فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
سرمقاله: بنیاد سعدی
جلوه های نمادین رنگ در ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت عرفانی و تجارب شهودی عرفا در دایره محدود الفاظ و واژگان نمی گنجد و نیازمند زبانی استعاری و رمزی است. یکی از راه های حسی کردن تصاویر، کمک گرفتن از عنصر رنگ است. در ادب عرفانی بسیاری از امور ذهنی و انتزاعی با نمادواژه های رنگ نشان داده می شود. در مقاله حاضر که با توجه به روان شناسی رنگ ها و به شیوه کتابخانه ای انجام شده، رنگ های روح، عواطف، احساسات و صفات و...، همچنین الوان انوار و رنگ های هفت اندام لطیف در ادب عرفانی بررسی، توصیف و تحلیل شده است. عارف در هر یک از مراکز هفت اندام لطیف، ادراک های متفاوتی از الوان یا بینش های رنگین گوناگون دارد که مراحل پیشرفت و کشف باطنی او را نشان می دهد. در هماهنگی میان درون و برون، رنگ خرقه نیز مناسب مقام عرفانی و احوال درونی سالک است اما از دیدگاهی دیگر، رنگ، رمزی از حجاب های روح و تعلقات دنیا است که باید از آن گذشت و به صبغه الله و بی رنگی رسید.
ادبیات تطبیقی از منظر رویکرد بینامتنی: بررسی موردی فیلمنامه «گاو» و نمایشنامة «کرگدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی را با دو مکتب فرانسوی و مکتب آمریکایی می شناسیم. از دیدگاه مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی شاخه ای از تاریخ ادبیات است که به بررسی روابط تاریخی در میان دو یا چند ادبیات ملی می پردازد و در مکتب آمریکایی، ادبیات تطبیقی پژوهشی بینارشته ای است که به مقایسة ادبیات ملت ها با یکدیگر و بررسی رابطة ادبیات با سایر رشته های علوم انسانی و هنرهای زیبا می پردازد. در مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی حوزه های متعددی را بررسی می کند؛ اما این تنوع در حوزه های مطالعاتی مکتب آمریکایی زیاد است. مهم ترین محور این مطالعات در حوزة بینامتنیت است. می توان بینامتنیت را به عنوان یکی از ارکان مطالعات فرهنگی به شمار آورد. در این مجال، ابتدا گذری به ادبیات تطبیقی خواهیم داشت و سپس، تعاریفی دربارة بینامتنیت ارائه می دهیم و در انتها، نمایشنامة «کرگدن» اثر اوژن یونسکو و فیلمنامة «گاو» اثر غلامحسین ساعدی را از منظر رویکرد بینامتنیت، با تأکید بر نقش ادبیات تطبیقی بررسی می کنیم. فرضیه ای که در مقالة حاضر آن را بررسی می کنیم این است که پژوهش بینامتنی، پژوهشی در ادبیات تطبیقی به شمار می آید
بررسی تطبیقی اهریمنان خشکی در شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو ملت ایران و هند سابقه مشترک قومی و نژادی دارند و در طول زمان از یکدیگر بسیار تأثیر پذیرفته اند. این اشتراکات و تأثیرپذیری ها در آثار ادبی دو ملت نیز بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا، به مقایسه تطبیقی دو شخصیت منفی کلیدی شاهنامه، ضحاک و افراسیاب، با راوانا، شخصیت منفی حماسه رامایانا، پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از وجود اهریمنان خشکی و کم آبی در این دو حماسه است؛ علاوه بر آن، کارکردهای مشابهی که میان این شخصیت ها دیده می شود، از ماهیت یکسان، اما تحول یافته اساطیر موجود در شاهنامه و رامایانا حکایت می کند.
تأثیر أسطوره سیزیف الیونانیّه فی قصیده ""کتیبه"" لأخوان ثالث وقصیده ""فی المنفى"" للبیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانت أسطوره سیزیف، ولا تزال من المصادر الموحیه لدی الشعراء المعاصرین العرب والإیرانیین. لقد ورد فی إحدی الأساطیر الیونانیه القدیمه أنّ «سیزیف» حُکم علیه، بسبب تمرّده علی الآلهه أن یرفعَ صخرهً عظیمهً مِن أسفل الجبل إلی أعلاه إلاّ أنَّه لم یتَمَکن من أداء مهمّته رغم محاولاته الجادّه وجهده البلیغ، إذ إنَّ الصخره أفلتت من یدیه حین وصولها إلی القمّه. وهکذا أراد له القدر أن یعیدَ عملیه نقل الصخره ولکنَّه لم یجن فی کل مرّه سوی الفشل والخیبه، ویظلُّ هکذا إلی الأبد وبذلک أصبح رمز العذاب الأبدی. لقد استوحی الشعراء من هذه الأسطوره مفاهیم متنوعه ومختلفه بحسب اختلاف وجهات نظرهم وقراءاتهم لها؛ اجتماعیاً، وفلسفیاً، وثقافیاً و... وما هذا البحث إلّا (رؤیه سیاسیه) لأسطوره سیزیف، قدّمها الشاعران المعاصران؛ مهدی أخوان ثالث و عبد الوهّاب البیاتی، و وصلت إلی نتاج عده منها: أنّ الأوضاع الإجتماعیه المتدهوره قد ترکت فی أشعار البیاتی وأخوان ثالث صدیً حزیناً متشائماً، حیث أخذ کلٌّ من البیاتی وأخوان ثالث بنظم قصیده یصوّر فیها أفکاره ویعبّر عن آرائه فی تلک القصیده باستخدام أسطوره سیزیف، والرساله الموجّهه إلی القارئ هی الدعوه إلی العمل الجماعی ومقاومه المشاکل وعدم الخضوع للیأس والاستسلام.
عملیات روانی(= جنگ نرم) در شاهنامه فردوسی با تأکید بر داستان رستم و اسفندیار
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی شیوه های عملیات روانی در شاهنامه با تکیه بر داستان رستم و اسفندیار پرداخته شده است. عملیات روانی همان جنگ کلمه و عقیده است و زاییدة دنیای مدرن نیست بلکه ریشه در اعماق تاریخ دارد. اولین کتاب در این زمینه 500 قبل از میلاد توسط ”سون تزو“ با نام هنر جنگ نوشته شده است. به علت زیر ساخت های فکری و عقیدتی در جنگ رستم و اسفندیار این داستان برای تطبیق با عملیات روانی انتخاب شده است. به این منظور پس از مقدمه ابتدا خلاصه ای از داستان رستم و اسفندیار آمده، سپس تعریف مختصری از عملیات روانی و شیوه ها و ابزار ها آن آمده است. از جمل ﮥ این روش ها دشمن سازی، استعاره پردازی، مناظره و گفتگوی هدفمند، القا، تشجیع ، تطمیع، تحقیر، استهزاء، قدرت نمایی، برچسب زدن، بزرگ نمایی،چینش خبری، تضعیف روحیه، بحران سازی تصنعی ، نمک گیر کردن، بی غرض نمایی، و... بررسی شده و برای هر مورد نمونه هایی آمده است.
بررسی و تحلیل شخصیت و اندیشة مؤذن خراسانی عارف و شاعر قرن یازدهم هجری
حوزه های تخصصی:
«محمدعلی خراسانی» مشهور و متخلص به «مؤذن»، از عارفان قرن 11 هجری و یکی از اقطاب ذهبیه است که دیوان شعری قریب به 3700 بیت از خود برجای نهاده است. این پیر خراسانی در سبزوار زاده شد و در روزگاران جوانی به فرقة ذهبیه پیوست و پس از شیخ حاتم زراوندی، به منصب قطبیت این فرقه نایل شد. مؤذن خراسانی چون بسیاری از عارف – شاعران، به جولان اندیشه های عارفانة خود در عرصة شعر پرداخت. هر چند وی در سدة یازده هجری می زیست، اشعار او را می توان ادامة شعر عرفانی سبک عراقی دانست. اشعار او ساده، روان و گیراست. در اشعار او سخن از عشق حقیقی بسیار است و اندیشه های صوفیانه، بازتابی ژرف در هسته و پوسته آن یافته است. این دیوان تاکنون تصحیح و چاپ نشده بود، اما نویسنده این سطور به تصحیح آن بر اساس چهار نسخه به عنوان پایان نامه خود همت گماشت. در این جستار سعی بر آن است تا ضمن معرفی این شاعر، دورنمایی از اندیشه های وی پیش روی خوانندگان نهاده شود تا آشنایی اجمالی با این شاعر اهل بیت (ع) حاصل آید.
انواع ترانه های کودکان (مطالعه ی موردی: طبقه بندی نظم شفاهی کودکان خراسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتار پیش رو، گزارشی از پژوهشی میدانی است که به منظور گشودن راهی برای شناخت و بررسی دقیقتر ترانههای فولکلوریک کودکان صورت گرفته است. پژوهش گر پس از گردآوری ترانه ها، شعرواره ها و درمجموع، تمام متنهای موزون و منظوم شفاهی رایج در بین کودکان و نیز آنچه والدین برای آنها می خوانند، به تقسیم بندی دقیق آنها پرداختهاست. این تقسیم بندی که برای اولین بار در این حوزه و در زبان فارسی ارائه شده، اختصاصاً دربارهی متنهای منظوم فولکلوریک کودکان فارسیزبان خراسان و براساس محتوا وکاربرد آنهاست. کلیات این تقسیمبندی چنین است:
1. متن های منظوم شفاهی بدون بازی کودکان؛
1-1 . متن های منظومی که بزرگ ترها برای کودکان می خوانند؛
1-2 . متن های منظومی که کودکان خودشان می خوانند.
2. متن های منظوم شفاهی در بازی کودکان؛
2-1. متن های منظوم یارگیری؛
2-2. متن های منظوم بازی؛
2-3. متن های منظوم پیرامون بازی.
پژوهش حاضر می تواند شیوه ای علمی برای تقسیم بندی دیگرحوزه های ادبیات شفاهی کودکان باشد.
بررسی اشعار حافظ با دیوان امام علی از دیدگاه ادبیات تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
39 - 62
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگ ترین غزل سرای قرن هشتم هجری، خواجه حافظ شیرازی است. درباره او همین بس که؛ مفاهیم تربیتی و مضامین والای اخلاقی در لابه لای اشعار شورنگیزش، خودنمایی می کند و عواطف و احساسات پاک و سرشار خوانندگان را برمی انگیزد. نیک می دانیم که حافظ بر دیوان شعرای پیشین تسلّط شگرفی داشته است و از مضامین بدیع و مفاهیم ناب آنان، برای ادای مقصود و ضرورت کلام خویش بهره می برده است. یکی از این دیوان های شعری، دیوان ارزشمند امام علیاست؛ چراکه قرابت مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار حافظ در پاره ای از اوقات، نشان دهنده تأثیرِ مفاهیمِ والایِ اخلاقی و حکمیِ دیوان امام علیاست. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی دیوان حافظ شیرازی و دیوان امام علیاز دیدگاه ادبیات تعلیمی انجام گرفته است تا بتوان از وجوه تقارن و تشابه مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار خواجه با سروده های امام علیبیش ازپیش آگاه شد.
زیبایی شناسی پدیده مفهومی عشق با نگاهی تطبیقی به اشعار شاملو و قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از مقوله های مهم در تحلیل آثار ادبی بین ملل مختلف است که اخیراً ذهن برخی از منتقدان معاصر را به خود مشغول داشته است. منتقدان برای بررسی تطبیقی آثار از روش های مختلف نقد ادبی بهره برده اند. یکی از این روش ها ، نقد در حوزه زیبایی شناسی است. نقد زیبایی شناسی ، فرصت مناسبی برای تحلیل پدیده ها ی مفهومی است که از طریق تجربه زیبایی در اثر ادبی به دست می آید.
یکی از مهمترین و اساسی ترین پدیده های مفهومی در آثار ادبی و خصوصاً شعر، عشق است که به صورت پرسش زیربنایی و ژرف نگرانه (""عشق چیست؟"" )، اغلب شاعران جهان را به خود مشغول داشته است ؛ آنچنان که گاهی دیدگاه دو شاعر را که در ظاهر از یکدیگر دورند و افق های نگاه و پشتوانه های فرهنگی شان نیز متفاوت است ، به یکپارچگی و یکسویه نگری می کشاند. برای نمونه ، »احمد شاملو» در ادبیات فارسی و «نزار قبانی» در ادبیات عرب که به خوبی از این موهبت بهره برده اند.
این مقاله می کوشد تا در این راستا و با نگاهی تطبیقی به شعر دو شاعر فوق، افق تازه ای را فرا روی نقد بگشاید. لذا ، ضمن تبیین مبانی نظری مرتبط با موضوع ، ابتدا ، اندیشه و نگرش های دو شاعر در این زمینه ، جداگانه استخراج و بررسی می شود ؛ سپس پدیده های مفهومی کلّی حاصل از تفکر آن ها ، به طور تطبیقی ، مورد تحلیل واقع می گردد.
فرایند اخلاقی شدن جامعه از نگاه سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیره و روش بزرگان دین از جمله پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) نشان می دهد که علاوه بر تثبیت اندیشة توحیدی، سوق مردم به سمت صفات پسندیده اخلاقی نیز همواره مد نظر آنان بوده است؛ به گونه ای که در باور ایشان، اخلاق به همراه باور توحیدی، دو رکن عمدة جامعة ایمانی به حساب می آید. اما به نظر می رسد پس از آنان، جامعة دینی از مسألة اخلاق غافل ماند. به همین دلیل، برخی از تربیت یافتگان تمدن اسلامی با آگاهی از این امر و با عنایت به فرجام ناخوشایند بی توجهی به ارزش های اخلاقی، در آثار خویش به تبیین عوامل تأثیرگذار بر رشد اخلاق پرداختند تا شاید بار دیگر، این رکن مغفول ماندة جامعة ایمانی احیا شود. در این پژوهش، به بررسی این عوامل تأثیرگذار با تکیه بر آرا و اندیشه های شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی پرداخته می شود. از دیدگاه وی، عواملی چون نگرش حداکثری به اخلاقی شدن فرد، تعمیق فرهنگ باید و نباید بر اخلاق، مصلحت اندیشی و منفعت طلبی و اخلاق گویان بی اخلاق، در نابودی ارزش های اخلاقی تأثیرگذار است.
تداخل درونی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تداخل سطوح روایی» به دو بخش کلی تقسیم می شود: حرکت از سطوح فراداستانی به سطوح فروداستانی و حرکت از سطوح فروداستانی به سطوح فراداستانی. در این جُستار انواع حالت ها و مُدل های نوع اول را با عنوان «تداخل درونی» در مثنوی- به مثابة متنی شاخص در ادب فارسی که بیشترین نمود تداخل سطوح روایی را می توان در آن جست و جو کرد- بررسی می کنیم.
شعر عرفانی و صوفیانه در دوره مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ی مشروطیت به دلیل رواج تجددگرایی و فراگیری تفکرات اجتماعی ِمتأثّر از غرب، تصوف و به پیروی از آن، شعر عارفانه به گوشه ای خلوت از جامعه پناه برد؛ اما به رغم به حاشیه رانده شدن عرفان و تصوف، در آثارِ سرایندگانِ این دوره، شعرهای عارفانه ی بسیاری وجود دارد. این مقاله بر آن است تا وضعیت شعرِ عرفانی را در دوره ی مشروطیت، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در این مقاله مهم ترین زمینه ها و عواملِ عرفان گریزی و تصوّف ستیزی روشن فکرانِ عصر مشروطه و نیز برخی از دلایل به حاشیه رانده شدنِ شعر عرفانی در این دوره، موردِ بررسی قرار می گیرد و با سیری در آثارِ سرایندگان برجسته ی این دوره، بازتابِ مضامین عرفانی و تغییرات و دگردیسی های صورت گرفته در مفاهیمِ آن بررسی میگردد. این سرایندگان به سه گروه صوفیان، عالمان دینی و ادیبان، تقسیم بندی شده اند. شاعرانِ ادیب نیز در سه گروه، تقسیم بندی شده اند: برخی از آنان در عین سرودن شعرهای انقلابی، به پیروی از سّنت شعر کلاسیک فارسی، اشعار عارفانه نیز میسرایند؛ برخی، گاه، نیم نگاهی به اشعار عارفانه دارند و دسته سوم، در تعارض با اندیشه های صوفیانه به نقد و نفی تصوف می پردازند. مهم ترین انتقاد آنان به تصوف، توصیه های صوفیان به فردگرایی، سیاست گریزی، خودشکنی، جهان وطنی، خردستیزی، گوشه گیری زنان از اجتماع، رواج روحیه ی تسلیم و رضا و کم توجّهی به کسب و کار است. این بررسی نشان می دهد که تصوف در عصر مشروطیت، رونق و رواج گذشته ی خود را از دست داد؛ اما اندیشه ها و مضامین عارفانه از ذهن و ضمیر بسیاری از شاعران این دوره بیرون نرفت و به اشکال مختلف،حضور خود را در بخشی از اشعار این دوره حفظ کرد.
تطبیق نگاه موریه و گوبینو به ادبیات و هنر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
139 - 159
حوزه های تخصصی:
ایران و گنجینه هنر ایرانی نقش به سزایی در الهام بخشی، و آفرینش شاهکارهای متعدد در ادبیات جهان داشته است. جیمز موریه و گوبینو از نویسندگانی هستند ، که تحت تأثیر این میراث غنی به خلق آثار منحصربه فرد خود دست یازیده اند. هردو با بهرهگیری از شرایط حاکم بر جامعه ایران، مهارت شگرفی در بازتولید انگارههای شرقشناسانه و ایران شناسانه در قالب داستان داشتهاند. آثار داستانی شهیر آنان گواه این امرند. در این نوشتار برآنیم تا جایگاه ایران را « داستانهای آسیایی » و «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» از خلال این آثار بررسی کنیم، و در پی آن به نوع نگاه این دو نویسنده به جامعه ایران آن زمان پی ببریم.
بررسی اشعار تعلیمی کودک و نوجوان در ادبیات معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران کودک و نوجوان ایران از میان انواع ادبی، بیشتر به ادبیات غنایی، تعلیمی و حماسی توجه کرده اند. از این رو نقش مایه های عاطفی همچون: مادر، پدر، معلم و…، در شعر کودک و نوجوان فراوان است. چندین منظومة حماسی نیز برای کودک و نوجوان سروده شده است؛ از جمله: منظومه ی آرش کمان گیر از سیاووش کسرایی و منظومة ظهر روز دهم از قیصر امین پور.
به دلیل اهمّیت زیاد مسألة تعلیم و تربیت، اشعار تعلیمی فراوانی نیز برای کودکان سروده شده است؛ به ویژه در دوران مشروطه که عصر توجه به تعلیم و تربیت کودکان است. نسیم شمال و ایرج میرزا در دورة مشروطه بیش از شاعران دیگر به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان در اشعارشان پرداخته اند، امّا در دورة کنونی بیشتر شاعران کودک به این مسأله، توجه کرده اند.
مهم ترین موضوعات شعر کودک و نوجوان در دورة معاصر، شامل مسایل اخلاقی، اجتماعی، علمی و فرهنگی و پایداری و اصلی ترین درون مایه های اشعار تعلیمی، آموزش خداشناسی، احترام به پدر و مادر، تأکید بر دوستی و علم آموزی و… است. در این جستار، جنبه های گوناگون ادبیات تعلیمی و موضوعات اجتماعی شعر کودک و نوجوان با واکاوی و تحلیل مهم ترین اشعار کودکانه از دوره مشروطه تا امروز بررسی می شود.
لحن تعلیمی در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیوان حافظ، ادبیات تعلیمی و ادبیات غنایی به خوبی با هم پیوند خورده اند و نتیجة هم نشینی این دو نوع ادبی، به شکل گیری لحنی خاص در کلام حافظ منجر شده است. حافظ با زدن رنگ عاطفی به پند و اندرزهای کوتاه و فشرده اش، نوعی خاص از ادبیات تعلیمی را که دارای لحنی نرم و تأثیرگذار است، تقویت و برجسته کرد و با گنجاندن بایسته ها و نبایسته های اخلاقی در فرم غزل، راه های درست زندگی را در بیانی هنری و دلنشین به مخاطبانش نشان داده است. در این مقاله ضمن بیان اهمیت عنصر لحن در فهم و تفسیر دیوان حافظ، مؤلفه های کشف لحن تعلیمی در اشعار او معرفی می گردد و انواع لحن تعلیمی در غزلیاتش بررسی و تحلیل می شود. بررسی غزلیات حافظ در محور افقی و عمودی بر اساس روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که حافظ از گونه های مختلف لحن در ابیات تعلیمی بهره برده است اما لحن او در برابر عموم مخاطبانش، اغلب غیرتحکمی و خیرخواهانه است. او بیشتر از طریق گزینش واژگان مناسب و دقت در نحوة چینش آن ها و هماهنگ کردن موسیقی کلام و بهره گیری از انواع تکرارها به ایجاد لحن تعلیمی مورد نظرش دست یافته است.