فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
ادبیات انتقادی همواره منعکس کننده جهت گیری ها و اندیشه های مبارزان علیه حاکمیت های استبدادی بوده است. وجود رویدادهای عرصه اجتماعی و سیاسی زمینه مشترکی در ادبیات فارسی و عربی برای حضور شاعران در این حیطه فراهم کرده است. اشعار سیاوش کسرایی و احمد مطر نیز از جهت زمینه اجتماعی، محتوا و استراتژی های زبانی در حوزه انتقادی قرار دارند؛ از این رو این مقاله سعی دارد با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی با تأکید بر الگوی اجتماعی شناختی وندایک، ضمن شناسایی گفتمان های شکل گرفته در اشعار دو شاعر، ایدئولوژی ها و سازوکارهای زبانی گفتمان مدار اشعار را بازشناسی کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. بررسی اشعار نشان می دهد که هر دو شاعر، با استفاده از زبان شعری و خلق گفتمان انتقادی، پیوند ظریفی بین جهانِ شعر و واقعیت برقرار کرده اند و از رهگذر آن در مسیر آگاهی بخشی به ملت مبارز پیشگام بوده اند. همچنین ساختار زبانی و مفهومی گفتمان های شکل گرفته در اشعار حاکی از این است که کسرایی و مطر در کنار تعهد به مبارزه و انتقاد با استفاده از استراتژی های زبانی و قدرت تأثیرگذاری آن، نظام گفتمان انتقادی یکپارچه ای را در برابر سطله استبداد خلق کرده اند. گفتمان غالب در اشعار کسرایی با هدف پیروزی مبازران، ارائه راهکار مقاومت و اعتراض و ترسیم افق های رهایی بنا شده است؛ در مقابل گفتمان مسلط در اشعار احمد مطر بیشتر به بازتاب تلخی های نظام حکومت با هدف مشروعیت زدایی از سلطه حاکمان صورت بندی شده اند.
خواننده ی نهفته در دو داستان کودک از احمدرضا احمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین پژوهش برآن است تا بر پایه ی نظریه ی «خواننده ی نهفته در متن» از ایدن چمبرز، دو داستان از تازه ترین آثار احمدرضا احمدی، پروانه روی بالش من به خواب رفته بود و دخترک، ماهی، تنهایی را بررسی کند. چمبرز، برای شناخت خواننده ی نهفته و ویژگی های او، بررسی چهار عنصر سبک، زاویه ی دید، طرفداری و شکاف های گویا را پیشنهاد می کند؛ عناصری که در کتاب های کودک اهمیت بسیار دارند و نویسنده به یاری آن ها می تواند با خواننده ارتباط برقرار کند و او را به درون متن فرا بخواند.
یافته های پژوهش نشان داد، خوانندگان نهفته ی آثار احمدی، کودکانی اندیشمند و توانا با تخیلی ناب و روحی کنجکاو هستند که می توانند از زیبایی های متن لذت ببرند و به کشف مفاهیم نهفته در آن بپردازند. هم چنین عمق و ژرفای آثار او می تواند نوجوانان و بزرگ سالان را نیز به خواندن داستان های او بر انگیزد و لذت مخاطبان سنین دیگر را به دنبال آورد.
واژه های کلیدی: احمدرضا احمدی، ایدن چمبرز، خواننده ی نهفته، داستان کودک، پروانه روی بالش من به خواب رفته بود، دخترک، ماهی، تنهایی.
شیوه های برابریابی واژگانی، ساختاری و بافتاری در ترجمة داستان از عربی به فارسی (برپایة نمونه هایی از داستان های نجیب محفوظ)
حوزه های تخصصی:
زبان های گوناگون نظام های همسانی ندارند و هر زبان خود عناصر واژگانی، ساختارهای دستوری، ترکیب ها و اصطلاحات ویژه ای دارد، از این رو، گاهی ناگزیر می شویم برخی از ساختارهای واژگانی و دستوری متن مبدأ را تغییر دهیم تا در زبان مقصد، فهمیدنی و آشنا باشند. یکی از اصول مهمی که در ترجمه متون داستانی بیان می شود، برابریابی های واژگانی، ساختاری و بافتاری دقیق و مناسب در برگرداندن پیام از زبان مبدأ به زبان مقصد است. بر این پایه برای آشناشدن با تغییراتی که در برابریابی از زبان مبدأ به زبان مقصد می توان وارد کرد، نخست برابریابی را در ترجمه داستان در سه سطح اشتراک، تغییر و انتقال مورد ارزیابی قرار می دهیم.
در این پژوهش برآنیم تا با الهام گرفتن از این تغییرات و راه کارها بتوانیم شیوه های برابریابی را در ترجمه داستان های عربی به فارسی در سطح واژگان (واژه های خاص مردمی، کوچه وبازاری، غربی و واژگان با معنای متنی و ارتباطی)، ساختار (ادبی نویسی، سجع پردازی، ترجمه پیامی و ارزش پیامی ساختار زبان مبدأ) و بافتار (عناصر شبه زبانی، پیش تصورها و عوامل تأثیرگذار در معنا) مورد کندوکاو قرار دهیم. از این رو برای بررسی بر روی نمونه های ترجمه، از شماری از داستان های نجیب محفوظ نویسنده مصری چون «شهر العسل»، «زقاق المدق»، «تحت المظله»، «اللص و الکلاب» و «الشحاذ» بهره جستیم.
بازشناسی کهن الگوها و عناصر نمادین در داستان بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان بیژن و منیژه، همچون دیگر داستانهای شاهنامه، از جمله آثاری است که به دلیل ساختار و درونمایه نمادینش این قابلیت را دارد که با نگرشی کهن الگویی مورد نقد و تحلیل قرار گیرد. بنابر این نگرش، این داستان را میتوان شرح به فردیت رسیدن قهرمان بیژن نام آن دانست که با دریافت فراخوان، داوطلبانه پای در مسیر فردیت و رشد روانی مینهد. او در چرخه کمال خود که از ایران زمین آغاز و به آن ختم میشود، پس از رویارویی با نیروهای اهریمنی سایه (گرازهای وحشی)، با نیرنگ پیر دانای اهریمنی قصه (گرگین) با آنیمای روان ناخودآگاهی خود که در پایین ترین سطح زیستی و غریزیاش قرار دارد، دیدار میکند و وارد مخمصه ای دشوار میشود. بیژن که از سرزمین خیر آمده است، در سرزمین شر، زندانی چاهی میشود که نماینده زهدان مادری است. او سرانجام به دستیاری رستم از این مخمصه رهایی مییابد و با بازگشت به ایران زمین، نقطه پایان دایره کمال خود را به آغاز آن پیوند میدهد. داستان با ازدواج نمادین بیژن با منیژه که اکنون از جنبه های زیستی و غریزی صرف فراتر رفته و وجهه مثبت خود را آشکار کرده است، پایان مییابد. این داستان نمادین از یک سو شرح به فردیت رسیدن بیژن است؛ امّا از سوی دیگر از آن جا که بنابر رویکرد تحلیلی یونگ، تمامی عناصر و شخصیتهای یک روایت نمادین، اجزا و پاره های روانی یک شخصیت واحد هستند، بیژن را باید بخشی از نیروهای خودآگاه کیخسرو دانست که در رأس هرم تحلیلی مذکور قرار دارد و نماینده بُعد فعلیت یافته کهن الگوی خود است که با من خودآگاهی (ایرانیان) به اتحاد و یگانگی رسیده و در قلّه این ساحت از روان روایت قرار گرفته است. با این تأویل میتوان گفت که فردیت موجود در قصّه بیژن و منیژه در اصل برای کیخسرو اتفاق میافتد؛ زیرا بیژن بخشی از روان کیخسرو است و فردیت او فردیت کیخسرو محسوب میشود
ارزیابی و مقایسه ی دو ترجمه ی فارسی از رمان انگلیسی دن کیشوت اثر میگوئل دو سروانتس براساس الگوی گارسس ( 1994 )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تبیین کهن الگوی «سفر قهرمان» بر اساس آرای یونگ و کمبل در هفت خوان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف کمبل مبتنی بر آرای کارل گوستاو یونگ با طرح کهن الگوی سفر قهرمان، عرصه ای جدید در نقد کهن الگویی، پدید آورد. آرای کمبل درباره این کهن الگو، قابلیت های فراوانی برای تجزیه و تحلیل تطبیقی و زیبایی شناسی آثار داستانی، به ویژه حماسه های کهنی که در آنها پهلوان مراحلی چندگانه را برای رسیدن به هدفی مقدس و انسانی پشت سر می گذارد، دارد. هفت خوان رستم را در شاهنامه نیز می توان مبتنی بر آرای کمبل بررسی کرد. در این هفت خوان، رستمِ قهرمان با اجابت ندای فراخوان زال برای نجات سرداران ایران، پای در سفری به غایت دشوار می نهد و با گذر از مراحلی هفت گانه، ضمن توفیق در مأموریت خود و کسب مواهب مادّی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می شود که این امر، خویشکاری اصلی قهرمان مطابق با آرای کمبل درباره کهن الگوی «سفر قهرمان» است.
ادبیات تطبیقی: از پژوهش های تاریخی - فرهنگی تا مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از آنکه دانش ادبیّات تطبیقی، چالش ها و محدودیّت های خاص مطالعات تاریخی - فرهنگی و جریان اثبات گرایی تأثیر و تأثّر مکتب فرانسه را پشت سر گذراند، مطالعات میان رشته ای از سوی رماک و ولک به عنوان قلمروی نوین در این حوزه مطرح گردید. این عرصه ی پژوهشی تازه، پایانی بر تک گویی، انزوا و تجزیه گرایی علوم انسانی، بویژه ادبیّات، در پیوند با دیگر هنرها و دانش های بشری (موسیقی، نقاشی، عکاسی، سینما، فلسفه، سیاست، جامعه شناسی و ...) بوده و ادبیّات را به عنوان مادّه ای برای دیگر هنرها، دانش ها، گفتمان ها و معارف بشری تبدیل نموده است. نگارنده ی این جستار، ضمن بررسی «چرایی» پیدایش مطالعات میان رشته ای در حوزه ای ادبیّات تطبیقی، به نقد و تحلیل «چگونگی» پژوهش های روش مند در این قلمرو نیز پرداخته است. از این رو، برای تحلیل کمی و کیفی استنادهای پژوهش، برخی از پژوهش های تطبیقی این قلمرو نیز مورد نقد و ارزیابی و استناد قرار گرفته است.
مقاله به زبان عربی: علم و انواع آن از دیدگاه مولانا جلال الدین بلخی (العلم وأنواعه من وجهة نظر مولانا جلال الدین بلخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم در معنای معرفت و گاه به معنای حکمت از تعابیر مهم اندیشه مولانا شاعر قرن هفتم هجری است. در منابع عرفانی علم به دو گونه ظاهری و باطنی یافت می شود. مولانا علمی را برتر می داند که هادی و راهنمای انسان ها به سوی حقیقت باشد و ظاهر را به باطن پیوند دهد. وی متأثر از حدیث است وحکمت و دانش باطن را گمشده مؤمن می داند. مولانا علم باطن را مرادف معرفت و علم ظاهر را مرادف عقل می داند و تحت تأثیر آیه قرآن علمی را حقیقی می داند که به یقین منجر شود. وی گاه از علوم ظاهری به نام علم آخور و علم گفتاری یاد می کند و گاه علوم باطنی را وحی می شمارد. علم قال، حجاب راه سالک است از آن جهت که موجب بسط خودی و خودبینی و مانع نیل به کمال می گردد. این مقاله کوشش دارد تا انواع علومی را که مولانا در مثنوی معنوی از آن نام می برد، بررسی نماید.
مقایسه ی سیمرغ منطق الطیر عطار با آلیس در آن سوی آینه ی کارول بر اساس نظریه ی تقارن آینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقالطیر عطار و آلیس در آن سوی آینهی کارول از آثار معروف و مشهور جهانی هستند. این مقاله در پی تحلیل مقایسهای سیمرغ و سیمرغ، قهرمانان داستان تمثیلی منطقالطیر عطار با کتاب تخیلی کودکان؛ یعنی آلیس در آن سوی آینه است تا بدین ترتیب، خوانش جدیدی از سیمرغ و سیمرغ منطقالطیر ارائه دهد. روش پژوهش تحلیل محتوا است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هر دو اثر با وجود اختلاف در جزئیات حوادث داستان، در کلیات، بر اصولی مشابه استوار هستند. وجود بنمایههای مشترک چون خواب و آینه و تأثیر آنها در نتیجهی داستان منطقالطیر، بیانگر درک و تجربهی شهودی عطار است که از واقعیتی دور از دسترس و خارج از زمان و مکان است، بر قلب عارف فرا تابیده میشود. این شباهتها و استناد کاکو به آن سوی آینهی کارول در تأیید تقارن آینهای، چنین به نظر میرسد که این اثر ادبی مانند آن سوی آینه با تقارن آینهای جهان در علم فیزیک قابل مقایسه باشد. بر این اساس، هریک از سیمرغ های منطق الطیر میتوانند تقارن آینهای یکدیگر باشند که در ابعاد دیگر هستی؛ یعنی در عالم رویا به وقوع پیوسته است. این مقایسه سبب خوانش تازه و درک و دریافت بهتر خوانندگان این اثر ادبی میگردد.
بررسی واژگان خوانداری کودکان دبستانی و مقایسه ی آن ها با واژگان نوشتاری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود کتاب مناسب و درخور ویژگیهای کودک، در ایجاد انگیزه و عادت مطالعه بسیار مؤثر است. کتاب کودک و نوجوان هم از نظر موضوع و هم از نظر سبک نگارش، نباید از محدوده ی تواناییهای ذهنی او فراتر باشد. اگر واژگان به کار رفته در متن کتاب در حد تواناییها و قابلیتهای زبانی کودک نباشد، در انتقال مفاهیم و تجارب به کودک موفق نخواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی و استخراج واژگان پایه ی خوانداری کودکان دبستانی، و سپس مقایسه ی این واژگان با واژگان نوشتاری کودکان دبستانی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع اکتشافی و مقیاس به کار رفته در آن، مقیاس اسمی است. جامعه ی مورد بررسی شامل مجموعة کتابهای داستانی کودکان دبستانی (شامل گروه های سنی «ب»، «ج» و «ب و ج») است که از سوی شورای کتاب کودک مناسب تشخیص داده شده اند. ابزار اجرای این پژوهش نرمافزاری است که به زبان برنامهنویسی دلفی و مطابق با سؤالات و ویژگی های خاص این پژوهش طراحی شده است. در این پژوهش 162650 صورت زبانی و 6155 واژه به دست آمده و در نهایت 1602 واژه به عنوان واژگان پایه ی خوانداری معرفی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که همخوانی واژگان خوانداری و نوشتاری در زیرگروههای فعل ساده، عناصر طبیعی و اندام و رنگ، «زیاد» و در زیرگروههای واژگان علمی، دین، ورزش، شهرها، اصطلاحات و مصدر، «خیلی کم» و در دیگر زیرگروهها «کم» بوده است. همچنین بر اساس یافتههای پژوهش، در مجموع همخوانی و مطابقت واژگان خوانداری و نوشتاری این گروه سنی «کم» بوده است.
بررسی تطبیقی معراجیه های خمسة نظامی با نگاه موردی به سه معراج نامة «کتاب المعراج، معراج النبی و الإسراء و المعراج»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی گنجوی، مثنویسرای بزرگ قرن ششم هجری قمری و یکی از بنیان گذاران ادبیات داستانی منظوم فارسی است. یکی از جذابیتهای مثنویهای نظامی وجود تحمیدیهها، مناجات و معراجیههایی است که در آغاز هر یک از منظومههایش دیده می شود که به دلیل زیبایی و تخیل زائدالوصف آن ها بسیار مورد توجه پیروان او بوده است. مقالة حاضر در پی بررسی تطبیقی معراجیههای خمسة نظامی و سه معراجنامة عربی پیش از او یعنی المعراج قشیری، معراجالنبی ابنعباس و الإسراء و المعراج ابن حجر عسقلانی و سیوطی است که بر این اساس شباهتها و تفاوتها را در ساختار و محتوای آن ها نشان داده است و بدین نتیجه دست یافته که با وجود وجوه افتراق متعدد، نظامی در سرودن معراجیههای خود تحت تأثیر بسیار معراجنامههای مذکور بوده است. برای رسیدن به این برآیند، ابیات معراجیههای نظامی با شواهدی که از معراجنامههای مذکور به دست آمده، در کنار هم قرار گرفته تا بدین گونه میزان شباهتها آشکارتر شود.
معرفی آنند رام مخلص لاهوری و نسخه ی«هنگامه ی عشق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنند رام (Anand Ram)، متخلص به «مخلص «، شاعر و نویسنده ی پارسىگوی قرن دوازدهم هجری، در سودهره (Sodhra) در بخش سیالکوت (Sialkot) از توابع لاهور(Lahore) به دنیا آمد. مخلص در شاعری از استاد خود میرزا عبدالقادر بیدل پیروی مى کرد و از بهترین شاگردان او بود؛ ولى سخنش از پیچیدگیها و نازک خیالیهای معمّاواری که در شعر بیدل دیده مى شود، خالى است . علاوه بر قریحه ی سرشار آنند رام در شاعری ، ذوق نکتهیابى و نقّادی وی نیز شایسته ی توجّه است و سبک نگارش او در نثر هم به متانت و روانى مشهور بوده است ؛ به گونهای که مخلص را یکی از بهترین نویسندگان آن روزگار خواندهاند. هنگامه ی عشق، داستان منثور عاشقانهای است که آنند رام مخلص در سال 1152ق. با ترجمه ی آزاد پدماوت (Padmavat)، یکی از افسانههای باستانی هند، سروده ی ملک محمّد جایسی، با نثری شاعرانه و زیبا به رشته ی تحریر درآورد. در این نوشتار، به معرّفی نسخه ی هنگامه ی عشق و مؤلّف آن پرداخته شده است.
مضامین تغزل اجتماعی در اشعار نزار قبانی و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
69 - 89
حوزه های تخصصی:
تغزل در ادبیات معاصر جلوه ای دیگر یافته است. زنان از موضوعات زیبایی شناختی به موجوداتی فعال بدل شده اند و در عرصه ادبیات هم آثار زندگی فعال و خلاقشان همه جا مشهود است. در شاخه ای از مطالعات ادبی با عنوان «ادبیات مقایسه ای» به مطالعه مشترکاتی در ادبیات ملل می پردازیم که حاصل تأثیر و تأثر ادبا از آثار یکدیگر نیست بلکه حاصل اشتراک در موقعیت و شیوه تفکر است. در این مقاله ده مفهوم مشترک در توصیف زن در شعر نزار قبانی شاعر معاصر عرب و احمد شاملو بررسی شده است. در دوره هایی از شعر هر دو شاعر، تغزل و مفاهیم سیاسی و اجتماعی با هم درمی آمیزد و عشق با دغدغه های دیگر شاعر در نوعی از توازن قرار می گیرد. دو رهیافت اساسی در شعر هر دو شاعر وجود دارد. در رهیافت اول، شور مبارزه و دغدغه اجتماعی شاعر، او را از تغزل بازمی دارد. در رهیافت دوم، عشق، به شاعر امید مبارزه می بخشد. معشوقه در لباس زنی کامل و پیامبرگونه منشأ نیکی و زیبایی در جهان شاعر است و همراه شاعر روزهای پیروزی را جشن می گیرد.
بررسی پیرنگ، شخصیت پردازی، توصیف، زاویه دید و تصویرپردازی در داستان نبرد رستم با دیو سپید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان نبرد رستم با دیو سپید، منزل هفتم از منازل هفتگانه رفتن رستم به مازندران است. این مقاله شامل دو بخش است. در بخش اول مقاله یا مقدمه، اطّلاعاتی در مورد مسأله تحقیق و سؤال های پژوهش بیان می شود. بخش دوم مقاله شامل شش فصل است. در فصل اول طرح داستان نبرد رستم با دیو سپید بررسی می شود و رویدادهایی که در طراحی ساختار داستان مؤثّر است، ارائه می شود. شخصیت پردازی در داستان در فصل دوم ارزیابی می شود. در این فصل، شخصیت های اصلی و فرعی را به طور کامل معرفی می کنیم و ویژگی های شخصیتی آنها را که در داستان بیان شده است، ارائه می دهیم. در فصل سوم، روش فردوسی در توصیف رویدادهای داستان بیان می شود. در این فصل، فردوسی با کاربرد و ترکیب شیوه های توصیف؛ توصیف به وسیله کنش ها، توصیف یا توضیح مستقیم و توصیف به یاری گفت و گو؛ توانسته است فضای داستان را برای مخاطب به صورت زنده و مستقیم طراحی کند. زاویه، دید داستان در فصل چهارم ارزیابی می شود. دیدگاه این فصل آن است که فردوسی با وجود رهبری و هدایت بیرونی شخصیت ها، در بخشی از صحنه ها، زاویه دید را از دانای کل به زاویه دید اول شخص و دوم شخص تغییر می دهد. فردوسی با کاربرد این شیوه توانسته است، رویدادهای داستان را در فضایی زنده به مخاطب ارائه بدهد. در فصل پنجم نیز روش تصویر پردازی فردوسی در این داستان با کاربرد صنایع ادبی و صور خیال ارزیابی می شود و دیدگاه ها و نتایج حاصل شده از این پژوهش نیز در پایان و در فصل ششم ارائه می شود.
بررسی دلالت های ضمنی گفت وگو در داستان رستم و اسفندیار از دیدگاه علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بلاغت سنتی، دو سطح معنایی واژه ها و گزاره ها با اصطلاحاتی چون معنای ظاهری و باطنی، معنای حقیقی و مجازی، معنای اولیه و ثانویه، و دلالت صریح و دلالت ضمنی شناخته می شوند. علم معانی که در کنار بیان و بدیع، یکی از اصلی ترین شاخه های علوم بلاغی است، کارکرد مج ازی جملات و دلالت های ض منی آن را بازمی شناسد. مب انیِ این علم نشان می دهد گاه افق معنایی متن از طریق دلالت های ضمنی جملات حاصل می شود. ازآنجاکه در علم معانی دلالتمندی سخن با توجه به حال مخاطب و اقتض ای موضوع دریافت می شود، با دسته بندی گروه ه ای هم سخن و تحلیل گفت وگوهای آنان در موقعیت های مختلف داستان می توان به طور مشخص و مستدل به معانی مجازی گفت وگوها و کارکرد هنری آن دست یافت؛ چنانکه در داستان رستم و اسفندیار می توان استدلال کرد: 1. پردازش درونمایه و تأثیر عاطفی داستان رستم و اسفندیار بر معانی مجازی گفت وگوها استوار است. 2. گفت وگوهایی که در معنای حقیقی و اولیه فهمیده می شوند، یا کارکرد داستانی دارند و به نقاط فصل و وصلی شبیه هستند که رویدادها را به یکدیگر متص ل می کنند یا کارکرد عاط فی دارند و احساسات شخصیت ها را به صورت مستقیم بیان می کنند. 3. طیف دلالت های ضمنی می تواند درونمایة داست ان، کانون عاطفی روایت، وضعیت تراژیکی داست ان و ویژگی های شخصیت ها را در داده های کمّی و عینی بازنماید؛ چنانکه زیربنای مشترک معانی مجازی کلام اسفندیار، اعتراض و انتقاد از دو قدرت مسلم شاهنامه رستم و گشتاسب است و ایستادگی او را در برابر سنت حماسی فاش می کند؛ یا بسامد تقریباً یکسان معانی «مقاومت» و «سازش» در گفت وگوهای رستم از یک سو شخصیت پیر و با تجربه او را نشان می دهد و از سوی دیگر جایگاه برزخی او را در داستان مشخص می نماید.
فیه ما فیه و شرح کامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیه ما فیه مولانا اثر مهم و ارزنده ای در تحقیقات مولوی پژوهی است که اهمیت آن در پرتوِ شهرت مثنوی و دیوان کبیر تا حدود زیادی مغفول مانده است. مهم ترین و جدی ترین کارِ علمی در معرفی و احیای آن تصحیحِ استاد فروزانفر بوده است که هنوز هم دقیق ترین تصحیح محسوب می شود. کارهای دیگری که بعد از آن انجام شده است حاشیه ای بر کار آن بزرگ محسوب می شود و در مقایسة با آن اصالتی ندارد. دکتر توفیق هـ . سبحانی در سال 1388 بر اساس نسخه ای تازه یاب تصحیح مجددی از فیه ما فیه به دست داده است (نشر کتاب پارسه) که نسبت به چاپ فروزانفر افزوده هایی دارد و سبک و سیاق آن با سبک عمومی کتاب هم سویی ندارد.
از جمله کارهای درخور بیانی که اخیراً درباب فیه ما فیه صورت گرفته است، شرحِ کریم زمانی بر این کتاب است و با نام شرح کامل فیه ما فیه در سال 1390 انتشارات معین آن را چاپ کرده است. در این مقاله متنِ مرجح از لحاظ نوع قرائت و شرح ایشان بررسی و نقد شده است.
مقاله به زبان فرانسه: چگونه تابو ها را ترجمه کنیم ؟ (Dire l’interdit : Comment traduire les tabous?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلافات فرهنگی و تابوهایی که از آن ها نشات می گیرند، استانداردها و هنجارهایی در هر جامعه چه سنتی، چه مدرن و پیشرفته به وجود می آورند. هدف این مقاله بررسی موانع و مشکلاتی است که برای انتقال این نوع مسائل فرهنگی و مذهبی بر سر راه مترجم قد علم می کنند خصوصا متون ادبی در برخی از جوامع که تابوها در آن جریان دارند. مسلما در برخورد با چنین قسمت هایی از متن مترجم تسلیم نمی شود و تلاش می کند تا راه حلی مناسب از میان تئوری های ارائه شده بیابد. او بدون اینکه وفاداری خود را زیر سوال ببرد، سعی می کند تا با در نظر گرفتن نیازهای مخاطبان واعتبار نویسنده ترجمه ای معتبر ارائه دهد. یک نگاه تحلیلی بر چند اثر ادبی و ترجمه فارسی آنها نشان می دهد که حتی متون فرانسوی که بار فرهنگی قوی دارند توانسته اند مسیرشان را درانتشارات و بازار کتاب ما باز کرده و دراختیار خوانندگان علاقه مند قرار بگیرند. اگرچه رد پایی از استراتژی های مختلف ممیزی در این متون به چشم می خورد، با این حال با این وضعیت مقابله کرده و به چاپ رسیده اند، اما بیشتر اوقات با صورتی دگرگون و تغییر یافته تا شاید بتوانند پیغام کلی فرهنگ بیگانه و یا نیت ومقصود اصلی نویسنده را منعکس کرده و انتقال دهند.