فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
با وجود تدریس متون ادبی در مدرسه هاو دانشگاه ها، تاکنون نگرش دانش آموزان و دانشجویان ایرانی به آثار ادبی بررسی نشده است. محققان پژوهش حاضر با آگاهی از این خلأ پژوهشی و با رویکردی توصیفی تحلیلی به مطالعه نگرش دانشجویان به نمونه هایی از شعر معاصر فارسی پرداخته اند. با الهام از چارچوب نظری والا (۲۰۱۱) سه مفهوم ارزیابی (سطح کیفی)، فهم پذیری (میزان پیچیدگی) و تأثیرگذاری درنظر گرفته شد و پس از انتخاب شعر «پرنده مردنی است» از فروغ فرخزاد و شعر «محاق» از احمد شاملو پرسش نامه ای مبتنی بر سه مفهوم پیش گفته طراحی شد. ۱۲۰ دانشجو دو شعر ذکرشده را مطالعه کردند و به پرسش های پرسش نامه پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که ازنظر آزمودنی ها سطح کیفی دو شعر از سطح مطلوب بالاتر است، هردو شعر قابل فهم اند و تا اندازه ای مبین احساسات آنان هستند. تحلیل یافته های مبتنی بر متغیر جنسیت حاکی از آن است که نگرش زنان و مردان درخصوص سطح کیفی و تأثیرگذاری دو شعر تقریباً مشابه است، اما درباره عامل فهم پذیری تفاوت بارزی مشاهده شد، به طوری که آزمودنی های زن هردو شعر را پیچیده تر دانستند. آزمودنی ها «تنهایی» و «خفقان» را به ترتیب به مفاهیم محوری دو شعر فرخزاد و شاملو معرفی کردند. محققان بر این باورند که سنجش نگرش اهل زبان به آثار ادبی می تواند، درکنار کمک به برنامه ریزی آموزش ادبیات در سطوح آموزشی مختلف، عرصه جدیدی را در مطالعات میان رشته ای با محوریت زبان و ادبیات فارسی باز کند.
مقایسه مضامین مشترک داستان گردآفرید با داستان حماسه بانری و فتح دهلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
30 - 53
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی آثار ادبی، همواره، راز و رمزهایی را آشکار می سازد و این امکان را فراهم می آورد که وجوه مشترک و متفاوت، به ویژه اندیشه های گوناگون آثار با یکدیگر شناخته شوند. در باره شاهنامه فردوسی و حماسه های قوم بلوچ، تاکنون پژوهش های انجام شده، اما در زمینه بررسی تطبیقی مضامین مشترک گردآفرید از شاهنامه با داستان حماسه بلوچی به نام بانری و فتح دهلی پژوهش مستقلی صورت نگرفته است. در این جستار، به شیوه توصیفی، تحلیلی، استنادی و مقایسه ای کوشش شده تا با رویکردی تطبیقی، مهم ترین بن مایه ها و مضامین مشترک میان این دو داستان واکاوی و بررسی شود. ابتدا به طورکوتاه به جایگاه حماسه های بلوچی اشاره و خلاصه ای از داستان گردآفرید و حماسه بانری و...آورده شده و سپس مضامین مشترک دو داستان، همچون: حضور فعال زنان، انتقامجویی، سرنوشت و تقدیر، صلح جویی، وجود اسب، جنگ افزارها، تحقیر و طعنه و رجز خوانی تحلیل، مقایسه و بررسی شده است. بخش های زیادی از ساختار موجود دو داستان به گونه ای شگفت انگیز با یکدیگر شباهت دارند. شجاعت زنانه، انتقام جویی، کاربرد طنز و طعنه و تأثیر سرنوشت از مهم ترین وجوه تشابه و نیز شیوه های رجزخوانی، مقاومت و مبارزه و سرانجام صلح جویی در حماسه بانری و حیله جستن و ادامه نبرد تا پیروزی در داستان گردآفرید از مهم ترین وجوه تفاوت دو داستان به شمار می رود.
مقایسه جلوه های ادبیات مقاومت در شعر علی فوده و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
71 - 101
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقاومت از مهم ترین سنگرهای فرهنگی ملت های تحت سلطه است. این واژه همواره با ظلم ستیزی عجین شده و آن را تداعی می کند. این نوع از ادبیات از پیشینه ای طولانی در طول تاریخ بهره مند است که به علت ظلم و ستم حاکم در کشورهای مسلمان از جانب بیگانگان و نیز جنگ هایی که بر آنان تحمیل شده است از نمود خاصی برخوردار است. کشورهای ایران و فلسطین دو نمونه والا از این کشورها هستند. علی فوده از شاعرانی است که توجه ویژه ای به فلسطین دارد. فرخی یزدی شاعر مشروطه، از شاعران ایرانی است که با شعر خویش به دفاع از ملت خود در برابر بیگانگان و ظلم و ستم داخلی پرداخته و غیرت و هویت ملی و وطن دوستی، دعوت به مبارزه، انتقاد از اوضاع پریشان سیاسی و تلاش برای بیدارسازی مردم از مضامین مشترک در شعر دو شاعر است. این پژوهش در پی آن است که با استفاده از ابزار کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی ضمن بیان مضامین ادبیات مقاومت در شعر هر دو شاعر، به مقایسه این مضامین در شعر آن ها بپردازد.
Le Roman de la momie de Théophile Gautier, source d'inspiration de Sadegh Hedâyat dans Le Trône d'Abu Nasr(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Le Trône d'Abu Nasr de Sadegh Hedayat est un récit déconcertant dont la matière est surchargée de références et d'allusions à une source française, à savoir Le Roman de la momie de Théophile Gautier. Cette influence, voulue ou inconsciente, fait de ce roman iranien un texte singulier, insolite. Dans cet article, notre objectif consiste à faire ressortir les points de convergence entre ces deux œuvres d'aire culturelle différente, aussi bien au niveau de la forme que celui du fond. Tout en décelant cet enchevêtrement d'emprunts, nous allons essayer de dégager la part de l'authenticité de Sadegh Hedayat qui avait un grand souci de rester soi-même en prenant une certaine distance par rapport à l'œuvre de Théophile Gautier. Ce récit se situe ainsi d’une manière très délibérée dans un « entre-deux », entre un « ici » et un « ailleurs ». Il se nourrit d’un imaginaire français, mais se situe dans un cadre iranien.
تحلیل نگرش هجویری در کشف المحجوب نسبت به مذهب تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی بن عثمان هجویری از زعما و بزرگان تاریخ ادبیات عرفانی صوفیه است که با تأسی به معارف قرآن و فرهنگ نبوی و با استغراق در سخنان صوفیان صافی ضمیر موفق به تألیف کشف المحجوب شده است. هجویری به سبب تأثر از شرایط زمانی، مکانی و جایگاه مذاهب کلامی، به ویژه غلبه اشعریت، مواضعی پرلغزش و پرتشتت در باب مذهب تشیع برگزیده و گزارشگر گزاره هایی عقل ستیز و باورسوز دربارة این مذهب بوده است. این پژوهش درصدد نقد آرای هجویری در باب مذهب تشیع از طریق بررسی کلی روش ها و رویکردهای عرفانی- کلامی مؤلف در قالب نقد محتوایی با نگرش درون دینی و با سنجش نگره هایی چون تناقض های درونی، مخالفت با قرآن، سنت و تاریخ، گزینش و حذف، پذیرش و رد متعصبانه در تحلیل کلی سامان یافته است. نگارندگان به این نتیجه رسیده اند که هجویری به شیوه پیچیده پیشوایان خود، صحیح و ناصحیح را آمیخته و دچار مغالطه در باب مذهب تشیع بوده است.
بررسی کاربرد رنگ در دیوان یدالله رؤیایی بر مبنای نظریه روان شناسی ماکس لوشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
175 - 199
حوزه های تخصصی:
نگرش روان شناسانه به رنگ و بررسی تأثیر آن بر روح و روان آدمی یکی از شاخه های نوین روان شناسی است که مورد توجه علم روان شناسی و فیزیولوژی قرار گرفته است. روان شناسی رنگ ماکس لوشر شیوه جدیدی است که بر مبنای آزمون انتخاب رنگ ها به شناخت روانی انسان منجر می شود. یدالله رؤیایی از جمله شاعران معاصر است که در شعر خود، از رنگ ها در خلق تصویرها و خیال های شاعرانه سود جسته است. در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از نظریه روان شناسی رنگ ماکس لوشر و جایگاه رنگ ها در اشعار رؤیایی بر مبنای بسآمد آن ها تحلیل شود و به یاری روشی علمی و کاربردی، تصویری از اندیشه ها و نگرش وی ارائه گردد.
رثاء الأولاد بین ابن نباتة المصری و الخاقانی الشروانی؛ دراسة مقارنة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعتبر ابن نباتة المصری من شعراء العصر المملوکی الذی اتجه إلی غرض الرثاء وذلک لأنه واجه وفاة أحبائه من أبنائه وزوجته وجارته فی حیاته الشخصیة وصوّر فی شعره الرثائی مدی الفاجعة وأثرها علیه. رثاء ابن نباتة لأولاده یتصف بالأوصاف الصادقة وینبع من ألم الفراق، فرثاهم بقلب مفجوع حیث کاد قلبه یتفجر من الحزن. من ناحیة أخری نری أن الشاعر الفارسی ""الخاقانی الشروانی"" یرثی أحبائه وأقربائه الذین فارقوا الحیاة. إنه فقد ابنه أمیر رشید الدین وذلک دفع الشاعر إلی إنشاد قصائد رثائیة التی سمیت أبرزها ""بترنم المصائب."" من خلال هذه الدراسة نهدف إلی مقارنة الرثاء وخصائصه فی شعر ابن نباتة المصری والخاقانی الشروانی علی أساس المدرسة الأمریکیة للأدب المقارن للإجابة علی بعض الأسئلة، منها: کیف تکون القصائد الرثائیة للشاعرین، وأیهما الأفضل فی هذا الغرض؟ وما هو وجوه التفارق والتشابه بین مراثی الشاعرین لأولادهما؟ وحصلت نتائج البحث علی أن الخاقانی تفوق نظیره العربی فی رثائه لأولاده حیث أن الخاقانی یبرز العواطف الإنسانیة فی رثائه أکثر من ابن نباتة وقام الخاقانی بالإبداع فی هذا الفن.
مدرنیسم اجتماعی در شعر محمود سامی بارودی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر تعاریف مدرنیسم اجتماعی به این مسئله بپردازد که نوآوریهای اجتماعی در اشعار محود سامی بارودی و فرخی یزدی در چه موضوعاتی نمایان است و وجوه تشابه و تفاوت در هر کدام از موضوعات چیست. تحلیل اشعار بارودی حاکی است که وی با بهره گیری از ذوق سلیم و استوار و هم چنین پیروی از منتقدان غرب به امور مردم و اصلاح عیوب جامعه می پردازد. او به مانند فرخی یزدی مسائلی چون عدالت محوری، وطن، ترک ذلّت و خواری، توجه به فقر، مخالفت با ظلم و ستم و دعوت به علم آموزی را محوریترین موضوعات اشعار خود قرار می دهد. مهمترین جنبه تفاوت اشعار بارودی و فرخی نیز در این است که فرخی چون منتقدی مسئول، بیشتر به اجتماع و مسائل مربوط به آن پرداخته است؛ اما در اشعار بارودی کفه تقلید بر نوگرایی سنگینی می کند حال اینکه با وقوع نهضت عرابی و مسأله تبعید، درون وی منقلب می شود و با چشمی تیزبین و حساسیتی دوچندان مسائل اجتماعی کشورش را دنبال می کند.
بررسی تطبیقی زمان روایی در رمان های حین ترکنا الجسر و سفر به گرای 270 درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان های پل ناتماماثر عبدالرّحمان منیف و سفر به گرای 270 درجه، نوشتة احمد دهقان رمان هایی هستند که به سبب رویکرد واقع گرایانه به جنگ، بسیار به هم شبیه هستند. با بررسی تطبیقی،افزون بر آشنایی با شیوه های روایت شناسی این دو رمان، شناخت ادبیّات پایداری مردم مشرق زمین جهت افزایش روحیّة پایداری و استقامت محقّق می گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر، کشف اختلاف زمان تقویمی و زمان متن بر پایة نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت در این آثار و تطبیق آن ها با یکدیگر است. روش پژوهش، بر مبنای یادداشت برداری کتابخانه ای و به شیوة تحلیلی - تطبیقی است و تحلیل بر اساس مضمون است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس معیار نظم در هر دو رمان، تعدّد بخش هایی که با نگاهی گذشته نگر روایت شده اند وجه غالب این نوع از زمان پریشی را به اثبات می رساند. بر اساس معیار تداوم، این نتیجه به دست آمد که در گسترة روایت های هر دو رمان، مصادیق متعدّدی برای دامنه های زمانی روایت شدگی مربوط به صحنه وجود دارد. بر اساس معیار بسامد این نتیجه حاصل شد که بیشتر بخش های هر دو رمان بسامد مفرد دارند. رمان سفر به گرای 270 درجهاز تکنیک بسامد مکرّر یا چندمحور بهره نبرده است؛ ولی در رمان پل ناتمام، تعدّد یادآوری خاطرات مربوط به پل، سبب ایجاد بسامد مکرّر شده است؛ همچنین میزان استفادة رمان پل ناتماماز تکنیک بسامد بازگو یا تکرارشونده بیشتر از رمان سفر به گرای 270 درجهاست.
بررسی تطبیقی شخصیت «زن پارسا»ی عطار و «ورتا»ی پرده نئی از بهرام بیضایی براساس نظریه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون ادبی فارسی منبع مناسبی برای نمایشنامه نویسان و فیلمنامه نویسان است تا دست مایه اثری نمایشی شوند؛ لیکن فقدان مولفه ها و جنبه های دراماتیک در آنها موجب می شود یا متون درخوری به نگارش درنیایند یا کمتر مورد توجه درام نویسان قرار گیرند. بهرام بیضایی در این بین یک استثنا به حساب می آید. وی با شناخت ادبیات کهن فارسی و اشراف کامل به اسلوب تحلیل و نگارش درام، توانسته است آثار قابل تاملی خلق کند. فیلمنامه «پرده نئی» نمونه مناسبی از اقتباس ادبی از یک متن ادبی است. در این مقاله سعی بر آن است با تکیه بر آرای ارسطو در فن شعر در باب کنشگر و رابطه آن با طرح نمایش، اثر بهرام بیضایی را با اصل داستان کهن «زن پارسا» تطبیق داده شود. ارسطو با تعریف شخصیت و رابطه آن با طرح، کاربستی منطقی برای آفرینش یک شخصیت نمایشی ارائه می دهد که می توان به عنوان راهکاری مناسب در اقتباس از آن بهره برد. ارسطو رابطه میان طرح و شخصیت را کنش می داند که عاملی در راستای شکوفایی شخصیت در بستر طرح نمایشی می شود. بیضایی با بکارگیری اصول ارسطویی شخصیت مرکزی حکایت زن پارسای عطار را با تعریفی روانشناختی و اجتماعی از زنی منفعل به قهرمانی کنش مند تبدیل کرده است.
تحلیل تطبیقی برخی مضامین عاشورایی در شعر معاصر ایران و جبل عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جبل عامل، منطقه ای است در جنوب لبنان، مشرف بر دریای مدیترانه که تا حدود فلسطین امتداد دارد و شامل شهرهای صور، صیدا، بنت جبیل، نبطیه و...است. ساکنان جبل عامل، شیعه هستند و اشتراکات دینی و اعتقادی زیادی با مردم ایران دارند و ازآنجاکه آنها نیز مانند ایرانیان، زیر سلطه استعمار و تجاوزات دشمنان قرار داشته اند، شباهت های زیادی میان اشعار عاشورایی شاعران دو منطقه وجود دارد. در ایران، سرنگونی نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی، فصلی جدید در شعر عاشورایی معاصر گشود و جریانی نو در سرایش آثار مذهبی و عاشورایی پدید آورد که تنوع و گستردگی آن، در هیچ دورانی وجود نداشته است. از سوی دیگر، در جبل عامل نیز حضور استعمارگران و تجاوزات پی درپی رژیم صهیونیستی و مقاومت مردم لبنان در برابر آنها، سبب شده است تا شاعران، بیش ازپیش به شعر عاشورایی بپردازند. در این مقاله، سعی شده است که مهم ترین مضامین مشترک عاشورایی در شعر معاصر دو سرزمین، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
سیمای کودکان کار در آثار داستانی کودک و نوجوان فارسی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های کودک و نوجوان، به طور عام و داستان های کودکان کار و خیابانی، به طور خاص، با فراهم آوردن زمینه و فضای تخیلی، به مخاطبان خود این امکان را می دهند تا ضمن هم ذات پنداری و همانندسازی با شخصیت های داستان، به وجهی خیالی، اما معرفت شناسانه، ماجراها و کشمکش های گاه ناخوشایند زندگی را نیز تجربه کنند و افق دیدشان را گسترش بخشند. از سویی، دقت نظر در شیوة تحلیل و جهت گیری های متون داستانی به مقولة کار کودکان، روشنگر دگرگونی ذهنیت یا الگوهای گفتمانی مربوط به کار کودک در گذر زمان، خواهد بود. در این مقاله که به شیوة تحلیل محتوای کیفی، بیش از پنجاه رمان و مجموعه داستان با نگاهی جامعه شناسانه بررسی شده است،کوشیده ایم تا به این پرسش بنیادین پاسخ گوییم که داستان کودک و نوجوان ایران پس از انقلاب اسلامی در گسترة چندین دهه نسبت به کار کودک و زندگی کودکان کار و خیابان چه الگوها و دیدگاه هایی را فرانموده است. یافتة نهایی پژوهش به اجمال نشان می دهد که نگاه به کار کودک در جهان سنتی و روستایی داستان، به مثابة عنصری مثبت و مرحله ای برای تشرف او به بزرگسالی، و در فضای شهری و صنعتی در حکم مقوله ای از جنس استثمار و تعرض به حقوق کودک است. این دگرگونی با تحولات اجتماعی ایران و جایگزینی اقتصاد عمدتاً دهقانی با اقتصاد صنعتی هم نوایی دارد.
عنوان شناسی تطبیقی نام سروده های دو مجموعه «زمستان» اخوان و «المجد للأطفال و الزیتون» البیاتیاز منظر مکتب رمانتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهدی اخوان ثالث در ادبیات معاصر فارسی و عبدالوهاب البیاتی در ادب معاصر عربی ازجمله شاعرانی هستند که حضور مؤلفه های رمانتیسم در عنوان و متن شعرشان چشمگیر است. این جستار بر عنوان شناسی تطبیقی شعر در دو حوزه زبانی-ادبی فارسی و عربی و تبیین پیوند عنوان (به مثابه عنصر شاخص پیرامتنی) با عناصر درون متنی و برون متنیِ مؤثر بر انتخاب عنوان سروده ها متمرکز است و مؤلفه های رمانتیسم در نام سروده های نخستین مجموعه شعری این دو شاعر (زمستان و المجد للاطفال و الزیتون) را، پس از ورودشان به جهان سیاست و متأثرشدن زندگی شان از آن، بررسی می کند و میزان بازتاب این مؤلفه ها را مقایسه و تحلیل می کند تا مشخص شود کدام مؤلفه یا مؤلفه ها در نام سروده های هریک برجسته تر است و علت برجستگی چیست. مطالعه عنوان های شعری دو مجموعه نشان می دهد که برخی مؤلفه های رمانتیسم، ازجمله «بازگشت به کودکی»، «گریز و سفر»، «اندوه و تنهایی» و «گذشته گرایی رمانتیک»، در عنوان های شعری هر دو شاعر به طور آشکار بازتاب یافته است، امری که با توجه به جایگاه ویژه عنوان در شکل گیری هویت کلی متن، از جایگاه خاص رمانتیسم در دیدگاه دو شاعر حکایت دارد. برخی مؤلفه ها (ازجمله ملی گرایی رمانتیک) در عنوان شعرهای البیاتی بازتاب یافته است، اما با اینکه متن بسیاری از سروده های اخوان با ملی گرایی در پیوندی استوار است، در عنوان شعرهای او از آن نشانی نیست.
برابرها ی تأکیدی در دو زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساختار نظام مند زبان، تأکید کلام، ابزاری هدفمند است که گوینده و نویسنده بلیغ از آن برای مفاهیم پر اهمیّت خویش بهره می جویند. نظر به اینکه متون دینی کهن عربی با در بر داشتن مفاهیم مهم و کلیدی، با تأکیدهای فراوان همراه است، ضرورت دارد مترجم این متون از توانمندی لازم جهت انعکاس این تأکیدها در زبان فارسی برخوردار باشد؛ لذا این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی، اسلوبهای تأکید هر دو زبان عربی و فارسی را بررسی نموده، شباهت های تأکیدی این دو زبان را روشن ساخته، و با در نظر گرفتن تعدّد ناپذیری قیدهای تأکیدی در جمله فارسی، راهکارهایی برای جایگزین کردن تأکیدهای متعدّد جمله عربی، در جمله فارسی ارائه داده است؛ بدین ترتیب مترجم با پرهیز از مقابل سازی واژگان تأکیدی دو زبان که حاصل آن ترجمه ای تحت اللفظی و ثقیل است، می تواند تا حد امکان- به تعادل و برابری تأکیدی دو زبان مبدأ و مقصد دست یابد.
تشبیه و تنزیه از دیدگاه ابن عربی و حافظ
منبع:
حافظ پژوهی ۱۳۹۶ دفتر ۲۰
حوزه های تخصصی:
مسئلة «تشبیه و تنزیه» یکی از مسائل منازعه خیز و بحث برانگیز کلامی و عرفانی در تاریخ تفکر اسلامی است که با مباحث مورد مناقشة دیگری، چون مسئلة رؤیت خداوند و حادث یا قدیم بودن کلام الله، جایگاه خاصی در سیر مباحث کلام اسلامی داشته است. این مسئله در آرای عرفا، به ویژه اندیشه های ابن عربی، افراط و خصومت دو گروه تشبیه گرا و تنزیه گرا دیده نمی شود و در بستری عرفانی، آرای تشبیه گرایان و تنزیه گرایان به هم نزدیک می شود و مسئله به شکل «جمع تنزیه و تشبیه» به تعدیل می رسد.
بررسی تطبیقی شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از فروغ فرخزاد با شعر «سرزمین هرز» از تی. اس. الیوت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اشعار «سرزمین هرز» تی. اس. الیوت و « ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد اگرچه به لحاظ صوری متفاوت به نظر می رسد؛ امّا در باطن دارای بنیانی هم بسته اند که حاصل تشابه دیدگاه های انسان گرای مدرن هر دو شاعراست. هدف در این پژوهش بررسی تطبیقی این دو شعر در راستای اثبات تأثیرپذیری فروغ فرخزاد از تی. اس. الیوت است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از یادداشت برداری کتابخانه ای در پی رسیدن به هدف اصلی این تحقیق است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو شعر از شیوة آغاز و پایان بندی یکسانی برخوردارند. این اشعار متونی پاره پاره و خرد شده اند که در ظاهر انسجامی ندارند؛ ولی وجود ساختارِ به ظاهر نامرتبط و تصاویرشکسته در این اشعار یک استراتژی هدفمند برای القای تشویش انسان مدرن و درهم شکستگی اجتماع انسان ها در روزگار شاعر است. تلمیحات از مهمترین اشکال بینامتنیت ضمنی در این اشعار است که نشان می دهد هر دو شاعر ، شعر خویش را تبدیل به فضایی کرده اند که در آن انواع مفاهیم و تصاویر از ادبیات کلاسیک و متون مذهبی ریشه گرفته و در راستای انتقاد از انسان مدرن نمود یافته است.در هر دو شعر تلفیق هر تصویر با تصاویر دیگر و در سرتاسر شعر معناساز شده است .مشابهت افکار و اشتراک تصویرپردازی آن ها در هر دو شعر مبین وحدت نیازهای انسان مدرن و همسانی معضلات و مسائل زندگی در عصر حاضر است.
دو چکامه ای که دو امیر را به وطن باز آورد (یادِ بغداد «نمرّی» و بوی جوی مولیان «رودکی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار پیش رو به بررسی دو گزارش کمابیش یکسان از دو قصیده می پردازد؛ یکی مربوط به ادبیات عرب و سدة دوم هجری است و دیگری مربوط به ادبیات فارسی و سدة سوم. طبق این دو گزارش، هارون الرشید و امیر نصر سامانی که مدتی ترک وطن کرده با شنیدن چکامه ای که رودکی و منصور نمری می گویند، با شتاب به موطن خود باز می گردند. قصیدة رودکی به «بوی جوی مولیان» معروف است و قصیدة نمری را «یادِ بغداد» نامیده ایم. در این مقاله پس از یاد هر دو گزارش، به هم سنجی شکلی و محتوایی آن دو و تاثیر احتمالی یک راوی از راوی دیگر و عواملی که سبب شده دو قصیده در خلیفة عباسی و امیر سامانی مؤثر بیافتد، اشاره کرده ایم.....ة سوم. طبق این دو گزارش، هارون الرشید و امیر نصر سامانی که مدتی ترک وطن کرده با شنیدن چکامه ای که رودکی و منصور نمری می گویند، با شتاب به موطن خود باز می گردند. قصیدة رودکی به «بوی جوی مولیان» معروف است و قصیدة نمری را «یادِ بغداد» نامیده ایم. در این مقاله پس از یاد هر دو گزارش، به هم سنجی شکلی و محتوایی آن دو و تاثیر احتمالی یک راوی از راوی دیگر و عواملی که سبب شده دو قصیده در خلیفة عباسی و امیر سامانی مؤثر بیافتد، اشاره کرده ایم.
آلیات إثراء عاطفة الحزن فی اشعار صلاح عبدالصبور و حسین منزوی (دراسة تحلیلیة مقارنة فی الرموز الشعریة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الآلیات الّتی یعتمدها الشّاعر للإیحاء والتّأثیر بدلاً من المباشرة والتّصریح تنقل المخاطب من المستوی المباشر للقصیدة إلی المعانی والدّلالات الکامنة وراء النّصّ کما تقوم باستکمال ما تعجز الکلمات عن بیانه الصّریح. فالتّعبیر بالرّمز یعطی زخماً وغنیً وخصوبة للنّصّ الشّعری وهذا ما دأب علیه الشّعراء المعاصرون وقد عکف الشّاعران الإیرانی والمصری حسین منزوی وصلاح عبد الصّبور علی توظیف تقنیّات حدیثة، لما فیها من قدرة علی توجیه الأفکار وتعمیق الرّؤیة الفنّیة وإثراء النّص وتخصیبه. فقصائدهما طافحة بالإیحاءات الدّلالیّة والرّصید الهائل للرّموز التّاریخیّة ک «رستم» و«سهراب» و«سندباد» و«حلّاج» والشّخصیّات الدّینیّة کالنّبی موسی (ع) وعیسی (ع) والإمام الحسین (ع). علاوة علی ذلک فقد استغلّ الشّاعران ظاهرة اللّیل والألوان وإفرازاتها الدّلالیّة لإثراء موتیف الحزن فی أشعارهما. یعمد هذا البحث إلی الدّراسة المقارنة للآلیات الفنّیّة الّتی استخدمها الشّاعران منزوی وعبد الصّبور لبلورة الحزن فی أشعارهما اعتماداً علی المنهج الوصفی - التّحلیلی التّابع للمدرسة الأمریکیة. ومن أبرز النّتائج الّتی تفیدها دراستنا هذه أنّ مشاعر الحزن تکاد تکون قویّة وغالبة فی اشعار الشّاعرین إلّا أنّ حزن منزوی ناجم عن عوامل وأسباب ذاتیّة أو فردیّة فی حال ینبثق حزن عبد الصّبور من أسباب سیاسیّة واجتماعیّة ثمّ إنّ منزویاً یبدو من خلال کلماته شاعراً متشائماً بینما یبدو عبد الصّبور شاعراً متفائلاً بصورة عامة.
بررسی توسعه ای نوع انگیزش گردشگری ناصرخسرو از دیدگاه نظریه کرامپتون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
235 - 249
حوزه های تخصصی:
انسان های بزرگ چرا مقصد خاصی را برای گردشگری انتخاب می کنند؟ و در انتخاب خویش به دنبال تأمین چه نیازها و رسیدن به چه اهدافی می باشند؟ افراد و اشخاص تاثیرگذاری مانند ناصرخسرو که بر شعر و ادبیات و سفرنامه نویسی ایران تأثیری شگرف نهاده است، حتی سفر رفتن شان نیز می تواند برای دستیابی به اهدافی والا در راستای خدمت به انسان و انسانیت باشد و مطالعه سفرها جنبه های مختلفی از شخصیت و زندگی آنان و عصری که درآن زندگی می کردند را هرچه بهتر و بیش تر نمایان می کند. در این مقاله تلاش شده است پس از معرفی مختصر ناصرخسرو و گردشگری و پرداختن به نظریه کرامپتون و بیان معرفی هفت انگیزه ای که او برای گردشگری عنوان کرده است، شامل خودشناسی، استراحت، رهایی از محیط یکنواخت، پرستیژ، بازگشت به عقب، تقویت روابط نزدیک و تسهیل ارتباطات اجتماعی می باشند؛ به تطبیق و یافتن مصادیقی برای هر عنوان و انگیزه در خصوص سفر هفت ساله ناصرخسرو پرداخته شود.
نمادشناسی خلوت های نظامی در مخزن الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از برجسته ترین آثار زبان و ادب فارسی، مخزن الاسرار نظامی است که به عنوان متنی باز و تأویل پذیر قابل مطالعه و بررسی است. این اثر چنانچه از نام آن برمی آید و به بیان خود شاعر، مخزن اسرار و رموز الهی و حاوی مطالب و بخش هایی است که درک مفاهیم آن، جز با فراتررفتن از معنای ظاهری و کشف نمادها و بن مایه های کهن الگویی آن ممکن نیست. بخشی که نظامی در آن به توصیف دو خلوت خویش با دل و ثمره آن پرداخته است، یکی از مهم ترین و پیچیده ترین بخش های مخزن الاسرار به شمار می رود. هدف از این پژوهش، نمادشناسی و تحلیل این بخش است که فهم درست و درک دقیق آن بسیاری از اسرار مخزن الاسرار را کشف می کند و در دستیابی به مفاهیم نمادین دیگر منظومه های شاعر، به مخاطب یاری می رساند. بنابر یافته ها و نتایج این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای انجام شده است، خلوت های دوگانه نظامی، روایتگر وقایعی است که برای او روی می دهد و در آن با عناصر کهن الگویی و نمادینی چون بهشت، آنیما، دل، باد، پیر دانا، سایه، همچنین با نوزایی روحی و درونی حاصل از سرگذاشتن بر زانوی تفکر روبه رو می شود.