تجزیه وتحلیل یخرفت های پلهئیستوسن پسین درکوه سبلان، برقراری تطابق زمانی با کوه هاسوبشیر- آلوسه واقع در جنوب دریاچه وان ترکیه را امکان پذیر میسازد. در سبلان بر اساس شواهد موجود، آثار دو یخرفت انتهایی شناسایی شد. با در نظر گرفتن مرز برفی زمان حاضر کوه سبلان، میزان کاهش مرز برفی دورههای یخرفتی اول و دوم محاسبه گردید. مقایسه میزان کاهش خط برفی دورههای یخرفتی دو کوه سبلان و هاسوبشیر- آلوسه نشان میدهد که مقدار پسرفت خط برفی دو کوه روند تقریبا یکسانی دارند. با استفاده از اطلاعات موجود درباره سن یخرفتهای جنوب دریاچه وان، دورههای یخرفتی سبلان با دوره های ورم III و ورمIV مطابقت مینمایند.
در بازدیدهای میدانی مکرر از حوضه آبریز اوجان چای در دامنه شمال شرقی توده کوهستانی سهند مشاهده شد که انواع حرکات توده ای، بناهای شهری و روستایی، زمین های زراعی و شبکه های ارتباطی را تهدید و تخریب می کنند. پژوهش حاضر سعی دارد با ترسیم نقشه پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش ها در این منطقه، علاوه بر شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای، سهم مردم محلی را در وقوع این پدیده ها بیان کند. به این منظور، ابتدا عوامل موثر در رویداد زمین لغزش ها انتخاب و نقشه های معیار آنها به همراه نقشه پراکنش زمین لغزش ها در حوضه آبریز اوجان چای ترسیم شدند. سپس با محاسبه تراکم حرکات توده¬ای در کلاس های مختلف متغیرهای انتخابی و وزن آنها، بر اساس روش های آماری و تلفیق نقشه های وزنی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای Arc/View Arc/GIS ، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه مورد مطالعه ترسیم شد. با بررسی تراکم زمین لغزش ها متغیرهایی که فعالیت های انسانی در آنها دخالت دارند، سهم انسان در وقوع حرکات توده ای اوجان چای آشکارشد. صحت نقشه پهنه بندی نیز براساس معادله های ریاضی تأیید شد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که در وضعیت کنونی در حدود 36 درصد منطقه مورد مطالعه در نواحی با خطر متوسط تا بسیار زیاد از نظر وقوع زمین لغزش قرار دارد. حداکثر تراکم زمینلغزشها در حوضه آبریز اوجان چای در شیبهای 45-30 درجه واحد کوهستان، رسوبات آبرفتی کواترنر و سازندهای قرمز تحتانی، بارشهای بیشاز 400 میلیمتر، نواحی کشت آبی حاشیه رودخانهها و در 500 متری نزدیکی روستاها میباشد. سهم عوامل انسانی نیز در وقوع پدیده زمین لغزش حوضه مورد مطالعه، 21 درصد برآورد شده است. مسلماً با رشد جمعیت و افزایش حضور انسان در مناطق کوهستانی و پایکوهی، نواحی مستعد ناپایداری در حوضه مورد مطالعه به صورت بالفعل مخاطره آمیز خواهد شد. این امر ضرورت توجه مدیران و مسوؤلان را در اجرای برنامه های عمرانی توسعه به نواحی مستعد ناپایداری آشکار می سازد.
گنبدهای نمکی مطالعه شده در منطقه قوشه داغ در قالب حوضه آبریز یا محدوده شهری نبوده و بنا به ضرورت مطالعاتی این گنبدها به صورت منطقهای و تصادفی انتخاب شدهاند که می توان گنبدهای نمکی مجاور این مناطق را نیز براساس همین مطالعات تجزیه و تحلیل نمود. در مطالعه گنبدهای نمکی ابتدا به خصوصیات طبیعی منطقه پرداخته شده است. این خصوصیات دربرگیرنده ویژگی های توپوگرافی، اقلیم، خصوصیات خاکشناسی و کاربری اراضی خاکهای شور، روند کلی فرسایش و رسوب و ویژگی های زمینشناسی و پوشش گیاهی میباشد. پس از مطالعه و بررسی اوضاع طبیعی و شرایط موجود منطقه به شرایط و خصوصیات عمده گنبدهای نمکی از جمله ممیزی گنبدهای نمکی، بررسی خصوصیات هیدروگرافی گنبدهای نمکی منطقه مطالعاتی و در نهایت به پیشنهادات اجرایی جهت جلوگیری از ورود آب خاکهای شور به رودخانه اصلی و آمایش منطقه پرداخته شده است. اهداف اساسی این مقاله عبارت از بررسی گزینههای جداسازی آب شور و شیرین رودخانه آجیچای و مطالعه گزینههای ارتقاء کیفیت و کنترل شوری رودخانههای منطقه جهت کاهش شوری و اصلاح خاک های محدوده مورد مطالعه میباشد. موارد اساسی و عمده راهکارهای اصلاح شبکه های هیدروگرافی گنبدهای نمکی عبارتند از : احداث بندهای بزرگ یا سد در دهانه ورودی هریک از شاخه های شور به شیرین جمعآوری آب شاخه های شور رودخانه جلوگیری از عبور کردن آب شیرین از تشکیلات زمین شناسی شور و ریختن آب شاخه های شور به آن و انتقال آب شیرین از طریق لوله به محل جلوگیری از شور شدن آب های زیرزمینی نتایج حاصل از مطالعه هیدروگرافی گنبدهای نمکی در دامنههای جنوبی قوشهداغ مشخص میسازد که در صورت جلوگیری از شوری رودخانه اصلی و اصلاح شوری خاکهای مناطق مسطح منطقه که درصد مساحت زیادی را دربرگرفته است، میتوان اراضی وسیعی را زیر کشت آبی برد که تاثیر بسزایی در اقتصاد منطقه خواهد داشت.
فرسایش کنارهای رودخانه در حوضه ی زهکشی سعیدآباد چای (دامنه ی شمالی توده ی کوهستانی سهند)، از مسائل ژئومورفولوژیک است که در اثر آن علاوه بر فرسایش و اتلاف خاک و از بین رفتن اراضی حاصلخیز، مراکز سکونتی، تأسیسات، زیرساخت های ترابری (جادهها و پلها) و غیره، در معرض خطر قرار میگیرند. انسان نیز با دخالتهای بیرویه و دستبرد ناآگاهانه در سیستم طبیعی رودخانه، اثرات زیانبار زیست محیطی این نوع فرسایش را تشدید می کند. مقاله ی حاضر سعی دارد ضمن تعیین وضعیت کنونی سیستم آبرفتی دره ی سعیدآبادچای و بررسی ویژگی های مورفولوژیکی نیمرخ طولی آبراهه های سعیدآباد چای با استفاده از توابع ریاضی، همچنین ترسیم نقشه ی پهنه بندی خطر فرسایش کناره ای رودخانه سعیدآبادچای (با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای Autocad Map2000, ARC/GIS ARC/VIEW,) به ممیزی مناطق پرخطر- کم خطر حوضه از نظر فرسایش کنارهای رودخانه پرداخته و در ضمن، نقش فعالیتهای انسان را در تشدید وقوع این نوع فرسایش مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. نتیجه ی این مطالعه نشان می دهد که در حال حاضر 3/47 درصد مناطق واقع در حاشیه آبراهه های سعیدآبادچای، در معرض خطر متوسط تا بسیارشدید فرسایش کنارهای رودخانه قرار دارند و تقریباً 7/52 درصد در پهنه های خطر کم تا بسیارکم قرار دارند.
در سالهای اخیر حوضه آبریز پشت تنگ واقع در شمال شرقی شهرستان سرپل ذهاب در استان کرمانشاه، شاهد حرکات دامنه ای متعددی بوده است. با وارد نمودن آزمون کای دو در تجزیه و تحلیل های GIS، این امکان به وجود آمد تا از میان یازده عامل مربوط به عوامل محرک وقوع این زمین لغزشها شش عامل لیتولوژی، شیب، بارش، پوشش گیاهی، کاربری اراضی و ارتفاع به عنوان لایه های معنادار شناخته شوند و از طریق آ نها پیش بینی مناطق حساس در برابر وقوع زمین لغزش با اطمینان بیشتری صورت گیرد. از این رو شش عامل مذکور همپوشانی داده شد و از طریق چهار روش تراکم سطح، وزن متغیرها، تحلیل سلسله مراتبی و ارزش اطلاعاتی نقشههای پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه آبریز پشت تنگ تهیه شد. سرانجام با استفاده از شاخص زمین لغزش، روش تراکم سطح به عنوان مناسبترین شیوه برای پیش بینی پراکندگی مکانی وقوع زمین لغزهها معرفی شد و با اطمینان بیشتر از سایر روشها، نشان داد که درحدود 42 درصد از مساحت حوضه از درجة آسیب پذیری بالا و خیلی بالایی برخوردار می باشند.
کوهستان های نیمه خشک،به لحاظ حاکمیت شرایط اقلیمی خاص وویژگی های هیدرولوژیگی وتوپوگرافی ،ازمستعدترین مناطق برای وقوع لغزش ها ،بویژه لغزش های دره ای محسوب می شوند .دراین مناطق ،تشکیل آبراهه های عمیق وتغییرآرایش جریان آب ها درطول آنها،از عوامل تحریک کننده اصلی مواد دیواره دره ها،به وقوع لغزش به شمارمی آیند .در طول آبراهه های عمیق منطقه موردمطالعه ،به عنوان یک منطقه کوهستانی نیمه خشک ،لغزش های های متعددی بوقوع پیوسته است .با توجه به نقش این لغزش ها درتغییرویژگی های هیدرولوژیکی دره ها وهمچنین تغییردرمیزان بار رسوبی رودخانه ها وتهدید مساکن روستائی ،نقش عوامل مختلف دروقوع آنها، ازجمله تراکم زهکشی ،اختلاف ارتفاع و ویژگی های سازندهای سطحی ،با استفاده از نقشه های زمین شناسی ،توپوگرافی ،عکس های هوایی ونمونه برداریها وبازدید های میدانی ،مورد بررسی وتحلیل گرفته اند .نتایج این تحلیل های نشان می دهد که میزان گسیختگی ها ولغزش های دره ای ،تابع میزان تراکم زهکشی ،بویژه تراکم آبراهه های عمیق ،تابع تغییرات نسبت های Ds/Dd وهمچنین تابع تغییرات R می باشد .تا ارتفاع معینی از شیب های منطقه وبرروی سازندهای سست ومنفصل، هرچه برمیزان اختلاف ارتفاع افزوده می شود ،احتمال وقوع لغزش های دره ای نیز افزایش می یابد.
اصطلاح برفساب برای توصیف آن دسته از فرآیندهای ژئومورفولوژی بهکار میرود که در اثر حضور دائمی یا طولانی مدت برف در مکانی بوجود میآیند و برای توجیه منشاء و نحوه تشکیل بعضی از لندفرمها به این فرآیند توسل میجویند. دامنه شرقی سبلان با توجه به جهتگیری جغرافیایی آن، ارتفاع زیاد، جهت باد غالب، نوسان درجه حرارت روزانه و سالانه؛ برف به عنوان یک عامل ژئومورفیک عمل نموده و در ایجاد و توسعه بسیاری از اشکال و پدیده های ژئومورفولوژی نقش اولیه و اساسی ایفا می کند. با توجه به اهمیت چنین تغییراتی در منطقه یاد شده و همچنین برای پاسخگویی به سؤالات بیشماری در زمینه علل و نحوه تشکیل بعضی از اشکال و وقوع برخی از پدیدهها در سطوح دامنهها، در مقاله حاضرسعی شده است که، فرآیندهای نیواسیون، اشکال مرتبط با نیواسیون و به طور کلی نقش فرآیندهای نیوال در تغییر چهره دامنه شرقی سبلان مورد بررسی قرار گیرد.
سیل هر ساله در حوضه قرنقوچای (با مختصات جغرافیایی از 36o/58p تا 37o/44p عرض شمالی و از 46o/27p تا 47o/42p طول شرقی واقع در شمال غرب ایران)، عمده ترین منبع درآمد ساکنان روستاهای حوضه؛ یعنی اراضی کشاورزی و باغی را تهدید و یا تخریب می نماید. در این حوضه به منظور کاهش خسارات ناشی از سیل، سدهای متعددی در بخش های مختلف آن احداث شده است و سدهای دیگری نیز در حال احداث و یا در دستور کار احداث قرار دارند. با افزایش تعداد سدها، احتمال کشیده شدن آنها به خطوط ضعف تکتونیکی بیشتر شده و با افزایش ارتفاع سدها، بر میزان خطرپذیری بخش های پایین دست آنها، به هنگام رها شدن ناگهانی آب ناشی از شکست سدها در اثر وقوع زمین لرزه ها افزوده شد. بررسی آسیب پذیری سدها و محدوده های پایین دست به هنگام وقوع زمین لرزه ها، و شناسایی محدوده های آسیب پذیر محدوده های نزدیک به سدها (چه به طور مستقیم و غیر مستقیم) از نظر اتخاذ تدابیر مناسب، از اهمیت ویژه های برخوردار است.با توجه به این اهمیت، در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش های تحلیلی و توصیفی، و با بهره گیری از نرم افزار Arc/view نقش مستقین و غیر مستقیم زمین لرزه ها و به طور کلی نقش فعالیت های تکتونیکی تهدید کننده سدها و همچنین پیامدهای ناشی از آن در حوضه قرنقو، بررسی شود. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که بعضی از سدهای حوضه که در نزدیکی خطوط گسل های فعال قرار گرفته اند، بسیار آسیب پذیر هستند و روستاهای واقع در پایین دست چنین سدهایی در معرض تهدید جدی تخلیه ناگهانی آب چنین سدهایی قرار دارند. افزایش میزان رسوب آب های جاری در اثر وقوع لغزش های ناشی از زمین لرزه ها که در نهایت در پشت سدها انباشته می شوند و عمر مفید سدها را کاهش می دهد، از دیگر معضلات احداث سدها در مسیر رودهایی است که در بالادست آنها و در کنار خطوط ضعف تکتونیکی، لغزش های متعددی رخ می دهد.