فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به معرفی کهن الگوی آنیما و بازنمود آن در ناخودآگاه یونگ در برخی از اساطیر و ادبیات جهان و ادبیات معاصر ایران پرداخته، و با درنظرگرفتن دو نقش مثبت و منفی آنیما، برخی از ویژگیهای آن در پهنة جهان و نمود آن ها را در غزلیات شمس ذکر کرده ایم. با توجه به شواهد حاضر در متن، آنیما در غزل های مولوی، ویژگیهایی مثل تسخیرکنندگی و فریبندگی، سرچشمة زندگی بودن، نومنی و تقدس و میانجیگری بین خودآگاه و ناخودآگاه دارد و با نمادهای پرندگان طوطی و طوطیبچه و سیمرغ، و دیگر رموز مثل پری، آهو، ماه، هما، آب و باد و واژگانی مثل صنم و بت نمودار شده است.
بررسی صور ابهام و عوامل آن در رسائل عرفانی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار صور ابهام و عوامل ایجاد آن را در رسائل عرفانی سهروردی- که از نوع داستان های رمزی هستند- بررسی کرده ایم. از آن جا که بیان عرفانی رمزی از نوع مفاهیم معرفتی است و طریقة تعبیر از آن فقط از طریق الفاظ متشابه ممکن است، سهروردی برای تبیین آن مفاهیم به تمثیل روی آورده است. تمثیل های رمزی او از روایت داستانی و نماد تشکیل شده و همین غلبة نمادها بر روایت داستانی ایجاد ابهام کرده است. در این مقاله بر اساس تأویل هایی که تا کنون از تمثیل های سهروردی صورت گرفته، ابهام های باقی مانده در این تمثیل ها و عوامل آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میزان ابهامات در هر یک از این تمثیل ها، اولاً به پیش زمینة فکری و عقیدتی مخاطب و میزان آشنایی او با ذهنیّت و جهان بینی سهروردی و ثانیاً به نوع نمادهای بهکار رفته در تمثیل(اساطیری، شخصی و تکراری بودن نمادها) بستگی دارد. بالاترین سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق و رسالة الطّیر می توان دید.
تاملی در مثَلِ پیش قاضی و معلق بازی؟!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مَثَل های بسیاری در زبان فارسی وجود دارد که هنوز در معنای اصلی و نیز در صورت نوشتاری آنها شک و تردید وجود دارد. از آنجا که اغلبِ مَثَل ها از طریق دهان به دهان و بصورت شفاهی به نسل های بعدی انتقال یافته و بیشتر، جنبه کنایی آنها مورد توجه بوده است، در برخی موارد، جنبه های حقیقی و معنایی و حتی صورت صحیح ملفوظ و نوشتاری آنها دچار تحریف و دگرگونی شده است. یکی از این امثال، مَثَل: «پیش قاضی و معلق بازی؟!» است که هرچند مفهوم کنایی آن باقی مانده؛ لیکن صورت صحیح نوشتاری و ملفوظ و معنای حقیقی آن دچار تغییر و دگرگونی شده است. در این مقاله سعی شده است، با توجه به سایر روایاتی که از این مَثَل باقی مانده و با تکیه بر شواهدی که از متون نظم و نثر فارسی یافت می شود، صورت درستِ نوشتاری و معنی حقیقی آن بازیابی شود.
نقد و بررسی شعر نو آیینی پیش از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر آیینی به گونه ای از شعر متعهدانه گفته می شود که از جهت معنایی و محتوایی صبغه کاملاً دینی دارد و از آموزه های وحیانی، فرهنگ عترت و ولایت و تاریخ اسلام سرچشمه می گیرد. مناسبت های مذهبی، ستایش چهره های دینی، توجه به مقوله های قدسی و ملکوتی و تزکیه و تهذیب نفس انسانی در هسته مرکزی شعر مذهبی قرار دارد. پیدایش شعر جدید آیینی را در دهه چهل و پنجاه باید یک اتفاق تازه و مهم در ادبیات فارسی دانست؛ بی تردید ورود گسترده نیروهای مذهبی به صحنه مبارزه سیاسی و فرهنگی منشاء پیدایش این شاخه از شعر اجتماعی بود که در چند دهه پس از مشروطه نظیر آن را در گستره ادب فارسی نداشتیم. بنا به دلایلی در اغلب منابع مربوط به شعر جدید فارسی (نیمایی، آزاد، سپید و موج نو) در معرفی پیشاهنگان شعر نوآیینی توسعات و تسامحاتی صورت گرفته است که ایجاب می نمود، واکاوی دوباره ای از نوع پژوهش حاضر به عمل آید. همچنین این مقاله مطابق مبانی نقد تاریخی و جامعه شناسی با نگاهی به حوادث اجتماعی عصر حاضر (از مشروطه تا بهمن 57) کارنامه شعر نوآیینی را نقد و بررسی می نماید
بررسی روان شناسانة رویاهای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویا از پدیده های شگفت انگیزی است که از دیرباز مورد توجه آدمی بوده و در برابر آن رفتارهای گوناگونی نشان داده شده است. انسان بدوی رویا را یک پدیدة روان شناسی تلقی نمی کرد؛ بلکه آن را تجربیات واقعیت روح که در هنگام خواب از بدن جدا شده است، می دانست. امروز روان شناسان این پدیده را با نگاه علم روان شناختی بررسی کرده و منطبق با اصول و تجربه روان شناسی می دانند.
در این مقاله رویاهای اساطیری که در شاهنامه فردوسی روایت شده است با دیدگاههای روان شناسان بررسی شده است.
تطبیق زبان عرفانی و شیوة نگارش عین القضات همدانی و محی الدّین عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نثر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
جُستاری در رویکرد مولوی به از خودبیگانگیِ انسان، با نگرشی به انسانِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نگارندگان با رویکردی برای شناخت چالش هایی که در برابر انسان معاصر قرار دارد با بهره گیری از آراء مولوی در مثنوی معنوی، پدیدة «از خودبیگانگی» را مورد توجه قرار داده اند. در ادبیات کهن پارسی، برخی اندیشمندان با بیان نکات ظریف و مهمی دربارة ازخودبیگانگی انسان، دری دیگر در شناخت این گونه پدیدارهای گشوده و منظر خاصی را پیش روی انسان نهاده اند که در اطلاقی کلی می توان آن را نظرگاه عرفانی خواند. در صدر قائلان و حاملان پیام عرفانی در فرهنگ دیرین پارسی، مولوی است که در شش دفتر مثنوی معنوی، بسان معلّمی انسان گرا، هوشمندانه پدیدارهایی را از دل روایات و داستان ها استخراج کرده است که تأمل در آنها انسان امروز را نیز به نکات گران بها و ارزشمند رهنمون می سازد. وی درباره مسخ و از خودبیگانگی بشری در برابر پدیدارهای غفلت ساز و فریبای بیرونیِ جهان مادی، معناپردازی و اشارات قابل توجهی کرده است که شرح، تفسیر و تحلیل آن محور محتوای این نوشتار را تشکیل می دهد.
تطبیق منازل سلوک بودایی و برخی مفاهیم «دَهَمَّه پَده» با دیدگاه عارفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهمّه پَدَه از آثار مشهور فلسفی، اخلاقیِ گوتمه بودا، مصلح بزرگ قرن ششم پیش از میلاد مسیح، در کیش هندویی است. باتوجه به اینکه نواحی شرقی ایران، به ویژه بلخ، از خاستگاه های تصوف ایرانی و نزدیک ترین محل برخورد دو فرهنگ بودایی و اسلامی به شمار می آمده است، گمان می رود آیین بودایی با پیشینه ای هزار ساله بر ذهن و آداب سالکان مسلمان اثر گذاشته باشد.
این نوشتار به بررسی آرا و بیان شباهت د یدگاه های بودایی با آراء عارفان مسلمان در بیان منازل سلوک و مقامات عرفانی یادشده در کتب متصوفه می پردازد. شایان ذکر است که در این مقاله مشابهت های لفظی و لغوی، و نیز مشابهت های مفهومی و معنایی بحث و بررسی شده اند. البته ضمن بیان مشابهت های منازل سلوک، مفاهیم برجستة عرفانی- اخلاقی را نیز در دو فرهنگ بررسی و مقایسه شده است
مقایسة جاودانگی در اساطیر زرتّشتی و سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترس از مرگ، چون کابوسی وحشتناک، همیشه لذت و آرامش بشر را مکدر و خواب خوش وی را پریشان کرده است و شاید بتوان از آن به عنوان کهن ترین ترس بشر یاد کرد که خود منشأ پیدایش دیدگاه های فلسفی و اسطوره ای فراوانی در طول تاریخ بشریت شده است. از جمله تلاش های مهم، اما گذرای انسان در طول تاریخ برای کاستن از تلخی این حقیقت مهلک، پردازش داستان هایی بوده است که امروزه از آن به عنوان اساطیر جاودانگی نام می بریم. در سراسر نقاط جهان کهنه و نو، شاهد چنین داستان های مقدسی هستیم که هر کدام بازگوکنندة زمینه های فرهنگی و آمال پردازندگان خود هستند. در این مقاله کوشش بر این است تا اساطیر جاودانگی ایران و بین النهرین و اقوام سامی با توجه به خویشکاری شخصیت های نامیرا، معرفی و تجزیه و تحلیل شود. از میان اساطیر ایرانی به کسانی چون پشوتن، توس، گرشاسب، ... و از شخصیت های اساطیری سامی به اوتانپیش تیم، اخنوخ، ایلیا و ... اشاره خواهد شد
اندیشة توحیدی سنایی در مقایسه با ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اساسی در این پژوهش، اندیشه توحیدی در آثار سنایی است. این اندیشه، بخشِ مهمی از اندیشه هایِ بیشتر عارفانِ مسلمان را تشکیل می دهد. نگارنده در سه بخش می کوشد اندیشه توحیدی را در آثار سنایی نشان دهد. برای همین منظور، پس از ذکرِ توحید و اقسامِ آن، در بخشِ اول می¬گوید که مرادِ سنایی از توحیدِ وجودی، تأکید بر جنبه شهودیِ آن است. در بخش دوم بیان می کند که سنایی، ابن¬عربی¬وار، راه¬های معرفت¬الله را با بحث بر مشخصه هایی چون تشبیه و تنزیه، خودشناسی، اسماء و صفات الهی، اقرار به خلقِ افعالِ بندگان ذکر کرده است. در بخش سوم نیز پنج شرطِ مهم را به¬عنوانِ شروطِ اصلیِ تحقّقِ توحید از منظرِ سنایی برمی شمارد که عبارت¬اند از: رفعِ تعیّناتِ بشری، اخلاص، توکّل، تفرید و تجرید. هدف از پژوهشِ پیش رو، بررسی و اثباتِ امکانِ ستایش، شناخت و شناساندنِ باری تعالی است، به گونه ای که بتوان به «تشبیه در عینِ تنزیه» و «تنزیه در عینِ تشبیه» (درست به شیوه قرآنی) قائل شد، به¬ویژه که عارفانِ بزرگِ پس از سنایی، مانندِ عطّار و مولوی گسترش دهنده دیدگاهِ توحیدیِ او هستند.
بررسی تمنای لکانی در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با محوریت مضمون تمنا در تئوری روانکاوی لکان، خوانشی نو از خسرو و شیرین نظامی ارائه و تعاریف تازه ای از شخصیت های اصلی داستان و جایگاه هر یک از آنها به دست داده شده است. برای روشن شدن مفهوم تمنای لکانی، ابتدا مقوله های تمنا/آرزومندی، مطلوب گمشده، ژوئی سانس/ تمت، تعین ما بعدی، رانش، خلا /هیچی از روانکاوی لکان را که با موضوع این پژوهش همسو هستند، شرح داده شده، سپس در پایان هر مقوله بخش های مختلف داستان همراه با نمونه ای از متن تعریف و تحلیل شده است. این پژوهش در بررسی خود بدین نتیجه رسیده است که ارتباط خسرو با شیرین، مریم و شکر بر اساس جستجوی «مطلوب گمشده» شکل گرفته است؛ در مسیر این جستجو، مریم و شکر نقش مطلوب های کوچک و جزئی را برای خسرو ایفا کرده اند و شیرین به دلیل به تاخیر افکندن وصال، برای خسرو این توهم را پیش آورده که مطلوبِ اصلی آرزومندی است؛ در حالی که پس از وصل، مطلوب گمشده همواره دست نیافتنی و جستجوی خسرو به دلیل حضور او در امر خیالی لکان، همچنان بی پایان خواهد ماند.
زمینه های گفتگویی طنز در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتگو در آثار میخاییل باختین اصطلاحی است که سرشتی روش شناختی دارد. وی گفتگو را روشی برای روبه رو شدن با اموری می داند که تن به برخورد سلطه جویانه نمی دهند. بنابراین، این اصطلاح در تقابل با برتری طلبیِ نیروهای تک آوا قرار می گیرد. جنبه های گفتگوییِ طنز، خنده و کارناوال در اندیشه باختین نیز در همین ویژگی ریشه دارند. هدف مقاله حاضر بررسی زمینه های است که با پرورش عناصر گفتگویی و کارناوالی، به شکل گیری عناصر طنزآمیز در مثنوی انجامیده اند. از این رو، ابتدا براندازی آوای برتر به عنوان روشی تنیده در ساختارِ صوری و معنایی مثنوی بررسی شده است. در بخش دوم، بازتابِ این روش در طنزآمیز کردنِ حکایات مثنوی دنبال شده است. در این حکایات، ورود صدای مسلط به فضایی عمومی و همنشینی آن با صداهای سرکوب شده، به ایجادِ فضایی کارناوالی و همراه با خنده می انجامند. می توان گفت، طنزپردازی مثنوی، زاییده روشِ براندازنده و فرارونده آن برای تفسیر جهان اند نه عناصری برای تزیینِ متن.
بررسی عناصر غیرزبانی در شعر گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر گفتار در دو دهه اخیر گسترش قابل توجهی یافته و درباره آن مطالبی پراکنده و ادعاهایی متفاوت مطرح شده است. با وجود این، هنوز تحقیق بی طرفانه و مستقلی درباره آن صورت نگرفته است تا با جمع آوری و طبقه بندی دیدگاه ها و تطبیق نقادانه آن با نمونه های شعری ارائه شده، بتوان سخنی علمی و مستدل بیان کرد. در این مقاله ضمن تحلیل ویژگی های غیر زبانی شعر گفتار در چهار حوزه اصلی ساختار، موسیقی، تخیل و محتوا، مشخصه های ویژه این جریان شعری با نگاهی انتقادی تبیین خواهد شد. شعر گفتار بیش از هر چیزی متکی بر عنصر زبان است. زبان در این شعر ساده و در بیشتر موارد عاری از جنبه های جمال شناسیک سنتی و حتی تجربه های جدید شعر معاصر است. امور متنوعی که محتوای آن را تشکیل می دهند، غالباً به جای بهره مندی از روش های معمول خیال پردازی، با لحنی عاطفی و با زبانی ساده و غیر موزون که برگرفته از طبیعت زبان محاوره است، به تصویر کشیده می شوند. در شعر گفتار با دو گرایش مواجه هستیم؛ نخست شعرهای گفتاری معناگراست که ساختار متشکلی دارند؛ دیگری شعرهای گفتاری معناگریز است که در آن هر نوع انسجام کلام از بین می رود. شاعران این جریان شعری ادعا می کنند، درصدد کشف ادبیت در زبان عامیانه هستند. به نظر می رسد تا حدی؛ بویژه در زمینه سه عنصر زبان، وزن و صورخیال به این مهم دست یافته اند.
نمادهاب عرفانی «آب » و «عطش» در واقعه عاشورا ، بنا بر گزارش دو منظومه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستردگی و عظمت واقعه عاشورا و برجستگی شخصیت های این مقطع از تاریخ، به ویژه سلسله جنبان این حادثه با شکوه، حسین بن علی(ع)، موجب می شود در تشریح حوادث و وقایع عاشورا از سطح فراتر رویم و در باطن و روح اعمال و اقوال این بزرگان اندیشه کنیم. یکی از دیدگاه هایی که می شود از طریق آن این حادثه را واکاوی کرد، دیدگاه عرفانی است. در پرتو این نگاه، بسیاری از اعمال، اقوال و حوادثْ رنگ و معنایی دیگر به خود می گیرند؛ به گونه ای که این جنگ خونین از میان هزاران نبرد سهمگینی که در طول تاریخ رخ داده است، متمایز می شود و از سطح حادثه ای تاریخی به سطح مکتبی فکری و عرفانی ارتقا می یابد.
هرچند در متون و اشعار فارسی، نگاه عرفانی به واقعه عاشورا کم رنگ تر از نگاه تاریخی و عاطفی است، تامل بر این بخش از اشعار و متون، و یافتن ظرایف و دقایق موجود در آن ها، بسیار دلنشین و قابل توجه است. در این مقاله، نمادهای «تشنگی» و «عطش» در روز عاشورا، از منظر عرفانی و به طور خاص، از نگاه عمان سامانی و صفی علیشاه بررسی می شود.
سیر تحول و کارکرد عرفانی - ادبی عنصر نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرزمان، عنصر نور در اسطوره، تاریخ و فلسفه جهان شناسی اقوام گوناگون حضور داشته است. بنا بر کارکردهای متنوع نور (مثل مفاهیم قدسی، عقلانی، هستی شناختی، هدایتگری وزیباشناسی)، این سیر تاریخی از مصر باستان و با آیین هرمس آغاز می شود و در اندیشه زردشت، تنوع وگستردگی می یابد. دین یهود، مکتب گنوس، آیین صابئین مندایی و دین عیسای ناصری(ع) با تاثیرپذیری از یکدیگر در انتقال اندیشه اشراقی نقش داشته اند. اوج حضور مفاهیم نورانی با شاکله عقلانی، در دین مبین اسلام مشاهده می شود. با توجه به اینکه محور این نوشتار بررسی متون ادبی وعرفانی است، مشاهده می شود که در سه اثر: الطواسین از حلاج، عبهرالعاشقین از روزبهان بقلی و آواز پر جبرئیل از سهروردی، نور در وصف وحدانیت خداوند و قداست وجود نبی اکرم، جمال الهی و انسانی، مراتب وجود و فرشته شناسی نقش موثری ایفا می کند. در حقیقت، وسعت مشرب عرفان و ادب ایرانی، با تکیه بر مبانی اسلامی، کلیتی از اندیشه خردورزان کهن را منعکس می کند.
روایت ها و عناصر داستان زندگی ابراهیم ادهم و نسبت آن با باورها و آداب بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معابد بودایی بلخ و نقش سر بودا بر سکه های پیروز ساسانی حاکی از نفوذ آیین بودا در خراسان، یکی از خاستگاه های تصوف است. همجواری و رفت و آمدهای پیاپی میان سرزمین های اسلامی و مناطق بودایی نشین، در روزگاران پس از اسلام نیز سبب انتقال و ورود آداب و مناسک بودایی به تفکر و آداب و رسوم صوفیه این مناطق شد. از نمونه های این تأثیرپذیری، روایت خراسانی داستان ابراهیم ادهم است که نشان می دهد پردازندگان آن به سبب همجواری خراسان با هند و سرزمین های بودایی نشین، از سرگذشت بودا و باورهای بودایی الگو گرفته اند. در این مقاله سعی شده پس از آوردن روایت های شامی و خراسانی این داستان، از راه بررسی مقایسه ای و آوردن نمونه هایی از مشابهت های عناصر این روایت مانند بی خانمانی، عبادت در غار و پرهیز از خوردن گوشت و مطابقت با ادبیات جاته که و آداب و باورهای بودایی، این الگوپذیری نشان داده شود.
اسطوره و ادبیات مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش و جایگاه اسطوره ها در ادبیات مدرن و رویکرد تأمل برانگیز نویسندگان مدرنیست به بینش اسطوره ای، در عصر و زمانه ای که بی شک استیلای دانش در تمامی عرصه های تفکر و حیات، بی اعتباری مطلق چنین بینشی را گریزناپذیر می نماید، موضوعی است که محل تأمل مقالة پیش رو به شمار می رود. بر مبنای ره یافت حاصل از این پژوهش، از جمله مهم ترین دلایل حضور اسطوره های کهن در پیکرة آثار ادبی مدرن را می توان در موارد ذیل تبیین نمود: ماهیت مشترک اسطوره ها و تجارب بشری، تسری پیچیدگی های زندگی مدرن بر پیکرة آثار ادبی به یاری اسطوره ها، اعادة نظم در جهان اثر به مدد نظام های اسطوره ای، برساختن قهرمانی مدرن در برابر قهرمان اسطوره ای کلاسیک، تغییر نگرش انسان عصر مدرنیسم نسبت به ماهیت اسطوره ها و بازنگری و نقد برخی از ابعاد اسطوره های کلاسیک. پژوهشِ پیشِ رو به منظور دستیابی به نتایجِ یادشده، از شیوة توصیفی ـ تحلیلی و اتکا بر مطالعات کتابخانه ای بهره برده است.
بن مایه های توتمیسم در قصه های عامیانة ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه های عامیانة ایرانی، مانند قصه های عامیانة دیگر ملل، ریشه در عقاید و باورهای مردم دارد. کارکرد اصلی این قصه ها نیز انتقال اندیشه ها، باورها و فرهنگ از نسلی به نسل دیگر است. توتمیسم ریشه در ادیان و اعتقادات باستانی و ماقبل تاریخی دارد که از نمونه های ابتدایی و آغازین ادیان بشر شمرده می شود. توتمیسم، گیاهان و یا حیوانات خاصی را مقدس می داند و براساس این اعتقاد، زندگی و معیشت انسان ابتدایی شکل می گیرد و منظم می شود. در بعضی از این قصه های عامیانه، می توان ردپای اساطیر، ادیان و باور های باستانی را دید. این اساطیر و باورهای باستانی به صورت پنهان و در قالب رمز در ساختار قصه ها وجود دارد که با کنکاش و بررسی دقیق آنها می توان به این لایه های پنهان پی برد. با بررسی این قصه ها می توان نشانه هایی از توتمیسم را در آنها یافت. مقالة پیش رو می کوشد تا با آوردن مثال هایی از این گونه قصه ها و بررسی ژرف ساخت و لایه های پنهان آنها، بن مایه های توتم گیاهی یا جانوری را در آنها بکاود.