فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
۸۱.

هنر شروع داستان در حکایات سعدی و داستان های کوتاه غرب

کلید واژه ها: گلستان داستان کوتاه آغاز داستان بررسی ساختار حکایات سعدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک حکایت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۳۴۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۲۸
داستان کوتاه، از نظر فشرده سازی و حذف و گزینش، روند تکاملی را طی کرده است که برخی مراحل و نشانه های آن، در آثار ناب کلاسیک ادبیات فارسی و شاید برجسته تر از همه، گلستان سعدی، دیده می شود. هنر آغاز یا به عبارتی انتخاب نقطه آغاز پیش از آنکه در آثار نویسندگان بزرگ امروز تجلی یابد، در حکایات گلستان دیده می شود. جایی که انتخاب نقطه شروع مناسب، سبب شده است تا منحنی های ادراکی و احساسی در کوتاه ترین زمان ممکن بر هم منطبق شده، برداشت ذهنی و حظ حسی به صورت تلفیق شده در سیستم عصبی خواننده پدید آید. در این پژوهش، با نگرشی کالبد شکافانه، نوع آغازهای سعدی با آغازهای نویسندگان برجسته داستان کوتاه جهان مقایسه شده است. در این مقایسه چند عامل اساسی ملاک قرار گرفته؛ از جمله استفاده از هنر حذف و گزینش در آغازها، حذف زمانی، القای باورپذیری از طریق مستندسازی، هنر چینش واژه ها، و نوع به کارگیری ریتم برای تعمیق باورپذیری حکایات. نتیجه بررسی نشان داده است که دامنه نبوغ سعدی، به طور غریزی این عناصر را پیش از آنکه ادبیات غرب از طریق اکتسابی در نگارش داستان های کوتاه و به ویژه داستان های کوتاه موسوم به مینی مال، به کار گیرد، در حکایات خود، پوشش داده است.
۸۲.

شیوه داستان نویسی چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدرنیسم شخصیت‎پردازی سبک ناتورالیسم صادق چوبک داستان‏نویسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۹۷۸
"این مقاله، به بررسی آثار داستانی صادق چوبک، از جهت عوامل فنی داستانی، مانند طرح، شخصیت، گفت وگو و...اختصاص دارد.هدف اصلی آن است تا شیوه برخورد، چوبک، به عنوان یکی از تواناترین نویسندگان داستان کوتاه، با عوامل مدرن داستان‏نویسی شناخته و از این رهگذر، سبک نویسندگی وی نیز مشخص شود.میزان تأثیر مکتب ادبی ناتورالیسم و نیز نهضت مدرنیسم، بر شیوه داستان‏نویسی چوبک، از دیگر اهداف این مقاله است. "
۸۳.

تحلیل نشانه شناختیِ داستان کوتاهِ داش آکل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۳۴۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۶۳
نشانه شناسی به مثابه نظریه ای ادبی در چند دهه آخر قرن بیستم توجهات زیادی را به خود جلب کرده و در برنامه های درسی و نظریه انتقادی جایگاه ویژه ای یافته است. پژوهشِ حاضر نیز در پی آن است تا رویکردی نشانه شناختی را در تحلیل داستان کوتاهِ «داش آگل» از صادق هدایت به کار گیرد. هدف ما خوانش متن با استفاده از عناصر موجود در آن، برای دست یابی به معناهای آشکار و پنهان متن است. در این راه از کوچک ترین عناصر موجود در متن تا بزرگ ترین آن بهره می گیریم، زیرا معنا چیزی انتزاعی و فضایی است و زمانی می تواند صورتی عینی یابد که به لفظ درآید. تحقق این عینیت هم در گرو عناصر زبانی است: آوا، واژه، گروه، جمله و در نهایت متن. یافته ها حاکی از آن است که فضای عمومی داستان با زبان متن همراه است و سازوکارهای زبانی در راستای القای معنای موردنظر عمل می کنند.
۸۶.

بررسی عنصر داستانی گفت وگو در داستان سیاوش

کلید واژه ها: گفت وگو داستان سیاوش عنصر داستانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۳۳۳۴ تعداد دانلود : ۱۵۱۹
شاهنامه فردوسی که به عنوان یکی از بزرگ ترین حماسه های جهان در عرصه ی ادبیات مطرح است ،به درستی بیانگر تعریف حماسه است . داستانی-روایی بودن که از عناصر مهم تعریف حماسه است به درستی زمینه ارائه ی مفاهیم و اهداف فردوسی است. جایگاه تأثیرگذارعناصرداستان در داستان های شاهنامه بیانگر آگاهی فردوسی از چگونگی ارائه ی داستان های شاهنامه است . پیوند استوار و مؤثر عناصر داستان از ویژگی های برجسته ی داستانی در این اثر بی همتا ست.گفت وگوکه یکی از عناصر و عوامل داستانی در ادبیات داستانی معاصر است درشاهنامه نیز به گونه ای شایسته در تنه ی داستان ها قرارگرفته است . تک گویی درونی ، گفت وگوهای دوسویه،گفت وشنودهای یک سویه مکتوب، گفت و گوی تمثیلی- اسنادی، گفت وکنش ... از انواع گفت و گو در داستان سیاوش است . در این مقاله به عنصر گفت و گو و نقش آن در داستان سیاوش پرداخته شده است.
۸۷.

تحلیل نظام بودشی گفتمان: بررسی موردی داستان داش آکل صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفی ایجاب نشانه معناشناسی بودش داش آکل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۳۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۰۶۸
در این مقاله سعی بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد تحلیلیِ نشانه معنا شناسی ادبیات، به بررسی نحوة حضورکنشگران و نوع بودش آن ها در جریان شکل گیری معنا بپردازیم. در این مطالعه، به بررسی داستان «داش آکل» از صادق هدایت خواهیم پرداخت. این داستان، حول محور شخصیت کانونی داش آکل و کنش های او در محیط پیرامونش شکل می گیرد. درواقع، کنشگر درطول داستان دچار بحران هایی می شود که ناگزیر به ترک وضعیت قبلی یا به عبارت دیگر، نفی آن وضعیت برای رسیدن به موقعیتی جدید می گردد. هدف اصلی از نگارش این مقاله، بررسی روند حضور و حرکت کنشگران اصلی داستان داش آکل براساس نظریة نشانه معنا شناسی بودشی است. در این نظریه، کنشگر به دلیل احساس خلأ در زندگی با خروج از دازاین (این بودگی)، وضعیت موجود را نفی می کند و درنتیجه، این نفی به سوی نوعی وضعیت ایجابی پیش می رود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی کارکرد بودشی نفی و ایجاب در گفتمان داش آکل با هدف تبیین شرایط تولید معنا و عبور از بحران حضور است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه نفی و ایجاب به عنوان دو عنصر مهم گفتمانی در شکل گیری فرایند بودشی گفتمان اثرگذار
۸۸.

گنبد سیاه (نقدی بر اساس یکی از قصه های هفت پیکر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۳۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۵۸۳
قصه گویی، به عنوان رسم و سنّتی در دربار سلاطین، همواره جلوه هایی چشمگیر در ادب کلاسیک ایران داشته است. بورخس ـ نویسنده و متفکر بوینس آیرس ـ در کتاب نه مقاله دربارة دانته، پیشینة قصه گویی را به عصر اسکندر مقدونی میرساند و بر لزوم افسانه بودن این قصه ها تأکید میکند.بررسی یکی از این نوع قصه گوییها و قصه ها، با همان عادت و رسم متداول دربارها و سلاطین، در قصه ای از هفت پیکر نظامی، موضوع مقالة تحلیلی حاضر است. در این مقاله، نمادهای قصه، به شیوة تحلیلی بررسی شده و سبک داستان پردازی نظامی، در زمینه های مختلف داستان سرایی ـ چه در ساخت و پرداخت و چه در مضمون و محتوا ـ ارزیابی و نقد شده است. در این عبور گذرا، ضمن معرفی اجمالی داستان، اهداف و دیدگاه های نظامی از طرح و بیان قصه، معرفی و جلوه های ذهنی و زبانی نظامی در هدایتگری جریان داستان از مقدمه تا پایان نقد و تفسیر میشود؛ همچنین، دربارة اندیشه ها و چهارچوب های نظامی درجهت اخلاق و معرفت و حکمت و ادب بحث میشود. در این مقاله، علاوه بر جنبه های نمادین و زبانی قصه، مسائلی همچون تصویرگری و رنگ و موسیقی نیز سخن به میان میآید.
۸۹.

داستان گویی نمایشی در ایران

کلید واژه ها: داستان ادبیات داستانی نمایش داستان گویی نمایش گری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات شفاهی
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی تئاتر و نمایش ایران تاریخچه سنتی
تعداد بازدید : ۳۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۱۳
هر چند داستان گویی نمایشی در سرزمین ها و زمان های مختلف همواره وجود داشته، در ایران روال رو به رشدی نداشته است. پیش از اسلام، گوسان های پارتی و خنیاگران ساسانی، هنگام داستان گویی از موسیقی، رقص و آواز و احتمالا همراهی چند بازیگر بهره می گرفتند. این نوع داستان گویی در جریان تغییر مذهب ایرانیان از آیین زردشت به اسلام، جوهره خود را حفظ کرد؛ اما برخی ویژگی های خود را از دست داد و بر بازیگری داستان گو اتکا پیدا کرد. در دوره اسلامی به سبب محدودیت هایی که در پی تفسیر آموزه های دینی برای هنرهای تجسمی و نمایشی به وجود آمد، داستان گوییِ نمایشی به روایتی محدود شد که غالبا یک نفره انجام می گرفت و آن را «نقالی» می خواندند. همین محدودیت موجب تقویت بازیگری شد و بر تعزیه تاثیر گذاشت. با عزاداری گسترده و نمایش گرایانه ای که در دوره صفوی آغاز شد و در قرون بعد به نمایش مصائب (تعزیه / شبیه خوانی) منجر گشت، زمینه اجتماعی مساعدی برای نمایش دادن و تجسم بخشیدن داستان های حماسی و مذهبی فراهم آمد و میراث داستان گویی نمایشی نقالان، این تحول را به کمال رسانید.
۹۰.

سرچشمه های جامی در داستان های بهارستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامی نثر فارسی بهارستان منابع عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۳۱۵
جامی شاعر، نویسنده، عارف و دانشمند نامدار سده ی نهم هجری دارای آثار متعدّد در نظم و نثر فارسی است. یکی از کتاب های ارزشمند او به نثر، بهارستان است که نویسنده، آن را به شیوه ی گلستان سعدی نگاشته است. هرچند جامی مدّعی شده که حکایات بهارستان یا دستِ کم حکایات منظوم آن را از کسی نگرفته است و همگی آن ها ساخته و پرداخته ی قریحه ی اوست1، امّا تتبّع در آثار پیشینیان، به ویژه منابع عربی، سرچشمه های حکایات بهارستان را آشکار می سازد. پرسمان بنیادی این نوشتار آن است که آیا جامی در داستان سرایی خویش، به منابع پیشین نظر داشته است یا خیر. بر این مبنا یک روضه از روضه های هشت گانه ی بهارستان انتخاب و مآخذ حکایت های آن در متون عربی پیش از جامی کاویده شد. در نتیجه ریشه ی 21 داستان از 43 حکایت این روضه، یعنی تقریباَ نیمی از آن، در منابع پیشین شناسایی شد. به دیگر سخن می توان ادّعا کرد که جامی همچنان که سنّت ادبی روزگار وی بوده است، در پردازش حکایت های بهارستان به حکایت های مندرج در آثار پیشینیان عنایت ویژه داشته و آبشخور بسیاری از حکایات وی، منابع عربی پیش از عهد وی بوده است.
۹۲.

شیوه داستان پردازی در سمک عیّار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درون مایه رمانس سمک عیار قصه عامیانه نثر گفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸۵ تعداد دانلود : ۹۶۶
داستان سمک عیّار از قصه های بلند عامیانه ایرانی اواخر قرن ششم هجری است. فرامرز بن خداداد بن عبدالله کاتب ارجانی، مؤلف آن، داستان سمک عیّار را از قول شخصی به نام صدقه بن ابی القاسم شیرازی به شیوه سوم شخص نوشته است. زبانِ این اثر ساده و روان، جمله ها ساده و کوتاه و گاه بریده بریده، و قصه گو شیوه ایجاز را برگزیده است که همه آن ها از ویژگی های نثر گفتاری یا محاوره است. سمک عیّار اثری حماسی تخیلی است و قهرمان آن مردی است عیّارپیشه به نام سمک. سمک مظهر دلیری و جوانمردی است و در هوشیاری و تدبیر و طرح نقشه های زیرکانه بی نظیر است. به دلیل تخیلی بودن این اثر، شخصیت های داستان هم رفتار طبیعی دارند و هم ماوراء طبیعی. این خصیصه از ویژگی های قصه های عامیانه قدیمی است. گفتار (کتبی و شفاهی) در این داستان به صورت گفتار یک طرفه (مونولوگ) و دوطرفه (دیالوگ یا گفت وشنود) و به صورت پیام های شفاهی و نامه است. گفتار یک طرفه به شکل های تحسین، نفرین، سوگند، و ... دیده می شود و گفتارهای دوطرفه نیز موضوعاتی همچون اقرار، خواستگاری، و مشورت را دربر می گیرد. در این اثر، زمان و مکانْ فرضی و تصوری است و، به سبب هیجان انگیزتر جلوه دادن، راوی آن را به سرزمین های دور و افسانه ای منسوب می نماید. حوادث داستان، به ظاهر، در چین و ماچین و خاورکوه و هند رخ داده اند؛ شاید به این دلیل که به امرای زمان برنخورد. از نام مکان هایی چون دشت ماران، قلعه شاهک، مرغزار زعفران مشخص است که قصه ایرانی است. درون مایة فکری و اخلاقی و اجتماعی این اثر از لابه لای گفتار، کردار، و پندارها در خلال داستان های آن مشخص می شود.
۹۳.

تمثیل در امثال فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمثیل تصویر معادل یابی امثال فارسی امثال عربی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک تمثیل
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۳۲۷۸
تمثیل بیان غیرمستقیمی است که اساس آن بر تشبیه بنا می شود؛ بدین ترتیب که فرد برای بیان ذهنیت خویش که معمولاً مفهومی عقلی و نامحسوس است، عینیتی محسوس را برمی گزیند تا ذهنیت خود را به وسیله آن القا کند. در بلاغت قدیم و جدید به تمثیل توجه شده، آن را وسیله ای برای تصویرگری می دانند. از این رو و به استناد کتاب های نقدی و بلاغی جدید و قدیم و با نگاهی به امثال که در اکثر آنها برای نزدیک کردن معنا به ذهن و تأثیر بیشتر در مخاطب از تخیّل و تصویرگری و تمثیل استفاده شده است؛ می توان گفت نه تنها در امثالی که رویکرد تشبیهی دارند؛ بلکه در سایر مثل ها نیز نوعی تمثیل و تصویرگری وجود دارد. به عبارت دیگر می­توان مدّعی شد که تمثیل فقط آن معنای تشبیه یا استعاره تمثیلیه نیست؛ بلکه حتی در امثال کنایی هم می­توان تمثیل یافت. با نگاهی به کتابهای امثال درمی یابیم که مَثَل گاه رویکرد تشبیهی، گاه استعاری و گاه کنایی دارد و حتی گاه حکمتی است، پندآمیز که شیوع در بین مردم باعث شده، آن را در زمره امثال بیاورند. این مقاله حاصل پژوهشی عمده در جهت معادل یابی امثال فارسی و عربی است. از­ جمله دستاوردهای این مقاله تحقیقی این است که مبالغه در تمثیل عربی درمقایسه با فارسی بسیار زیاد است و نیز امثال بسیاری در دو زبان کاربرد مشترک دارند؛ اما در قالبهای متفاوتی؛ از جمله مَثَل، مثالک (اگزمپلوم) ( Exemplum ) ، حکایت انسانی و حکایت حیوانی(فابل) ( Fable ) و اسلوب معادله بیان شده است. به عبارت دیگر اگر مثلی در فارسی با مثل دیگری در عربی معادل شد، لزوماً نبایستی از یک نوع باشد. همچنین علاوه بر انواع محتوای امثال که در کتابها به آن اشاره شده، می توان دو مورد « به تصویر کشیدن صفت » و« مبالغه در یک صفت » را هم به محتوای تمثیل ها افزود
۹۴.

بررسی عناصر داستان «اعرابی و سبوی آب» در مصیبت نامه، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی عناصر داستان مصیبت نامه دفتر هفتم مثنوی داستان اعرابی و سبوی آب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۳۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۷۷
داستان «اعرابی و سبوی آب» از جمله داستان هایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبت نامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی می توان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستان پردازی سرایندگان این آثار، برخی از عناصر این داستان چون پیرنگ، شخصیّت، گفت وگو، حقیقت نمایی و زاویه دید بررسی می گردد. تحلیل زاویه دید بر اساس دیدگاه روایت شناسانی چون پرینس و ریمون- کنان، که آن را کانونی شدگی می نامند، نشان می دهد که تعداد شخصیّت های کانونی شده داستان در مثنوی مولوی بیشتر است. به نظر می رسد مولوی با گسترش دادن پیرنگِ داستان و نیز با افزودن بر تعداد شخصیّت ها و ایجاد گفت وگوهای طولانی، داستان و عمل روایت را جذّاب تر نموده است. نگارندگان این جُستار می کوشند با بررسی عناصر یادشده نشان دهند کدام یک از این سرایندگان در پرداخت این داستان موفق تر بوده اند. سراینده گُمنام دفتر هفتم، به رغم آنکه مثنوی را پیشِ رو داشته است، بهره چندانی از شیوه های داستان پردازی مولوی نبرده است.
۹۵.

مقامات بدیع الزمان همدانی و حریری در نقد و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مجلس مقامه سجع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵۲
بدیع الزمان همدانی در قرن چهارم با بهره گیری از اندیشه پیشینیان و فضای سیاسی - اجتماعی زمان ، فن جدیدی از نثر در قالب داستان کوتاه به اسم «‌مقامه » ابداع کرد . مقامات او مورد توجه بسیاری از علمای زمان خودش و دوره های بعد از او واقع شد و برخی به تقلید از او « مقامه » نوشتند . حریری یکی از این مقلدین است که بیشتر از سایرین جوانب تقلید را رعایت کرده است و مقامات او شباهت زیادی به مقامان همدانی دارد . این گفتار به تطبیق مقامات حریری و همدانی می پردازد .
۹۶.

مقدمه ای بر نقالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه روایات ملی طومار نقالی آداب نقالان پهلوانی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۸۰۹
نقالی در فرهنگ و ادب ایران پیشینه دیریازی دارد؛ ولی اسناد و اشارات مربوط به آن، از روزگار صفویان به این سو است. اندازه نفوذ گسترده این فن در میان عامه مردم از گزارشهای گوناگون و بعضا خیره کننده مجالس سهراب کشی بر می آید و در ادوار رونق و رواج آن (عصر صفوی تا میانه های عهد پهلوی) حتی بر ادبیات و هنر رسمی زمان نیز تاثیر گذاشته و شواهدی از شعر سخن سرایانی چون: سلیم تهرانی، صحبت لاری، قاآنی و ... و نیز برخی نگاره های شاهنامه نشان دهنده این نکته است. نقالی آداب و اصول ویژه ای داشته و علاقه مندان به این فن- در صورت بهره مندی از ویژگی هایی مانند: حافظه تیز، فصاحت و خوش صدایی- آن را نزد نقالان پیش کسوت می آموختند و می توانستند پس از مدتی صاحب طومار شوند و نقل بگویند. بعضی از این آیینها عبارت است از: ایستادن بر تختی در میان قهوه خانه یا نشستن بر صندلی، پیش خوانی، طلب صلوات در زمانهای خاص، استفاده از حرکات سر و دست و هماهنگی اندامها و لحن گفتار، به کارگیری منتشا (عصا)، بیت خوانی در میان نقل منثور، اجرای عملی بعضی صحنه های روایات، دوران زدن، رعایت تسلسل در نقل و ... .
۹۸.

کردار گفتمانی و اجتماعی در رمان مدار صفر درجه بر پایه الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمان سیاسی تحلیل گفتمان انتقادی کردار گفتمانی و اجتماعی فرکلاف مدار صفردرجه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر ادبیات اجتماعی و سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۳۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۹۶۴
تحلیل گفتمان دارای سه رویکرد ساخت گرایانه، نقش گرایانه و تحلیل انتقادی گفتمان است. نورمن فرکلاف از نظریه پردازان این شیوه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به بررسی متون پرداخته است. بر این مبنا، رمان مدار صفردرجه (1370) اثر احمد محمود از گونه های رمان سیاسی با این رویکرد تحلیل می شود. در تحلیل رمان هایی از این سنخ، بهترین رویکرد، نوع اخیر است؛ زیرا در این داستان دربارة این مباحث می توان بحث کرد که آیا گفتمان غالب بر انقلاب اسلامی در دهة شصت در آفرینش داستان هایی مانند مدار صفردرجه در فضای جدید تأثیرگذار بوده است؟ بنابراین، در این تحلیل باید از الگوی سه لایة فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژگان، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی توجه ویژه ای دارد. در نهایت، می توان متن مدار صفردرجه را متأثر از گفتمانی دانست که تولید چنین متنی را می طلبید و آن گفتمان و هژمونی غالب نیز در سال های بین 1350 تا 1357 منطبق با جامعة سال های دهة شصت تا هفتاد در زمینة فرهنگ، اقتصاد و سیاست آن دوره (کردار اجتماعی) بوده است که وجود و چاپ و انتشار چنین متنی را می طلبیده است.
۱۰۰.

بررسی وجوه روایتی در داستان های سندباد نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۹۶
از جمله بررسی هایی که در روشن کردن ساز و کار روایت ها و به طور خاص قصه ها، به موفقیت های چشمگیری دست یافته است، تجزیه و تحلیل "تودوروف" (todorov) و روش او در بررسی روایت های اسطوره ای است. وی این نوع قصه ها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده و در بررسی وجوه روایتی قصه ها، ‌به ارتباط میان شخصیت های قصه ها پرداخته است. منظور از وجوه روایتی در نظریه تودوروف، جنبه های مختلف حاکم بر روابط میان شخصیت های قصه است و از آنجا که شخصیت یکی از عناصر اساسی هر قصه ای است، درک ارتباط متقابل شخصیت های داستان، در شناخت سازوکار قصه و چگونگی شکل گیری آن، بسیار ضروری است. این نوشته، ضمن برشمردن ویژگی های روایت های اسطوره ای، "سندباد نامه" را، به عنوان روایتی اسطوره ای، از جنبه وجوه روایتی بررسی می کند و می کوشد تا با تکیه بر نظریه تودوروف به درک ارتباط متقابل شخصیت ها، در داستان های سندبادنامه دست یابد. به این منظور، ابتدا توضیحی درباره نظریه تودوروف و وجوه روایتی داده می شود و سپس ضمن بر شمردن انواع وجوه روایتی (وجه اخباری، خواستی و فرضی) چگونگی ارتباط شخصیت های قصه در داستان های سندباد نامه، با توجه به هر یک از این وجوه، مورد توجه قرار می گیرد. بررسی این ویژگی روایت در درک ساختار نهایی روایت و پیکربندی آن و نیز در شناخت شبکه ای از ارتباطات شخصیت ها که قصه بر شالوده آنها پی ریزی می شود، موثر خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان