فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
هژمونیسم تجاری آمریکا: شرایط دوره پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به مشکلات اقتصادی و به ویژه تجاری هژمونی ایالات متحده در جهان پس از جنگ سرد، شاهد موجی نوین از تلاش این کشور برای تقویت و تثبیت شرایط اقتصادی هژمونی اش هستیم. هژمونی اقتصادی یک دولت از یک سو، مستلزم برخورداری از بالاترین قابلیتهای اقتصادی، و از سوی دیگر، مستلزم اراده و توانایی آن دولت برای رهبری امور اقتصادی جهان میباشد که در اینجا نقش قدرت (به مفهم کلی آن) اهمیت مییابد. دولت آمریکا در جهانِ پس از جنگ سرد به پشتوانه قدرت ویژهاش، مجدداً در راستای احاطه بر فرصتهای تجاری و در عین حال مدیریت امور تجاری جهان فعال شده است. گرایش به هژمونی تجاری آمریکا در این دوره، دو مجموعه از سیاست های به هم وابسته داشته است: 1. سیاست های چندجانبه جهانی که در چارچوب آن تقویت سازوکارهای نهادیِ جهانی در قالب گات / سازمان تجارت جهانی تحت رهبری آمریکا پی گیری قرار می شود؛ و 2. سیاست های منطقهای و دوجانبه که به تبع آن آمریکا به توسعه موافقتهای ترجیحی منطقهای و دوجانبه تجارت آزاد میپردازد.
روابط ویژه ایالات متحده ـ اسرائیل و سیاست خاورمیانه ای دولت باراک اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود فرازونشیب های موجود در روابط اسرائیل و ایالات متحده در شش دهة اخیر، ایالات متحده از زمان شناسایی اسرائیل تا به حال به عنوان مهم ترین متحد و پشتیبان اسرائیل در سطوح مختلف، در کنار این کشور بوده و تا آنجا پیش رفته که منافع متقابل این دو در شکل روابط ویژه نمود یافته است و تمام رؤسای جمهوری امریکا اعم از دموکرات یا جمهوری خواه تعهدات همه جانبه ای را در قبال امنیت اسرائیل پذیرفته اند. شکل گیری چنین رابطة ویژه ای باعث شده تا در پیوند راهبردی دو کشور تغییر آن چنانی حاصل نشود. اسرائیل برای امریکا سرمایه ای استراتژیک محسوب می شود. نقش گروه های متنفذ و قدرتمند یهودی امریکا، منافع متقابل طرفین، وجود ارزش ها و نگرش های مشترک و تأثیر ساختارها، نهادها و سازوکارهای همسان بر رویکردهای سیاست داخلی و خارجی دو کشور و همین طور سیاست ابهام هسته ای اسرائیل ازجمله عواملی هستند که در تقویت این روابط و ایجاد تفاهم بین دو کشور نقشی اساسی ایفا می کنند. باراک اوباما، رئیس جمهور کنونی ایالات متحده نیز ضمن حمایت خود از اسرائیل یادآور شده که در اتحاد دو کشور خللی وارد نخواهد شد. این مقاله روابط ویژة ایالات متحده ـ اسرائیل و سیاست خاورمیانه ای دولت باراک اوباما را مورد بررسی قرار داده و بر تحکیم و تداوم رابطة ویژه دو کشور در آینده نیز تأکید می کند.
استراتژی دفاعی ایالات متحده آمریکا پس از 11 سپتامبر
حملات 11 سپتامبر ، به دولت آمریکا نشان داد که محیط استراتژیک جهانی با تغییرات ژرفی روبرو بوده و تهدیدات جدیدی در عرصه بین المللی ظهور کرده است . بازیگران دیگری وارد عرصه شده اند که ویژگی های دولت ملی را ندارند و مقابله با تهدیدات استراتژی های قبلی در این حوزه نیز چندان کارا نیست . آمریکا برای مقابله با تهدیدات جدید و تامین اهداف و منافع ملی خود ، ناگزیر به تغییر در استراتژی دفاعی است . این تغییر در حوزه ها و ابعاد گوناگون صورت گرفت . محیط امنیتی و بازیگران آن مورد بررسی قرار گرفتند ...
تحلیل جایگاه نفت در تهاجم آمریکا به عراق
مقاله حاضر با استناد به شواهد آشکار و پنهان نشان می دهد که در تهاجم آمریکا به عراق ، نفت از اهمیت کلیدی برخوردار است . در واقع و طبق تبلیغات گسترده جنگ آمریکا با عراق به منظور حذف صدام حسین از حاکمیت صورت گرفت ، اما مستندات مختلف و نیز ادامه اشغالگری آمریکا همگی دلالت بر اهمیت اهداف بیان نشده و پشت پرده ایالات متحده در عراق دارند . در میان این اهداف ، مساله نفت از ابتدا مورد توجه تحلیلگران اقتصاد سیاسی بین الملل قرار داشته است . این مقاله خاطر نشان می سازد که عراق پس از عربستان سعودی از جهت ذخایر کشف شده نفت دارای مقام دوم جهانی است و می تواند نقش کلیدی در استراتژی انرژی ایالات متحده برای حل مسئله وابستگی رو به تزاید آمریکا به نفت و نیز تحت فشار قرار دادن کشورهای وابسته به نفت مانند اعضای اوپک ، روسیه و سایرین داشته باشد . همچنین شواهد حاکی از آن است که آمریکا با تسلط بر نفت عراق خواهد توانست به استیلای دلار در اقتصاد جهانی نفت تداوم بخشد .
نشانه ها و فرایندهای سیاست خارجی اوباما ١٠-٢٠٠٩(مقاله علمی وزارت علوم)
سیاست خارجی اوباما را می توان تابعی از نیازها و ضرورت های ساختاری در ایالات متحده دانست. طی سال های ٦-٢٠٠٢، زمینه برای نقد الگوهای رفتاری جورج بوش در ساختار سیاسی امریکا به وجود آمد. ساخت های بوروکراتیک و نخبگان سیاسی امریکا به این جمع بندی رسیدند که چنین فرایندی، مخاطرات امنیتی فراگیری را برای امریکا ایجاد خواهد کرد. سیاست تغییر امریکا در چنین فرایندی سازماندهی شد؛ اما در عمل با دگرگونی های مشهود و قابل توجهی روبه رو گردید. در این مقاله تلاش می شود تا عوامل به قدرت رسیدن اوباما در دو سطح داخلی و بین المللی مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، شاخص های سیاست تغییر، تبیین شده و درنهایت پیامد آن در رفتار سیاسی و سیاست خارجی اوباما مورد بررسی قرار می گیرد. تبیین این موضوع براساس رهیافت ساختارگرایی در جامعه امریکا انجام می گیرد؛ بنابراین فرایندهای برگشت پذیر در سیاست خارجی اوباما را می توان تحت تأثیر مؤلفه های ساختاری و بوروکراتیک در جامعه امریکا دانست. در چنین شرایطی، نقش مقامات اجرایی تصمیم گیرنده کاهش می یابد.
نزدیکی انتخابی مذهب ، مردم و حکومت در امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
مذهب در آمریکا دارای ماهیت اجتماعی است. ارزشهای مذهبی از همسویی و تطابق با باورهای مدنی در جامعه آمریکا برخوردار هستند. به جهت وجود این واقعیت است که مذهب از شان سیاسی بالایی در ایالات متحده امریکا برخوردار است. این شان برآمده از عملکرد اجتماعی مذهب و ویژگی های زمینی آن است. سرمایه اجتماعی که در چارچوب آن شهروندان آمریکایی به وظایف و تعهدات اجتماعی خود عمل می کنند به شدت متاثر از باورهای مذهبی می باشد. به همین روی است که شاهد وجود یک مثلث سه وجهی در جامعه آمریکا می باشیم که اضلاع آن شهروندان، حکومت.
از آرتور شلزینگر تا چارلز کراتهمر: دگردیسی مفهومی در سیاست خارجی امریکا (2000-1945)(مقاله علمی وزارت علوم)
درهم فروریزی دیوار در قلب اروپا، دگرگونی تئوریک در سیاست خارجی امریکا را گریزناپذیر ساخت. اجماع لیبرال که در چهارچوب مرجع بودن لیبرال ها در حیات بخشیدن به سیاست جهانی امریکا بود، از هم گسیخت. آنچه به لیبرال ها مشروعیت برای رهبری روشنفکرانه در قلمرو سیاست خارجی اعطا کرده بود، تاکید آنها بر مبارزه بر علیه کمونیسم و ارتقاء امریکا در مقام رهبری جهان بود. توجیه تاریخی ـ فلسفی مرکز حیاتی را تاریخدان امریکا آرتور شلزینگر فراهم آورد. مرکز حیاتی نقشه راه دوران جنگ سرد تصمیم گیرندگان امریکایی بود. به دنبال پایان جنگ سرد- لیبرال ها به عنوان مرکز ثقل حیات سیاسی امریکا- با توجه به ویژگی های داخلی و شرایط بین المللی به حاشیه رانده شدند و به جای آن خط مشی تک قطبی، با تاکید بر سیاست خارجی تهاجمی و ملی گرا ، به صحنه آمد. چارلز کراتهمر به توجیه فلسفی و تئوریک درخصوص اینکه امریکا در صحنه جهانی دارای ماموریت است، حیات داد. تغییر در مبانی فکری سیاست خارجی از لیبرالیسم قدرت نواز به محافظه کاری ایده نواز، به یک واقعیت تبدیل گشت. مرکز حیاتی دوران جنگ سرد مبتنی به دفاع از منافع ملی در صورت لزوم با استفاده از قدرت نظامی بود. لحظه تک قطبی مبتنی بر تاکید به باورها و اعتبار فزاینده قدرت و ماهیت جهانی میراث امریکاست.
هویت و امنیت اسلام و مسلمانان در امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع اسلام در امریکا و تأثیرگذاری آن و حتی تأثیرپذیری از محیط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از جمله مسائلی است که از گذشته تاکنون مورد توجه قرار داشته است. برخی، تأثیر اسلام را تهدید یا فرصت صِرف و مطلق معرفی کرده و عده ای نیز آن را تهدید و فرصت هم زمان و مرکب مطرح بر لزوم ملت سازی و فرهنگ سازی در میان مهاجران مسلمان و فرزندان آنها که به صورت اتباع و شهروندان درمی آیند، دانسته اند. فرایند تبدیل و تغییر اسلام از یک دین و مکتب جهان شمول و فراگیر به یک رویکرد مذهب مدنی با راهبرد و رویکرد مُشت باز، آغاز می شود. مسلمانان مهاجر و مقیم، باید مشت خویش را باز نموده و امریکایی شوند در غیر این صورت در قالب تهدید محض و یا فرصت آمیخته با تهدید جدی، مواجه و معرفی می شوند. اساس مطالعة ایالات متحده امریکا و امریکاشناسی در همین مفهوم مشتِ باز نهفته است. در واقع این باز کردن مشت ها و باز ماندن آنها و در پی آن، مشت شدن و مشت کردن فضای باز فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در امریکا روایت اصلی تبیین، تحلیل و توصیه در مورد جایگاه حضور اسلام و مسلمانان در امریکاست. در این مقاله به این رابطة متقابل مشت باز کردن و مشت کردن فضای باز، پرداخته خواهد شد.
چرخش در سیاست خارجی ایالات متحده و حمله به عراق: زمینههای گفتمانی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
بسیاری بر آنند که حمله آمریکا به عراق سرفصل نوینی در روابط بینالملل و همچنین سیاست خارجی ایالات متحده محسوب میشود. این حمله نمودی است از تغییر در سیاست خارجی ایالات متحده از یک سیاست مبتنی بر «هژمونیجویی» به یک سیاست «امپراتوریجویانه». بهرغم اینکه سیاست ایالات متحده با واکنش منفی زیادی در سطح جهان روبهرو شد، اما در داخل ایالات متحده، حداقل تا مدتی، از آن استقبال میشد. آنچه در اینجا حائز اهمیت است این نکته میباشد که چگونه چنین چرخشی در چارچوب سیاستگذاری خارجی ایالات متحده امکانپذیر شد. این مقاله تلاشی است برای نشان دادن چگونگی تکوین این سیاست در بستر گفتمانی مناسب در داخل آمریکا. استدلال اصلی آن نیز این است که از به هم پیوندخوردن موفقیتآمیز چند گفتمان این بستر مناسب گفتمانی فراهم شد. اینها از یک سو شامل چند گفتمان بنیادی سیاست خارجی آمریکا یعنی لیبرالیسم، استثناگرایی، و گفتمان امنیت ملی هستند که زمینه شکلگیری گفتمان جدید امپراتوری را برساختند و از سوی دیگر گفتمان امنیتسازی که عراق را به عنوان آماج اصلی عمل در چارچوب این گفتمان نوین به هدفی مشروع تبدیل کرد. با وجود این، وجود گفتمانها و خرده گفتمانهای بدیل می تواند بهرغم این تغییرات، راه را برای مقاومت در برابر تداوم سیاست جدید هموار سازد.
مبارزات انتخاباتی امریکا: سه شنبه بزرگ و جذب رای
انتخاب رییس جمهوری امریکا از لحاظ واقعیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به شدت متاثر از «مبارزات انتخاباتی» است. کاندیداهای حزبی تنها در صورتی موفق می شوند که در طول مبارزات انتخاباتی بتوانند نخست، پای گاه حزبی خود را یک پارچه نگه دارند؛ دوم، در جذب بخشی از رای دهندگان حزب مقابل توفیق حاصل کنند؛ و سوم، شاید از همه مهم تر، این که بتوانند اکثریت وسیع رای دهندگان مستقل را به سوی خود جلب کنند. مبارزات انتخاباتی است که ظرفیت های سازمان دهی، ماهیت دستورکار، اولویت موضوعات و شیوه مدیریتی هر کاندیدا را مشخص می سازد. در عین حال، پیروزی در انتخابات نیازمند بهینه سازی سازوکارها و ساختارهای انتخاباتی است. در این جا است که متوجه می شویم چرا سه شنبه بزرگ از چنین نقش قاطعی در مشخص ساختن این که کدامین کاندیدا یا کاندیداها از دو حزب دمکرات و جمهوری خواه شانس بالاتری برای دستیابی به کاندیداتوری حزب خود در مبارزات عمومی برخوردار هستند.
میراث جرج بوش در خاورمیانه و چالش پیش روی باراک اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله پس از بررسی علل و اهداف طرح خاورمیانه ای جرج بوش به اثرات عملی سیاست های وی در طی هشت سال گذشته خواهد پرداخت. سپس تحلیلی از سه معضل سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه – عراق، ایران، و لبنان - ارائه خواهد کرد. آنگاه مواضع اعلامی باراک اوباما را درباره خاورمیانه و نیز جهت گیری احتمالی او را در قبال بحران های فوق بررسی خواهد کرد. پیش بینی این مقاله آن است که سیاست خاورمیانه ای اوباما بازگشت به سیاست کلی دموکرات ها و به خصوص بیل کلینتن، خواهد بود. این مقاله مدعی است حل هر سه بحران جز با مذاکره مستقیم و بدون پیش شرط با ایران امکان پذیر نیست.
انتخابات امریکا، پدیده ای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
رای دادن به عنوان یک فعالیت سیاسی در خلاء حادث نمیشود. پدیده سیاسی رأی دادن به شدت و متأثر از مولفههای اقتصادی، اجتماعی و شخصیتی میباشد. به همین روی ضرورتی جز این نیست که با توجه به مؤلفههای حاکم در علم اقتصاد، شاخصهای معتبر در علمجامعهشناسی و معیارهای مطرح در علم روانشناسی به تحلیل عمل سیاسی رأی دادن پرداخت. این امکان وجود ندارد که بتوان به درکی همهگیر از اقدام سیاسی رأی دادن در قلمرو انتخابات موفق شد مگر اینکه توجه معطوف به تأثیرگذاری متقابل زمینههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی نگردد. الگوهای جامعهشناسی، الگوهای اقتصادی و الگوهای روانشناسی کمک میکنند که محیط انتخاباتی و الگوی سیاسی رأی دادن قابل ارزیابی شود. رأی دهنده در همان حال که از پیشینهی اجتماعی و وابستگیهای احساسی خود اثر میپذیرد نگرشی منفعتطلبانه هم به انتخابات و هم رأی خود دارد. این عوامل، گو اینکه قدرت اثرگذاری شان متفاوت است، اما نقش اساسی در حیات دادن به یک تحلیل منطقی از چرایی اقدام رأیدهنده به رأی به سوی یک کاندیدای خاص دارد.