشکل اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. به منظور تحلیل داده ها و تهیه نقشه های مورد نیاز از نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (ANP) برای وزن دهی به شاخص های مورد مطالعه در پژوهش و از مدل منطق فازی (Fuzzy Logical) برای هم پوشانی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد ایستگاه های اتوبوس موجود در شهر خرم آباد، در مقایسه با فواصل استاندارد ایستگاه های پیشنهادی برخی از ایستگاه های موجود در شهر از موقعیت مکانی مناسب برخوردار نبوده و نیازمند ساماندهی هستند. ایستگاه های موجود در جنوب شهر و همچنین ایستگاه های موجود در شمال غرب شهر از استانداردهای موجود در فواصل ایستگاه ها (600-300 متر) به دور بوده و نیازمند مکان گزینی بهینه هستند. و همچنین در جنوب شهر خرم آباد که پهنه ای نامناسب است چهار ایستگاه قرار گرفته است که این وضعیت نشان دهنده مکان یابی نامطلوب ایستگاه ها در شهر خرم آباد است.
ارزیابی و نقدی بر طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی شیراز؛ مطالعه موردی محله مهدی آباد(کتس بِس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تمرکز فقر در شهرها در طول چند قرن اخیر و به موازات صنعتی شدن جهان، جنبه های کالبدی فقر در قالب محله های فقیرنشین و اسکان غیررسمی عینیت یافت. برای حل این مسأله، رویکرد توانمندسازی در دهه 1980 مطرح شد. این رویکرد، اجتماعات غیررسمی را نه به عنوان یک معضل بلکه به عنوان یک دارایی اجتماعی نگریسته تا توانمندسازی را جایگزین فرهنگ فرهنگ فقر بنماید. بنابراین تحقیق حاضر با تأکید بر مفاهیم و اصول توانمندسازی به بررسی میزان موفقیت طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی شهر شیراز، مطالعه موردی محله مهدی آباد(کتس بِس) با استفاده روش های آماری و نگرشی کمی-کیفی به ارزیابی طرح پرداخته است. پس از استخراج جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 پرسشنامه در بین ساکنین محله مهدی آباد پر شده و داده های بدست آمده در نرم افزار تحلیل آماری Spss مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، در فرضیه اول تحقیق که با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای(One Sample T-Test) مورد سنجش قرار گرفت، میانگین میزان موفقیت خانه محله مهدی آباد در سطح معناداری 000/0 sig= برابر با 24.3 بوده که با میانگین مورد انتظار(27)دارای اختلاف 2.7- است، بنابراین فرض خلاف تحقیق، یعنی عدم موفقیت خانه محله مهدی آباد در اهداف توانمندسازی، تأیید می شود. در فرضیه دوم تحقیق نیز میانگین میزان موفقیت کلی طرح در دستیابی به اهداف توانمندسازی در محله مهدی آباد، در سطح معناداری 000/0 sig= برابر با 54.43 بوده و با میانگین مورد انتظار 96 دارای اختلاف میانگین 41.57- است، بنابراین فرضیه تحقیق یعنی عدم موفقیت طرح ساماندهی و توانمندسازی محله مهدی آباد در ارتقای شاخص های توانمندسازی محله، تایید می شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که طرح توانمندسازی محله در مسیر دستیابی به اهداف خود تا حال حاضر موفق نبوده، و مهمترین علل آن وجود نگرش آمرانه در مراحل تهیه، تصویب و اجرای طرح است که ناقض مهمترین اصول توانمندسازی یعنی مشارکت محوری و نهادسازی و آگاه سازی است.
مطالعه محور شیرازی به عنوان یک مفصل شهری در دسترسی به بخش مرکزی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی ازچالش هایپیشرودرکلانشهرهایامروز دسترسی فضاهایشهریاست؛ امروزه شاهد کاهشکیفیت محیطشهریدربافت مرکزی پایتخت معنوی ایران هستیم. حرممطهرحضرترضا(ع)بهعنوانیکمحدودهخاصشهریزائرانومراجعانبسیاری داردو از پتانسیل هایانسانیواجتماعیبالاییبرخوردار استومی تواندیکفضایشهریمناسب رافراهمکند،ولی به علت مشکلاتناشیازانواعتداخل هاسوارهوپیاده؛ نحوهحضوروحرکتزائریندراینمسیرهاو...چهره این خیابان شلوغ و فاقد ویژگی های مثبت هویتی است. هدف از پژوهش حاضر شناخت سازمان بصری رفتاری خیابان و تحلیل مناظر شهری از طریق برداشت گره ها و نشانه ها در طول محور شیرازی است. مشکلات حرکت پیاده در محور ورود به حرم مطهر مورد مطالعه قرار می گیرد و پیشنهاداتی جهت ارتقاء کیفیت محیطی و ساماندهی آینده محور داده خواهد شد. این بررسی به صورت موردی در محور شیرازی در شهر مشهد صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و بررسی های میدانی (توزیع پرسشنامه و مشاهده) و نیز مصاحبه و گفتگو با متخصصان فعال در این زمینه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق زائرین و شهروندان حاضر در خیابان شیرازی مشهد می باشند که نمونه ای به حجم 183 نفر با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج حاکی است؛ عدم رضایت مندی زائرین و شهروندان در خیابان شیرازی در رابطه با عرضسوارهرووپیادهرو بخصوص در مراسم مذهبی و اعیاد و نیز عدم رضایت در دسترسی های شهری به علت عدم رعایت مقررات شهرسازی و معماری؛ اغتشاشبصریوعدمهمخوانیمبلمان؛وجودسدمعبر؛ کیفیتنامناسبپیادهرو و کمبود پار کینگ است و رابطه معنادار آن در بخش زائرین با کمبود فضاهای بازعمومیوسبز در این محور. بنابراین، برای ارتقاء سیمای محور شیرازی باید؛ استفاده از کاربری ترکیبی؛ ساماندهی کاربری ها و کانون ها با حفظ محوریت حرم مطهر؛ رعایت معماری اسلامی ایرانی؛ تقویت فضا های باز شهری و سبز در قالب گره های شهری در تقاطع ها و ایجاد نقاط مکث از طریق عقب رفتگی بدنه ساختمان ها که به هویت خیابان به عنوان یکمفصل شهری کمک می کند.
نقش قنوات در هویت بخشی به شهرهای ایرانی – اسلامی؛ مورد مطالعه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت مکانی پیوند نزدیکی با هویت شخصی دارد وآشنایی زیاد موجب ایجاد حس مکان میگردد که خود انطباق محیط یا ساختارهای فرهنگی توانایی های احساسی وذهنی را در بر دارد.همدان شهری با هسته های اولیه زیستی است و «قنوات»اصلی ترین هسته شهر بوده است.نقش قنوات در گذشته در آبرسانی وآبادانی شهر از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.متاسفانه طی توسعه شهری وافزایش ساخت وسازها واز بین رفتن باغات درون شهر ومزارع اطراف،بخشی از هویت شهر به نام«قنات»به دست فراموشی سپرده شد.قنوات در شهر همدان به عنوان یک شاخصه است به گونه ای هویت بخش ومتمایزکننده محلات از سایر محلات جدید شهر است.اصطلاح«حس مکان» دراینجا مصداق می یابد،مدیریت این حس مکان وحفظ این احساس امنیت،تعلق وخاطره انگیزی رسالت ماست.اجزا شکلی «معنی» به عنوان یکی از معیارهای اصلی شهر مطلوب «ساختار» و«هویت» هستند.ساده ترین شکل معنی به مفهوم محدود این واژه کلی،هویت است. در این نوشتاربا استفاده ازروش کتابخانه ای،میدانی و منابع معتبر ابتدا به کنکاش در معنی و مفهوم هویت، اهمیت نگرش به جهان در رابطه با هویت و اهمیت آن در آثار انسانی پرداخته و در ادامه به بررسی قنوات شهر همدان به عنوان یک عنصرهویتی- فرهنگی وعوامل این هویت بخشی می پردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین چارچوب فکری برآمده از قنوات در هویت بخشی به شهر همدان و روش تحقیق ماهیتی توصیفی-تحلیلی است از یافته های این پژوهش می توان به تاثیر قنات ها در هویت بخشی به شهر همدان اشاره نمود. این نوشتار در خاتمه بازگشت به خویشتن و توجه به ویژگیهای بومی و ملی و اهتمام در کالبدی نمودن آنها در معماری و شهر سازی را، راه دستیابی به هویتی پایدار می داند.
تحلیل الگوی رشد شهر تهران با رویکرد بوم شناسی سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کلان شهرها با دربرگرفتن حجم عظیمی از جمعیت به نقاط کانونی تولید و مصرف بدل شده اند. این مسئله از یک سو دلایل رشد و توسعه سریع این کلان شهرها و مناطق حاشیه آنها را فراهم آورده و از سوی دیگر، مخاطراتی را در زمینه نحوه و چگونگی این توسعه در برابرشان قرار داده است. بدون شناخت و برنامه ریزی دقیق، کلان شهرها در پیامدهای منفی خود در حوزه های محیط زیست، منابع طبیعی، سلامت انسانی و ابعاد اجتماعی و اقتصادی زندگی شهری غرق خواهند شد. بنابراین، پایش الگوهای فضایی- زمانی رشد شهری دارای اهمیتی حیاتی برای برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار، به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی تغییرات فضایی- زمانی الگوی کاربری/ پوشش اراضی در کلان شهر تهران و پیرامون آن در چهار دهه گذشته با استفاده از سنجش از دور و رویکرد بوم شناسی سیمای سرزمین است. برای تولید نقشه های کاربری/ پوشش اراضی از تصاویر ماهواره ای لندست استفاده شده است. تحلیل الگوها نیز در قالب رویکرد بوم شناسی سیمای سرزمین و با استفاده از متریک های فضایی انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که بیشترین افزایش در اراضی ساخته شده رخ داده است و فرایند فضایی- زمانی رشد شهری در کلان شهر تهران و پیرامون آن شامل سه مرحله اصلی تشکیل هسته اولیه رشد شهری، پخشایش و هم گرایی است. به عبارتی دیگر، رشد شهری در منطقه با شکل گیری هسته های رشد شروع شده و به مرور با رشد این هسته ها، در پیرامون آنها لکه های شهری جدیدی شکل گرفته است. این لکه ها در امتداد هسته های اصلی شهری به رشد خود ادامه داده و بسیاری از آنها به هم پیوسته و تشکیل لکه های شهری بزرگ تری را داده اند.
تحلیل توزیع فضایی و میزان دسترسی به بوستان های شهری (مطالعه موردی : شهر شیراز )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی پراکنش فضایی و میزان دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری از جمله بوستان ها از اهمیت زیادی برخوردار است و نقش اساسی در دستیابی به عدالت و برابری اجتماعی و مکانی در هر جامعه دارد. در این مقاله، الگوی توزیع فضایی و میزان و سطح دسترسی به بوستان های شهری شیراز بررسی شده است. از برخی ابزارهای تحلیل فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی مانند بافرینگ تحلیل نزدیک ترین همسایگی و برخی از روش های کمی مانند ضریب آنتروپی، منحنی لورنس، ضریب جینی، ضریب مکانی، ضریب توزیع و روش سنجش سطح تمرکز جهت اندازه گیری میزان تمرکز و نحوه توزیع بوستان های شهری در سطح مناطق مختلف شهر شیراز استفاده شده است. بر اساس بررسی 169 بوستان شهری، توزیع کل بوستان ها در شهر شیراز نیمه متعادل است و تفاوت کمی از این نظر در بین مناطق وجود دارد. با وجود این، توزیع بوستان های منطقه ای، ناحیه ای و به ویژه شهری در سطح شهر متعادل نیست و بعضی از مناطق (برای مثال، منطقه 6) به این نوع بوستان ها دسترسی ندارند. نتایج روش بافرینگ در GIS نیز نشان داد که علی رغم کمبود دسترسی به انواع بوستان های همسایگی، محلی، ناحیه ای، منطقه ای و شهری در بیشتر مناطق، منطقه 6 محروم ترین منطقه است و مناطق 2، 4 و 8 از بهترین دسترسی برخوردارند. نتایج این روش همچنین نشان داد که همه بوستان ها در شهر شیراز 74 درصد از شهر را پوشش می دهند و فقط 26 درصد از کل شهر با کمبود دسترسی به بوستان ها مواجه است.
بررسی تأثیر کیفیت خدمات بر رضایت گردشگران مورد شناسی: گنبد سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از آسان ترین، کم هزینه ترین و کم آلاینده ترین صنعت ها برای کسب درآمد محسوب می شود. به علت ویژگی های منحصربه فرد گردشگری، این صنعت از سوی صاحب نظران به صادرات پنهان شهرت یافته است. از مؤلفه های مؤثر بر رشد گردشگری در مقاصد گردشگری، کیفیت ارائه خدمات است که می تواند زمینه جذب گردشگران را فراهم آورد. لذا این پژوهش به منظور اندازه گیری میزان اثرگذاری کیفیت محصول گردشگری بر رضایت گردشگران در گنبد سلطانیه صورت گرفته است. پژوهش حاضر شامل چهار فرضیه است. داده های تجربی از طریق توزیع 382 عدد پرسشنامه در بین گردشگران گنبد سلطانیه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزارSPSS- 20مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان می دهد که: تسهیلات، دسترسی، جذابیت و تصویر ذهنی از مقصد همبستگی مثبت و از لحاظ آماری معنی داری با رضایت گردشگر دارند. طبق نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره، متغیرهای تسهیلات، دسترسی و تصویر ذهنی از مقصد رابطه معنی داری بر رضایت گردشگر دارند؛ اما متغیر جذابیت به دلیل عدم تأثیر معنادار بر رضایت گردشگر از مدل خارج شد. با استفاده از روش تحلیل مسیر، آثار مستقیم و غیرمستقیم سه متغیر باقی مانده بر رضایت گردشگری مورد آزمون واقع شد. نتایج نشان می دهد که متغیرهای تسهیلات، دسترسی و تصویر ذهنی از مقصد، به ترتیب بیش ترین تأثیر را بر رضایت گردشگران داشته اند.
ارزیابی شاخص های فضایی-کالبدی شهر مشهد در راستای تبدیل شدن به شهر دوستدار سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن ٢١ با مسئله پیرشدن جمعیت و شهرنشینی مواجه هستیم، با گسترش شهرها، تعداد افراد۶٠ ساله و بالاتر رو به افزایش است. جهان به سرعت درحال پیرشدن است. مسأله سالمندی جمعیت ایران به دلایل مختلف از جمله کاهش میزان موالید، پیشرفت های علم پزشکی، بهداشت، آموزش و پرورش و افزایش امید به زندگی در حال ظهور بوده و پدیده نوینی به شمار می آید. هدف این تحقیق بررسی وضعیت شهر مشهد در ارتباط با شاخص های شهر دوستدار سالمند با تأکید بر شاخص های فضایی-کالبدی (فضا های باز شهری، ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی، حمل و نقل درون شهری، ایمنی و سهولت تردد) است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی است، با توجه به اینکه تحقیق حاضر به صورت پیمایشی انجام گرفته است، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه با استفاده از معیار های استاندارد سازمان بهداشت جهانی طراحی شده است و روایی آن مورد تأیید است. نتایج، نشان دهنده این است که شاخص های مورد مطالعه گرچه پایین تر از استانداردها نیستند و در وضعیت نسبتاً قابل قبولی قرار دارند؛ اما تنها نیاز های اولیه سالمندان را تأمین می کنند و می توان گفت با وضعیت ایدئال و تجارب سایر کشو های توسعه یافته جهت تبدیل شدن به شهر دوستدار سالمند فاصله زیادی وجود دارد و با توجه به طیف لیکرت که مبنای مقایسه و بررسی بود، هیچ کدام از شاخص ها، نمره 4 یا 5 (حداکثر مطلوبیت) را کسب نکرده اند که در انتها، راهکار و پیشنهادهایی جهت بهبود وضع موجود ارائه شده است.
تحلیل علل جمعیت پذیری روستاهای حریم مادرشهرها با استفاده از تحلیل عاملی (مطالعه موردی: قلعه خیابان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: جهان در حال تحول است و عرصه های روستایی نیز از این اصل مستثنا نیستند. یکی از جنبه های تحول در روستاها، تغییر در ساختار جمعیتی و جمعیت پذیری روستاهای پیرامون مراکز شهری بزرگ، کلان شهرها و مادرشهرهای منطقه ای است. با توجه به این که روستاهای پیرامونی، به عنوان عرصه ای تکمیلی، در نهایت به محدوده شهر می پیوندند، علل جمعیت پذیری و ماندگاری جمعیت آن ها، برای برنامه ریزی و کنترل تغییرات صورت گرفته، ضروری می باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی علل جمعیت پذیری روستای قلعه خیابان -شهرک باهنر- در حریم کلان شهر مشهد انجام گردید.
روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و اسنادی صورت گرفته است. به منظور تحلیل داده های پرسشنامه ای از نرم افزار SPSS و به منظور ترسیم نقشه از ARC GIS استفاده گردید. در تحقیق حاضر نظر 149 سرپرست خانوار مهاجر به قلعه خیابان در مورد 27 علت شناسایی شده جمعیت پذیری قلعه خیابان موردبررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که در روش تحلیل عاملی از ترکیب ۲7 متغیر اولیه، هشت عامل شناسایی شده که 89.68 درصد از واریانس علل جمعیت پذیری قلعه خیابان را تفسیر می کند. از بین هشت عامل شناسایی شده، اولین و مهم ترین عامل «مسکن ارزان قیمت در حد استطاعت» بوده که حدود 21.24 درصد از واریانس را تبیین می نماید. این امر نشانگر اهمیت عامل اول نسبت به عامل های بعدی است. عامل دوم و سوم به ترتیب مربوط به «مسائل اقتصادی و اشتغال» با 18.6 و عامل «موقعیت مکانی و دسترسی» با 14.6 درصد کل واریانس است.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق فقدان آمار و اطلاعات در مورد هسته های جمعیتی پیراشهری است.
راهکارهای عملی: روستاهای واقع نواحی پیراشهری نسبتاً به عنوان فضاهای در حال گذار، بیشترین زمینه های اثرپذیری و اثرگذاری بر شهر را دارند. لذا شناسایی علل جمعیت پذیری آن ها می تواند در جهت ساماندهی این فضاهای سکونتی مؤثر واقع گردد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در بررسی انگیزه مهاجرین به سکونتگاه های پیراشهری در چند عامل کلی تر می باشد.
بررسی شدت عدم تعادل فضایی و منطقه ای رفاه در استان های ایران (مطالعه مقایسه ای رفاه مبتنی بر دیدگاه هاروی و اسمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های سنجش عدالت منطقه ای، شاخص کاردینالی رفاه می باشد. این شاخص با توجه به اطلاعات درآمد سرانه مناطق و ضریب نابرابری منطقه ای محاسبه می شود و منعکس کننده سطح رفاه اقتصادی مناطق می باشد. در این مقاله برای ارزیابی شدت عدم تعادل فضایی رفاه اجتماعی در استان های ایران، از شاخص رفاه آمارتیاسن و کشش تابع رفاه اجتماعی در سال1390 استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بیشترین سطح رفاه سرانه در استان های ایران مربوط به استان های تهران، بوشهر و مرکزی بوده و کمترین سطح رفاه مربوط به استان سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در اکثر استان های غیر برخوردار، رتبه مالیات سرانه و متوسط نرخ مالیاتی بالاتر از رتبه درآمد سرانه است و این مسأله بر خلاف اصول عدالت مالیاتی در دریافت مالیات است. از این رو در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیت ها، مزیت های نسبی، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای ضروری به نظر می رسد. یعنی آنکه می باید الگوی توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین با استناد بر توازن منطقه ای و افزایش استانداردهای رفاهی دنبال شود. همچنین دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیعی مناسب، وضعیت نابرابری در درون استان ها و در بین استان های مختلف را بهبود ببخشد، در این راستا از جمله سیاست هایی که می توان پیشنهاد نمود اصلاح سیستم مالیاتی کشور است.
گروه بندی بافت های فرسوده شهری در استان خراسان رضوی (با تأکید بر روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم پویای شهرها مدام در حال تغییر و تحول است. در این میان مشکلاتی مانند تغییرات فرهنگی و اجتماعی، فقر، آلودگی های بهداشتی- زیست محیطی و ناپایداری های کالبدی، برخی نقاط شهر را دگرگون ساخته و رنگ و بویی متفاوت از گذشته که نشانه هایی از عدم توسعه پایدار شهری است، بر آنها می نشاند. کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب گذشته مسائل عمده ای را در روند توسعه شهرهای استان خراسان رضوی ایجاد کرده است. از این رو نخستین گام در برنامه ریزی مناسب توسعه پایدار بافت های فرسوده، شناخت و سطح بندی نواحی یاد شده در سطح استان خراسان رضوی می باشد. روش کار این پژوهش، ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی است.20 ناحیه فرسوده منتخب استان در پانزده شهرستان و پنج ناحیه در شهر مشهد با ارسال پرسشنامه 42 سنجه ای در چهار بخش اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، فنی- کالبدی و بهداشتی- زیست محیطی با تکنیک تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و به کمک نرم افزار 16spss در چهار خوشه، گروه بندی گردید. یافته ها نشان دهنده تفاوت ها و نابرابری هایی در سطح توسعه یافتگی بافت های فرسوده خراسان رضوی می باشد. لذا این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن شهرها مانند تخصیص متوازن بودجه به شهرها، تدوین برنامه های نوسازی و بهسازی در بافت های فرسوده کمتر توسعه یافته در راستای بهبود زیرساخت های کالبدی- نهادی و زیست محیطی و تدوین برنامه های مناسب فرهنگی و اجتماعی ایجاب می کند.
ارزیابی تأثیرات زیست محیطی گسترش بی رویه شهرها (مطالعه موردی: پروژه مسکن مهر- شهر طرقبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی زیست محیطی پروژه های مسکن مهر در ایران به عنوان رویکردی اجتناب ناپذیر در سنجش میزان سازگاری این سیاست با مؤلفه های توسعه پایدار شهری با توجه به اثرگذاری گسترده آن بر فضاهای اکولوژی شهرهای ایران امری ضروری به نظر می رسد. در همین چارچوب، سنجش اثرات زیست محیطی ناشی از توسعه مسکن مهر در شهر طرقبه به عنوان یکی از حوزه های اکوتوریستی پیرامون کلانشهر مشهد در استان خراسان رضوی، هدف اصلی این مقاله بوده است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدفِ تحقیق،کاربردی و از منظر چارچوبِ پژوهش، تحلیلی- توصیفی است که به شیوه پیمایشی و بر روی پروژه 4151 واحدی مسکن مهر در شهر طرقبه انجام می شود. چارچوب این تحقیق مبتنی بر ایجاد سامانه ای همدیدبان برای تلفیق معیارها و زیرمعیارهای متعدد برای ارزیابی مؤلفه های زیست محیطی مسکن مهر با مبتنی بر نظرات خبرگان شهری و برداشت های کارشناسی در این پروژه خواهد بود. مهم ترین شاخص های مورد استفاده در این پژوهش، معیار آلودگی آب، آلودگی خاک، آلودگی هوا و آلودگی صداست. ابزار جمع آوری اطلاعات، مشاهدات و نیز پرسشنامه های محقق ساخته مبتنی بر معیارهای زیست محیطی همراه با برخی زیرمعیارها در الگوی پایدار محیطی است که به شیوه نمونه گیری منظم از دیدگاه مسئولین مرتبط با موضوع به دست آمد. هچنین در این تحقیق از روش AHP به عنوان ابزار تحلیل فضایی شاخص های پایداری محیطی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که آلودگی آب با وزن 0.498 در الویت اول و پس از آن به ترتیب تغییرات پوشش گیاهی با وزن 0.258 در الویت دوم، آلودگی خاک با وزن 0.134 در الویت سوم، آلودگی هوا با وزن 0.076 در الویت چهارم و در نهایت آلودگی صوتی با وزن 0.034 در الویت پنجم از مهم ترین اثرات اجرای طرح مسکن مهر بر محیط زیست می باشند.
سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه اجتماعی با چگونگی و شیوه زندگی اف راد ی ک جامعه پیوند تنگاتنگی دارد و ناظر بر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقر زدای ی، تغذی ه، بهداش ت، م سکن، اش تغال، آم وزش و چگونگی گذران اوقات فراغت می باشد. توسعه اجتماعی باید به رفاه و آسایش بیش تر افراد جامعه منجر شود تا افراد رضایت بیش تری از زندگی داشته باشند. توسعه اجتماعی، یک حوزة میان رشته ای و میان بخشی در جستجوی بهزیستی مادی و اجتماعی مردم در همه سطوح جامعه تعریف می شود. از طرفی دیگر توسعه اجتماعی در برگیرنده بع دی ازتوسعه است که بر کنش و واکنش های انسانی، نهادها و روابط اجتماعی با یک دیگر تأکی دمی ورزد و بر آن ها تمرکز می نماید. امروزه طرح رویکرد اجتماع محور در فرایند مدیریت و برنامه ریزی سبب شده که سنجش میزان توسعه یافتگی بر مبنای شاخص های اجتماعی و فرهنگی بخش مهمی از جریان تحقیق در راستای رفع نابرابری های منطقه ای به حساب آید، بنابراین، هدف این مقاله بررسی وضعیت توسعه یافتگی شهرستانهای استان استان کهگیلویه و بویراحمد، تعیین معیارهای اصلی تعریف کننده سطح توسعه یافتگی، شناخت شهرستانهای محروم و ارائه برنامه های تحرک بخشی به جریان توسعه می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و همچنین آمار و شاخص های مورد استفاده در این تحقیق از سالنامه های آماری سال ۱۳۹۰ اخذ شده است. روش تحقیق تحلیل مقایسه ای و مدل مورد استفاده تکنیک ویکور می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده برای سطح بندی شهرستان ها، شهرستان های گچساران، بهمئی، دارای مطلوبیت نسبی از نظر سطح توسعه یافتگی هستند.
مقایسه رضایتمندی شهروندان میادین نقش جهان، بهارستان، دل کامپو و ناوونا از طراحی میادین اجتماع پذیر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایتمندی و خشنودی نتیجه ادراکی است که انسان بر مبنای ارزیابی مثبت محیطی و تجربه فردی نسبت به جامعه خود به دست می آورد، به طوری که منجر به سلامت فیزیکی، سلامت اجتماعی، ارگانیکی،بهداشتروانیمی شود. یکی از مهمترین ویژگیهای میادین شهری، اجتماع پذیری و ایجاد فرصتهای لازم جهت تعاملات اجتماعی است.ارتقای کیفیت محیط ساخته شده منجر به رضایتشهروندان از این فضا و در نتیجه افزایش تعاملات اجتماعی در میادین خواهد بود. در پژوهش حاضر با مقایسه تطبیقی تجارب ایران و غرب در ساختار فضایی میادین شهری، عوامل موثر در رضایتمندی شهروندان برای سنجش کیفیت تدوین شد تاتوجه برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری را برای ارتقای کیفیت محیط شهری و در نتیجه رضایت شهروندان و افزایش تعاملات اجتماعی سوق دهد.روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است.440 نفر از شهروندان بالاتر از 7 سال سن در میادین نقش جهان و بهارستان ایران،دل کامپو و ناوونا ایتالیا به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. روش های آماری بر اساس تحلیل عامل تائیدی (CFA)، کروسکال- والیس صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل عاملی از میان 31 مولفه رضایتمندی، تعداد هفت عوامل (روانی- اجتماعی، کالبدی- میانه، مدیریتی، کالبدی- جداره، بصری- زیباشناختی، دسترسی- مکانی، عملکردی- سرزندگی) قابل استخراج است (76/0KMO=، آزمون بارتلت برابر 55/4548 ، 45=df، 001/0>P). که در مجموع 48/55 درصد از واریانس کل سازه رضایتمندی شهروندان قابل پیش بینی است. پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ هر کدام از عوامل بین 55/0 الی 84/0 و کل پرسشنامه 82/0 بود. بر اساس نتایج آزمون کروسکال- والیس میانگین رتبه ای عوامل دسترسی- مکانی، کالبدی- جداره و کالبدی- میانه در میدان دل کامپو؛ عوامل بصری- زیباشناختی و عملکردی- سرزندگی در میدان نقش جهان؛ عامل روانی- اجتماعی و مدیریتی در میدان ناوونا بیشتر از سایر میادین بودند (01/0P<).
الگوی مدیریت ضایعات و پسماندهای دامی (مطالعه موردی: روستای گرگیدر-شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش کیفی حاضر با هدف شناسایی وضعیت بهینهمدیریت ضایعات دامی توسط دامداران استان کرمانشاه انجام شد. نمونه ها بر اساس دو معیار سابقه زیاد در پرورش دام و مالکیت تعداد دام زیاد بر اساس عرف منطقه انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه عمیق، گروه های متمرکز و مشاهده مستقیم اطلاعات موردنیاز کسب شد و سپس با روش تئوری بنیانی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که نحوه پرورش دام، عدم وجود برنامه مناسب در تغذیه دام، عدم مراقبت و نوع و نژاد دام مهمترین عوامل ایجاد ضایعات دامی هستند. ضایعات تولیدی به همراه پسماندهای دامی جهت حاصلخیزی خاک، تهیه صنایع دستی، استفاده به عنوان بستر دام، فروش و دفع حشرات به کار برده شده و مقداری هم دفع می شود. دفع ضایعات روش نامناسبی برای مدیریت ضایعات و پسماندهاست لذا توصیه می شود اصلاح بیولوژیکی با روش های تولید بیوگاز و کمپوست جایگزین آن گردد.
ظرفیت تحمل زیست محیطی و تراکم توسعه پایدار شهری در منطقه 9 شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم ظرفیت تحمل زیست محیطی در برنامه ریزی و مدیریت شهری، یکی از مهمترین ابزارها در جهت نیل به پایداری شهری است. در این مقاله تراکم مطلوب توسعه شهری با رویکرد ظرفیت تحمل زیست محیطی در منطقه 9 شهری تعیین و در آن مفهوم ظرفیت تحمل به دو مفهوم اساسی ظرفیت تحمل حیاتی و مقاومت محیط تقسیم گردید. به منظور تعیین ظرفیت تحمل در ابتدا پتانسیل بهره وری هریک از منابع موجود و بار عملکردی هریک از تاسیسات شهری در پاسخ به نیازهای واقعی شهرنشینان براساس هفت عامل آب، فاضلاب، زباله، انرژی، راه، حمل و نقل همگانی و سطوح سبز برآورد شد و سپس بر مبنای استانداردهای زیست محیطی و آستانه های مجاز آلودگی تراکم مطلوب توسعه تعیین شد. برای ارزیابی ظرفیت تحمل از مدل عدد فشار در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شد و ظرفیت تحمل در سه بازه تحت عنوان آستانه مطلوب، آستانه مجاز و فشار بحرانی توزیع گردید. نتایج نشان داد که جمعیت و تراکم توسعه منطبق بر ظرفیت تحمل منطقه توزیع نیافته است و در بازه فشار بحرانی برابر با بیشترین مقدار فشار وارده بر سرزمین قرار دارد. در ادامه عامل مصرف و بهره وری از منابع آب و تصفیه فاضلاب به عامل محدودکننده ظرفیت تحمل منطقه انتخاب شد و برمبنای آن حداقل و حداکثر توان جمعیت پذیری منطقه برابر با 109862 و 125913 نفر با متوسط ضریب سطح زیربنای 6/90 درصد و تراکم خالص و ناخالص 76 و 114 نفر در هکتار تعیین شد. در نهایت پیشنهاد می شود مفهوم ظرفیت تحمل زیست محیطی به عنوان ابزار جامع برنامه ریزی، پیش از بروز عوارض منفی ناشی از فشار جمعیت، در فرآیند مدیریت و برنامه ریزی کلانشهر مشهد و به ویژه در توسعه های جدید بکار گرفته شود.