وقوع گسیختگی هادردامنه های منطقه که به اشکال گوناگون و توسط عوامل مختلف صورت می گیرد، علاوه بر وارد آوردن صدمات جانی و خسارات مالی مستقیم، موجب افزایش میزان رسوبات وارده به رواناب های سطحی می گردد. با این استدلال که این گسیختگی ها به طورمستقیم و یا غیر مستقیم با ویژگی های مورفولوژیکی حوضه ها در ارتباط هستند، در مقاله ی حاضر میزان رسوبات حاصل از گسیختگی دامنه ها در رابطه با این ویژگی ها، با استفاده از روش های تجربی و با دخیل دادن پارامترهای مختلف، نظیر وسعت حوضه ها و انحنای دامنه ها، محاسبه و تحلیل شده اند و با استفاده از نتایج حاصل، بخش های حساس نسبت به گسیختگی که مواد دامنه ای بیشتری را در اختیار آب های جاری قرار می دهند، ممیزی گردیده اند. نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که بخش های مختلف منطقه از نظر استعداد گسیختگی یکسان نبوده، بلکه از این نظر بخش های مرکزی و جنوب شرقی منطقه، کاملاً متفاوت از یکدیگرند. بخش های متعارض منطقه و دامنه های متشکل از آبرفت های قدیمی تحکیم نیافته و با حساسیت زیاد نسبت به فرسایش آبی، از بخش های مستعد به گسیختگی محسوب می شوند و سالانه مقدار متنابهی از مواد دامنه ای وخاک از سطوح شیب دار منطقه را در اختیار آب های سطحی قرار می دهند.
مدل ها ابزارهایی برای تحلیل واقعیت ها و ساده کردن پیچیدگی های موجود در جهان واقعی هستند. هدف مدل ها افزایش دریافت ما درباره پدیده ها و روندها در جهان خارج می باشد. در این مقاله ضمن ارایه تعاریف و توضیح مفاهیم مدل و مدلسازی، عملکرد و اهداف و ویژگی های اساسی مدل ها توضیح داده شده و انواع مدل ها تقسیم بندی شده اند. همچنین درباره انواع مدل های قیاسی، شبیه سازی، ذهنی، گرافیکی، ریاضی و آماری توضیحاتی ارایه شده است.فرآیند مدلسازی شامل شناخت مساله، جمع آوری داده ها، تعیین معیارها، فرموله کردن، تعیین و ارزیابی راه حل های ممکن و بررسی صحت عملکرد مدل است که مورد بحث قرار گرفته اند و پس از آنها به اهمیت و ضرورت مدلسازی در علم ژئومورفولوژی که عملی ترکیبی و نیازمند مدلسازی زمانی و عملکردی برای بررسی و ارزیابی تحولات ناهمواری های زمین است، پرداخته ایم.نخستین مدل ژئومورفیک مدل چرخه یا سیکل فرسایش بوده که بین سالهای 1884 تا 1899 توسط ویلیام موریس دیویس بنیانگذار مفاهیم اولیه ژئومورفولوژی ارایه شده است. وی نخستین کسی بود که علم ژئومورفولوژی را با مدلسازی پیوند داد. به خاطر ماهیت خاص این علم که در آن ناهمواری های کنونی با توجه به شبیه سازی گسترش تاریخی تحولات زمین به وسیله عوامل چند گانه تشریح می گردد، مدلسازی یکی از فنون می شوند و مدل ها نه تنها کل حقیقت بلکه بخش مفید و ظاهرا قابل ادراک آن را آشکار می کنند (هاگت، 1374). بدین دلیل نمایش دنیای واقعی کار ساده ای نیست. برای همین منظور مدل ساخته می شود.مدل ها در رشته های مختلف هنر و علوم از قبیل زمین شناسی، اقتصاد، جغرافیا، جامعه شناسی و ... برای بیان ساده تر دنیای واقعی ضرورت دارند (جاسبرسینگ، 1983).از طریق به کارگیری مدل ها می توان به تنوع و پیچیدگی یک پدیده پی برد. از طرف دیگر در دنیای امروزی، داده ها آنقدر زیادند و مسایل آنقدر در هم تنیده اند که بدون استفاده از مدل نمایاندن، تنظیم و پردازش داده ها، مطالعات و مشاهدات مشکل است.
کوهستان های نیمه خشک به لحاظ شرایط طبیعی، از حساس ترین مناطق در برابر فعالیت فرآیندهای فرسایشی می باشند. حضور آثار ژئومورفولوژیکی متنوعی در طول دروه ها و سطوح دامنه ها از نتایج فعالیت چنین فعالیت هایی محسوب می شود. با توجه به آشفته شدن سطوح دامنه ها و انباشتگی حجم زیادی از مواد در دره های کوهستان سهند به عنوان یکی از کوهستان های نیمه خشک کشور سعی شده است در این مقاله، ابتدا پتانسیل سایشی منطقه از نظر شرایط طبیعی (ویژگی های اقلیمی، لیتولوژیکی و ژئومورفولوژیکی)، با به کارگیری روش های کلاسیک و ریاضی و با استفاده از داده های واقعی بارش، دبی، دما و رسوب مورد ارزیابی قرار گیرد، سپس نقش انسان در آشفتگی ها بررسی شود. نتایج این مطالعات نشان می دهد که تغییرات کاربری فعالیت های انسانی در طول دره ها و سطوح دامنه ها، به فعالیت این فرآیندها شتاب فزاینده ای بخشیده است و عملکرد این فرآیندها را در مرحله دیگری از فرسایش، یعنی نوع تسریع شده آن، قرار داده است. آثار این آشفتگی ها، به صورت ازدیاد مواد انباشته شده در طول دره، ظهور بعضی از اشکال ژئومورفولوژیکی ، مانند تشکیل خندق ها ایجاد زخم ها در سطوح شیب های مشرف به دره، تغییر در ویژگی هیدرولوژیکی (مانند پیچان ها و افزایش بار رسوب رودخانه) نمود پیدا کرده است. ایجاد ویلاها در مسیر جریان رودخانه ها، انحراف آبهای جاری در بسترهای سیلابی به کناره ها و به پای دیواره دره ها، تغییرات کاربری در سطوح دشت های سیلابی و سطوح شیب دار مشرف به دره ها، باعث شتاب در فعالیت فرآیندهای کاوشی در بخشی از بستر و افزایش در سرعت فعالیت های انباشتی در بخش دیگر از آن شده است. در دهه های اخیر، تنگ شدگی در مسیر جریان آبهای جاری، به طور مستقیم و غیر مستقیم به دست انسان، مهمترین عامل در بروز آشفتگی در بستر جریان رودخانه ها بوده است که تاثیر آن در محدوده مورد بررسی، به گونه های مختلف ظاهر شده است. تاثیر عمده تنگ تر شدن بستر جریان رودخانه ها و خمیده شدن رودخانه در اثر دست اندازی به دشت سیلابی، بیشتر به وقوع سیل های بزرگتر و افزایش قدرت سایشی آبهای جاری منجر شده است
"پلایاها یکی از مهمترین محیط های شور به حساب می آیند. با توجه به اینکه وسعت مناطقی که بطور ژنتیکی شور می باشند در سطح جهان در حدود 955 میلیون هکتار است، مناطقی که بطور ثانویه در معرض شور شدن قرار گرفته اند در سطح جهان حدود 77 میلیون هکتار وسعت دارند. در این میان حدود 58 درصد از مناطق در معرض شوری ثانویه را مناطق کشاورزی دارای آبیاری تشکیل می دهد. این موضوع مستلزم انجام ارزیابی های دقیق وضعیت شوری خاک و تغییرات آن به منظور تحت کنترل در آوردن روند قهقرایی تغییرات و نیز پایدارسازی مدیریت و کاربری اراضی در این مناطق حساس است.
داده های سنجش از راه دور تجزیه و تحلیل های مربوط به فرآیندها و الگوهای تغییرات در طی زمان و مکان های مختلف را تسهیل ساخته و از این رو جهت استفاده در علوم مربوط به سیستم زمین مورد تایید قرار گرفته اند. اطلاعات سنجش از راه دور چند زمانه در قالب داده های مرئی و میکروویو بطور موثری می توانند جهت آشکارسازی تغییرات زمانی پدیده های سطحی که تحت تاثیر نمک قرار گرفته اند، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله منابع اطلاعاتی متنوعی از قبیل: عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای و نیز شیوه های مورد استفاده جهت بررسی و تهیه نقشه از داده های سنجش از راه دور از مناطق تحت تاثیر نمک بررسی شده است. محدودیت های موجود در خصوص استفاده از داده های سنجش از راه دور به منظور تهیه نقشه از مناطق تحت تاثیر نمک به چگونگی رفتار طیفی انواع نمک های موجود، توزیع مکانی نمک ها بر روی سطح زمین، تغییرات زمانی شوری، پوشش گیاهی به عنوان مانع و اختلاط های طیفی با سایر سطوح زمینی بستگی دارد. پلایای کهک در استان خراسان جنوبی واقع شده است. در این مقاله روش هایی مختلفی مانند: عدم اختلاط طیفی، طبقه بندی حداکثر احتمال، نسبت موجود بین باندها و طبقه بندی فازی مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت در این مقاله تغییرات زمانی و مکانی شوری و نیز گسترش و توسعه پلایا با استفاده از ترکیب روش هایی که در آن داده های مختلف تلفیق و ترکیب شده، تعیین شده است."
پیدایش سیستم فرسایش پریگلاسیر در ارتباط بامجاورت یا نزدیکی به یخچال ها به صفحات یخی قاره ای نیست. دامنه شرقی سبلان نیز با وجود اینکه فاقد سیستم فرسایش یخچالی است. اما با توجه به نمایه تغییر پذیری فصلی نزولات جوی و نمایه تغییر پذیری فصلی درجه حرارت، زاویه تابش خورشید در فصول گرم، شیب دامنه، فعالیت باد، جهت گیری دامنه ها، فرسایش پوشش گیاهی، ارتفاع منطقه و در مجموع عملکرد فرایند یخبندان و ذوب و حاکمیت آب و هوای نیمه خشک سرد در منطقه؛ می توان گفت که قسمتی از دامنه شرقی سبلان در حال حاضر در معرض سیستم فرسایش پریگلاسیر قرار دارد. در این مقاله سعی بر این است که سهم فرآیندهای مجاور یخچالی و برفی را در شکل گیری دامنه شرقی سبلان مشخص کنیم. در این راستا ویژگی های لندفرم ها و نهشته های پریگلاسیر منطقه مورد بررسی قرار گرفته است.
شهرهای امروزی در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد از جمله نوع مکان گزینی، توسعه فیزیکی نامناسب، عدم رعایت استانداردهای لازم و... همواره در معرض خطرات ناشی از بلایای طبیعی قرار دارند. یکی از این خطرات که بسیاری از شهرهای جهان از جمله کشور ما را تهدید می کند، زمین لرزه است. ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای دنیا محسوب می شود و شهرهای آن در رابطه با این پدیدة طبیعی آسیب های فراوان دیده اند. تهران نیز به عنوان کلانشهر اول کشور نه تنها از این قاعده مستثنی نمی باشد، بلکه با توجه به تراکم سازه ای، جمعیت متراکم ، عدم رعایت استانداردها، توسعه فیزیکی نامناسب و... با خطر جدی تری روبروست. در این پژوهش ابتدا با بررسی و تجزیه و تحلیل شرایط سازه ای مناطق مختلف شهر تهران (با توجه به آمار رسمی کشور) شاخص های توسعه،آسیب پذیری و مقاومت آنها محاسبه شده و سپس مناطق بر اساس میزان مقاومت و آسیب پذیری در برابر خطر احتمالی دسته بندی شده اند و در نهایت راهکارهایی جهت پیشگیری، برنامه ریزی مناسب و چگونگی مدیریت بحران در صورت بروز خطر ارائ? گردیده و عوامل بر هم زنندة معادلات محاسبه شده نظیر دوری و نزدیکی به گسل های تهران نیز مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از برنامه های SPSS و GIS به تحلیل و سطح بندی آماری مناطق شهری تهران با تأکید بر مقاومت مصالح و آسیب پذیری سازه ای در مقابل زلزله پرداخته شده است. واژگان کلیدی: زلزله، تحلیل فضایی، آسیب پذیری، توسعة ساختمانی، شاخص
یکی از روش های بهبود مدیریت آب در مزرعه، برآورد دقیق آب مصرفی گیاه از طریق محاسبه تبخیر- تعرق است. بیشتر معادلات تبخیر - تعرق بر اساس داده های هواشناسی ایستگاههای مرجع به دست آمده اند، حال آن که داده های هواشناسی غالبا از ایستگاههای غیر مرجع به دست می آیند. استفاده از این داده ها برای برآورد تبخیر - تعرق، به منظور برنامه ریزی های توسعه ای، ممکن است موجب بروز خطاهای قابل ملاحظه ای شود. هم زمان با اندازه گیری تبخیر - تعرق لایسیمتروزنی، با استفاده از روش های مختلف مقادیر تبخیر - تعرق قبل و بعد از اصلاح دما، محاسبه گردید. اصلاح دما روی روش هارگریوز - سامانی تاثیری نداشت. سه روش تابشی: فائو 24، پریستلی - تایلور، جنسن - هیزپس، از اصلاح دما و استفاده از معادلات اصلاحی برای محاسبه تبخیر - تعرق روزانه مناسب تشخیص داده شدند.
سیلاب های شدید مرداد ماه سال های 1380، 1381 و 1384 رودخانه مادرسو (دوغ)، در ردیف سیلاب های کاتاستروفیک قرار می گیرند. سیلاب های مذکور که نقطه شروع آن سیلاب سال 1380 است، دوره بحران شکل زایی جدیدی را در منطقه نشان می دهد که تغییرات شدید مورفولوژیکی حاصل از آن، موید نظریات نئوکاتاستروفیستی در تحول دوره ای ناهمواری است. نوشتار حاضر، ضمن تجزیه و تحلیل ژئومورفولوژیکی سیلاب اصلی و سیلاب های پس از آن، به بررسی اثرات ژئومورفیکی این سیلاب ها در مقیاس ناحیه ای و در مقایسه با سیلاب های عادی می پردازد. با توجه به مشابهت اثرات ژئومورفیک سیلاب های چند سال اخیر با شواهد به دست آمده از پالئوفلادها می توان به طرح این نظریه پرداخت که یک دوره گذار تغییرات اقلیمی در منطقه آغاز شده که با چالش های ژئومورفیکی قابل ملاحظه ای همراه خواهد بود. بنابراین در تنظیم فعالیت های کنترل سیلاب و بازسازی محیط طبیعی، باید بسیار آگاهانه عمل نمود