فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۱٬۷۸۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
93 - 70
حوزه های تخصصی:
فضاهای زنانه، ازموضوعات مهم در مطالعات شهری است. عملکرد برخی از این فضاها (نظیرطلافروشی ها) بگونه ای است که بدون الزام محدودیت حضوربرای مردان، به شکل معناداری جاذب جمعیت زنان هستند. اثرگذاری چنین فضاهایی از عناصر ساختار فضایی شهرها می تواند تاثیر مهمی از حضورپذیری زنان در فضای شهری را به تصویر کشد. براین اساس مطالعه حاضر درنظر دارددرچارچوبِ فضاهای شهری زنانه، ضمن انتخاب دومنطقه باوضعیت درآمدی متفاوت ازشهرمشهد(مناطق1و5)، الگوی استقرار طلافروشی ها را ارزیابی کند و نشان دهد که درتوزیع اینگونه فضاها (باتوجه به سطح درآمدی هرمنطقه) چه تفاوتیهای قابل مشاهده است و این الگو ازچه قواعد نانوشته ای تبعیت می کند. شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی و جامعه آماری نیز شامل کلیه طلافروشی های واقع درمناطق 1و5 شهرمشهد(شامل630 طلافروشی)است. درگام اول پس از ایجاد پایگاه اطلاعات مکانی درمحیطArcGis اقدام به تعیین موقعیت طلافروشی ها، براساس اطلاعات موجود دربانک اصناف شهرداری مشهد، گردید. درادامه بابهره گیری از7متغیر(ازویژگیهای مکانی طلافروشی ها و عناصرساختارفضایی هرمنطقه) شامل موقعیت مطلق، وسعت، زمان تاسیس هرطلافروشی، همجواری باکاربریهای پیرامونی، معابر و شریانهای ارتباطی، جمعیت و جمعیت زنان، اقدام به بررسی تفاوتهای فضایی درخصوص استقرار طلافروشی ها گردید. مدلهای مورد بررسی شامل "الگوی تراکم"،"مرکزثقل"، "مسافت استاندارد"، "نزدیکترین همسایگی"، "خودهمبستگی فضایی" و "الگوی زمانی-مکانی" است. نتایج بیانگر آن است که درمناطق توسعه یافته، فضاهای زنانه مورد بررسی، کمتر از توزیع جمعیت زنان تبعیت می کند درحالیکه در مناطق باسطح درآمدپایین، فضاهای زنانه، انطباق بیشتری با عناصر محلی همچون نزدیکی به ایستگاههای اتوبوس، شریانهای محلی و فضاهای مسکونی دارد. درعین حال نکته مشترک در این قاعده مندی، رونق فعالیت این فضاهادر طول زمان ست. که به نظر می رسد در آینده، بیش از پیش فضاهای شهری را به سمت زنانه شدن سوق دهد.
تحلیل توزیع خدمات آموزشی شهر تبریز با تأکید بر عدالت فضایی، مورد مطالعه: مدارس متوسطه دخترانه در نواحی 5 گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
284 - 265
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی سرانه برخورداری از بسیاری از امکانات اجتماعی و اقتصادی را کاهش داده و پیامدهای آن به صورت کاهش سطح کیفیت زندگی در عرصه های مختلف شهری نمایان شده است. کلان شهر تبریز همچون اغلب شهرهای بزرگ کشور بستر نابرابری فضایی مناطق از بهره مندی از خدمات عمومی شهری به خصوص خدمات آموزشی است. لزوم توجه به کاربری آموزشی هم به عنوان اساسی ترین خدمات عمومی شهری با توجه به جوانی جمعیت کشورمان اهمیت بسیاری دارد. این پژوهش به تحلیل توزیع مراکز آموزشی شهر تبریز به خصوص مدارس دخترانه دوره متوسطه اول و دوم از نکته نظر عدالت فضایی پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش از نرم افزارسیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) برای تعیین شعاع عملکردی این واحدها استفاده شده است و سرانه این واحدها محاسبه و با سرانه استاندارد مقایسه شده و میزان کمبود و یا مازاد این خدمات تعیین شده است. به منظور رتبه بندی برای این مدارس شاخص هایی تعیین شده و با استفاده از تکنیک Topsis این شاخص ها وزن دهی شده و در نهایت مدارس از نظر شاخص های مورد نظر از عالی تا خیلی ضعیف رتبه بندی شده و توزیع آنها در سطح شهر تبریز نمایش داده شده است. نتیجه به این صورت است که بیشترین تعداد مدارس در رتبه مدارس ضعیف قرارمی گیرند و تنها 7 مدرسه با توجه به شاخص های موردنظر عالی هستند که در نواحی 1و 3 قرار دارند. مدیریت شهری مادرشهر تبریز نیازمند توجه به مناطق محروم از شاخص خدمات آموزشی است.
شهرهای فراگیر: رویکرد نوین شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن بیست و یکم، فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه و برنامه ریزی شهری ضرورت یافت تا کیفیت زندگی و مکان را بهبود بخشد. مطابق با پارادایم جدید شهری، استفاده از سیستم های نوآورانه از جمله ایجاد شهر های فراگیر با سیستم های همگرای هوشمند، راه حلی برای غلبه بر این مشکلات شهری است. شهرفراگیر از شهرهای آینده ای است که در آن فضاهای فیزیکی و فضاهای الکترونیکی همگرا هستند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و مروری به بررسی و تحلیل رویکرد شهرفراگیر در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات است. نتایج تحلیل نشان می دهد که شهرفراگیر متشکل از فضا، مکان، فناوری اطلاعات و ارتباطات و انسان است. تفاوت این رویکرد با رویکردهای قدیمی در زمینه برنامه ریزی شهری، اتخاذ فناوری اطلاعات و ارتباطات بعنوان ابزار تغییر در شهرفراگیر است. این شهر با چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، فضایی و سازمانی دارای تاثیرات مشخص بر شهر است. در راستای ابعاد؛ پیاده سازی دموکراسی به صورت واقعی با ایجاد مشارکت در بین شهروندان، تعیین فناوری اطلاعات و ارتباطات بعنوان محرک و موتور رشد اقتصادی، حذف محدودیت های زمانی و مکانی، رد نظریه مکان مرکزی و رویکردی است که هر دو فرم شهری فشرده و پراکنده قابلیت توسعه در آن را دارند. به لحاظ سازمانی نیز به ایجاد تعادل بین سه بعد اجتماعی، اقتصادی و فضایی در سطح شهر کمک می کند. بنابراین با توجه به قابلیت های کلیدی فناوری اطلاعات و ارتباطات توجه به رویکرد شهرفراگیر بخصوص در کلانشهرهای پایتختی ضروری است زیرا که امکان حل بسیاری از مشکلات از جمله ترافیک حمل ونقلی، آلودگی های زیست محیطی و افزایش توان رقابت پذیری اقتصادی را به دنبال دارد.
تبیین مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
26 - 56
حوزه های تخصصی:
علایق ژئوپلیتیک جزء لاینفک منافع ملی هر دولت سرزمینی قلمداد می شود. با شناسایی مولفه های تاثیرگذار این مفهوم و میزان اثرگذاری آنها در روابط دوجانبه، می توان روابط خارجی بین کشورها را دقیق تر تجزیه و تحلیل نمود. روابط ایران و ترکیه در طول تاریخ متاثر از علایق ژئوپلیتیکی دو کشور در مقیاس های ملی، منطقه ای و بین المللی بوده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، و با استفاده از روش میدانی و کتابخانه ای به بررسی مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط دو کشور پرداخته است. همچنین در بخش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از آزمون T-Tet و در بخش رتبه بندی مولفه ها از آزمون فریدمن استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، در 8 بعد: سیاسی، جغرافیایی، ژئواکونومی، ژئوکالچری، ژئواستراتژی، فضای مجازی-رسانه ای، علمی-تکنولوژی و اکولوژی قابلیت طبقه بندی دارد. همچنین طبق رتبه بندی مولفه ها، مولفه جغرافیایی بیشترین و اکولوژیکی کمترین میزان اثرگذاری را در روابط دو کشور داشته است.
مؤلفه های پایش مناقشه و همکاری در حوضه های آبریز فرامرزی و پیاده سازی آن در حوضه آبریز دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
268 - 306
حوزه های تخصصی:
پایش همکاری و تعارضات در حوضه های فرامرزی جهت مدیریت پایدار منابع آبی مشترک و امنیت منطقه ای ضروری می باشد. بخصوص اینکه تغییراقلیم، توسعه طرح های آبی و عدم توازن قدرت بین کشورهای ساحلی بستر را برای تشدید مناقشات در این حوضه ها مهیاتر نموده است. واقعیتی که پایش پویای وضعیت مناقشات و همکاری را ضرورت می بخشد. مقاله حاضر تلاش دارد تا روش شناسی را بدین منظور ارائه دهد و برای تشریح آن، حوضه فرامرزی دجله و فرات به عنوان منطقه مطالعاتی درنظر گرفته شده است. بدین منظور، مؤلفه هایی برای توسعه چنین سامانه هایی احصاء شدند که مهم ترین آنها عبارت بودند از: الف) درک صحیح از مسائل حوضه و محرک های داخلی و خارجی مؤثر بر مناقشه و همکاری، ب) پایش طرح های توسعه و تبعات آنها بر موافقت نامه ها و یا مغایرت آنها با کنوانسیون های بین المللی، ج) پایش رسانه و گفتمان مسئولین کشورها و د) پایش نحوه فعالیت کمیته های فنی مشترک و بعضاً فراتر از آن، «شوراهای عالی همکاری راهبردی» بین کشورها. در نهایت، نمایش مجموعه اطلاعات فوق با استفاده از ابزارهای استانداردی مانند مقیاس های BAR و iBAR یا ماتریس TWINS. قطعاً عملیاتی شدن این سامانه ها یک کار میان رشته ای است که نیازمند تعامل متخصصان مختلف مانند حوزه های روابط بین الملل، مهندسی منابع آب و علوم سیاسی می باشد.
مکان یابی اکوکمپ گردشگری مذهبی در غرب ایران (مطالعه موردی: منطقه نمونه گردشگری ویس القرن، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
39 - 62
حوزه های تخصصی:
احداث اکوکمپ های گردشگری از راهبردهای توسعه گردشگری پایدار است که در صورت کاربست آنها در منطقه های نمونه گردشگری مذهبی می توان ضمن حفاظت از آثار معنوی و تاریخی، جذابیت و ارزش اقتصادی آنها را به شدت افزایش داد. منطقه نمونه گردشگری ویس القرن یکی از منطقه های نمونه گردشگری استان کرمانشاه است که هر سال تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب می کند. مکان یابی اکوکمپ گردشگری در این فضای گردشگری می تواند گام مهمی در راستای تحقق هدف های گردشگری مذهبی پایدار در این فضای گردشگری باشد؛ از این رو هدف اصلی پژوهش کمّی و کاربردی حاضر، مکان یابی اکوکمپ گردشگری در منطقه نمونه گردشگری ویس القرن در استان کرمانشاه است. برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش از 12 معیار ارتفاع، شیب، زوایه تابش سالانه خورشید، زمین شناسی، فاصله از نقاط زمین لغزش، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، کاربری اراضی، شاخص تفرق پوشش گیاهی، فاصله از قبرستان، فاصله از بارگاه ویس القرن و فاصله تا سایت پرواز پاراگلایدر و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش Overlay و Weighted Sum در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد از مجموع 39/219 هکتار فضای بررسی شده برای احداث اکوکمپ گردشگری، حدود 2/32 هکتار در پهنه بسیار مناسب، 03/55 هکتار در پهنه مناسب، 76/60 هکتار در پهنه به نسبت مناسب، 73/45 هکتار در پهنه نامناسب و 66/25 هکتار در پهنه بسیار نامناسب قرار گرفته است. پهنه بسیار مناسب مذکور به لحاظ موقعیت در بخش جنوب، جنوب شرقی و قسمت محدودی از آن در بخش غربی محدوده مطالعاتی قرار گرفته است.
مقایسه شاخص های سنجش از دور در تعیین پهنه سیل حوضه آبخیز دوآب ویسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
41 - 56
حوزه های تخصصی:
تخمین پهنه سیل از نظر مدیریت و تعیین پهنه و خسارات سیل بسیار مهم است. سنجش از دور و استفاده از تصاویر با دقت بالا می تواند در استخراج شاخص های تخمینگر پهنه سیل مؤثر باشد. در این تحقیق از تصاویر سنتینل 2 در سال وقوع سیل با توان تفکیک مکانی 10 متر و از تصاویر لندست 8 در زمان های مشابه سال های قبل و بعد از وقوع سیل در محیط گوگل ارث انجین استفاده شد. در این مطالعه با استفاده از 3 شاخص NDWI، MNDWI و DVDI به تخمین پهنه اثر سیل پرداخته شد. نتایج نشان داد که شاخص MNDWI با وجود فاصله زمانی زیاد (20 روزه) بعد از وقوع سیل و تبخیر بخش عمده منابع آب پخش شده بر روی اراضی، نسبت به شاخص NDWI میزان سطح آبگرفتگی ناشی از سیل 1398 را بهتر و در حدود 59/330 هکتار برآورد نمود. همچنین شاخص DVDI با ارائه مقادیر منفی که مبین تخریب پوشش گیاهی در اثر سیل می باشد، مساحت تخریب اراضی زراعی و باغی ناشی از این سیل را 21/3522 هکتار برآورد نمود که در قیاس با آمار ارائه شده استانداری لرستان (4750 هکتار) تفاوت اندکی نشان می دهد. در کل استفاده از شاخص های فوق به عنوان روش های مهم، کاربردی و کم هزینه برای مدیریت، تخمین پهنه و تعیین خسارات سیل پیشنهاد می شود.
تفکیک محصولات زراعی با استفاده از ترکیب تصاویر سنتینل-1 و 2 در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: شناسایی و نقشه کردن محصولات زراعی اطلاعات مهمی برای مدیریت زمین های کشاورزی و برآورد سطح زیر کشت محصولات زراعی فراهم می کند.
تصاویر اپتیک و راداری، منابع ارزشمندی برای طبقه بندی زمین های کشاورزی است. ویژگی های مستخرج از تصاویر اپتیک حاوی اطلاعاتی در مورد امضای بازتابی محصولات مختلف است. در مقابل، یک تصویر راداری فراهم کننده اطلاعاتی در مورد خصوصیات ساختاری و سازوکارهای پراکنش محصولات است. ترکیب این دو منبع قادر به ایجاد یک مجموعه داده مکمل با تعداد چشمگیری از ویژگی های زمانی طیفی، بافت و قطبیده برای طبقه بندی زمین های کشاورزی است.
مواد و روش ها: این پژوهش به بررسی اهمیت باندهای لبه قرمز برای تفکیک محصولات زراعی شامل گندم، جو، یونجه، لوبیا، باقلا، کتان، ذرت، چغندر قند و سیب زمینی با استفاده از روش جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان می پردازد. بدین منظور سری زمانی تصاویر سنتینل-1 و 2 در سال 2019 از شمال غرب شهر اردبیل در پلتفرم ارت انجین فراخوانی شد. ترکیب های متفاوت باندها برای بررسی تأثیرات اطلاعات طیفی و زمانی، شاخص های گیاهی و اطلاعات بازپراکنش برای طبقه بندی محصولات بررسی شد. با استفاده از روش انتخاب ویژگی جنگل تصادفی ویژگی های مهم شناسایی و به عنوان ورودی الگوریتم جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان معرفی شدند.
نتایج و بحث :
جنگل تصادفی برای تمامی سناریوها بهترین نتیجه را به دست آورد. نتایج نشان داد افزودن طول موج های لبه قرمز و شاخص های مشتق شده از آن باعث شد محصولاتی همچون جو، لوبیا، باقلا و کتان نسبت به سایر محصولات با صحت بالاتری تفکیک شود. بهترین نتیجه در میان ترکیبات مختلف ویژگی ها مربوط به تلفیق سری زمانی ویژگی های طیفی تصاویر سنتینل-2 با سری زمانی تصاویر سنتینل-1 بود. صحت کلی 67/84 درصد و ضریب کاپا 31/ 82 درصد به دست آمد. نتایج نشان داد باندهای لبه قرمز و شاخص های پوشش گیاهی مبتنی بر آن به تنهایی قابلیت جداسازی محصولات زراعی را از همدیگر دارند.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود برای دستیابی به صحت بالاتر در تفکیک محصولات زراعی انتخاب باندهای طیفی هدفمند مورد توجه قرار گیرد. ترکیبی از تصاویر راداری و اپتیک همیشه از روش طبقه بندی براساس تک سنجنده بهتر عمل می کند و به افزایش اطلاعات طبقه بندی منجر می شود.
ارزیابی شاخص های تحقق توسعه حمل ونقل شهری عمومی محور (موردمطالعه: منطقه 11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
197 - 237
حوزه های تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی محور، یکی از راهکارهای مهم و مصادیق توسعه پایدار شهری است که به منظور حل معضلات ترافیکی و بهبود شرایط حمل ونقل در شهرها مورداستفاده قرار می گیرد. در این رویکرد، برنامه ریزی و گسترش حمل ونقل عمومی، به عنوان جایگزینی برای استفاده از خودروهای شخصی و حمل ونقل خصوصی مطرح شده است. منطقه 11 شهرداری تهران یکی از مناطق مرکزی شهر تهران است که دارای بار ترافیکی بالایی است و به تبع آن با مشکلاتی در سیستم حمل ونقل شهری خود مواجه است. در تحقیق مذکور، باهدف انطباق شاخص های توسعه حمل ونقل عمومی محور با وضعیت فعلی منطقه 11 شهر تهران و بازپس گیری شهر از فضای خودرو محور به فضای انسان محور، شاخص های استاندارد توسعه حمل ونقل عمومی محور به عنوان مبنای تحلیل و رتبه بندی بررسی شده اند. در این رویکرد، با توجه به شاخص های مختلف، میزان قابلیت منطقه برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور ارزیابی گردیده است. به این ترتیب، این تحقیق به مسئولین و برنامه ریزان شهری کمک می کند تا بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهای مناسبی برای بهبود حمل ونقل در منطقه 11 شهر تهران ارائه دهند. روش تحقیق پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و ازنظر متدولوژی توصیفی و ازنظر روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش های کتابخانه ای – اسنادی و مطالعات میدانی بوده و در تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های رتبه بندی و در مقایسه تطبیقی، از ضریب ناموزونی موریس و روش بی مقیاس خطی و از نرم افزار Choice Expert برای تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصله، می توان گفت که منطقه 11 شهرداری تهران، به رغم داشتن پتانسیل بالا برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور، در شرایط فعلی ظرفیت تبدیل شدن به یک مرکز توسعه حمل ونقل عمومی محور را ندارد و جهت تبدیل شدن باید تغییرات وسیعی در ساختارهای فضایی آن ایجاد شود.
ارزیابی تطبیقی «شرایط کالبدی مسکن» در محله های منتخب منطقه 2 شهر تهران
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای انسان است که بشر با آن روبروست. توجه به مسکن و وضعیت آن در کلان شهرهایی مانند تهران همواره موردتوجه پژوهشگران بوده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با توجه به هدف اصلی «ارزیابی تطبیقی شرایط کالبدی مسکن در محله های منتخب منطقه 2 شهر تهران» به این پرسش پاسخ گوید که «آیا در سطح محله های منتخب منطقه 2 شهر تهران به لحاظ شرایط کالبدی مسکن، نابرابری وجود دارد؟ و اگر وجود دارد، این نابرابری تا چه اندازه است؟». پژوهش حاضر از نوع کاربردی و پیمایشی بوده و به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه همراه با گفتگوی رودررو استفاده شده است. در پژوهش حاضر هفت شاخص تدقیق گردیده و فرض بر این است که شرایط کالبدی مسکن با شاخص های تعیین شده قابل تعریف است. این هفت شاخص عبارت اند از: مساحت واحد مسکونی، تعداد طبقات، سازگاری کاربری های هم جوار با مسکن، تعداد اتاق در واحد مسکونی، عمر بنا، کیفیت ساختمان و الگوی مسکن. نتایج پژوهش نشان می دهد که به دلیل اختلاف نسبتاً زیاد در مقدار عامل "شرایط کالبدی مسکن" در محله های شهرک غرب و سعادت آباد که در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارند با محله های شادمهر و طرشت که در وضعیتی متوسط هستند، نابرابری به لحاظ "شرایط کالبدی مسکن" در محله های منتخب منطقه 2 شهر تهران بسیار قابل توجه است. لذا نحوه توزیع و دسترسی به شاخص های کالبدی مسکن در محله های مذکور عادلانه نبوده و افتراق و نا عدالتی فضایی در توزیع شاخص های موردمطالعه در بین محله های منتخب منطقه 2 شهر تهران وجود دارد.
آسیب شناسی وضعیت نظام سکونتگاهی شهری و روستایی با رویکرد آمایشی و استقرار جمعیت در سواحل و جزایر جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
46 - 57
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی در توزیع جغرافیایی جمعیت اثر دارند که تاثیر اقتضائات جغرافیایی، عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی از جمله آنها است. اقتضائات جغرافیایی نظیر شیب و پستی و بلندی ها (توپوگرافی)، ویژگی های اقلیمی همانند میزان بارندگی، ویژگی های زمین شناختی همانند خاک مناسب و دسترسی به منابع آب، در شکل گیری اجتماعات بشری و فعالیت های اقتصادی موثرند. از طرف دیگر به لحاظ تاریخی هم جریان های اقتصادی همانند راه ابریشم بر شکل گیری و توسعه شهرها و روستاها اثر داشته اند. شاید موضوع حکمرانی را هم به عنوان یک عامل موثر در این زمینه به توان نام برد که چگونه بین امنیت ملی و منطقه ای و استقرار و توسعه سکونتگاه ها و فعالیت ها رابطه ایجاد کرده است. مطالعات نشان می دهد در توزیع و تراکم جمعیت تنها یک عامل موثر نیست بلکه همواره مجموعه ای از عوامل در یک ارتباط تنگاتنگ تاثیر می گذارند. چرا که در این صورت انتظار می رود دو نقطه با شرایط یکسان دارای توزیع و تراکم تقریبا یکسان باشند، اما مشاهده می شود که چنین امری اتفاق نمی افتد. نوع فعالیت ها و الگوی آن، بهره وری فعالیت ها، زمینه اشتغال، کیفیت و قیمت مسکن و دهها مورد دیگر که از عوامل اقتصادی به شمار می آیند و همچنین عوامل اجتماعی نظیر مذهب، اعتقادات و نژاد در نحوه توزیع و پراکندگی جمعیت موثرند.
بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها (مورد مطالعه: شهر تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
42 - 27
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها در شهر تربت حیدریه انجام شده است.
روش و داده ها: این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری محدوده قانونی شهر تربت حیدریه و نمونه ها به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. داده های جمع آوری شده به روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون مقایسه میانگین ها، آزمون، آنالیز واریانس و آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تحلیل توزیع فضایی خدمات بر اساس مدل نزدیک ترین همسایه در فضای نرم افزار Arc Gis انجام شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل فضایی توزیع خدمات عمومی نشان داد که خدمات آموزشی و فضای سبز به صورت نامنظم و خوشه ای، خدمات بهداشتی و درمانی به صورت منظم و کاربری های اداری و تجاری به صورت الگوی پراکنده توزیع شده اند. نتایج حاصل از آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد که میزان رضایتمندی کلی ساکنان از کیفیت خدمات عمومی با میانگین (۳/۳۲۵)، بزرگ تر از حد متوسط است. نتایج حاصل از سنجش سطح رضایتمندی ساکنان مناطق مختلف از کیفیت دسترسی به خدمات عمومی بر اساس سطح درآمد ساکنان، به ترتیب بالاترین سطح رضایتمندی در بین ساکنان پُردرآمد با میانگین (۴/۰۵۹)، متوسط درآمد با میانگین (۳/۵۲۵) و کمترین میزان در بین گروه کم درآمد با میانگین (۲/۱۸) مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که دسترسی به خدمات عمومی نقش مهمی در کیفیت زندگی ساکنان و در نتیجه رضایتمندی سکونتی آن ها دارد، برنامه ریزی در توزیع عادلانه و متناسب با تعداد و تراکم جمعیت در محلات مختلف شهر، با نگاه ویژه به محلات فقیرنشین از اهمیت خاصی برخوردار است.
نوآوری، کاربرد نتایج: جنبه نوآوری این پژوهش نسبت به تحقیقات مشابه این است که علاوه بر سنجش سطح رضایتمندی ساکنان به تفکیک محلات مختلف و نیز نوع خدمات، سنجش رضایتمندی بر اساس گروه های درآمدی نیز مورد اندازه گیری و تحلیل قرار گرفته است.
تحلیل اثرگذاری توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصاد روستاییان (نمونه: روستاهای دارای اقامتگاه بومگردی شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
70 - 43
حوزه های تخصصی:
هدف: اکوتوریسم با اهداف چندجانبه یعنی حفاظت از محیط زیست، احترام به جوامع محلی و ارتقای مؤلفه های فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی جامعه میزبان سر و کار دارد که این اهداف با مفهوم توسعه پایدار هماهنگ است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی روستاهای دارای اقامتگاه بوم گردی شهرستان کرمان بوده است.روش و داده: این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از مطالعات اسنادی استفاده شده است، نهایتاً به کمک نرم افزار PLS Smart به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. طبق مطالعات صورت گرفته، از بین ۵۲۱ روستای دارای سکنه شهرستان کرمان، ۱۷ روستای گردشگرپذیر و دارای اقامتگاه های بوم گردی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد ۳۸۰ پرسش نامه در بین روستاییان ساکن دارای روستاهای اقامتگاه بوم گردی به منظور گردآوری داده های لازم توزیع شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بیشتر شاخص ها و مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی و مدیریتی از نظر بار عاملی بین ۰/۶ تا ۰/۸ بوده که عمدتاً میزان اثرگذاری شاخص ها بین ۰/۴ تا ۰/۷ و از نظر معناداری، کلیه مؤلفه ها دارای مقدار T بالاتر از ۱/۹۶ بوده که بدین گونه معناداری و تأثیرات مثبت آن ها تأیید شد. از طرفی تأثیر اکوتوریسم بر مؤلفه کلی اقتصادی برابر با ۰/۷۱۷ بوده که نشان از تأثیرات نسبتاً بالای حضور گردشگران در بهبود وضعیت اقتصادی روستاهای هدف دارد.نتیجه گیری: در مجموع تأثیرات اکوتوریسم بر شاخص های درآمد، معیشت، رفاه عمومی، هزینه زندگی، تولیدات بومی و دیگر عوامل نواحی روستایی منطقه، در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد. همچنین تأثیر بوم گردی بر مؤلفه کلی اقتصادی برابر با ۰/۴۸۴ بوده که نشان از تأثیرات نسبتاً بالا دارد. لذا می توان بیان نمود که توسعه بوم گردی در تحقق این امر در تحول اقتصادی روستائیان بسیار تسریع کننده خواهد بود.نوآوری، کاربرد نتایج: نتایج این تحقیق می تواند در نواحی روستایی مشابهی که دارای اقامتگاه بوم گردی هستند، مورد استفاده قرار گیرد.
دیرینه زیستی و قبض و بسط جوامع باستان بر اساس زمین اسطوره شناسی (مورد مطالعه: ایران باستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
168 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تحلیل زمین اسطوره های کهن ایرانیان به منظور به چالش کشیدن مطالعات گسترده مختلف قبلی در حوزه های باستان شناسی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی در مورد ایران باستان از یک سو و گشایش چارچوب های نظری دیگر برای مطالعات حوزه های مختلف مذکور از دیگر سو جهت آشکار ساختن وضعیت دیرینه زیستی و همچنین تحلیل ایران باستان از نظر محل جغرافیایی، زمان شکل گیری، فرهنگ دیرینه و جابه جایی استقرارگاهی آنان است.
روش و داده: مبنای مطالعه، نمادشناسی و تحلیل نمادهای مطرح در روایت های اسطوره ای یا آنچه به شکل نثر و نظم در کتب دینی، آئینی و یا متون کهن برجای مانده و انطباق آن با یافته های دیرینه جغرافیایی عصر حاضر بوده است.
یافته ها: بر پایه زمین اسطوره های رایج ایرانی، زمان شکل گیری جوامع ایرانی دست کم به کواترنر پایانی و پس از افزایش دما در حدود ۱۹۰۰۰ سال پیش برمی گردد که در ایران مرکزی، شرق و جنوب شرق کنونی ساکن و توسعه پیدا کرده اند.
نتیجه گیری: سرمای یانگر دریاس در حدود ۱۳۰۰۰ سال پیش آن ها را به سکونتگاه های زیرزمینی کشانده است. شرایطی که سبب شکل گیری میترائیسم و بعدتر ستایش آتش شده است. خشکی اولیه هولوسن نیز سبب انقباض جوامع ایرانی و خشکی حدود ۴۰۰۰ سال پیش با شدت بیشتر، آن ها را پراکنده و مجبور به کوچ به عرض های جغرافیایی بالاتر از جمله آسیای میانه و سرزمین های دوردست تر در جست وجوی آب نموده است. همین دوران، ایرانیان را به پرستش ایزدبانوی آب، آناهیتا یا تیشتر، سوق داده که همواره در حال مبارزه با اپوشه و اژی دهاک، اهریمنان خشکی، بوده است. شکل گیری این دو ایزد، حاکی از تغییرات شدید آب و هوایی و خشک شدن کره زمین در زمانی بوده است که جوامع متمدن ایرانی شکل گرفته و توسعه زیاد پیدا کرده بودند. بر اساس روایت ها احتمالاً قبل از یانگر دریاس و در هولوسن میانی، جوامع ایران باستان شرایط بهینه زیستی را تجربه کرده و دامنه های جنوبی البرز، احتمالاً سواحل دریاچه های ایران مرکزی ناحیه ثقل جوامع ایران باستان بوده است.
نوآوری: این مقاله چارچوب جدیدی در حوزه علوم زمین فرهنگی می گشاید و به بیان یک نظریه جدید در ارتباط با جوامع باستانی ایران مبتنی بر اسطوره های مرتبط با زمین، به ویژه آن هایی که در آثار کتب و متون اولیه بر جای مانده آمده است، می پردازد.
بررسی ابعاد تاب آوری محلی در مواجهه با خشک سالی؛ مطالعه موردی: شهرستان قلعه گنج استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
3 - 12
حوزه های تخصصی:
وقوع خشکسالی های اخیر در ایران و شدت خسارت های وارد شده از ادامه آسیب پذیری نقاط شهری و روستایی حکایت می کند. کاهش آسیب پذیری روستائیان و شهرنشینان از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامدهای طبیعی ازجمله خشک سالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که این امر از طریق شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تقویت تاب آوری امکان پذیر است. از آنجا که هدف تاب آوری، کنترل، کاهش آثار و پیامدهای مخاطرات و همچنین استفاده از این تهدیدها به عنوان فرصت است، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل شاخص های خشک سالی در ارتباط با تاب آوری محلی به دنبال تحقق این موضوع انجام گردید. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی - تحلیلی است.
جامعه آماری شهرستان قلعه گنج استان کرمان با 495/ 74 نفر جمعیت است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 453 نفر به صورت تصادفی برآورد گردید و به تناسب تعداد جمعیت هر بخش بین آن ها تقسیم شد. جهت گردآوری داده های موردنیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد.
به منظور تحلیل موضوع و تنظیم پرسش نامه، چهارچوبی از شاخص های خشک سالی در قالب 39 گویه و ده شاخص تاب آوری انتخاب و تدوین شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه به وسیله گروه متخصصان و کارشناسان و نیز روایی سازه تحلیل عاملی اکتشافی مورد تأیید قرار گرفت. میزان پایایی کل به وسیله آلفای کرونباخ 89/0 برآورد شد.
نتایج نشانگر این است که سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیر را در تاب آوری در مقابل خشک سالی دارند. شاخص های مختلف اقتصادی و اجتماعی نیز ازجمله عوامل اثرگذار بر روی تاب آوری محلی شهرستان قلعه گنج محسوب می شوند. ابعاد تاب آوری با میزان 41/0 بر توسعه پایدار اثرگذار است. تاب آوری جامعه قلعه گنج نسبت به تاب آوری کلی از وضعیت مطلوبی برخوردار است؛ بنابراین لازم است ابعاد مختلف و زیربنایی تاب آوری در مواجهه با خشکسالی مشخص شود تا عموم مردم در برابر این وقایع تحمل پذیر شوند.
آسیب شناسی جابه جایی سکونتگاه های روستایی با رویکرد کاهش آثار مخاطرات طبیعی در سایت های جدید روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
75 - 92
حوزه های تخصصی:
در این مقاله باتوجه به اینکه در ایران هرساله با رخداد مخاطرات طبیعی اعم از سیل، زلزله، زمین لغزش، فرونشست زمین و ... روبه رو هستیم و سکونتگاه های شهری و روستایی از رخداد آن دچار خسارت و گاهاً منجر به جابه جایی سکونتگاه ها می گردد، به بررسی برخی جابه جایی سکونتگاه های روستایی و نحوه انتخاب سایت های جدید مبتنی بر رخداد مخاطرات طبیعی احتمالی پرداخته شده است.
بررسی ها باتوجه به مشاهدات میدانی از 9 سایت جدید روستاهای جابه جا شده در استان های مختلف کشور و مخاطرات طبیعی و ژئوتکنیکی موجود در سایت های جدید و کاستی ها در مکان یابی، نحوه انتخاب و ساخت وساز در سایت های جدید شامل سایت جدید روستاهای قزل اطاق، آق تقه، خوجه لر، کوروک، چاتال، قپان علیا، قپان سفلی، پاشائی، ارازعلی شیخ و قره سعید شهرستان کلاله، قره چای شهرستان مانه و سملقان، عرب شهرستان بجنورد، علی آباد و اکوجان شهرستان قزوین، شارب ماء و سلیمان آباد شهرستان فاریاب و خلج شهرستان ماهنشان صورت گرفته است.
با عنایت به بررسی های صورت گرفته در برخی سایت های جدید روستاهای جابه جا شده در کشور، مشخص شد که انتخاب شتاب زده سایت جدید، مکان یابی نادرست، عدم توجه به مخاطرات تهدیدکننده سایت انتخابی و عدم انجام مطالعات ژئوتکنیک باعث آسیب دیدن سکونتگاه های روستایی جدیدالاحداث شده است.
لذا انجام بررسی های محیطی و شناخت مخاطرات طبیعی تهدیدکننده سایت های جدید و رعایت الزامات فنی به منظور کاهش آسیب پذیری و آثار رخداد سوانح طبیعی و انجام مواردی از قبیل عدم تصمیم گیری شتاب زده، مطالعات مکان یابی بهینه و انتخاب سایت مناسب و بررسی کلی مخاطرات طبیعی، بررسی مخاطرات تهدیدکننده سایت منتخب اعم از زلزله (فاصله از گسل های فعال)، سیل، زمین لغزش، خزش، روانه گلی، فرونشست و فروچاله، شن های روان، سنگ افتان مطابق چک لیست های مرتبط و جمع بندی نهایی مخاطرات تهدیدکننده سایت و ارائه راهکارهای کاهش آسیب پذیری، حفاری های ژئوتکنیکی و آزمایش های صحرایی و آزمایشگاهی به فراخور نیاز هر سایت و مطابق با شرایط ژئوتکنیکی هر سایت و مطالعات پایدارسازی و ایمن سازی در صورت نیاز، ضروری است. این اقدامات درنهایت منجر به رضایت ساکنین سایت جدید و موفقیت آمیز بودن جابه جایی می شود.
برنامه ریزی فضایی ارتقای کیفیت فضاهای بینابینی بر مبنای نتایج ارزیابی رضایتمندی ساکنان؛ مطالعه موردی: مجموعه مسکن مهر امام رضا (ع) در شهر صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
107 - 122
حوزه های تخصصی:
در گذشته حیاط در خانه های ویلایی امکان انجام فعالیت های گوناگون و ارتباط با طبیعت را برای ساکنان فراهم می کرد. اما امروزه تغییر سبک زندگی و ایجاد آپارتمان هایی ازجمله پروژه های مسکن مهر مشکلاتی همانند انزوای اجتماعی، قطع ارتباط با طبیعت را پیش روی سلامت جسمی و روحی ساکنان قرار داده است. در این شرایط طراحی مناسب فضاهای بینابینی در پروژه های مسکن مهر می تواند جایگزین حیاط و فضای باز در گذشته باشد. هدف این مقاله شناسایی فضاهای بینابینی و ارائه روشی برای برنامه ریزی فضایی با استفاده از فن AIDA جهت ارتفاء کیفیت محیط است.
برای رسیدن به این هدف پرسش اساسی این است که چه عواملی در کیفیت بخشی به فضای بینابینی محیط مسکونی مؤثر هستند، و از چه راهبردهایی می توان جهت ارتقای کیفیت محیط استفاده کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها قابلیت های فضاهای بینابینی در 10 سطح مشخص شد و در مجموعه مهر امام رضا (ع) شهر صدرا مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. ماهیت این پژوهش تلفیقی از شیوه های کیفی و کمی است و گردآوری داده ها با پرسش نامه پیمایشی انجام شده است. مطالعه موردی در مجموعه مسکونی مهر امام رضا شهر جدید صدرا با نمونه گیری تصادفی آماری و به ترتیب پرسش از 82 نفر از ساکنان این مجتمع بوده است. به منظور ارزیابی عوامل از آزمون رگرسیون چند متغیره و آزمون t استفاده شد.
بر مبنای نتایج به دست آمده از سنجش کیفیت و استفاده از فن AIDA، راهبردهایی برای ارتقای کیفیت محیط تدوین شد.
نتایج به دست آمده از سنجش کیفیت در مجموعه انتخابی حاکی از نارضایتی از شاخص های کاربری مهم شهری، فضای سبز و امنیت در سطح همسایگی، فضای سبز، فضای بازی کودکان و سازمان دسترسی در سطح مجتمع مسکونی و پاکیزگی محیطی و مسکن در سطح واحد مسکونی است. سپس با استفاده از فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری، سناریوهای مختلف ارتقای کیفیت محیط ارائه شد. پس از ارزیابی، سناریوی برتر با راهبرد بهبود امنیت، توسعه متمرکز فضای سبز، توسعه متمرکز کاربری های مهم، توسعه شبکه معابر، توسعه سطح کیفی مسکن، ایجاد زیرساخت پاکیزگی محیطی و در نظر گرفتن فضای بازی کودکان، انتخاب شد.
بررسی تأثیر توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله بر مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
123 - 132
حوزه های تخصصی:
مقابله با مخاطرات طبیعی و جلوگیری از آسیب های ناشی از آن ها یکی از پراهمیت ترین چالش ها در تمامی کشورها مخصوصاً کشورهایی که ازلحاظ جغرافیایی بیشتر در معرض مخاطرات طبیعی هستند است و کشورها دائم در حال پیدا کردن راهی برای مقابله بهتر و پیشگیری از این مخاطرات هستند.
در این پژوهش برای گردآوری داده از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و با استفاده از روش توصیفی از نوع علی به دنبال بررسی تأثیر توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله بر مدیریت بحران است که در ابتدا مقدمه ای در رابطه با خطرپذیری گفته شده، سپس به تعاریف متغیرها و مبانی نظری مرتبط با مدیریت بحران و خطرپذیری و عواملی که بر خطرپذیری مؤثر است پرداخته شده است.
پیشینه ها و نقاط افتراق و اشتراک تحقیقات قبلی با پژوهش حاضر بررسی شده است و با استفاده از آزمون های همبستگی و رگرسیون فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق بررسی و تحلیل شد.
در پایان می توان نتیجه گرفت با توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری می توان سطح و کیفیت مدیریت بحران را بالا برده و در برابر آسیب های زلزله مقاوم تر شد. همچنین توسعه خطرپذیری موجب می شود از به وجود آمدن بحران در مواقعی که زلزله رخ می دهد جلوگیری کرده و تلفات جانی و آسیب های مالی را کاهش داد.
نتایج به دست آمده از تحلیل فرضیه فرعی اول نشان می دهد توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری باعث آمادگی بیشتر و بهتر در برابر زلزله و همچنین اطلاع سریع تر از وقوع زلزله خواهد شد. با تحلیل فرضیه فرعی دوم نیز مشخص شد که توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری باعث مقابله بهتر در زمان وقوع زلزله و جلوگیری از تبدیل شدن آن به بحران خواهد شد و همچنین باعث کاهش تلفات و رسیدگی بهتر تیم های امدادی می شود. با تحلیل فرضیه فرعی سوم نیز مشخص شد که توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله موجب بالا رفتن کیفیت اقدامات بازسازی و بازتوانی و همچنین بالا رفتن سرعت برگشت جامعه به حالت قبل از وقوع حادثه می شود.
ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان با تاکید بر مبلمان شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مبلمان شهری یکی از نمادهای بسیار مهم در شکل گیری منظر شهر است که تنوع، بداعت و خوش منظری شهر را در پی خواهد داشت. شهر یک اثر هنری بزرگ است و مردم بیشترین وقت خود را در آن سپری می کنند بنابراین چیدمان فضا به طبع مبلمان ها در آن و ایجاد سایر امکانات وتجهیزات دیگر از اهمیت ویژه ای برخورداراند. از این رو با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از مبلمان شهری با استفاده شش شاخص انتخابی(ایمنی ودوام، تنوع شکل، زیبایی بصری، موقعیت قرارگیری، تنوع رنگ و تناسب بافرهنگ محلی) در ناحیه 4 منطقه یک کلان شهر اهواز است. روش پژوهش از نظرهدف، کاربردی و از نظر روش شناسی درگروه پیمایشی- ارزیابی با تاکید بر پرسشنامه جای می گیرد. جامعه ی آماری تحقیق شهروندان محدوده انتخابی پژوهش و نمونه آماری 380 نفر با توجه به فرمول کوکران در نظر گرفته شده است. یافته های پژوهش براساس محاسبه آزمون تی تک نمونه ای ، نشان می دهد میانگین رضایت شهروندان محدوده مورد مطالعه از نظر وضعیت مبلمان شهری برابر 46/3 بوده که در حد متوسط قرار دارد. همچنین براساس نتایج آزمون کروسکالی والیس، میزان سطح معنی داری شاخص های انتخابی برابر 285/0 و بیشتر از مقدار سطح اطمینان 05/0P< است. در نتیجه، باید گفت بین گروه های آماری در محدوده مورد مطالعه اختلاف نظر وجود دارد.
اثرگذاری مؤلفه های توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
197 - 215
حوزه های تخصصی:
شهر سنندج در استان کردستان با دارا بودن بخش عظیمی از بافت های فرسوده شهری در هسته و بخش مرکزی شهر نیازمند توجه جدی در امر مدیریت و برنامه ریزی شهری است. هدف این پژوهش این است که تأثیر مؤلفه های توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج را بررسی و تحلیل نماید. پ ژوهش حاض ر از نظ ر روش، توص یفی – تحلیل ی و به لحاظ هدف، کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان بافت فرسوده سنندج (328250 نفر) هستند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 308 نفر محاسبه شد و جهت تکمیل پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. یافته-های حاصل از آمون T نشان داد که وضعیت توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت فرسوده شهر سنندج در وضعیت نامناسبی قرار دارد. همچنین، براساس نتایج به دست آمده، مؤلفه آموزش برابر 81/0 بیشترین تأثیر در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج دارد. بعد از آن، به ترتیب مؤلفه های؛ شفاف سازی با میزان اثر و سطح اطمینان (001/0 =P، 74/0=β)، مؤلفه اعتماد بخشی (001/0 =P، 69/0=β)، تشکل ها (001/0 =P، 43/0=β) و دسترسی به منابع (004/0 =P، 29/0=β) دارای اثر معنادار بر بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج بودند. بنابراین می توان چنین استنباط کرد که وضعیت مؤلفه های توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج در سطحی نامناسب قرار داشته و در راستای بازآفرینی پایدار این بافت ها مؤلفه های آموزش، شفاف سازی و اعتمادبخشی دارای نقش شگرفی هستند که نیازمند توجه بیشتر در برنامه های توسعه شهری در جهت رسیدن به پایداری هستند