فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
پیوندهای موضوعی فیه ما فیه با مثنوی و دیوان شمس
حوزه های تخصصی:
مولانا جلال الدین محمدبلخی، شاعر و عارف نام دار گستره زبان و ادب فارسیصاحب آثاریبس ارج مند چون مثنوی، دیوان شمس و فیه مافیه است که هر یک از آن ها پژوهش هاییگسترده را در برداشته و هنوز میدان تحقیق در این باب فراخ است. از میان این آثارگران قدر، فیه مافیه به مجلس گوییهایصوفیانه اختصاص دارد. در این بحث، پس از معرفیمختصر «مجلس گفتن» یا وعظ گوییهایصوفیانه، به پیوندهایموضوعیفیه مافیه با مثنویو دیوان شمس پرداخته شده است.
نقد و تحلیل پدیدارشناختی عرفان روزبهان با تأکید بر مبحث «تجلیات التباسی» در عبهرالعاشقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدارشناسی با همة گستردگیای که دارد، نمیتواند با همة ابعاد برای بازنمایی و تشریح رخدادهای شهودی (تجلیات) به کار آید. از این رو، ما این مقاله را تنها به بحث و بررسی درباره برخی از وجوه آن، یعنی وجه التفاتی و فروکاست و نیز ارتباط عین و ذهن -که در عرفان روزبهان بقلی در قالب وصل و فصل بیان میشود- محدود کرده و کوشیده ایم تا آنجا که ممکن است، از امکان های این روش برای شکوفایی و فعلیت بخشیدن به ظرفیت های عرفان اسلامی، به ویژه نقش شناختی تجلیات عرفانی مدد جوییم؛ و سرانجام، با اتکا به مبانی عرفانی- فلسفی یادشده در این روش، به برداشتی متفاوت از بحث تجلیات جمالی و جلالی (در قالب پدیدارهای التباسی) دست یابیم.
تجلی روزه در متون عرفانی
حوزه های تخصصی:
روزه در متون ادب فارسی به خصوص در متون عرفانی، نمود و بروز خاصی دارد و به عنوان مفتاح زهد و باب عبادت حق و نیز سپر و حجابی از ماسوی الله بیان گردیده است. عرفا روزه را به عنوان سری از اسرار الهی میان خلق و حق و باعث کسر شهوات و مصفی گردانیدن دل و غایب گشتن از دیدار خلق به دیدار حق می دانند و به جای آوردن آن را به گزاردن امانت حق تعالی تعبیر می کنند و همواره شرط معظم روزه را اخلاص و عدم آمیختگی با شایبه ریا و هوی می دانند. در این مقاله سعی شده به انعکاس روزه در امهات متون عرفانی و نیز تعابیری که صوفیان و عرفا از روزه داشته اند به همراه انواع، اهداف، مفاهیم و فواید روزه و نیز توصیفات عرفانی روزه در نزد عرفا و صوفیه پرداخته شود.
تحلیل رابطه ی «انسان و خدا» در میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی با الهام از نظریه ی« من» و «تو»ی مارتین بوبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ی «انسان و خدا» در عالی ترین و ناب ترین شکل ممکن در میراث عرفانی ما بازتاب یافته است . اقوال و آثار بزرگان تصوف ، مشحون از عاشقانه ترین و صمیمی ترین گفتگوها میان انسان و خداست. در این میان ، در مقامات های به جا مانده از ابوالحسن خرقانی - که یکی از عرفا و بزرگان نامبردار تصوف محسوب می شود – رابطه ی«انسان و خدا» به زیباترین و ناب ترین شکلی در قالب من وتو کردن ها با خدا تجلی پیدا کرده است . ازآن جا که مارتین بوبر؛ فیلسوف آلمانی، نظریه ی من و تو را بر مبنای ماهیت و چگونگی رابطه ی من و تویی انسان و خدا ، و نقش رابطه ی انسان و انسان در این میان، سامان بخشیده است، این نوشتار بر آنست تا با الهام از نظریه ی من و تو بوبر ، به تبیین و تحلیل تازه و نویی از رابطه ی «انسان و خدا» در روایت های چهارگانه ی مقامات های خرقانی بپردازد .
عرش از دیدگاه حکیم سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علاوه بر دیدگاههای عارفانه سنایی، که در حدیقه و آثار دیگر وی مشهود است، دیدگاه کلامی او نیز حائز اهمیت است. یکی از این موضوعات مهم، موضوع عرش و لامکان بودن خداوند است. متکلمان دیدگاههای مختلفی را در این باره مطرح کرده اند و عرفای اسلامی نیز در بحث و تفسیر آیه «الرحمن علی العرش استوی» به تاویل روی آورده اند و عرش را قلب و دل دانسته اند، اما سنایی، عارف بزرگ قرن ششم دیدگاهی متفاوت با عارفان دارد. وی استوای بر عرش را به معنای استیلا می داند، نه جای نشستن خدا، و معتقد است که خداوند چون خود آفریننده مکان است، در مکان نمی گنجد و تجسم و تشبیه در او راه ندارد.
شعر عارفانه جهانی
کشف المحجوب
تحلیل مساله «معنا» در گلشن راز شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تا کنون و تا عرصه آخرین تئوری های پیچیده زبان شناسی، بشر در پی یافتن الگویی فراگیر در معناشناسی بوده است؛ الگویی که با اتقان و صحت بتواند به مثابه یک پارادایم در گستره وسیعی از علوم، تاثیرگزار باشد. این چنین الگویی در گلشن راز شبستری وجود دارد و این مقاله ضمن کشف آن، سعی نموده لوازم و مبانی زیرساختی آن را در سه ساحت هستی شناسی، معرفت شناسی و معناشناسی بیان نماید. برخی از این مبانی عبارتند از: اصل تشکیک در عوالم، اصل نظام احسن و تفاوت تجلیلات جلال و جمال، اصل وجود معرفت های حضوری و پیشین، اصل تفکیک مدلول لفظ از مراد لافظ، و امکان مشهود واقع شدن معانی معقول و... . این الگو می تواند در بهینه سازی تبیین دلالت الفاظ بر معانی باطنی، بی نیاز شدن از ارتکاب به مجاز در تفسیر متون دینی و جدا نمودن حقیقت معنا از امور زاید بر علم معناشناسی، بسیار تاثیرگزار باشد. این الگو به مفاد قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی در اندیشه امام خمینی (ره) نزیک است که به تعبیر ایشان می تواند کلید اسرار معرفت و باب الابواب فهم رموز زبان قرآن شود.
نگرش آیرونیک شمس تبریزی به گفتمان ها و نهادهای جامعه عصر خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درپی نمایاندن تصویری از جهان ذهن و اندیشه شمس تبریزی است. نویسنده درصدد است تا نخست با تکیه بر تصاویر بلاغی و رتوریک متن مقالات، انسجام فکری موجود در ورای ظاهر آشفته و درهم ریخته مقالات و راز تاثیرکلام شمس را نشان دهد؛ دیگر اینکه عامل فردیت شمس و مقالات را در تاریخ تصوف و به ویژه نثر عرفانی فارسی به تصویر بکشد. ازاین رو، ابتدا صورت های بلاغی پربسامدی چون تمثیل، استعاره، رمز و پارادوکس را به عنوان نقطه اشتراک مقالات با سنت عرفانی پیش از خود مطرح کرده و سرانجام فردیت متن را در زبان و نگرش آیرونیک شمس نشان داده است. به همین سبب، پس از بیان مفهوم آیرونی، انواع و ویژگی های آن و نگاه آیرونیک شمس به گفتمان ها و نهادهای عصر خود را به تفصیل بحث کرده و در پایان به کارکرد آیرونی در مقالات پرداخته است.
گل نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گل نوروز، تألیف احمد کاسانی ( متوفی 949 ق) رساله ای است عرفانی دربیان حدیث : « اغتنموا برد الربیع فانها یعمل بابدانکم کما یعمل باشجارکم و اجتنبوا برد الخریف فانها یعمل بابدانکم کما یعمل باشجارکم »، دارای جنبه تعلیمی و اندرزگونه با استشهاد از آیات ، روایات ، احادیث و اشعار بسیار. به کار گیری این شیوه بیان به همراه زبان تمثیلی و تشبیهات مکرر ( معقول به محسوس ) نظیر تخم محبت ، زمین دل ، گلهای مشاهدات ، میوه های معاینات و شراب محبت ، پیمانه سخن و خمخانه های وحدت ، بر لطف و دلنشینی رساله افزوده است؛ هرچند با وجود سادگی نثر و کاربرد معمول و متعارف واژگان و زبان در این رساله ، استعمال جملات معترضه طولانی و شمار قابل توجه آن ، گاهی نثر را مشکل و پیچیده می نماید . کاسانی در انتخاب موضوعات و پرداخت مفاهیم ، جملات و عبارات تکراری در رسایل خود ، بی پروا به نظر می آید . وی ضمن تفسیر عرفانی – تمثیلی ازحدیث یاد شده و بیان منظور و مراد از یاد بهاری و برد خریف ، به تعلیم مراحل و لطایف سیر و سلوک و پند و اندرزهای صوفیانه می پردازد و به مناسبت از تبیین و تعریف اصطلاحات و تعابیر عرفانی نظیر قبض و بسط ، درد ، عشق و فنا فرو گذار نمی کند. جایگاه سکر ، محبت و شور و جذبه عاشقانه در طریقت کاسانی و شیوه ذوقی او در تربیت و مشرب وحدت وجودی او از سطور رساله پیداست . گل نوروز همچنین حاوی نکات اجتماعی قابل توجهی است، در این رساله، کاسانی بر اعتقاد و عنایت عبیدالله خان به طریقت نقشبندیه و جایگاه و نقش ارزشمند پادشاهان در تضمین بقاء ، استمرار و ترویج طریقت درویشان تصریح کرده است.
تصوف نزد ابوسعید
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی منطق الطیر
حوزه های تخصصی:
جمال شناسی گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبستری در مثنوی گلشن راز که متنی عرفانی است، با تکیه بر پیوند دیرینه عرفان و زیبایی، برای بیان و تجسم بخشیدن به دریافته های مجردش، از ابزارهای گوناگون زیبایی آفرینی و جمال افزا استفاده می کند تا انتقال پیامش را آسان کند و بر تاثیر کلامش بیفزاید.مقاله پیش رو، گلشن راز را از منظر زیبایی شناسی نگریسته و بر آن است تا نشان دهد که شیخ محمود شبستری، تشبیه را ابزاری مناسب برای بیان مشابهت های خیال انگیز میان مفاهیم مجرد و پدیده های عینی تشخیص داده و به فراوانی از آن استفاده کرده است.اما او برای انتقال اندیشه های عمیق تر یا تجربه های شهودی، به ترتیب استعاره و نماد را به کار می گیرد، هم چنان که برای بیان مفاهیم و اندیشه های دو سطحی، کنایه، ایهام و پارادوکس را ابزارهایی کارآمد می یابد که قادر به انتقال چنین دریافته هایی هستند.
جایگاه عشق در مبانی سنت های اول و دوم عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند تاکنون جریان عرفان اسلامی، متناسب با هر عصر و روزگاری به اشکال گوناگونی، چه به لحاظ سبک شناختی و چه از جهت ادوار تاریخی، رویدادها، آثار، پیشگامان و بنیان گذاران سرشناس فرقه های عرفانی تقسیم شده است، شاید تقسیم آن به دو سنت اول و دوم که یکی از آغاز تا سده هفتم هجری و دیگری از سده هفتم با ظهور ابن عربی تا دوران حاضر را در برمی گیرد، از شمول بیشتری برخوردار باشد. هدف از بررسی موضوع عشق در دو سنت عرفانی، شناخت چگونگی تعامل قوه نظری و عملی در دو سنت عرفانی مذکور و تبیین این واقعیت است که چگونه مبانی فکری سنت دوم که مراد از آن مکتب مبتنی بر وحدت وجود ابن عربی است، توانست با تبیین و تشریح اصولی شالوده های علمی و نظری خود، قوه عملی را نیز تحکیم و تعمیق بخشد. برای روشن تر شدن این موضوع، «عشق» را که هم از مضامین پرکاربرد و هم از کلیدواژه های این دو سنت به شمار می آید، از خلال دو اثر منتخب، یعنی عبهرالعاشقین روزبهان بقلی و فصوص الحکم شیخ اکبر برگزیده ایم تا با مطالعه دیدگاه های هر یک در خصوص عشق، نتایج و بازخوردهایی را که با تکیه بر این مبانی در این هر دو سنت حاصل آمده است، بررسی کنیم.
داستانی عاشقانه در گزارشی عرفانی (نگاهی به منظومه «مهر و ماه» حسینی شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از محسوسات برای بیان امور ذهنی و انتزاعی در ادبیات، سابقهای دیرینه دارد و ادب عرفانی بیش از دیگر آثار ادبی از این امکان بیانی سود جسته است. بنیاد بسیاری از داستانهای رمزی در ابتدا بر رمز و تمثیل نبوده است، اما سخن سرایان از آن داستانها، همچون ابزاری برای مقاصد عالی خود بهره جستهاند. یکی از گونههای یاد شده، داستان عاشقانه «مهر و ماه» است. محمد حسین شیرازی - یکی از شاعران دوره قاجار - به شیوهای ویژه این داستان را با نگاهی عرفانی گزارش کرده است: او داستان یاد شده را به شکل طبیعی به نظم کشیده، اما در مواضعی از داستان، مفاهیم و معانی مربوط به عشق عرفانی و سلوک روحانی را متناسب با فضای داستان به نثر نوشته است، تا بتوان مفهوم ثانویه داستان را نیز دریافت.