فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
67 - 86
حوزههای تخصصی:
پایان باز یکی از اصطلاحات ادبیات داستانی است که با ظهور جریان نوین داستان نویسی مورد توجه قرار گرفته است. منظور از آن، به اتمام رساندن داستان به گونه ای است که خواننده احساس می کند که هیچ چیز تمام نشده است. در این الگوی پایان بندی، نویسنده با کاربست تکنیک های مختلفی چون: ایجاد فضای مبهم، چندگانه و تأویل پذیر، روایت داستانی را ناتمام رها کرده و فضایی را برای تعلیق و تفکّر در ذهن خواننده ایجاد می کند تا وی متناسب با دریافت خود تأویل های مختلفی برای پایان داستان رقم زده و در نهایت در مقام عاملی کنش-گر همراه با نویسنده در پایان بندی داستان مشارکت داشته باشد. به طور کلی پایان باز به سه شکل: پایان مبهم و نامعلوم، پایان نانوشته و پایان متکثّر و چندگانه نمود می یابد. مقاله حاضر با اتّخاذ رویکرد توصیفی – تحلیلی و در چارچوب پژوهشی تطبیقی مقوله پایان باز را در داستان فارسی رساله ای درباره نادر فارابی نوشته مصطفی مستور و داستان عربی پروانه آبی نوشته نور خاطر بررسی می کند. در نهایت نتایج پژوهش نشان می دهد که این الگوی پایانی به شکل متفاوت تری در دو داستان نمود می یابد. مصطفی مستور الگویی ترکیبی متشکّل از فرجام های متکثّر – در قالب فرضیه های متعدد - و فرجام مبهم – در قالب گزاره های استفهامی - را به کار بسته است. در حالی که نور خاطر بدین منظور صرفاً از الگوی فرجام مبهم و نامفهوم – در قالب گزاره های استفهامی و عدم تکامل فرآیند روایت - بهره برده است. علاوه بر آن، نور خاطر بر خلاف مصطفی مستور به صراحت از فرجام پذیری و بستن بخش پایانی داستان خود امتناع می ورزد.
واکاوی طبیعت در گفتمان مشترک ضرب المثل های لبنانی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
159 - 177
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ضرب المثل ها یکی از مقوله های زبانی بسیار مهم هر ملت را تشکیل می دهند و علاوه بر این نمای کاملی از فرهنگ و آداب و رسوم و عقاید یک ملت هستند، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند و مقوله مهمی در مطالعات زبان شناسی و ادبیات به شمار می روند.ضرب المثل ها در ادبیات ملل مختلف از جایگاه ویژه ای برخوردارند تا جایی که بخش مهمی از ادبیات هر جامعه را دربرگرفته اند و بررسی آن ها منجربه کشف اشتراکات و اختلافات فرهنگی آنها می شود و نشانه دغدغه فکری گذشتگان و دارای پند و اندرز است. زبان های فارسی و عربی در طول تاریخ همواره تاثیرات بسیاری بر هم داشته اند و این تاثیرات و مبادلات فرهنگی گاها باعث ایجاد اشتراکات زیادی بین این دو زبان شده است. این مقاله سعی دارد به روش توصیفی تحلیلی ضرب المثل های با مفهوم مشترک بین این دو زبان را از نظر جایگاه عناصر طبیعی در آن ها مورد بررسی قرار دهد. نتایج این مقاله حاکی از آن است مثل های فارسی و لبنانی در به کارگیری عناصر طبیعی زمینی دارای مشترکات بسیاری هستند علت این امر به موقعیت جغرافیایی، بافت فرهنگی و تاریخی و بینش مشترک دو ملت باز می گردد. اما در عین حال ضرب المثل های لبنانی در مقایسه با ضرب المثل های فارسی گرایش بیشتری به عناصر طبیعت به ویژه حیوان و سنگ داشته است. از دیگر نقاط مشترک آن ها، این که هر دو زبان در بیان مثل های خود در به کارگیری حیوانات به استقامت آن ها، غریزه و جثه شان توجه داشته اند اما در دیگر عناصر همچون کوه، سنگ و آب صرفا خود واژگان مدنظر بوده اند.
بررسی پیکره بنیاد واژگان و طبقه بندی کلاسیک مضامین اصلی شعر کودک دهه ی نود هجری شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پیکره بنیاد واژگان و طبقه بندی کلاسیک مضامین اصلی شعر کودک دهه ی نود هجری شمسی چکیده پیکره و بررسی های پیکره ای امروزه نقش مهمی را در مطالعات ادبی ایفا می کنند. پیکره و نرم افزارهای پیکره ای علاوه بر فراهم نمودن بررسی های چندجانبه در یک زبان، امکان تحلیل های کمی و کیفی را میسر ساخته و سرعت و دقت پژوهشگران را به شیوه های شمی موجود در گذشته نیز افزایش داده اند. در زبان فارسی تاکنون پیکره ای از کتاب های شعر کودک ساخته نشده است و بیشتر مطالعات شعری در حجم کم و پژوهش ها با روش هایی غیر از روش های پیکره بنیاد صورت گرفته است. این پژوهش به بررسی پیکره بنیاد واژگان پرکاربرد و کم کاربرد شعر کودک در دهه ی ۹۰ هجری شمسی، چاپ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و همچنین دسته بندی کلاسیک واژگان و مضامین اصلی اشعار پرداخته است. این پژوهش با استفاده از نرم افزار انتکانک (2019)، به تحلیل واژگان در پیکره ای متشکل از ۶۲ کتاب شعر کودک حاوی ۳۸۰۰۰ واژه در سه گروه سنی «الف» ، «ب» و «الف-ب» پرداخته است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تنوع موضوعی واژگان در گروه سنی «الف» بیش از دو گروه دیگر است و گروه سنی «الف-ب» از تنوع موضوعی بیشتری نسبت به گروه سنی «ب» برخوردار است. همچنین مضامین آموزشی در گروه سنی «الف» و مضامین اجتماعی اخلاقی در گروه سنی ب، از جایگاه بالاتری نسبت به دیگر مضامین شعری قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که از واژگان مربوط به طبیعت با فراوانی21.90%، اعداد با 15.32%، خانواده با 13.68% و مکان با 12.52% استفاده شده است که بیشتر این واژگان کلمات ابتدایی، ساده و ملموسی هستند که کودک از بدو تولد با آن ها در ارتباط بوده است. مضامین طیبعت گرایی و سرگرم کننده نیز از پرکاربردترین محتواهای شعری در دهه ی ۹۰ هستند. در کل شاعران به استفاده از واژگان ساده، ملموس و متناسب با سن کودک که از بار معنایی مثبت و شاد برخوردار هستند، علاقه ی بیشتری نشان داده اند.
تصویرشناسی هندویان در رمان أحزان السندباد طالب عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
137 - 158
حوزههای تخصصی:
مطالعات تطبیقی یکی از علوم روزآمد و تأثیرگذاری است که دارای رویکردهای مختلفی است؛ یکی از این رویکردها، تصویرشناسی است که به بررسی چهره خودی یا دیگری در ادبیات می پردازد. طالب عمران، یکی از نویسندگان سوری است که در کشور هند تحصیل کرده است. حاصل مدت تحصیل وی در این کشور، رمان أحزان السندباد است که با دیدی عمیق و دقیق به توصیف جنبه های مختلف زندگی مردم هندوستان می پردازد. پژوهش حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی به تصویرشناسیِ هندویان در این رمان بپردازد. نتایج اولیه این پژوهش بیانگر آن است که جنبه های مختلف دینی و مذهبی، فرهنگی و اعتقادی، سیاسی و اقتصادی در کنار جنبه اجتماعی و توصیف خوراک مردم هندوستان، از مهم ترین موضوعات مطرح شده در رمان است. همچنین جنبه اجتماعی بارزترین وجه ذکر شده در رمان است که بیشتر پیرامون مسأله فقر و وضعیت زنان می چرخد. توصیف دقیق خوراکی های مردم هند یکی دیگر از مواردی است که با دقت خاصی صورت گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که نویسنده، دیدگاهی خنثی و در برخی موارد، مثبت نسبت به مردم هند داشته و در مجموع، تصویر مثبت و مناسبی از آنان به نمایش گذاشته است.
بررسی تطبیقی رئالیسم اجتماعی در داستانهای «ماشین ها پنج قروش»صباح الدین علی با «بیست و چهارساعت در خواب و بیداری» صمد بهرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
1 - 13
حوزههای تخصصی:
برکسی پوشیده نیست که رئالیسم یکی از بزرگترین مکتب های ادبی جهان است. این جریان ادبی گسترده و تاثیرگذار از اواخر قرن نوزدهم در اروپا و امریکا با ظهور رمان و داستان کوتاه نویسی آغاز شد. در اوایل قرن بیستم با کمی تاخیر این جریان در ادبیات ایران و ترکیه زبان فارسی مکتب ها و جریانهایی همچون رئالیسم و رئالیسم اجتماعی بر ادبیات داستانی معاصر هر دو کشور ترکیه و ایران سابه گسترده است. گرایش و علاقه نویسندگان رئالیسم اجتماعی در هر دو زبان انعکاس پیامدهای ناخوشایند تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که در ادبیات معاصر آنها ظهور یافته است. صباح الدین علی یکی از برجسته ترین رمان نویسان و داستان کوتاه نویسان ترکیه است و از رهبران رئالیسم اجتماعی پس از جمهوری ترکیه محسوب می شود. صمد بهرنگی نیز از مشهورترین و تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران هستند که رئالیسم اجتماعی در آثارشان مشهود است. مقاله حاضر پژوهشی است تطبیقی- مقایسه ای از داستانهای ماشین ها پنج قروش صباح الدین علی و بیست و چهارساعت در خواب و بیداری صمد بهرنگی که با هدف شناخت تفاوت ها و شباهت های موجود در این آثار با روش تحلیلی-توصیفی نوشته شده است.
واژگان کلیدی: رئالیسم اجتماعی، ادبیات داستانی معاصر ترکیه و ایران، صباح الدین علی، صمد بهرنگی.
مقایسه و تحلیل استحاله ملال در دیدگاه های عارفانه سهراب سپهری و اندیشه های فلسفی شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملال یکی از اصطلاحات مهم در اندیشه شوپنهاور است که از تعلیق موقّت میل سرچشمه می گیرد و با رنج و یأس همراه است. شوپنهاور راه هایی را برای گسست از آن مطرح می کند که شامل نفی عارفانه اراده، هنر، تأمّلات ژرف اندیشانه و اخلاق مبتنی بر فضیلت است. ازطرفی در اشعار نخستین سهراب نیز ملالت وجود دارد که در پی نگرش عرفانی، نبوغ هنری و شفقت ورزی، استحاله می یابد. نگارندگان در این پژوهش با رویکردی تطبیقی، ملال و چگونگی استحاله آن در نگرش عارفانه سهراب سپهری و دیدگاه فلسفی شوپنهاور را بررسی و تحلیل کرده اند و با روش تطبیقی-تحلیلی شباهت ها و تفاوت های این دو اندیشمند درباره ملال و گریز از آن را مقایسه و تبیین کرده اند. ملالت در اشعار نخستین سهراب با شکل گیری نگرش عرفانی اش، سفر در ورای مکان و زمان ایده ای، طبیعت گرایی عارفانه و عشق جهان شمول به هستی، رنگ می بازد. شوپنهاور نیز انکار عارفانه اراده را یکی از راه های گسست از ملال و رستگاری ابدی می داند؛ امّا برخلاف او که درد را منفی تلقی می کند، درد دوری از حق در شعر سهراب جایگزین رنج ملالت می شود وآن را می ستاید. موازی با این نگرش، شعر سهراب نیز که مملو از مضامین عرفانی، اخلاقی و به عبارتی «استعلایی از آگاهی متداول» است، گریز موقّت ملالت است و با نظریه شوپنهاور مبنی بر منفک شدن ذهن از اراده که به تعلیق موقّت ملال منتهی می شود، پیوندی تنگاتنگ دارد.
صوره الأنا اللبنانی والآخر الصهیونی فی المجموعه القصصیه شاره جدیده للنصر لعلی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
87 - 103
حوزههای تخصصی:
دخلت صوره الأنا والآخر النصوص الأدبیه العربیه، بعد الأحداث التی شهدها العالم العربی من الصراع القائم بین الغرب والشرق و بین المسلمین والصهاینه خاصه، حتی عکس الکُتاب صوره هذه المواجهه، ما حفّز الباحثین والناقدین على القیام بدراسه الضدین فأخذت هذه الدراسه دوراً واسعاً فی میدان البحث، ویهدف نقاش هذه القضیه الحرص علی صوره الأنا العربیّه، والحفاظ علی هویتها من أجل مواجهه الآخر العدوّ. والمراد من "الأنا" هنا صوره ذات اللبنانی الثائر وفی نفس الوقت المحافظ عن بلده و"الآخر" یعکس صوره الصهیونی الأجنبی، فالکاتب اللبنانی علی حجازی فی مجموعته القصصیه «شاره جدیده للنصر» مثّل الأنا أی روح الشعب اللبنانی المقاوم باتجاهٍ جدیدٍ للمقاومه. إننا فی هذه الدراسه، وفقا للمنهج الوصفی- التحلیلی نهدف إلی استجلاء صوره الأنا تجاه صوره الآخر فی قصص علی حجازی، وما تقوم من علاقات بینهما، إذ تعدّ القصص من الفنون التی تجسد إشکالیه الأنا والآخر، وتتیح الفرصه لتعکس الآخر وهزائمه.
استطاع الکاتب أن یأخذ أنواع الأنا والآخر فی نصّه، وأن یأتی بأمثله لها بأسلوب أدبیّ فنیّ. لذا؛ نسعی إلى الکشف عن أسلوب علی حجازی فی انعکاس صوره الأنا والآخر فی شاره جدیده للنصر، وکیفیّه سرّد الحرب، ومقاومه اللبنایین تجاه العدو الإسرائیلی. أبرز المحاور الموجوده فی قصص علی حجازی والتی توصل لها البحث إن صوره الأنا کانت متفائله على الرغم من هزائم الحرب، فأمّ محمد شخصیّه تعبِّر عن صوره الأنا المتفائله والمقاومه والآخر القاتل والمحتلّ الذی یحلّ قتله، أما صورت المتشائم اللبنانی تجلّی فی شخصیه الجار "أبوسعد" فی قصه الزفه، وعَکَسَ الأنا بالرغم مما تهدم وحُرقَ بصوره منتصره جدیده للنصر. أنهی الحجازی العلاقه الجدلیّه التی تجمع الأنا فی الآخر فی قصصه بفشل الآخر الصهیونی، قد توصل البحث إلى إن فی نهایه کلّ قصه یوجد ذلک الفشل الصهیونی.
تحلیل بوطیقایی ادبیات و آیین های عاشورایی (میانه گزارش و تحریف) مطالعه موردی ترکیب بند محتشم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد تبیین این مسئله است که ظرفیت بوطیقایی موجود در ادبیات و برخی نمودهای آیینی شکل گرفته پیرامون نهضت عظیم عاشورا، امری مرتبط با ماهیت این قیام بزرگ است. بازآفرینی این جنبش شگفت در عرصه بیان، آن را عملاً از حیث تحلیل «ژانری ادبی» به «حماسه» تبدیل کرده است. برخی از دلایلی که می توان دراین باره برشمرد، عبارت اند از: 1. عظمت و سترگی حادثه ازنظر ظهور اراده ای خلل ناپذیر و مقدّس در نبردی بسیار نابرابر؛ 2. عمق معنوی این نهضت از آغاز تا پایان؛ از مقدمات تا امواج اجتماعی، فرهنگی و تبدیل شدن به نمودها و مظاهری انسان شناسانه در ادبیات عمومی و شفاهی اقشار گوناگون مردم. بنابراین، عملاً از منظر ژانرشناسی ادبی در عرصه نوشتارها و گفتارها، ظرفیتی حماسی (epic) به این حرکت پرعظمت بخشیده شده است؛ ازاین رو، طبعاً در فرایند ورود به ساحت هنری حماسه، عناصر بوطیقایی ویژه در آن راه یافته است. این جستار می خواهد حد واسط میان «گزارش صرف» از عاشورا و تحریف های اغراقآمیخته از آن را بشناساند. این حد واسط فقط می تواند ادبیات باشد و از زاویه نگاه ادبی، بوطیقایی و هنری، متناسب با این واقعه خارق العاده است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و بر پایه چهارچوب نظری محاکات و بوطیقایی ارسطو بنا شده است. اجمالاً، نتیجه تحقیق ضمن تأیید ضرورت به رسمیت شناختن این نگاه نسبت به ادبیات و آیین های عاشورا، هم غلوّهای افراطی و تحریف و هم گزارشگری معمولی غیرادبی مرتبط با عاشورا را نقد می کند و در ادامه با تبیین عناصر بوطیقایی، ازطریق تجزیه و تحلیل مشهورترین شعر عاشورایی فارسی، یعنی ترکیب بند محتشم کاشانی، این مرزها را بازشناسی می کند.
پیوند آینده بینی و حماسه در روایت پردازی (بر اساس داستان خواب های ده گانه کیدشاه هندی از شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
149 - 166
حوزههای تخصصی:
آینده بینی یکی از مهم ترین بخش های روایات ادبی کهن است که در گسترش پیرنگ، مضمون سازی و شخصیت پردازی حماسه، قصه کوتاه و بلند عام، رمانس های خاص و عام، افسانه ها و حکایات سنتی، نقش ویژه ای دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، خواب های کیدشاه هند در زمان فرمانروایی اسکندر به روایت شاهنامه بررسی و تحلیل شده است. حاصل کار نشان می دهد که خواب های کیدشاه و تعبیرهای مهران پرهیزکار از آن، ابزاری در پیوندسازی دو کلان روایت «پادشاهی دارا» و «پادشاهی اسکندر» در شاهنامه است؛ بنابراین، روایت پردازان با استفاده از پیرنگ سازی، شخصیت پردازی و مضمون سازی، روایت را وسیله ای برای موجه جلوه دادن شخصیت «شاه غیرایرانی» برای ایرانیان تبدیل کرده و با استفاده از چهار ابزار جادویی (فیلسوف، پزشک، جام و دختر)، صفت های مهم و چهارگانه اسکندر را بازسازی کرده اند. خواب کیدشاه و تعبیر آن، پیش درآمد داستان اسکندر و علت آن و همچنین حلقه اتصال دو روایت بزرگ پادشاهی دارا و پادشاهی اسکندر در شاهنامه فردوسی است.
نقد فرمالیستی مراثی فیضی دکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
131 - 148
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی به عنوان ابزاری برای سنجش جایگاه و ارزش آثار ادبی، در نوع فرمالیستی خویش حاصل تغییرات عمده قرن بیستم در رویکرد به این آثار است. این نوع نقد، متأثر از دیدگاه های مبتنی بر زبان شناسی، متون ادبی را بدون توجه به عوامل بیرونی ازلحاظ فرم و با تأکید بر گفتمان، حالت و گونه بررسی می کند. درواقع نقد فرمالیستی به دنبال تثبیت پژوهش علمی در ادبیات و تبدیل آن به دانشی مستقل با تکیه بر مؤلفه هایی چون قاعده افزایی و قاعده کاهی شکل می گیرد. در جستار حاضر، به روش تحلیل کیفی، ضمن خوانش مرثیه های فیضی دکنی برپایه مؤلفه های اصلی این نوع نقد، به این نکته عمده می رسیم که چگونه برونه زبان با تأثیرپذیری عناصر سازنده کلام از روش های قاعده افزایی، آشنایی زدایی شده و واژه ها و صامت ها و مصوت ها در نهایتِ انسجام و توازن هماهنگ با فضای عاطفی شعر پیش می روند و انحراف از قواعد حاکم بر زبان هنجار، تحت عنوان قاعده کاهی با به کارگیری صناعاتی چون تشبیه و استعاره و مجاز و کنایه و... در ژرف ساختی برپایه عواطف و احساسات، کارکردی ادبی به زبان می بخشد و در نهایتِ سازگاری فرم شعر، با عواطفِ مطرح شده باعث توفیق شاعر در القای عواطف و احساسات و خَلق مراثی عاطفی و احساسی دلنشین می شود.
اعتبارسنجی مدل انواع حرکات: بینش های حاصل از معلمان انگلیسی در مقابل معلمان ادبیات فارسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
197 - 216
حوزههای تخصصی:
این مطالعه کمّی به دنبال اعتبارسنجی مدل انواع حرکات ایرانی با استفاده از بینش های حاصل از معلمان انگلیسی و ادبیات فارسی ایرانی بود. بر اساس 3 موضوع و 8 دسته از مدل انواع حرکات شامل: الف) دیداکتیک (تمرین، آموزش و بازخورد)، ب) انضباط (تنبیه و مدیریت)، و ج)سازگاری (اعتماد، درگیری و تشویق)، یک پرسشنامه 3 عاملی انواع حرکات تهیه و با نمونه ای به حجم 190 نفر از معلمان در بافت ایرانی پایلوت شد تا قابلیت اعتماد و روایی آن را ارزیابی کند. تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) انجام شد که وجود 3 سازه و 26 مورد را تأیید کرد. همچنین روایی صوری و محتوایی پرسشنامه انواع حرکات تأیید شد. علاوه بر این، ضریب آلفای کرونباخ 0.83 نیز قابلیت اعتماد آن را تأیید کرد. سپس، پرسشنامه نهایی 26 مورد در میان طیف وسیعی از معلمان انگلیسی و ادبیات فارسی ایرانی از طریق کانال های مختلف مانند ایمیل، واتس اپ و تلگرام توزیع شد و در نهایت 332 پاسخ دریافت شد. یافته ها نشان داد که نگرش معلمان انگلیسی و ادبیات فارسی ایرانی در مورد سازه های سازگاری و انضباط به لحاظ آماری متفاوت است. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی (CFA)، نتایج ساختار اولیه شناسایی شده از طریق EFA را که شامل 3 سازه و 26 مورد است، تأیید کرد. به طور کلی، مدل پیشنهادی انواع حرکات نشان دهنده برازش قابل قبول تا خوب است، هرچند امکان بهبود در شاخص های TLI و CFI وجود دارد. نتایج نشان می دهد که حرکات دیداکتیک باید در کنار سایر روش های آموزش برای تکمیل آموزش استفاده شوند.
تعامل بینامتنی قابوسنامه و اقوال پیرانِ صوفیّه بر اساس نظریّه ژرار ژُنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
47 - 78
حوزههای تخصصی:
قابوسنامه از آثار برجسته ادب تعلیمیِ فارسی است که به دلیل جذّابیّت فرمی و تنوّع محتوایی از گرانیگاه های متون ادب فارسی به شمار می رود. این کتاب از لحاظ اخذ، ترشیح و انتقال آموزه های اعتقادی، اجتماعی و تربیتی، نقشِ بینامتنیِ انکارناپذیری در تطوّر کهکشانِ متنی زبان و ادب فارسی داشته است. از مواریث ارزشمندی که از طریقِ قابوسنامه به آثار مهمّ فارسی بعد از وی رسیده، اقوالِ حکیمانه و پندهای تربیتی بزرگان تصوّف اسلامی ایرانی است. تحلیل بینامتنیّت قابوسنامه با اقوال صوفیّه، می تواند علاوه بر تبیین سهمِ عرفان و تصوّف در نظامِ تربیتیِ عنصرالمعالی، ما را با میزان و نحوه کارکرد بینامتنی قابوسنامه و آبشخورهای فکری آن آشنا و در فهم بهتر این کتاب و متون مرتبط با آن یاری کند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده، به نتایجی از این قبیل رسیده است که بسامد بالایِ بینامتنیّت ضمنی و صریح از حیثیّت والایِ ادبی و زیبایی شناختی قابوسنامه حکایت می کند. همچنین وفورِ موضوعات تعلیمیِ اجتماعی و اعتقادی، و لزومِ ادب گفتاری و رفتاری نشان اهمیّت روابط و تعاملات اجتماعی در دیدگاه عنصرالمعالی و چهارچوبِ فکریِ تصوّف است. توجّه به اقوال و افعال مشایخ طراز اول عرفان اسلامی نیز حاکی از اعتقاد استوار عنصرالمعالی به اخذ آموزه های تعلیمی از سرچشمه های اصلی این نهضت است.
واکاوی مؤلفه های آز و میانه روی در پادشاهی اسکندر از منظر ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
76 - 101
حوزههای تخصصی:
آزمندی و میانه روی از بنیادی ترین مضامین اخلاقی هستند که در شکل دادن به زندگی اجتماعی نقش بسیار مؤثری دارند. نفوذ خصیصه آز در جامعه سبب انحطاط و از بین رفتن داد شده و آسیب هایی را سبب می شود؛ به طوری که پیوسته انسان در رنج به سر می برد. آنچه زیست اجتماعی انسان را به سوی بحران می کشاند، خلأهای درونی و ضعف فضیلت های اخلاقی است. فردوسی در شاهنامه آز را به نوعی معادل نیستی می داند. برایند افکار وی میانه روی بوده و هدف این جستار نیز حصول فضیلت راستی است که مبنای سامان دهی زندگی انسان به شمار می رود. پژوهش حاضر در راستای دستیابی به آرمان های کاربردی، با هدف بنیادی و روش توصیفی تحلیلی در نظر دارد تا ابعاد این دو خصلت را در داستان پادشاهی اسکندر بررسی نماید و براساس نظریه اعتدال ارسطو نشان دهد پیامد آزمندی و فقدان میانه روی در پادشاهی اسکندر چه بوده است. یافته ها نشان می دهد با برجستگی فضیلت های خردمندی، داد و دهش، راستی، دو مؤلفه میانه روی و آزمندی نیز به طور فطری در او وجود دارند. یکی از شاخصه های آزمندی در اسکندر میل به جاودانگی است. البته با توجه به شرایطی که در آن قرار می گیرد، از عنصر برتری جویی و خشم استفاده می کند؛ اما میل به کشورگشایی در او بیشترین بسامد را دارد که بازده آن رنج است.
مقایسه مشرب عرفانی نجم الدین رازی و علی بن ترکه اصفهانی (با تأکید بر رساله های «عشق و عقل» و «عقل و عشق» (مناظرات خمس))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق آثار و اندیشه های عارفان اسلامی، بدون آگاهی از سنت و مشرب عرفانی خاص آنان امکان پذیر نیست؛ زیرا نظام اندیشگانی هر عارف برآمده از اصول و مبانی سنت عرفانی و نیز آداب ورسوم مشربِ مربوط به اوست. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف تعیین سنت و مشرب عرفانی حاکم بر دو رساله «عشق و عقل» نجم الدین رازی و «عقل و عشق» (مناظرات خمس) علی بن ترکه اصفهانی، بر پایه معیارهای دو سنت عرفانی اول و دوم، به مطالعه تطبیقی این دو اثر می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر دو عارف، ازنظر غایت و هدف و رویکرد، متأثر از سنت اول عرفانی هستند؛ هرچند در دیگر آثار نجم الدین رازی، نشانه هایی از تمایل او، در این دو زمینه، به سنت دوم، دیده می شود. نجم الدین رازی به کارآمدی عقل در دستیابی به معرفت، اعتقادی ندارد؛ اما نظر علی بن ترکه، عکس اوست. به لحاظ ابزارهای شناخت و کشف معرفت، نجم الدین رازی به سنت اول و علی بن ترکه به سنت دوم تعلق دارد. «عشق»، مفهوم مهم و پُرکاربرد در رساله عشق و عقل است که معنای مدنظر آن در این رساله، به سنت نخست عرفانی نزدیک است. «سکر» و «شطح»، در رساله عقل و عشق نیز، از مفاهیمی است که در هر دو سنت، اشتراک لفظی و معنایی دارد. زبان عرفانی در رساله نجم الدین رازی، از نوع عبارت؛ اما در رساله علی بن ترکه ترکیبی از عبارت و اشارت است.
بررسی تطبیقی تروما در اولیس از بغداد اثر اِریک- اِمانوئل اشمیت و هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها نوشته رضا قاسمی و هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
161 - 189
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مسئله تروما (روان زخم) در اولیس از بغداد، نوشته اِریک اِمانوئل اشمیت و هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها، نوشته رضا قاسمی مورد بررسی قرار گرفته است. خواننده در هر دو داستان شاهد مهاجرت شخصیت اصلی داستان است. سَعد، شخصیت اصلی اولیس از بغداد به جهت گریز از جنگ داخلی، تصمیم به مهاجرت می گیرد. هم نوایی شبانه روایتی فراواقع گرایانه از مهاجرت یدالله را به تصویر می کشد. پژوهش پیشرو به دنبال چرایی مهاجرت و آسیب های ناشی از آن است. تروما یا روان زخم به دنبال یک آسیب روانی - که معمولاً در کودکی برای فرد بوجود می آید- می تواند عواقب جبران ناپذیری داشته باشد که درمان آن بسیار سخت و حتی گاه ناممکن است. مهاجرت، بخصوص اگر امری ناخواسته باشد، می تواند آسیبی تروماتیک در پی داشته باشد که گاه موجب چند پارگی، احساس افسردگی، پوچی، تنهایی و نابسامانی خواهد شد. فردی که مهاجرت را تجربه می کند با دنیایی جدید مواجه است که در آن اصول و مرزبندی های بسیاری دستخوش تغییر خواهند بود. این پژوهش توصیفی - تحلیلی با رویکرد تطبیقی، نشان می دهد که مهاجرت، چه به صورت اختیاری و چه به صورت اجباری، می تواند پیامدهای ترومایی در برداشته باشد، هویت یک فرد را دگرگون کند و بر تجربیات و روابط شخصیت ها تأثیر بگذارد. هم چنین روایت مهاجرت چه به صورت واقعی و چه فراواقع گرایانه، آشفتگی در نوشتار و ساختار داستان را در پی دارد که خود حاکی از روایت تروماتیک می باشد. این تحقیق به بررسی مفهوم تروما در دو اثر ادبی از اریک امانوئل اشمیت و رضا قاسمی پرداخته و روش هایی که در هر کدام به تصویر کشیده شده است، مقایسه خواهد شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که هر دو رمان اجتماعی، تروما را به عنوان یک پدیده پیچیده و چندوجهی به تصویر می کشند که زندگی افراد را به روش های مختلف تحت تأثیر قرار می دهد و از سوی دیگر بازنمایی تروما در هر رمان منحصر به فرد است و زمینه فرهنگی و تاریخی آثار مربوطه را منعکس می کند.
تصحیح دو اشتباه در شرح احوال محمدحسین حسینی شیرازی، شاعر و عارف دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
137-157
حوزههای تخصصی:
محمدحسین حسینی شیرازی از عارفان و شاعران دوره قاجار است که مهم ترین اثر وی خمسه حسینی ( وامق و عذرا ، مهر و ماه ، اشترنامه ، الهی نامه و وصف الحال ) است. سال تولد حسینی در برخی تذکره ها و مقدّماتِ کتاب های وامق و عذرا ، مهر و ماه ، اشترنامه و وصف الحال 1184ه .ق ثبت شده است. تأمل در معتبرترین نسخه خطی خمسه حسینی، نسخه علامه طباطبایی و مادّه تاریخی که در پایان الهی نامه آمده، نشان می دهد این سال صحیح نیست. بنابر ثبت و تأیید شاعر در پایان نسخه، الهی نامه در سال 1237ه .ق سروده شده و سال 1239ه .ق کتابت شده است. مادّه تاریخ آن نیز سال 1239ه .ق را نشان می دهد. همچنین حدود دویست بیت مانده به پایان الهی نامه شاعر در بیتی سنِّ خود را چهل وپنج سال ذکر کرده است؛ بنابراین سال تولد وی1192یا 1194ه .ق بایست باشد. ابیات پایانی الهی نامه که در رثای ابوالقاسم سکوت (درگذشته 1239ه .ق) سروده شده، سال1194ه .ق را اثبات می کند. در این پژوهش با بررسی آثار، آشکار شد که سر منشاء اشتباه در محاسبه تاریخِ تولد، فهرست نسخ خطی کتابخانه سپهسالار بوده است. زادگاه حسینی نیز مورد تردید است؛ برخی کربلا و برخی شیراز ثبت کرده اند. همچنین در برخی منابع، حسینی را رئیس اخوان نعمت اللهیه دانسته اند در حالی که هیچ سند قطعی مبنی بر اینکه او رئیس اخوان نعمت اللهی یا از اقطاب این سلسله باشد یا حتی وارد سلسله نعمت اللهیه شده باشد وجود ندارد. بنابر بیان آشکار و پی در پی در آثار حسینی، وی دست ارادت به ابوالقاسم سکوت داده بود و تا پایان عمر بر آن پایدار ماند. در تذکره ها درباره اینکه ابوالقاسم سکوت از پیروان سلسله نوربخشیه یا اویسی بوده باشد، اشاراتی شده است. پیداست حسینی نیز که متشرّع و شیعه اثنی عشری بود، راه سلوک عرفانی را همچون استاد خویش می پیموده است. البته بیشتر اقطابِ سلسله ذوالریاستینِ نعمت اللهیه از خاندان حسینی بوده اند و چه بسا این نکته موجبِ اشتباه برخی تذکره نویسان در انتساب حسینی به نعمت اللهیه بوده است. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی انتقادی و برشمردن دلایل قطعی این مسائل بررسی و بیان شده است.
واکاوی جامعه شناختی پیامدهای مهاجرت جمعیّت های مهاجر و دیاسپوریک در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان اثر بهروز بوچانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهروز بوچانی پناهجوی کُرد ایرانی از نویسندگان معاصر است که نگارۀ ادبیاش معطوف به تصویرسازی بحرانهای انسانیِ برآمده از مهاجرت به دنیای غرب و مواجه شدن با واقعیت وارونۀ ناهمگون با پندارۀ خود از جهان مقصد بهعنوان آرمانشهر و پدیدار شدن در رُخنمود ویرانشهر است. رمان هیچ دوستی جُز کوهستان که برونداد تراژدیِ مرگ انگارههای انسانِ مهاجر در دستیابی به یوتوپیا و تباهی رؤیای ساخت- یافته از انگارۀ غربنگری بهمثابۀ پناهگاه اَمن در گریز از ناَامنیهای سیاسی- اجتماعی سرزمین مادری است، روایتی رئالیستی از تباهی زندگی مردمی است که سرنوشتشان در گردابۀ طرد و دیگرستیزی در جامعۀ مقصد، به زندان و پایمال شدن حقوق و کرامت انسانی و بیخویشتنی و هژمونی سیستم کایریارکال در جهت سایه گستردن بر ارادۀ زندانی میانجامد. از آن روی که تاکنون جستار مستقلی به بررسی پیامدهای مهاجرت جمعیتهای دیاسپوریک و مهاجر در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به بررسی این پدیده در این رمان بپردازد. مسألۀ بنیادین پژوهش حاضر این است که پیامدهای مهاجرت جمعیتهای مهاجر و دیاسپوریک، چگونه و در چه قالبهایی در این رمان، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسیِ جامعهشناختیِ پیامدها و بحرانهای برآمده از مهاجرت در این رمان بهره گرفته است. محبوس شدن در زندان و زیستن در فضای هتروتوپیک و دیستوپیایی ، افسردگی و اقدام به خودک شی و بی ارادگی در سیستم کایریارکال از پربسامدترین برآیندهای مهاجرت گروه های دیاسپورایی و مهاجر در رمان هیچ دوستی جز کوهستان است که با رویکرد تاریخی سیاسیِ همه سونگر ، روایتگر رنجی جانکاه و برآمده از دگرگیسیِ یوتوپیا به دیستوپیا و محکومیت به زیستن در زندانِ محصور در هتروتوپیا در فرایند تبدیل مهاجر به سوژۀ تحت انقیادِ سیستم کایریارکال است
تصویرشناسی فرهنگ ایرانیان عصر صفوی از دیدگاه فرانسویان، موردپژوهی: رافائل دومان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
151 - 169
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش زیر بررسی وجوه فرهنگی زندگی ایرانیان عصر صفوی در سفرنامه رافائل دومان، کشیش فرانسوی قرن هفدهم میلادی است که بر اساس دانش تصویرشناسی انجام شده است. دومان در اواسط قرن هفدهم ، حدود سال 1645 میلادی، به ایران آمد و تا پایان عمر، یعنی بیش از نیم قرن، در این کشور به سر برد. کتاب «وضع ایران در سال 1660» دربرگیرنده دیدگاه های او درباره ایرانیان عصر صفوی، خصوصاٌ در ابعاد فرهنگی و مردم شناسی آن است. در این جستار بر اساس دانش تصویرشناسی، تصاویر ایرانیان در این سفرنامه را در 11 موضوع معماری و اثاثیه منازل، غذاها، لباس ها، بازی ها، مراسم نوروز، خدمتکاران، خط و زبان، کتاب ها و علوم رایج، آموزش عمومی، اعتیادهای رایج و بهداشت و سلامت عمومی استخراج و دسته بندی کرده ایم. سپس کوشیده ایم نوع نگاه و ارزش گذاری مثبت، خنثی یا منفی او نسبت به هر پدیده را شرح دهیم و علاوه بر آن، ریشه های شکل گیری این نوع نگاه را بیابیم. در پایان مشخص شد بیش از 75 درصد تصاویری که دومان درباره زیست فرهنگی ایرانیان ارائه می دهد، از نوع تصاویر منفی هستند که این دید منفی نسبت به ایرانیان می تواند ریشه در روحیات خاص او، پیش فرض های او به عنوان یک مسیحی و هدف سفر او داشته باشد.
تیپ شناسی شخصیت های دو رمان یوتوپیا (خالد التوفیق) و دختر رعیت (محمود اعتمادزاده) براساس الگوی انیاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
19 - 41
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای جدید در شخصیت شناسی، الگوی انیاگرام است که اولین بار توسط یک ارمنستانی یونانی تبار به نام ایوانویچ گورجیف (1877-1949م) مطرح شد. به نظر گورجیف، شخصیت ها به نُه تیپ (اصلاح طلب، یاری رسان، موفقیت طلب، فردگرا، فکور، وفادار، خوشگذران، رهبر و صلح جو) تقسیم می شوند که هر یک دارای ابعاد اجتماعی، فکری و احساسی خاص خود است. علاوه براین، هر شخصیتی مرکب از سه جنبه سالم، متوسط و ناسالم است. احمد خالد التوفیق نویسنده مصری و محمود اعتمادزاده نویسنده ایرانی در دو رمان یوتوپیا (آرمان شهر) و دختر رعیت ، با هنرمندی تمام، اوضاع آشفته جوامع خود و تاثیر آن بر شخصیت ها را به تصویر کشیده اند. براین اساس، پژوهش حاضر به تطبیق شخصیت های این دو اثر، براساس نظریه انیاگرام پرداخته است. طبق نتایج پژوهش، در رمان یوتوپیا ، تیپ هفت (خوشگذران) و در رمان دختر رعیت ، تیپ دو (یاری رسان) و تیپ هشت (رهبر) بیشترین بسامد را دارند؛ اما اغلب شخصیت های دو رمان در لایه های متوسط و ناسالم شخصیتی قرار دارند. آشفتگی اوضاع جامعه و عدم تعادل و حمایت اجتماعی، بی عدالتی ها و فقدان قانون و پایمال شدن حقوق انسانی از جمله عللی است که بر سلامت روان افراد تأثیر گذاشته و موجب آشفتگی روانی و اختلال در شخصیت افراد و بروز ناهنجاری در رفتار آنان گردیده است.
ترامتنیت در آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
233 - 249
حوزههای تخصصی:
اسکندر مقدونی یکی از مشاهیری است که سرگذشت تاریخی وی در منابع ایرانی-اسلامی دستخوش تغییروتبدیل های فراوانی شده و در سالیان دراز، نوعی از آثار ادبی به نام اسکندرنامه ها را به وجود آورده است که اکنون نمونه هایی از آن ها به نظم و نثر موجود است. ازجمله این آثار می توان به آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی اشاره کرد که به تقلید از اسکندرنامه نظامی گنجوی سروده شده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و برمبنای یادداشت برداری کتابخانه ای صورت گرفته، تلاش شده است تا انواع روابط متون در آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی برپایه نظریه ترامتنیت ژنت مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گیرد. پژوهش برپایه این پرسش شکل گرفت که در کتاب آیینه اسکندری دهلوی، برجسته ترین رابطه از میان انواع روابط ترامتنی نظریه ژرار ژنت کدام است؟ برای پاسخگویی به سؤال تحقیق، به بررسی متن آیینه اسکندری و مجموعه ای از روابط میان متنی آن پرداخته شد. نتایج اولیه حاکی از آن است که مهم ترین رابطه ترامتنی آیینه اسکندری بیش متنیت براساس رابطه برگرفتگی با کتاب اسکندرنامه نظامی است.