زلف از اصطلاحاتی است که در ادبیات و شعر عاشقانه و عارفانه کاربرد بسیار فراوان داشته است. این اصطلاح در منابع عرفان و تصوف فاقد تعابیر جامع و مانع است اما شاعران فارسی گو در اشعار خویش تعابیری لطیف، باریک، دقیق و مفصل از زلف ارائه نمودهاند. زلف چهار تعبیر و معنای عمده دارد:کثرات و تعینات در مراتب هستی1-حجاب وجه غیبی احدیت و حاجب درگاه جمال و جلال الوهیت 2-تجلیات جمالی و جلالی ذات لابشرط غیبالغیوب3-طریقت سلوک و ریسمان و کمند هدایت ربوبی.
قرن ششم، گویی عصر شاعران متلون و متزلزل و بی بهره از پشتوانه های قابل اتکای اجتماعی، اقتصادی و فکری و عقیدتی است. این شاعران نه مثل برخی از اسلاف خود – مانند رودکی و عنصری – از صله ها و حاتم بخشی های بی پایان ممد وحانشان برخوردارند و نه مثل بعضی از اخلاف کریم طبع و بلند نظر خود – همانند عطار و مولانا – به دور از محیط دربار، در پی کشف و تجربه آفاق و قلمروهای ناشناخته انسانی، هنری و سخنوری اند.جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، یکی از نمونه های بارز شاعران این دوره است. او هم دل در گرو معتقدات دینی و ارزشهای اخلاقی دارد و هم در اثر ناگزیری یا فزون طلبی، عملا آنها را نادیده می گیرد. هم مدح و غزل می سراید و هم خود را به سبب سرودن آن ملالت می کند. هم از حکمت و معرفت نشان دارد و هم آثار تزلزل و تلون در وجنات سروده هایش هویداست و این همه، چنان نیست که بتوان آن را به تنوع طلبی و عادت گریزی ذاتی شعر و هنر نسبت داد و دامان شاعر را از اتهام آلودن گوهر هنر به هوسها ونیازهای حقیر، مبرا دانست؛ اما در عین حال نباید فراموش کرد که شعر این دسته از شاعران، بیش از آنکه سند تغیر احوال و بی ثباتی شخصیت آنان باشد، آینه بی غبار روزگارانی است که در آن مسندنشینان ناسزاوار حکم می رانند و جریان شعر و هنر را بر بستر هوسها و امیال خام خود به هر سو می کشانند.
آشنایی زدایی اصطلاحی است که نخستین بار، شکلوفسکی منتقد شکل گرای روسی آن را در نقد ادبی به کار گرفت. بعدها مورد توجه دیگر منتقدان فرمالیست و ساختگرا مانند یاکوبسن، تینیانوف و... قرار گرفت. یان مورکاروفسکی اصطلاح "برجسته سازی یا فورگراندینگ" را در این معنی به کار برد. آشنایی زدایی در برگیرندة تمام روشهایی است که مؤلف از آن سود می جوید تا "جهان متن را به چشم مخاطبان، بیگانه بنماید" و موضوع و محتوای متن ادبی را چنان جلوه دهد که گویی از این پیشتر وجود نداشته است. این روشها موجب به تأخیر افتادن و گسترش معنای متن و در نتیجه لذت و بهره وری بیشتر خواننده از آن می گردد. آشنایی زدایی باید با مبنای زبان هنجار و زمان به کارگیری ترفندهای ادبی توسط مؤلف، سنجیده شود. در تاریخ شعر معاصر ایران، سبکی به نام حجمگرایی توسط یدالله رؤیایی، شاعر و منتقد معاصر به وجود آمد که یکی از ویژگیهای برجستة آن، آشنایی زدایی است. در این مقاله اشعار یدالله رؤیایی برمبنای نظریه های فرمالیستی به عنوان روش کار تحلیل و بررسی میشود.
شبلى از عرفاى ایرانى الاصل و مشهور قرن سوم هجرى الست که حیات دوگانه اى داشته است. او نیز چون بعضى از بزرگان ایرانى مانند ناصر خسرو و سنایى درآغازکار از دولتیان عهد خود بود ولى به جهت تأثیر تعلیمات صوفیان از طریق پیشین خود قطع تعلق نمود. شبلى در سال 247 هجرى در سامرا بدنیا آمد و در 334 در بغداد فوت نمود. او تحصیلات مدرسه اى داشت و به قولى موطاى مالک را از بر نموده بود. پس از تغییر حال در محضر خیر نساج توبه کرد و شاگردى جنید بغدادى را در پیش گرفت. شبلى با حلاج قرابت فکرى داشت. از این رو بزرگترین مبلغ اندیشه هاى حلاج پس از مرگ اوست. شبلى براى دست یابى به هدت خود و نیز مصون ماندن از آسیب طرفداران خلیفه و طاعنان طریق تصؤف، هر ازگاهى خود را دیوانه مى ساخت. از این عارف شوریده اقوال و اشعار پراکند ه اى درکتب تذکره برجاست.