معرفت عرفانی و تجارب شهودی عرفا در دایره محدود الفاظ و واژگان نمی گنجد و نیازمند زبانی استعاری و رمزی است. یکی از راه های حسی کردن تصاویر، کمک گرفتن از عنصر رنگ است. در ادب عرفانی بسیاری از امور ذهنی و انتزاعی با نمادواژه های رنگ نشان داده می شود. در مقاله حاضر که با توجه به روان شناسی رنگ ها و به شیوه کتابخانه ای انجام شده، رنگ های روح، عواطف، احساسات و صفات و...، همچنین الوان انوار و رنگ های هفت اندام لطیف در ادب عرفانی بررسی، توصیف و تحلیل شده است. عارف در هر یک از مراکز هفت اندام لطیف، ادراک های متفاوتی از الوان یا بینش های رنگین گوناگون دارد که مراحل پیشرفت و کشف باطنی او را نشان می دهد. در هماهنگی میان درون و برون، رنگ خرقه نیز مناسب مقام عرفانی و احوال درونی سالک است اما از دیدگاهی دیگر، رنگ، رمزی از حجاب های روح و تعلقات دنیا است که باید از آن گذشت و به صبغه الله و بی رنگی رسید.