فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
وجه، مقوله ای است نحوی - معنایی که نظر و دیدگاه گوینده را نسبت به محتوای آنچه می گوید نشان می دهد. زبان به طرق مختلف می تواند محتوای یک جمله را بر حسب میزان تعهد گوینده به صحت آن، و یا نوع در خواست او برای وقوع کنش مطرح در آن، نشان دار کند. فعل های وجهی یکی از ابزارهای بیان وجه هستند که در بعضی زبان ها، از جمله زبان فارسی، از آنها استفاده می شود. سه فعل بایستن، شدن و توانستن فعل های وجهی زبان فارسی هستند که برای بیان سه وجه برداشتی، درخواستی و توانمندی، که سه نوع وجه اصلی هستند، و دو درجه امکان و الزام، که به عنوان درجات وجه مطرح می باشند، به کار می روند. بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی تنها فعلی که برای درجه الزام در هر سه وجه برداشتی، در خواستی و توانمندی به کار می رود فعل بایستن است و درجه امکان توسط دو فعل توانستن و شدن بیان می شود.
نقد روایتشناختی سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۸ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
روایت را میتوان همچون جنبههای درهم بافتهای از متن و اثر ادبی به شمارآورد که به همراه زبان، یکی از مهمترین حوزههای نظریه ادبی به شمار میرود. روایتشناسی، در باره شیوههای مختلف بیان رویدادها و تحلیل ادبیات روایی نظیر رمان، داستان کوتاه و حماسه به بحث میپردازد. هر کدام از این شیوهها، متن ادبی را از زاویهای خاص بررسی میکند. شناخت روایت به منتقد، در نقد و تحلیل داستان و عناصر داستانی و نیز به آفریننده داستان در فرایند آفرینش داستان کمک میکند. پژوهشگران از راه روایتشناسی داستان، ساختار و مناسبات درونی نشانهها را در متن باز مییابند. در این مقاله کوشیده شده است به بررسی روایت در سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی (خانهای برای شب، دشنام و صدا که میپیچد) و مسائلی را که در خواندن داستان اهمیّت دارند، امّا از جهتی به قدری آشکارند که گاه دیده نمیشوند، پرداخته شود؛ درک شیوههایی که ما را به برداشتی تازه و نو از داستان میرساند و ارائه تفسیری بهتر از داستان که بهسادگی از روساخت متن، قابل درک نیست.
تحلیل روان کاوانة داستان «سیذارتا» اثر هرمان هسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد روان شناختی از شاخه های پویای نقد ادبی معاصر است که خود زیرشاخه های متعددی دارد. یکی از آن ها نقد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ است. آثار هرمان هسه را می توان از دیدگاه روان کاوانة یونگ به خوبی نقد و تحلیل کرد، زیرا اندیشه ها و افکار او در موارد زیادی به یونگ شبیه است. آن ها با هم ارتباط مستقیم داشتند. هردو به سمبل ها و نمادها علاقه مند بوده آن ها را تفسیر و تحلیل می کردند. هسه نیز مانند یونگ درون گرا بود و به حقایق روانی فرد توجه داشت و در آثارش جنبه های اجتماعی کم رنگ است. هسه و یونگ علاقه مند به عرفان شرق از جمله عرفان هندی اند. هند حلقة زنجیری بود که یونگ و هسه را به هم پیوند داد. هندی ها در جهان سمبل ها زندگی می کنند، بر سمبل ها تأثیر می گذارند و از آن ها تأثیر می گیرند، اگرچه علاقه ای به تفسیر آن ها ندارند. سمبل ها از موضوعات مورد علاقة یونگ و هسه اند و فراوانی آن ها در آثار هسه زمینة مناسبی برای نقد و تحلیل از دیدگاه یونگ فراهم می کند. تفحص در سمبل ها که به آن ها نماد و رمز نیز گفته می شود و نقد کهن الگویی آثار ادبی، به ویژه آن دسته از آثاری که از اعماق روح و روان انسان برخاسته و درون گرایانه اند، شیوه ای مناسب برای درک معانی پنهان و نهفته در لایه های روساختی و بیرونی است. این تحلیل ها مشترکات و حقایق موجود در روان بشر را نیز نمایان می کند. در این مقاله سعی می شود با دیدگاهی روان کاوانه به نقد کهن الگویی داستان «سیذارتا»ی هرمان هسه پرداخته شود. الگوهای کهنی مانند رؤیا، سفر، قهرمان، آب، رودخانه و گذار از آن، آنیما، درخت و پیر خرد از نمادهای مهمی است که به گونه ای هماهنگ در این داستان گرد آمده و بیانگر تلاش انسان در فرآیند خودیابی و تفرد هستند. در این مقاله به بررسی این نمادها پرداخته می شود.
انواع سؤال و جواب در شعر فارسی (نگاهی دیگر به آرایه ادبی سؤال و جواب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ساختار هسته گروه فعلی در زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به بررسی ساختمان هسته گروه فعلی یعنی فعل در زبان فارسی معیار پرداخته میشود. منظور از زبان فارسی معیار، همان زبان رسمی کشور ایران است که زبان استاندة برقراری ارتباطات و تبادل اطلاّعات و زبان کتابت متنهای علمی درسی و دانشگاهی است. فعل ،اساسیترین مقوله واژگانی زبان است. زیرا از یک سو آن را میتوان مهمترین رکن جمله دانست که در بردارنده معنای اصلی جمله و عناصر اصلی صرفی، مثل مطابقت به لحاظ زمان، شخص و شمار است و از سوی دیگر ساختار موضوعی آن نشاندهنده بسیاری از ارکان اصلی جمله است. عناصری راکه درساختمان فعل در زبان فارسی معیار بکار می رود ،می توان به دو دسته تقسیم کرد: الف -جزء ثابت :ریشه فعلی، جزء ثابتی است که در تمامی صیغه ها و صورتهای فعلی دیده می شود. ب -اجزاء متغیّر: علاوه بر ریشه فعلی، اجزاء دیگری نیز درساختمان فعل بکار می روند که امکان انتخاب درمورد آنها وجود دارد. بطور مثال، در مورد زمان، سه امکان گذشته،حال و آینده؛ در مورد عنصر مطابقت به لحاظ شخص، سه امکان اوّل شخص، دوم شخص و سوم شخص وجود دارد. به لحاظ ساختواژی، افعال را میتوان به دو دسته کُلّی تقسیم کرد: الف- افعال ساده که در ساختمان آنها تنها جزء فعلی بکار رفته است. ب- افعال مرکّب که در ساختمان آنها علاوه بر جزء فعلی ،حدّاقل از یک جزء غیر فعلی نیز استفاده شده است.
قصه غمگین غربت (تأملی بر شعر «خوان هشتم و آدمک» سروده مهدی اخوان ثالث (م . امید)
حوزه های تخصصی:
انواع نقد ادبی (2)
حوزه های تخصصی:
تشبیه مرکب در غزل سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و نقد و تحلیل تشبیه مرکب و بحث درباره انواع آن در غزل سبک عراقی، می تواند راهگشای علاقمندان به مطالعات ادبی جهت فهم بهتر آثار غنایی این دوره باشد. تا آن جا که بنده کنکاش نموده است، تحقیق مستقلی در این زمینه از سوی محققان صورت نگرفته است. بنابراین به منظورتحقق این هدف 10% غزل های دوازده شاعر معروف و موثر این دوره (به جز غزلیات مولوی که به سبب گستردگی بیش از حد به 5% بسنده شده است) مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است. بسامد تشبیهات مرکب در دیوان شاعران این دوره، دارای اوج و حضیض است و با نزدیک شدن به پایان این دوره، از میزان تشبیهات مرکب در غزلیات کاسته می شود. فراوانی این نوع تشبیه در شعر شاعرانی همچون سعدی، خواجو، کمال الدین اسماعیل، عراقی و عطار بیشتر از دیگران است؛ اما تنوع اغراض تشبیه که بیانگر نگرش فکری و جهان بینی شاعر است، در غزلیات مولانا از همه وسیع تر و گسترده تر است؛ ضمن این که حداقل یک سوی تشبیهات مرکب برخی از شاعرانی که شعرشان صبغه عرفانی دارد، از نوع عقلی است. سعدی در زمینه تشبیه مرکب تمثیلی و خواجو و انوری در تشبیه مرکب تخییلی از سرآمدان روزگار خود هستند.
سبک شناسی لایه ای مجموعه اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«قیصر امین پور» در مواجهه با جهان و جامعه، شاعری صادق است. شعر او، گزارش راستین مناسبات شاعر با جامعه و تغییرات و تحوّلات فرهنگی و اجتماعی است. وی سخت ملتزم و متعهّد به ارزش های مذهبی است و اعتقادی راسخ به اصول و آرمان های جامعه دارد. کاربرد واژ گان محاوره ای ، ترکیبات تازه، عینی و حسّی بودن واژگان و ساختار ساد ة جمله ها در اغلب موارد از ویژگی های برجستة زبان این گوینده است؛ به نحوی که تبدیل به سبک شخصی وی شده است. آهنگ و تناسب موسیقایی واژه ها و نشان دار بودن آنها و همچنین ساختار تعابیر از دیگر ویژگی های شعر این سخنور است؛ بنابراین برای تبیین گستره سبک، مشخّصه های زبانی همراه با ویژگی های تصویری (بلاغی) و قلمرو اندیشه های شاعر به طور موازی و در خدمت اهداف کلی اشعار بررسی می گردد. این مقاله به شیوة توصیفی-تحلیلی به بررسی جنبه های گوناگون سبکی اشعار «امین پور» با تکیه بر دو مجموعه شعر، «گل ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» از اشعار دوره سوم و تکامل سبکی شاعر در چهار لایة آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی پرداخته است. بر اساس یافته های این پژوهش، شعر «امین پور» در حوزة واژگان و نحو و تصاویر دارای نوآوری است.
روایت شناسی ساختارگرا
منبع:
هنر زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸۲
حوزه های تخصصی:
بررسی ضرب المثل های فارسی در دو سطح واژگانی و نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی ۱۳۸۸ شماره۱
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها، در کنار کنایات، اصطلاحات، زبانزدها و واژگان، از جمله مواد و مصالح زبانی به شمار می روند که غنای هر زبان به کمیت و کیفیت همین مواد بستگی دارد. در این مقاله مولف می کوشد پس از طرح موضوع و تعریف مثل، این گونه زبانی را در دو سطح واژگانی و نحوی بررسی نماید. در سطح واژگانی، واژگان امثال از چند زاویه بررسی می شوند: 1 میزان کاربرد واژگان بیگانه، عامیانه و شکسته با تکیه بر نمونه گیری از کتاب های امثال معروف که معلوم می گردد 4/14 درصد واژگان عربی، 2 درصد عامیانه و کمتر از یک درصد شکسته است. این بررسی ها به صورت مقایسه ای انجام می گیرد تا میزان واژگان یاد شده را در مقایسه با نثر معیار و مواد دیگر ادب شفاهی چون افسانه ها، لالایی ها، ترانه ها و مثل ها نشان دهد، 2 واژگان ممنوع (حرام) و تابو 75/2درصد از کل واژگان امثال را تشکیل می دهد، 3 در بخش فواید زبانی واژگان مثل نیز به نقش واژگان امثال در ماندگاری واژگان زبان فارسی و مطالعات زبانی اشاره می شود، 4 تغییر و جابه جایی واژگان در محور جانشینی از ویژگی های مثل هاست که علل آن به تفصیل و با نمونه بررسی و تحلیل می شود 5 در سطح نحوی مباحثی مانندنوع جمله های مثلی، اجزای جمله های مثلی و ترتیب و انواع آن ها از نظر فعل، ساختمان و وجه بررسی می شود. در ادامه، حذف اجزای جمله های مثلی در هشت نوع دستوری با ارایه شواهد کافی و دلایل و چگونگی و نوع حذف ها (لفظی و معنوی) می آید ودر پایان گونه های نوشتاری و گفتاری در مثل ها بیان می شود. 6 روش تحقیق توصیفی تحلیلی و به صورت نمونه گیری و مطالعه موردی است. تعداد نمونه ها، پنجاه مثل از پنج منبع مثل مکتوب و به زبان معیار است، بنابراین، ضرب المثل های گویشی در این پژوهش مورد نظر نیست. همچنین برای مقایسه و یا هدف های خاص، نمونه گیری های دیگری نیز انجام داده ایم.
استعاره های مفهومی در زبان فارسی؛ تحلیلی شناختی و پیکره مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی در پیکره ای نمونه از زبان فارسی می پردازد. در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از پایگاه داده های زبان فارسی، پیکره ای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونه گیری و استعاره های مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. سپس این استعاره ها براساس طبقه بندی لیکاف و جانسون Johnson, 1980) & (Lakoff ، در قالب استعاره های «ساختاری»، «هستی شناختی»، «جهتی» و نیز طبقه ای از استعاره های مفهومی که لیکاف و ترنر(Lakoff & Turner,1989)، تحت عنوان «استعاره های تصویری» معرفی کردند، دسته بندی شدند. در گام بعدی نسبت بسامد هریک از این استعاره ها در مقایسه با یکدیگر تعیین شد و تلاش شد تا پر بسامدترین حوزه های مبدأ در طبقه استعاره های هستی شناختی تعیین گردد و در مجموع با توجه به یافته های پیکره ای مشخص گردد که فارسی زبانان بیشتر از چه حوزه های مبدأیی برای بیان مفاهیم انتزاعی بهره می برند. در خلال این پژوهش، نگارندگان به دلیل بهره گیری از پیکره دریافتند که طبقه بندی لیکاف و جانسون(1980) از انواع استعاره های مفهومی، ملاک دقیقی برای محک یافته ها در یک پژوهش پیکره مدار نمی باشد و همچنین یافته های پیکره ای در زبان فارسی در مواردی اصل یکسویگی در نظریه استعاره مفهومی را نقض می کنند.
تحلیل روانشناختی شخصیّت های سه داستان گدا، خاکسترنشین ها و آشغالدونی غلامحسین ساعدی بر مبنای نظریّه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غلامحسین ساعدی یکی از نویسندگان پرکار دهة چهل است که با پرداختن به شخصیّت های روان رنجور طبقة پایین جامعه، تلاش بی پایانی برای بیدار نمودن جامعة خفقان زدة دورة پهلوی کرد. در این مقاله، شخصیّت های دو داستان کوتاه و یک داستان بلند او به نام های «گدا»، «خاکسترنشین ها» و «آشغال دونی» با بهره گیری از نظریّة کارن هورنای مورد بررسیو واکاوی قرار گرفته است. کارن هورنای یکی از مهم ترین پیروان فروید در حوزة روانکاوی اجتماعی است و برخی از نظریّه هایش در همة ابعاد فرهنگ غرب رسوخ کرده است و چنان چهرة شناخته ای است که کمتر کسی است که با مفاهیمی چون ازخودبیگانگی، خودشکوفایی و خودانگارة آرمانی آشنا نباشد. وی فهم جدیدی از اهمیّت فرهنگ و محیط را وارد روانکاوی کرد. شخصیّت های اصلی و فرعی سه داستان مذکور را گداها تشکیل می دهند که با نوعی از روان رنجوری که منبعث از جامعه و محیط رشد آنان است، روبه رو هستند. در این مقاله، سعی شده شخصیّت های گدا در این سه داستان را بر اساس نیازهای دهگانة کارن هورنای و مکانیسم های دفاعی آنان بررسی و نیز وجوه شباهت و تفاوت آنان را معیّن کنیم و دریابیم که در میان این شخصیّت ها بیشتر کمبود چه نیازی مشاهده می شود؟ این شخصیّت ها با نقش های یکسان، چه راه های تدافعی را در برابر اضطراب اساسی از خود بروز می دهند؟ شرایط محیطی مشترک در این سه داستان چه تأثیری در شخصیّت های آنان دارد؟ چرا چنین راه های تدافعی را انتخاب کرده اند؟ چقدر از خود واقعی خود فاصله گرفته اند؟
نقد رمان آزاده خانم و نویسنده اش، نوشته دکتر رضا براهنی: به صدا درآوردن جهان آینده
حوزه های تخصصی:
بازبینی داستان شیر و گاو در کتاب کلیله و دمنه از منظر حقوق کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون ادبی مجموعه ای از ذخایر فکری و فرهنگی ملتها و بازتاب اندیشه ها و عقاید و آمال آنهاست که در هر عصر و دوره ای متأثّر از جامعه و مردم و نیازهای آنان است. مسائل بسیاری همچون جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد، سیاست، نمودهای فرهنگی و اجتماعی و حقوق در ادبیات نهفته است؛ بنابراین در شناخت ملّت ها ناگزیر از آشنایی با ادبیات آنها هستیم. مباحث حقوقی و مفاهیم و اصطلاحات وابسته به آن از جمله مسائلی است که در این متون برجستگی خاصی دارد و تاکنون کمتر به آن توجه شده است. در این مقاله تلاش نگارندگان آنست که باب شیر و گاو و با بازجست کار دمنه را به لحاظ حقوق کیفری که خود یکی از شاخه های اصلی علم حقوق است، بررسی کنند؛ زیرا پدیده جرم و مجرم در این دو باب پررنگ تر جلوه گر شده است. جرم و مجرم، انواع مجازات و اهداف آن و مباحث مربوط به عدالت کیفری همچون شهادت، تحقیقات قضایی و تأثیرپذیری قاضی در این مقاله مطرح شده است. در هر مورد سعی بر آنست که مباحث طرح شده در مقایسه با حقوق جزای اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این تحقیق مبین آنست که با تأمّل و توغّل در متون ادبی می توان به نقطه تلاقی در ادبیات و مباحث حقوقی دست یافت تا در نتیجه ادبیات و محتوای پربار و ارزشمند آن در جهت غنای قوانین و مقرّرات حقوقی و به عنوان عاملی مؤثّر در پیشگیری از جرایم و اصلاح فرد و سلامت جامعه به کار رود.
کهن گرایی واژگانی در شعر اخوان
حوزه های تخصصی:
پیوند شعر اخوان با زبان و ادب کهنسال فارسی و استفاده از واژه ها و ترکیبات و عبارات آن زبان که به صورت متنوع و پراکنده در اشعار او مشهود است، یکی از تمهیدات شاعرانه او است که به زبانش شکل و نمایی حماسی و با صلابت بخشیده است. این تمهید که یکی از شیوه های آشنایی زدایی با عناصر گذشته (آرکاییک) زبان و معروف به باستان گرایی یا کهن گرایی است، از ویژگی های مهم شعر اخوان است. در مقاله حاضر در محدوده واژگان به بررسی و توصیف عناصری از اشعار اخوان می پردازیم که رنگ و بوی کهن دارد و موجب برجستگی زبان شعر او شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که کهن گرایی واژگانی اخوان به دو بخش عمده قابل تقسیم است: بخش اول مربوط به واژگانی است که امروزه کاربرد ندارد یا به ندرت به کار می رود و شامل واژگان عام، اصطلاحات اساطیری و اصطلاحات مربوط به علوم و فنون مختلف از قبیل اصطلاحات علم طب، موسیقی و غیره است. بخش دوم واژگانی است که به شیوه کهن تغییرات آوایی همچون تخفیف، تشدید، ابدال و قلب در آنها ایجاد شده است.
ساخت ماضی اخباری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ، سیر تاریخی ساخت زمان ماضی اخباری مورد بررسی دقیق قرار گرفته و نشان داده شده است که از حدود سه هزار سال پیش تا کنون گویندگان زبان فارسی برای نشان دادن عملی که در گذشته اتفاق می افتاده است ، از چه روشی استفاده می کرده اند . با مثالهایی که در این مقاله از زبانهای فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو آورده شده ، می توان دریافت که ساخت این زمان در دوره های سه گانه زبان فارسی صورت ثابتی نداشته و در هر دوره تغییرات خاصی را به خود پذیرفته است .
درآمدی به شعرشناسی نقش گرا (رویکردی زبان شناختی)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با تاکید بر ضرورت تغییر مبنای منطقی تعریف ماهیت شعر از منطق دو ارزشی ارسطویی به منطق نسبی گرای فازی، ابتدا سه جریان فکری متمایز در حوزه شعرشناسی را مرور می کند. آن گاه با پذیرش دیدگاهی که ادبیات و به طور مشخّص شعر را تافته جدا بافته ای از دیگر کنش های ارتباطی نمی داند و تحلیل زبان شعر را در چارچوب یک نظریه عام زبانی امکان پذیر می داند، تلاش می کند تا بر مبنای نظریه سیستمی ـ نقش گرای هلیدی (1985، 1994) و ملاحظه الگوی پیشنهادی مهاجر و نبوی (1376) تحلیلی نقش گرا از گفتمان شعری و پارامترهای زبانی و فرازبانی موثر در تحقق ارتباط شعری به دست دهد.