فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان تسهیل کننده بوجود آمدن شرایط آسیب پذیری هستند. آسیب پذیری گروه های مختلف مردم ساکن در نواحی خطر خیز شهر، بسته به وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن ها در نقاط مختلف، متفاوت است. آسیب پذیری اجتماعی محصول نابرابری های اجتماعی است. از این رو آسیب پذیری اجتماعی می تواند توضیح دهد که چرا بعضی از جوامع از مخاطرات محیطی رنج می برند در حالیکه دیگران به این وضعیت دچار نیستند. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرهای بالای 10 هزار نفر در استان خوزستان می باشد. بدین منظور از روش ویکور استفاده گردید و نتایج بدست آمده در قالب نقشه تحلیل فضایی به نمایش درآمد. نتایج نشان داد که شهرهای قلعه تل (Q=0.4437)، مسجد سلیمان (Q=0.4455)، بندر ماهشهر (Q=0.4493)، آغاجاری (Q=0.4569)، بندر امام خمینی (Q=0.4766) و شوش (Q=0.5091) دارای بیشترین میزان آسیب پذیری اجتماعی بودند. همچنین از نظر موقعیت فضایی نیز بیشتر شهرهای با آسیب پذیری بسیار بالای استان خوزستان در جنوب آن قرار داشتند و شهرهای مرکز این استان نیز اکثرا از میزان آسیب پذیری کم و متوسطی برخوردار بودند. در قسمت شمالی نیز تنها شهرهای گتوند، دزآب و شوش دارای میزان آسیب پذیری بالا و بسیار بالایی بودند.
بررسی اثربخشی تبلیغات دیداری بر انتخاب شهرستان رامسر بعنوان مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
83 - 99
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل اساسی رکود گردشگری در ایران اطلاع رسانی نکردن و تبلیغات نامناسب در عرصه داخلی و خارجی است. با توجه به نقش تبلیغات در جذب و حفظ گردشگران، و مبالغ زیادی که سالانه صرف امور تبلیغاتی می شود، مصرف صحیح اعتبارات و اثربخشی این مسئله اهمیت بسیاری دارد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، و از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی است. اثربخشی تبلیغات در این پژوهش در چهار بعد توجه، علاقه، تمایل و اقدام ارزیابی شده است. جامعه آماری این پژوهش نیز گردشگرانی بودند که در دوره زمانی اسفندماه 1394 و فروردین ماه 1395 رامسر را مقصد گردشگری خود انتخاب کرده بودند.در این پژوهش حجم نمونه از طریق فرمول کوکران384 نفر محاسبه شد و برایتجزیه وتحلیل داده ها آزمون معادل سازی معادلات ساختاری (SEM)و تحلیل عاملی تأییدی (CFA)در دو بسته نرم افزاری SPSS و LISRE به کار رفت. یافته ها نشان داد تبلیغات دیداری بر جلب توجه افراد، ایجاد تمایل و درنهایت انتخاب مقصد اثرگذار است، اما بر علاقه گردشگران به مقصد تأثیری ندارد، همچنین تأثیر توجه به متغیرهای جمعیت شناختی بر میزان اثربخشی تبلیغات از دیگر نتایج این پژوهش است. در میان تبلیغات دیداری مورد آزمون نیز تلویزیون، بیلبوردها، تبلیغات اینترنتی و بوروشور و مجلات به ترتیب بیشترین درجه اهمیت را در جذب گردشگران دارند. علاوه بر این، باید توجه داشت که برنامه ریزی بازاریابی و تبلیغات گردشگری باید مستمر و به طور فرایندی صورت گیرد و به طور دائم با روش ها و ابزارهای جهانی و بین المللی و با نگاه منطقه ای به روز شود.
ارزیابی اثرات زیست محیطی تفرجگاه های شهری (منطقه موردی: منطقه گردشگری مروارید شهر نکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
101 - 115
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت و کاهش دسترسی شهروندان به محیط های باز و طبیعی، نیاز به گردش و تفریح و توسعه تفرجگاه های شهری بیش از پیش احساس می شود. صنعت گردشگری دارای مزایای متعددی است. از جمله این مزایا نقش چشمگیر این صنعت در بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی مردم است. گردشگری در محیط طبیعی، فرهنگی و اجتماعی صورت می پذیرد و دارای تاثیرات متعدد و متنوعی است که تاثیر بر محیط زیست یکی از آن هاست. چنانچه توسعه گردشگری بر اساس نگرش های زیست محیطی و پایداری توسعه نباشد در طول زمان اثرات منفی بسیاری بر محیط زیست وارد می شود و تخریب ان را بدنبال دارد. انجام مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی از جمله روش های شناسایی اثرات محتمل توسعه و کاهش اختلالات زیست محیطی و اطمینان از پایداری توسعه گردشگری است.یکی از رایج ترین روش های ارزیابی اثرات زیست محیطی، ماتریس لئوپولد است. اثرات اجرای پروژه در دو فاز ساختمانی و بهره برداری مشخص گردید. همچنین چک لیست اثرات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که پروژه چه در مرحله ساختمانی و چه در مرحله بهره برداری دارای پیامد منفی با میانگین رده بندی 1/3- نمی باشد، در نتیجه توسعه منطقه گردشگری مروارید شهر نکا با در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی و راهکارهای کاهش اثرات منفی و ضعیف تایید می شود.
تحلیل فضایی بازتاب های گردشگری تجاری در شهرهای شمال غرب کشور،( مطالعه موردی شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
143 - 160
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل در حوزه گردشگری شهری و تحلیل فضایی اثرات، بازتابها و الگوهای فضایی آن در فضاهای شهری می باشد. به نحوی که می توان به این وسیله شناخت با ارزشی را از نحوه تأثیر گذاری گردشگری و الگوهای خلق شده فضایی حاصل از آن بدست آورد. شهر بانه یکی از شهرهای میانه اندام شمال غرب کشور است که طی سالهای اخیر بر اثر رشد گردشگری تجاری در سطح شهر شاهد تغییرات وسیع فضایی در داخل خود بوده است. این تغییرات از الگوی خاصی پیروی کرده اند که با توجه به تحلیل ها و مطالعات صورت گرفته کاربریهای جدید و یا رشد کاربری های مرتبط با گردشگری از بارزترین اثرات رشد این صنعت در شهر بانه بوده است. هدف از مقاله حاضر تحلیل الگوهای فضایی گردشگری و نحوه خلق آثار و پدیده های جغرافیایی در مکانهای جغرافیایی می باشد. در این تحقیق با استفاده از مدل های فضایی مانند موران سراسری و موران محلی به بررسی نحوه توزیع کاربری های گردشگری و الگوهای فضایی آنها در سطح شهر پرداخته ایم. که نتیجه بررسی ها و تحلیل های فضایی نشاندهنده خوشه ای بودن نحوه توزیع کاربریهای ثانویه گردشگری در شهر بانه است. کاربریهای گردشگری و یا مرتبط با بخش گردشگری از الگوی خوشه ای تبعیت کرده و در یک یا دو بخش از شهر توزیع شده اند. که این توزیع در رابطه با موقعیت کاربریها و ارتباط کارکردی آنها با همدیگر می باشد. به عبارتی فضای شهری متأثر از فعالیت گردشگری در شهر بانه شکل گرفته و کاربریهای گردشگری تحت تأثیر این فعالیت در بخش خاصی از شهر و در مجاورت همدیگر قرار گرفته اند.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مطالعاتی: استان اصفهان)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
113-127
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای باهدف توسعه و کاهش نابرابری ها از موضوعات مهم در کشورهای درحال توسعه محسوب می شود، لازمه ی برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر ازلحاظ توسعه است. کاهش نابرابری ها در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهم ترین معیارهای توسعه به شمار می آید. با توجه به این موارد، هدف از این مقاله، تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با تأکید بر شهرستان های استان اصفهان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. برای تحلیل نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در شهرستان های استان اصفهان، از مدل های تصمیم گیری چند معیاره، SAW و VIKOR استفاده شده است. در این راستا برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL و برای ترسیم نقشه های موردنظر از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج ترکیبی حاصل از هر دو مدل نشان از عدم تعادل و وجود نابرابری منطقه ای در استان اصفهان می دهد. به گونه ای که شهرستان های مبارکه، نطنز، نائین، اردستان، خوانسار و کاشان کاملاً برخوردار، شهرستان های خور و بیابانک، شاهین شهر، شهر رضا، گلپایگان، فریدون شهر و نجف آباد برخوردار، شهرستان های دهاقان، اصفهان، آران و بیدگل، سمیرم، فریدن و تیران و کرون نسبتاً برخوردار و شهرستان های چادگان، برخوار، خمینی شهر، لنجان و فلاورجان شهرستان های محروم استان هستند.
نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی افراد قبل از وقوع زلزله(مطالعه موردی: شهروندان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز سوانح طبیعی از قبیل زلزله موضوعی جهانی است که عدم آمادگی در این زمینه می تواند منجر به خسارات فراوانی شود. در این بین سرمایه اجتماعی با پیوند افراد، گروه ها و فراهم آوردن امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی از عوامل تأثیرگذار در میزان آمادگی جوامع در برابر زلزله به شمار می رود. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش های کمی و آماری به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی شهروندان قبل از وقوع زلزله در شهر کرمان پرداخته است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده است. جامعه آماری خانوارهای شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. پس از گردآوری داده ها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی با آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی و همبستگی بین میزان سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی– اجتماعی خانوارها با همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق به لحاظ برخورداری از مؤلفه های سرمایه اجتماعی با مقدار F برابر 956/5 تفاوت وجود دارد که منطقه چهار با میانگین 66/22، کم ترین و منطقه دو با میانگین 73/26، بیش ترین میزان سرمایه اجتماعی را دارند. اما این مقدار سرمایه اجتماعی در سطح پایین برآورد شده است. به طوری که میانگین سرمایه اجتماعی کل خانوارهای نمونه برابر با 60/24 در مقیاس 10 تا 46 است که این مقدار در مقایسه با میانگین نظری سرمایه اجتماعی (Mean= 30)، در سطح پایین می باشد، از طرفی بین میزان برخورداری خانوارها از سرمایه اجتماعی با سطح پایگاه اقتصادی – اجتماعی آ ن ها در سطح معناداری (000/0) و مقدار ضریب پیرسون ، ̽ ̽ 190/0، همبستگی معنی داری وجود دارد. یعنی هر چه بر سرمایه اجتماعی جوامع افزوده شود مدیریت سوانح طبیعی و آمادگی افراد نیز در حد مطلوب تری خواهد بود.
تدوین ابزار سنجش میزان انطباق محیط سکونت شهری با نیاز شهروندان به فعالیت فیزیکی و کاربست آن در محله حجاب مشهد
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
88-104
حوزه های تخصصی:
رشد شهرنشینی طی دهههای اخیر، موجب افزایش نابرابری های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در مقیاس وسیع بین ساکنان بسیاری از شهرها شده است، از میان مهم ترین پیامدهای آن، می توان به کم تحرکی شهروندان در سراسر دنیا و ایران اشاره نمود. عدم فعالیت فیزیکی، به عنوان یکی از مسائل مهم سلامت عمومی، با محیط سکونت و فعالیت های روزانه شهروندان در ارتباط است، و از آنجا که معیارهای مشخص و قطعی برای اندازه گیری آن در محیط شهری وجود ندارد، لذا جهت سنجش نحوه تأثیرگذاری فعالیت فیزیکی بر کیفیت محیط سکونت شهری، تدوین معیارهایی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور معیارهای بدست آمده از مطالعات نگارندگان، در قالب چارچوب نظری، ابزار سنجش را مشخص نمود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر نخست، تدوین ابزار سنجش کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی و سپس بررسی معیارهای حاصل در محدوده مطالعاتی (محله حجاب مشهد) می باشد. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است، لذا گردآوری مبانی نظری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و در ادامه از طریق تدوین پرسشنامه، ابزار بدست آمده در محله حجاب مورد ارزیابی قرار گرفت و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل آماری شد. با توجه به نتایج، تحلیل عاملی تأیید می کند که اولاً، موضوع فعالیت فیزیکی شهروندان از چهار متغیر عملکردی، دسترسی، اجتماعی و زیبایی شناختی تأثیر می پذیرد. ثانیاً با توجه به نتایج تحلیل و اندازه تأثیر هر کدام از متغیرها بر متغیر فعالیت فیزیکی می توان نتیجه گرفت که عامل عملکردی بیشترین تأثیر را بر کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی شهروندان دارد. عامل دسترسی، عامل اجتماعی و عامل زیبایی شناختی به ترتیب به عنوان دیگر معیارهای مؤثر بر میزان فعالیت فیزیکی شهروندان می باشند.
تحلیل اثربخشی مؤلفه های اقتصادی در رفاه خانوارهای روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از شاخص های مهم توسعه در بحث کیفیت زندگی، شاخص رفاه اقتصادی است که دارای اهداف کلانی از جمله ایجاد درآمد و اشتغال در نواحی روستایی در جهت رفاه و کاهش فقر روستائیان است. این پژوهش به تعیین اثربخشی مؤلفه های اقتصادی در رفاه خانوارهای روستایی پرداخته است. روش تحقیق پیمایشی و ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق حاضر، کل سرپرستان خانوارهای روستایی بخش مرکزی اسلام آبادغرب است که شامل 4265 خانوار بوده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 352 خانوار محاسبه گردید و با استفاده از مدل تاپسیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی های صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد مؤلفه های اقتصادی در روستای قلعه شیان با میزان 9997/0 رتبه یک و در روستای چنگرجلیلوند با میزان 8334/0 رتبه آخر را دارد و این نشان از وجود نابرابری ها در بخش شاخص های اقتصادی مورد مطالعه در بین نواحی روستایی است.
ارزیابی شاخص های محیطی تناسب زمین برای گسترش کالبدی شهر سروآباد با تلفیق دو مدل تحلیل شبکه ای و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد انفجاری و بدون برنامه جمعیت و مهاجرت بی رویه به سوی شهرها و به دنبال آن توسعه فیزیکی سریع در سال های اخیر، مشکلات بسیاری را برای شهرها و ساکنان آنها به وجود آورده است. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت ژئومورفولوژیکی شهر سروآباد و ارزیابی قابلیت های آن برای اهداف توسعه فیزیکی شهری پرداخته است. برای نیل به اهداف تحقیق، با بررسی مطالعات گذشته و استفاده از نظر کارشناسان، پارامترهای لازم و تأثیرگذار ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی و انسانی از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راه ارتباطی و فاصله از محدوده شهری تعیین گردید؛ سپس به تهیه لایه های اطلاعاتی آنها اقدام شد. برای این منظور، از دو مدل منطق فازی و ANP استفاده شد. ابتدا لایه های مورد نیاز تهیه شده و به صورت فازی درآمد؛ سپس در مدل ANP، ارزش هر کدام از لایه ها محاسبه گردید و نقشه های شبکه شده با استفاده از منطق فازی تلفیق و در نهایت به صورت نقشه مناطق مستعد توسعه ارائه شدند. نتایج حاصل، مؤید آن است که حدود 25 درصد از منطقه مطالعاتی که در قسمت های جنوبی، شرقی و جنوب شرقی محدوده قرار دارد، مستعد توسعه است.
ارزیابی شاخص های مؤثر در تحقق حکمروایی خوب شهری در کلانشهرها (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی شاخص های مؤثر در میزان تحقق حکمروایی خوب در کلانشهر کرمانشاه می باشد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی و تحلیلی بوده و ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه بوده است که به تعداد322 عدد در بین شهروندان و 34 عدد پرسشنامه در بین کارشناسان شهرداری شهر کرمانشاه و سایر متخصصان برنامه ریزی و مدیریت شهری که با روش نمونه گیری سهمیه ای و تصادفی انتخاب شدند، توزیع شد. پایایی ابزار پژوهش از طریق آلفای کرونباخ به میزان ۸۵/۰ برای 8 مؤلفه به دست آمد.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند که کارشناسان با میانگین 79/3 و انحراف معیار 641/0 به طور معناداری دارای میانگین بالاتری نسبت به مردم با میانگین 29/2 و انحراف معیار 076/0 بودند. تفاوت در میانگین سطح نگرشها در بین کارشناسان و مردم 508/1- بود . این تفاوت با یک بازه فاصله اطمینان 96% در محدوده ای از 878/1- تا 138/1- قرار داشت. کورنس دی با مقدار 17/2 نشان می دهد که تفاوت بین میانگین نمرات خیلی بزرگ بود که این بیشتر نشان دهنده این واقعیت است که وابستگی افراد به گروه خاص تأثیر زیادی روی قضاوت و نگرش آنها دارد. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نظرات مردم و کارشناسان در خصوص شاخص های حکمروایی خوب شهری وجود دارد و این امر نشان دهنده این است که شاخص های حکمروایی در شهر کرمانشاه از وضعیت مناسبی در بین همه گروه ها برخوردار نیست.
برنامه ریزی راهبردی اثرات مجتمع مجتمع چادرملو بر سکونتگاه های شهرستان بهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه معدنی- صنعتی در ایران مرکزی به مثابه قوه محرکه توسعه و رشد همه جانبه بخش های اقتصاد منطقه ای و ملی از سال های گذشته برگزیده شده است؛ درحالی که در گام های نخستین به ویژگی های محیط شکننده و آسیب پذیر این منطقه کمتر توجه شد و آینده نگری ارزیابی اثرات این الگوی توسعه و پروژه ها به مسئله ای مغفول بدل شد. در همین راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش های برنامه ریزی راهبردی، به دنبال جست وجوی راهبردهای متناسب برای کاهش اثرات منفی این الگوی توسعه و پروژه ها می باشد. این پژوهش از منظر ماهیت در رده پژوهش های کاربردی و توسعه ای و از منظر روش در رده پژوهش های توصیفی- تحلیلی قرار دارد که با استفاده از مدل SWOT و QSPM به برنامه ریزی راهبردی اثرات مجتمع چادرملو بر سکونتگاه های شهرستان بهاباد مبادرت نموده است. نتایج حاصله نشان می دهد از منظر برنامه ریزی راهبردی، محدوده پژوهش در موقعیت تهاجمی قرار دارد. در این موقعیت با اجرای راهبردهای متناسب باید کوشش شود با استفاده از نقاط قوت از فرصت های خارجی بهره برداری کند. در همین راستا راهبرد مناسب در زمینه توسعه پایدار در منطقه، بهره گیری از طرح های اشتغال زا و استفاده از توان و پتانسیل مجتمع چادرملو با تکیه بر نیروهای بومی و افراد آسیب دیده بر اثر خشکسالی می باشد که در کنار راهبردهای مکمل و تکمیلی می تواند توسعه ای مناسب را در پی داشته باشد.
تأثیر رسانه های جمعی نوین بر شکست نخستین دولت اخوان المسلمین در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات در حوزه ارتباطات و فناوری امروز اغلب جنبه های مختلف بشری در حوزه انسانی و اجتماعی و مفاهیم مرتبط با آن را دستخوش تغییر قرار داده است؛ یکی از آثار این دگرگونی بر حوزه قدرت دولت ها بوده است؛ اکنون این پرسش به میان آید که رسانه های جمعی چه تأثیری بر شکست نخستین دولت اخوان المسلمین در مصر داشتند؟ به نظر می رسد که عدم توجه و نادیده انگاشتن تغییرات جهانی در حوزه ارتباطات که از حالت تک سویه به چندسویه دگرگون شده است در شکست نخستین دولت اخوان المسلمین مؤثر و معنادار دارد بوده است؛ نتایج تحقیق نشان از آن دارد که رسانه های نوین جمعی به جمعیت بالای جوانان در این کشور کمک نموده تا در مقابل سیاست های نخستین دولت اخوان المسلمین و رهبران آن مقاومت نمایند؛ برهمین اساس مقاله بامبنا قراردادن مطالعه اسنادی با روش کتابخانه ای و با تحلیل و استفاده منابع موجود، علل شکست اخوان المسلمین را با توجه به اثرگذاری متغیر رسانه و شبکه های اجتماعی بررسی نموده است.
Evaluation of the Physical Quality Livestock Hygiene Environment Rule on the Development of the Health of Human and Livestock in the Rural Regions (Case Study: Rural Regions of Firouzeh County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: Evaluation of zoonotic diseases have existed since the beginning of human life on earth, but in recent decades it has become much more important. Today, zoonotic diseases not only important in health area, but also in international economics and politics are also special place are important. the main objective of the present article is to assess the impact of the physical quality livestock building on the development of human and animal health in rural areas. Methodology: In this regard, a survey method has been used. After applying the Cochran formula, 382 questionnaires were prepared in the form of a form and a questionnaire. case study is rural regions of Firouzeh county. For measure the research hypotheses, Binomial test and Linear Regression and TOPSIS has been used. Therefore, the research method is descriptive and analytical. Results: Binomial test results show that the villages are unfavorable in terms of physical quality of livestock buildings. Linear regression results show that increased physical quality of livestock buildings has a direct impact on the development of livestock and human health. Also according to TOPSIS, Taghiabad village, Nayerabad and Shorab are ranked first to third in terms of the high quality of livestock buildings. Practical solutions: Provide trifle and long term loans to ranchers, making changes to the old buildings keeping the livestock according to the quality standards of the livestock building, having a regular program for washing and cleaning the livestock building, more systematic monitoring of health centers by collecting livestock excrements and preventing the accumulation of waste at public passages are suggestions that can help improve the quality of livestock building and human health. Significance of the Study: Regarding the approach to physical quality and its impact on the development of human health and livestock in rural areas and in terms of the area studied, this research has been the first research on the health of animals and humans in rural areas (Firouzeh villages).
بررسی بازتاب فضایی چیدمان کاربری ها در شبکه معابر بر جذب سفرهای متکی بر خودرو (محدوده مطالعه:منطقه هفت شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
149 - 162
حوزه های تخصصی:
همه روزه ملیون ها نفر از شهرنشینان با شبکه های پیاده ، سواره و انواع مختلف حمل ونقل تماس داشته و برای پاسخ گویی به طیفی از نیازهای شغلی، تحصیلی، خرید، تفریح و غیره از حمل ونقل شهری استفاده می کنند؛ این جابجایی ها در تمامی نواحی شهری الگوی یکسانی ندارد و تابع عوامل و متغیر های گوناگونی است.دسته ای از این عوامل به تبعیت از عناصرپیکره بندی فضایی است که.یکی از مهم ترین آن ها همانا نحوه چیدمان کاربری زمین درشبکه معابر است.که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.از طریق مطالعات این حوزه می توان پیامد های احتمالی استقرار کاربری ها بر الگوی سفر شهروندان را ارزیابی نمود.ومشخص خواهد شد که درصورت ترویج الگوی سفر پایدار؛کاربری ها باید چگونه توزیع شوند.بهمین منظور منطقه هفت کلان شهر قم به عنوان بخش مرکزی شهر (C.B.D) مورد مطالعه قرار گرفته است.فرآیند تحقیق توصیفی– تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و متناسب با آن تحلیل رگرسیون چند متغیره واز نرم افزارهای کامپیوتری ازجمله Gis,Spss Depth map بهره گرفته شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در شهرقم ومنطقه مورد مطالعه،میان الگوی سفر شهری وچیدمان کاربری ها ارتباط معنی داری وجود دارد. بطوری که نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین شاخص هم پیوندی با درجه تمرکز کاربری تجاری،شاخص اتصال با درجه تمرکز کاربری مسکونی،شاخص یکپارچگی با کاربری هایی چون حمل ونقل و انبارداری منجر به الگوی غالب سفر در هریک از این مسیر ها و محدوده ها شده است.
طراحی الگوی معیشت زیست بوم پایدار در روستای هجیج با استفاده از نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت راز و رمزهای بقای مجتمع های زیستی مانند زیست بوم های پایدار و سازوکارهای بومی در معیشت پایدار این جوامع می تواند روزنه ای برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. در این پژوهش روستای هجیج به عنوان نمونه ای از یک منطقه بومی و هدف گردشگری با داده های طبیعی و فرهنگی بسیار، به صورت کیفی با کاربرد روش نظریه بنیانی مبتنی بر رویکرد ترکیبی، کاربردی و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفت تا بتوان راز این ماندگاری را کشف کرد.در این راستا 53 نفر سرپرست خانوار از 171 خانوار این روستا (با جمعیت 571 نفر) به شیوه نمونه گیری هدفمند با رویکرد زنجیره ای مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرار گرفتند. علاوه بر آن، از مشاهده مستقیم، بررسی اسناد و تجارب شخصی نیز بهره گرفته شد. سپس، نتایج تحلیل محتوا گردید. با کدگذاری محوری و طی روند خط سیر داستانی از 4 مقوله، 20 زیر مقوله و 132 مفهوم، الگوی پارادایمی مطالعه به عنوان الگوی معیشت زیست بوم پایدار هجیج ارائه شد. الگوی مبتنی بر نتایج، نشان داد که مردم این روستا با بهره گیری از مجموعه ای از داشته های طبیعی، اجتماعی، انسانی، فیزیکی، دانش بومی و فرهنگی، راهبردهای متنوعی را برای نگهداری زیست بوم خود از دیرباز در پیش گرفته اند. اما هجوم پیامدهای منفی و عنصرهای مداخله گر، زندگی این الگوی پایدار را در زمان کنونی به خطر انداخته که نیازمند توجه جدی است.
سنجش کیفیت زندگی در نواحی روستایی (دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی در شهرستان بهمئی از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
727 - 747
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی، مفهوم پیچیده شرایط زندگی و وضعیت جمعیت در یک ناحیه است. این مفهوم دربرگیرنده ابعاد ذهنی و عینی است که شاخص هایی مانند رضایت، شادمانی و امنیت را شامل می شود و در برخی موارد، رضایت های اجتماعی نیز نام می گیرد. در پژوهش توصیفی-پیمایشی حاضر، شاخص های کیفیت زندگی در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، محیطی و اقتصادی در روستاهای دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی در شهرستان بهمئی از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد بررسی شد. پس از مطالعه اسنادی، مطالعات میدانی در 8 روستای نمونه (بالای 60 خانوار) صورت گرفت. همچنین 243 پرسشنامه (با استفاده از فرمول کوکران) به صورت نظام مند میان سرپرستان خانوار توزیع شد. اطلاعات جمع آوری شده، دسته بندی و در نرم افزارهای SPSS و GIS پردازش (تحلیل توصیفی و استنباطی) شد. یافته ها نشان می دهد که براساس دیدگاه سرپرستان خانوار جامعه نمونه از نظر کیفیت آموزش، کیفیت سلامت و امنیت و کیفیت روابط اجتماعی و همبستگی در بعد اجتماعی و فرهنگی شرایط قابل قبولی دارند، اما کیفیت اوقات فراغت (بعد اجتماعی)، کیفیت محیط مسکونی و کیفیت زیرساخت ها در بعد کالبدی، کیفیت محیط فیزیکی در بعد محیطی و کیفیت درآمد و اشتغال در بعد اقتصادی شرایط مطلوبی ندارند و پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده اند؛ بنابراین، می توان گفت کیفیت زندگی در این روستاها با شرایط نرمال و مطلوب زندگی فاصله دارد و عامل مهمی در کندی روند توسعه روستایی و فاصله گرفتن از توسعه پایدار در محیط مورد مطالعه به شمار می آید.
عوامل مؤثر در مکان یابی ساختمان های بلندمرتبه با تأکید بر پایداری محیط زیست (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلندمرتبه سازی و توسعه فضایی در ارتفاع، محصول رشد جمعیت، افزایش شهرنشینی و کمبود زمین مناسب برای ساخت وساز است که در دهه های اخیر رواج یافته است. شکل گیری این گونه ساختمانی با توجه به ویژگی های آن، در کنار آثار مثبت، محدودیت ها، تهدیدها و مشکلاتی عدیده را به همراه دارد. امروزه مکان یابی ساختمان های بلند از مسائل ضروری به شمار می آید و توجه به آن و مشکلات زیست محیطی و شرایط اقلیمی هر منطقه، از مهم ترین زمینه های شهرسازی محسوب می شود. هدف پژوهش کاربردی- توسعه ای و توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر مکان یابی ساختمان های بلند با تأکید بر پایداری محیط زیست در شهر قزوین با استفاده از مدل تاپسیس است.نتایج پژوهش نشان می دهد هیچ الگویی در ایران برای مکان یابی ساختمان های بلند از جمله ساختمان های قزوین وجود ندارد. ضوابط نیز به دلیل بی برنامگی و بی توجهی به عوامل شهرسازی یا مقوله های تأثیرگذار، محیط زیست را تخریب کرده اند. براساس یافته های مدل تاپسیس، عامل اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی و کاربری اراضی به ترتیب با امتیازهای 695/0، 457/0 و 405/0 در جایگاه های اول تا سوم قرار دارند و از سایر مؤلفه ها مهم ترند.
ارزیابی وضعیت شاخص های زیست پذیری شهری از دیدگاه شهروندان (مورد شناسی: مناطق پنج گانه شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به رشد و گسترش شهرها، مسائل شهرسازی و مفاهیمی مانند شهر و شهروندی به مهمترین مسائل تأثیرگذار بر زندگی انسان در ابعاد کمّی و کیفی تبدیل شده اند؛ بنابراین پرداختن به تئوری های جدید شهرسازی مانند شهر زیست پذیر با اهدافی از قبیل حل مشکلات شهری، ارتقای کیفیت زندگی در شهر، کارآمدی مدیریت شهری و راهبری شهر به سمت و سوی مطلوبیت بیشتر با احترام گذاشتن به ارزش های بومی و محلی بیش از پیش اهمیت یافته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی وضعیت زیست پذیری مناطق پنج گانه شهر زاهدان از دیدگاه شهروندان انجام شده است. ماهیت این پژوهش «توصیفی-تحلیلی» و از نوع «کاربردی» است. جمع آوری داده ها و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و جامعه نمونه پژوهش 400 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل رگرسیون، آزمون T تک نمونه ای و در مرحله نهایی به منظور بررسی زیست پذیری و رتبه بندی مناطق 5گانه شهر زاهدان، از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیّر درآمد با مقدار بتای 322/0 بیشترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی ساکنان شهر زاهدان از شاخص های زیست پذیری دارد. نتایج آزمون T تک نمونه ای بیانگر آن است که میانگین کلی شاخص های زیست پذیری 67/2 و پایین تر از حد متوسط است. از میان ابعاد مورد مطالعه، «بُعد اجتماعی» با میانگین 02/3، در حد متوسط قرار دارد و از وضعیت مطلوب تری برخوردار است؛ البته با توجه به سطح معنی داری که از 05/0 بالاتر بوده، به لحاظ آماری این رابطه معنی دار نیست و نمی توان این نتیجه را به کل جامعه تعمیم داد؛ در حالی که «بُعد اقتصادی» با میانگین 54/2، «بُعد چالش های شهری» با میانگین 64/2 و «بُعد زیرساخت های شهری» با میانگین 50/2 کمتر از حد متوسط می باشند و وضعیت نامطلوبی دارند. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که از میان مناطق 5گانه شهر زاهدان، منطقه 1 با میانگین رتبه ای 83/243، دارای بیشترین زیست پذیری است. در مقابل، منطقه 4 با میانگین رتبه ای 33/137، دارای کمترین زیست پذیری در بین مناطق 5گانه شهر زاهدان است.
تحلیل مکان مندی و زمان مندی الگوهای اجتماعی فعالیت روزمره زنان در محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
85 - 98
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی_تحلیلی، الگوهای فعالیتی و حرکتی (به صورت پیاده) زنان محله سنگلج تهران در طول یک هفته (به شکلی ناپیوسته) با اتکا بر روش های مدل سازی و تحلیل تئوری «جغرافیای زمان» مطالعه شده است. هدف اصلی، درک این نکته بوده است که زنان چگونه به صورت روزمره در فضای محله با اهداف و انگیزه های اجتماعی جابه جا می شوند و فعالیت اجتماعی آنها در چه فضاها و مکان های محلی تحقق می یابد؟ به منظور دسترسی به برنامه های اجتماعی روزمره زنان در محله، داده های موردنظر از طریق روز نگاشت ها و جلسات مصاحبه های حضوری نیمه ساخت یافته با 78 مورد از زنان محله طی چهار ماه استقرار در دفتر محلی، گردآوری و از طریق روش های بازنمایی در تئوری جغرافیای زمان مدل سازی شده اند. نتیجه این مطالعات چند نکته جامع را در مورد فعالیت اجتماعی و حضور روزمره زنان در فضای محلی آشکار می کند. نخست این که، کانون فعالیت اجتماعی زنانه کمتر در فضاهای عمومی محلی و بیشتر در فضاهای خصوصی و یا فضاهای عمومی فرا محله ای واقع است و سهم فضاهای عمومی محلی در تعاملات اجتماعی زنان ساکن محله بسیار اندک است. دوم این که، فعالیت اجتماعی زنان سهم بسیار اندکی از بودجه زمانی روزمره آنها را به خود اختصاص می دهد. سوم این که، حلقه های فضایی فعالیت اجتماعی زنان نه یک فعالیت مستقل بلکه زیرمجموعه ای از سایر فعالیت های روزمره (مانند خرید کردن) محسوب می شود. در مورد خاص این مقاله، استفاده از مدل های یاد شده و نتایج تحلیلی حاصله می تواند نقش کلیدی در برنامه ریزی و طراحی حرکت و فعالیت اقشار مختلف اجتماعی در فرایند توسعه اجتماعی محله محور دارا باشد.
سنجش و ارزیابی میزان زیست پذیری سکونتگاه های شهری مناطق مرزی (موردمطالعه: تربت جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
31 - 46
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری یکی از راهبردهای توسعه پایدار است و شهری زیست پذیر نام دارد که سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در آن، به سمت توسعه پایدار گام بردارند. در راستای چنین هدفی پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان زیست پذیری سکونت گاه های شهری مناطق مرزی در شهر تربت جام انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر تربت جام بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ برآورد شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از روش تی هتلینگ و آزمون فریدمن و تی تک نمونه ای گردیده است. در این پژوهش سهم مؤلفه اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی با سیزده شاخص موردبررسی قرارگرفته اند که به ترتیب عبارت اند از: امکانات و زیرساخت ها، امنیت فردی و اجتماعی، اوقات فراغت و فضای باز، امکانات بهداشتی درمانی، هویت و حس مکان، مشارکت، امکانات آموزشی، آلودگی، حمل ونقل، مسکن، چشم انداز، اقتصاد و اشتغال و نوع سفر. نتایج حاصل از آزمون تی هتلینگ و تی تک نمونه ای و فریدمن نشان از تأثیرگذاری پنج شاخص اولیه در افزایش میزان زیست پذیری دارند. و همین طور هشت شاخص باقیمانده دیگر نیز از میانگین اصلی پایین تر هستند که این نیز نشان دهنده وضعیت نامطلوب این شاخص ها در سطح شهر موردمطالعه است. پس درنهایت می توان اذعان نمود که میزان زیست پذیری در تربت جام به عنوان شهری مرزی پایین تر از سطح میانگین قرار دارد.