فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
مقارنه مدائح نبوى عطار و صفى الدین حلى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفى الدین و عطار دو شاعر اسلامى اند که درباره پیامبر (ص) مدائح قابل توجهى دارند. مضامینى همچرن معراج، اخلاق پیامبر و کرامات آن حضرت برترى او بر دیگر پیامبران و طلب شفاعت، از جمله مواردى است که هر دو شاعر به آن پرداخته اند، عطار مطالب را به دوگونه مستقیم و غیر مستقیم ذکر می کند در حالى که صفى الدین معمولا صفات پیامبر (ص) را به صورت مستقیم ذکر می کند موارد غیر مستقیم عطار در خلال تصاویرى هنرى آمده است که خواننده را به خود جذب مى نماید، از سوى دیگر نگاه عطار به پیامبر (ص) و صفات و رفتار او نگاهی عرفانى و صوفیانه است، در برابر آن صفى الدین با نگاهی شاعرانه و زمینى پیامبر (ص) را مدح می کند و تاریخ را به نظم می کشد او پیوسته سعى دارد تا اصول بدیع را در قصیده بدیعیه خویش جاى دهد. با وجود اینکه صفى الدین شیعه و عطار سنى است ولی نگاه هر دو شاعر به مذاهب نگاهى معتدل وحدت آفرین است.
احسن القصص حکایت کیست: زلیخا یا یوسف؟ (1)
حوزه های تخصصی:
قصّه یوسف و زلیخا در قرآن (که این داستان را احسنالقصص نامیده)، تفاسیر، ادبیّات و فرهنگ عامّه جوامع اسلامی قرنهاست که ذهن و زبان علاقهمندان به آن ماجرا و نکات و ظرایف مرتبط با آن را به خود مشغول داشته است. این موضوع به خصوص در پهنه زبان و ادب فارسی و عربی بازتابهای بسیار زیاد و دامنهداری داشته و در هر عصر و نسلی متناسب با سطح فرهنگ و ذوق و سلیقه دینی، کلامی و هنری آن عصر یکی از این زمینهها مورد توجّه پارهای از پژوهشگران جدید ـ و از جمله نویسندگان مقاله حاضرـ قرار گرفته است. ارتباط این قصّه قرآنی با محتویات کتاب مقدّس از یک سو و گونه ادبی "مکر و نیرنگ زنان" از سوی دیگر است.
ظلومی و جهولی انسان در متون تفسیری و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران قرآن کریم در تفسیر آیه 72 سوره احزاب، در شرح و توضیح کلمات ظلوم و جهول با وجود اختلاف نظرهایی، در این نکته اتفاق دارند که انسان با حمل بار امانت الهی که فوق طاقت او بوده است، در حق خود ستم روا داشته و نسبت به صعوبت و عظمت بار امانت و عاقبت حمل آن نادان بوده است. هر چند ظاهر این تعبیر با توجه به بار معنایی کلمات یاد شده نوعی توبیخ و نکوهش در حق انسان تلقی می گردد؛ اما در ادبیات عرفانی این اوصاف به گونهای تاویل و تفسیر شده اند که نه تنها مایه ذم و قدح انسان نیستند بلکه عین مدح و نعت او نیز هستند. مقاله حاضر سعی دارد تا با تحلیل برخی متون ادبی این کلمات را از منظر عرفانی مورد بحث و بررسی قرار دهد.
اسرار امانت
حوزه های تخصصی:
قصه چهار مرغ خلیل در متون تفسیری و عرفانی
حوزه های تخصصی:
درباره مضمون آیه 260 سوره بقره که در آن خداوند زنده کردن مردگان را از طریق کشته و زنده شدن چهار پرنده به حضرت ابراهیم(ع) نشان میدهد، مفسران و عارفان سخنان بسیاری گفتهاند. عارفان از این قصه قرآنی که غالباً برای اثبات معاد جسمانی و حشر مردگان به کار میرود، تفسیری روحانی کرده و گاه به آن جنبهای کاملاً نمادین و تمثیلی بخشیدهاند که نظیر این تعابیر در متون تفسیری غیر عرفانی هم دیده میشود. در این تحقیق، این قصه از متون مختلف تفسیری و عرفانی استخراج و وجوه افتراق و اشتراک آنها و دیدگاههای متفاوت مفسران عارف و غیرعارف درباره آن بررسی و تحلیل شده است. این تحقیق نشان میدهد برخی از مفسران قرآنی در تفسیر خویش تحت تأثیر متون منثور صوفیه بودهاند. همچنین، نمایانگر توانایی، خلاقیت و تلاش عرفا، مفسران و شاعران در راه پروراندن معانی مختلف ملهم از قصههای رایج قرآنی و افزودن نکات بدیع و تأویلهای زیبا و شورانگیز روحانی به این قصهها و روایات است.
منزلت دانش در جهان اسلام و انعکاس آن در ادب فارسی
حوزه های تخصصی:
دانش به دلیل شرافت ذاتی و گوهریاش در جهان اسلام به جد مورد اهتمام قرار گرفته و در اعتبار و ارزش آن و مقام و جایگاه عالمان، سخنهای آموزنده و دلپذیر گفته شده است. پارهای از این گفتارهای نغز در ذهن و زبان دانشمندان ادیب و ادیبان فرهیخته راه یافته و از این طریق ابیات و سخنانی زیبا در پاسداشت دانش و بزرگداشت دانشمندان آفریده شده است. در این مقاله کوتـاه بــه انعکـاس بـاورهای اسلامـی در بـاب منـزلت دانش در ادب گـرانسنگ فـارسی خواهیم پرداخت.
آیا پاسخ حضرت موسی کلام بلاغی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم معجزه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است. دلیل اعجاز این سخن آسمانی به باور اکثر دانشیان و فرزانگان اسلامی فصاحت و بلاغت آن است؛ و اما فصاحت و بلاغت قرآن در چیست؟ از همان آغاز، دانشمندان کوشیدند که اسرار فصاحت و بلاغت قرآن را کشف کنند، و رفته رفته بر بسیاری از دقایق و نکات زیبایی آفرینی آن پی بردند و کتاب هایی در زمینه دلایل الاعجاز و اسرار البلاغت قرآن نوشتند. در نتیجه، بر اساس قرآن و بعدها شعر عرب، کتاب هایی در صناعات ادبی تدوین گردید، در عین آنکه اهتمام برای کشف اسرار بلاغت قرآن ادامه یافت. علمای بلاغت به مرور به اسراری از فصاحت و بلاغت کلام خدا پی بردند، اما بعضی نکات، از جمله نام آوایی در قرآن، از نگاه تیزبین آنان دور ماند. در قرآن کریم کلامی هست که علمای بلاغت را دچار شگفتی کرده، زیرا آن را هم بسیار زیبا می بینند هم به ظاهر مغایر اصول بلاغت. به عبارت دیگر، هم در نظر اول دور از بلاغت می نماید و هم در نهایت بلاغت است. اما قرآن کریم معجزه رسول اکرم (ص) است و، چنان که گفتیم، دلیل اعجاز آن به باور اکثر دانشمندان فصاحت و بلاغت بی نظیر و رقیب آن است؛ پس چگونه ممکن است سخنی غیر بلاغی در آن راه یابد. بعضی از دانشمندان در باره آن سخن نگفته و مصلحت را در سکوت دانسته اند. بعضی دیگر، چون آن را زیبا دیدند، اصول بلاغت را در ارزیابی آن نادیده گرفتند. گروهی نیز، برای حل تناقض، دست به توجیهات گوناگون زدند. مع الوصف، در باره آن سخن تمام نیست و هنوز جای نظرپردازی باقی است. اما این کلام کدام است؟ در قرآن کریم (طه 20: 17 و 18) می خوانیم: و ما تلک بیمینک یا موسی. قال هی عصای اتو کو علیها واهش بها علی غنمی ولی فیها ماب اخری. در ترجمه تفسیر طبری، فارسی این دو آیه چنین است: «و چیست آن که به دست راست توست ای موسی؟ گفت: این عصای من است تا ورخسبم بر آن و برگ ریزانم بدان از درخت بر گوسفندان خویش و مرا در آن حاجت های دیگر است». (طبری، ص 987)...