فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
زبان پنجابی یکی از بزرگ ترین و کهن ترین زبان های شبه قاره است که در تمام هند(غربی)و پاکستان تکلم می شود و چندین لهجه دارد.این زبان از دیرباز با زبان فارسی رابطه ی نزدیک داشته است و تا همین اواخر، آن را «هندی»می گفته اند.در دوران اسلامی این زبان به مرحله جدیدی وارد شد. از 392 ه ق به بعد، با حملات سلطان محمود غزنوی، به شبه قاره، به تدریج زبان فارسی وارد آن سرزمین و زبان پنجابی شد، تا آنجا که موجب تغییر خط و جمله بندی و وام گیری واژگانی گردید.چون تا پایان دوره ی بابریان یا تیموریان گورکانی همه ی سلسله های حکومتی فارسی زبان بودند، تأثیر فارسی در پنجابی به حدی رسید که شاعر و نویسنده در آن مرز و بوم این زبان را گسترش دادند.
از آغاز ورود زبان فارسی به پنجاب و سپس به همه ی شبه قاره، پنجابی در پیروی از فارسی رشد و نمو می کند و دهها اثر فارسی به آن زبان ترجمه می شود که موضوع اصلی این مقاله همین ترجمه ها است.
حرف شرط «اگر» در دستور زبان فارسی و معادل های آن در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه جمله های شرطی به دلیل منطبق نبودن ساختار نحوی دو زبان فارسی و عربی، همواره مشکلاتی برای مترجم پدید می آورد. یکی از جوانب این دشواری ناشی از انطباق نداشتن ادوات شرط فارسی و عربی است؛ بدین معنی که بیشتر جمله های شرطی در زبان فارسی با حرف شرط «اگر» بیان می شود، در حالی که در زبان عربی بیش از یک واژه معادل حرف شرط «اگر» قرار می گیرد. با توجه به اهمیت معنایی جمله های شرطی در متون دینی و ادبی و به منظور ایجاد تعادل میان ساختار نحوی دو زبان فارسی و عربی در فرایند ترجمه، پژوهش حاضر بر آن است با بررسی و تحلیل ساختار نحوی جمله های شرطی زبان فارسی و عربی و تأمل در کیفیت قواعد نحوی آن، الگوهایی برای برگرداندن جمله های شرطی فارسی با حرف شرط «اگر» به عنوان اصلی ترین ادات شرط، به زبان عربی به عنوان زبان مقصد ارائه کند.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی مشکلات ترجمة رمان نو در ایران (Problématique de la traduction du Nouveau Roman en Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان نو یکی از جنبش های ادبی معاصر غرب است که همگام با تحولات اجتماعی و سیاسی در اواخر دهة ۱۹۵۰ در فرانسه شکل گرفت و هم زمان به انتقاد از شیوه های بیان واقع گرایانه و کلاسیک در رمان پرداخت. «رمان نو» که بیشتر به ضد رمان شهرت دارد با انتقاد از عناصر سنتی روایت داستانی مانند شخصیت، حادثه و طرح بر آن بود تا با تأکید بر لزوم تحول دائمی در ادبیات، گونه ای نو از روایت داستانی را ابداع و معرفی کند که با اوضاع اجتماعی و زندگی جدید انسان هم خوانی بیش تری داشته باشد. این نوع جدید نوشتار از طریق ترجمه وارد ادبیات سایر کشورها از قبیل ایران شد. همانطورکه میدانیم ادبیات فارسی جایگاه خاصی را به ترجمة آثار خارجی بخصوص آثار فرانسوی اختصاص داده است. ترجمة آثار کلاسیک فرانسه قبل از دوران انقلاب در ایران بسیار رایج بود، اما در رابطه با ترجمة رمان نو باید گفت که بعد از انقلاب اسلامی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. مترجمان ایرانی که آشنایی کافی با زبان فرانسه و سبک نوستار این رمان داشتند، اقدام به ترجمة برخی از آثار رماننویسان نو فرانسه کردند. اما لازم به ذکر است که ترجمة رمان نو به سبب یک سری خصیصههای شکلی و ساختاریاش، دشوار میباشد. رماننویسان نو به کاربرد زبان و نوشتار اهمیت میدهند و در پی داستان پردازی، پیام رسانی و یا شخصیتسازی نیستند.
در این مقاله سعی کردهایم تا مشکلات ترجمة رمان نو در ایران را از سه دید گاه مورد بررسی قرار دهیم : 1.مسائل مربوط به سبک نوشتاری 2. مسائل مربوط به ساختار 3. مسائل مربوط به دریافت.
پدیده ای به نام ذبیح الله منصوری، «مترجم»
حوزه های تخصصی:
سیر تاریخی ترجمه «أصبح» به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل یکی از دو رکن جمله است که معنای سخن جز بدان کامل نمی شود؛ از این رو اگر خواننده یا مترجم در فهم آن به خطا رود، ترجمه ای نامفهوم و گاه نادرست به دست خواهد داد. یکی از بزنگاه های مهم در این عرصه و در زبان عربی، افعال ناقصه اند که علاوه بر اسم به خبر نیز نیاز دارند و طبیعتاً معنایشان با این دو جزء کامل می شود. فعل «أصبح» از این دسته افعال است که در عربی به دو معنی به کار می رود: یا نشان دهنده وقوع رخدادی در صبحگاهان است و یا به معنای «صار» و حامل معنای دگرگونی و تغییر.
دشواره ترجمه «أصبح» آنگاه فزون می گردد که خبر آن فعل مضارع باشد. اسلوب «أصبح + فعل مضارع» هم در قرآن وجود دارد و هم در نهج البلاغه و دیگر کتب عربی ـ کهن و معاصر ـ فراوان به کار رفته است؛ از این رو شایسته بررسی است و پژوهش حاضر نیز بدین قصد نگارش یافته تا پاسخی به پرسش های زیر بیابد:
ـ آیا مترجمان می توانند هر دو معنای «أصبح» را در متن لحاظ کنند؟
ـ مترجمان بیشتر کدامیک از این دو معنی را در نظر گرفته اند؟
ـ اگر أصبح به معنای صار باشد، چگونه می توان اتصاف اسم آن به خبرش را بیان کرد؟
ـ سیر تاریخی ترجمه أصبح مطابق با این دو معنی چگونه بوده است؟ به دیگر سخن، ترجمه أصبح چه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته است؟
برای پاسخ بدین پرسش ها، از هر سده یک یا دو متن از ترجمه های عربی به فارسی و از جمله ترجمه های قرآن کریم را آورده ایم و با تکیه بر آیات و عباراتی که خبر أصبح در آنها فعل مضارع بوده، به بررسی و نقد دقیق هر یک پرداخته ایم.
نظری اجمالی به تاریخ ترجمه در ایران
حوزه های تخصصی:
به خلاف آنکه گفته می شود ترجمه در ایران سابقه ای طولانی ندارد و از «بیشتر از یکی دو قرن در گذشته عقب تر نمی رود» در این مقاله سعی شده به طور اجمال نشان داده شود که سابقه ترجمه در ایران به قرنها پیش از میلاد مسیح (ع) باز می گردد و امروزه اسناد و مدارکی نبز از آن در دست هست.به طور کلی این ترجمه ها در طول تاریخ پرفراز و نشیب این کشور باعث شده است ملت ما تقریبا با همه طرز تفکرها، ادیان، فلسفه و عرفان سایر ملل آشنا شده و در نتیجه وسعت نظر روحی خاص ایرانی را به وجود آورد و از سوی دیگر ملت ما را که از اقوام و مردم گوناگون تشکیل می شود، ضمن ایجاد روح همزیستی مسالمت آمیز و یگانگی فرهنگی، ملتی دو زبانه یا چند زبانه بار آورد.
رسالت مترجم
روش ترجمه متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله پاسخ به یک سوال است: در سنت ترجمه ادبی در ایران، متن ادبی به چه روش ترجمه می شود ؟ پاسخ به این سوال ، پاسخی است توصیفی و نه تجویزی. روش ترجمه متن ادبی مبتنی بر دو اصل است: اصل اول تضمین کننده ادبی بودن ترجمه است با معیارهای فرهنگ مقصد و اصل دوم تضمین کننده ترجمه بودن ترجمه است و ترجمه ادبی برآیند دو گرایش است. گرایش به سوی ثبات یعنی ایجاد شباهت صوری بین اجزای متن اصلی و اجزای متناظر آنها و در ترجمه و گرایش به سوی تغییر یعنی ایجاد شباهت معنایی با ایجاد تغییرات در سطوح مختلف به نحوی که اصل اول رعایت شده باشد. مترجم ادبی گاه به سوی ثبات و گاه به سوی تغییر گرایش می یابد و تفاوت میان مترجمان در تشخیص این نکته است که کجا به ثبات و کجا به تغییر گرایش پیدا کرده و چگونه بین دو اصل فوق تعادل یا سازش برقرار کنند.
نقد ترجمه داستان «خانم بریل»
حوزه های تخصصی:
رویکرد «درزمانی» به تعبیر «نظم أمرکم» در عبارتِ «أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام علی(ع) در نامة 47 نهج البلاغه به سه امر مهم، یعنی «تقوای الهی»، «نظم امر» و «اصلاح ذات البین» وصیت فرموده است. در سده های اخیر، عبارت «نَظمِ أَمرِکُم» به «نظم فردی»، یعنی «قرارگیری هر شیء در جایگاه خود» معنی شده است. امّا بر اساس قرائن موجود در متن نامه، از جمله شرایط حسّاس زمانی، مخاطبان نامه، معنای لغوی و کاربردی نظم در آن عصر و دیگر تعابیر امام(ع)، به نظر می رسد معنای دیگری اراده شده است. در بررسی لغوی، این نکته به دست می آید که در دوره های متقدّم، واژة «نَظْم» مفهوم اجتماعی داشته، به معنای «پیوستگی» بوده است، در حالی که برخی از لغتنامه های متأخّر، علاوه بر معنای اجتماعی، معنای فردی را نیز برای آن در نظر گرفته اند. از برآیند آرای شارحان و برخی مترجمان نهج البلاغه ذیل «نَظمِ أَمرِکُم» نیز همان معنی اجتماعی «وحدت و پیوستگی» به دست می آید. کاربردهای «نَظْم» و «أَمْر» در نهج البلاغه و دیگر متون، «پیوستگی» را برای واژة «نظم» به عنوان معنای اصیل، و «کار»، «کثرت» و«حکومت» را برای واژة «أَمْر» برجسته تر می کند. نظرات برخی از معاصران دربارة «نَظمِ أَمرِکُم» حاکی از آن است که معنای وحدت برای نظم، نقطة مشترک آرای ایشان است، هرچند برخی از آنان، اقامة نظام حکومتی و امر خلافت را معنای دقیق این اصطلاح دانسته اند. در نهایت، می توان گفت در کلام امیرالمؤمنین علی(ع)، «نَظمِ أَمرِکُم» بیانگر تأکید آن حضرت بر وحدت بوده است.
بررسی تطبیقی ترجمه های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از قرن هجدهم میلادی تاکنون مثنوی شریف مولانا جلال الدین بلخی بارها به زبان های مختلف اروپایی به ویژه زبان انگلیسی، ترجمه شده است. روند ترجمه مثنوی در کنار سایر سروده های مولانا در دو دهه اخیر شتاب بیشتری به خود گرفته، چنان که هم از لحاظ کمیت و کیفیت و هم از جهت طیف وسیع علاقه مندان و شیفتگان مولانا در اقصی نقاط جهان، جایگاهی منحصر به فرد یافته است. این ترجمه ها البته در یک سطح نیستند. نخستین برگردان های مثنوی به زبان انگلیسی؛ مانند ترجمه «وینفیلد» و «ویلسون» و «نیکولسون»؛ از دقت و امانت بیشتری برخوردار بودند و ترجمه های معاصر، با ترجیح لفظ بر معنی، به دنبال جذب هر چه بیشتر مخاطب اند؛ به گونه ای که برای برخی از آخرین روایت های مثنوی به زبان انگلیسی، مانند: آثار «بارکس» و «هلسینکی»، به جای «ترجمه» باید از تعبیر «بازنویسی» استفاده کرد. یکی از جدیدترین آثار خلق شده در زمینه برگردان مثنوی، ترجمه منظوم «مجددی» است. این ترجمه در عین رعایت امانت و انتقال حداکثری مفاهیم مثنوی، به دلیل رعایت اسلوب شاعرانه، ارتباط بهتری میان مولانا و مخاطب انگلیسی زبان برقرار می کند. با این همه،رکورددار برگردان اشعار مثنوی به انگلیسی، کولمن بارکس است. شاعری آمریکایی که بدون آشنایی با زبان فارسی، از طریق دیگر ترجمه ها، با چاپ کتب متعدد درشمارگانی خیره کننده، اشعار مولانا و به خصوص بسیاری از قطعات مثنوی را به زبان انگلیسی معاصر، منتشر ساخته است.
ادبیات تطبیقی و ترجمه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی یکی از حوزه های جدید پژوهشی در قلمرو ادبیات تطبیقی می پردازد. از دیرباز، ترجمه نقش مهمی در تأثیرات و ارتباطات ادبی بین ملل و فرهنگ های مختلف داشته است، ولی همیشه در مقایسه با متن اصلی در مقام نازل تر قرار گرفته و فعالیتی دست دوم و اشتقاقی محسوب شده است. در سه دهه اخیر، نظریه پردازان ادبیات تطبیقی این نگاه سنّتی را به چالش کشیده و برای ترجمه ادبی شأنی فعال و خلاق، هم تراز با متن اصلی، قائل شده اند. این مقاله در دو بخش کلّی چگونگی این روند را بررسی می کند. بخش اول به تعریف ترجمه و انواع آن از دیدگاه زبان شناختی و بخش دوم به بررسی نقش ترجمه در قلمرو ادبیات تطبیقی و ترجمه پسااستعماری می پردازد. نویسنده کوشیده است تا نظریه جدیدی را در قلمروِ رو به گسترشِ پژوهش های ادبیات تطبیقی مطرح کند و امکانات جدید و بدیعی برای پژوهشگران این رشته نوپا در ایران فراهم آورد.
مسئله امانت در ترجمه
حوزه های تخصصی:
ترجمه قصیده ای از عمرابن ابی ربیعه
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل معنایی کلمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش ترجمه متمایز از آموزش زبان است. یکی از روشهای آموزش ترجمه نشان دادن تفاوتهایی است که در سطوح مختلف بین دو زبان مبداءو مقصد وجود دارد و یکی از نکات مهم در فرآیند ترجمه تجزیه و تحلیل معنایی کلمات است . قبل از معنی کردن یک واژه ، یا واحدهای معنایی بزرگتر از واژه یا واحدهای معنایی کوچکتر از آن می بایست بافت کلام را تجزیه و تحلیل کرد . می دانیم که ترجمه بعضی از کلمات تک معناها بسهولت انجام می گیرد زیرا به یک واقعیت در زبان مبداء و مقصد اطلاق می گردد اما تعداد این نوع کلمات بسیار اندکی می باشد . واژه ها و عبارات دربافتهای مختلف معانی گوناگونی را دارا می باشند و مترجم معنی موثر را انتخاب می کند و عموما معادلی میان زبان مبداء و مقصد وجود دارد . در مواردی ترکیب کلمات به نحوی است که معنی آن در فرهنگها نیامده و در نتیجه مترجم با در نظر گرفتن بافت کلام معادلی برای آن پیدا می کند . می دانیم که متن یک مجموعه است که تمام اجزاء آن مرتبط هستند و ترجمه یک واژه و یا یک عبارت نیاز به تجزیه و تحلیل متن دارد . با توجه به اهداف آموزشی از دیدگاه نظری و عملی این سوال مطرح می شود که بافت موثر یک واژه و یا یک عبارت از کجا آغاز و به کجا ختم می شود .
تحلیل گفتمانی دشواریهای ترجمه ادبی
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان از جمله شیوه های بررسی متن است که در طول حیات خود ابزار و روشهایش را گسترش داده و عمق بخشیده است. مطالعات ترجمه نیز پس از آنکه بررسیهای زبانشناختی صرف را جهت فهم فرایند ترجمه ناکافی دانست به شیوه های تحلیل متن و تحلیل گفتمان رو آورد. در مقاله حاضر ما دریافتی از تحلیل گفتمان را مبنا قرار داده ایم که ساختار تأویل پذیر متن و رویه های ارتباطی متن با فرامتن (جامعه، فرهنگ) را اصل می گیرد و بر این اساس می کوشد فرایند ترجمه متن ادبی را بررسی کند. نظر به اینکه یکی از سودمندیهای بنیادی تحلیل گفتمان این است که در حوزه بررسی نظری محدود نمی ماند و ابزار لازم را برای تحلیل عملی فراهم می آورد تلاش کرده ایم که با استناد به یک متن مشخص ادبی، سودمندی شیوه تحلیل گفتمان را در فعل ترجمه نشان دهیم.
نقد کتاب "مکتب های ادبی" به یاد استاد گافیک و نقاشی شمس حسین شمیسا
حوزه های تخصصی:
آثار سید حسینی،مترجم و مؤلف فرانسه زبان ایرانی، به اندازه کافی شناخته شده اند و نیازی نیست که ما در اینجا به معرفی آنها بپردازیم. اما اخیراً انتشار اثر استادانه? او،"مکتب های ادبی" (1376)، امکان آن را برای ما فراهم کرده است تا این بار او را از خلال این تألیف بزرگ و ارزشمند بشناسیم. وسعت تحقیقاتش،که ابعاد بی حصر و حدی یافته اند،او را وادار نموده اند تا عملاً اذعان بکند که اثرش به صورت نوعی تاریخ ادبیات غربی در آمده است، مضافاً بر اینکه این اثر بر اساس یک کتاب کتابشناسی در عین حال غنی و متنوع نوشته و ارائه شده است. لکن علی رغم این ابهام ظاهری، او توانسته است با تسلط تمام به موضوعی که به خوبی با آن آشنایی دارد بپردازد و در آن مکتب های ادبی غربی را از مبادی آنها، با پیش کلاسیسیسم،تا اگزیستانسیالیسم در ایام ما، معرفی بکند. به همین روی تمایل زیادی داریم که در این نوشته، که امروزبخش اول آن را ارائه می کنیم، به طور اصولی و منظم به بررسی و بحث این مکتبهای معرفی شده و نیز به بنیانگذاران و آثار ادبی بپردازیم.