فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵۲۴ مورد.
حشو در ادبیات فارسی
پیوست ها و گسست های ساختاری در غزل مولانا
حوزه های تخصصی:
غزل مولانا در بلنداییاست که نقل و نه بعد از آن، نظیریبرایش یافت نمیشود. شعریساختمند که بر محور عمودیزبان قوام یافته و از طریق روایت گریو تمثیل گوییو پرورش استعاره به وحدت و انسجام رسیده است، اما استحکام غزل مولانا بر موسیقیاستوار است، و اگرچه وحدت معناییو موسیقاییدارد و مضمون هایتخیلیو رنگارنگ، ولینوعیگسست در تار و پود زیرینش دیده میشود. مقاله میکوشد نشانه هاییاز پیوست ها و گسست هایساختاریدر غزل هایاو را بیابد.
زن در ضرب المثل ها و اصطلاحات فارسی: بررسی پیکره بنیاد عامل انسجام از دیدگاه تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل پیوستگی و همبستگی و نوع گفتمان در ضرب المثل ها و اصطلاحات مربوط به زنان و ارائه تحلیل از نوع انسجام در آن هاست. چهارچوب نظری تحلیلْ رویکرد نقش گرایانه هلیدی متیسن و قالب آن فرانقش متنی می باشد. پیکره مورد بررسی ضرب المثل ها و اصطلاحات در کتاب کوچه (شاملو، 1381) است. روش پژوهش دارای مؤلفه های کیفی و نیز رویکرد کمّی است. مؤلفه های کیفی برگرفته از تحلیل گفتمان انسجامی و رویکرد کمّیْ تحلیل آماری این پیکره بر اساس آزمون ضریب همبستگی پیرسون می باشد. نتایج نشان می دهد: 1. هر دو عامل پیوستگی دستوری و واژگانی در کتاب کوچه به کار گرفته می شوند ولی توزیع آن ها متفاوت است؛ 2. در 93/17% از کتاب کوچه پیوستگی صفر و عامل ایجاد انسجام کارکردی و مربوط به عامل همبستگی است؛ 3. ضریب همبستگی میان تعداد عوامل پیوستگی و تعداد واژه ها معنادار و گفتمان در این فرهنگ بیش تر همبسته و از نوع «گفتمان کمینه» می باشد.
سبک شناسی نفثه المصدور زیدری نسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ساختارگرایی به عنوان یکی از مؤثرترین نظریه های قرن حاضر پذیرفته شده است. هدف غایی آن را «کشف و دست یافتن به راز پنهان و جنبه های زبان شناختی اثر ادبی» از طریق عناصر ساختاری اثر دانسته اند. طبق این نظریه ، در واکاوی ساختار یک اثر ، توجه به دلالت های فرامتنی جایی ندارد و ساختارگرا نگاه خود را تنها به متن معطوف می کند و معنا را از ساختار متن می طلبد. مطابق با این نظریه ، در این مقاله کوشش شده است ساختار و روابط متقابل واحدها و عناصر متعدد موجود در نفثه المصدور زیدری نسوی از سه حوزه محتوا ، تکنیک زبانی و شکل بررسی شود تا از این طریق بتوان به لایه های پنهان الگوهای ذهنی نویسنده دست یافت.
بررسی انواع زمان در دفتر چهارم، پنجم و ششم «مثنوی» با رویکرد «سبک شناسی رایانشی- پیکره ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر، توزیع بسامدی و درصدی انواع زمان را در سه دفتر چهارم، پنجم و ششم مثنوی با رویکرد «سبک شناسی رایانشی – پیکره ای» بررسی کرده ایم که هدف از آن، کشف جنبه هایی از صدای دستوری، سبک روایی و میزان واقع گرایی در دفاتر ذکر شده است. مبانی نظری و کاربردی پژوهش، تلفیقی از «نظریة نقش گرایی هلیدی» و دستور سنتی فارسی است و پیکرة زبانی آن شامل15890 فعل است که به روش نمونه گیری نظام مند از جامعة آماری دفاتر فوق، انتخاب و شانزده متغیر زمان در آن تحلیل شده است. یافته های آماری نشان می دهد که انواع زمان حال با 64 درصد، بیشترین و آینده با سه درصد کمترین بسامد را دارند، زمان گذشته نیز 35 درصد زمان ها را به خود اختصاص داده است. نمود گذشته چهار درصد و نمود حال، صفر است؛ امر، نهی و الزام نیز شامل هجده درصد می شود. درصد بالای زمان حال بیانگر این است که مولانا، فلسفة «روان شناسی انسان گرایانه» داشته و به زندگی در «اینجا و اکنون» می اندیشیده است. همچنین وی از داستان ها و رویدادهای گذشته نیز برای تبیین احوال افراد استفاده کرده که زمینة گفت وگو و چندصدایی حال و گذشته را موجب شده است.
درباره کلمات معرب
واین گلستان همیشه خوش باشد
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی گلستان سعدی و سبک سعدی در سرودن آن و اهمیت این اثر سعدی میپردازد و آثاری را که به تقلید از این اثر گرانقدر سروده شدهاند را معرفی مینماید. نویسنده در ادامه به معرفی اولین تصحیحها و چاپهای گلستان سعدی میپردازد و اشارهای به جایگاه گلستان در دورههای تاریخی ایران از جمله پس از انقلاب مشروطه دارد که با مخالفتهایی روبهرو شده بود.
از ناهمواریهای آوائی تا هنجارهای موسیقایی در اشعار سلمان ساوجی (به عنوان یک ویژگی سبکی)
حوزه های تخصصی:
آستانه ی انتخاب ، مفهومی ضروری در بررسی تحولات ادبی و سبک شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی های سبک شناسی ادبیات فارسی، به طور معمول بحث در کلیات و نظریه پردازی هنوزجای چندانی ندارد و بیشتر به استخراج خصیصه های سبکی، آن هم در حد برجسته کردن ویژگی های لغوی آثار ادبی، پرداخته می شود. مقاله ی حاضر می کوشد با تامل در جوانب نظری مفهوم انتخاب و آستانه ی انتخاب، اهمیت و کارآیی آن را به عنوان عنصری کلیدی در تبیین مسائل مهم سبک شناسی و تطور سبک در ادبیات فارسی، مورد تاکید قرار دهد. براین اساس، نخست این مفاهیم تعریف و تشریح شده است. سپس نشان داده شده که تکیه بر مفهوم محدودیت در مقابل انتخاب تا چه حد در ادراک مسائل سبک شناسی نقش دارد. آنگاه بر مبنای این دو سازه ی بنیادین سبک، یعنی انتخاب و محدودیت و آوردن مثال های متعدد، کارآیی مفهوم انتخاب در سبک شناسی از طریق اشاره به نقش انتخاب در آفرینش ادبی و چگونگی تعامل انتخاب و محدودیت درهر نوع ادبی، نشان داده شده است. اشاره هایی کوتاهتر به تاثیر مفهوم آستانه ی انتخاب در تعیین جهش سبکی و انقلاب ادبی نیز اهمیت و حوزه ی کارآیی این مفهوم را در بررسی های سبک شناسانه و نیز تحولات تاریخ ادبیات نشان می دهد.