فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲٬۷۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشته، معرفی برنامه ریزی هسته ای به عنوان یک نوع برنامه ریزی کاربردی به برنامه ریزان شهری است و تأکید بر اینکه برنامه ریزان توسعه شهری جهت تحقق توسعه پایدار شهری باید در هرکدام از ابعاد توسعه پایدار شهری اقدام به انتخاب یک سری پروگرام های هسته ای در قالب یک تفکر استراتژیک سیستمی بنمایند. توسعه پایدار در بردارنده کارایی اقتصادی، برابری اجتماعی، پایداری اکولوژیکی و شکل جدیدی از حکمرانی است که تحرک و مشارکت اجتماعی تمامی ذی نفعان را در جامعه در فرایند تصمیم گیری تشویق میکند. نظر به اینکه برنامه ریزی جامع توسعه عملاً ناموفق بوده است، چرا که در عمل امکان حل همه مشکلات در یک بازه زمانی ممکن نیست، لذا در سطح عملیاتی به جای برنامهریزی جامع توسعه، برنامه ریزی هسته ای خط دهنده توصیه می شود. در راستای نیل به توسعه پایدار شهری نیز توصیه میگردد که این نوع برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد. عطف به چشم انداز توسعه شهر تهران و برخورداری از نگاه جامع نگر و استراتژیک می بایست مبتنی بر برنامه ریزی هسته ای، هسته های کلیدی در حوزه های مختلف توسعه پایدار شهری و در حوزه کالبدی و فضایی تعریف و پروگرام های اجرایی آنها تدوین گردد. به عبارت دیگر در این نوشته، انتخاب پروگرام های هسته ای هم به صورت ""موضوعی"" (نظیر پروگرام ویژه توانمندسازی فقرای شهر تهران) و هم به صورت ""مکانی"" (انتخاب برج میلاد به عنوان یک هسته گردشگری و برنامه ریزی برای تبدیل آن به یک برند شهری و نماد ملی) در قالب چشم انداز توسعه شهر تهران مورد تأکید قرار گرفته است.
نسبت انقلاب اسلامی ایران با بیداری اسلامی: وجوه تشابه و تمایز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال1357، نقطه عطف تاریخی و سرآغاز دوران جدیدی در تاریخ جهان است. این انقلاب، پایان دهنده دوران فرودستی و تحقیر شرق و دنیای اسلام در برابر استعمار و سلطه گری غرب و آغازگر عصر بیداری، خودباوری و بازگشت به خویشتن اسلامی مسلمانان بوده است. این نوشتار معتقد است که خیزش های انقلابی موسوم به «بیداری اسلامی» با الگو قرار دادن انقلاب اسلامی ایران و یک هم ذات پنداری، در راستای شکل گیری یک خاورمیانه جدید با محوریت ایران اسلامی قرار دارد که در جهت ایفای نقش طبیعی خود به عنوان «بهترین امت» تلاش میکند. مکتوب حاضر به دنبال اثبات این فرضیه است که بارزترین مشخصه مشترک در میان مجموعه خیزش های به هم پیوسته و دنباله وار جاری در خاورمیانه و شمال آفریقا، ظهور و نقش آفرینی انقلاب اسلامی بوده است.
مصر، بیداری اسلامی و الگوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با تأکید بر مصر به عنوان دروازه تحولات جهان عرب، تحولات منطقه در سال 2011 را موج جدیدی از بیداری اسلامی میشمرد. جهان اسلام برای بیش از دو قرن، شاهد یک بحران طولانی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روحی بوده است. میان بحران های اجتماعی و ظهور انواع جنبش های دینی رابطه علّی و معلولی وجود دارد. بحران اقتصادی که ناشی از سوء مدیریت نخبگان حاکم بوده است، میتواند به همراه دیگر عناصر بحران (بحران هویت، مشروعیت و فرهنگ) به اسلام سیاسی به عنوان جایگزینی مطمئن میدان دهد. مردم مصر همچون ایرانِ قبل از انقلاب تجربه ناموفق روی کار آمدن ناسیونالیسم و حاکمیت لیبرالی وابسته به ابرقدرت ها با داشتن روابط بسیار حسنه با اسرائیل را به خود دیده اند. از این رو، بازگشت به هویت دینی و ارائه نظمی جدید مبتنی بر اسلام با الهام از الگوی ایران بهترین جایگزین برای حاکمیت سیاسی در مصر به شمار میآید.
تأثیر ژئومورفولوژی زاگرس جنوبی بر پدافند غیر عامل در منطقه شمال تنگه هرمز ( با تاکید برمکان یابی مراکز ثقل جمعیتی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقة خاورمیانه و حضور مداوم تهدیدات خارجی، اتخاذ تمهیدات مختلف در حفظ و حراست از مراکز ثقل جمعیتی(شهرها) کشور ضروری است. یکی از اقداماتی که می تواند مانع بروز آسیب پذیری های داخلی بشود، اقدامات پدافند غیر عامل است که یکی از اصول مهم آن مکان یابی صحیح است. با انجام مکان یابی صحیح مراکز ثقل جمعیتی (شهرها) که در آنها انبوه زیادی از جمعیت کشور و همچنین مراکز ثقل (مراکز حیاتی، حساس و مهم) را در خود جای داده است، می توان در موقع بروز تهدیدات، به ویژه تهدیدات نظامی، از بروز تلفات انسانی و خسارات مالی فراوان جلوگیری کرد. زاگرس جنوبی و شمال تنگه هرمز از لحاظ ژئومورفولوژی دارای چین ها ی فشرده شده، شکستگی ها و گسل های زیادی است. این ویژگی طبیعی سبب ایجاد مکان های مناسب با رویکرد پدافند غیرعامل برای استقرار مراکز جمعیتی می شود. در این پژوهش سعی می شود مناطق مطلوب برای استقرار مراکز ثقل جمعیتی شناسایی و مکان های شهرهای موجود نیز از نظر انطباق با معیارهای ژئومورفولوژیک در منطقه شمال تنگه هرمز در بخش زاگرس جنوبی بررسی شود. نتایج نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه، قابلیت های ژئومورفولوژیکی مناسبی (شیب، ارتفاع، جهت شیب، لیتولوژی، دلتاها) برای پدافند غیرعامل دارد. با توجه به بررسی و تحلیل داده ها در محیط نرم افزار GIS مشخص شد که منطقة مورد مطالعه: الف) دارای مکان های مساعد برای استقرار مراکز جمعیتی است؛ ب) از خط ساحلی به سمت عمق منطقه (شمال)، شرایط بهتر می شود؛ ج) در حال حاضر مکان گزینی بیشتر شهرها متناسب با اصول پدافند غیرعامل نیست.
تحلیل عوامل مرتبط با اعتماد سیاسی دانشجویان (پیمایشی در میان دانشجویان دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
:اعتماد به عنوان پایه و اساس تعاملات و روابط اجتماعی، خاصه در روابط بین مردم و حکومت اهمیت بسیاری دارد. نتایج مطالعات انجام شده در سطح کشور حاکی از این است که میزان اعتماد سیاسی از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون پیوسته یکسان نبوده است. این دسته از مطالعات، عوامل متفاوتی را برای این وضعیت برشمرده اند. این مطالعات به دانشجویان به عنوان کنشگران فعال سیاسی کمتر توجه داشته اند. این پژوهش سعی دارد تا با بهره گیری از روش پیمایش، عواملی را که با اعتماد سیاسی دانشجویان دانشگاه شیراز در ارتباط است، مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق سعی شد تا با استفاده از نظریه اینگلهارت تأثیر متغیرهای سرمایه اجتماعی، دینداری، رضایت از زندگی، استفاده از رسانه ها و ساختارهای فوق فرهنگی بر اعتماد سیاسی دانشجویان بررسی شود. در این تحقیق نظام سیاسی، کنشگران و نهادهای سیاسی به عنوان ابعاد اعتماد سیاسی در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تنها 7/26 درصد از افراد دارای اعتماد سیاسی پایین هستند، و 3/56 درصد از افراد دارای اعتماد سیاسی متوسط و 17 درصد از افراد دارای اعتماد سیاسی بالا می باشند و اعتماد به نظام سیاسی بیش از اعتماد به نهادها و کنشگران سیاسی است. بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام می توان گفت که از بین متغیرهای وارد شده در رگرسیون چندمتغیره به ترتیب متغیرهای دینداری، استفاده از رسانه های داخلی، استفاده از رسانه های خارجی، عضویت در گروه های سیاسی ـ دینی، رضایت از زندگی، مذهب (شیعه) و عضویت در گروه های فرهنگی، باقی ماندند که در مجموع 1/47 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند. متغیر سرمایه اجتماعی درون گروهی رابطه مثبت معناداری با اعتماد سیاسی دارد ولی میزان درآمد دارای رابطه منفی معنادار با اعتماد سیاسی است. همچنین رابطه بین متغیرهای سطح تحصیلات و قومیت با اعتماد سیاسی معنادار شد.
ورزش و سیاست هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل ورزش و سیاست در عصر جدید به یکی از موضوعات مهم تبدیل شده است و حکومت ها می-کوشند تا ازظرفیت های آن به بهانه هایی مختلف بهره گیرند. مهم ترین کارویژه سیاسی ورزش به ویژه ورزش فوتبال کنترل و جهت دهی به افکار عمومی، نشان دادن چهره ای کارآمد از دولت و در نهایت ملت سازی است. اما فوتبال تنها مورد استفاده دولت های ملی نبوده بلکه گروه های اقلیت و اقوام نیز می کوشند تا از پتانسیل بالای این ورزش در جهت نشان دادن مخالفت خود با دولت ها و یا تقویت همگرایی قومی خود بهره بگیرند. دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در مواردی از ظرفیت فوتبال ملی برای تقویت همگرایی و هویت ملی بهره گرفته است.
این مقاله می کوشد تا تحلیلی نظری بر رابطه ورزش و سیاست ارایه نماید و در پایان تیم تراکتورسازی را بر اساس برخی شعارها و گفتارهای هواداران سیاسی-ورزشی آن بررسی نماید و برآنیم که جریان نژادگرای پان ترک درصدد بهره گیری از فوتبال باشگاهی در جهت ایجاد تعریفی از هویت آذری به مثابه «هویت مقاومت» است و آن را در مقابل هویت ملی ایرانی قرار می دهد.
شاخص های توسعة انسانی و فرهنگ سیاسی دموکراتیک (تحلیل ثانویة داده های پیمایش ارزش های جهانی برای استان های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن تاریخ توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن دیدگاه های نظری توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات سیاسی
اهمیت نقش ارزش های توده در گذار به دموکراسی در سال های اخیر برجستگی خاصی یافته است. اگرچه دیرینه شناسی مفهومی حکایت از تأکید اندیشمندانی مانند ارسطو و افلاطون بر اهمیت نقش ارزش های شهروندان در سیاست دارد، اما در دهه های اخیر و به طور خاص با مطالعة «فرهنگ مدنی« آلموند و وربا بود که توجهات بیش از پیش به این سو رهنمون شد. مطالعة حاضر نیز در همان راستا، البته با طرح نظریات و تجربیات نو، دربارة ارزش ها انجام گرفته است.
داده های مورد استفاده برای آزمون فرضیة اصلی تحقیق از مجموعه داده های پیمایش جهانی ارزش ها (WVS)، موج پیمایش سال های 2005 تا 2008 اخذ شده است. این پیمایش در ایران در سال 2007 با 2667 نمونة آماری به انجام رسیده است. در این مجموعه داده ها استان محل سکونت پاسخگو در یکی از متغیرهای آن ثبت شده است. لذا امکان مقایسة میزان ارزش هایرهایی بخش پاسخگویان به تفکیک استانی مهیا شده است. در این پژوهش استان هایی که تعداد نمونة آن ها در مجموعه داده ها زیر 40 نفر بود حذف شدند. در جریان این امر استان های ایلام، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، سمنان، کهکیلویه و بویراحمد و یزد از مجموع 30 استان موجود در مجموعه داده ها حذف شدند و استان های خراسان جنوبی و شمالی نیز به لحاظ آنکه داده های توسعة انسانی آن ها در سال 1384 (سال نزدیک به پیمایش WVS) به تفکیک در دسترس نبود، با استان خراسان رضوی ادغام شد و در کل با نام استان خراسان در تحلیل ها آمده است. همچنین داده های مربوط به استان های کردستان، کرمانشاه و زنجان در مجموعه داده های پیمایش جهانی ارزش ها WVS نیز دارای نواقصی بود که از تحلیل های ما حذف گردید. لذا تحلیل نوشتار حاضر مبتنی بر 21 استان از مجموع استان های ایران بوده و با در نظر گرفتن استان های خراسان جنوبی و شمالی که داده های آن ها در استان خراسان رضوی ادغام شده اند در مجموع تحلیل ها مبتنی بر 19 استان باقی مانده خواهد بود. نتایج حاکی از ارتباط معنی دار میان وضعیت شاخص توسعة انسانی (HDI) و زیرمجموعه های آن یعنی درآمد سرانه، امید به زندگی و سطح آموزش با ارزش های رهایی بخش یعنی نوع دموکراتیک فرهنگ سیاسی است. یافته ها همچنین نشان از آن دارند که شاخص توسعة انسانی به تنهایی بیش از 2/28 درصد از واریانس گونة دموکراتیک فرهنگ سیاسی در استان های ایران را تبیین می کند.
بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی به عنوان یکی از انواع مشارکت، از شاخص های توسعه اجتماعی و سیاسی در کشورها به شمار می رود. یکی از گروه های عمده جامعه که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ضروری به نظر می رسد، دانشجویان می باشند. مشارکت سیاسی دانشجویان که بزرگترین گروه جمعیتی در کشورهای در حال توسعه و مسئولان اداره جامعه در آینده محسوب می شوند، اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف از نگارش این مقاله بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان در دانشگاه اصفهان می باشد. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، روش پیمایشی می باشد. این مطالعه بر روی 188 نفر از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان صورت گرفته است؛ برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استفاده شده است که اعتبار آن، به روش صوری، و پایایی آن، به کمک آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده است و داده ها از طریق نرم افزار SPSS تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شدند. با تقسیم سرمایه اجتماعی به سه متغیر (اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و شبکه های اجتماعی)، به همراه در نظر گرفتن دو وجه از مشارکت سیاسی یعنی عوامل روان شناختی– نگرشی و شیوه مشارکت (رسمی یا غیر رسمی)، مشاهده می شود که همبستگی های معناداری میان ابعاد سرمایه اجتماعی و میزان مشارکت سیاسی پاسخگویان وجود دارد.
بازتاب انقلاب اسلامی برجنبش اخوان المسلمین سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، دارای پیامدهای زیادی درسطح داخلی، منطقه ای و بین المللی بوده که از جمله آنها میتوان تأثیرگذاری بر جنبش های اسلامی و احیای مجدد در روحیه اسلام گرایی را نام برد. نقطه اوج این تأثیر را میتوان در گسترش موج بیداری اسلامی در بیش از یک سال گذشته در برخی از کشورهای اسلامی آفریقا و خاورمیانه مشاهده کرد. در این مقاله سعی بر آن است تا با تجزیه و تحلیل روند شکل گیری و اصول و اقدامات جنبش اخوان المسلمین سوریه به بررسی و تحلیل تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر این جنبش پرداخته شود.
تأثیر جهانی شدن سرمایه بر جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با استفاده از مکتب ایتالیایی روابط بین الملل (نظریه نئوگرامشین)، جهانیشدن سرمایه و کارکرد فرهنگی سرمایه را بررسی و با استفاده از مفهوم هژمونی و عناصر مفهومی مرتبط با آن، مانند طبقه سرمایه دار فراملی، بلوک تاریخی، جامعه مدنی جهانی، کارگزاران انتقال فرهنگی و بین المللی شدن دولت، مفهوم جنگ نرم بر ضد جمهوری اسلامی ایران را تبیین میکند. پرسش اصلی این مقاله این است که مبانی و ابزارهای جنگ نرم بر ضد جمهوری اسلامی ایران بر چه اصول و شیوه هایی پایه ریزی شده اند؟ فرضیه اصلی این است که جهانیشدن سرمایه با به کارگیری ابزارهای رسانه ای و فرهنگی و تأثیر بر آنها در راستای زوال فرهنگ های غیرموافق با لیبرال دموکراسی، مبانی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را به منظور ایجاد حلقه های تهدید نرم تحت تأثیر قرار میدهد.
نسبت شناسی «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» و «عدالت» با تأکید بر عدالت سازمانی
حوزه های تخصصی:
دست یافتن به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت مستلزم تحقق مقدمات و ملزوماتی است که در کانون این مقدمات، تولید ادبیات متقن علمی و نظریه پردازی عالمانه قرار دارد. نظریه پردازی ایده آل جهت تحقق این مهم نیز جز در بستر بازخوانی ادبیات موجود و بهره گیری از متون دینی در تمام حوزه ها جهت شناسایی شاخصها و به بوته آزمایش نهادن آن ها میسر نخواهد شد. بر این اساس در مقالة حاضر ضمن تشریح دلایل تفاوت الگوهای مورد استفاده کشورها جهت دستیابی به توسعه، مفهوم الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت مورد بررسی قرار گرفت و ضمن بازخوانی مفهوم عدالت، به تبیین جایگاه آن در الگو پرداخته شد. همچنین در نسبت شناسی و رابطه میان عدالت و الگو نیز با توجه به تحلیل ماهیت این دو، این نتیجه حاصل شد که نیل به عدالت در واقع خود ترجمانی دیگر از پیشرفت است و عدالت با نگاهی کیفی به پیشرفت سازگاری دارد و رویکرد به پیشرفت بدون لحاظ عدالت میسر نمی شود و به دست نمی آید. لذا عدالت در کانون الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، جانمایی شد.
در بازخوانی عدالت سازمانی نیز دو رویکرد، مبتنی بر نوع واحد مطالعه (سازمان و وظایف مدیر) مورد استفاده قرار گرفت که از مقایسه میان ابعاد عدالت سازمانی و عدالت در وظایف مدیر، 16 وضعیت شناسایی شد. در پایان نیز با بهره گیری از استدلالی سه سطحی، این نتیجه حاصل شد که نقش «عدالت مراودهای» در نسبتشناسی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و عدالت سازمانی، پر رنگ تر و متمایزتر از سایر ابعاد می باشد.
بازبینی و سنجش نیات تهاجمی و تهدیدات امنیتی آمریکا بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از بازبینی و سنجش نیات تهاجمی و تهدیدات امنیتی در رفتار ایالات متحده بر ضد جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه استفن والت، بیشتر بر نیات تهاجمی به ویژه مؤلفه «دکترین امنیت ملی» تأکید میکند و با اشاره به برخی ویژگیهای آن، میکوشد تا با دسته بندی رویکردهای مختلف در زمینه امنیت ملی ج.ا.ا، برخی ابهامات این مفهوم را برطرف کند. فرضیه این است که ماهیت تهدیدات آمریکا نه تنها نظامی، بلکه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی (استراتژی جنگ کم شدت) است و پاسخ ها نیز صرفاً نظامی نیستند.
تحلیل و بررسی مؤلفه های اومانیسم در جریان تهاجم فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی آلمان در ژئوپلیتیک نوین بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی فهم پیچیدگی های سیاست خارجی آلمان در محیط ژئوپلیتیکی نوین بین المللی است. کمتر تحلیل گری وجود دارد که به آلمان به عنوان غول صنعت و اقتصاد باور نداشته باشد. بااین حال، به نظر می رسد که ردپای این غول در عرصة سیاست بین الملل، ظریف، محاسبه شده و تا حدودی زیگزاگی باشد. فرهنگ خویشتن داری به معنای امتناع آلمان از شرکت در هرگونه عملیات نظامی خارج از مجوز شورای امنیت سازمان ملل و پارلمان آن کشور به عنوان میراث حاصل از تجربة دو جنگ جهان اول و دوم و میل سنتی و دیرپای آلمان برای کسب سهمی عمده در سیاست و اقتصاد بین الملل دو نیروی ناهمسویی هستند که می توان گفت مقامات آلمان را برای تدوین یک استراتژی مشخص در عرصة بین المللی آزار می دهد. مقالة حاضر، در پی آن است که دریابد انباشت قدرت ملی آلمان پس از تجربة وحدت دوباره در نیمه نخست دهة 1990، چه تأثیری بر رویکرد و رفتار سیاست خارجی این کشور داشته است؟
اصول پایه ای و عناصر کلیدی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت از منظر اسناد فرادستی نظام ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت عبارت است از فرآیند بهبود یعنی حرکت از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوبی همه جانبه و فراگیر در همه ابعاد اجتماعی اقتصادی که برای رسیدن به جامعه مطلوب در این مسیر و در نتیجه این فرایند می بایست جامعه به سمت از میان برداشتن مواردی مانند فقر مادی و حتی فقر معنوی، تبعیض و بی عدالتی، عدم امنیت مادی و معنوی و (حتی مواردی مانند کاهش وابستگی های نافی استقلال و عزت ملی و ...) نهایتاً ارتقاء سطح رفاه، بهبود سطح عمومی زندگی و تعالی معنوی حرکت کند. هر الگویی برای مدل سازی پیشرفت، زمانی می تواند به صورت ساختارمند ماندگار شود که دارای یک چارچوب معرفت شناختی باشد. فهم این نظام معرفتی، کلید شکل گیری این الگو به شمار می رود. اصول پایه ای و عناصر کلیدی مرتبط با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، برگرفته از نظام معرفتی و احکام حاکم بر اسناد فرادستی و راهبردی همچون قانون اساسی، سند چشم انداز و سیاست های کلی نظام اسلامی است. در این پژوهش با بررسی این اسناد، تلاش خواهد شد تا با روش کیفی نظریه پردازی داده بنیاد، اصول پایه ای و عناصر کلیدی این الگو کشف و ارائه گردد.
به کارگیری ابزار مدیریتی «ارزیابی راهبردی محیط زیست» در مسیر توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران در حال گذار از مرحله صنعتی شدن است و اگر در فرایند رشد اقتصادی خود به تاثیرات زیست محیطی سیاست ها، تصمیمات و طرح های کلان توجه نکند، در آینده ای نه چندان دور با چالش های زیست محیطی متعددی مواجه خواهد شد که رفع آنها تقریباً غیرممکن خواهد بود. بر این اساس، ارزیابی راهبردی محیط زیست یکی از روش های مقبول برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار است که در آن به طور منظم و گسترده اثرات زیست محیطی سیاست ها، برنامه ها و طرح های مربوط به توسعه مورد ارزیابی قرار می گیرند. همچنین ارزیابی راهبردی محیط زیست می تواند به عنوان یک ابزار مهم برنامه ریزی، در دسترس برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گیرد تا بر اساس آن بتوانند اثرات بالقوه زیست محیطی را که در نتیجه اجرای طرح های توسعه ای و برنامه های عمرانی پدیدار می شوند، شناسایی کرده و گزینه های منطقی جهت رفع یا کاهش آنها را پیشنهاد نمایند. در این میان، اهمیت و ضرورت وجود قوانین و مقررات ارزیابی راهبردی محیط زیست، که پیشگیری بسیاری از این تبعات نامطلوب را امکان پذیر می نماید، بیش از پیش احساس می شود .با عنایت به اهمیت موضوع، این مقاله سعی دارد تا با معرفی اصول ارزیابی راهبردی محیط زیست و تبیین مزایا و کاربردهای رویکرد مذکور، موانع و محدودیت های توسعه و اجرای آن را مورد بررسی قرار دهد و در نهایت، جهت تقویت مبانی علمی، حقوقی و اجرایی ارزیابی راهبردی محیط زیست در کشور، راهکارهایی را پیشنهاد می نماید.
تأثیر جنبش های اسلامی ـ مردمی سال 2011 بر منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش موج بیداری اسلامی در خاورمیانه توانست تا حدود زیادی منابع قدرت نرم قدرت های جهانی و به خصوص آمریکا و قدرت های بزرگ منطقه ای از جمله جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر خویش قرار دهد. این پژوهش میکوشد تأثیر جنبش های مردمی ـ دینی اخیر را بر تغییر منابع قدرت نرم ایران و آمریکا در منطقه، تجزیه و تحلیل کند. یافته های این پژوهش بیانگر این است که با توجه به ماهیت و اهداف جنبش های اخیر در خاورمیانه، ادامه روند این تحولات به افزایش منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و کاهش منابع قدرت نرم آمریکا در خاورمیانه منجر خواهد شد.
بازخوانی رویکردهای فکری و سیاسی خلیل ملکی (با تکیه بر فعالیت وی در آستانه ملی شدن صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیل ملکی به عنوان رهبر فکری معنوی حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) و به عنوان یکی از شخصیت ها ی مؤثر در تاریخ معاصر ایران، از جمله کسانی بود که قلم و گفتار وی همواره در جهت تبیین و ارائه راه حل هایی به منظور بهبود وضعیت جامعه بوده است. او به پشتوانه آگاهی سیاسی که محصول فعالیت های حزبی و شرکت در بحث های ایدئولوژیک و فکری بوده، توانست ساختار نهضت ملی شدن صنعت نفت را با ارائه چارچوب فکری و ایدئولوژیکی تحلیل کند و راهکارهایی برای عدم تکرار اشتباهات رهبران نهضت نشان دهد.
در این مقاله، سعی شده است تا بر اساس آثار به جا مانده ی وی، در قالب مقالاتی در روزنامه ی شاهد، خاطرات و آثار چهره های معاصر وی و تحقیقاتی که درباره او به چاپ رسیده ، به ارزیابی پاره ا ی از تأثیراتی که نظریه پردازی و نوشتارهای سیاسی خلیل ملکی در فهم و درک رویدادهای سیاسی ایران در دوره ملی شدن صنعت نفت مؤثر بوده است، بپردازد. مسأله مورد توجه، بازخوانی رویکردهای فکری و سیاسی خلیل ملکی می باشد که در بسیاری از منابع تحقیقی، او را با ارائه «نظریه نیروی سوم» بازشناخته اند. گرچه آثار بسیاری در راستای «نیروی سوم» ملکی به نگارش درآمده، اما این مقاله صرفا دیدگاه فکری و سیاسی وی را درباره ی نهضت ملی شدن صنعت نفت مورد مطالعه قرار می دهد.
تحلیل فضایی نابرابریهای منطقه ای میان مناطق مرزی و مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابریهای منطقه ای میان مناطق مرزی و مرکزی در اکثر کشورهای جهان سوم امری اجتناب ناپذیر میباشد، که در اثر ساختارهای متمرکز نظام برنامه ریزی در فرآیند تاریخی به وجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت الگوی توسعه ی فضایی منطقه ای حاکم بر ایران به بررسی نابرابری های میان مناطق مرزی و مرکزی، با روش توصیفی- تحلیلی به صورت تطبیقی با استفاده از نرم افزار رایانه ای SPSS و روش وزن دهی آنتروپی شانون، مدل تاپسیس، آزمون T-test و تحلیل خوشه ای K میانگین انجام گرفته است. نتایج، بیانگر آن است که درجه توسعهیافتگی در مناطق مرزی 057/0 و مناطق مرکزی 169/0 میباشد و نابرابریهای منطقه ای میان مناطق مرزی و مرکزی بسیار بالا بوده و این نسبت معادل 6/1 میباشد. در واقع میتوان گفت مناطق مرکزی در ایران حدود 3 برابر بیشتر از مناطق مرزی توسعهیافته تر است. همچنین میزان نابرابریهای درون منطقه ای مناطق مرزی 08/1 و مناطق مرکزی 43/1 می باشد؛ که این ارقام بیانگر نابرابری و عدم تجانس و واگرایی بین استان های کشور است. البته با حذف تهران (با احتساب استان البرز) نابرابریهای درون منطقه ای مناطق مرکزی حدود 5/2 برابر کاهش مییابد و به عدد 63/0 میرسد و تجانس و همگرایی نسبی بر مناطق مرکزی حاکم میشود. همچنین تفاوت میان مناطق مرزی و مرکزی ایران با استفاده از آزمون T نشان میدهد که مقدار T به دست آمده برابر با 793/1 با سطح معناداری 084/ است که با سطح اطمینان 90 درصد، تفاوت آشکار نسبت توسعهیافتگی مناطق مرزی و مرکزی ایران را تأیید مینماید. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که نه تنها میان توسعه مناطق مرزی و مرکزی تفاوت و نابرابری وجود دارد، بلکه میان درون مناطق چه در مناطق مرزی و چه در مناطق مرکزی نیز تفاوت های فاحش و چشمگیری وجود دارد. در واقع توسعهیافتگی مناطق مرکزی و توسعه نیافتگی مناطق مرزی بیانگر الگوی توسعه منطقه ای مرکز - پیرامون در ساختار فضایی کشوراست.