فضای جغرافیایی

فضای جغرافیایی

فصلنامه فضای جغرافیایی 1386 شماره 19

مقالات

۱.

الگوی باغ- شهرها؛ راهکاری برای توسعه شهرهای کوچک در فضاهای روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۲
طی دو سده اخیر، جهان به سرعت در حال شهری شدن است. مهمترین جنبه و پیامد این فرایند، گسترش فضایی و پیشروندگی فیزیکی شهرها به سوی فضاهای روستایی می‌باشد که با انضمام روستاها به محدوده شهرها و تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک انجام می پذیرد. شهرهای کوچک اگر چه در آغاز جمعیت و محدوده اندکی دارند اما به سرعت به سوی اراضی کشاورزی و عرصه ‌های روستایی پیرامون گسترش می ‌یابند. در اروپا دغدغه مقابله با چنین روندی از اواخر سده نوزدهم با جنبش باغ شهرها آغاز گردید و از نیمه نخست سده بیستم، کشورهای اروپایی، ایالات متحده ژاپن و حتی فیلیپین، برنامه‌هایی را برای مقابله با روند گسترش فیزیکی شهرها در اراضی حاصلخیز کشاورزی به اجرا گذاشتند و به موفقیت‌هایی نیز دست یافتند. اما کشورهای درحال توسعه که در تب و تاب گذار از جامعه کشاورزی به جوامع صنعتی شهری قرار داشتند، به سرعت مقدار زیادی از اراضی حاصلخیز خود را در برابر رشد فزاینده شهرها از دست دادند، در ایران نیز این روند از نیمه دوم سده بیستم آغاز گردید و به سرعت بر تعداد شهرهای کشور و جمعیت شهر نشین اضافه شد. در مقابل تعداد زیادی از روستاها یا به شهر تبدیل شدند و یا ضمیمه شهرهای بزرگ گردیدند. طی دهه اخیر، روند شتابان تبدیل روستاها به شهر، اگر چه با هدف بهره مندی روستاییان از خدمات شهری انجام پذیرفته است اما در مناطقی همچون جلگه های خزری، به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تخریب چشم اندازهای طبیعی منطقه منجر خواهد گردید، بویژه در مواردی که شهرهای تازه تاسیس از ترکیب چند روستا تشکیل شده اند، محدوده کم تراکم، نامتجانس و متخلخل آنها، در آینده ای نزدیک با ساخت و سازهای شهری پر خواهد گردید. برای جلوگیری از این روند نگران کننده نمی توان یکسره برنامه تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک را کنار نهاده و آن را اقدامی بیهوده قلمداد نمود، بلکه باید توسعه چنین شهرهایی را مطابق الگوهای فضایی و کارکردی متناسب با ناحیه پیش برد. مثلا در منطقه خزری، الگوی باغ - شهرها می تواند علاوه بر حفظ اراضی کشاورزی و چشم اندازهای روستایی و بهره ‌مندی اهالی از خدمات و امکانات شهری، توانمندی های گردشگری حوزه‌های روستایی را نیز فعال نماید.
۲.

آثار یخساری و یخچالی شیرکوه یزد درمنطقه سخوید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۵
ماهیت اکثر اشکال و فرایند‌های بیرونی زمین اساسا تابع شرایط اقلیمی حاکم بر یک منطقه در طی زمان می ‌باشد. از این رو آثار و شواهد تغییرات اقلیمی دوران چهارم که مهم‌ ترین آنها وجود آثار باقی مانده از این دوره است، تنوع ویژه و قابل توجهی در مطالعات ژئومورفولوژی ایجاد نموده و با توجه به این آثار می ‌توان شواهد اقلیمی را بازسازی نمود. اگرچه مطالعه یخچال شناسی در ایران به سال 1933 و کارهای بوبک نسبت داده می ‌شود، اما محققاق برجسته ایرانی بویژه در ده سال گذشته تحقیقات عملی خوبی در رابطه با شرایط اقلیمی ایران در دوران چهارم به عمل آورده و دستاوردهای ارزشمندی نیز داشته‌اند. در پژوهش حاضر که به بررسی وضعیت حوضه آبخیز سخوید واقع در 80 کیلومتری جنوب غربی یزد می‌پردازد، سعی شده با تعمق در داده ‌های آماری، شواهد اقلیمی، زمین ‌شناختی، آب‌ شناختی، زمین ریخت شناختی، زیست محیطی، ویژگی ‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بویژه دانش بومی منطقه سخوید و اثرات متقابل و تعاملی شاخص‌های مختلف مطالعات لازم انجام و با بهره ‌مندی از جدیدترین نرم افزارهای موجود ArcView GIS و حل معضل مهم مقیاس‌دار کردن نقشه‌های Scan شده و توجیه مختصاتی آنها در نرم‌افزار مذکور و نیز نرم‌افزار Surfer محاسبات مربوط، به دقت اجرا گردد تا در نهایت با بررسی تطبیقی اطلاعات مذکور و تبیین وضعیت و شرایط منطقه، مبنا و الگویی برای برنامه‌ریزی توسعه پایدار به دست‌ آید. در بررسی های تطبیقی این پژوهش از روش رایت استفاده شده و برای اولین بار وجود آثار یخچالی (سیرکها و مورنها) را در دره‌ های برآفتاب - شکل (11)- حوضه رشته کوه‌های شیرکوه همراه با یک معبر بزرگ یخچالی در دوران چهارم اثبات می ‌کند. آغاز مدنیـت از پایین‌ترین خط صفر 6 ماه سرد سال و تطابق آن با منطقه زفره اصفهان نیز از نکات به دست آمده در این پژوهش می ‌باشد.
۳.

پیامدهای منفی فقدان نگرش سیستمی در احداث سد قرنقوچای واقع دردامنه های شرقی سهند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۶
عملیات سدسازی و استقرار و بهره ‌برداری از چنین سازه‌ های آبی در حوضه قرنقوچای تغییرات عمده‌ای را در فعالیت فرآیندهای ژئومورفولوژیکی پدید آورده است. در واقع اقدامات عمرانی یکسویه در این حوضه و حوضه‌ های مشابه در کوهستان‌ های نیمه خشک تمامی عناصر، بخصوص کارکرد فرایندهای ژئومورفیک این نواحی را در قالب یک سیستم تحت تاثیر قرار داده و آمایش و مدیریت این نواحی بدون توجه به ویژگی ‌های طبیعی و نحوه کارکرد سیستم ها، تعادل آنها را برهم زده و ادامه چنین روندی، چالش های جدی ‌تری را نیز در آینده به همراه خواهد داشت. در چند دهه‌ ی گذشته، احداث سدها در بخش‌ های مختلف حوضه قرنقو، بویژه احداث سد سهند که با هدف اولیه استفاده‌ ی بهینه از آب های سطحی و بهبود اقتصاد محلی صورت گرفته، توجه به اکوسیستم بسترجریان رودخانه قرنقو، دشت‌ های سیلابی آن و در واقع کلیه اجزاء مربوط به این رودخانه را در مرحله دوم اهمیت قرار داده است. در این مقاله سعی شده پیامدهای ناشی از انجام عملیات سدسازی و اثرات آمایش یکسونگر در یکی ازحوضه‌ های رودخانه‌ ای کشور، واقع در یک محدوده نیمه خشک مورد بررسی قرارگیرد. نتایج این بررسی‌ها نشان می‌دهد که عدم توجه به کارکرد سیستم‌ های زهکشی و ویژگی ‌های زمین شناسی، ژئومورفولوژی و غیره درحوضه مذکور باعث بروز آشفتگی های جدی درسطوح دامنه ها، تغییرات در بستر جریان رودخانه و در نهایت افزایش شدت فرسایش در بخش های مختلف حوضه شده است.
۴.

تحلیل نقش پدیده ی NAO در نوسانات سالانه‌ی بارش حوضه ی آبریز دریاچه ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۱
نوسانات اطلس شمالی» الگوی موثری از تغییرپذیری گردش عمومی جو در محدوده برون حاره ‌ای نیمکره شمالی و از عوامل اصلی کنترل عناصر اقلیمی مانند دما و بارش است که دارای اثرات اقتصادی و اجتماعی بزرگی بر بخش های انرژی، کشاورزی، صنعت، حمل و نقل و بهداشت است. در این تحقیق داده‌ های مربوط به شاخص نوسانات فشار سطح در اقیانوس اطلس شمالی و بارش سالانه در یک دوره‌ ی آماری 43 ساله برای ایستگاه‌ هایی از حوضه آبریز دریاچه ارومیه جهت محاسبه ضریب همبستگی و تعیین ترسالی ‌ها و خشکسالی ‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش استفاده از آمار تحلیلی (ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مؤلفه‌ های روند بارش و شاخص نوسانات اطلس شمالی (NAO)، رگرسیون پولی نومیال و رگرسیون غیر خطی) می باشند. نتایج این مطالعه نشان می ‌دهند که بین بارش سالانه ایستگاه‌ های حوضه آبریز دریاچه ارومیه و شاخص نوسانات اطلس شمالی همبستگی منفی ضعیف اما معنی داری بویژه در ترسالی ها و خشکسالی های فراگیر وجود دارد.
۵.

تطابق زمانی یخرفت‌های کوه سبلان در شمال‌غرب ایران با یخرفت‌های کوه هاسوبشیر - آلوسه

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۳
تجزیه وتحلیل یخرفت‌ های پله‌ئیستوسن پسین درکوه سبلان، برقراری تطابق زمانی با کوه هاسوبشیر- آلوسه واقع در جنوب دریاچه وان ترکیه را امکان پذیر می‌سازد. در سبلان بر اساس شواهد موجود، آثار دو یخرفت انتهایی شناسایی شد. با در نظر گرفتن مرز برفی زمان حاضر کوه سبلان، میزان کاهش مرز برفی دوره‌های یخرفتی اول و دوم محاسبه گردید. مقایسه میزان کاهش خط برفی دوره‌های یخرفتی دو کوه سبلان و هاسوبشیر- آلوسه نشان می‌دهد که مقدار پسرفت خط برفی دو کوه روند تقریبا یکسانی دارند. با استفاده از اطلاعات موجود درباره سن یخرفت‌های جنوب دریاچه وان، دوره‌های یخرفتی سبلان با دوره های ورم III و ورمIV مطابقت می‌نمایند.
۶.

شناخت نواحی مستعد کشت گیاه صنعتی آفتابگردان در جلگه شرق گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۷
داده ‌های اقلیمی یکی از مهم ‌ترین منابع اطلاعاتی در کشاورزی است که به کیفیت خوب محصول کمک می ‌کند. در واقع به منظور برنامه ریزی های پایه ‌ای کشاورزی، نیاز به پیش بینی شرایط آتی و روند و هوایی وجود دارد. یکی از شاخه های اقلیم تغییرات و نوسانات احتمالی عناصر آب شناسی کشاورزی، تعیین هم اقلیمی کشاورزی است که از طریق آن مناطق با شرایط اقلیمی مناسب برای کشت گیاه خاص مشخص می شوند و از آنجا که هر گیاهی برای رشد مطلوب به شرایط اقلیمی مناسب خود نیاز دارد، با فراهم شدن این شرایط، عملکرد کمی و کیفی محصول افزایش خواهد یافت. هدف از نگارش این مقاله، شناخت نواحی مستعد جلگه شرق گیلان به منظور کشت گیاه صنعتی آفتابگردان می باشد. در این تحقیق از یک روش کاربردی با استفاده از داده‌های توصیفی و تحلیل آنها، به همراه عملیات میدانی استفاده شده است. بدین منظور ابتدا مطالعات کتابخانه‌ای به منظور شناخت خصوصیات فیزیولوژیک و تعیین آستانه‌های اقلیمی و نیاز خاکی گیاه آفتابگردان به انجام رسیده، سپس جمع آوری آمار و اطلاعات درازمدت هواشناسی و تجزیه و تحلیل داده‌ها در قالب نقشه‌های هم پارامتر، از طریق همپوشانی آنها با نیازهای فیزیولوژیک گیاه آفتابگردان توسط نرم افزار GIS انجام شد. در نهایت نواحی مستعد، نیمه مستعد و نامساعد کشت گیاه صنعتی آفتابگردان به صورت نقشه ارائه گردید و به وسیله کنترل عملیات میدانی در مناطق مستعد مشخص شد که استعداد کشت موفق به صورت پراکنده در گذشته وجود داشته و در بعضی نواحی در حال حاضر نیز وجود دارد. نتیجه پژوهش نشان داد که مناطق جنوبی جلگه شرق گیلان به مرکزیت جنوب لاهیجان تا درازلات و رامسر مناسب کشت گیاه آفتابگردان بوده ولی نواحی شمال آستانه اشرفیه تا ساحل دریای خزر بدین منظور نامناسب می باشند. بقیه نواحی میانی دارای شرایط نیمه مستعد هستند.
۷.

کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی در برآورد واقعی توان فرسایندگی باران

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۳
میان‎یابی، تعمیم داده‎های نقطه‎ای به داده‎های پهنه‎ای و ترکیب نقشه‎ها سه نمونه از کاربردهای مهم GIS در مطالعات اقلیم‎شناسی می‎باشد. در این پژوهش سعی بر آن است تا با استفاده از توانایی GIS در میان‎یابی و تعمیم داده‎های نقطه‎ای به داده‎های پهنه ‎ای، تخمین توان فرسایندگی باران (با روش فورنیه) را به واقعیت نزدیک‎تر نمود. در روش فورنیه با استفاده از دو پارامتر اقلیمی (متوسط بارش سالانه و میانگین بارندگی پرباران‎ترین ماه سال) و دو پارامتر فیزیولوژیکی (ارتفاع و شیب منطقه)، توان فرسایندگی باران محاسبه می‎شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین دو روش محاسبه توان فرسایندگی باران اختلاف زیادی وجود دارد، به طوری که در روش استفاده از میانگین‎ها، توان فرسایندگی باران حدود 121 تن در کیلومترمربع در سال برآورد گردید اما با استفاده از توانایی‎های GIS این میزان حدود 267 تن در کیلومترمربع در سال برآورد شد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸