فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۵٬۱۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از آن هنگام که از طرف باری بر قلب رسول خویش نازل گردید، به دلیل ساخت زبانی، بافت معنایی و ویژگیهای بلاغی بی مانندش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت؛ به گونه ای که حتی سوالات متعددی را بر اصحاب پیامبر اکرم (ص) به وجود می آورد و آن حضرت به فراخور درک و آگاهیشان به رموز معنایی پاره ای از آیات اشاره می کردند. بنابراین، می توان گفت تفسیر قرآن از بدو نزول آیات آغاز گردید و با گسترش اسلام و افزایش تعداد مخاطبان و رشد آگاهیهای دینی پیروان آن، وسعت و عمق بیشتری یافت. به طوری که رویکردهای متفاوتی در تفسیر قرآن اعم از بررسی اختلاف قرائتها، تفسیر لغوی و نحوی، تاریخی، کلامی، سیاسی و عرفانی در میان مسلمانان به وجود آمد و مفسران اسلامی در هر یک از حوزه ها، آثار پرشمار و ارزشمندی خلق کردند. تفسیرهای عارفانه نیز در کنار سایر تفاسیر از قرون اولیه مورد اهتمام قرار گرفت و آثار مدونی در این زمینه نگاشته شد. اما عارفانی بودند که به صورت پراکنده و در لابه لای آثار خویش بعضی از آیات قرآن را تفسیر یا تاویل می نمودند. جستجو، یافتن و تحلیل این تفسیرها کمک شایانی به تبیین سنت تفسیر نویسی عارفانه خواه نمود. شمس الدین محمد تبریزی در تنها اثر خویش؛ یعنی «مقالات» نظریه های جالب تفسیری و تاویلات بدیعی از پاره ای از آیات قرآن دارد و خود ادعا می کند از هیچ مفسر پیش از خود تاثیر نپذیرفته است. در این مقاله ضمن تشریح نظریه و رویکردهای وی به علم تفسیر، نمونه هایی از تفسیرهای او را آورده و با تفسیرهای عرفانی پیش از وی مقایسه کرده ایم. شمس تبریزی در تفسیرهای معدود خویش، تفسیر واژگانی، تاریخی و کلامی را نادیده می گیرد و به تفسیر تخیلی متکی بر اسطوره های مذهبی نیز توجهی نمی کند. بلکه بر اساس «تجزیه عارفانه شخصی» خویش، آیات را تفسیر و تاویل می کند. با مقایسه تفسیرهای وی با آثار پیشینیان، به این نتیجه رسیدیم که شمس، هر چند نتوانسته است خود را یکسره از سیطره سنت تفسیرنویسی عرفانی قبل از خود خارج کند، در تفسیرهای معدود خود رهیافتهای کاملا بدیع و تازه ای دارد و به دلیل اصالت دریافت و تاویلات وی، نمی توان در سنت تفسیرنویسی عرفانی آنها را نادیده گرفت.
سفره های کهن ایرانی
شخصیت ها در تاریخ بیهقی
نوع شناسی سندبادنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشته، نوع شناسی روایت «سندبادنامه» با استناد به دیدگاه «تودورف» درباره «روایتهای اسطوره ای» است. بر اساس نظریه «تودورف» مهمترین ویژگیهای این نوع روایتها عبارتند از: اصل علیت بی واسطه، تاکید بر کنش شخصیتهای داستان و فقدان روان شناسی. در این نوشته با ذکر شواهدی از «سندبادنامه» و تطبیق آنها با ویژگیهای، «روایتهای اسطوره ای» بر آن بوده ایم تا این داستان را در رده روایتهای اسطوره ای چون: «هزار و یک شب» و قصه های «دکامرون»، جای دهیم. نوع شناسی سندبادنامه و قرار دادن آن در رده نوع خاص می تواند مقدمه ای برای بررسیهای بعدی این اثر، و از جمله بررسی ساختاری آن، باشد.
فرهنگ عامیانه در شعر ناصر خسرو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اسکنتار و اسکندر !
پندار شهر بی شاعر از چشم انداز ادبیات و فلسفه (نقدی بر جمهوری افلاطون)
منبع:
تابستان ۱۳۸۵ شماره ۴۸
حوزه های تخصصی:
میان دیدن و گفتن
منبع:
گلستانه دی ۱۳۸۵ شماره ۷۶
حوزه های تخصصی:
پژوهشی اجتماعی در شعر لری
حوزه های تخصصی:
"ادبیات عامه، در هر جامعه و سرزمینی، دوش به دوش ادبیات رسمی وجود داشته است. چنین ابیاتی از آنجا که بر پایه واقعیات زندگی و عاری از هر گونه تعارف و ملاحظه ای است آینه تمام نمای بخش از حقایق تاریخی – اجتماعی است. علاوه بر آن گویاترین تصویر زندگی مردمان که آداب و رسوم، سنت ها و باورهای منطقه ای حاضر است.
ادبیات لری با پیشینه ای کهن تصویرگر زندگی سنتی و ایلی است. شناخت چنین ادبیاتی مددرسان شناخت ویژگی های مردم شناختی و جامعه شناسی آن ناحیه است.
این نوشتار به بررسی بافت عشیره ای و ایلاتی جامعه لر با تاکید بر شهرستان بویر احمد پرداخته است. محدود زمانی این بررسی دهه هزار و سیصد و پنجاه و قبل از آن است سدگی و بی پیرایگی رسوم لری را – قبل از آمیزش با ادبیات رسمی دهه های اخیر – بیان می کند."
گذر از اسطوره
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی هنری و اشتقاق عامیانه در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردوسی هنگام برخورد با بسیاری از واژگان و نام ها به ارایه معنی و وجه تسمیه آنها اقدام نموده است. گاه ریشه شناسی واژه ها در این کتاب بزرگ بر اساس شکل ظاهری واژگان و با بهره گیری از آرایش های ادبی صورت گرفته است. به این معنا که فردوسی با استفاده از بدیع لفظی و معنوی، اسلوب الحکیم، حسن تعلیل، جناس اشتقاق و شبه اشتقاق، با واژگان برخورد هنری نموده و با ابتکار و تصرف های هنری برای خود اجازه برآیند سازی درباره برخی واژه، تعبیرها و نام ها قائل شده است. به علاوه در برخی از مواقع به توصیف ویژگی های معنایی اسم ها و واژگان پرداخته و بدون اشاره آشکار و صریح به ریشه واژگان، به درستی مفهوم آنها را توضیح داده که این امر بیانگر آگاهی کامل حکیم توس از منابع و مآخذ اصلی و درست فهمی آنها و نیز معرفت زبان شناختی و فقه اللغوی (واژه شناختی Philological ) است. در مقاله حاضر که به روش کتابخانه ای تهیه شده برخوردهای هنری، اشتقاق های عامیانه و توضیحات علمی فردوسی درباره ریشه و معنی واژگان به شیوه توصیفی و توضیحی بیان شده است
جست و جوی هفت وادی عشق عطار در بنای خانه های خدا
حوزه های تخصصی:
تصوف و عرفان از مهم ترین جریانان های فکری و معنوی اثرگذار بر هنر ایران بوده است. در طریق صوفیه جهت رسیدن به کمال مطلوب، مراتب و مقاماتی وجود دارد که هر یک از عرفا با توجه به مقام معنوی و میزان دریافت خود از طریقت آنها را برشمرده و نامگذاری کرده اند. تصوف از طریق آیین فتوت و جوانمردی به هنر ها و صنایع راه پیدا کرده و از این طریق نفوذ خود را در معماری و به خصوص معماری مساجد نمایان ساخت. یکی از جلوه های ظهور عرفان در معماری مسجد وجود مراتب عرفان در آن است که با مدد از خصوصیت تاویل پذیری معماری می توان هفت شهر عشق عطار را (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر) با هفت ساختار مسجد (جلوخان، سردر، هشتی، دالان، صحن، گنبدخانه، محراب) که به نوعی حرکت نمازگزار را تا رسیدن به محراب به نمایش می گذارد تطبیق داد.