فرزانه سرخی

فرزانه سرخی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

بررسی «تئوری جبران» یونگ در آثار احمد شاملو و امل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: «تئوری جبران» یونگ انرژی روانی شخصیت های اسطوره ای احمد شاملو أمل دنقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 358 تعداد دانلود : 480
«تئوری جبران» یکی از سازوکارهای دفاعی از خود است که برای نخستین بار توسط یونگ به منظور متوازن سازی تقابلی و تعادل روانی برای ازبین بردن احساس حقارت روانی مطرح شد. براساس این نظریه روان شناختی، هرکسی ممکن است در ناخودآگاه خود، عقده هایی واپس زده و یا فراموش شده داشته باشد که در روند تکاملی زندگی خود، او را دچار تحوّل و نگرشی خاص می کنند. به عبارتی، هرقدر نیروی ناشی از عقده های روانی در انسان بیشتر باشد، به همان اندازه فعالیت ها و رفتارهای بیرونی و واکنش های روانی او بیشتر می شود. بنابراین، براساس «تئوری جبران» و بررسی آثار ادبی می توان ارتباطی علمی- تحلیلی میان عقده های روانی و حقارت های اجتماعی شاعران معاصر با کارکرد انرژی روانی شخصیت های اسطوره ای برقرار نمود. پژوهش حاضر با هدف نشان دادن میزان شدّت عملکرد روانی پدیدآورندگان ادبی همچون احمد شاملو و أمل دنقل با روشی توصیفی تحلیلی، درنظر دارد تلاش آنان را در پی جبران بسیاری از فشارهای روانی و عقده های اجتماعی با بن مایه های ایثار، ازخودگذشتگی و وطن پرستی نشان دهد. نتیجه این پژوهش آن است که این دو شاعر نوپرداز با بهره گیری از تکنیک نقاب یا قناعِ عربی و دریافت انرژی قدرتمند روانی اسطوره های کهن، برای جبران و ازبین بردن عقده های روانی خود در جامعه پرتلاطم پیرامونشان، دست به خلق اسطوره هایی نو و پویا با نمودهای رفتاری مبارزه جویانه و وطن پرستانه می زنند و روند تکوینی بیولوژیکی خود را برای رسیدن به ترقّی و کمال انسانی پیش می برند.
۲.

بررسی تأثیر تفکرات نیهیلیستی بر شکل گیری پلیدشهر در شعر سیمین بهبهانی و غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل فلسفی نیهیلیسم پلیدشهر سیمین بهبهانی غاده السمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 45 تعداد دانلود : 507
در تاریخ فرهنگ جهانی، همیشه ارتباط ژرفی میان فلسفه و ادبیات وجود داشته است. بعدها نیز با ظهور مکتب های فلسفی چون نیهیلیسم، ایده های فلسفی در ادبیات نقش اساسی و محوری ایفا کردند. نیهیلیسم به ایدئولوژی گفته می شود که معمولاً با نفی مطلق همراه است؛ لذا در آن معنای زندگی، هستی و بودن از بین می رود. این مکتب فلسفی اواخر سده هجدهم و اوایل سده نوزدهم گسترش چشمگیری پیدا کرد و به علوم گوناگون راه یافت. ادبیات پلیدشهری که با ادبیات آرمان شهری در تضاد است، در حقیقت بازتاب زندگی فردی و جامعه ناخوشایند و شرایط نامطلوب سیاسی، اجتماعی، فرهنگی خالقان این آثار ادبی است؛ لذا تفکرات، جهان بینی و حتی دلزدگی های آنان را نیز دربرمی گیرد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و براساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا با هدف نشان دادن ارتباط مکتب فلسفی نیهیلیسم با ادبیات پلیدشهری، اشعار سیمین بهبهانی و غاده السمان را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه نشان می دهد؛ که بهبهانی و السمان خلق پلیدشهر را دست مایه مطلوبی برای بیان تفکرات نیهیلیستی خویش قرار داده اند و ازآنجایی که هر دو شاعر زن هستند، لذا معضلات و مشکلات زنان، آنان را بیشتر به سمت تفکرات نیهیلیستی سوق داده و به دنبال آن به خلق پلیدشهر روی آورده اند؛ اما در اشعارالسمان بنابر تاریخچه زن عرب، اندیشه های نیهیلیستی و ترسیم پلیدشهر نمود بیشتری پیدا می کند. به طورکلی، هدف سیمین و غاده از ترسیم پلیدشهر، رسیدن به شهری آرمانی و ایده آل است.
۳.

بررسی رویکرد کلامی و عرفانی حقیقت معاد در اندیشه مولانا و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معاد معاد جسمانی و روحانی مرگ غزالی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 313 تعداد دانلود : 952
معاد،ایمان به روز واپسین و حیات اخروی انسانها پس از مرگ و جزا و پاداش اعمال آنهاست و یکی از اصول جهان بینی الهی و مهم ترین اصل پس از توحید است که پیامبران الهی مردم را به آن دعوت کرده اند و تقریبا یک سوم آیات قرآن مربوط به آن است. معاد اولین بار در گستره ذهن بشری از منابع درون دینی نشأت گرفته است.در این پژوهش ضمن تأکید بر مسئله معاد ،به عنوان زمینه اصلی بحث با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبه های کلامی و عرفانی آن در مثنوی مولانا و آثار غزالی پرداخته شده سپس دیدگاه و رویکرد کلامی،عرفانی حقیقت معاد و تعابیر مختلف و مرتبط با آن که عمده ترین آنها معاد روحانی و جسمانی، مرگ، رجوع و...است مورد بررسی قرار گرفته.نتیجه حاصل آنکه از دیدگاه غزالی با وجود گواه شرع بر معاد جسمانی عقل از اثبات و درک آن ناتوان است و صرفاً امکان آن را تصدیق می کند.در مثنوی آنچه مربوط به معاد است–روحانی و جسمانی- غالبا با طرز تلقى صوفیانه و با تفسیر عرفانى همراه است.در اندیشه غزالی و مولانا غایت و حکمت همه علوم وصول انسان به سعادت اخروی از طریق معرفت الهی است؛این دو عارف متأثر از تمایلات عارفانه خود، تنها نگاه عرفانی را کاشف معانی حقیقی کلام وحیانی و معاد می دانند.
۴.

بررسی و تحلیل مسئله شفاعت از دیدگاه غزالی و مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفاعت رحمت غزالی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 856 تعداد دانلود : 706
شفاعت از مجموعه مباحث تفسیری، کلامی و فلسفی و یکی از مسلمات و ارکان عقاید اسلامی است. که همه مسلمانان با الهام گیری از آیات قرآن، اصل شفاعت و واسطه بودن انبیا و اولیا الهی بین خدای سبحان و خلق را پذیرفته اند. به طور اجماعی برخورداری انبیا و اولیا از مقام شفاعت در روز قیامت مورد وفاق همه مذاهب اسلامی بوده است. غزالی قسم دیگری را بدان افزوده و علما را نیز شایسته شفاعت دانسته است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای ضمن بیان مفهوم، ماهیت شفاعت و گستره آن در نظام توحیدی و معادی پس از تبیین مستندات قرآنی و موضع مکتب های مختلف کلامی در موضوع شفاعت به بررسی آرا غزالی و مولانا در مثنوی پرداخته است. با نگاهی به مثنوی، می توان دریافت گستره ای که مولانا برای شفاعت قائل بوده، وسیع تر از معتقدات بیشتر اندیشمندان هم عصر اوست؛ اشاعره و معتزله پیامبر اسلام (ص) را شفاعت کننده می دانند و در مورد سایر شفعاء نظریه خاصی ارائه نکرده اند. معتزله شفاعت را در ازدیاد نعمت های مومنان بهشتی و اشاعره آن را در کاستن عذاب فاسقان و ظالمان می دانند. از دیدگاه آنان هر پیامبر شفاعت کننده امت خویش است. اما از نگاه توحیدی مولانا حق تعالی رحمتش بر غضبش پیشی دارد و معیار خداوند در آفرینش و معاد، بر شفاعت، کَرَم و رحمت است.
۵.

بازخوانی و تبیین نسخه خطی «شرح تحفهالعراقین» با شرح غلام محمّد غوثی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 604 تعداد دانلود : 410
«شرح تحفهالعراقین»اثر «غلام محمد غوثی» ازفارسی نویسان سده ی دوازدهم است، وی دراین اثر کوشیده است تانکات برجسته اشعار خاقانی را با نمونه های علمی ادبی و تعاریف موجود همان دوره توضیح داده، و همین سبب شده تا جزء بهترین شروح ادب فارسی به شمار آید و قطعا به دلیل دانش و اطلاعات سرشار و دقت فراوان شارح در فحص، بحث و بیان ظرافت لغت، دستور، معانی و بیان، راه گشای پژوهش گران و دانش جویان در شرح دشواری های ابیات «تحفهالعراقین خاقانی» خواهد بود. مقاله حاضر جستاری است در ارائه پاسخی مستدل به این پرسش های اصلی و محوری که محمد غوثی کیست؟ چه آثاری از او برجای مانده است؟ روش اودر«شرح تحفهالعراقین» چیست؟متن نسخه اساس چه ویژگی هایی دارد؟این نسخه تا چه اندازه به حل دشواری های مثنوی تحفه العراقین خاقانی کمک خواهد کرد؟ معانی و مفاهیم ابیات تحفه العراقین در سده 12 ه .ق تا چه اندازه ای تغییر کرده و چگونه شرح داده شده است؟ غوثی این شرح را بر اساس ابیات «تحفهالعراقین» یا همان «ختم الغرایب» وبا استناد به آثار پیشینیان و از دیگر شروح نگاشته شده ی موجود بر این کتاب و قاموس دانان بزرگی چون فارابی و میرصدرالدین و قاموس هایی چون رساله معاینات، صاحب صحاح، حدود سنجری و...نگاشته است. شناسایی و تصحیح این آثار، علاوه بر جایگاه ادبی خاص خود در شرح و تفسیر دشواری های یکی از آثار مهم حوزه شعر، عرفان و تصوف، در تبیین گستره زبان فارسی در حوزه شعر نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش با روش تحلیل متن اثر و به شیوه قیاسی انجام شده است.
۶.

اصل تضاد یونگ در رابطه با متضادهای وحدت یافته آب و آتش (با تکیه بر شعر فروغ فرخ زاد و أمل دُنقُل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : 123 تعداد دانلود : 909
اصل تضاد از مهم ترین عوامل رشد و شکوفایی شخصیّت در بخش ناخودآگاه جمعی ذهن آدمی می باشد که در مکتب روان شناسی تحلیلی یونگ، برانگیزاننده کل رفتار و تولیدکننده کل انرژی روان است. یونگ با مقایسه ای علمی میان انرژی روانی و نیروی بیولوژیک پایسته، رابطه ای عمیق میان شدّت انرژی روانی اسطوره ها و ماهیّت مفهومی آنان ایجاد می کند تا جایگاه مفهومی آنها در لایه های عمیق آثار ادبی و هنری به خوبی نمایان شود. در این پژوهش، با توجّه به انرژی روانی و نیروی درونی در اسطوره ها، آثار پدیدآورندگانی چون فروغ فرخ زاد و أمل دُنقُل براساس اصل تضاد (دوگانگی) یونگ مورد کاوش قرار می گیرند تا میزان و شدّت تأثیرپذیری آنان از ماهیّت پارادوکسیکال نمادین عناصر اسطوره ای و متضادهای وحدت یافته آتش و آب و مظاهر مختلف مثبت و منفی آنها در آثارشان مانند باران، چشمه، رودخانه (رود)، جویبار، شیطان، سیل و مرداب و غیره، با توجّه به ناملایمات و ناکامی های جهان معاصر، با روشی توصیفی تحلیلی نشان داده شود و درنتیجه؛ اندیشه سیاسی و اهداف آرمان گرایانه این شاعران اسطوره پرداز که همانا تکیه بر نگرش های معنادار و گرایش های دوگانه روانی اسطوره های مقدّس و آرمانی با مظاهر پاکی، پاک کنندگی، باروری، حاصلخیزی، نوزایی، پویایی، بالاروندگی، نامیرایی، رستگاری، روشنایی و غیره است، بیشتر نمایان گردد.   
۷.

بررسی مؤلفه های هیچ انگاری در ارتباط با ادب غنایی در شعر معاصر مورد مطالعه: اشعار نصرت رحمانی، فریدون مشیری و نادر نادرپور

کلید واژه ها: هیچ انگاری شعر معاصر ادب غنایی رمانتیسم رحمانی مشیری نادرپور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 723 تعداد دانلود : 882
در نهاد ادبی شعر معاصر با گسست از ادبیات کلاسیک و تغییرات فرهنگی اجتماعی در سبک فکری، مضامین تازه با گرایش به مکتب های غربی، مورد توجه قرار گرفت. هیچ انگاری (نیهیلیسم) و رمانتیسم یکی از گرایش های فکری بود که با تحولات اجتماعی سیاسی جامعه، گسترش یافت و به ویژه در دهه سی شمسی بعد از کودتا، از موتیف های اصلی شعر شد. شعر غنایی در ادبیات ادامه داشت اما شاعران رمانتیک با تکیه بر اصل آزادی بیان رمانتیسم، بی پروا و به دور از اخلاق، صرفاً به زندگی دنیایی اهمیت دادند و در قالب رمانتیسم سیاه، در بن بست های زندگی شخصی و اجتماعی به هیچ انگاری روی آوردند و از شعر غنایی رایج دور شدند. در این مقاله، مؤلفه های هیچ انگاری که همسو با رمانتیسم سیاه است و از شعر غنایی کلاسیک متفاوت شده است، در شعر سه شاعر معاصر: نادرپور، رحمانی و مشیری مورد بررسی قرار گرفته است، روش مطالعه و بررسی منابع، کتابخانه ای است. نگارش مقاله توصیفی تحلیلی با انتخاب نمونه های شعری است. نتایج بررسی نشان می دهد: شاعران در برهه ای از تاریخ زندگی خود به ویژه دهه سی که جامعه درگیر تنش های حاصل از کودتای 28 مرداد است به اندیشه های هیچ انگاری روی آوردند. گرایش به یأس و مرگ اندیشی در زندگی، لذت جویی و اروتیک، میخانه رفتن و مستی، علاقه به افیون، مهمترین مؤلفه های رمانتیکی هیچ انگاری است که در اشعارشان دیده می شود و در تقابل با شعر غنایی کلاسیک با هدف بیزاری از هستی، خوشباشی گذرا و سرخوردگی اجتماعی سروده شده است. در مقایسه شاعران نیز شعر نصرت رحمانی در این موتیف، سرآمد است.
۸.

تحلیل نمودهای روانی اسطوره ها در شعر احمد شاملو و إمل دنقل براساس اصل تضاد یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصل تضاد یونگ اصل بقای انرژی نقاب پرسونا احمد شاملو إمل دنقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 119 تعداد دانلود : 797
اصل تضاد یونگ، از مهم ترین عوامل رشد و شکوفایی شخصیّت در بخش ناخودآگاه جمعی است که علاوه بر تحوّل در ساختار شخصیّت، برانگیزاننده اصلی کل رفتار و تولیدکننده کل انرژی روان است. براساس این اصل روان شناختی، آدمی که در برابر گرایش های مختلف، دچار کشمکش و فشار روانی می شود، سعی می نماید برای از بین بردن آن فشار روانی، با اراده خود، فعالیت نماید و به سوی ترقّی و کمال پیش رود. با بررسی آثار ادبی می توان مقایسه ای علمی میان اصل تضاد یونگ؛ یعنی شدّت کارکرد انرژی روان در شخصیّت با برخی نظریه های فیزیکی از جمله اصل بقای انرژی برقرار نمود که دارای ساختار بنیادی ثابتی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی و با هدف نشان دادن کارکرد انرژی روانی در شخصیّت های اسطوره ای، سعی دارد میزان تأثیرپذیری و شدّت عملکرد پدیدآورندگانی همچون احمد شاملو و إمل دنقل را در این باب بررسی کند. نتیجه پژوهش آن است که این دو شاعر نوپرداز، با بهره گیری از تکنیک نقاب (پرسونا) و نشان دادن ماهیّت مفهومی و انرژی تولیدشده در شخصیّت های اسطوره ای کهن، شدّت عملکرد روانی خود را به عنوان پدیدآور در برابر ناملایمات و ناکامی های جهان پیرامونشان، با خلق اسطوره های نو و دریافت انرژی قدرتمند اسطوره ای، در لایه های معنادار سروده های خود، به خوبی نشان داده اند.
۹.

علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی- ایرانی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مضامین تعلیمی سبک زندگی اسلامی ایرانی مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 677 تعداد دانلود : 854
مبانی اعتقادی، ارزش ها، نظام باورها و شیوه های حکومتی در هر جامعه، سبک زندگی معینی را تعیین می کند. درواقع هر جامعه برای شکل گیری و رشد اجتماعی خود، نیازمند بهره گیری از الگوهای متعدد رفتاری و کنشی در سطوح مختلف است. توجه به سبک زندگی به اقتضای اسلامی بودن جامعه ایرانی یکی از ضروریات است که در جامعه ایرانی به آن توجه بسیاری شده است. بر این اساس، مثنوی مولوی که نقش مهمی در ادبیات تعلیمی و اخلاقی دارد در شکل دادن به نوعی از سبک زندگیِ متناسب با مقوله های فرهنگی و خاص جامعه اسلامی ایرانی تأثیرگذار بوده است. بر همین مبنا، ساختار اصلی این مقاله با رویکرد تحلیل این موضوع با دو هدف عمده دنبال می شود: 1) علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی مولانا در مثنوی به چه شیوه هایی بیان شده است؟ 2) گستردگی این مضامین در مثنوی در چه حدی بوده است؟ برای دستیابی به این دو مقصود، اشعار مولانا در شش دفتر مثنوی بررسی شد. بر همین اساس به بررسی و تحلیل مطالبی درباره علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی در مثنوی پرداخته شد که می تواند در سبک زندگی اسلامی مؤثر باشد. در این تحقیق که رویکردی توصیفی تحلیلی دارد، ضمن تبین علل و انگیزه های کاربرد تعلیمی مولانا در مثنوی سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که «مولانا تا چه میزان از روش ها و شیوه های تنبیه، تبشیر، انذار، تذکار، تمثیل و مانند آن بهره برده است؟». مهم ترین نتیجه آن شد که مولانا در مثنوی برای هدایت انسان ها به سوی کمال انسانی، از روش تبشیر و تنبیه بیشتر بهره برده است.
۱۰.

تمثیل شگردی تعلیمی در مثنوی معنوی

کلید واژه ها: ادبیات تعلیمی مولوی مثنوی معنوی تمثیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 313 تعداد دانلود : 454
تمثیل به عنوان شگردی تعلیمی یکی از گونه های پرکاربرد ادب فارسی است که شاعران عارف ایرانی در هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی اهداف والای انسانی از آن بهره فراوان برده اند. مولانا نیز از این روش به شکل هنرمندانه در مثنوی استفاده کرده است به طوری که تمثیل بخش اعظمی از مثنوی را به خود اختصاص داده است. بر همین اساس ساختار اصلی این مقاله با رویکرد تحلیل این موضوع با دو هدف عمده دنبال می شود، اول آنکه گستردگی استفاده مولانا از شگرد تمثیل مشخص شود و دوم اینکه شیوه بیان این شگرد برای اقناع مخاطب توسط مولانا معین شود. برای دستیابی به این دو مقصود اشعار مولانا در شش دفتر مثنوی معنوی مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس مطالبی در مورد تمثیل و شاخصه های آن و موضوع شیوه های استفاده از این شگرد تعلیمی را در مثنوی مورد تحلیل و بررسی قرار داده ایم. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد، ضمن تبین شیوه های استفاده از شگرد تمثیل، سعی شده است که به این پرسش اساس پاسخ داده شود که آیا مولانا تا چه میزان از روش های و شیوه های تنبیه، تبشیر، انذار، تذکار، استدلال و مفاخره به عنوان آموزه های تعلیمی در مثنوی بهره برده است؟ و تا چه اندازه در این روش ها در اقناع مخاطب خود موفق بوده است؟
۱۱.

تحلیل روانکاوانه اشعار آرمانی سیمین بهبهانی و غاده السمان بر مبنای نظریه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل روانکاوانه آرمان گرایی کارن هورنای سیمین بهبهانی و غاده السمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 552 تعداد دانلود : 545
نقد روانکاوانه برای اوّلین بار توسط زیگموند فروید بنیان گذاری شد. پس از وی شماری از متفکران روانشناس و روانکاو همچون کارن هورنای، کارل گوستاو یونگ، آلفرد آدلر با دیدگاه ها ی روان شناسانه خود به مطالعه ادبیات پرداختند، بر این اساس نقد روان شناختی پدید آمد. آنها کوشیدند متن ادبی را با نگاهی روان شناسانه بررسی کنند و ضمیر ناخودآگاه و ناهوشیار شاعر یا نویسنده را بر طبق مفاهیم نظری روانشناسی کشف کنند.آرمان شهر دنیایی است که زاییده فکر اخلاق گرای شاعران، هنرمندان، نویسندگان و اندیشمندان و همچنین حاصل بروز احساسات و عواطف آنان نسبت به خود و جامعه خود است و از سوی دیگر نشانگر احساس تعهد و رسالت اجتماعی آنان می باشد. اندیشه های آرمان گرایانه که نقطه مقابل رئالیسم است، نخستین بار توسط افلاطون مطرح شد. این اندیشه ها، دفاعی در برابر سختی های روزگار، رنج ها و مرارت هایی بود که بشر متحمل شده است. در این پژوهش اشعار آرمانی سیمین بهبهانی و غاده السمان با توجّه به نظریه کارن هورنای مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که هر دو شاعر اشعار آرمانی را دست مایه مطلوبی برای بیان انزواطلبی خویش که از شیوه های دفاعی در نظریه اضطراب اساسی کارن هورنای است، قرار داده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان