فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های اصلی و به سخنی دیگر و بهتر، اساسی ترین موضوع در تصوّف و عرفان اسلامی بحثِ «وجود» است که با ظهور عارف اندلسی، «محیی الدّین ابن عربی» در قرن هفتم و پس از آن تاکنون در ادب فارسی جلوة آشکار و نمودی پُررنگ دارد. به تَبَعِ آن، برایِ روشن کردنِ حقیقتِ «وجود» و «موجود» و نیز منشأ موجودات، در مرتبة پس از آن، مقولة دیگری که در عرصة علم عرفان نظری از آبشخورِ مقولة «وجود» آب خورده است و مورد بحث و بررسی قرار گرفته، مقولة «عدم» است. این جُستار به بررسی مقولة «عدم» در زبان و آثار «بیدل دهلوی» می پردازد و در پیِ آن است تا با جستجوی مفاهیم «عدم» در کلّیّات آثار وی به این نتیجه برسد که آیا در این باره، شباهت اندیشگانی میانِ بیدل دهلوی و ابن عربی وجود دارد یا نه؟ در این راستا، نخست به مقولة «عدم» در آثار ابن عربی پرداخته شده، سپس دیدگاه بیدل دهلوی واکاوی شده، با نظر ابن عربی مورد مقایسه قرار گرفته، در نهایت نیز نتیجة تأثیرات ابن عربی بر بیدل بیان شده است.
دو جای نام ناشناخته در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان تا کنون تحقیق چندانی دربارة جای نام های شاهنامه انجام نداده اند. این درحالی است که ضبط برخی از این جای نام ها در دستنویس ها و چاپ های شاهنامه پریشان و بی سامان و گاه نادرست است. زیرا نسخه نویسان شاهنامه تقریباً در همه دوره هااهتمام چندانی برای ضبط صحیح این نام ها از خود نشان نداده و گاه آن ها را از روی اهمال کاری با نام ها یا کلمات مأنوس در روزگار خود جایگزین کرده اند. در این مقاله دربارة دو جای نام «آرچنگ» و «نرآهو/ پی آهو » که در شاهنامه های چاپی و خطی، غلط یا گونه گون ضبط شده، بر اساس نسخه های خطی کهن بحث شده و ضبط صحیح آن مشخص گردیده است. اولی قطعآ بر همان ارچنگان منطقة کلات نادر تطبیق می کند و دومی با تردید باید نام میدانی در مرز زابلستان به توران در افغانستان کنونی باشد.
جنبه خیر و شر و جاندارانگاری آب در شاهنامه
حوزه های تخصصی:
جنبه خیر و شر در ایران باستان تقریباًدر تمام پدیدهها وجود دارد. آب این عنصر حیاتبخش در عین حال میتواند ویرانگر نیز باشد؛گاهی جنبه درمان دارد وگاهی تبدیل به آب مرگ میگردد. این دوسویگی و دوگانگی در شاهنامه، چون اکثر اسطورههای ایران باستان نمودار گشته است. اسطوره آب حیات و داستان چشمه سو از بارزترین نمونههای دوسویگی نماد آب در شاهنامه است. از طرفی در این مبحث،آنمیسم یا جاندارپنداری آب بیان شده است که نمونههای آن در شاهنامه و به خصوص داستان یزدگرد دیده میشود.
بررسی کارکردهای «لال شیش» در جشن «تیرماسیزّه شو» و تحلیل زمینه های اسطوره ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر پژوهشگران خاستگاه اصلی جشن تیرماسیزّه شو را تیراندازی آرش کمان گیر، طلوع ستارة تیشتر (ایزد باران) و جشن باران خواهی دانسته اند، اما نکته این است که این جشن
- دست کم در مازندران- خاستگاه دیگری غیر از طلب باران می توانسته داشته باشد و آن تقدیس و گرامیداشت ایزدی نباتی بوده که در ماه آبان و شروعِ زمستان بزرگ – بنا بر گاهشماری زردشتی- به زیر زمین می رفته و با آغاز تابستان بزرگ، یعنی در ابتدای بهار سر از خاک بر می آورده است. این انگاره با توجه به اینکه جشن تیرماسیزّه شو در ماه آبان برگزار می¬شود، پذیرفتنی می¬نماید. از سوی دیگر، در مازندران، همراه با این جشن، مراسمی خاص به نام «لال شیش» برگزار می¬شود که در آن به شکل نمادین از ترکه یا چوبی (= شیش به زبان محلی) استفاده می¬شود و این مراسم به فرضیة ارتباط این جشن با ایزد نباتی قوّت می بخشد. افزون بر آن، «لال شیش» گسترة وسیعی از اساطیر کهن مربوط به گیاهان و نباتات را بازمی تاباند که بخش دوم این پژوهش به کارکردهای اسطوره¬ای آن معطوف شده است.
بازتاب اسطوره آفرینش آیین زروانی در داستان اکوان دیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستانِ جنگ رستم با اکوان دیو، یکی از حماسه های بسیار رازناک و خِردآشوبِ شاهنامه است که فردوسی با آگاهی کامل از این امر، نخستین کسی است که کوشیده تا رمز و راز آن را بگشاید. پژوهندگان اساطیر شاهنامه، تمام همت خود را تنها بر شناخت اکوان و تطبیق آن با یکی از شخصیت های اساطیری مانند ایزد وای، ارزوشمنه (arezuşamana) و اکومنه (akumana) گمارده و به دیگر جنبه های این داستان نپرداخته اند. نگارنده بر این باور است که داستان رستم و اکوان از روی روایات دینی به ویژه اسطورة آفرینش زروانی، ساخته شده و بیشتر بازتاباننده و تکرارکنندة عمل خلقت است. کیخسرو و افراسیاب در نقش اهورامزدا و اهریمن ظاهر شده اند و رستم و اکوان نیز به ترتیب نماینده بهمن و اکومنه هستند. این داستان بیان کنندة سه هزاره سوم از زمان کرانمند است که دوران آمیزش خوبی و بدی، و جنگ نهایی میان نیروهای اهورامزدا با نیروهای اهریمن است. اکوان نمونة آشوب و نابسامانی جهانی است که رستم با کشتن آن، جهان را از آشفتگی و بدی می رهاند و کار خلقت را تکرار می کند.
کرده ام توبه به دست صنم باده فروش... (تحلیل یک آیین فراموش شده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توبه اولین مقام سیر و سلوک و از اصطلاحات عرفانی است که به صورت ترکیب «توبه کردن بر دست...» در گذر زمان کارکردها و معانی متفاوتی یافته و از دربار پادشاهان تا جامعة دین داران و حکومتیان و حتی در ادبیات مغانه و قلندری بازتاب گوناگونی را به نمایش گذاشته است. توبه، دو وجه درونی و بیرونی دارد. در وجه درونی، شخص توبه کار از خطایی که مرتکب شده در پیشگاه پروردگار استغفار می کند و از عمل خویش پشیمان است و پروردگار نیز توفیق توبه را شامل حال بنده خطاکار می کند. امّا وجه بیرونی، صورت نمودیافته و انفعالی وجه درونی است. در این وجه، توبه کار برای احیای حیثیت و ترمیم هویت اجتماعی خویش، در عمل به توبه خود با مراجعه به شخصیتی مقبول رسمیت می¬بخشد و بر دست پیر و...توبه می نماید.
در این مقاله وجه بیرونی توبه با رویکردی به ترکیب «توبه کردن بر [= به] دست...» بررسی و تحلیل شده و بازتاب ترکیب یادشده از آیین تا تعبیرات کنایی در میان متصوّفه، جامعه دین داران، حکومتیان، ادبیات مغانه و... نیز طبقه بندی و تحلیل شده است. نیز به آیین هایی که با محوریت «بر دست کسی» شکل گرفته اند، اشاره شده است.
اسطوره سیمرغ عطار در آینة مرغ بزرگ باخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با توجه به نقشی که عطار و باخ در بازآفرینی مفاهیم عمیق عرفانی در قالب داستانی سمبلیک، در ادبیات جهان ایفا کرده اند، سعی شده است تا نوع قرائت آن دو دربارة جست وجوی کمال انسانی، با بررسی نمادهای به کار رفته در دو اثر رمزگونه شان، بیان، و شباهت ها و تفاوت های آنها در هنگام خوانش وقایع (متن) نشان داده شود. مهم ترین وجه اشتراک عطار و باخ در زمینه گذر از سطوح ظاهری واقعه در رسیدن به حقیقت است، که حاصل نگاه ویژه آن دو در ساحت دینی و فراتر رفتن از ساحت ظاهری عمل است. در این جستار به صورت تطبیقی به واکاوی نمادهای مشترک دو اثر و چرایی به کارگیری و چگونگی ادراک آنها خواهیم پرداخت. تصاویری که از همگونی های موجود یافته می شود، باوجود فاصله بسیار زمانی دو اثر، مفاهیم یکسانی را به مخاطب منتقل می کند که بر وجود نمادهای فطری و ذاتی بشر در چارچوب های فکری عطار و باخ دلالت دارد.
رویکردی روان شناسانه به سفر سه قهرمان اساطیری (هرکول، رستم، اسفندیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرکول، رستم و اسفندیار سه قهرمان اساطیر یونان و ایران اند. وجه مشترک هر سه انجام مأموریت های دشوار است. هرکول برای رسیدن به جاودانگی مأمور انجام دادن کار طاقت فرسا می شود. رستم برای نجات شاه کهنسال و اسفندیار نیز برای رهاییِ خواهرانش، باید از هفت خوان عبور کنند. در این مقاله، سه عزیمت مذکور را با الگویِ فرایند فردیت تطبیق داده ایم. مطابق با نظر یونگ، کهن الگوها محتویات ناخودآگاه جمعی بشرند و در مراحلِ گوناگونِ فرایند فردیت حضور دارند. اساطیر و قصه ها نیز تجلیِ لایه های زیرین و جمعی ذهن بشرند؛ بنابراین فرافکنی بسیاری از عناصر فردیت را در قصه ها و اساطیر به صورت غول، اژدها، غار و... می توان جست وجو کرد. تفاوت ها و اشتراکات هر سه مأموریت افزون بر اینکه حاکی از تنوع فرهنگیِ بستر اساطیر و قصه هاست، انعکاس نبرد درونی و دل مشغولیِ واحدی است که از تقاضای کمال و رسیدن به یکپارچگی شکل می گیرد. در مقالة پیشِ رو، ضمن تطبیق نظر یونگ با سازه های اساطیری هر سه مأموریت، با بررسیِ کهنگیِ رمزها و مطلوب ها در هر سه داستان، گذر اسطوره به قصه نیز بررسی شده است.
علم ناآموخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم در دیدگاه فیلسوفان و عارفان به انواع مختلف تقسیم بندی می شود. یکی از این تقسیم ها، تقسیم علم به حصولی (آموخته) و حضوری (ناآموخته) است: علم حصولی، علمی است که با واسطة صورت هایی از معلوم خارجی به دست می آید و شامل آن دسته از یافته ها و دستاوردهای بشری است که تحقیقات و ادراکات حسی آن را تأیید کند و از طریق منابع بیرونی به دست میآید. اما علم حضوری، به عکس علم حصولی، علمی است بیواسطه و غیرمکتسب. طالبان هر یک از این دو علم به منظور رسیدن به مطلوب خود ناگزیرند که طریق یا طرق خاصی را در پیش گیرند.
در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن نگاهی به پیشینه معرفت شهودی یا علم ناآموخته و تبیین تفاوت های علم حصولی و حضوری، با تکیه بر آموزه ها و تجربه های برخاسته از سیر و سلوک عارفان، به ویژه آموزه های مثنوی معنوی، به این پرسش ها پاسخ داده شود که منابع، جلوه ها و خاستگاه های علم لدنی و ناآموخته چیست و چگونه میتوان به آن نایل شد؟
شورش در شعر امل دنقل و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
نگاهی انتقادی به نقش ترجمه در شکوفائی علمی تازیان در دوره عباسی (دور الترجمة فی ازدهار العرب العلمیّ فی العصر العباسیّ؛ نظرة نقدیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تُعدّ الترجمةُ من أهمّ أدوات التواصل ووسائل التفاعل بین مختلف شعوب العالم وعلی مرّ العصور. إنّ الإلمامَ بالمعارف والثقافات المختلفة للشعوب لا بدّ له من الترجمة، والعلم بلغتها الأصلیة؛ فتقوم الترجمةُ بنقل مفاهیم ثقافة من الثقافات، وعلومها وتقنیاتها إلی ثقافة أخری إذ إنّها تُهیّئ الأرضیةَ لتلاقح الثقافات الملتقیة بغیرها ومِن ثَمّ نُموّها، وازدهارها وغناها.
تشهد الدراساتُ للعصور التاریخیة علی أنّ الترجمةَ لعبت دورا بارزا فی نقل الثقافة الأجنبیة إلی الثقافة العربیة فی العصر العباسیّ. کما یعتقد المؤرخون أنّ الثقافةَ العربیةَ تفاعلت وتلاقحت بغیرها من الثقافات ثُمّ نَمَت وازدهرت حتّی تَمثّل أهمُّ مظاهر هذا الازدهار فی الحرکة العلمیة فی هذا العصر.
فقد نَقلَ العربُ إلی لسانهم معظمَ ما کان معروفا من العلوم عند سائر الأمم المتمدّنة کالفُرس، والهند، والیونان واغتذوا بأفکارها ورضعوا من لبانها ثم لم یلبثوا أن تجاوزوها وحلّقوا فی عوالمَ جدیدةٍ. لا شک أنّ البحثَ فی هذا الازدهار یکشف للقارئ أهمیةَ الترجمة ودورَها فی تطوّر العرب العلمیّ وتقدّمهم الحضاریّ، الأمر الذی فقد جاء هذا المقال لیُرکّز علیه.
بررسی پدیده عیاری گری در ادبیات فارسی و مقایسه آن با صعلوکی گری عصر جاهلی (ظاهرة العیارة فی الأدب الفارسیّ والتقاؤها مع ظاهرة الصعلکة فی الأدب الجاهلیّ))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهرت فی العصر الإسلامیّ الوسیط ظاهرةٌ سُمّیت بظاهرة العیارة أو الشطارة والتی تلتقی مع ظاهرة التصعلک والصعلکة الجاهلیّة فی نزعتها الإنسانیة؛ بحیث أعطی معظمُ الدارسین والباحثین تفسیرا إنسانیا لهاتین الظاهرتین من حیث الالتقاء والتداخل بینهما من جهة، والتواصل من جهة أخری إذ إنّ هاتین الظاهرتین تحملانِ فی طیِّاتهما فکرةً إنسانیةً رددتها العامة فی کلا العصرین الجاهلیّ والإسلامیّ الوسیط، فی الحکایات والقصص.
وجدیرٌ بالإشارة أنَّ هاتین الظاهرتین التاریخیتین والشعبیتین تعکسان طموحا أو حلما جماعیا لتحقیق العدالة بصورتها الاجتماعیة والسیاسیة معا فی المجتمع، تتلاشی معه تلک الهوةُ العظیمةُ التی تفصل بین أقلیةٍ تملک معظمَ الثروة، وأغلبیةٍ ساحقةٍ تعیش علی الفقر والحِرمان . وفی الحقیقة إنَّ المتأملَ فی أدب هؤلاء یری أنهم کانوا فی ثورتهم وخروجهم وتمرّدهم، یهدفون إلی الإصلاح ویُنشِدون المساواةَ والعدالةَ الاجتماعیةَ.
کتاب شناسی کتاب های ادبیات تطبیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این کتاب شناسی گردآوری فهرستی از تمامی کتاب های مستقلی است که به صورت تألیف یا ترجمه به زبان فارسی درباره ادبیات تطبیقی منتشر شده است، و نیز کتاب هایی که بخش یا فصلی از آنها، چه در حوزه نظریه یا به لحاظ عملی، به ادبیات تطبیقی اختصاص دارد. تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، هنوز کتاب شناسی کاملی از ادبیات تطبیقی در ایران تهیه و تدوین نشده است. کتاب شناسی حاضر کمک بزرگی به پژوهشگران و دانشجویان ادبیات تطبیقی محسوب می شود و، از زاویه ای دیگر، اطلاعات مقدماتی لازم برای دنبال کردن سیر تحول نظری و عملی ادبیات تطبیقی در کشور ما را در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. در این کتاب شناسی، کتاب ها بر اساس الفبای نام نویسنده مرتب شده اند و پس از آن عنوان، محل نشر، ناشر و تاریخ انتشار کتاب به ترتیب ذکر شده است.