فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
174 - 192
حوزه های تخصصی:
شهرهای جدید کشور گریبانگیر چالش های متعدد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و زیست محیطی هستند که آینده توسعه شهری آن ها را در معرض شرایط نا متعادل و نا موزونی قرارداده است. اما در این میان برای این که بتوان درک درستی از نیروهای موثر بر رشد و توسعه شهرهای جدید داشته باشیم، ضرورت شناخت محرک های کلیدی موثر در این رابطه را بیش از پیش ضروی ساخته است. در این راستا، این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، محرک های موثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه شهر جدید پردیس را شناسایی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان و کارشناسان بر اساس نمونه گیری گلوله برفی و محرک های توسعه، 54 نیروی محرک در در 5 بعد اصلی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی-نهادی، کالبدی، ارتباطی و زیست محیطی) که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای محرک در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه-بندی محرک ها حاکی از تمرکز آن ها در ناحیه محرک های مستقل است. از میان 54 عامل رشد و توسعه، محرک های ایجاد همگرایی در مدیریت یکپارچه شهر، بهره گیری از مشارکت شهروندان در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری، جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی، احیاء روابط محلی و محله ای، بهره گیری از افراد متخصص در بدنه مدیریتی شهرهای جدید، ارتقای ایمنی و امنیت شهری، هوشمندسازی شهری با استفاده از IT و ICT، تقویت هویت مکانی و فرهنگ، جذب طبقه نوآور و خلاق، یازاریابی مکان و برندسازی شهری، عرضه مسکن استطاعت پذیر برای اقشار مختلف، بالا بردن توان خدماتی شهر و تقویت شبکه حمل و نقل درون و برون شهری ایمن، ارزان و سریع به عنوان محرک های کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه شهر جدید پردیس شناسایی شدند. این نیروها از نظر عملکرد سیستمی، محرک ورودی و باثبات هستند که نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. در نتیجه، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند و که وضعیت رشد و توسعه شهر جدید پردیس به عملکرد آن ها وابسته است.
A Study of Factors Affecting the Drought Resilience of Farmers in Pakdasht County, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- The consequences of drought and the damages inflicted on the rural community, which are major challenges confronting rural communities to achieve sustainable development, mirror the poor resilience of farmers against this risk. Therefore, the main issue of the current research is to explore the factors affecting Pakdasht farmers' drought resilience. Design/Method/Approach: This paper adopts a descriptive-analytical research method. The data collection is based on library study analysis and field surveys. The main data collection instrument is a questionnaire completed by the subjects (n=381 farmers). Data analysis was conducted using SPSS software as well as t-test, regression, analysis of variance, the COCOSO technique and the COPELAND technique. Finding- The t-test was used to investigate the drought resilience status of villagers. The socio-cultural, psychological, and economic components, except for those related to the extent of damages, environmental factors and institutional performance, and the scale of civil and physical development in the region under study, were in a balanced and favorable condition, but the items of the institutional framework, institutional relations, and technological level and infrastructure were not desirable. The correlation between researches indices in the region is 0.747, meaning that mentioned indices can explain 74% of the variances. The result of the ANOVA test suggested that the villages of Pakdasht County were not significantly different in terms of the psychological index (Sig=0.085) of resilience. Informed by the findings of the COCOSO technique, the farmers of Filestan village are more drought-resistant than the farmers in other villages. Greater participation of people, diversity of economic activities, appropriate physical and civil development, technological advancement and more suitable infrastructure are some of the factors that contribute to the higher resilience of farmers in this village. According to Copeland’s method, the variables of education and awareness as well as the diversity of economic activities of the farmer's household ranked high in terms of importance. Originality/value- The results of this research can help organizations in charge of handling drought in the villages of Pakdasht to gain deeper insights into the existing conditions so that they can enhance the resilience of farmers during drought using the presented solutions. It also allows officials to diversify economic activities and promote complementary businesses as effectively as possible.
مقیاس بندی مجدد دولت و حاکمیت شهری بنگاه مدار در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقیاس بندی مجدد دولت از سیاستهای بازتوزیعی به سیاستهای آزادسازی اقتصادی همزمان با دوران سازندگی، گواه روشنی بر ضعف برنامه ریزی است ،چراکه برنامه ریزی در انطباق با نیازهای جدید برآمده از شهری شدن سریع با شکست مواجه گردید. در این مقیاس جدید، تحمیل فضای سیاستها و ایدئولوژی برنامه ریزی از سوی دولت، حاکمیت شهری کارآفرین (بنگاه مدار) مبتنی بر حفظ و تقویت رانت بوده و آنها را به سود خود تغییر می دهد. هدف این مقاله بررسی تأثیر آزادسازی اقتصادی بر سیاست شهری کلانشهر تهران از نقطه نظر اقتصاد سیاسی است. نتایج نشان داد تحولات چند دهه ی اخیر را می توان به تغییرِ جهت از مدیریت گرایی شهری به مدیریت بنگاه داری تفسیر کرد؛ در پرتو فرآیند ملی زدایی و آزادسازی اقتصادی، موقعیت بهتری برای صنعت زدایی، خصولتی شدن و رانتجویی و ترویج نوعی کاسبکارسالاری در سیاست شهری از طریق مشارکت های بخش دولتی - خصوصی ایجاد شده که در آن سیاست ورزی شهری به رقابتی پر تب وتاب برای جذب سرمایه تقلیل داده شده ، چرا که اولویت به نرخ رشد اقتصادی و منافع تجاری اقلیتی محدود داده می شود.
سنجش غنای حسی در پیاده بازار(مطالعه موردی: پیاده بازار جنّت مشهد)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تجربه انسان در فضاهای مختلف شهر از طریق کانال های حسی گوناگون صورت می گیرد. در ادراک یک فضا هر چه اندام های حسی بیشتری برانگیخته شوند، تأثیرگذاری فضا بیشتر و درک از فضا عمیق تر صورت خواهد گرفت و وسعت تجارب حاصله با مفهوم غنای حسی قابل بررسی است. پیاده راه ها یکی از جلوه های سرزندگی و حیات شهری هستند و یکی از راه های ارتقای کیفیت این گونه فضاها، افزایش غنای حسی به منظور بکارگیری تمامی حواس مخاطب می باشد. هدف از انجام این پژوهش، سنجش غنای حسی و میزان اثرگذاری هر حس در نقاط مختلف این پیاده بازار است. روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت آمیخته و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات مرتبط با پیشینه و مبانی نظری از روش مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری و تحلیل در مطالعات میدانى از روش هاى مشاهده، حس گردی و یادداشت بردارى حسى براى برداشت منظر حسى شش نقطه از پیاده بازار جنت به عنوان نمونه موردی استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها بیانگر آن است که پیاده بازار جنت، به ترتیب در نقطه شاخص شش (خانه تاریخی مستوفی)، نقطه شاخص یک (پلازای ورودی)، نقطه شاخص چهار (بین جنت 4 و 6)، نقطه شاخص سه (نبش جنت 4)، نقطه شاخص 5 (بین جنت 8 و 10) و نقطه شاخص 2 (جنت 2) بیشترین غنای حسی را در مخاطبین ایجاد نموده است و اولویت درگیری حواس در خانه تاریخی مستوفی به ترتیب از بیشتر به کمتر مربوط به حس بینایی، لامسه، شنوایی، بویایی و چشایی است.
مدل سازی فضایی گاوداری های صنعتی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های اقتصادی و صنایع اغلب در مناطق خاصی تمرکز می یابند. صنایع مرتبط با فعالیت های کشاورزی به خصوص صنایع دامی نیز از چنین الگویی پیروی می کنند. شناسایی الگوهای فضایی گاوداری های صنعتی و نیروهایی که موجب استقرار آنها در مناطق خاص می شود از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا می تواند نقش مهمی در طراحی برنامه های آمایشی با هدف توزیع بهینه صنایع دامی متناسب با توانمندی های مناطق داشته باشد. این پژوهش با هدف مدل سازی توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده های اصلی آن در سطح استان های ایران انجام شده است. داده های پژوهش مربوط به تعداد گاوداری های فعال به تفکیک استان ها و مستخرج از نتایج آمارگیری، از گاوداری های صنعتی کشور در سال های 1392، 1395و 1398 می باشد. از رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن(GWPR) برای مدل سازی روابط بین توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که توزیع فضایی و زمانی گاوداری های صنعتی در دوره های مورد بررسی تغییرپذیری فضایی و زمانی کمی دارند. به طورکلی، گاوداری های صنعتی فعال عمدتاً در مناطق مرکزی، جنوب(استان فارس) و شمال شرق تمرکز یافته اند، این الگو در طی دوره های مورد بررسی تقریباً ثابت بوده است اما در سال 1398 تاحدودی مناطق شمال غربی نیز بدان افزوده شده است. نتایج مدل نشان می دهد که 84 درصد از انحراف تبیین شده مربوط به متغیرهای مورد بررسی(درصد تولید جو، درصد تولید علوفه، میانگین ارتقاع، تولید ناخالص داخلی، متوسط دما، متوسط بارش، تراکم شبکه راه و درصد جمعیت) است. نتایج ضرایب محلی مدل GWPR نشان داد که مقادیر آن در سراسر فضا یکسان نیست و باتوجه به شرایط محلی تغییر می کند. همچنین مدل GWPR عملکرد بهتری در مقایسه با مدل GPR دارد.
سنجش کیفیت معنایی نمای مجتمع های تجاری بر اساس خوانش ادراکات ذهنی مخاطبان (بانوان) آشنا و ناآشنا با محیط با کاربست نظریه زمینه ای (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
114 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر یافتن ادراک ذهنی مخاطبان آشنا و ناآشنا درباره کیفیت معناشناختی نماهای معماری مجتمع های تجاری و بررسی تفاوت کیفیت ادراک ذهنی مخاطبان تحت تأثیر خاطرات و ذهنیات از نمای ابنیه تجاری شهر قزوین است. روش تحقیق آمیخته ای از روش های توصیفی تحلیلی و نظریه زمینه ای است. گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته از کاربران و ناظران این نماها و از میان عموم مردم صورت گرفته است. جامعه نمونه به صورت تصادفی منظم در دو دسته شهروندان قزوینی (مخاطبان آشنا) و مخاطبان ناآشنا با مجتمع های مورد بررسی انتخاب شدند. مخاطبان ناآشنا از بین ساکنان دو شهر رشت و تهران انتخاب شدند. علت انتخاب این دو شهر، یافتن تفاوت های احتمالی در پاسخ های این دو گروه بنابر تفاوت مقیاس شهر، انتظارات و پیش زمینه های ساکنان این دو شهر بود. ابنیه تجاری مورد سؤال شامل تمامی 13 مجتمع تجاری شهر قزوین است. نتایج تحقیق نشان می دهد ادراک ذهنی مخاطبان آشنا و ناآشنا درباره کیفیت معناشناختی نماهای معماری مجتمع های تجاری شهر قزوین دارای تفاوت ها و شباهت های معناداری است. تفاوت ها عمدتاً به جنبه های عاطفی و پس ازآن، کارکردی مربوط است و شباهت ها در ادراکات ذهنی به ویژگی های شکلی- کالبدی نماها ارتباط دارد. درنهایت در میان زیربخشهای کیفیات معنایی، اگرچه کیفیات عاطفی در تعدیل نگرش منفی و ادراک ذهنی نامطلوب از نماهای تجاری برای مخاطبان آشنا مؤثر بوده اما کیفیات کالبدی و پس ازآن کارکردی، عوامل مهم تر و عام تر در ادراک ذهنی مطلوب برای مخاطبان آشنا و ناآشنا است که پیامد آن کیفیات عاطفی مطلوب خواهد بود.
عوامل مؤثر بر مهاجرت جوانان روستایی استان اردبیل با روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه ی ایران طی سه دهه ی اخیر به شدت درگیر پدیده مهاجرت از روستا به شهر و آثار و تبعات اجتماعی – اقتصادی آن بوده است. رشد جمعیت حاشیه نشین، ظهور خرده فرهنگ های جدید، کاهش تولیدات کشاورزی و افزایش تعداد کارگران غیرماهر و نیمه ماهر از نخستین و بارزترین وجوه این پدیده بوده است. این پژوهش نیز با هدف بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر مهاجرت جوانان روستایی در استان اردبیل در دو مرحله کیفی (داده بنیاد) و کمی انجام گرفته است. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه ی آماری برای بخش کیفی مدیران کل و معاونین سازمان جهاد کشاورزی، اداره ورزش و جوانان، تعاون روستایی، بانکهای استان و اداره امور عشایری به تعداد 30 نفر انتخاب، که بعد از اشباع نظری در مصاحبه، فرآیند کدگذاری انجام گرفت. جامعه ی آماری بخش کمی نیز تعداد 280 نفر از جوانان ساکن روستا در استان اردبیل بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 162 نفر و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. مجموعه داده های بدست آمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در قالب 90 کد باز، 59 مفهوم، 15 مقوله و 6 طبقه (شرایط مداخله گر، شرایط عِلی، شرایط محوری، پیامدها، راهبردها و شرایط زمینه ای) سازماندهی شدند. در نهایت با استفاده از نرم افزار Smart Pls، از برازشِ مدلِ بدست آمده اطمینان حاصل گردید و تمامی روابط معنی دار تشخیص داده شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد مهمترین دلایل مهاجرت جوانان روستایی؛ فرسودگی خانه و محل سکونت، موقعیت اجتماعی و شهرت در شهر، دسترسی سخت به خدمات کشاورزی و دامپروری، رسیدن به آرزوهای خود در شهرها، امنیت و ثبات در زندگی شهری و دسترسی به اطلاعات و رسانه های جمعی می باشد.
The Role of Climatic Factors on the Health of Rural Settlements in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- Health is one of the main axes of sustainable development and has a main role in flourishing and improving the quality of life. Housing, as an important factor can have a direct impact on human health. The purpose of this study is to investigate the climatic elements on rural housing and their impact on the health of villagers. Design/methodology/approach- This research is a descriptive cross-sectional study of the housing health status of 1150 households in 2020 which was done by a library research method (statistical data of Sarvabad city health center) and a field study method (interview and questionnaire). The studied index of climatic factors includes four elements of radiation, heat, humidity and wind, which have the greatest impact on the housing of villagers. Finding- Field surveys in Pirshalyar district showed that more than 67% of mountainous settlements are south-west. 23% of other settlements are located in the north, east and west. Sunlight illuminates only 20 to 25 percent of the home space. Villagers usually thicken the walls to withstand the temperature (heat and cold). Also, it was shown that the average diameter of dry walls is between 100 and 75 cm. The results showed that 89% of the first-floor residential units are wet and damp. Wind flow in some seasons causes the spread of germs and parasites in the villages.
مدل سازی و پیش بینی روند گسترش و توسعه ی فیزیکی شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1563 - 1585
حوزه های تخصصی:
شهر بجنورد، در پی انتخاب به عنوان مرکز سیاسی-اداری استان خراسان شمالی در سال 1384، با رشد دوچندان جمعیت و تحولات جمعیتی مواجه شد. تمرکز مراکز اداری، نظامی، سیاحتی، فرهنگی و آموزشی در کنار مهاجرت بی رویه روستائیان به شهر، شهر را با نیازهای جدید توسعه شهری مواجه ساخت. گسترش فیزیکی شهر بیش ازپیش، تبدیل زمین های کشاورزی به شهری و ساخت وساز بی رویه، یکی از مسائل اصلی پیش روی شهر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش اتوماتای سلولی توسط شبکه های عصبی مصنوعی پرسپترون و داده های سنجش ازدور، انجام شده است. تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 2011 و 2021 دشت بجنورد، مبنای بررسی قرار گرفت و به منظور به طورکلی الگوهای فضایی-زمانی کاربری زمین، از داده های آرشیو سنجش ازدور، استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، تصاویر مولتی اسپکتورال لندست 7 و لندست 8 در ارتباط با شهر بجنورد (path 161, row 034) دانلود شده است. باهدف افزایش اعتبار نتایج، نقشه های خروجی با نقشه های گوگل ارث، تطبیق داده شد. همچنین در طبقه بندی سال 2011 دقت کلی 86 و ضریب کاپا 81 و در سال 2021، دقت کلی 88 و ضریب کاپا 85 به دست آمد. یافته های اصلی شامل محاسبه و برآورد تغییرات کاربری زمین و سهم هر کاربری در سال های مبنای این تحقیق، مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین برای سال 2031 بر اساس ترسیم نقشه پتانسیل انتقال برای کاربری ها و تشکیل زنجیره مارکوف در کنار هشت عامل تأثیرگذار شیب، ارتفاع، فاصله از گسل، زمین های کشاورزی، راه های اصلی، شبکه برق اصلی، مناطق ساخته شده و قیمت زمین، است. نتایج نوشتار، تأییدکننده افزایش مناطق ساخته شده و کاربری های شهری و کاهش کاربری کشاورزی و مرتع در افق پیش بینی گسترش شهر بجنورد در سال 2031 است. بعلاوه به لحاظ ساختار فضایی، رشد مناطق ساخته شده عمدتاً در سه جبهه بجنورد-اسفراین، بجنورد-مشهد و بجنورد-آشخانه قابل مشاهده است. بدین ترتیب، انتظار می رود با شناسایی روند گسترش و توسعه فیزیکی شهر بجنورد، بتوان در مدیریت و برنامه ریزی این فرآیند، تأثیرگذار واقع شد.
شناسایی و تحلیل نقش صندوق های اعتباری خرد در پیشرفت و آبادانی روستاها، مطالعه موردی: شهرستان رزن و فامنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
937 - 952
حوزه های تخصصی:
در طی سه دهه اخیر رویکرد اعتبارات خرد به عنوان رهیافتی کارآمد، با هدف دسترسی فقرای روستایی به منابع مالی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه اجراشده و نتایج موفقیت آمیزی را به همراه داشته است. وجود سرمایه امکان بهره وری از محیط پیرامون را فراهم می کند و در نواحی روستایی می تواند توسعه پایدار را به همراه داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل نقش صندوق های اعتباری خرد در پیشرفت و آبادانی روستاها انجام شد. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، 360 خانوار با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای سنجش روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از نظرات متخصصین و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ که در حد بسیار متناسب (94/0) بود استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و به منظور تشخیص معنادار بودن روابط بین متغیرها از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن، نشان می دهد رابطه مثبت و معنی داری بین ابعاد اجتماعی، مشارکت، اقتصادی، بهره وری، اشتغال، آموزشی و فرهنگی با ایجاد صندوق وجود دارد که در این میان بعد اجتماعی با ضریب 617/0 و بعد مشارکت با 612/0 درصد بالاترین همبستگی را با ایجاد صندوق اعتباری خرد دارد. همچنین ضریب همبستگی پیرسون، نشان می دهد بعد اجتماعی و مشارکت به ترتیب با بتای 469/0 و 242/0 بر ایجاد صندوق اعتباری خرد در سطح خطای کمتر از 05/0 تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
تحلیل سیستمی عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی مسکن پایدار با رویکرد آینده پژوهی(مطالعه موردی؛ مناطق 22 گانه کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
109 - 126
حوزه های تخصصی:
چشم انداز کنونی کلانشهرِ تهران، آن را شهری پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای سکونت ترسیم می کند تحقق چنین چشم اندازی که مسکن پایدار را به عنوان رکن اصلی لازم می داند نیازمند مداقه است. در این پژوهش هدف شناسایی عواملی است که زمینه سازی تحقق این چشم انداز را فراهم می نماید.که نتایج آن هم در بازترسیم چشم انداز های آتی در افق برنامه های توسعه شهری موثر خواهد بود. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی - میدانی و در یک فرآیند توصیفی تحلیلی انجام شده است.با استفاده از پرسشنامه به روش دلفی از بین 26 عامل در نهایت 18 عامل به عنوان مهمترین عوامل در چهار بُعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی طبقه بندی شد. تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار میک مک نشان می دهد که عواملی چون؛ زمین، توسعه عمودی، کیفیت و استحکام مساکن، منابع آب، بحران های طبیعی و دسترسی ها جزء عوامل اثرگذار می باشند که برای هر کدام از عوامل راهبردها و سیاست هایی همچون مالیات بر ارزش زمین، احداث سد های زیرزمینی، منطقه بندی ارتفاعی، ورود بخش بیمه به ساخت و سازها و غیره پیشنهاد داده شده است.
برنامه ریزی کاربری زمین با هدف بهینه سازی مصرف انرژی در راستای توسعه پایدار شهری (نمونه مورد مطالعه: ناحیه 2 منطقه 8 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مصرف انرژی در کلان شهرها مشکلات زیستمحیطی بسیاری را به وجود آورده است. بر همین اساس باید برنامه-ریزی شهری جهت بهینه سازی مصرف انرژی به عنوان یک ضرورت مورد توجه قرار گیرد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی معیارها و زیرمعیارهای برنامهریزی کاربری زمین در محدوده ناحیه دو منطقه هشت تهران در راستای توسعه پایدار شهری و بهینهسازی مصرف انرژی انجام شده است. در این پژوهش جهت شناسایی معیارها و زیرمعیارها، از روش تحقیق تحلیلی، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت کتابخانهای و میدانی و برای اولویتبندی و بررسی تاثیر آنها از نرمافزار GIS استفاده شده است. مدلسازی تاثیر کاربری نهایی در مصرف انرژی با استفاده از نرمافزار EnergyPLAN انجام شد. ﻧﺘﺎیﺞ مطالعه ﻧﺸﺎن داد کﻪ در محدوده مورد مطالعه، زیﺮ معیارهای ﺗﻨﻮع کﺎرﺑﺮیها، ﺷﻌﺎع ﭘﻮﺷﺸی ﻣﻨﺎﺳﺐ ایﺴﺘﮕﺎههای ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮﻣی، ﺗﺮاکﻢ بهینه واحدهای ﻣﺴکﻮﻧی و غیرﻣﺴکﻮﻧی از ﺷﺮایﻂ ﻣﻄﻠﻮب نسبی ﺑﺮﺧﻮردار میباشند. همچنین زیﺮمعیارهایی نظیر ﻣﺮکﺰ ﻣﺤﻠﻪ ﻓﻌﺎل، دﺳﺘﺮﺳی پیاده ﺑﻪ کﺎرﺑﺮیهای ﺧﺪﻣﺎﺗی اﺻﻠی، سهمﻣﻄﻠﻮب ﻓﻀﺎی ﺳﺒﺰ، دسترسی به فضاهای عمومی و تعداد پارکینگهای عمومی در مجاورت ایستگاههای حمل و نقل عمومی، کﻪ در وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﺷﺮایﻂ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺑی دارﻧﺪ، باید ارﺗﻘﺎء یﺎﺑﻨﺪ. در نهایت، دو طرح کاربری زمین جهت بهبود وضع موجود پیشنهاد شد. پس از اختلاط کاربری پیشنهادی و وضع موجود، زیرمعیارهایی که در وضع موجود شرایط مناسبی نداشتند، ارتقا پیدا نمودند. نتایج مدلسازی انرژی در بخش حمل و نقل نشان داد که مصرف انرژی از 1.6 تراوات ساعت به 1.44 تراوات ساعت در سال و دی اکسید کربن از850 هزارتن به 760 هزار تن در سال کاهش یافته است.
تحلیل تأثیر عوامل انسانی و محیطی بر تضاد ذی نفعان در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با افزایش بحران آب در حوضه های آبریز، درگیری های بین ذی نفعان آن در حال تشدید است. افزایش تضاد در حوضه های آبریز می تواند ناشی از عوامل مختلف انسانی و طبیعی، از جمله حکمرانی و مدیریت ضعیف منابع و تغییرات اقلیم باشد. هدف پژوهش بررسی عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر شدت مناقشات میان ذی نفعان مختلف حوضه زاینده رود، بررسی راهبردهای پیشنهادی مدیران و سیاست گذاران و تحلیل راهبردهای اجرا شده طی سالیان اخیر جهت کاهش مناقشات در حوضه زاینده رود بوده است. در این تحقیق از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه ای از افراد کلیدی از بین کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط، با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، انتخاب شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شدند. نتایج نشان داد که عوامل انسانی از جمله عوامل اجتماعی - فرهنگی، افزایش تقاضا برای آب، سیاست های انتقال بین حوضه ای آب و عوامل حکمرانی از دیدگاه کارشناسان مرتبط بیشترین تأثیر را در مدیریت تضاد داشتند. همچنین عوامل محیطی نظیر تغییرات اقلیم از جمله کاهش بارش و منابع آب، سبب تشدید تضاد در حوضه شده اند. از سوی دیگر، تأثیر عوامل انسانی نظیر حکمرانی و سیاست های اخذشده در بحران آب و تضاد ناشی از آن بسیار تأثیرگذارتر از عوامل طبیعی بوده است. برخی از راهبردها همچون مدیریت راهبردی، انتقال آب بین حوضه ای، و افزایش نظارت برای مدیریت تضاد ناشی از بحران آب در حوضه به کار گرفته شده اند. از سوی دیگر، تعدادی از مدیران و سیاست گذاران معتقدند که برخی راهکارهای اجراشده نه تنها به کاهش تضاد در حوضه کمکی نکرده اند، بلکه سبب افزایش تنش نیز شده اند.
شناسایی پیشران ها و سناریوهای مؤثر بر مدیریت یکپارچه روستاهای حوضه آبخیز داورزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
314 - 331
حوزه های تخصصی:
مدیریت یکپارچه آبخیزداری می تواند به عنوان یک پیش شرط لازم برای مدیریت پایدار و بهبود سبک زندگی و معیشت مردم محلی موردتوجه قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیشران ها و سناریوهای مؤثر بر مدیریت یکپارچه روستاهای حوضه آبخیز داورزن است. برای این کار از ابزار پرسش نامه استفاده شد که به وسیله کارشناسان خبره و اجرایی(شامل اعضای هیئت علمی صاحب نظر و کارکنان منابع طبیعی، سازمان های مردم نهاد فعال و جوامع محلی) تکمیل گردید. اعضای آن به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای مشخص کردن پیشران های چالش برانگیز از مدل MICMAC استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص هایی ازجمله پایین بودن متوسط درآمد و سرمایه بهره برداران؛ کمبود تسهیلات اعطایی کم بهره بانک ها، مؤسسات اعتباری و صندوق حمایت از توسعه تنوع معیشتی و اتکای ضعیف دولت به بخش خصوصی در واگذاری اختیارات به این بخش به دلایلی ازجمله ورشکستگی یا بی تعهدی سرمایه گذاران و... مهم ترین پیشران های دخیل در زمینه مدیریت یکپارچه آبخیز روستایی داورزن را شکل می دهند. برای تشریح سناریوهای محتمل از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. نتایج این بخش نشان داد از مجموع 24 وضعیت موجود، سناریوی دهم به عنوان مطلوب ترین حالت سناریوی ممکن در نظر گرفته شد.
مقایسه زمینه های توسعه کارآفرینی زنان در نواحی روستایی و شهری مورد: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از صاحب نظران توسعه روستایی بر این باورند که شناخت توانمندی ها و مهارت های زنان، به خصوص زنان روستایی و هدایت استعدادهای خلاق آنان می تواند در بهره برداری از ظرفیت های این قشر عظیم اجتماعی مؤثر واقع شد. به همین خاطر هدف از پژوهش حاضر مقایسه زمینه های توسعه کارآفرینی زنان روستایی با مناطق شهری در شهرستان مریوان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را زنان بین 15 تا 65 سال در شهر مریوان و روستاهای آن تشکیل می دهند. در شهر مریوان با توجه به جامعه آماری65081 (زنان بین 15 تا 65 سال) 189 نمونه با توجه به فرمول کوکران انتخاب شده اند. همچنین از کل 93 روستای شهرستان مریوان 9 روستا با توجه به فاصله از شهر مریوان انتخاب شدند. برای تحلیل آماری پژوهش از آزمون های تی تک نمونه و ANOVA و در نرم افزار SPSS 22 و برای تحلیل فضایی پژوهش از نرم افزار ARCGIS استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش شهر مریوان به نسبت نقاط روستایی مورد مطالعه وضعیت مطلوب تری در زمینه های توسعه کارآفرینی زنان دارد. با توجه به اینکه مناطق روستایی مورد مطالعه وضعیت نامناسبی در این زمینه داشته اند، این مناطق به تفکیک فاصله از شهر مورد سنجش قرار داده شد. با توجه به نقشه های GIS روستاهای نزدیک شهر مریوان بویژه روستاهای بیله و تازه آباد در وضعیت مطلوب تری نسب به سایر نقاط روستایی قرار دارند. دلیل این امر را می توان نزدیکی این روستاها به شهر مریوان و قرار گرفتن در پدیده خزش شهری دانست.
واکاوی اثربخشی پانزده خصلت بنیادی مدنظر الکساندر در طراحی نماهای شهری در جهت ارتقاء حس تعلق (مطالعه موردی: میدان شهرداری شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
105-118
حوزه های تخصصی:
هویت کالبدی به معنای صفات و خصوصیاتی است که جسم شهر و بنا را از غیر متمایز کرده و شباهتش را با خودی آشکار می کند. نمای ساختمان نیز بخشی از کالبد هر شهر محسوب و عاملی مؤثر در هویت بخشی به مجموعه شهری است، درحالی که نمای ساختمان امروزه دچار نابسامانی شده و این نابسامانی در منظر شهری بیشتر ناشی از تقلیدهای کورکورانه و اعمال سلیقه شخصی طراحان و همچنین عدم واکاوی تأثیر نظرات متخصصین در مرحله عملیاتی و سنجش تأثیر آن بر شهروندان است؛ لذا این پژوهش باهدف باز شناسایی اثربخشی پانزده خصلت مؤلفه های بنیادی مطرح شده توسط کریستوفر الکساندر در طراحی نماهای شهری ساختمان های گیلانی و تأثیر آن در ایجاد حس تعلق و حیات و سرزندگی شهروندان گیلانی مورد سنجش قرار گرفته است. روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی از طریق ارائه (مصاحبه و پرسش نامه) است و جهت شناسایی اثربخشی مؤلفه ها پاسخ های چهارصدنفره به وسیله تکنیک های داده کاوی و تجزیه وتحلیل اطلاعات و خارج کردن پاسخ های غیرصحیح برای یافتن رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده گردیده و نتایج این پژوهش بیان می دارد که از دیدگاه اکثر شهروندان مراکز نیرومند، تضاد، ناهمگونی، فضای خالی، پژواک، سادگی، شکل خوب، مرزبندی، فضای معین، تکرار متناوب، جدایی ناپذیری بالاترین تاثیر را در ایجاد حس تعلق و سرزندگی دارد و همچنین پرسش شوندگان نسبت به معیار تقارن موضعی نظر کاملاً متفاوتی با الکساندر داشته و تقارن محض را ترجیح می دهند.
آسیب شناسی طرح های توسعه شهری از فرآیند تهیه تا اجرا با تأکید بر طرح جامع و تفصیلی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
195 - 216
حوزه های تخصصی:
از اقدامات در جریان اصلاح و بهبود روندهای نادرست و مشکلات موجود در تهیه این طرح ها، آسیب شناسی طرح های توسعه شهری است. این پژوهش سعی دارد با توجه به روش تحقیق ترکیبی به جمع آوری اطلاعات بپردازد. تحلیل بکار گرفته شده از طریق نرم افزارهای مکس کیودا و SPSS می باشد. در روش کیفی به شناسایی مهمترین آسیبها و در روش کمی برای اولویت بندی نتایج از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج در دو سطح (کشور و شهر مشهد) که سطح اول با بررسی44 سند مرتبط و سطح دوم با مصاحبه انجام شده با 16 نفر از متخصصین حوزه اجرایی و نظری در نرم افزار مکس کیودا نشان داد: در مجموع 68 آسیب در طرح های توسعه شهری دخیلند. 56 آسیب در زمینه تهیه، 6 آسیب در زمینه دیدگاه و 6 آسیب نیز در زمینه نظارت می باشد. نتایج آزمون فریدمن مهمترین آسیب های طرح های توسعه شهر مشهد را به ترتیب اولویت در حوزه تهیه (میانگین اهمیت 1/28)، اجرا (5/16)، دیدگاه (3/14) نشان داد، بطوریکه موازی کاری بین نهادی، محصول نگری طرح و سیاست گزینی سه مساله اولویت دار در مسائل آسیب شناسی مطرح گردیدند. ضعف مشاوران تهیه طرح، عدم توجه به نقش شهر، غفلت از مسائل آن و شتاب زدگی در تصویب کمترین تأثیر را بر روند طرح های توسعه شهر مشهد دارا میباشند. در حوزه اسنادی مهمترین اولویت های مسئله دار در ابعاد تهیه و اجرا شناسایی گردید. سه مسئله مهم در آسیب شناسی طرح های توسعه در سطح کشور نیز موازی کاری بین نهادی، فقدان نیروی متخصص در شهرداری ها و نادیده گرفتن مسائل اجتماعی طرح می باشد.
امکان سنجی آمادگی الکترونیکی ایجاد شهرداری هوشمند (نمونه موردی نسیم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
100 - 113
حوزه های تخصصی:
شهرداری هوشمند و یا به بیانی شهرداری الکترونیک، از جمله زیر ساخت های اساسی شهر هوشمند قلمداد می شوند که بسترها و زمینه های لازم را جهت تشکیل دولت الکترونیک و برنامه ریزی شهری فراهم می کنند. امروزه شهرداری هوشمند یکی از بهترین راهکارها جهت ساده سازی امور وفرایندهای اداری و مقابله با افزایش بوروکراسی اداری، کاهش ترددهای درون شهری و به تبع آن کاهش آلودگی هوا در شهرها محسوب می شود. هدف این پژوهش، ارزیابی آمادگی فرهنگی، مدیریتی، اجتماعی و الکترونیکی نسیم شهر جهت ایجاد شهرداری هوشمند و ارائه راهکارهایی جهت تحقق آن می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و کمی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و در مواردی مصاحبه و بررسی اسناد، فرم ها و مدارک، منابع اطلاعاتی سازمانی است. جامعه آماری پژوهش از سه گروه شامل: مدیران شهرداری، متخصصان فاوا و کاربران اینترنت در نسیم شهر تشکیل می شود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که در کل آمادگی های لازم جهت ایجاد شهرداری هوشمند در نسیم شهر وجود ندارد. لذا در نتیجه گیری پیشنهاد شده است که ابتدا تدابیر، زیرساخت ها و زمینه های لازم فراهم شود تا امکان پذیری اجرای طرح توجیه و محقق شود.
واکاوی و طبقه بندی مسائل دیپلماسی شهری در مشهد الرضا (علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
107 - 128
حوزه های تخصصی:
با گسترش فرایندهای جهانی شدن، افول ایده تمرکزگرایی و کم رنگ شدن نقش دولت-ملت ها در مناسبات بین المللی، نقش دولت محلی و شهرها در سامان بخشی به حکمرانی و پیشبرد دیپلماسی پررنگ شده و عرصه دیپلماسی شهری به منظور تأمین منافع شهر و شهروندان در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... گسترش یافته است. برهمین اساس توجه به پیشبرد دیپلماسی شهری در ایران در راستای تأمین و تضمین منافع شهری و ملی از طریق رشد و گسترش تبادلات میان فرهنگی و اقتصادی ضرورتی انکارناپذیر است. نظر به موقعیت فرهنگی تاریخی و جغرافیای شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران، پژوهش حاضر شناسایی و طبقه بندی مسائل دیپلماسی شهری در این شهر را با مطالعات اسنادی و روش مصاحبه کیفی با متخصصان حوزه دیپلماسی شهری مورد توجه قرار داد. مطالعه داده ها حکایت از این داشت که شهر مشهد فاقد دیپلماسی خلاق و پیشرو در عرصه تعاملات بین المللی است. برهمین اساس به منظور تدقیق مسائل، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون سازماندهی، تنظیم و مقوله بندی داده ها در قالب 15 مضمون اصلی در نسبت با کدهای استخراج شده، صورت گرفت و درنهایت این مضامین در قالب 4 کلان مسئله «اختلال شناختی، معرفتی نسبت به ظرفیت های خود و دیگری»، «حکمرانی تمرکزگرای محافظه کارانه»، «نابسامانی اقتصاد سیاسی شهر» و «محدودیت های بین المللی» طبقه بندی شدند؛ کلان مسائلی که ازجمله عوامل اصلی در عدم شکل گیری برند و تصویر متمایز و ارزش آفرین شهر مشهد هستند و درنهایت منجر به عدم برخورداری از دیپلماسی شهری خلاق و پیشرو می شوند.
ارزیابی اثرات شیوع کرونا ویروس بر توسعه ی بازی های اندرویدی و شرایط سیاست-گذاری اجتماعی شهروندان در پساکرونا (نمونه موردی: شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه بازی های رایانه ای یکی از پر تقاضا ترین کالاها در جهان تبدیل شده تا جایی که از نظر درآمد از صنعت سینما هم پیشی گرفته است و هر ساله در حال تکامل و پیشرفت می باشد، حال با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها وسایل ارتباطی جدید سبک زندگی شهرنشینان را تغییر داده و حتی می توان گفت فرهنگ جدیدی را ایجاد کرده اند.پس سیاست گذاری شهری باید به سمت عادی سازی زندگی و خارج کردن شهر از بحران های مختلف باشد. در این بین تلفن های هوشمند نقش بسیار بالایی در تغییر رفتار برخی شهروندان داشته و آنها را از مسیر زندگی عادی خارج ساخته است تا جایی که خیلی از وقت افراد در همه رده سنی به خود اختصاص می دهند. بازی های اندرویدی که بر روی این دستگاه ها نصب می شود باعث روی آوردن بسیار نوجوانان و جوانان به این ابزار برای استفاده از بازی های اندروید شده است. چیزی که امروزه به ابزاری جهت رسیدن به اهداف برخی کشورها تبدیل شده تا انها را برای گروه، قشر، یا کشور خاصی روانه بازار می کنند. اما در اواخر سال 2019 شروع اپیدمی کرونا باعث استفاده زیاد از این ابزار توسط جوانان و نوجوانان شده است. هدف مقاله این است که بازی های اندروید را در دوران کرونا و احتمالات پساکرونا در شهر اراک مورد بررسی قرار دهیم که علاوه بر مشکلات همه گیری کرونا چه مواردی در سیاست گذاری شهری باید در نظر گرفته شود. روش پژوهش به صورت میدانی و با تکمیل 190 پرسشنامه می باشد، برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد.که در نهایت اثرات بازی های اندرویدی در زندگی نوجوانان و جوانان توسط والدین مورد تایید قرار گرفت و والدین معتقد بودند کرونا باعث استفاده زیاد فرزندان از بازی های اندروید شده که با فاصله گرفتن از ورزش آمادگی جسمانی کاهش پیدا کرده و انزوای اجتماعی آنان افزایش پیدا کرده و بازی های اندرویدی عاملی برای لذت آنها شده است. این در حالی است که عنوان کرده اند میزان تعامل اجتماعی (با ضریب 07/2- )در حد متوسط (کمتر از حد مطلوب یعنی عدد 3) است. احتمال اینکه نوجوانان و جوانان در پساکرونا از نظر زمان بازی به حالت نرمال برگردند در حد متوسط است و امکان اینکه در پساکرونا عادی شدن تعامل اجتماعی،خارج شدن از انزوا، جایگزین شدن لذت های سالم، آمادگی جسمانی و کنترل خود در سطح بالا و بیشتر از میانگین قرار دارد.