سرمایه اجتماعی در چند دهه اخیر به عنوان یکی از مهمترین مباحث در میان اندیشمندان شاخه های مختلف علوم اجتماعی و انسانی مطرح شده است . سنجش تاثیرات سرمایه اجتماعی بر جنبههای مختلف زندگی ، از بهداشت و سلامت تا حاکمیت و جامعه مدنی ، موضوعاتی هستند که دلمشغولی بسیاری را ایجاد نموده اند . این نوشتار با واکاوی و بهره گیری از تئوریها و مدلهای مطرح شده در رابطه با سرمایه اجتماعی و موضوعات مختلف ، درصدد برآمد تا به ارائه مدلی نو به برقراری پیوند میان سرمایه اجتماعی و دموکراسی دست یازد ...
هدف این تحقیق سنجش رابطه هزینه های اجتماعی مبادله با کنش اقتصادی نامولد است. چارچوب نظری تحقیق ق را نظریه های نهادگرایان جدید و به خصوص نظریه داگلاس نورث تشکیل می دهد. نهادها، قوانین رسمی، غیر رسمی و قواعد بازی در هر جامعه ای هستند که نااطمینانی در مبادله را کاهش می دهند. پژوهش حاضر به روش پیمایش و نمونه گیری، به صورت ترکیبی (مطبق و تصادفی ساده) از بین کارآفرینان استان همدان به تعداد 370 نفر صورت گرفته است. تحلیل مدل معادله ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس انجام شد که طی آن شاخص برازش مطلق (کای اسکوئر بهنجار) به مقدار 71/4CMIN/DF= به همراه سایر شاخص های مدل، مورد تأیید می باشد. ضریب استاندارد به دست آمده نشان می دهد که با ثابت فرض کردن سایر متغیرها به طور متوسط مؤلفه های هزینه مبادله مورد نظر این تحقیق به میزان 49/0 بر روی کارآفرینی نامولد تأثیرگذار است. یافته ها حاکی از آن است که با بالارفتن هزینه های مبادله، کارآفرینان از حوزه کارآفرینی مولد خارج شده و به سمت کارآفرینی نامولد گرایش پیدا می کنند. از دیگر نتایج مهم تحقیق می توان به معنی داری احساس امنیت اقتصادی، سرمایه اجتماعی، اعتماد عام، اعتماد بین شخصی، مشارکت اجتماعی، همیاری، خاص گرایی، ثبات قوانین و بخشنامه ها، دخالت دولت در اقتصاد، حسن اجرای قراردادها و تضمین حقوق مالکیت با کارآفرینی نامولد اشاره کرد. همچنین قدرت تبیین مدل نشان می دهد 30درصد از واریانس کارآفرینی نامولد ناشی از متغیرهای موجود در مدل است
در این نوشتار ، جنبه های مختلف تحول در شکل گیری اقتصاد سیاسی در ایران مورد بررسی قرار می گیرد . نویسنده با توجه به اهمیت موضوع ، به تجزیه و تحلیل رئوس نظری و عملی بحث پرداخته و رهیافت انتخاب عقلانی را در این حوزه مورد آزمون قرار می دهد . برای آزمون این فرضیه ، نویسنده تمامی عوامل و عناصر مؤثر در چرخه فرآیند سیاسی و اقتصادی در ایران از جمله نقش اقشار آسیب پذیر را بررسی کرده است . از نگاه نویسنده ، تاکید بر این رهیافت همه جانبه نگر یا فراگیر می تواند به نظریه پردازان در تجزیه و تحلیل بهتر اقدامات دولت ایران در اجرای سند چشم انداز بیست ساله توسعه اقتصادی ایران در آینده کمک شایانی نماید .
اکثر استراتژیست ها بر این باورند که احتمال بروز یک جنگ تمام عیار میان قدرت های بزرگ در نظام بین الملل کنونی ناچیز است، ولی درعین حال، انرژی و تأمین امنیت آن هنوز از معدود حوزه هایی است که ظرفیت آن را دارد که جنگی عمده بر سر آن روی دهد. این امر از آن جهت اهمیت دارد که هشدار نزدیک شدن به قله نفت هر روز جدی تر می شود. این هشدار خبر از آن می دهد که چیزی به پایان عصر نفت نمانده است. این مقاله ضمن تبیین مفهوم قله نفت و بررسی میزان جدی بودن آن، ابعاد و پیامدهای پایان عصر نفت را روشن می سازد.
تحولات عرصه بین الملل، امروزه پیوند میان سیاست خارجی و اقتصاد را امری اجتناب ناپذیر ساخته است؛ به طوری که داشتن اقتصادی پویا و جهانی بدون اعمال سیاست خارجی فعال، تعاملی و اثرگذار، امری محال است. در این میان، بحث انرژی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های اقتصاد جهانی، دارای جایگاه خاصی است، به ویژه برای ایران که ضمن داشتن سابقة پر فراز و نشیب در رابطة نفت و سیاست، یکی از تولیدکنندگان اصلی نفت و گاز جهان نیز به شمار می رود. ازاین رو، این نوشتار ضمن بررسی رویکردهای مختلف در عرصة انرژی (شامل دیدگاه های ابزاری، مصرفی، امنیتی و توسعه ای) و مطالعة جایگاه نفت در حوزة سیاست خارجی، به برخی نکات کلیدی در پیوند نفت و سیاست خارجی می پردازد و بر نقش تعیین کنندة دستگاه سیاست خارجی کشور در حفظ ظرفیت های انرژی برای بهبود شرایط اقتصادی ایران از طریق تقویت تعاملات بین المللی تأکید می کند.