فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۷٬۱۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
تذکره نگاران دامنة زادگاه بیدل را از بخارا تا اکبرآباد، از لاهور تا بنگاله و پتنه، و از اکبرنگر (راج محل) تا قریة خواجه رواش کابل گسترانیده اند و تبار او را به سه قبیلة بَرلاس، اَرلاتو اَرلاس منتسب کرده اند؛همچنین درخصوص چگونگی زندگی و ممدوحان او تا پیش از سال 1096 ق، اتفاق نظر ندارند؛این در حالی است که تذکرة مرآت واردات، مطالبی درخصوص زندگانی بیدل ذکر می کند که تطبیق آن با آثار بیدل، تذکره ها، شخصیّت های تاریخی و جغرافیای آن زمان هندمی تواند گره برخی از ابهامات زندگی او را باز کند. این مقاله در پی آن است با نگاهی به آثار و نوشته های بیدل، تذکره ها و کتاب های تاریخی، صحّت و اعتبار ادعاهای صاحبِمرآت واردات راروشن سازد. روش تحقیق به صورت اسنادی و با استفاده از امکانات کتابخانه ای است که در آن از دستاوردهای علمی پژوهشگران دیگر هم استفاده شده است. پراکندگی آراء تذکره ها و بیدل پژوهان درخصوص زندگی بیدل، اهمّیت و ضرورت این تحقیق را مشخّص می کند و نتیجة حاصل از آن، رفع ابهام اززندگی بیدل و ترسیم بخشی از خطِ سیر زندگانی اوست که تولد در راج محل/ اکبرنگر، پیوستن به صحبت میرزاسلیمان، و پس از آن درآمدن در سلک ملازمان اعظم شاه بن عالمگیر از آن جمله است.
نقد کتاب چالش میان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، کوشیده ایم تا کتاب چالش میان فارسی و عربی (سده های نخست) نوشتة آذرتاش آذرنوش را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم؛ نظریّة چالش میان فارسی و عربی، ادّعایی است که اوّل بار از جانب برخی از خاورشناسان همچون ریشتر - برونبورگ، باسورث و کلود ژیلیو ابراز شده است و البتّه هستند کسانی همچون جولی اسکات و میثمی که با آن مخالفند. در این میان، نویسندة کتاب، بنا به تصریح خود این معنا را از کلود ژیلیو وام گرفته است. ژیلیو این مطلب را به عنوان یک حدس، به هنگام مطالعة کتاب الاقتباس من القرآن ثعالبی طرح کرده با تذکار این نکته که ثعالبی خود از این چالش اسمی نبرده است. نویسنده بر مبنای قبول بی دلیل این حدس، کوشیده است تا با استمداد از مدارکی که ژیلیو نمی شناخته، درستی آن را تأیید کند. ما در این نوشتار، تنها بر مبنای اعترافات نویسنده، نشان داده ایم که ادّعای چالش، درست به نظر نمی رسد و مستندات مؤلّف به جای چالش، بیشتر بر تفاهم میان فارسی و عربی دلالت دارد. این پژوهش بر اساس چاپ دوّم کتاب است که در سال 1387 صورت گرفته و تمامی صفحات ارجاعی نیز متعلّق به همین چاپ است.
معرفی تحلیلی و مقایسة سه سیرت نامة محمود بن عثمان دربارة دو تن از مشایخ معروف فارس در قرن هشتم (شیخ ابواسحاق کازرونی و شیخ امین الدین بلیانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن هشتم هجری قمری در خطّه کازرون سه سیرت نامه به قلم محمودبن عثمان، درباره دو عارف نامدار فارسِ قرن پنجم و هشتم هجری قمری یعنی شیخ ابواسحاق کازرونی و شیخ امین الدّین بلیانی، نوشته، ترجمه و خلاصه شد. با توجّه به کمتر شناخته شده بودن و در عین حال اهمّیّت کتاب های فردوس المرشدیّه فی اسرار الصمدیّه، انوارالمرشدیّه فی اسرارالصمدیّه و مفتاح الهدایه و مصباح العنایه و عدم وجود منبعی به جز همین سه اثر درباره احوال نویسنده و نیز شیوه خاصّ محمود بن عثمان در سیره نویسی، در این مقاله کوشش شده تا سیمای عارفان و مؤلفان کتاب ها در آیینه سیرت نامه ها و ارتباط محمود بن عثمان با شیخ ابواسحاق کازرونی و شیخ امین الدّین بلیانی روشن شود، سپس به بررسی و مقایسه تطبیقی سبک نگارش، کاربرد اشعار شعرای مختلف در سیره ها، باب های مشترک، عقاید و مضامین مشترک، جایگاه والای زن ، کرامات و نیز نوع و جهت کرامات موجود در سیرت نامه ها پرداخته می شود.
سیر وسلوک عرفانی در اندیشه شیخ احمد سرهندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد تعادل میان اسلام و تصوف و انطباق اعمال تصوف با ظاهر شریعت یکی از دغدغه های مهم عرفا و اولیاء شبه قاره ی هند بوده است. سیداحمد خان سِرهِندی معروف به مُجَدِّد اَلْفِ ثانی، با ارائه برداشت و تفسیری جدید از تصوف، سعی در برقراری آشتی میان شریعت و طریقت دارد. این مقاله آراء عرفانی او را با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به آثار وی بررسی کرده است. او در آثار خود، به ویژه در سراسر مکتوبات، نشان می دهد که طریقت و شریعت مکمل یکدیگرند و اختلاقی میان آن دو نیست. او علمای راستین را کسانی می داند که هم به ظاهر شریعت می پردازند و هم به منتهای مقامات تصوف رسیده اند. سرهندی، با ارائه تعریفی جدید از شریعت حقیقی و دامنه اش، آن را چیزی می داند که علمای راسخین بدان دست یافته اند، شریعتی که تعارضیجبا طریقت نداشته و دربردارنده آن نیز است. او با بر شمردن مراحل سیر وسلوک، هدف از آن را از بین بردن موانع بر سر راه رسیدن به خدا و نیل به فناء فی الله و بقاء بالله می داند.
نگاهی دیگر به تاریخ وفات ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه نسفی درباره سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیر و سلوک را می توان مهمترین رکن عرفان و وجه ممیزه آن از دیگر نظامهای معرفتی دانست. بر این اساس این موضوع همواره در کانون توجه اهل عرفان و تصوف قرار داشته است و به همین دلیل بخش معظمی از متون عرفانی به تبیین چگونگی سیر و سلوک اختصاص یافته است. وجود طرحهای متنوع و متعدد در باب مراحل و منازل سلوک نشان دهنده وجود سنتها، مشربها، نظامهای تربیتی و تجارب عرفانی گوناگون در عرفان اسلامی است بنابراین بررسی و تحلیل مبانی نظری و بنیانهای فکری عرفا درباره سیر استکمالی نقش بسیار مهمی در شناخت موضوعات مذکور دارد. عزیزبن محمد نسفی به عنوان عارفی مبتکر و نوآور در باب موضوعات خداشناختی، هستی شناختی و انسان شناختی، دیدگاههای مهمی درباره سیر و سلوک بیان کرده است. این مقاله، دیدگاههای مذکور را بررسی و تحلیل کرده و از خلال آنها بنیانهای فکری نسفی در باب سیر استکمالی را تبیین ساخته است. گرچه نسفی طرحهای متعددی از سلوک به دست داده است امّا بنیان همه این طرحها بر دو رکن استوار است: 1. توجه به درون سالک؛ 2. توجه به بیرون سالک. علاوه بر آن در طرحهایی که وی ارائه کرده است «به فعل رساندن بالقوه ها» برای رسیدن به کمال اهمیت ویژه ای دارد.
تحلیل الگوی اسطوره ای- عرفانی از شخصیت رابعه عَدَویه با تکیه بر روایت تذکره الاولیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موتیوها و اندیشه های اسطوره ای، در طول تاریخ بشر برای بقای خود به قالب های گوناگون درمی آیند، یکی از این ساحت ها و جهان ها، جهان عرفان است. بن مایه ها و وجوه مشترک جهان اسطوره و عرفان در مبانی شناخت، تأویل پذیری، تقدس زمان و مکان و... امکان هم گرایی، ارتباط و تعامل این دو جهان را بسترسازی می کند. جستار حاضر با توجه به یکی از محورهای کانونی جهان اساطیر، مرکزیت زن و الگوی مادرتباری و همبسته های معنایی آن به تحلیل زندگی و شخصیت رابعه عدویه، که عشق را وارد گفتمان عرفان زاهدانه کرد، می پردازد. اهمیت اندیشه رابعه روی آوردن به عشق و شور در برابر زهد و ریاضت است، این پژوهش به تبیین ژرف ساخت کهن الگویی این شخصیت می پردازد. جستار حاضر، با تکیه بر روایت عطار در تذکره الاولیا تبیین می نماید، که چگونه رابعه پس از گذر از مراحل رازآموزانه قهرمانی، به عنوان ایزدبانو و زهدان مادر کبیر طرح می شود، رابعه در این الگوی و در خویش-کاری زنانه خویش، شخصیتی دوگانه و متناقص را به نمایش می گذارد، او تلفیقی است، از باکره گی و زایندگی؛ رابعه هم دوشیزه است، و هم مادر مردان بزرگی چون حسن بصری و حلاج؛ او هم به مطربی پرداخته و هم عارفی است، که در تبلور وجه زنانه خویش، عشق را در پیکره عرفان زاهدانه جاری ساخت، رابعه در کمال رقت قلب به شدت مهیب و مخوف است. رابعه پس از گذراندن آیین تشرف، در حرکت به سوی مرکز(کعبه) و در رسیدن به تعادل، تکامل و وحدانیت، خود به مرکزی بدل می شود، برای عارفان عصر خویش.
تاریخ و شمار سفرهای حجّ خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استاد عباس اقبال و قلم ژورنالیستی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلایل انزوای عارف قزوینی بر اساس اسناد نویافته از مناسبات او با معاصرانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط عارف قزوینی در جایگاه «شاعر ملی ایران» با برخی از نامدارترین چهره های عصر خویش و فراز و نشیب این مناسبات و دگرگونی آرای عارف درباره ی برخی از آنها، روحیات و عقاید او را به روشنی آینگی می کند. بدبینی، سوءظن، واکنش های عصبی و پرخاشگرانه که با حساسیت و صداقت بسیار در آمیخته، اساس شخصیت و مواجهه ی عارف با دیگران را شکل می دهد؛ هم از این روست که دوستی ها و دشمنی های عارف گذرا و متزلزل است و موجبات انزوا و مردم گریزی او از یک سو و آزردگی و کدورت دوستانش از سوی دیگر را فراهم می آورد. بر این همه باید روحیه ی انقلابیِ یک سونگر و میهن پرستی بی مرزِ عارف و نگاه اغراق آمیزِ حاصل از این اندیشه ها را نیز افزود که منشِ دشمن تراش او را تشدید کرده است.
این مقاله از خلال نامه ها، خاطرات و دیگر نوشته های عارف، آرای او را درباره ی حسن تقی زاده، اشرف الدین گیلانی، احمد کسروی، ملک الشعرای بهار، وحید دستگردی و رضاخان بیان می دارد و ریشه های نزاع و خصومت میان عارف و آنان را به بحث می گذارد و از این رهگذر علل تنهایی و انزوای محبوب ترین شاعر عصر مشروطه در دهه ی پایانی زندگی اش را عیان می کند.
آسیب شناسی ادبیات تطبیقی در جهان عرب نقدی بر الادب المقارن مشکلات و آفاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی به منزلة علم نوپای ادبی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل گرفت. این علم پس از ظهور در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی و امریکا، اینک در سراسر دنیا ازجمله کشورهای عربی شناخته شده است. در جهان عرب نخستین بار عبد الرزاق حمیده، ابراهیم سلام، و نجیب العقیقی هر کدام کتاب هایی با عنوان الادب المقارن تألیف کردند؛ اما هیچ کدام نتوانستند اصول این علم را تبیین کنند؛ تا این که محمد غنیمی هلال با تألیف کتاب مشهورش، الادب المقارن، توانست با تبیین درست اصول نظری مکتب فرانسه این رشته را در کشورهای عربی تأسیس کند. در دهه های اخیر پس از تغییر نگرش اساسی به ادبیات تطبیقی در جهان غرب، در جهان عرب نیز چهره هایی پیدا شدند که خواهان تغییر بودند. عبده عبود یکی از این چهره هاست. او با تألیف الادب المقارن مشکلات و آفاق ضمن طرد نکردن کامل مکتب سنتی فرانسه، به افق های جدیدی در ادبیات تطبیقی عربی با هدف بومی سازی آن پرداخت که در نوع خود بی نظیر است. این مقاله ضمن برشمردن افق های جدید در ادبیات تطبیقی و تحلیل نظریة پذیرش با نگاه انتقادی به برخی نواقص صوری و محتوایی این کتاب می پردازد
با قطار خوک در بیت المقدس پی منه (تأملی بر بیتی از خاقانی شروانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی شاعری دیرآشنا و یکی از سرایندگانِ طراز اول ادبیات فارسی است. در سرتاسر دیوان شعر وی اشارات فراوانی به اصطلاحات گوناگون علوم و فنون متداول عصر شاعر به چشم می آید. علاوه بر این، اشارات تاریخی و مذهبی نیز نمودِ مشخصی در شعر خاقانی دارد. تلمیحات وی به داستان ها و روایات قرآنی و اسلامی نشان می دهد که وی بسیاری از اشارات و روایات مذهبی را پیش چشم داشته، در جای مناسب از آن ها بهره گرفته است. این مقاله به بررسی بیتی از قصیده خاقانی در نعت پیامبر اکرم(ص) می پردازد. بیت مزبور اشاره به دو واقعه تاریخی و مذهبی دارد، اشاره تاریخی مصرع دوم بیت را عموم شارحان خاقانی دریافته اند، لیکن هیچ یک از شارحان تا کنون به اشاره تاریخی مصرع نخست این بیت نپرداخته اند.
معرّفی شکارنامة ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکارنامة ایلخانی رساله ای است در باب تربیت و معالجة دوندگان و پرندگان شکاری که در قرن هشتم هجری به دست علی بن منصور حلوانی بر اساس چندین بازنامه و شکارنامه؛ به خصوص شکارنامة ملکشاهی به نام «طغان تیمورخان» تألیف شده است. این رساله از سه بخش کلّی تشکیل شده است: بخش اوّل دیباچه ای که از لحاظ سیر تحول بازنامه نویسی و تدوین تاریخ علم از اهمّیت ویژه ای برخوردار است، بخش دوم در تربیت و معالجة مرغان شکاری و بخش سوم در تربیت و معالجة دوندگان شکاری است. علی رغم فواید زبانی، تاریخی و ادبی، متأسفانه این رساله تا کنون تصحیح و معرّفی نشده است. نگارنده در این پژوهش بر آن است تا علاوه بر معرّفی نسخ این رساله، جوانب مختلف آن را بررسی کند.