فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
۱۸۲.

تصویر ایران و ایرانی در سفرنامه ژان شاردن تأملی در انگاره آفرینی و کلیشه ها در ذهنیت سفرنامه نویس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران سفرنامه ژان شاردن تقابل بین «من» و «دیگری» انگاره آفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۱ تعداد دانلود : ۹۸۱
تأمل در تلقی خاص ملتی نسبت به ملت دیگر و تصویرهایی که هر ملت از دیگری در آثار خود ارائه می دهد، یکی از حوزه های مهم و پرثمر ادبیات تطبیقی است. موضوع این مقاله بررسی سفرنامة ژان شاردن جهانگرد فرانسوی و چشم اندازی است که وی از ایران عهد صفوی به تصویر می کشد. این مقاله در پنج سطح به خوانش روایت شاردن از فرهنگ و هویت ایرانی پرداخته است: در سطح نخست، خوانش متن با توجه به تضاد و تقابل شناخت شناسانه میان دو هویت «من» و «دیگری» و میان دو موقعیت «شرق» و «غرب» صورت گرفته است. سطح دوم شامل بررسی مسئلة یکسان انگاری «خود» با هویت «دیگری»، سازش پذیری یک جهانگرد و الزاماتی است که وی در میان ملت «دیگر» ناگزیر باید به آن ها تن دهد. در این سطح همچنین قیاس به مثابة یکی از راه های درک هویت «خود» مورد تحلیل قرار گرفته است. کانون توجه سطح سوم، ساختارهای زبانی و توصیفات متن است. نحوة خوانش روایت شاردن در سطح چهارم، تأکید بر مفهوم انگاره آفرینی و خلق کلیشه ها در ذهنیت سفرنامه نویس است. مبنای تأمل این سطح مسئلة تعدیل، تأیید و یا تشدید پیش فرض های ذهنی جهانگرد در جریان مواجه شدن با واقعیت ها و البته با در نظر گرفتن چارچوب گفتمانی و نظام های کلان برون متنی است. توصیف برش های خاصی از واقعیت های پیرامون در روایت شاردن، غلبة انگاره هایی مشخص بر سایر انگاره ها و بازسازی هویت «دیگری» به سطح پنجم محول شده است. در نهایت نشان داده شده که آنچه در روایت شاردن از ایران و ایرانی منعکس شده، تلفیقی از واقعیت های بیرونی، نحوة بینش جهانگرد و پیش فرض های ذهنی او و در سطح کلان تأثیرات تاریخی، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیکی یا تمایلات سلطه جویانة اروپاییان در یک مقطع تاریخی مشخص است.
۱۸۳.

تشبیه برجسته ترین ویژگی سبکی کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تشبیه اندیشه کلیله و دمنه تخیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۷۸
تشبیه برجسته ترین ویژگی سبکی کلیله و دمنه دکتر مریم محمودی * چکیده کلیله و دمنه از نمونه های برجسته نثر فنی فارسی است . کاربرد صنایع لفظی و معنوی و صور خیال از جمله تشبیه ، استعاره، مجاز و کنایه از ویژگی های سبکی این کتاب است . در این بین تشبیه به عنوان موثرترین ابزار تخیل نقش عمده ای در تصویر سازی های این کتاب دارد . در این مقاله تشبیه با انواع گوناگون آن در کلیله و دمنه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . تشبیه در این کتاب به صورت فشرده و گسترده به کار رفته است . وسعت دایره واژگانی مشبه به به عنوان کانون اصلی تشبیه قابل تامل است . در کاربرد ادات تشبیه توجه به زیبایی و آراستگی کلام مورد توجه است . تشبیهات عقلی به حسی بیشترین بسامد را در این کتاب دارد همچنین تشبیه مرکب و تشبیه تمثیل جایگاهی در خور تامل در بین تصاویر تشبیهی دارد . به طور کلی نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که تشبیه در کتاب کلیله و دمنه در کنار سایر صور خیال ابزاری مهم و سودمند در خدمت بیان اندیشه و مفاهیم تعلیمی این کتاب است هر چند جنبه های زیبایی شناختی این تصاویر نیز مورد نظر بوده است .
۱۸۴.

ریخت شناسی تطبیقی مقامه های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریخت شناسی مقامات حریری مقامه مقامات حمیدی مقامات بدیع الزمان همدانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک مقامه نویسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۲۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۹۸
مقامه های فارسی و عربی با وجود فراوانی و تنوع ظاهری، بنیانی همبسته دارند که حاصل ساختار روایی مشترک آن ها است. هدف اصلی این پژوهش، کشف و شناخت این ساختار روایی مشترک است. بدین منظور بر پایة «نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ» به ارزیابی 124 مقامة موجود در کتاب های مقامات بدیع الزمان همدانی، مقامات حریری و مقامات حمیدی پرداختیم و دریافتیم که ساختار روایات مقامه های فارسی و عربی از نظر انواع قهرمان و عملکرد آنان همانند هستند و در 31 «خویشکاری» و هفت حوزة عمل با نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ قابل تطبیق هستند. چنین رویکردی سبب شد، طرح 124 مقامه را در چارچوب الگویی واحد خلاصه کنیم و به این نتیجه برسیم که ساختار روایی این مقامه ها، در واقع اشکال مختلف از یک طرح اولیة بنیادین است که در خلق و ایجاد گونة مقامه مؤثر بوده است.
۱۸۵.

مقایسه تطبیقی داستان عروه و عفرای عربی با منظومه فارسی ورقه و گلشاه عیوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرخی یزدی درونی موسیقی بیرونی شعر معاصر عربی و فارسی معروف الرصافی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۳۴
این تحقیق با دیدگاه فرانسوی از ادبیّات تطبیقی، به چگونگی تأثیر عروه و عفرا بر ورقه و گلشاه عیّوقی می پردازد. عروه و عفرا از داستان های واقعی و عاشقانه عرب است، زمان وقوع آن به صدر اسلام برمی گردد و به دلیل عشق پاک (عذری) و عفیف بودن قهرمانان و ناکامی هایشان، بر سر زبان ها افتاده و با اندک تغییراتی، به شکل داستان کوتاه، در منابع عربی (بدون مؤلّف مشخّص) راه یافته است. در آثار عربی، اصل داستان، عاشقانه، کوتاه و از ماجراهای قبیله بنی عذره است و نویسنده مشخّصی ندارد. عروه در آنجا اغلب عاشقی شاعر نمایانده می شود. عیّوقی با اقتباس و گرفتن طرح اصلی داستان از عربی، آن را به رمان متوسّطی تبدیل کرده و موضوع حماسه و رزم را (که کنش ها و رفتارهای برون گرایانه دارد) به عشق (که با عواطف درونی سر و کار دارد) افزوده است. عیّوقی به پر رنگ کردن جنبه های دینی اثر هم با افزودن معجزه پیامبر برای مسلمان کردن یهودیان کوشیده است. در این معجزه، پیامبر، عاشق و معشوق را، دوباره زنده می کند تا مدّتی به زندگی مشترک بپردازند. این تغییرها مطابق خواست و تمایل دربار غزنوی است که خریداران شعر عیّوقی اند. مشخّص کردن نکات مشترک و متفاوت دو اثر، و پاسخ به اینکه؛ توفیق یا عدم توفیق عیّوقی در چه بوده است و تا چه حد توانسته است که به اعتلای داستان و اندیشه اصلی آن در ادب فارسی کمک کند، اهداف و پرسش هایی است که این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی بدان ها پاسخ می دهد.
۱۸۶.

تحلیل محتوایی و ساختاری مقامات حمیدی و گلستان سعدی و واکاوی ریشه های آن دو در ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ترجمه سبک شناسی تطبیقی نکیر و منکر بهار ثورة فی الجحیم زهاوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک مقامه نویسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۹۳۸ تعداد دانلود : ۸۹۸
مقامه نویسی در نثر فارسی، نخستین بار با مقامات قاضی حمیدالدّین بلخی در قرن ششم و به تقلید از اسلوب نگارش مقامه نویسی عربی، پدید آمد. این کتاب که در همان عصر مؤلّف با اقبال و توجّه فراوان روبه رو شد، از سوی مترسّلان و نثرنویسان بسیاری مستقیم و غیرمستقیم نیز مورد تقلید قرار گرفت. چنین به نظر می رسد که سعدی، نیز با تألیف «گلستان» که نثر آن از نظر نوع انشا و اسلوب نگارش به مقامه شباهت دارد، در نگارش اثر خود از جهاتی به این اثر ادبی نظر داشته و از آن متأثّر بوده است؛ خصوصاً وجود تشابهات بسیار در دو سطح زبانی و ادبی در حکایت «جدال سعدی با مدّعی» و مقامة «فی الشّیب والشّباب» از مقامات حمیدی، ای ن فرض یه را ق وّت می بخشد که سعدی در این حکایت از نظر ساختار کلّی و شیوة داستان پردازی، سبک نگارش و ویژگی های زبانی و ادبی، بسیار به مقامة قاضی حمیدالدّین نزدیک شده است که هر دو نویسنده نیز در موارد مشترکی تحت تأثیر مقامات عربی بوده اند. در این جستار، بر آنیم تا با بررسی وجوه تشابه در این دو مقامه، علاوه بر نشان دادن تأثیرپذیری سعدی از قاضی حمیدالدّین بلخی، میزان تأثیرپذیری آن دو را از مقامات عربی، به ویژه مقامات حریری، نیز مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
۱۸۹.

بررسی تطبیقی ساختار ترامتنی نمایشنامه های «لیلی و مجنون» و «مجنون لیلی»(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۹۰.

فرآیند فردیت در «حکایت مرد بغدادی» در مثنوی مولانا و «کیمیاگر» اثر پائولو کوئیلو

کلید واژه ها: یونگ فرآیند فردیت مولانا مثنوی معنوی حکایت مرد بغدادی پائولو کوئیلو کیمیاگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۹ تعداد دانلود : ۶۸۱
یکی از روش های مطالعه و پژوهش در متون ادبی کلاسیک به کارگیری نظریات جدید در خوانش این متون است. ب ه این مطالعات که با استفاده از نظریات مطرح در علومی نظیر جامعه شناسی، روان شناسی، اسطوره شناسی و مردم شناسی انجام می شود، مطالعه بیرونی ادبیات می گویند. در این مقاله «حکایت مرد بغدادی» از دفتر ششم مثنوی و رمان کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو به عنوان نمونه بازنویسی شده «حکایت مرد بغدادی» را با استفاده از نظریه فرآیند فردی ت در مکت ب روان شن اسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ (1961- 1875) تحلیل کرده ایم. یونگ یکی از نظریه پردازان نقد روانکاوی است. فرآیند فردیت از مهم ترین نظریه های وی در مکتب روان شناسی تحلیلی است. یونگ در نظریه خود توجه ویژه ای به ناخودآگاه جمعی دارد و کهن الگوهایی را در مکتب خود توصیف می کند. هدف نگارندگان این پژوهش خوانش حکایت مثنوی و رمان کیمیاگر براساس فرآیند فردیت با روش تحلیلی است. در پایان این خوانش توانستیم فرآیند فردیت و کهن الگوهای آن از جمله من، سایه، خود، نقاب، پیر دانا و آنیما را با عناصر آنها تطبیق دهیم و در پایان به این نتیجه رسیدیم که سفر قهرمان در هر دو داستان برای به دست آوردن گنجی نادر، کاملاً با سفر درونی فرد با هدف خویشتن یابی و رسیدن به وحدت و یکپارچگی لایه های روان مطابق است و هر دو قهرمان در مصر با عسس و راهزن (که نمادی از خود است) روبه رو می شوند و در نهایت در خانه و کلیسای دیار خود به گنج اصیل (که نمادی از خویشتنِ خویش است) دست می یابند.
۱۹۱.

بررسی وجوه روایی در داستان های حماسی زبان بنیاد و مصور براساس «نظریة میک بال»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت حماسه رستم و اسفندیار متن روایی مارک کرامر میک بال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۲۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۵۱
حماسه از قدیم ترین انواع ادبی است که صورت داستان دارد، زیرا همانند داستان دارای آغاز، میانه و پایان است. حماسه از یک سو زاده اسطوره است و از سوی دیگر داستان و رمان را در درون خود جای داده است. این مقاله به شناخت بهتر بخشی از ادبیات حماسی گذشته فارسی که در متون حماسی بازتاب یافته و از ویژگی روایی و سادگی بیان برخوردار است، می پردازد، هدف این نوشتار تشریح ساختار روایی حماسه مصور (پرده خوانی) و حماسه زبان بنیاد (داستان رستم و اسفندیار) با تکیه بر «نظریه میک بال» است. چون هدف این مقاله بیشتر نشان دادن ویژگی های متن روایی در قالب ادبی حماسه است، به همین دلیل داستان «رستم و اسفندیار» انتخاب شد، سپس با در نظر گرفتن ویژگی های متن روایی براساس نظریه میک بال، توجه فردوسی به عناصر داستان نویسی و ساختار متن روایی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش نشان می دهد که داستان حماسی (اعم از مصور و زبان بنیاد) نیز مانند دیگر انواع داستان های زبان بنیاد دارای خط سیر داستان (شروع، حرکت داستان به سمت اوج، اوج، گره گشایی و نتیجه نهایی) است.
۱۹۲.

داستان هوسباز پُلی برای رسیدن به بوف کور

کلید واژه ها: مقایسه هدایت بوف کور هوسباز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۲ تعداد دانلود : ۵۸۰
داستان هوسباز و بوف کور از جمله آثاری هستند که صادق هدایت در هند نوشته است. هدایت در سال 1315 به دعوت «شین پرتو» وارد بمبئی شد و در آپارتمان وی اقامت گزید. او در این شهر ابتدا داستان کوتاه هوسباز را نوشت و سپس آن را گسترش داد و از روی آن، رمان بوف کور را نوشته و منتشر ساخت. هر دو داستان در همان سال 1315 در بمبئی منتشر شدند. اهمیت این دو داستان و شباهت های کم نظیر ساختاری و محتوایی میان آن دو نویسندگان را بر آن داشت تا با رویکرد تحلیلی- تطبیقی به واکاوی این دو اثر بپردازند. از نتایج تحقیق برمی آید که دو داستان یادشده هم از نظر انتقادی یا بدبینانه به زندگی و گرایش شدید به انزوا و مرگ اندیشی و هم از نظر ساختاری و روایت گری بسیار به یکدیگر شبیه هستند. مقاله حاضر تلاش دارد تا همانندی های هر دو داستان را با دلایل و شواهد بررسی و تحلیل کند.
۱۹۳.

بررسی کهن الگوگرایانه «درخت» در رمان سووشون

کلید واژه ها: کهن الگو نقد کهن الگو گرایانه درخت و سووشون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹ تعداد دانلود : ۶۶۴
 کهن الگوها، آرکی تایپ ها یا صورت های اولیه و ازلی، اشکال ناشناخته نشأت گرفته از ناخودآگاه جمعی افراد بشر در طول تاریخ تلقی می شوند که در بین تمامی ملل مختلف جهان مشترک اند. کهن الگو ابتدا توسط روان شناسانی چون «یونگ» و «فروید» مطرح شد، اما پس از آن توسط ادب پژوهان برای بررسی و نقد آثار ادبی مورد استفاده قرار گرفت. نقد کهن الگویی مبحثی تازه در حوزه نقد روان شناختی محسوب می شود که بابی پر اهمیت را در بررسی ادبیات، اساطیر، هنر، ادیان، آیین ها و باورداشت های مردمان از روزگاران دیرین تا به امروز گشوده است. رمان سووشون نوشته «سیمین دانشور» یکی از چند رمان ماندگار معاصر است که مضامین اسطوره ای و کهن الگوهای بسیاری در سطوح مختلف آن بازآفرینی شده است. درخت از جمله آرکی تایپ هایی است که در این رمان توجه ویژه ای به آن صورت گرفته است. دانشور با بهره گیری از آرکی تایپِ درخت مفهوم زندگی، باروری، امیدواری، استقامت و غیره را القاء کرده است. در این مقاله سعی بر آن بوده است تا با بهره گیری از شیوه تحلیلی – استنباطی نقش درخت و چگونگی ظهور و گسترش آن در متن و بطن رمان سووشون از دیدگاه نقد کهن الگویی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. درخت در این رمان با مدلول هایی مانند مادینگی، نور، جاودانگی، سوگواری، آرامش، جنسیت و کسب تجربه عرفانی ارتباط کاملی پیدا می کند. ردّ پای درخت کیهانی را هم در رمان می توان یافت. به جز این در مقاله به جایگاه و مفاهیم درختانی از قبیل سرو، گردو و کاج نیز اشاراتی شده است. از سوی دیگر درختِ گیسو، دالّ محوری رمان قلمداد می شود که به اجزای دیگر داستان روح و معنایی اصیل، استعلایی و البته اسطوره ای بخشیده است.
۱۹۴.

بررسی اجزای کلام در داراب نامه بیغمی

کلید واژه ها: داراب نامه ساختارگرایی نظریه تودوروف روایت اسطوره ای اجزای کلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۳۷۵
نوشته حاضر داستان داراب نامه را بر پایه نظریه روایت تودوروف درباره اجزای روایت، شامل اسم، صفت و فعل (شخص، ویژگی و کنش)، بررسی می کند. اساس این شیوه بررسی مبتنی است بر روشن کردن سازوکار روایت و به طور خاص قصّه هایی که تودوروف آنها را «روایت اسطوره ای» نامیده و ضمن برشمردن ویژگی های این نوع روایت ها، آنها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده-است. داراب نامه مولانا محمد بیغمی، یکی از داستان های شفاهی بازمانده از ادبیّات کهن فارسی است که صورت مکتوب یافته است. این اثر، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب، و ازجمله آثاری است که مشخصات روایت های مورد بررسی تودوروف را می توان به روشنی در آنها دید. به این جهت، روش بررسی تودوروف در مورد اجزای کلام در روایت های اسطوره ای، در روشن کردن سازوکار روایت و ارتباط متقابل شخصیت ها و نیز چگونگی ارائه معنا در داستان داراب نامه و روایت های مشابه آن در ادب فارسی، روشی کارآمد به نظر می رسد. نتیجه حاصل از این بررسی نشان می دهدکه در داراب نامه، تنها وضعیت شخصیّت ها تغییر می کند و کیفیت و شرایط اشخاص، پیوسته ثابت و بدون تغییر می ماند. همچنین وضعیت های حاکم بر مناسبات شخصیّت های داستان را می توان در دو قانون تبعیت از نیروی برتر جامعه (شاه) و قانون وفاداری که شامل وفاداری عاشق و معشوق نسبت به یکدیگر، وفاداری دوستان و یاران نسبت به هم، وفاداری وزیران و زیردستان به شاه یا ولی نعمت خود و وفاداری عیّاران به سوگند و پیمان خود می شود، خلاصه نمود
۱۹۵.

مقایسه شخصیت در رمان های سووشون و کریستین و کید

کلید واژه ها: شخصیت داستانی سووشون کریستین و کید رمان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۳۷۲
در دهه چهل، هم زمان با حوادث سیاسی -  اجتماعی و تحولات فرهنگی در ساختار جامعه ایرانی، ادبیات داستانی نیز متناسب با آن تحولات، دستخوش تغییراتی می شود و آثاری متنوع، ماندگار و جدید در عرصه داستان نویسی ایران، پدید می آید. نویسندگان این دهه در مقایسه با دوره های قبل، شیوه های هوشمندانه و شکل یافته تری در نگارش خود به کار می برند. در سال های پایانی این دهه سیمین دانشور با رمان «سووشون» و هوشنگ گلشیری با رمان های «شازده احتجاب» و «کریستین و کید» با سبک و شیوه ای متفاوت، جلوه تازه ای به ادبیات داستانی ایران می بخشند. دانشور در رمان سووشون با سبکی رئالیستی و متناسب با فضای واقعی جامعه ایرانی در بستری ت اریخی، ب ا خل ق شخصیتی انقلابی و مسئله دار، تصویری واقع نمایانه از شخصیتی عمل گرا و معترض را نشان می دهد. هم زمان با دانشور، گلشیری با سبکی متفاوت در فرم و محتوا و به شیوه داستان های مدرن و رمان های نو در فرانسه، گونه ای دیگر از شخصیت پردازی را خلق می کند. شخصیت های گلشیری در این رمان ها انسان هایی درون گرا، منفعل، ناتوان و سرگشته اند که در کنش و عملکرد هیچ سنخیتی با قهرمان رمان سووشون ندارند. در این مقاله برآنیم تا بابهره گیری از روش تحلیلی – استنباطی و با لحاظ برخی تفاوت ها و تشابهات، قهرمان سووشون را منطبق با قهرمان مسئله دار لوکاج و گلدمن معرفی کنیم و همچنین نشان دهیم که شباهت های بسیاری در شیوه پرداختن به شخصیت داستانی بین آثار نویسندگان فرانسوی رمان نو و شخصیت های رمان «کریستین و کید» وجود دارد و همچنین دلایل تفاوت در شیوه شخصیت پردازی این دو نویسنده هم عصر را نمایان سازیم.
۱۹۶.

داستان لیلی و مجنون در گستره ادبیات تطبیقی (مطالعه موردی: ادبیات و هنرهای زیبا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رئالیسم ادبیات تطبیقی مکتب آمریکایی نجیب محفوظ سمبلیسم احمد محمود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۴۹۷ تعداد دانلود : ۳۷۳۴
داستان لیلی و مجنون، روایتی نا مکرّر از کهن داستان «عشق» است که گذر روزگاران، غبار کهنگی بر رخساره اش ننشانده است. این داستان هرچند ریشه در تاریخ کهن قوم عرب، در سده نخست هجری دارد؛ امّا تنها در یک اثر ادبی، با عنوان نمایشنامه لیلی و مجنون، اثر احمد شوقی، آن هم در دوران معاصر، بازتاب می یابد. ولی به محض ورود به ایران در سده چهارم، در سروده های شاعران نامی بازتاب یافته و در سده ششم، نظامی گنجوی منظومه ای به نام لیلی و مجنون می سراید که 66 منظومه شعری به پیروی از آن سروده می شود و پس از پهنه ادبیّات، در بسیاری از هنرهای زیبای ایرانی از قبیل نگارگری، خوشنویسی، تئاتر (نمایش)، سینما، موسیقی، فرش بافی و... نیز رسوخی چشمگیر می کند. در ادبیّات ترکی نیز بیش از 30 منظومه به تقلید از لیلی و مجنون نظامی سروده شده که تئاتر (نمایش و اُپرا)، موسیقی و سینمای آذربایجان را هم باید به آن اضافه کنیم. در هندوستان، این داستان، بیشتر از ادبیّات، در صنعت فیلم سازی سینمای هندوستان بازتاب داشته است که از همین رهگذر، کشورهایی چون ایران، تاجیکستان، آذربایجان و مالزی، درصدد ساختن فیلم هایی با عنوان «لیلی و مجنون» برآمدند. این داستان با ورود به دیگر کشورها، آراسته به آداب ورسوم آن ها گردیده و هم رنگ مردمان همان محیط گشته است؛ گویی اینکه «لیلی» و «مجنون»، مردمانی از همان سرزمین هستند.
۱۹۸.

بررسی مؤلفه ها و ابعادِ شناختیِ «راوی همه چیزدان» در ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات داستانی راوی دانای کل راوی همه چیزدان راوی مداخله گر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۶ تعداد دانلود : ۸۸۳
راوی (قصه گو) در ادبیات داستانی کسی است که داستان را نقل می کند و این بدان معناست که کلیه حوادثی که در داستان نقل می شود به نوعی به راوی مربوط است؛ به طوری که تمام اجزای تشکیل دهنده ساخت وساز یک داستان به طور غیرمستقیم تحت تأثیر راوی است. راوی در عناصری مثل زمان، توصیف، معرفی شخصیت ها، و پیش برد حوادث پیرنگ نقش مهمی ایفا می کند و به صراحت می توان ادعا کرد که بدون راوی هیچ روایتی وجود نخواهد داشت. راوی در ادبیات داستانی از لحاظ جایگاه در داستان و ویژگی های شخصیتی و خصوصیات فردی به انواع متفاوتی از قبیلِ «همه چیزدان»، «مداخله گر»، «اغفال گر»، «قابل اعتماد»، و «غیرقابل اعتماد» تقسیم می شود و هر یک از این انواع نشانه ها و ابعادی دارد که می توان از طریق این نشانه ها به شناخت راوی دست یافت. از نشانه های راوی «همه چیزدان» می توان به «توصیف مکان»، «شناسایی شخصیت ها»، «خلاصه های زمانی»، و «اظهارات شخصی» اشاره کرد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای به بررسی مؤلفه ها و ابعاد شناختی راوی «همه چیزدان» در ادبیات داستانی می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر راویِ «همه چیزدان» یک راوی «مداخله گر» است، ولی هر راوی «مداخله گر» یک راوی «همه چیزدان» نیست. از طرف دیگر، نمی توان حکم کرد که راوی سوم شخص (دانای کل) همیشه یک راویِ «همه چیزدان» است و گاه دیده می شود که راوی سوم شخص (دانای کل) «همه چیزدان» نیست.
۱۹۹.

تحلیل عناصر داستانی سرگذشت حضرت آدم (ع) در قرآن کریم با تکیه بر روایات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت زمان مکان ساختار زاویه دید آدم (ع)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی قصص قرآنی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن، ادبیات و هنر
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۳۰۰۲ تعداد دانلود : ۱۸۴۱
خداوند در قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران را به صورت داستان بیان می کند. ازجمله ی آن پیامبران، آدم ابوالبشر(ع) است. موضوع آدم و آفرینش وی، در اسلام، به عنوان نخستین انسان و نخستین پیامبراز اهمّیت قابل توجهی برخوردار است. در قرآن 25 بار نام آدم (ع) آمده، ولی تفصیل این داستان در 6 سوره مطرح می شود. در باب تبیین و تفسیراین آیات فشرده و پر معنی، مفسران و صاحب نظران احتمالات بسیارداده اند. هدف قرآن از بیان این آیات داستان پردازی نیست، ولی آیاتی که تشکیل دهنده داستان آدم (ع) است، بسیاری از جنبه ها وعناصر داستانی متعارف در ادبیات داستانی را دارا است، چرا که اساساً داستا ن ها، داستان زندگی آدم هاست با قضاوت هایی در میزان واقع گرایی و واقع نمایی. هدف این مقاله بررسی عناصر داستانی در این سرگذشت قرآنی با تکیه بر روایات فراوانی است که از طریق کتب و ادیان پیش از اسلام در این باب وارد شده است . در این بررسی و تحلیل، با بهره مندی از فنون داستان پردازی نوین، عناصر داستانی نظیر زاویه دید، طرح، ساختار، اندیشه (تم و موضوع)، کشمکش، شخصیت ، زمان و...، اهداف والای قرآن کریم که تعلیم، تربیت، هدایت و عبرت آموزی انسان هاست، تبیین شده است.
۲۰۰.

نقش تمثیل در داستان های مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تناقض نما تمثیل رمزی فابل پارابل اگزمپلوم اثرپذیری گزارشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۹۷
تمثیل بخش اعظم منظومه های عرفانی ادبیات کهن را دربرمی گیرد که اکثر مآخذ آنها دین و اسطوره است. تمثیل، در داستان های مثنوی معنوی و حتی در غزلیّات مولانا، جایگاه والایی دارد. تمثیلی که در ادبیات مدّ نظر است، بیشتر حکایاتی در جهت توضیح و تفسیر اعتقادات اخلاقی و عرفانی است که نمونه ای از ادبیّات تعلیمی تخیّلی محسوب می شوند تا جاذبه بیشتری داشته باشند. در حقیقت، زبان و بیان مولانا بیشتر به شیوه تمثیل رمزی، یعنی ارائه یک شخصیّت، اندیشه یا حادثه و اتفاقی، در دنیای ملموس از یک سو و بیان موضوعی فراسوی ظاهر آن است. رمز در تمثیل، بیانِ یک معنی یا نشان دهنده شیء خاص و غیرمحسوس است. حکایات مثنوی معنوی، بیشتر از نوع «تمثیل آرا و عقاید»ند که در آن شخصیّت ها مفاهیم انتزاعی را مُمثّل می کنند. در این صورت معمولاً پیرنگِ اثر در خدمت انتقال آموزه و عقیده ای است که آیات و احادیث را در قالب تمثیل، شعر، برهان و عرفان، تفسیر و بیان می کند. در این مقاله سعی داریم انواع تمثیل را در اشعار مثنوی با توجه به تقسیم بندی غربیان با زیر مجموعه های، فابل، پارابل، اگزمپلوم و فراتر از این انطباق به صورتِ تأویل، اثرپذیری گزارشی و تناقض، با ذکر نمونه هایی بررسی کنیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان