پیشگیری جرم شناختی از پدیده فرار دختران از منزل (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
121 - 150
زمینه و هدف: مسائل اجتماعی بسته به نوع آن ها هرکدام دارای آثار و تبعات مختلفی برای جامعه هستند. فرار از خانه به ویژه فرار دختران از خانه یکی از آسیب های مهم اجتماعی است که برای کلّیت جامعه تهدیدی جدی محسوب می شود. کودک یا نوجوانی که بدون اجازه والدین یا سرپرست خانه را ترک می کند، کودک یا نوجوان فراری قلمداد می شود. بر همین اساس، هدف این پژوهش بررسی پیشگیری جرم شناختی از پدیده فرار دختران از منزل در شهر تهران است. روش: پژوهش حاضر از نوع کمّی و در گروه تحقیقات کاربردی قرار دارد و به لحاظ روشی از نوع تحقیقات توصیفی است. در این پژوهش، داده ها به صورت میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری پژوهش، همه دختران فراری شهر تهران هستند که به دلیل نامشخص بودن تعداد دختران فراری، با استفاده از فرمول حجم نمونه جامعه نامحدود، تعداد 180 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته دارای روایی صوری و پایایی بالای 7/0 بوده است. در این تحقیق، از داده های تصنعی و معادل میانگین استفاده شده است. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و پیش بینی انجام شده و به منظور سنجش اثر متغیرهای مستقل تحقیق بر وابسته از آزمون های همبستگی و مدل معادله ساختاری از نرم افزارهای آماری Spss و Amos استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فرضیات در سه فرضیه کلی نشان داده شد که حوزه های اجتماعی، حوزه های روان شناختی و حوزه های جرم شناختی در پیشگیری از فرار دختران با ضرایب مثبت و معناداری مورد تأیید واقع شد و با توجه به سطح معناداری کمتر از 5 درصد، نتایج قابلیت تعمیم به جامعه آماری را داشت. علاوه بر این، در مدل سازی معادله ساختاری نیز همه بارهای عاملی با ضرایب بالایی توانسته اند متغیرهای پنهان را تعریف کنند و در بحث مدل سازی نیز حوزه های جرم شناختی با ضریب 61/0 بالاترین اثر را بر روی پیشگیری از فرار دختران دارد و همچنین حوزه های روان شناختی با ضریب 32/0 و حوزه های اجتماعی با ضریب 29/0 بر روی پیشگیری از فرار دختران اثر دارد. نتیجه گیری: فرار دختران از منزل می تواند به دلایل مختلفی رخ دهد؛ و برای پیشگیری از آن اتکا به راهبردهای اجتماعی، روان شناختی و جرم شناسی یک ضرورت غیرقابل انکار است.