ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی پاییز 1390 شماره 24 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مسئله اساسی در این پژوهش، اندیشه توحیدی در آثار سنایی است. این اندیشه، بخشِ مهمی از اندیشه هایِ بیشتر عارفانِ مسلمان را تشکیل می دهد. نگارنده در سه بخش می کوشد اندیشه توحیدی را در آثار سنایی نشان دهد. برای همین منظور، پس از ذکرِ توحید و اقسامِ آن، در بخشِ اول می¬گوید که مرادِ سنایی از توحیدِ وجودی، تأکید بر جنبه شهودیِ آن است. در بخش دوم بیان می کند که سنایی، ابن¬عربی¬وار، راه¬های معرفت¬الله را با بحث بر مشخصه هایی چون تشبیه و تنزیه، خودشناسی، اسماء و صفات الهی، اقرار به خلقِ افعالِ بندگان ذکر کرده است. در بخش سوم نیز پنج شرطِ مهم را به¬عنوانِ شروطِ اصلیِ تحقّقِ توحید از منظرِ سنایی برمی شمارد که عبارت¬اند از: رفعِ تعیّناتِ بشری، اخلاص، توکّل، تفرید و تجرید. هدف از پژوهشِ پیش رو، بررسی و اثباتِ امکانِ ستایش، شناخت و شناساندنِ باری تعالی است، به گونه ای که بتوان به «تشبیه در عینِ تنزیه» و «تنزیه در عینِ تشبیه» (درست به شیوه قرآنی) قائل شد، به¬ویژه که عارفانِ بزرگِ پس از سنایی، مانندِ عطّار و مولوی گسترش دهنده دیدگاهِ توحیدیِ او هستند.
جامی و مشکل عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامی افزون بر سرودن منظومه های عاشقانه ای همچون ""لیلی و مجنون"" و""یوسف و زلیخا"" به عشق از منظر یک محقق مدرسی و با نگاه و تحلیل عارفان نیز نگریسته است. در این جهان بینی عشق کلیدی ترین عنصر است؛ عنصری که آفرینش با او تبیین می شود و در همه جا و همه چیز جاری است. سرآغاز فتنة وجود ، عشق حق است به خویشتن و شهود کمالات خویش. جامی می کوشد گونه های مختلف این عشق ورزی و شهود و نیز آدمیان و تنوع نگاه عاشقانة آنان را باز نماید. کوشش او در تبیین سریان عمومی عشق، انواع شهود حق و انگیزه های متفاوت آدمیان، کوششی است سزا و اما در مواضعی مبهم و شاید نارسا و ناتمام. در این نوشتار سعی بر آن است که به برخی از این ابهامات و ناهماهنگی ها، نارسایی ها و ناتمامی ها اشارت رود. نیز تلاش شده است تا براساس همان نگاه جامی، در طرحی دیگر تا آن جا که ممکن است این ناهماهنگی ها به هماهنگی رسد و ابهامات رفع شود.
بررسی و تحلیل حکمت های تجربی در آثار منثور فارسی صوفیه تا قرن هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون دربارة ادبیات تصوف مطالب بسیار گفته و تحقیقاتی گوناگونی انجام شده و دربارة حکمت های موجود در آن نیز پژوهش هایی انجام گرفته است. در این مقاله، ویژگی های گونه ای خاص از حکمت بررسی شده است. این حکمت ها، که از آنها به ""حکمت تجربی"" یاد می شود، بیش از آنکه بر پایة اصول دینی یا مسلکی باشند، برگرفته از تجارب زیستی بشر در طی نسل ها هستند. تتبع در تحقیقات انجام شده بر آثار صوفیه، فقدان بحث و بررسی در این زمینه را به روشنی نشان می دهد. در پژوهش پیش رو، وضعیت این گونه از حکمت در سه اثر عمدة صوفیه کشف المحجوب هجویری، مرصادالعباد نجم رازی و مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه عزالدین محمود کاشانی از نظر کمی و کیفی بررسی شده است. گذشته از اینکه این آثار از مهم ترین مکتوبات اهل تصوف اند، سیر تحولات حدود چهار قرن، از قرن پنجم تا قرن هشتم هجری، یعنی دورة اصلی رواج تصوف و ادبیات مربوط به ایشان را دربر می گیرند.
چهرة انسان، تجلی گاه قرآن در نزد سیدعمادالدین نسیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حروفیه یکی از فرقه های تأویل محور پس از حمله مغول است که پیروان آن، شیوة تأویل را از اسماعیلیه آموخته بودند. حروفیان خودشان را اهل تأویل و اهل باطن می نامیدند. آنان انسان گرایانی بودند که همه چیز را به نفع انسان تأویل می کردند. نسیمی داناترین متفکر و موفق ترین شاعر این فرقه است که توانسته است اندیشه های آنان را به خوبی در قالب شعر بیان کند. عرفان حروفیان و نسیمی مبتنی بر یک رکن اساسی است و آن، انسان و شناخت نیروهای خلاق اوست. براساس دیدگاه آنان، انسان نمونة کامل خدا و خلیفة او در زمین و بیش از همة موجودات تجلی گاه پروردگار عالم است. نسیمی صورت انسان را تجلی گاه آیات قرآن و انسان را مظهر تام کلماتِ الهی معرفی می کند که تمام قرآن به ویژة سورة فاتحه بر چهرة وی نگاشته است. در این نوشتار با نشان دادن نمونه هایی در قالب چهار عنوان، به چگونگی بیان این تفکر و بررسی این اندیشة ناب سیدعمادالدین نسیمی، یکی از شگفت انگیزترین چهره های ادبی سرزمین مان، پرداخته شده است
بررسی تطبیقی نمادینگی عناصر طبیعت در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطورة طبیعت، نماد دوران پیش از دانش و صنعت، و نشان مشخّص روزگارانِ باستان است. طبیعت همواره در پیدایش تحولات مذهبی مردمانِ باستان و به ویژه آریایی های ساکن ایران و هند، نقشی بی بدیل داشته است. اعتقاد به قوای طبیعت به مرور زمان در میان آریایی ها، به صورت اعتقاد به خدایان مختلف در آمد و کم کم برای عناصری چون خورشید، ماه، ستارگان و باد، علائمی را اختراع کردند و آنها را قوای خدایی نامیدند. اهمیت چهار عنصر آب و آتش و باد و خاک ـ بارزترین مظاهر طبیعت ـ از آن نظر بوده که بنابر کهن ترین عقاید و باورهای پیشین، این عناصر نمایندة پاکی و سرچشمة زندگی در هستی بوده اند. تعمق در شاهنامه مؤیّد تأثیرپذیری فردوسی و غور و تفحص وی در متون کهن ایران باستان و ملل دیگری چون هند، چین و یونان ـ که وجوه اشتراک اساطیریِ بسیاری با ما دارند ـ است. عناصر طبیعت در شاهنامه، بنیانی اساطیری و هویتی منحصر به فرد دارند و صاحب روح هستند که در جای جای داستان، یاریگر قهرمان حماسه اند.
بررسی روان شناسانة رویاهای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویا از پدیده های شگفت انگیزی است که از دیرباز مورد توجه آدمی بوده و در برابر آن رفتارهای گوناگونی نشان داده شده است. انسان بدوی رویا را یک پدیدة روان شناسی تلقی نمی کرد؛ بلکه آن را تجربیات واقعیت روح که در هنگام خواب از بدن جدا شده است، می دانست. امروز روان شناسان این پدیده را با نگاه علم روان شناختی بررسی کرده و منطبق با اصول و تجربه روان شناسی می دانند.
در این مقاله رویاهای اساطیری که در شاهنامه فردوسی روایت شده است با دیدگاههای روان شناسان بررسی شده است.
زایش اسطوره ای نو در اودیسة هومر از اسطوره ای کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هومر در حماسة اودیسه به روایت ماجراهای قهرمان جنگ تروا یعنی اولیس و حکایت سرگشتگی های او به هنگام بازگشت از آن نبرد به سوی زادگاهش، پرداخته است. در این روایت آنچه بیشتر نظر خواننده را به خود جلب می کند، حمایت های بی دریغ آتنا از اولیس است. علت اساسی این همه حمایت آتنا از اولیس چیست؟ برای دست یابی به علل حمایت های آن زن ایزد از اولیس، می توان چندین احتمال را طرح کرد. در این گفتار نخست به علت یابی اسطوره شناختی و سپس به طرح علل فلسفی پرداخته ایم. از منظر نخست، با همانندی هایی که میان آتنا و پنلوپ، همسر اولیس، و خود اولیس با هفائیستوس ایزد آتش زمینی حاکم است، می توان چنین تصور کرد که آتنا با حمایت از اولیس نمودگار زمینی هفائیستوس می خواهد وفاداری و دلدادگی خود را به هفائیستوس برساند. از منظر دوم، با عنایت به اینکه آتنا برای مردم یونان، ایزد عقل و دانایی است و اولیس نیز همواره به خردمندی توصیف وستایش شده است؛ می توان چنان پنداشت که حمایت آتنا از اولیس ، نمودِ روایی حمایت و تأیید عقل کل و آسمانی از عقل زمینی و جزوی بشری باشد.