فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقالةحاضر به نقد و تحلیل عناصر داستان در گزیده ای از داستان های کودکان اختصاص یافته است. در این مقاله، پس از مقدمه که اشاره ای به ادبیات و داستان های کودکان است، مهم ترین عناصرداستان: پی رنگ، شخصیت، درون مایه، زاویة دید، فضا و صحنه، در بیست داستان از داستان های کودکان بررسی شده است. این داستان ها دارای پی رنگی ساده اند؛ به جز یک داستان که پی رنگ آن از دو پی رفت تشکیل شده، پی رنگ همة داستان ها دارای یک پی رفت است. شخصیت های این داستان ها، یک بعدی، تمثیلی و در بیشتر موارد ایستا هستند. درون مایة داستان ها بیشتر مسائل تربیتی و اخلاقی است. نویسندگان با ارائة آمیزه ای از واژه و تصویر در داستان ها صحنه سازی کرده اند. تمامی داستان ها از زاویة دید دانای کل روایت شده اند و فضای آنها آرام و عادی است و همه پایانی خوش دارند.
سیمین دانشور از آتش خاموش تا سووشون و اثرپذیری از آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"جلال آل احمد و سیمین دانشور پیش از رابطه زناشویی دو نویسنده اند با دو دیدگاه و پس از آن، با یک دیدگاه و دو برداشت و دو سبک. در این مقاله تفاوت ها و تشابهات این دو نویسنده بررسی شده است. در بخش تفاوت ها، ابتدا تفاوت تجارب و دیدگاه ها و سپس تفاوت برداشت ها و سبک ها را، و در بخش تشابهات، اتحاد دیدگاه، یگانگی ها و شباهت های مشاهدات و تجارب و همانندی های موضوعات آثار را به تفصیل بررسی می کنیم. همه این مباحث مبتنی هستند بر برداشت ها و سبک های منعکس شده در آثار این دو."
داستان و شخصیت پردازی در داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان به آثاری گفته می شود که (( دارای حجم خاصی هستند و حادثه ای را نقل می کنند )) هر داستان از چند عنصر تشکیل شده است : طرح ‘ عمل ‘ شخصیت ‘ گفتار ‘ بحران ‘ زمان و مکان . همه عناصر داستان با یکدیگر ارتباط دارند . مهمترین عناصر داستان عمل و شخصیت اند . بعضی شخصیت را مهمترین عنصر دانسته و گفته اند در داستان عمل جزئی از شخصیت است . نخستین تحلیل شخصیت در کتاب فن شعر ارسطو آمده است . در طول دوره جدید داستان نویسی ( از دون کیشوت به بعد ) شخصیت تحول زیادی کرده است . در دوره های اولیه شخصیت پردازی مفصل و دقیق بوده ‘ اما بعدها شخصیت پردازی مختصر ‘ کوتاه و گذرا شده است تا اینکه بعضی از نویسندگان کنونی شخصیت های بی چهره می آفرینند تا خواننده را در جریان داستان به فعالیت وادارند .
مروری بر آثار احمد محمود (1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد محمود، با داشتن بیش از چهل سال فعالیت ادبی و خلق پانزده اثر اعم از مجموعه داستانهای کوتاه و رمانهای حجیم، از نویسندگان پرتلاش و مطرح ادبیات معاصر ایران محسوب می شود.
سه مجموعه داستان با نامهای مول (1338)، دریا هنوز آرام است (1339) و بیهودگی (1341) اولین آثار چاپ شده از این نویسنده واقع گرا و آرمان خواه است و مجموعه زائری زیر باران (1347) – پس از وقفه ای چند ساله – آغازگر دوران جدید خلاقیت اوست.
بررسی و تحلیل آثار احمد محمود در این مقاله بر مبنای مجموعه زائری زیر باران آغاز می گردد و به تدریج با بررسی دیگر آثار او شکل می گیرد.
مجموعه داستان زائری زیر باران
دوازده داستان کوتاه این مجموعه، در عین سادگی بیان و محتوا، ترسیم کننده خطوط اصلی سبک و مضامین مورد علاقه و دغدغه های غالب نویسنده است که در آثار بعدی او بر جسته تر نمودار می شوند. برخی از این مایه ها در اولین داستان مجموعه، «مصیبت کبکها»، آشکار تر است.
مصیبت کبکها
زن و شوهر مطرح در این داستان، که چندی پیش چند کبک را به خانه آورده و به منظور حفاظت از آنها گربه خانگی و بچه هایش را تارانده اند، اکنون دچار شک و دودلی گشته اند. شغل مرد، که تلویحا کارگر صنعت نفت معرفی شده، به دنبال تغییری در یکی از سطوح مدیریتی و تصمیمات جدید در معرض خطر قرار گرفته است. بیکاری و گرسنگی او و هم قطارنش را تهدید می کند. مرد و خانواده اش، درمانده از درک چون و چرایی این تغییر و تاثیرات آن در زندگی خود و در اوج هراس و تشویش، تنها کبکها را بدیمن و مسئول «مصیبت» می دانند. در نتیجه، در اقدامی شتاب زده، کبکها سرکنده می شوند و گربه و بچه هایش بار دیگر از حمایت و مراقبت خانواده برخوردار می شوند.
این داستان ساده دارای الگویی است که در چند داستان دیگر مجموعه تکرار می شود. مردمان فقیر و گرسنه و درمانده، در مقام شخصیتهای داستان، در معرض نابسامانیهای اجتماعی و تغییرات تحمیلی و مخرب در زندگی ساده خویش قرار می گیرند. پی آمد این عوارض رویکرد هر قهرمان به نوعی راه فرار و رهایی است که غالبا به یکی دیگر از ناهنجاریها و مفاسد اجتماعی منجر می شود. راه نجات برای شخصیتهای داستان «مصیبت کبکها» روی آوردن به خرافات و اوهام است ...
تمثیل و مثل در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان فارسی هر یک به فراخور زمینههای فرهنگی و ادبی خود از ضربالمثل به طریق ارسال مثل بهرهگیری کردهاند. برخی شاعران تأثیرگذار ادب فارسی نیز کلام آنها خود در حکم ضربالمثل درآمده و امثال منظوم فراوانی از آنان در گنجینهی زبان و ادب فارسی به یادگار مانده است. یکی از شاعران بزرگ مولانا جلالالدین است که هم بسیاری ازمثلهای فارسی را به طریق ارسال مثل در شعر خود به کار برده و هم تعداد زیادی از ابیات و تمثیلهای او زبانزد عام و خاص شده است. در این مقاله کوشیدهایم حدود پانصد مثل از هر دونوع را استخراج و به ترتیب الفبایی بیاوریم. انتخاب این مثلها بر اساس شهرت و ضبط و درج آنها در کتابهای معروف امثال؛ نظیر امثال و حکم دهخدا، دوازده هزار مثل فارسی شکورزاده، فرهنگ امثال سخن دکترانوری و نظایر آن بوده است والاّ ابیاتی که قابلیتهای بالای مثلی دارند و یا حکمتی استوار در آن طرح شده در مثنوی کم نیستند. این تعداد آنهایی هستند که به شهرت بیشتری رسیدهاند. بیشترین امثال مولانا مربوط به مثنوی است ؛ازینروتنها امثال مثنوی را برگزیدیم. این تعداد مثل از مولانا وکاربرد آنها نزد مردم نشانگر عمق نفوذ کلام الهی و عرفانی مولانا در ذهن،زبان و ضمیر مردم است.
تحلیل عناصر داستانی قصه حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
"در قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران با قصه بیان می شود. از جمله قصه یوسف (ع) که به زندگی این پیامبر می پردازد. این سوره صد و یازده آیه دارد. سه آیه نخست و ده آیه آخر غیر داستانی و آیات دیگر بدون آنکه آیه های غیر داستانی، تسلسل آنها را برهم بزند، داستان را بیان می کنند. هدف قرآن داستان پردازی نیست، ولی این سوره بسیاری از جنبه ها و عناصر داستانی متعارف در ادبیات داستانی را دارد. هدف این مقاله بررسی فراوانی عناصر داستانی، در این قصه است.
مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و طی آن به بررسی و تحلیل عناصر داستانی نظیر زاویه دید، طرح، ساختار، اندیشه (تم و موضوع)، کشمکش، شخصیت، شخصیت پردازی، گفت و گو، زمان و مکان می پردازد.
قصه یوسف، تنها قصه قرآن کریم است که از ابتدا تا انتهای آن، در یک سوره آمده است. در این قصه با بهره مندی از فنون عناصر داستان پردازی نوین، اهداف والای قرآن کریم، آشنایی با فرهنگ مذهبی، تعلیم، تربیت، هدایت و عبرت آموزی انسان، در قالب یک داستان بیان شده است. پرداخت عناصر داستانی در این قصه به گونه ای است که مخاطب در برخورد با آن به مثابه یکی از شخصیت های داستان حضور فعال دارد"
خانه ادریسی ها (غزاله علیزاده)
منبع:
بایا خرداد ۱۳۷۸ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
مقایسه داستان خسرو و شیرین فردوسی با نظامی
حوزه های تخصصی:
هدف از تدوین این مقاله این بود که داستان "خسرو و شیرین" را که در دو منظومه آمده است، به صورت تطبیقی با هم مقایسه کنیم. نخست خلاصه ای از دو منظومه؛ یعنی شاهنامه و خسرو و شیرین نظامی فراهم آوردیم تا چهارچوب و طرح کلی داستان در دو منظومه پیش چشم خواننده باشد. سپس دو صورت این داستان را با یک منبع تاریخی مقایسه کرد ه ایم تا معلوم شود کدام یک از سرایندگان به روایات تاریخی پا یبندتر بود ه اند. مسلماً این مراجعه میبایست به منبعی صورت گیرد که قبل از این دو منظومه به رشته تحریر در آمد ه باشد؛ چرا که احتمال اینکه تاریخ های بعد ی خود تحت تأثیر یکی از این دو منظومه باشند ، کم نیست . در ضمن ممکن است در طول زمان شاخ و برگ هایی به این داستان افزوده و وارد تاریخ شود. برای این کار تاریخ طبری را انتخاب کردیم که از همه منابع قدیمی تر است و خلاصه ای هم از روایت تاریخ طبری فراهم کردیم تا دو خلاصه قبلی را با این یکی محک بزنیم. مواردی نیز بود که در شاهنامه یا خسرو و شیرین یا هر دو ذکر شده بود ، ولی در تاریخ طبری نبود. در چنین مواردی نیز به کتابهای مجمل التواریخ و تاریخ ثعالبی مراجعه کردیم که حداقل قبل از نظامی تألیف یافته اند.
بررسی و تحلیل رمان نفرین زمین آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفرین زمین اثر جلال آل احمد می تواند در آن واحد، یک تک نگاری روستایی و زندگینامه نویسنده اش انگاشته شود. می توان آن را یک جامعه نگاری ساده و یا یک سفرنامه اجتماعی - نشان دهنده چگونگی های یک جامعه- در دوره معینی از هستی آن دانست. با این وجود آدمهای چنین جامعه ای آدمهای الگویی هستند و نه معمولی. زبانی را که آل احمد برای داستانهای خود برگزیده است، در این داستان به نهایت پختگی می رسد. در این اثر هیچگونه برداشـت احساساتی، ملودرماتیک و تخیلی به چشم نمی خورد. نگاه نویسنده به جنبه های خشن و نرمش ناپذیرجهان روستایی، سختی زندگی اینان در پیوند با ابزار کار، محیط زندگی و پیوندهای رویاروی خشک و غیراحساساتی می افتد و از این جهان ایستا تصویرهای زنده و جانداری می گیرد. این داستان که حدوداً شش سال پس از اصلاحات ارضی چاپ شد، به راستی نخستین داوری هنری، در این باره است. این نخستین اثر ادبی است که پیوندهای بنیادی جامعه روستایی آن زمان را پیش روی خواننده می نهد. آل احمد به خوبی جامعه روستایی ایران، شیوه زندگی، پیوندهای رویاروی این جامعه، خرافات و بسیاری از جنبه های دیگر آن را می شناسد. از این دیدگاه و نیز از بسیاری دیدگاه های دیگر، نفرین زمین داستانی است سودمند برای پژوهشهای جامعه شناختی روستایی و تاریخی.
تحلیل ساختاری طرح داستان ورقه و گلشاه عیوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورقه و گلشاه، داستانی زیبا، دل انگیز و جذاب است که عیوقی آن را به نظم در آورده. تجزیه و تحلیل اجزا و عناصر سازنده متن یک داستان، زمینه شناخت بیشتر آن را فراهم می آورد و نقاط قوت و ضعف آن را باز می نمایاند. بنابراین در مقاله حاضر طرح این داستان، به عنوان یکی از اجزای اصلی تشکیل دهنده آن، از دیدگاه ساختارگرایی بررسی شده است. در این داستان ورقه، قهرمان اصلی، در پی دستیابی به هدفی خاص، یعنی ازدواج با گلشاه است. در راه رسیدن به هدف با مقاومت نیروهای مخالف رو به رو می شود و در نتیجه وضع متعادل زندگی او و قبیله اش به هم می ریزد. ولی قهرمان با کمک نیروهای یاری گرش موفق می شود بر حریفان غلبه کند، به هدف برسد و وضع متعادل و سامان یافته ای را که محصول حوادث داستان است، به زندگی خود و قبیله اش بازگرداند. حوادثی که در داستان رخ می دهد باعث شکل گرفتن چهار سلسله (پی رفت) در طرح آن می شود. در این مقاله چنان که ذکر شد، طرح این داستان و اجزای تشکیل دهنده آن از دیدگاه چند تن از ساخت گرایان بررسی و تحلیل شده است.
مقایسه هفت روایت وامق و عذرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وامق و عذرا از جمله عشاق مشهور و زبانزد ادب فارسی و نام یکی از منظومه های عاشقانه عنصری است که به سبب شهرت، بازتاب وسیعی در شعرغنایی فارسی داشته است. این منظومه تا مدتها مفقود بود و تنها در چند دهه پیش، ابیاتی از آن به دست آمد که با کمک ابیات پراکنده موجود در فرهنگها و منابع دیگر، ابعادی از داستان روشن شد.
از این مثنوی عنصری، که به بحرتقارب سروده شده، 26 اثر به فارسی و ترکی به نظم و نثر تقلید شده است، لیکن نظیره های آن با اصل داستان تفاوت کلی دارد. اصل داستان یونانی است و جز نام عشاق، تمامی جایها و نامها نیز یونانی است. این داستان در عصر ساسانی به پهلوی و سریانی و در دوره اسلامی به عربی ترجمه شد.
در این مقاله نویسنده می کوشد ضمن گزارش و تحلیل روایت عنصری، آن را با شش روایت دیگر مقایسه کند تا میزان شباهت ها و تفاوتها و پایبندی نظیره سازان به اصل داستان را معلوم و مشخص سازد. به دلیل حجم زیاد مقاله، خلاصه داستانها حذف شد. سرایندگان این شش روایت عبارتند از: قتیلی بخارایی (قرن ده)، خواجه شعیب جوشقانی (قرن یازده)، صرفی کشمیری (قرن ده)، حسینی شیرازی (قرن سیزده)، صلحی خراسانی (قرن یازده)، میرزا محمد صادق نامی اصفهانی (قرن سیزده) در بخش دوم مقاله، هجده بنمایه مشترک هفت روایت وامق و عذرا مقایسه و تحلیل می شود تا میزان تفاوتها و شباهتهای روایات معلوم شود. این بررسی تطبیقی می تواند یکی از الگوهای بررسی قصه های سنتی بویژه منظومه های عاشقانه به شمار آید.
عشق متنی تجربه عشق در کتاب عشق روی پیاده رو نوشته مصطفی مستور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر مفهوم عشق را در دو ساحت متفاوت و متمایز بررسی می کند. عشق از سویی همواره تجربه و مفهومی استعلایی شمرده شده که ثابت است و با حقیقتی فراانسانی نسبت دارد. این گونه خوانش، از نوشته های افلاطون شروع شده است و همچنان ادامه دارد. اما در برابر، نگاهی به عشق وجود دارد که از همان افلاطون تا به امروز، عشق را پدیده ای انسانی، فرهنگی و از همه مهم تر «متنی» می داند. به این تعبیر، عشق درون زبان (یا به گفتة ژاک لکان، «نظم نمادین») فهمیده، تکثیر و تجربه می شود. در اینجا، نگارنده تنش بین این دو نگاه را در مجموعه داستان های کوتاه عشق روی پیاده رو نوشتة داستان نویس معاصر ایرانی، مصطفی مستور، بررسی و تحلیل می کند. برای طرح این موضوع به مسئلة غیاب در عشق می پردازد و اینکه چگونه تجربة عشق در این داستان ها همواره درگروی غیاب عاشق یا معشوق است؛ دیگر اینکه عشق به عنوان مفهومی نشانه ای درون نظام نشانه ای ساخته و دارای دلالت می شود و سپس اینکه در نهایت، شخصیت های این داستان های کوتاه چگونه همگی با «روایت های عاشقانه» عاشق می شوند و عشق را می فهمند. این همه به عشق مفهومی متکثر و روایتی می دهد. بنابراین، عشق نشانه ای است که همواره درحال ساخته شدن است.
روایت شناسی یک داستان کوتاه از هوشنگ گلشیری براساس نظریه ی ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بارزترین ویژگی های داستان مدرنیستی معاصر استفاده از صناعات روایی فراوان در آن است. نویسندگان مدرنیست روزگار معاصر برای عرضه ی هستی شناسیِ نوین خود همواره از تکنیک های روایی پیچیده بهره گرفته اند و از روایت های کلاسیک و خطّیِ سده های پیشین دوری جسته اند. هوشنگ گلشیری یکی از داستان نویسان روزگار ماست که با بهره گیری از صناعات روایی فراوان آثاری پیچیده، چندلایه و دیریاب خلق کرده است. روایت پیچیده ی داستان های گلشیری از مهم ترین مشخّصه های سبک داستان نویسی اوست.
در این پژوهش براساس نظریه ی ژنت، روایت شناس ساختارگرا، داستان کوتاهِ معصوم دوم روایت شناسی و تحلیل شده است. پس از گزارش نظریه ی ژنت، سه سطح رواییِ داستان، متنِ روایی و روایت گریِ این داستان کوتاه و مؤلّفه های رابط این سطوح «زمان دستوری: نظم و ترتیب، تداوم، بسامد»، «وجه یا حال و هوا: فاصله و کانونی شدگی» و «صدا یا لحن» تحلیل و بررسی می شود تا فنون و صناعاتِ کاربستی هوشنگ گلشیری در خلق این اثر نشان داده شود و نیز معلوم گردد که گلشیری به گونه ای مدرنیستی از این مؤلّفه های روایی استفاده کرده است. هدف این پژوهش آن است نشان دهد مطالعه ی ساختارِ روایی آثار گلشیری به درک پیچیدگی های آن ها کمک می کند و منجر به شناخت بیش تر جنبه های معنایی می شود.
بررسی و مقایسه تحلیلی لیلی و مجنون نظامی و روایت های عربی این داستان
حوزه های تخصصی:
در ادب فارسی در کنار قالب غزل، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، استفاده از منظومه های عاشقانه نیز رواج دارد. داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجّه قرار گرفته است. در پایان قرن ششم نظم داستان های عاشقانه به وسیله نظامی گنجوی به حدّ اعلای کمال خود رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم درآورد و هنرنمایی های این شاعر تا بدانجاست که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه، دانسته یا ندانسته، تحت تأثیر سبک و شیوه داستان پردازی او قرار گرفته اند. یکی از منظومه های درخشان او لیلی و مجنون است که منشأ آن را در ادبیات عرب باید جستجو کرد. این داستان بارها به زبان های مختلف مورد تقلید شاعران قرار گرفته است. در این مقاله، نگارنده کوشیده است تا پس از زمینه سازی های مقدّماتی، ریشه های تاریخی – اجتماعی و زمان و مکان و تاریخ رواج این داستان را در ادب عربی و فارسی به اختصار مورد کندو کاو قرار دهد و سپس با نقل مختصر روایات عربی و نیز روایت نظامی گنجوی از این داستان، به مقایسه و نقد و تحلیل تطبیقی آنها بپردازد.
تشبیه برجسته ترین ویژگی سبکی کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه برجسته ترین ویژگی سبکی کلیله و دمنه دکتر مریم محمودی * چکیده کلیله و دمنه از نمونه های برجسته نثر فنی فارسی است . کاربرد صنایع لفظی و معنوی و صور خیال از جمله تشبیه ، استعاره، مجاز و کنایه از ویژگی های سبکی این کتاب است . در این بین تشبیه به عنوان موثرترین ابزار تخیل نقش عمده ای در تصویر سازی های این کتاب دارد . در این مقاله تشبیه با انواع گوناگون آن در کلیله و دمنه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . تشبیه در این کتاب به صورت فشرده و گسترده به کار رفته است . وسعت دایره واژگانی مشبه به به عنوان کانون اصلی تشبیه قابل تامل است . در کاربرد ادات تشبیه توجه به زیبایی و آراستگی کلام مورد توجه است . تشبیهات عقلی به حسی بیشترین بسامد را در این کتاب دارد همچنین تشبیه مرکب و تشبیه تمثیل جایگاهی در خور تامل در بین تصاویر تشبیهی دارد . به طور کلی نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که تشبیه در کتاب کلیله و دمنه در کنار سایر صور خیال ابزاری مهم و سودمند در خدمت بیان اندیشه و مفاهیم تعلیمی این کتاب است هر چند جنبه های زیبایی شناختی این تصاویر نیز مورد نظر بوده است .