فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۶٬۲۷۵ مورد.
۲۲۱.

نگاهی به چیستی مفاهیم «کرامت انسانی»، «عدالت اجتماعی» و «آزادی» در غزلیات حافظ و اعلامیۀ حقوق بشر سازمان ملل متحد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: حافظ غزلیات رند حقوق بشر کرامت انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 502 تعداد دانلود : 948
مفهوم حقوق بشر در همه فرهنگ ها مورد احترام بوده و قوانین متعددی در این باره وضع شده است و لزوماً منحصر به دوران معاصر نیست. به این اعتبار که ادبیات، جلوه گاه فرهنگ منعکس در بطن و متن جامعه است، بازتاب مصداق های حقوق بشر در آن دیده می شود. در گستره ادبیات فارسی، حافظ در آیینه دیوان غزلیات، ضمن پرداختن به مسائل غنایی، عاشقانه، عرفانی و ... از موضوعات حقوق بشری هم سخن گفته است. او در ابیات مختلف، بارها به کاستی های حقوق انسان ها اعتراض کرده و مخاطبان خود را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به رعایت مبانی آن فراخوانده است. حافظ برای تحقق این هدف نوآوری هایی انجام داده که پرورش شخصیت رند از آن جمله است. در این پژوهش با استناد به منابع کتاب خانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، چیستی مفاهیم «کرامت انسانی»، «عدالت اجتماعی» و «آزادی» در غزلیات حافظ (با رویکرد به کنش های رند) و اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رندآفرینی حافظ در دیوان غزلیات، تلاشی انتقادی و اعتراضی برای برجسته کردن محرومیت های مرتبط با حقوق بشر در جامعه ایرانی و افزودن بر گستره شناخت و بینش مردم تحت ستم بوده است. همچنین، از این طریق، دوگانه «خودی/ بیگانه» در کلیت ساختار سیاسی جامعه ایرانی تشریح و برجسته سازی شده است. دیگر آنکه، مفاهیم بنیادی ذکرشده در اعلامیه حقوق بشر، منحصراً ریشه در دنیای معاصر ندارد و فرازمانی و فراتر از جغرافیایی مشخص است.
۲۲۲.

آلوده انگاری کریستوا و بدن مندی در بلوغ دختران (تحلیل سه رمان نوجوان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلوده انگاری امر مطرود تجربه ی بدنی رمان نوجوان ژولیا کریستوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 902 تعداد دانلود : 823
آلوده انگاری کریستوا و بدن مندی در بلوغ دختران (تحلیل سه رمان نوجوان) فاطمه رقایب پور* نگین بی نظیر** چکیده باتوجه به انسان به مثابه مُدرکی بدن مند و بدن به مثابه پدیده ای فرهنگی- اجتماعی؛ مفاهیم بدن فرهنگی، ریخت و سلوک بدنی، بدن مقدس و ناپاک، اُبژه-بدن، اَبژه-بدن و سوژه-بدن در گفتمان های مختلف، طرح و ارزش گذاری شد. نظریه ی آلوده انگاری ژولیا کریستوا به رابطه ی زبان، سوژه و امر آلوده/ طردشده می پردازد. آلوده انگاری، فرایند واپس زدن امری است که سوژه آن را آلوده می داند و با این تمهید در پی آن است تا از حریم سوبژکتیویته ی خود دفاع کند، سوبژکتیویته ای که در برون ریزی ها و برون افکنی های زبانی آن را آفریده است. ازآنجاکه امر آلوده همیشه به نوعی وجود دارد، کشمکشِ سوژه و آلودگی نیز همیشه برقرار است. سوژه ی در فرایند، در زبان و به واسطه زبان با بدن خود و دیگران یا اُبژه های دیگر ارتباط برقرار می کند. جستار حاضر باتوجه به تجربه ی امر بدنی در گفتمان جامعه شناسی به تحلیل نظریه ی آلوده انگاری کریستوا و ابژه-بدنِ سوژه/ دختران در رمان های هستی از فرهاد حسن زاده، سنجاب ماهی عزیز از فریبا دیندار و روزنوشت های درخت ته کلاس از شادی خوشکار می پردازد و نشان می دهد که چگونه امر/ نظم نمادین، بدن سوژه ها را در فرایند بلوغ و به ویژه در مواجهه با خون قاعدگی، نامقدس، ناپاک و آلوده می انگارد. باور به ابژگی بدن، به/ در اشکال و حالت های تهوع، پنهان کاری، واپس زدن، گریز، انکار، وحشت و شرم ساری سوژه ها نمود می یابد. موقعیت بدنی جدید به مثابه امر آلوده، طرد و به حاشیه رانده می شود؛ این آلوده انگاری هم امکان زیست بدنیِ متعارف و معقول را در دوره ی نوجوانی از نوجوان سلب می کند و هم او را در ترس و نگرانی چگونگی گریز از این آلودگی نگه می دارد. * کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی fatemeh.raghayebpour@gmail.com ** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان neginbinazir@yahoo.com (نویسنده ی مسئول) تاریخ دریافت مقاله: 6/4/1400 تاریخ پذیرش مقاله:11/11/1400
۲۲۳.

رئالیسم انتقادی در زن سروده های فروغ فرخزاد و سعاد الصباح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات فمینیستی رئالیسم انتقادی فروغ فرخزاد سعاد الصباح شعر زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 821 تعداد دانلود : 637
شاعران معاصر برای بیان احساسات و تراوشات فکری خود که ناشی از اوضاع نابسامان جامعه است، از رئالیسم بهره می گیرند تا نارسایی های موجود در آن را در اشعار خود بازتاب دهند؛ فروغ فرخزاد و سعاد الصباح از شاعران بزرگ زن ایرانی و کویتی هستند که در زنانه سروده های خود به شکلی پربسامد، خصوصیات رئالیسم انتقادی را به کار گرفته اند. نوشتار پیش رو درصدد آن است که با تکیه بر شیوه توصیفی - تحلیلی، اشعار زنانه این دو شاعر زن را ازمنظر رئالیسم انتقادی بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که زن سروده های این دو شاعر، نگاه بی پیرایه و منتقدانه آن ها را درباره مسائل زنان و تفکّر مردم ایران و کویت را درقبال زنان بازتاب می دهد؛ این اشعار به منظور انتقاد از رویکرد مردسالارانه غالب، نادیده انگاشته شدن نقش زنان، تلاش برای احقاق حقوق ازدست رفته آن ها و انتقاد از نقش و جایگاه کنونی زن در خانه و خانواده و یا بیان برخی رویکردهای زنانه در شعر مانند دلدادگی به معشوق و بیان گفت وگوهای عاشقانه زنان با آیینه، در شعر دو شاعر به کار رفته است. نیز شدّت نگاه مردستیزانه در شعر فروغ بسیار پررنگ تر از شعر سعاد است؛ زیرا سعاد شاهدختی بوده که در خانه شاهزاده ای کویتی طعم شیرین خوشبختی را چشیده است؛ ولی فروغ به واسطه زیستن فقیرانه در خانواده ای دیکتاتورمآب پدری و در پی آن، شکست در زندگی زناشویی، از نگرشی بدبینانه تر و تیره تری نسبت به جامعه برخوردار است.
۲۲۴.

بازنمایی گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر در چارچوب نظریه مناسک گذار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مناسک گذار عرفان ابوسعید ابوالخیر تذکره الاولیاء اسرارالتوحید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 911 تعداد دانلود : 539
پژوهش های مناسکی، گفتمان میان رشته ای و گسترده ای است که شاخه های مختلف و متنوعی از علوم انسانی را دربرمی گیرد. بر اساس نظریه مناسک گذار، ساختار نمادین این آیین های کهن و اسطوره ای در فرهنگ های مختلف، دارای الگویی مشخص است. هدف از پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی، پاسخگویی به این پرسش است که گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر که در متن های کهنی همچون تذکر ه الاولیاء عطار و اسرارالتوحید محمّدبن منوّر بازتاب یافته است، تا چه اندازه با الگوی نظریه مناسک گذار همخوانی دارد؟ گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر با الگوی سه مرحله ای وَن جَنِپ (گسست، گذار، پیوند دوباره) همخوانی دارد و ساختار عرفانی سلوک وی که طی گذاری سخت و منسک گونه و بر اساس ویژگی های اعتقادی و عملی منحصر به فردی شکل گرفته است، در نهایت به یک ضدّ ساختار در تصوف آن روزگار تبدیل می شود.
۲۲۵.

چالش متن های ظاهری و زایشی در رمان «زیبا صدایم کن» (بر اساس نظریه ی کریستوا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جامعه ی نمایش رمان زیبا صدایم کن سرپیچی کریستوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 614 تعداد دانلود : 287
چالش متن های ظاهری و زایشی در رمان «زیبا صدایم کن» (بر اساس نظریه ی کریستوا) مصطفی صدیقی* چکیده رمان نوجوان، قلمرو مواجهه ی نوجوان با موقعیت، مفاهیم و مضامینی است که گاه در پیوند با اقتضای سنی او و گاه تجربه هایی نابهنگام قرار می گیرد. رمان زیبا صدایم کن نوشته ی فرهاد حسن زاده، روایت تلاش نوجوانی برای غلبه بر وضعیتی ناخواسته است. کریستوا در نظریه ی سرپیچی، مواجهه ی امر نشانه ای و امر نمادین را در کردار خلق اثر و کردار تفسیر اثر، در متن های ادبی و نیز در جامعه ی نمایش، مطرح می کند. این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و مبتنی بر نظریه ی سرپیچی کریستوا و دیگر آرای وی که در پیوند با این نظریه هستند، به تفسیر و تحلیل این رمان می پردازد. در این رمان، امر نمادین و امر نشانه ای به ترتیب در روزنامه و داستان که پیوندی بینامتنی دارند، نمود یافته اند. «زیبا» شخصیت نوجوان رمان که در پرورشگاه زندگی می کند، می کوشد با تخطی در مقابل جامعه ی نمایش که خانه و هویت را از او سلب کرده است، امر نمادین را نقض کند؛ اما این عصیان سرانجام در سطحی دیگر با ورود نویسنده به داستان، با گسست امر نمادین و بازگشت به امر نشانه ای، در هیأت ادبیات به مثابه خانه و هویت و بی زمانی، محقق می شود. واژه های کلیدی: جامعه ی نمایش، رمان زیبا صدایم کن، سرپیچی، کریستوا. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان navisa_man@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 22/2/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 9/9/1400
۲۲۶.

شناخت الگوی فهم و گرایش هرمنوتیک آذریزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آذریزدی بازنویسی شلایر ماخر هرمنوتیک سنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 463 تعداد دانلود : 584
شناخت الگوی فهم و گرایش هرمنوتیک آذریزدی عبدالله واثق عباسی * اکرم عارفی** چکیده مهدی آذریزدی پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران است. از میان آثار وی مجموعه ی قصه های خوب برای بچه های خوب مقبولیت و محبوبیت بسیاری یافته است و پرتیراژترین اثر ادبیات کودک محسوب می شود. در مقاله ی حاضر برای یافتن الگوی فهم و گرایش هرمنوتیک آذریزدی پس از بررسی 121 قصه ی بازنویسی شده و طبقه بندی تفاوت های بازنویسی با قصه های مأخذ، هفت دسته تغییر مشخص شد. این تغییرات هفتگانه متأثر از سه مرحله فهم آذریزدی است: 1. فهم از متون کهن؛ 2. فهم از وظیفه و رسالت خود و 3. فهم از مخاطب. بر اساس یافته های تحقیق، آذریزدی در هر یک از این مراحل به امکان فهم عینی متن و فهم درست و برداشت واحد از متن معتقد است. از نظر او معنا و کارکرد کلمات ثابت است و با تصریح بر مفاهیم اخلاقی به مخاطبش نیز اجازه نمی دهد فهمی متفاوت یا مخالف با هدف قصه هایش داشته باشد؛ بنابراین الگوی فهم آذریزدی با هرمنوتیک سنتی و به طور خاص با نحله ی شلایر ماخر منطبق است. * دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان vacegh40@yahoo.com (نویسنده ی مسئول) ** دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان akram_arefi@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 5/3/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 20/11/1400
۲۲۷.

پژوهشی تطبیقی پیرامون منشأ نام و شخصیت کاوه آهنگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کاوه کیکاوس کوی اوشنس اسطوره شناسی تطبیقی شکست اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 264 تعداد دانلود : 654
سرمنشأ نام کاوه و ریشه شخصیت او یکی از موضوعات بحث برانگیز در بین پژوهشگران می باشد که دستمایه پژوهش های گوناگون با نتایجی متفاوت شده است. مجموعه نظرات پژوهشگران و نتیجه پژوهش های آنها پیرامون این موضوع را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: دسته اول معتقدند نام کاوه با اسامی اوستایی ارتباط دارد، ولی شخصیت او قدمت ندارد. دسته دوم هم برای نام و هم شخصیت او قدمت اساطیری قائل اند. دسته سوم آن را داستانی عیّاری دانسته اند که در اواخر دوره ساسانیان و اوایل دوره اسلامی وارد حماسه ملی شده است و دسته چهارم کاوه را نمودی دیگر از گاو دانسته اند. اما نکته ای که تاکنون مغفول مانده ارتباط کاوه با اسطوره کیکاوس و کوی اوشنس هندی است. این پژوهش که به شیوه اسطوره شناسی تطبیقی با متون هندی انجام شده است به بررسی و مقایسه شخصیت کاوه با کوی اوشنس می پردازد که نتیجه نشان می دهد داستان کاوه جامه جدیدی از این اسطوره کهن است که علاوه بر یکی بودن ریشه نام، در شش ویژگی با آن مشابهت دارد: ساختن گرز، حکمت و دانایی، ثروت و تموّل، پرهیزگاری، جادو و نوشدارو. این اسطوره کهن هنگام انتقال از عصر اساطیر به حماسه دچار شکست شده و دو بخش نام آن هر کدام بر یک وجه از یک شخصیت اساطیری اطلاق شده است.
۲۲۸.

تطبیق کاربرد رنگ در داستان های منظوم و منثور فارسی و عربی (مطالعه موردی: اسکندرنامه نظامی و مقامات حریری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رنگ روان شناسی نظامی گنجوی حریری اسکندرنامه مقامات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 481 تعداد دانلود : 258
از دیرباز تاکنون، شاعران و نویسندگان در آثار خویش، به صورت نمادین یا صریح، عاطفه و احساس خود را با رنگ به تصویر می کشند؛ به گونه ای که با نگاهی روان شناسانه به آثار آنان می توان پیرامون شخصیت ایشان، به نتایج قابل توجّهی دست یافت. در همین راستا، پژوهش مذکور تلاش کرده است با دو رویکرد توصیفی- تحلیلی و آماری، کاربرد رنگ ها را در اسکندرنامه نظامی و مقامات حریری مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نتایج، حکایت از آن دارد که نظامی در اسکندرنامه 380 بار از رنگ بهره برده است، 261 بار به طور مستقیم و 119 بار به شکل غیر مستقیم و با واژه هایی مانند تیره، روشن، قیرگون و... در این اثر، رنگ سیاه و مشتقات آن با 107 بار تکرار، 57 مورد مستقیم و 50 مورد غیر مستقیم، بیشترین بسامد را دارد. کاربرد رنگ، اغلب به صورت تشبیه، استعاره و کنایه برای تعبیر از حالات درونی انسان بوده است که با نظرات روان شناسان معاصر پیرامون رنگ های مختلف، مطابقت بسیار دارد. حریری نیز در مقامات خود، 37 بار به رنگ های گوناگون اشاره کرده است که رنگ زرد با 14 بار تکرار، بالاترین بسامد را دارد. برخلاف اسکندرنامه، کاربرد رنگ در مقامات، بیشتر جنبه نمادین و کنایی دارد که اغلب از طبیعت رنگ ها سرچشمه گرفته است؛ مانند دلالت سپیدی بر امید و سیاهی بر نومیدی و سیه بختی یا رنگ زرد ممکن است در جایی نماد اندوه و بیماری و مرگ باشد و در جایی دیگر نمادی از شادی و سعادت. افزون بر این ها نوشتار پیش رو با ارائه نمودار، بسامد رنگ ها را در این دو اثر، به نمایش گذاشته است.
۲۲۹.

آسیب شناسی مقالات تطبیقی طنزپژوهی(1378-1400)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی طنزپژوهی آسیب شناسی مقالات تحلیل مقالات علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 435 تعداد دانلود : 851
ادبیات تطبیقی، شاخه ای از نقد ادبی است که از روابط ادبی ملل و زبان های مختلف و از تعامل میان ادبیات ملت ها با یکدیگر سخن می گوید و به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط ها و شباهت های بین ادبیات، زبان ها و ملیت های مختلف می پردازد. مطالعات تطبیقی در ایران پژوهشی نوین و مربوط به دهه های اخیر است. در حوزه طنزپژوهی مقالات علمی با موضوع ادبیات تطبیقی به چاپ رسیده است که بررسی و تحلیل این مقالات در روشن شدن مسیر پژوهش های تطبیقی و خلل ها و کاستی های آن و کمک به ارتقای کیفیت مقالات این حوزه، مؤثر است. این پژوهش به روش تحلیل محتوا به بررسی 36 مقاله علمی تطبیقی در حوزه طنزپژوهی پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد مواردی همچون عدم روشمندی در پژوهش ها، اکتفا به یافتن شباهت ها و تفاوت ها در آثار، پرداختن به کلی گویی و بی توجهی به جزئیات، عدم استفاده از منابع معتبر علمی، ناآگاهی از اصول ادبیات تطبیقی، از مهم ترین نقاط ضعف مقالات تطبیقی چاپ شده در حوزه طنز پژوهی است. از این رو پرداختن به تبیین اصول ادبیات تطبیقی و مکاتب و روش های مطالعه ادبیات تطبیقی و نقد و تحلیل مقالات این حوزه می تواند به بهبود کیفیت مقالات کمک شایانی کند.
۲۳۱.

گزین گویه های نیچه درباره زنان

نویسنده:

کلید واژه ها: نیچه نیچه و زنان گزین گویه های نیچه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 456 تعداد دانلود : 733
آنچه در پی می آید تمامی گزین گویه هایی است که نیچه درباره زنان گفته است. ما این گُزین گویه ها را ازسراسر آثارش استخراج کرده و یکجا آورده ایم. درآغاز به آن بودم تا این گٌزین گویه ها را با مقاله ای درباره دیدگاه نیچه درباره زنان همراه کنم اما دریافتم که حجم مطلب بیش از حوصله خواننده خواهد شد، از این رو آن مقاله را حوالت به فرصتی دیگری می دهم و به باز گفت کلام نیچه بسنده می کنم؛ با دو توضیح: نخست آنکه ممکن است بسیاری از گٌزین گویه ها با همدیگر در تناقص به نظر آیند. این از چند روست یک اینکه نیچه استاد پارادوکس است و ذم شبه مدح ومدح شبه ذم را بار ها به کارمی گیرد به همین دلیل می باید مراقب کنایه های او باشیم. دیگر اینکه او با تناقض های خود تعمداً برآن است تا نسبی بودن حقایق را متذکر شود و سرانجام اینکه برخی از تناقض های نیچه نیز نه آگاهانه بلکه ناخودآگاهانه در اندیشه و شخصیت او سرشته است. و توضیح دوم اینکه رسم الخط و اصولاً شیوه سخن گفتن نیچه گاه نامه سوم و غریب است. من در ترجمه این غرابت را حفظ کرده ام. پس بسیاری از نقطه گذاری های غیر معمول و نثر و زبان پرپیچ و خم متن نه لغزش های ترجمه بلکه سبک و سیاق کلام نیچه است.
۲۳۲.

واکاوی ترجمه اصطلاحات بر پایه صافی فرهنگی (موردپژوهی: ترجمه عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از رمان های شازده احتجاب و آینه های دردار هوشنگ گلشیری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صافی فرهنگی ترجمه اصطلاحات راهکارها شازده احتجاب آینه های دردار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 75 تعداد دانلود : 285
الگوی تحلیل انتقادی ترجمه که ترجمه را بر پایه مفهوم «تصفیه» بازتعریف می کند بر پایه نظریه زبان شناسی سازگانی نقش گرای هلیدی (1978) بنا شده و یک رویداد ارتباطی را از صافی های زبانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی می گذراند. حال به گونه ویژه، هرگاه مترجم نیاز به کاربرد صافی فرهنگی احساس کند، می توان انتظار داشت که نتیجه کار او به طور نسبی به سوی ترجمه پذیرفتنی گرایش پیدا می کند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی در پی آن است که شیوه کاربرد صافی فرهنگی را در ترجمه عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از دو رمان «شازده احتجاب/ الأمیر احتجاب» و «آینه های دردار/ مرایا الذات» هوشنگ گلشیری که سرشار از تعبیرهای اصطلاحی است، ارزیابی کند و نشان دهد نحوه کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجم این دو اثر به چه میزان با ویژگی های بافتی در نظام مقصد تناسب دارد. به این منظور راهکارهای کلی مترجم در ترجمه این دو رمان را به چهار بخش تقسیم کردیم: 1- رویکرد سلبی (حذف عبارت اصطلاحی)، 2-کاربرد صافی فرهنگی با به کارگیری راهکار «معادل یابی»، 3- کاربرد صافی فرهنگی با به کارگیری راهکار «معادل سازی» و 4- انتقال لفظ گرا (ترجمه تحت اللفظی) اصطلاح مبدأ به زبان مقصد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که مترجم، بافت فرهنگی تقریباً مشابهی را در نظام مقصد پیاده کرده است و از میان راهکارهای به کار گرفته، معادل یابی فرهنگی (2/59 درصد) پربسامدترین و حذف (3/2 درصد) کم بسامدترین مقدار را به خود اختصاص داده است.
۲۳۳.

تحلیل ابیات و روایات دفتر اول مثنوی بر اساس نظریه بدخوانی خلاق هارولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی بینامتنیت هارولد بلوم بدخوانی خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 621 تعداد دانلود : 686
بدخوانی خلاق نظریه ای ست که هارولد بلوم آن را بر مبنای بینامتنیّت؛ یعنی روابط میان متون و تأثیرپذیری آثار ادبی از یکدیگر مطرح کرده است. بر این اساس، همواره کشاکشی میان شاعران و نویسندگان جدید با گذشتگان وجود دارد. بلوم در مهمترین اثر خود به نام «اضطراب تأثیر» بر رابطه دوسویه اما ستیزه جویانه مؤلفان جدید با مؤلفان گذشته تأکید کرده است. شاعران و نویسندگان جدید برای رهایی از دلهره تأثیرپذیریِ متون گذشته با بدخوانی خلاق به روش هایی برای خلق آثار جدید دست می زنند و با این کار می کوشند تا خود را از پیشینیان برتر بدانند. در این پژوهش دگرگونی هایی را که مولوی به منظور رهایی از اضطراب تأثیرپذیری آثار پیشین، اعمال کرده است و نسبت های بدخوانی خلاق بلوم در مثنوی را به شیوه تحلیلی تطبیقی بررسی می کنیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که روش خلاقانه مولوی در آفرینش داستان ها و حکایات و برای رها کردن خود از تأثیر متون گذشته، مصداق بدخوانی خلاقانه ای است که بلوم مطرح می کند و به این منظور از شگردهای گوناگونی مانند تداعی، ایجاد مضامین تعلیمی و دینی و حکمی، تغییر در عناصر داستان و فرافکنی بهره برده است.  
۲۳۴.

تقنیات بناء شخصیه البطل والبطل المضاد فی مسرحیه مصرع یزدجرد لبهرام بیضائی قراءه النص مقاربه نظریه وفق فولفغانغ إیزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: البطل البطل المضاد بهرام بیضایی مصرع یزدجرد ولفغانغ إیزر نظریه قراءه النص القارئ المثالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 475 تعداد دانلود : 391
تُستخدم کلمه البطل غالبا فی الأدب الفارسی بمعناها الکلاسیکی فی القصص الملحمیه والمناهضه للبطل کشخصیه معاکسه للشخصیه الرئیسه فی القصه، ویستند السرد على مواجهه الشخصیات المتعارضه. ألقى فولفغانغ إیزر، المفکر الألمانی الذی طوّر نظریه لقراءه النصوص الأدبیه فی النصف الثانی من القرن العشرین، نظره خاصه على عمل الشخصیات وعناصر النصّ فی السرد، من خلال لفت انتباه القارئ إلى الدراسات الأدبیه بدلاً من الکاتب، وتطرّق إلى أسالیب قراءه النص، معتقداً أنه مع قراءه مختلفه للعمل الأدبی، ستتغیر العناصر الداخلیه للنص أیضاً. یسلّط هذا البحث الضوء على مسیره بناء شخصیه البطل والبطل المضاد فی مسرحیه مصرع یزدجرد لبهرام بیضایی معتمداً المنهج الوصفی- التحلیلی. هدفنا فی هذ البحث، هو أن نقوم بدراسه هذا العمل الأدبی من منظور تمحور القارئ لإیزر، لنرى أی شخصیه تُعتبر البطل وأی شخصیه هی البطل المضاد فی هذاا لعمل الأدبی. تظهر نتیجه هذا البحث أن البطل والبطل المضاد من وجهه نظر القارئ، لا یتبعان بالضروره معتقدات الکاتب، وجمیع الشخصیات فی العمل یمکن أن تکون محور البطوله أو مضاداً للبطوله.
۲۳۵.

طرح واره های تصوری در «الکتاب» سیبویه و بازنمود آن در ترجمه فارسی (مطالعه موردی باب های اشتغال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره های تصوری ایوانز و گرین الکتاب سیبویه ترجمه الکتاب اشتغال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 436 تعداد دانلود : 67
پژوهش حاضر در چهارچوب معنی شناسی شناختی به موضوع طرح واره های تصوری در کتاب سیبویه به عنوان یک متن دستوری و نحوه انعکاس آن در ترجمه فارسی پرداخته است. هدف از این پژوهش تبیین ساخت های مفهومی به عنوان زیرساخت الگوهای زبانی به منظور دستیابی به بن مایه های فکری نویسنده و فهم آسان تر الکتاب و در پی آن ارائه ترجمه دقیق است. روش اتخاذ شده توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر استقراء ناقص و با تکیه بر مدل طرح واره ای ایوانز و گرین است. نمونه گیری از 11 باب (8666 کلمه) الکتاب انجام شده است که به موضوع اشتغال می پردازد. طرح واره های نیرو، مهارشدگی، فضا و جابه جایی به ترتیب بیشترین بسامد را داشتند. در ترجمه نیز نظر به ویژگی های سبک ساز سیبویه، دو راهکار تصریح و ترجمه اصطلاحی منجر به حذف یا جایگزینی طرح واره های فضا، جابه جایی و مهارشدگی در موارد قابل توجهی شده است، اما طرح واره های نیرو با ساختار زبانی مشابه در زبان مقصد بازنمود یافته اند.
۲۳۶.

عقل را خود کسی نهد تمکین؟ ( شرح دو بیت از حدیقه سنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل جبرئیل گنجشک صعوه هیبت صولت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 459 تعداد دانلود : 956
حدیقه سنایی از امهات متون ادب فارسی؛ و سنایی سراینده آن پایه گذار سبک نوینی در شعر از نظر موضوع و محتواست. حدیقه اگرچه یک مثنوی نسبتاً طولانی با ساختار توصیفی است، گاه مفهومی را با ایجاز کامل بیان می کند که فهم دقیق آن نیازمند شرح و تفصیل است. ازجمله بیت هایی که سنایی آن را به اجمال مطرح کرده، اما فهم و درک آن نیازمند شرح مفردات برای فهم کل بیت است، می توان به دو بیت زیر اشاره کرد: عقل را خود کسی نهد تمکین در مقامی که جبرئِیل امین  کم ز گنجشکی آید از هیبت جبرِئیلی بدان همه صولت در این دو بیت که درباره  ناتوانی عقل در شناخت و معرفت باری تعالی است، چند واژه مرتبط با هم دیده می شود که به دلیل ناسازگاری ظاهری فهم بیت را مشکل می سازد: عقل، جبرئیل، گنجشک، هیبت و صولت. در اینجا جبرئیل براساس فلسفه مشاء و اندیشه های سهروردی همان عقل است و صولت جبرئیل به عظمت و بزرگی او نظر دارد وقتی پیامبر(ص) از مقام خاکی به او می نگرد. گنجشک یا صعوه نیز جبرئیل است وقتی در مقام هیبت قرار دارد و پیامبراکرم از افق اعلی به او می نگرد. روش تحقیق در این مقاله همان روش اسنادی و مراجعه به متون و مستند کردن مطالب به آن است و نتیجه کلی نیز بیان عجز و ناتوانی عقل در شناخت و معرفت خداوند و برطرف شدن معمای این دوبیت است.
۲۳۷.

بررسی و تطبیق روایتگری در آثار غزاله علیزاده، با تکیه بر رمان های «خانه ادریسی ها»، «شب های تهران»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات داستانی روایت شناسی ژرارژنت غزاله علیزاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 113 تعداد دانلود : 517
روایت شناسی به عنوان علمی جدید، به بررسی ساختار حاکم بر روایت های داستانی می پردازد. با استفاده از شاخص های علم روایت شناسی، می توان به الگوی ساختاری روایت ها دست پیدا کرد. زبان شناسان متعددی به ارائه نظریات مبسوطی در این زمینه پرداخته اند و در این میان، مطالعات ژرار ژنت از وسعت فراوانی برخوردار است. او در مطالعه روایت های داستانی، بر سه شاخص کلی "زمان"، "حالت یا وجه" و "صدا و لحن" تکیه می کند. غزاله علیزاده، از نویسندگان معاصر ادبیات داستانی ایران به شمار می رود که آثارش از دیدگاه علم روایت شناسی، قابل تأمّل است. این نوشتار با تکیه بر نظر روایت شناسان به ویژه نظریه های ژرار ژنت، به بررسی سه مؤلفه مذکور در آثار این نویسنده پرداخته است. روایت در گذشته و، گذشته در گذشته، روایت زمان حال و عبور مکرّر از زمان حال به گذشته، ویژگی برجسته آثار مذکور از لحاظ زمانی است. بیش تر رویدادهای این آثار، روی خط مستقیم و متوالی روایت شده اند استفاده از شتاب منفی و مثبت، بسامد و انواع آن، کانون صفر و کانون درونی، روایت درون داستانی با زاویه دید اول شخص، تک گویی، حدیث نفس و من شاهد، روایت برون داستانی با زاویه دید سوم شخص، هم چنین روایت پسازمانی و همزمانی، از ویژگی های روایت در رمان های فوق الذکر است.     
۲۳۸.

زیباشناسی محتوایی مرثیه های عاشورایی شریف رضی و نصرت اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شریف رضی نصرت اردبیلی ادبیات تطبیقی زیباشناسی محتوایی مرثیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 723 تعداد دانلود : 389
اشتراک های متعدّد فکری، فرهنگی، دینی و مذهبی و بهره گیری از منابع مشترک معرفتی و اسلوب اختصاصی کاربرد و ارائه آن ها در ارتباطات کلامی زبان فارسی و عربی، در آثار علمی و ادبی گویندگان آن ها، وجوهی از همانندی ها، ناهمانندی ها و اثرپذیری ها و ویژگی ها و سبک های اختصاصی را به وجود می آورد. یکی از مصادیق بارز این مدّعا موضوع ادبیّات عاشورایی و مرثیه سرایی در این دو زبان است. بر این باور، این مقاله به شیوه تطبیقی و برمبنای روش توصیفی و مبتنی بر کاوش کتابخانه ای به مقایسه سنجشی چندسویه مرثیه های نصرت اردبیلی، از شاعران عارف مسلک عهد قاجار و سیّد رضی پرداخته و به این نتایج کلّی دست یافته است که مرثیه های این دو شاعر شیعی دارای همانندی هایی متأثّر از منابع واحد در بیان ابعاد مختلفی از واقعه کربلا مثل توصیف شجاعت ها، مظلومیت ها، مرارت ها و احوالات امام حسین (ع) و یاران او و ویژگی های سپاهیان یزید هستند و به اعتبار ویژگی های هنری و زبانی و رویکردهای توصیفی و تصویرسازی های فردی، ناهمانندی هایی دارند که از آن جمله اند: نوع قالب های شعری، ترفندهای آرایه ای، صور معانی و فضاهای احساسی حاکم بر اندیشه شاعر و هر یک از آن ها نیز به موضوع های خاص و ویژه ای پرداخته اند که رویکرد فردی و اسلوب هنری و زوایای باوری و عاطفی - اعتقادی هر یک را به نمایش گذاشته است.
۲۳۹.

دراسة عن النصیة المتفرعة فی قصتی "نوشزاد" و"اسفندیار" (مع الترکیز على الموت ومشهد الموت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: النص التشعبی جیرار جینیت الشاهنامه أبوالقاسم فردوسی اسفندیار نوشزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 350 تعداد دانلود : 434
استنادا إلى منظور النصیه المتفرعه، فمن الممکن البحث عن تأثیرات ضمنیه لعمل أدبی فی أی عمل أدبی آخر، ویمکن مقارنه کل نص بنصوص مماثله. لهذا السبب، یحظى مفهوم النص التشعبی بمکانه خاصه فی مجال التحلیل المقارن للنصوص. تتمتع بعض قصص "الشاهنامه" لأبی القاسم فردوسی أیضاً بإمکانیه خاصه فی مجال التحلیل من وجهه نظر النص التشعبی، بما فی ذلک قصه "نوشزاد"، ابن خسرو أنوشیروان، والتی تشبه إلى حد بعید قصه "إسفندیار"، المحارب الشهیر من الشاهنامه. لذلک، حاولنا فی هذا البحث شرح جوانب تأثر فردوسی فی کتابه قصه نوشزاد بقصه اسفندیار باستخدام المنهج الوصفی التحلیلی. على الرغم من أن قصه إسفندیار کذریعه فی هذا البحث لها حجم أکبر من قصه نوشزاد کنص ما بعد، إلا أن هذه القضیه مقبوله من وجهه نظر نظریه جینیه عن النص الغائب. تشیر نتائج البحث إلى أن أهم جوانب تأثّر النص الحاضر بالنص الغائب، والتی تشیر إلى تشابه القصص التی تمّت دراستها فی هذا البحث، هی: السمات المشترکه لشخصیات القصتین، عناصر القصه نفسها (السجن، التدین، السعی وراء السلطه، إلخ)، الموت والصور المتعلقه بالموت، النهایات المتماثله لإسفندیار ونوشزاد.
۲۴۰.

بررسی تطبیقی طرح واره نیرو بر سیر و سلوک عارف (در مثنوی معنوی مولانا و قصیده تاﺋیه کبرای ابن فارض)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرح واره نیرو مثنوی معنوی قصیده تاﺋیﻪ کبرا طرح واره مانع طرح واره جذب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 910 تعداد دانلود : 447
طرح واره نیرو، یکی از مؤلفه های مهم در زبان شناسی شناختی است که اساس استعاره مفهومی را تشکیل می دهد. مارک جانسون، طرح واره نیرو را به هفت بخش تقسیم می کند که با استفاده از آن، می توان مراحل گذار عارف را در متون عرفانی بررسی کرد. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد است مسئله انواع طرح واره های نیرو و چگونگی تأثیرشان را بر سیر و سلوک عارف، در مثنوی معنوی مولانا و قصیده تائیه کبرای ابن فارض بررسی کند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که طرح واره اجبار، در دو مقوله واژگانی و دستوری قابل بررسی است. سراسر مثنوی معنوی و قصیده تائیه کبرا ، دربرگیرنده طرح واره حرکتی است که در آن عارف، با مانع هایی مواجه می شود که این مانع ها، بسان سدّی قدرتمند عمل می کنند و عارف را از درنوردیدن مراحل سلوک باز می دارند. در طرح واره نیروی مقابل، دو نیرو به شدّت به یکدیگر برخورد می کنند که برآیند این دو نیرو، منجر به ایجاد وحدت می شود. در طرح واره رفع مانع، مولانا و ابن فارض عناصری چون ریاضت، تجرید و دوری از تناسخ را در زدودن مانع ها موثّر می دانند. در طرح واره انحراف از جهت، هر دو شاعر علوم ظاهری را، عامل مهمی در توقف و ایستایی عارف به شمار آورده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان