فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
تداخل زبانی یا به عبارتی، آمیختگی دو زبان از ویژگی های متمایز ارتباط زبان فارسی با زبان عربی است. ورود اسلام به ایران، نوع عمیقی از ارتباط بین دو زبان فارسی و عربی را ایجاد نمود؛ ارتباطی که منجر به تأثیرگذاری بین آن دو، به ویژه از جنبة واژگانی گردید؛ بدین معنا که واژگان دخیل یا وام واژه های بسیاری بین دو زبان مبادله شد که سهم وام واژه های عربی در فارسی به مراتب بیشتر و قابل توجّه است. واژگان متعدّدی که علی رغم حفظ فرم واجی و نوشتاری، تعداد فراوانی از آنها در طول قرن ها دچار تحوّل معنایی و کاربردی شده اند، به طوری که در برخی مواقع، فقط صورت نوشتاری یکسانی دارند و دو نشانة زبانی کاملاً متفاوت محسوب می گردند. این مسئله در ترجمة بین دو زبان مشکلاتی را برای مترجمان به وجود می آورد. در این جستار، با روش تحلیلی و آزمایش میدانی موضوع تلاش می شود با ارائة دسته بندی جدید و کلّی واژگان دخیل عربی، جنبه های اثرگذار هر دسته، در ترجمه را مشخّص نموده است و نشان داده شود که ترجمه از عربی با وجود واژگان دخیل فراوان، گرچه از سویی ممکن است یاریگر باشد، امّا با توجّه به تحوّلات معنایی بسیاری از این واژگان و تفاوت کاربردی و یا تفاوت ابعاد نشانداری دستة دیگر، می تواند باعث کج روی در معادل یابی شود.
بررسی ترجمه ی کُردی «زاری» از لیلی و مجنون «نظامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی، از شاعران بزرگ داستان سرای ادب فارسی است که منظومه های او همواره مورد استقبال و پیروی دیگر شاعران قرار گرفته است. «زاری» (1283 ه.ش، 1360 ه.ش) از شاعران معاصر کُرد، یکی از این شاعران است که لیلی و مجنون نظامی را به زبان کُردی برگردانده است. این مقاله، به بررسی و توصیف مقایسه ای لیلی و مجنون «زاری» با لیلی و مجنون «نظامی» پرداخته است. برای نیل به این مقصود، ساختار داستان (هم خوانی ترجمه با اصل آن) و همچنین شیوه ی ترجمه ی آن (بیت به بیت یا مفهومی و...) مورد بررسی قرار گرفته و در سه بخش: حذف و ایجاز، افزوده ها، و تغییر، تقسیم بندی شده است. با توجّه به داده های این مقاله، در بخش حذف و ایجاز، حکایت هایی که در دل لیلی و مجنون «نظامی» آمده در برگردان این اثر به زبان کُردی، حذف شده و برخی از توصیف ها نیز به جانب اختصار گراییده است. در بخش افزوده ها که تنها دو مورد است به نظر می رسد توجیه بیشتر دو رخداد داستان، باعث شده است که شاعر این دو بخش را اضافه کند و آخرین بخش نیز که بخش تغییر است، تغییر در جزئیات داستان بوده است نه در ساختار کلّی داستان و توالی رخدادهای آن.
Связующая сила слова: Поэтические переводы Л.Н. Гумилёва классиков персидской поэзии (قدرت ارتباط کلام: ترجمه های شاعرانه اشعار کلاسیک فارسی لف نیکالایویچ گومیلیوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله به بررسی ترجمه های شاعرانه فارسی لف گومیلیوف اختصاص دارد. در مقایسه با میراث علمی ل.ن. گومیلیوف آثار ادبی او (از جمله ترجمه های شاعرانه اشعار کلاسیک فارسی) از شهرت چندانی برخوردار نیست و عملاً درباره آن ها بررسی و پژوهشی انجام نشده است. در پژوهش حاضر به طور عمده اسناد و مکاتباتی از آرشیو شخصی این دانشمند که تاکنون منتشر نشده است و اکنون در مراکزی مانند موزه فانتانی دُم (خانه فواره) آنّا اَخماتوا نگهداری می شوند و همچنین از خاطرات و مصاحبه های جمع آوری شده در موزه-آپارتمان ل.ن. گومیلیوف، استفاده شده است. در مقاله اشاره شده است که به وسیله اشعار فارسی نیکلای ستیپانویچ گومیلیوف و ترجمه های خوب پسرش، ل.ن. گومیلیوف، مردم روسیه با ادبیات فارسی و دنیای بسیار غنی فرهنگ ایرانی آشنا شده اند. لف گومیلیوف در ترجمه های خود آهنگ اشعار را به گونه ای انتقال داده که با اصل مطابقت داشته باشد. ترجمه های شاعرانه لف گومیلیوف ارزش هنری ویژه ای دارد و به لطف آن قدم مهمی برای آشنایی خوانندگان روسی با میرات فرهنگی ایران برداشته شد و موجب برقراری گفتگوی بینافرهنگی دو ملت ایران و روسیه گردید.
تلقى إبراهیم أمین الشواربی و محمد الفراتی من الغزل الثامن لحافظ الشیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لقد أعطت نظریات النقد الحدیثة، الحریة للمتلقی فی تشکیل معنی النص و تفسیره علی هواه، بعدّ النص مفتوحاً لاحتمالات کثیرة و دلالات مخفیة و متطورة بتطور الحیاة و تطور خبرات المتلقی الاجتماعیة و التاریخیة و الثقافیة. إذا لکلّ زمن و لکل لغة قرائه ؛ فلا یتوقّف القراءة و التلقی عند زمنٍ ما. و بینما یختلف تلقیات أبناء اللغة الواحدة فلا ریب فی اختلاف تلقیات أبناء اللغة الأخری. اللغة الفارسیة و العربیة هاتین اللغتین العریقتین، اشتد اتصال بعضهما ببعض وکثرت متلقو آدابهما و من المشاهیر الأدبیة التی کثرت متلقو أدبها، حافظ الشیرازی، هذا الشاعر العظیم الذی طبقت شهرته الآفاق فی مشارق الأرض و مغاربها. ومن المتلقین الذین قاموا بترجمة اشعار حافظ، الأستاذ و الأدیب المصری إبراهیم أمین الشواربی، و الأدیب و الشاعر السوری محمد الفراتی. قد ترجم الشواربی، الغزل الثامن لحافظ نثراً و ترجمه الفراتی شعراً. قد تناولت الدراسة، المقارنة بین تلقیهما المعنوی و الجمالی من هذا الغزل عن طریق استقراء الغزل الثامن و دراسة تراجمهما بیتا بیتا، معتمدا علی أسس نظریة التلقی إذ ما وجدنا العنایة التی یستحقّها هذه النظریة فی الدراسات التطبیقیة لأشعار حافظ. و من النتائج التی حصلت علیها: بیان مدی اختلاف تلقی المتلقیین عن اصل الأبیات، ثم اختلاف تلقی بعضهما عن بعض وأخیرا أنّ الترجمة التی قدّمها الشواربی أبلغ من ترجمة الفراتی و أقرب من أصل الغزل؛ ربما لأن الترجمة بالنثر لا تواجه المحدودیات التی تواجهها الترجمة بالشعر.
مطالعة تطبیقی ترجمه های تصاویر کنایی دنیا در خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های کنونی ترجمه، برگرداندن عبارت های کنایی زبان مبدأ به زبان مقصد است. در حوزة مهارت های زبانی، نقش بی بدیل آرایه های ادبی، به ویژه تصاویر خیال انگیزی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز اهمیّت این صنعت پردازی ها در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، بر کسی پوشیده نیست. با این حال، مسئلة ترجمة عبارت هایی که معنای ضمنی دارند، نیازمند توجّه و عنایت ویژه ای است. امروزه مترجم در رویارویی با چالش های پیش رو، نیازمند تسلّط کامل بر هر دو زبان مبدأ و مقصد در ترجمه می باشد. خطبه های نهج البلاغه نمونة کاملی از بهترین تعابیر ادبی و تصویرپردازی های هنری هستند که در این جستار به واکاوی پنج ترجمة فارسی معروف نهج البلاغه پرداخته ایم که این ترجمه ها عبارتند از: ترجمة مرحوم دشتی، آیتی، مکارم شیرازی، شهیدی و فیض الإسلام. در این مقاله، پس از آشنایی مختصر با مفاهیم کنایه و دیدگاه های ترجمه، به روش های مختلف ترجمة عبارت های کنایی می پردازیم و آنها را مورد مقایسه قرار می دهیم، سپس به بررسی تطبیقی ترجمة کنایه های «دنیا» بر اساس ترجمه های مذکور می پردازیم. نتایج نشان می دهد که به طور مطلق نمی توان یک ترجمه را بر بقیّه ترجیح داد، بلکه به صورت موردی می توان تا حدّی به علّت برتری ترجمة عبارت های کنایی برخی ترجمه ها نسبت به دیگر ترجمه ها دست یافت، امّا اجمالاً می توان گفت که مترجمان در ترجمة جمله های کنایه از صفت، به دلیل امکانات زبانی خاصّ زبان مقصد، بیشتر به ترجمة معنایی و تحت اللّفظی گرایش داشته اند و در ترجمة واژه های کنایه از موصوف نیز اغلب به ترجمة تحت اللّفظی روی آورده اند و به این وسیله، معادل مناسب و گویا را انتخاب کرده اند و در برخی موارد، به علّت عدم توجّه به ساختار نحوی و بلاغی جمله، ترجمة نسبتاً ضعیفی ارائه کرده اند.
چالش های مترجم (نمونه پژوهی ترجمة یک متن سیاسی - رسانه ای از عربی به فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به روش تحلیلی ـ توصیفی، چالش های جامعة آماری 35 نفری دانشجویان ترم پنجم رشتة زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران ـ پردیس قم را در برگردان یک جملة سیاسی ـ رسانهای عربی به پارسی، در آزمون پایان نیمسال درس« فن ترجمه» بررسی می کند. از رهگذر این بررسی، پنج چالش بنیادین «نگسستن از زبان یک»، «کمگویی یا پرگویی»، «برگردان واژه به واژه»، «سوگیری» و «ناآشنایی با درونمایة متن» یافت شد. از آنجا که هدف این پژوهش، شناخت و زدودن چالش های پیش روی دانشجویان یا مترجمان نوپا است، پیشنهاد شد مترجم، فریب هم ریختی ظاهری واژهها را نخورد، پیام را بیکم و کاست برساند، «آزاد» ترجمه کند، سوگیرانه و خودسانسورانه برنگرداند، درونمایه و پیام متن یک (مبدأ) را نیک دریابد و سپس دست به ترجمه بزند.
یک داستان: چند مترجم: چند راوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام خواندن متن های روایی ترجمه شده تنها صدای راوی متن اصلی نیست که به گوش ما می رسد بلکه صدای مترجم نیز به عنوان راوی ترجمه با آن ترکیب شده است. صدای مترجم به شکل های مختلف از طریق عناصر فرامتنی و زبانی در ترجمه نمایان می شود. مساله ی صدا/حضور مترجم در ادبیات کودک بیشتر نمایان می شود چون به عقیده ی اُسالیوان (2003) رابطه ی نامتقارنی بین نویسنده (بزرگسال) و مخاطب (کودکان) وجود دارد. به علاوه مترجمان ادبیات کودک نسبت به دیگر انواع ادبی احساس آزادی عمل بیشتری کرده و خود را نمایان تر می سازند. هدف از تحقیق حاضر نشان دادن تفاوت روایت مترجمان از طریق بررسی حضور و صدای آنان در ترجمه ادبیات کودک بر اساس نظریه های هرمانز (1996) و بیکر (2000) و مدل ارتباطی ارائه شده توسط اُسالیوان (2003) است. بدین منظور سه داستان از مجموعه داستان های هانس کریستین اندرسن و سه مترجم فارسی آنها (برای هر داستان دو مترجم) به شرح زیر انتخاب گردیده است: احمد کسایی پور (1381)، جمشید نوایی (1385) و محمد رضا شمس-پریسا همایون روز (1388). نتایج بررسی ها نشان داد که مترجمان هر یک از روش های مختلفی، خواه متنی یا فرا متنی، برای روایت داستان بهره جسته و بنابراین به شکل های مختلفی خود را در متن نمایان ساخته اند و در نتیجه داستان را به شکل های مختلف بر حسب سبک روایی خود نقل می کنند به گونه ای که یک داستان به تعداد ترجمه هایی که از آن شده راوی دارد.
جستاری در ترجمه از عربی به فارسی با تکیه بر فرایند «معادل یابی معنوی» (بررسی موردی رمان السّکریّة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصل معادل یابی در حقیقت چیزی است که بخش اعظم از فرایند ترجمه در آن خلاصه می شود. مترجم از ابتدا تا انتهای ترجمه سرگرم یافتن معادل های مناسب و صحیح از زبان مقصد برای واژه ها، مفاهیم و جمله های متن مبدأ است. نظر به اهمیّت این مسئله، مقالة حاضر با دقّت در معادل یابی های معنایی رمان السّکریّة نجیب محفوظ و تلاش برای حفظ برابری زبان مبدأ و مقصد طیّ فرایند ترجمه، در صدد است که با ارائة ترجمه ای ارتباطی معنایی، متنی پویا و مأنوس را به خوانندة فارسی زبان ارائه نماید. در این راستا، کوشش بر این است تا گویاترین و درست ترین معادل یابی از نظر معنایی صورت پذیرد، به گونه ای که خوانندة زبان مقصد به سان خوانندة زبان مبدأ با متن رمان تعامل برقرار کند و جمله علاوه بر دقیق بودن در سطح واژگانی، در سطح معنایی نیز از همان رسایی پیام متن اصلی برخوردار باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا فرایند ترجمه و معادل یابی واژگانی، اصطلاحی، ادبی و نیز معادل یابی اشتراکات لفظی را با دقّت در اصول معادل یابی همچون آحاد معنایی، تنوّع و حذف مورد بررسی قرار دهد.
تاریخ ترجمه های به زبان فرانسه در قرن نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد خاصّ فرهنگ ایرانی در برگردان پاره ای از مفاهیم عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر فرهنگ، ویژگی و رویکرد ویژة خود را نسبت به جهان پیرامون دارد و تفسیری که از پدیده ها نیز ارائه می کند، به دلایل گوناگون، متفاوت است. نوع نگاه و قریحة ایرانی، حتّی از فرهنگ های شرقی و مجاور نیز به کلّی متمایز است. از این رو، مفاهیم گرفته شده از فرهنگ و ادب عربی، در فضا و موقعیّت فرهنگی جدید به مرور تغییر می یابد و با روحیّات خاصّ آن متناسب شده است. پژوهش حاضر به رویکرد ایرانیان در پذیرش برخی از معانی و مفاهیم زبان و ادبیّات عربی در قالب مصداق های گوناگون اهتمام خواهد داشت. تحوّل مدلول ها، تطوّر نمادها و جلوه های فرهنگ عربی در زبان و ادبیّات فارسی با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی مدّ نظر است. به نظر می رسد شرایط اقلیمی، تاریخ، نظام عقیدتی و اجتماعی، مناسبت های قدرت و غیره در شکل گیری این جهان بینی و شیوة تفکّر، تأثیر داشته است؛ به عبارت دیگر، ایرانیان و عرب ها در پذیرش مفاهیم از یکدیگر، منفعل عمل نکرده اند و در قبول و ترجمة آن به تناسب ذوق و قریحة خویش دستکاری ها کرده اند. بسیاری از این دگردیسی ها، آرام آرام و به صورت ناخودآگاه در ترجمه از عربی به فارسی و بالعکس صورت گرفته است که امروزه می تواند آگاهانه در ترجمه های ارتباطی مورد توجّه قرار گیرد. این طیف پژوهش ها ظرافت های زبانی و قومی را به مترجمان می آموزد که توجّه نکردن بدان ممکن است از رسایی و دلنشینی اثر بکاهد و رنگ و بوی ترجمه به آن بدهد.
میانجیگری در ترجمه و انتشار ترجمه فارسی سرگذشت حاجی بابای اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه در رشته مطالعات ترجمه به جامعه شناسی ترجمه و عوامل ترجمه و نقش مترجمان در ترجمه توجه زیادی می شود، پژوهش های بیشتری درباره افراد حقیقی مؤثر در تولید و توزیع و خوانش ترجمه، و همچنین عوامل تأثیرگذار بر این روابط بینابینی مورد نیاز است. این مقاله بر میانجیگری در ترجمه و انتشار رمان عیّاری جیمز موریه، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی (1824)، به زبان فارسی می پردازد. نویسنده، با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران در قرن نوزدهم، متن انگلیسی و فارسی این رمان را بررسی می کند و نشان می دهد چگونه مترجمِ در تبعید، میرزا حبیب اصفهانی، با تصرّف در متن، به میانجیگری در ترجمه می پردازد. تصرّف مترجم در متن نشان می دهد که برای او پیشرفت سیاسی در ایران بیشتر از وفاداری به متن اصلی اهمیت داشته است. نویسنده میانجیگری عوامل دیگر ترجمه را نیز بررسی می کند: نخست، سرگُردی انگلیسی که ترجمه فارسی را ویرایش و در کلکته منتشر کرد؛ و دوم، مخالفی سیاسی و کاتبی ایرانی که هرچند جانش را در گذر از مرز ایران و عثمانی از دست داد، تا بیش از نیم قرن بعد از مرگش، مترجم کتاب قلمداد می شد.
گونه شناسی چالش ها و جایگاه ترجمة ماشینی از عربی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واگذاری امور انسانی به ماشین را شاید بتوان یکی از ویژگی های متمایز عصر جدید دانست؛ دوره ای که انسان بیش از پیش با ابداع ها و اختراع های گسترده، هرچه بیشتر به دنبال رفع دشواری های پیش روی زندگی، نیازهای بشر و واگذاری آن به دستگاه هایی است که میزان بهره وری آنها به مراتب بالاتر و دقیق تر از انسان است. امّا بلندپروازی بشر به حدّی است که در پی محوّل کردن برخی ویژگی های خاصّ بشری از جمله تفکّر، دریافت، تحلیل و... به ماشین است. از جمله نیازهای روزافزون بشر در عصر ارتباط و سرعت، نیاز به ترجمه از زبان های متعدّد در حدّاقل زمان ممکن است. لذا واگذاری ترجمه به ماشین نیز در عصر جدید، از تلاش های خاصّ برخی حوزه های علمی، مثل هوش مصنوعی، زبانشناسی رایانه ای و... بوده است. تجربه های پُرنوسان این ایده، حتّی در زبان های مشابه موفّقیّت آن را با چالش مواجه کرده است. این مقاله سعی دارد در کنار اشاره به جایگاه و میزان رواج این نوع ترجمه بین دو زبان با نگاهی تحلیلی، گونه های متعدّد چالش ترجمة ماشینی از عربی به فارسی را ارائه و تحلیل نماید و نشان می دهد که ترجمة ماشینی با نگرش مطلق به آن، چالش های ویژه ای در زبان عربی دارد که بسیاری از زبان های دیگر فاقد آنها هستند؛ از جمله ابهام نوشتاری، ابهام واژگانی و مسئلة اِعراب. لذا ترجمة ماشینی از زبانی چون عربی به زبانی همچون فارسی، شاید از دشوارترین مراحل در تکامل یک ماشین ترجمة جهانی باشد.
نقد و بررسی ترجمه غزلیات حافظ به زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر، هشت ترجمه موجود از تمام یا گزیده ای از غزلیات خواجه حافظ شیرازی به زبان عربی گردآوری و معرفی می گردد. میزان توفیق مترجمان عرب زبان در انتقال اندیشه و هنر حافظ بررسی می شود و به کیفیت فهم اشعار و تمایز سبکی این ترجمه ها در زبان مبدأ و مقصد پرداخته می شود.
رویکرد ترجمه اعم از تحت اللفظی، ارتباطی و آزاد بیان می شود؛ تلاش خواهد شد ریزه کاری های رویکرد هر مترجم پیگیری و یکدستی رویکرد نیز با مثال های گوناگون، تبیین گردد. سپس به شیوه ای توصیفی– تحلیلی، کیفیت پاره ای از مؤلفه های سبک آفرین حافظ همچون آرایه های لفظی و معنوی، موسیقی، ارجاعات تاریخی و فرهنگی، لحن، تنوّع ساختارها و غیره در این ترجمه ها مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین با عنایت به بستر مشترک شعر فارسی و عربی، برخی ظرافت ها و تفاوت های فرهنگی نیز ذکر می شود. همچنان که امتیازات و نقاط قوت هر ترجمه بررسی می شود، به طور کلی، بنا به دلایل گوناگون می توان گفت حافظ غالبا شخصیتی یک سویه و تک بعدی در ادبیات عربی می یابد و این ترجمه ها نیز کمتر، قابل تأویل و دلنشین مخاطب می گردد.
نقد و بررسی ترجمة برخی احوال مسندٌإلیه در چند ترجمة فارسی نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
موضوع مسندٌإلیه به عنوان یکی از مباحث علم معانی دارای ظرفیّت های معنوی خاص می باشد که لازم است از سوی مترجم مورد عنایت ویژه قرار گیرد. حال اگر متن مورد ترجمه کلامی همچون نهج البلاغه باشد، این عنایت باید دوچندان گردد. در رهگذر بررسی هایی که از برخی ترجمه های فارسی این اثر گرانسنگ انجام گردید، نویسندگان با گزینش آن احوال مسندٌإلیه که کارکرد مفهومی و معنایی خاصّی در کلام دارند، بدین نکته دست یافته اند که غالباً این مفاهیم در ترجمه مورد توجّه قرار نگرفته اند. لذا در این گفتار سعی بر آن است با روش توصیفی تحلیلی این مفاهیم عرضه شود تا در حدّ امکان در ترجمه های بعدی از سوی مترجمان رعایت گردد.
از تعدیل تا معادل یابی
حوزه های تخصصی:
معادل یابی واژگانی یک فعّالیّت ذهنی است که در لایه های مختلف ذهن صورت می گیرد. معادل یابی و ترجمه در سطح اوّلین لایة ذهن، کارمترجم نوآموزی است که هنوز در کار ترجمه تجربه ای نیندوخته است و تحت تأثیر ترجمة متون کهن یاد گرفته که معنای هر کلمه را زیر آن کلمه بنویسد و هراس دارد که معنای کلمه را به دقّت وارسی کند و مترادف هایی را که به ذهنش می رسد، در متن ترجمه بیاورد. این مقاله در پی آن است تا راهکارهایی را برای روان و شیوا کردن متن ترجمه در عین صحّت و دقّت آن به دست دهد، به طوری که پیچیدگی ها و ناآشنایی ها و ابهام های به وجود آمده در نثر ترجمه را بزداید و خوانندة ترجمه همان لذّت را از خواندن متن ترجمه ببرد که خوانندة متن اصلی از آن می برد. از مهم ترین این راهکارها می توان به تبدیل ساختار اسمی به فعلی و برعکس، تبدیل فعل به قید، ترکیب وصفی به اضافی، جز به کُل و برعکس، مثبت به منفی و بیان ساده به تصویری و تصویری به تصویری و... اشاره کرد.هدف از شیوه های معادل یابی ارایه شده در این مقاله آن است که سلطه و سیطرة متن اصلی بر خواننده تا حدّ ممکن کم شود.
تعدیل و تغییر در ترجمه، چالش ها و راهکارهابا تکیه بر ترجمة کتاب التّرجمة و أدواتها
حوزه های تخصصی:
هر زبان دارای نظام منحصر به فردی است که عناصر آن موجودیّت و ارزش خود را در چهارچوب این نظام و در ارتباط با سایر عناصر به دست می آورند. بنابراین، مترجم نمی تواند بدون در نظر گرفتن این نظام برای عناصر زبان مبدأ معادل پیدا کند، بلکه باید به جای معادل یابی دقیق عناصر زبان مبدأ، توجّه خود را به ارزش و نقش ارتباطی کلام معطوف کند و با اعمال تغییرات مورد نیاز، ترجمه ای قابل درک برای خوانندگان زبان مقصد ارائه دهد. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر نظریّه ها و تئوری های ترجمه و با ارائة نمونه هایی کاربردی، برخی از راهکار هایی که موجب انتقال روان و درست معنا در ترجمه از عربی به زبان فارسی شده، بیان شود. به همین منظور، مثال هایی از کتاب «التّرجمة وأدواتها؛ دراسات فی النظریّة و التّطبیق» نوشتة «علی القاسمی» انتخاب شده است. این مثال ها مواردی است که در روند ترجمة این کتاب با آن مواجه شدیم و برای اینکه گامی در جهت ارائه شیوة علمی و نظام مند ترجمه برداشته باشیم، راهکارهایی را که برای ترجمة بهتر آنها به کار برده ایم و تغییرهایی را که برای انتقال بهتر معنا اعمال کرده ایم، در این جستار معرّفی می کنیم. از مهم ترین این راهکارها می توان به توجّه مترجم نسبت به تفاوت ساختاری زبانها و ارزش و نقش ارتباطی واژگان و عبارت ها و از مهم ترین تغییرات می توان به حذف و اضافه، تغییر شکل دستوری واژگان، شکستن جملات پیچیده و بلند یا حتّی ارائة چند واژه یا یک عبارت به جای یک واژه و برعکس اشاره نمود.
بررسی ترجمه های صور خیال در دو خطبة «الجهاد» و «الملاحم» نهج البلاغه (با تکیه بر ترجمه های دشتی، شهیدی، قرشی و فیض الاسلام)
حوزه های تخصصی:
«ترجمه» به معنای برگرداندن کلام از زبانی به زبان دیگر است. ترجمه با توجّه به نوع متن و هدف ترجمه، به دو نوع معنایی و ارتباطی تقسیم می شود. ترجمة معنایی به متن وفادار، و واحد ترجمه در آن واژه است. همچنین دارای ویژگی های ترجمة تحت اللّفظی است و به زبان مبدأ گرایش دارد. در مقابل، ترجمة ارتباطی خواننده محور است که واحد ترجمه در آن، جمله، و از روانی زبان برخوردار است. نهج البلاغه، اثری ارزنده و معتبر دینی است که فراتر از کلام مخلوق می باشد. این اثر قریب به 80 ترجمه دارد که مهم ترین آنها، ترجمة دشتی، شهیدی، قرشی و فیض الاسلام است. در این مقاله با روش کتابخانه ای سعی شده ترجمه های صور خیال در دو خطبة «الجهاد» و «الملاحم» نهج البلاغه با تکیه بر چهار ترجمة مهمّ مذکور بررسی گردد. گفتنی است که چهار مترجم فوق یکی از دو نوع ترجمه را برگزیدند، امّا در برخی از عبارات فقط به مفهوم و در برخی عبارات دیگر، تنها به متن تکیه کرده اند. همچنین دشتی، شهیدی، قرشی در ترجمة بیشتر جمله ها به لفظ توجّه کرده اند و ترجمة تحت اللّفظی ارائه داده اند، امّا فیض الاسلام اساس کار خود را بر محور ترجمة تفسیری نهاده است. علاوه بر این، ترجمة شهیدی در برخی عبارات، ادبی و ترجمة دشتی دارای زبان معاصر است.
بررسی کارایی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد از دیدگاه خوانندگان (مطالعة موردی: ترجمه های رمان هزار خورشید تابان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از گذشته، دربارة ساختار و معنا اختلاف نظر میان مترجمان و صاحب نظران ترجمه بوده است. عده ای معتقد هستند ابتدا، سبک و سپس، مفهوم نویسنده در درجة اول اهمیت قرار دارند؛ بنابراین، ترجمة ساختار را مقدم بر مفهوم می دانند و روش ترجمة تحت اللفظی را انتخاب می کنند. برخی نیز انتقال مفهوم را در اولویت قرار می دهند و به سبک اهمیت نمی دهند؛ درنتیجه، ترجمة آزاد را برمی گزینند. این پژوهش تلاشی است برای بررسی دو ترجمه، از دیدگاه خوانندگان که برای ارزیابی کارآمدی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد انجام شده است. متن موردارزیابی در این تحقیق، بخشی از رمان Thousand Splendid Suns A، اثر خالد حسینی است که به همراه دو ترجمه از مهدی غبرایی و نفیسه معتکف ارائه شده است. مقایسه ازطریق پرسش نامه و گروهی شامل سی نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشتة مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه بیرجند انجام شد. پس از بررسی و تحلیل داده ها، نتایج حاصل نشان داد که باوجود سوگیری های فراوان به ترجمة تحت اللفظی به عنوان روشی نامناسب برای ترجمه، از دید خوانندگان، این روش توانست علاوه بر حفظ سبک نویسنده، مفهوم را نیز به خوبی انتقال دهد؛ البته رساندن مفهوم همیشه در اولویت است؛ اما کاربرد روشی که بتواند سبک و نیز مفهوم را انتقال دهد، از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.