فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۶۳ مورد.
نقش رسانه در تولید معنا؛ تحلیل تطبیقی داستان و فیلم داش آکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات تطبیقی اقتباس، شاخه ای از ادبیات تطبیقی است که به مناسبات بین دو رسانه نظر دارد. عمده ترین تحقیقات در این زمینه، بررسی و نقد فیلم های اقتباسی است. در نقد سنتی اقتباس، میزان وفاداری فیلم به موضوع داستان کتاب معیار اصلی قضاوت است اما در مطالعات اقتباسی نوین، خلاقیت کارگردان اقتباس کننده در خوانش متن ادبی و انتخاب معادل های سینمایی، تعیین کننده موفقیت فرایند اقتباس بینارسانه ای است. تأکید پژوهش حاضر بر این است که حتی در اقتباس های به ظاهر وفادار، بیان سینمایی ممکن است معنای دیگری به موضوع داستانی مکتوب بدهد و باید نقش رسانه را در تولید معنا در نظر گرفت. این موضوع در مورد مطالعاتی «مقایسه تطبیقی داستان و فیلم داش آکل» قابل طرح است. تحقیقاتی که درباره «داش آکل» صادق هدایت و داش آکل مسعود کیمیایی به نقد و بررسی پرداخته اند کمتر به شیوه معناسازی یا خلق درون مایه با عناصر روایی سبکی منحصر به رسانه سینما توجه کرده اند. به همین دلیل حتی اگر یافته های قبلی نکات درستی را طرح کرده باشند این یافته ها در مجموعه منسجمی از یک نوع مطالعه تطبیقی جای نمی گیرند و تفاوت معناسازی بین متن ادبی و متن سینما را در کلیت دو متن نشان نمی دهند.
قابلیت های روایی ادبیات عامیانه ایران در اقتباس نمایشی برای تلویزیون و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات کهن و عامیانه که یکی از بارزترین جلوه های فرهنگ غنی ایران است، سرشار از مضامین بکر و ایده های ناب برای اقتباس در سینما و تلویزیون است؛ اما با وجود چنین سرمایة عظیم فرهنگی، سینماگران، درام نویسان و سریال سازان ایرانی تاکنون نتوانسته اند به درستی از این توان و ظرفیت بالقوه استفاده کنند. مقالة حاضر با تکیه بر جلوه های نمایشی و ظرفیت های فرهنگی نهفته در مجموعه آثار ادبیات عامیانه و کهن ایران، قابلیت های آن ها را در تولیدات رسانه ای معرفی می کند و با روشی توصیفی- تحلیلی و رویکردی آسیب شناسانه به گسست های تاریخی در روند ارتقاء سطح نمایشی روایت های کهن فارسی، به ارزیابی کیفی این آثار و اثبات فرضیات تحقیق می پردازد. نگارنده پس از بازنگری مهم ترین جلوه های روایی ادب کهن و عامیانه، چالش های فرارو در روند اقتباس از آن ها را به همراه برخی راهکارهای مناسب انطباق سازی در تولیدات رسانه ای بیان می کند. در پایان مقاله نیز با نقل و نقدِ نمونه هایی از ادب کهن، شیوه اقتباس از آن ها بیان خواهد شد.
تطبیق ساختار داستان «شیخ صنعان» با الگوی فیلمنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری ا ز آثار ادبی، بالقوه یک نمایشنامه یا یک فیلمنامه است. یکی از این شاهکارهای ادبی " شیخ صنعان" اثر "فریدالدین عطار نیشابوری" است. این داستان منظوم از برخی ظرفیتهای دراماتیک مانند "ساختار نمایشی" برخوردار است. طرح داستانی "شیخ صنعان" می تواند با خط سیر داستان در فیلمنامه مقایسه شود زیر از جایی آغاز می شود، در مسیری جریان می یابد و در نقطه ای به پایان می رسد. افزون بر این، روایت بر یک شخصیت و حادثه اصلی تکیه دارد و با بهره گیری از شخصیتها و حوادث دیگر به آفرینش ماجراهای جدید می پردازد. همچنین با اطلاعات جدیدی که از شخصیتها به دست می دهد به هیجان بیشتری دست می یابد و افکار و عواطف مخاطب را نشان می رود. با تشخیص خطوط داستانی "شیخ صنعان" و خط سیر فیلمنامه می توان به گونه های همانندی و تمایز میان ساختار فیلمنامه و ساختار این حکایت پی برد و به دورنمایی از ظرفیتهای دراماتیک "شیخ صنعان " دست یافت.
جستاری در شعر ایرانی میانه غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، ویژگی های کلّی و فنی شعر فارسی میانه و پارتی (پهلوی اشکانی) دوره میانه، یعنی دوره اشکانی و ساسانی بررسی میشود. نخست ابعاد ادبیات ایرانی، به ویژه پیشینة شعر و شاعری این دوره تشریح می شود، آنگاه دو منظومه درخت آسوریک و یادگار زریران و ویژگی های این دو منظومه مورد بحث قرار می گیرد. گوسانان یا شاعر- نوازندگان دوره ساسانی در زمره شاعران برجسته این روزگارند. این رامشگران و خنیاگران حافظ میراث اصیل شعر و موسیقی ایرانی گذرده اند. برجسته ترین گوسانان، باربد، نکیسا و رامتین بودند که در موسیقی و شعر ایران دوره میانه تأثیری ماندگار داشته اند. بیشتر ایران شناسان به هجایی- تکیه ای بودن اشعار فارسی میانه و پارتی معتقدند. ویژگی های وزنی انواع شعر، نوع تکیه ای یا هجایی از مباحث مهم این مقاله است.
برون از پرده؛ «جستاری در تصاویر بر ساخته نظامی با ابزار موسیقی در پنج گنج»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی از جمله شعرای مشهور در ترکیب سازی است. از میان واژگانی که در خمسه برای آفریدن تصاویر بکر مورد توجه قرار گرفته نام آلات و اصطلاحات مربوط به موسیقی است. نظامی ضمن آشنایی کامل با ابزار و اصطلاحات موسیقی، آنها را در سه زمینه بزم، رزم و مسایل عرفانی و زاهدانه- متناسب با محتوای هر یک از مثنوی های خمسه- به خوبی به کار گرفته است. در مخزن الاسرار این ابزار در خدمت زهد و عرفان قرار گرفته اند، حال آنکه محتوای بزمی خسرو و شیرین ایجاب می کند ترکیبات در خدمت بزمها و عاشقانه ها باشد. همچنین از آنجا که لیلی و مجنون داستان عشقی نافرجام است این ابزار برای بیان لحظات درد آلود و اندوهبار دو عاشق به کار رفته اند، از سوی دیگر چون هفت پیکر دنیایی هوس آلود را مصور می کند، بنابراین ابزار موسیقی، هوس و شور و تمایلات نفسانی را به اوج می رسانند. در شرفنامه نیز که داستان کشور گشاییهای اسکندر است، موسیقی رزمی کاربرد بیشتر و بهتری دارد. نظامی در اقبالنامه دوباره مجال پیدا می کند مانند مخزن الاسرار به اخلاق بگراید و موسیقی را به خدمت مضامین حکمی درآورد بنابراین نظامی با مهارتی که از خود به خرج داده با این ابزار متناسب با موضوع تصاویری بکر آفریده است.
ابرمتن ها و پیرامتن ها در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ورود مطالعات بینامتنی در هنر توجه برخی اندیشمندانِ بینامتنیت در تحلیل های بینامتنی از مطالعات ژرار ژنت به سازوکارهای مختلف متن جلب شده است. ژنت خود با طرح ترامتنیت 5 قسم از این روابط را پیش روی تحلیل گران متن گذاشت. این مطالعات به مرور زمان به سینما نیز راه یافت. هدف این مقاله بررسی ابرمتن ها و پیرامتن ها -دو جزء ترامتنیت- در سینمای ایران است. در مواجهه با برگرفتگی های سینمایی متوجه خواهیم شد یک متنِ فیلمی از متون دیگر چه ادبی و چه دیگر متون، به صورت های مختلف برمی گیرد. یکی از مسائل این پژوهش شناخت انواع برگرفتگی های سینمایی و ویژگی های آن هاست. در روابط پیرامتنی، متنی در آستانة متن دیگر قرار می گیرد و به نظر می رسد نسبت آن با زمان اکران مهم ترین مسئله در این رابطه است. هدفی که در راستای این مسائل دنبال می شود معرفی الگویی از روابط بینا-متنی است که انواع این برگرفتگی ها و روابط زمانی پیرامتنی را در سینمای ایران مشخص کند. برای رسیدن به مناسبات ابرمتنی و پیرامتنی در سینمای ایران؛ برخی از فیلم های سینمای ایران در دو دهة 1370 و 1380 مورد مطالعه قرار گرفته است.
پیشینه موسیقی درمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نظرهای گوناگونی درباره اصل موسیقی، در جوامع گوناگون بشری دیده می شود، بومیان آمریکا، موسیقی را از موهبتهای الهی می دانند، برهما، موسیقی را به عنوان ودای پنجم بر روی زمین آورد، پیروان فیثاغورث، آن را لحن موسیقیِ خلقت دانسته اند و آن را برگرفته از بانگ گردشهای چرخ شناخته اند و این نظر را حکما و فلاسفه یونانی و اسلامی پذیرفته اند. عطار آن را «لحن موسیقی خلقت» و مولوی «زبان هاتف غیبی» می شناسد.
امروزه تاثیر موسیقی را در کودکان شیرخواره، حیوانات و گیاهان به صورت تجربی دریافته اند و بر روی بیماران نیز تجربه کرده اند و بعضی از امراض را نیز به وسیله آن درمان بخشیده اند، داستانها و حکایاتی وجود دارد که در گذشته، حکیمان و طبیبانی بوده اند که نه تنها بیماران را به وسیله موسیقی شفا می داده اند بلکه مرده ای را که در اثر سکته قلبی از جهان رفته بود با بعضی نغمات موسیقی، به زندگی برگردانده اند.
بررسی طرح نمایشی و معیارهای دراماتیزه شدن در مقامات حریری (بر مبنای سه مقامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی، به ویژه ادبیات داستانی، از جمله منابع گوناگونی است که در هنر تئاتر به منظور نگارش نمایشنامه مورداستفاده قرار می گیرد.. این آثار، در اغلب موارد، تمام خصوصیاتِ یک داستان تئاتری خوب را دارند. «طرح» یک نمایشنامه می تواند با یکی از این سه منبع آغاز شود: 1- «درون مایه» ای که بتوان به تصویر کشید؛ 2- «دست مایه» ای که بتوان بسط داد؛ 3- «شخصیت» هایی که به صورت دراماتیک درگیر شوند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی درصدد بررسی طرح نمایشی و معیارهای دراماتیزه شدن در سه مقامه از مقامات حریری هستیم. دراماتیزه کردن یک قصه به معنی استفاده از ویژگی های بالقوه نمایشی آن، ازبین بردن کاستی های اثر و بازنویسی داستان به صورت مناسب با موقعیت جدید است.
مقامات حریری (495-504هـ . ق.) مشتمل بر پنجاه حکایت درام گونه است، حکایت هایی کوتاه با درون مایه و موضوع واحد که با استمداد از واقعیت های جامعه و با ترسیم شخصیت های خیالی و با استفاده از گفت وگوهای شبه نمایشی به رشته تحریر درآمده است.
با بررسی سه مقامه از مقامات حریری، مشخص می شود که آن ها دارای درون مایه، دست مایه، موقعیت و شخصیت دراماتیک هستند و بین شخصیت های این مقامه ها مجادله و کشمکشی دراماتیک درجریان است. طرح های نمایشی این مقامه ها می توانند برای نمایشنامه نویسی یا ساخت نمایش مورد استفاده درام نویسان قرار گیرند. برای دراماتیزه کردن مقامه ها باید درون مایه ای مطابق با سلیقه مخاطبان امروزی از آن-ها اقتباس کرد و در طرح و موقعیتی جدید آن ها را به گونه ای نمایشی بازنویسی نمود، زیرا هدفْ افزودن چیزی به گذشته است، نه تکرار آن.
بازتاب فرهنگی کیش مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازتاب فرهنگی مانویت را در سده های نخستین دوره اسلامی به خوبی می توان مشاهده کرد. طرد حیات زمینی و نفی مادیات و پرداختن به امور اخروی، که جزو درونمایه های اصلی کیش مانوی است، از طریق تصوف و عرفان اسلامی تداوم یافت. غلات شیعه و زنادقه در زمره فرقه های متاثر از مانویت بوده اند. در تفاسیر عرفانی نیز از " نور ازلی" سخن رفته است که بازمانده باور مانویان به بهشت نور و هبوط نور از عالم سماوی به عالم ناسوت است. بازتاب دینی، اعتقادی و فرهنگی گنوسیان در ایران و جهان اسلام از اواخر سده سوم میلادی آغاز شد و تا نهضت اسماعیلیه ادامه داشت. فلاسفه اسلامی بعضی از اصطلاحات و مضامین ویژه مانوی را در آثار فلسفی خود به کار برده اند. دانشمندان اسماعیلی نیز در این کار نقشی اساسی داشته اند.
مقدمه ی «سهس رس»
منبع:
قند پارسی ۱۳۷۳ شماره ۸
مرگ اندیشی در ساحت هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ اندیشی عالی ترین مرتبه معرفت و ادراک جلال و جمال حضرت حق است . بدیهی است در عالم هنر ثبت عینیت محض به عدم حضور هنرمند منجر می شود و دخالت ذهن برای تغییر عناصر عینی طبیعت نیز موجب ثبت حقیقت هنر نمی گردد . اما در مرتبه ای والاتر اتصال به عالم خیال (ملکوت) صوری بسیار زیباتر و غنی تر از هنر عینیت گرا به عالم هنر عرضه می دارد . ...
ظرفیتهای تصویری «شاه سیاه پوشان» از دیدگاه شگردهای سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکایت منظوم «شاه سیاه پوشان» اثر حکیم نظامی گنجوی از ظرفیتهای تصویری برخوردار است که می تواند از دیدگاه شگردهای سینمایی بررسی شود. دوربین فیلمبرداری سینما تصاویر را از زاویه های مختلف ثبت می کند و می توان گفت چشم شاعر همین عمل را با تصاویر ذهنی و خیالی انجام می دهد. برای نمونه همان طور که سنت سینمایی برای معرفی شخصیتها و موقعیتها از نمای معرف یا نمای کامل استفاده می کند، نظامی هم در صحنه هایی که شخصیت را به خواننده معرفی می کند و دایره توصیفات خود را از چهره و حرکات شخصیت فراتر می برد و او را در فضایی وسیعتر نشان می دهد. حرکت دوربین سینما و حرکت چشم خیال شاعر از چنین شباهتهایی برخوردار است. همان گون که دوربین فیلمبرداری در حرکت عمودی بالا و پایین می رود، توصیفات شعری «شاه سیاه پوشان» نیز از وصف یک پدیده روی زمین متوجه وضعیت شخصیت در آسمان می شود. در کنار زاویه و حرکت دوربین، شگردهای دیگری مثل صحنه آرایی و زمینه پردازی در حکایت شاه سیاه پوشان با شگردهای مشابه سینمایی قابل انطباق است. در مجموع می توان گفت شگردهای سینمایی، ابزار جدیدی است که می تواند پژوهشگر ادبی را در تبیین تصویرپردازیهای آثار شاعران بویژه نظامی، یاری رساند.
همگرایی هنر و عرفان در فرهنگ ایرانی اسلامی با نگاهی به ادب فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آمیختگی هنر و عرفان در دامن فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی از مباحث مهمی است که حتی بدون فهم آن، فرهنگ ایرانی اسلامی توصیف ناپذیر است. فرهنگ و جهان بینی حاکم بر جامعه ایران به هنر نیز مثل بسیاری از مقولات دیگر، رنگ قداست بخشیده و از این جهت آن را دیوار به دیوار و حتی همسان با آمیزه ها و تعالیم عرفانی قرار داده است.پژوهش حاضر ضمن مطالعه میزان این تاثیر، نیز به مدد شناخت واژگانی و اتیمولوژی هنر و عرفان در ادبیات فارسی، که مهمترین پهنه تجلی این مقولات است، در پی بیان این فرضیه است که هنر در این فرهنگ بدرستی چیزی از جنس عواطف دینی و عرفانی است و از مبانی زیبایی شناسی غرب جداست.یکی از مهمترین اشتراکات بنیادین در هنر و عرفان ایرانی اسلامی که آن را از مبانیِ هنر غربی جدا می سازد، همانا شان معرفت شناسانه آن است، لذا در ادامه جهت تبیین این امر، همسانیهای این دو مقوله در نحوه کسب معرفت و استشعار به آن مورد بررسی قرار گرفته است.
هم پوشانی ناتورالیسم در ادبیات و امپرسیونیسم در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه میان ادبیات و سایر هنرها از دیرباز وجود داشته و دارد، اما بررسی این رابطه به گونه ای هدفمند و آکادمیک صاحب نظران ادبیات تطبیقی را از سال های پایانی قرن بیستم به خود مشغول کرده و جایگاه آن در مطالعات میان رشته ای است که خود مطالعات نوپایی محسوب می شود. در مقاله حاضر، نگارنده با انتخاب یک اثر ادبی و یک تابلوی نقاشی، می کوشد تا نشان دهد که چگونه دو اثر ادبی و هنری، از دو مکتب ادبی ـ هنری متفاوت، برای رسیدن به هدفی مشترک و بیانی واحد، قادر به هم پوشانی یکدیگر خواهند بود. یعنی متنی که تصویر می شود و تصویری که متن می گردد. برای این منظور رمان آسوموار زولا، اثر ناتورالیستی قرن نوزده با تابلوی نقّاشی «اتوکش ها»، اثر اِدگار دُگا، هنرمند امپرسیونیست همان قرن، از دیدگاه نظریه پردازان ادبیات تطبیقی، به بحث و بررسی گذاشته خواهد شد.