فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۹۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
93 - 131
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی متناسب با نوع ادبی، شاخصه هایی می یابند. تنوع محتوایی در بعضی از آثار ممکن است زمینه آشفتگی و عدم تناسب زبان با شاخصه های نوع را فراهم آورد. هفت پیکر اثری است که تنوع محتوایی از ارزش های آن نکاسته است. تناسب زبان با شاخصه های صوری و محتوایی در انواع ادبی و ظرایف پیوند هنری زبان و معنا در لایه های مختلف، از عوامل اعتلای این اثر است. از آنجا که اثرِ ادبی متشکل از لایه های درهم تنیده ای است، تحلیل متن هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای ، شیوه ای کارآمد در کشف ظرایف هنری و ظرفیت های زبانیِ به کاررفته در هر لایه است. لایه های زبانی هفت پیکر متناسب با تغییر محتوا در هر بخش، شاخصه هایی در لایه های زبان می یابد. نظامی فراخور محتوا که رنگ تعلیمی، غنایی و حماسی به خود می گیرد، با ایجاد تناسب میان شاخصه های زبان و محتوا، گزینش و نحوه کاربرد واحدهای زبانی، پیوند درونی لایه های زبان، تنش در عناصر زبان و ایجاد دلالت مندی، سبب حرکت زبان در راستای تقویت محتوا و تبلور نوع ادبی در آن بخش می شود. در بخش های تعلیمی، بهره مندی از شاخصه های صوری و محتواییِ این نوع، سبب استحکام زبان در این اثر شده است.
آموزه های اخلاقی از مواجهه حاکمان دینی و غیردینی با مصلحان و منتقدان با تأکید بر احیاء علوم الدین امام محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
116 - 158
حوزههای تخصصی:
منتقدان در هر جامعه، از حقوقی برخوردارند که گاه این مهم نادیده گرفته می شود. شیوه مواجهه حاکمان با این گروه، سرشار از آموزه های اخلاقی و تعلیمی است که در احیاء علوم الدین مورد مطالعه قرار گرفت. غزالی در این اثر، ضمن بررسی زندگی حاکمان و برشمردن فضایل و رذایل اخلاقی حاکمان دینی و غیردینی و منش و بینش آن ها در مواجهه با منتقدان، به تبیین آموزه های تعلیمی پرداخته است. حاکمان دینی در این پژوهش شامل پیامبر اکرم (ص) ، برخی معصومین (ع) و خلفای راشدین و حاکمان غیردینی، شامل برخی خلفای اموی و عباسی است. در این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیل محتوا تدوین شده ، ضمن بررسی چهار ربع کتاب احیاء علوم الدین، شاهد صفات نیکو و نکوهیده حاکمان در مواجهه با منتقدان هستیم که واکنش حاکمان دینی و غیردینی و آموزه های اخلاقی از این مواجهه ها، جداگانه بررسی شده است. صفات اخلاقی نیکو شامل رعایت ادب، عفو و بخشش، صبر و بردباری، طلب هدایت، مدارا و انتقادپذیری است و صفات اخلاقی نکوهیده شامل خشم، ناشکیبایی، آزار، شکنجه و قتل می شود. موضوع این پژوهش، به خاطر تازگی و به روز بودن، امروزه هم می تواند مورد اقبال واقع شود و برای جامعه، کاربردی ارزنده و آموزنده داشته باشد.
بازنمایی مضامین اخلاقی و تعلیمی در پنج گنج عماد فقیه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
132 - 170
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی از کهن ترین و رایج ترین گونه های ادبی جهان است که آموزه هایی اخلاقی و عقلانی را به مخاطب ارائه می کند تا با کاربست آن ها در زندگی، به سعادتمندی و نیک بختی برسد. ادبیات فارسی از دیرباز، جلوگاه ناب ترین و نغزترین معانی و مضامین اخلاقی و تعلیمی بوده و در هر دوره ، بخش انبوهی از شعر فارسی به پند و حکمت و موعظه اختصاص داشته است. عماد فقیه کرمانی از شاعران پارسی گوی قرن هشتم هجری است که در سرودن انواع شعر چون غزل و قصیده و مثنوی تبحری تمام داشته و شعرش با مبانی تصوف و اندیشه ها و آموزه های عرفانی درآمیخته است. در این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، آموزهای اخلاقی و تعلیمی در پنج گنج عماد فقیه کرمانی بررسی شده است تا جایگاه و ارزش اخلاق و تعلیم در شعر او مشخص شود و همچنین گوشه ای از مقام ادبی این شاعر آشکار گردد. دستاورد پژوهش نشان می دهد که در مثنوی های عماد فقیه کرمانی، موضوع های اخلاقی و تعلیمی که تلفیق یافته از اندرزهای کهن و آموزه های عرفانی و صوفیانه است، بازتابی گسترده دارد. مواعظ سیاسی و حکومتی، عبادت و بندگی خدا، ناپایداری و بی اعتباری دنیا، گشاده دستی و سخاوت، علم و علم آموزی، رازداری، کم آزاری و... از مهم ترین و پربسامدترین مسائل اخلاقی و تعلیمی در پنج گنج عماد فقیه است.
نگاهی به کارکرد اخلاقی -تعلیمیِ عقل در حدیقه الحقیقه و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
150 - 190
حوزههای تخصصی:
عقل آدمی و نیروی آن از اساسی ترین مقوله هایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحب نظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آن گونه که در مورد مسئله عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداخته اند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزش های اخلاقی، چه در زمینه شناخت احکام و محاسن اخلاقی و چه در زمینه ادا کردن آن ها، اموری همانند دین، عقل، وجدان اخلاقی و... ممکن است کارگر باشد؛ در این میان نقش و جایگاه عقل و توجه به کارکرد اخلاقی تعلیمی آن، اهمیت و ارزش ویژه ای دارد؛ چنان که می دانیم پیوستگی عقل و اخلاق از جستارهای ویژه و مختص عقل شناسی و علم اخلاق است و اوصاف اخلاقی، به وسیله عقل محقق می شوند. ارزش های اخلاقی در شعر سنایی و مولانا از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ یکی از مفاهیمی که بارها در اندیشه سنایی و مولوی تکرار شده است و نقش و جایگاه مهمی در جهان بینی و مکتب آنان دارد، مفهوم و کارکرد عقل به طور کلی و به ویژه کارکرد تعلیمی آن است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که کارکردهای اخلاقی تعلیمی عقل چه نقشی در زندگی انسان ایفا می کند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که این نوع کارکرد عقل دارای بُعد معرفت شناختی، انگیزشی و بازدارندگی است؛ ازاین رو عقل در این آثار متولی درک حقایق و بایدها و نبایدهاست. بنابراین راهبر انسان به سوی اکتساب فضیلت ها و سعادت و بازدارنده او از ورطه هلاکت است.
بررسی هستی شناسی متون پهلوی و استنتاج آموزه های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوگانه باوری در یزدان شناسی مَزِدِیَسْنا مفهومی بنیادین است که از لحاظ فلسفی حائز اهمیت می باشد. دوگانه باوری در گات های زرتشت با پیکار میان سپندمینو و انگره مینو آغاز می شود و سپس در خلال اوستای پَسین، به صورت تقابل میان اهورامزدا و اهریمن سازمان می یابد. در متون پهلوی، دوگانه باوری با هستی شناسی پیوند می خورد و جهان بینی دو بُن گرای زرتشت در قالب آفرینش و تکوین جهان هستی بر اساس پیکار میان اورمزد و اهریمن شکل می گیرد؛ این پیکار طی چهار دوره ادامه می یابد و سرانجام با پیروزی اورمزد و شکست اهریمن پایان می پذیرد. در این پژوهش، نخست بر اساس گزارش های سُنتی از آفرینش، مبانی دوگانه هستی شناسیِ متون پهلوی بررسی شد؛ سپس با استفاده از روش تحلیلی استنتاجی، آموزه های تربیتی موجود در این هستی شناسی استخراج شد. پرورش هوش هستی نگر (معنوی)، خردگرایی و نیک ورزی، پرورش توانایی داوری اخلاقی بر اساس دیالکتیک موجود در هستی، یگانگی انسان با جهان هستی و پاسداشت طبیعت و پدیده های طبیعی از جمله آموزه های تربیتی برگرفته از هستی شناسی متون پهلوی هستند.
زندگی بر مدار مرگ (پیامدهای اخلاقی مرگ پویایی و زندگی خواهی در اسرارنامه عطار نیشابوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
171 - 197
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین خواهش های آدمی، تمنایِ زیستن است. اما مرگ، این خواهش را پیاپی تهدید می کند. مسئله این است که آدمی چگونه می تواند میان این دو، سازواری ایجاد کند و این چالش، چه پیامدهای اخلاقی و روانی را به همراه خواهد داشت. در رویارویی با این درگیریِ روانی و فلسفی، انسان ها دو دسته اند: عده ای به انکار فرصت زندگی، و برخی به دریافت آن، گرایش می یابند. عطار نیشابوری با اتکا به مرگ پویایی، دو واقعیت انکارناپذیرِ زندگی و مرگ را می پذیرد. اندیشیدن به این دو پهنه، آدمی را به خصلت هایی چون کمال طلبی، تربیت نفس، آگاهانه زیستن، وابسته نبودن و دلبسته نشدن، ارزشمند دانستن فرصت زندگی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، توجه به ارزش های اخلاقی و تحقق رفتارهای فرجام اندیشانه آراسته خواهد کرد. تصویر انسانِ مرگ پویایِ زندگی خواه از زندگی، در ایماژ هایی چون زندان، گُلخن، کشتزار و کاروان سرا بروز می یابد. این تصاویر نشان می دهد آدمی دریافته که زندگیِ دنیایی، ابزار است؛ بنابراین اراده خویش را به کارکرد خویش در هستی معطوف می سازد تا زندگیِ اخلاقی را تجربه کند.
بررسی و تحلیل آموزه های تعلیمی در آثار برجسته عرفانی و صوفیانه حکیم ملاعباسعلی کیوان قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
128-163
حوزههای تخصصی:
در میان انواع ادبی، نوع تعلیمی حدومرز خاصی ندارد و این گونه ادبی بعد از نوع غنایی بیشترین بسامد را در ادبیات ایران دارد. تصوف و عرفان و باز شدن پای آن به ادبیات نقش مهمی در تکمیل و توسعه این نوع مهم ادبی ایفا نموده است و متصوفه و عرفا دیدگاه های خود را بیشتر در قالب این نوع ادبی بیان کرده اند. پژوهش پیش رو می کوشد تا با بررسی و تحلیل چهار اثر از برجسته ترین آثار صوفیانه حکیم ملاعباسعلی کیوان قزوینی (1277 1357ق) فیلسوف، مفسر، شاعر و صوفی بزرگ اواخر دوره قاجار و پهلوی اول، شامل رازگشا، بهین سخن، استوار رازدار و عرفان نامه، مهم ترین دیدگاه های او در خصوص نقد اخلاقی اقطاب گنابادیه را بعد از گسستن از آن ها، با استناد به اقوال خود او توضیح دهد و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که علت اصلی جدا شدن وی از گنابادیه بعد از همراهی طولانی مدت با آن ها چه بوده و انتقادهای او از آن ها بر مبنای چه اصولی صورت گرفته است. و دیگر آنکه آرا و نوآوری های به قول خود او، منحصربه فرد و بی سابقه اش در مسائل تصوف و عرفان کدام اند و ارزش علمی و مقبولیت آن ها تا چه اندازه است. شیوه کار در این پژوهش، از نوع تحلیلی توصیفی است و روش کار کتابخانه ای و با رویکرد گفتمان انتقادی است، که از طریق بررسی و تحلیل آثار مورد نظر صورت می پذیرد. جستار حاضر با واکاوی دقیق اندیشه های مؤلف در موارد یادشده به این نتیجه می رسد که علت جداشدن کیوان قزوینی از گنابادیه و اقطاب آن و بریدن از تصوف مرسوم مریدومرادی و نقد اخلاقی گنابادیه، به دلیل سرخوردگی ناشی از نرسیدن به اغراض مادی و کسب عنوان قطبیت سلسله مزبور نبوده، بلکه او بعد از حدود سی سال همراهی با سلاسل گوناگون تصوف مرسوم بالاخص گنابادیه درمی یابد که این نوع از تصوف و عرفان آن گمشده حقیقی انسان طالب کمالی چون او نبوده و با معلوم شدن این حقیقت تلخ تصمیم به نقد اخلاقی و رد آن می گیرد، و خود دست به تعریف و توضیح دقیق و جدیدی از تصوف و عرفان حقیقی می زند.
بررسی کارکردهای دینی و اخلاقی جملات پرسشی و امری در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
66 - 92
حوزههای تخصصی:
ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی یا حکیم سنایی (۴۷۳ ۵۴۵ قمری)، از بزرگ ترین شاعران قصیده گو و مثنوی سرای زبان فارسی است. قصایدش دارای مضامینی چون مدح، ارشاد و پند و منقبت است. سنایی زبان را خوب می شناسد و به تمامیِ دقایق و مهارت های آن آشناست. در قصاید سنایی، توصیف و ستایش و حکمت و اندرز و حدیث نفس و سرزنش و ملامت وجود دارد. موارد فراوانی از جملات انشایی (جملات پرسشی، امری، تعجبی و نهی) در قصاید سنایی دیده می شود که در معانی غیر اصلی خود (معانی ثانویه) به کار رفته اند. وى در گزینش شیوه هاى بیانى و الگوهاى دستورى با توجه به نوع پیام و ارتباط، همچنین در انتخاب واژه ها با رعایت هماهنگى و همنوایى آن ها با وزن و موضوع، موفق بوده است. معانی ثانویه جملات انشایی در حقیقت، بیانگر اندیشه های درونی سنایی است و می توان با توجه به تحلیل آن ها پی به اندیشه شاعر برد. در این پژوهش به دو مقوله پرسشی و امری بر اساس مقوله دستوری و معنایی در قصاید سنایی پرداخته شده است تا ارتباط اندیشه های شاعر با معانی جملات مشخص شود و بر اساس نمودار به تجزیه و تحلیل آن ها پرداخته ایم تا بتوان اندیشه های سنایی را از سرودن و به کارگیری این جملات روشن و آشکار کرد.
تحلیل شاخصه های هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریه رابرت ایمونز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
133 - 149
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آن ها اعتقاد و باور داریم. توجه به معنویت، امروزه در رشته های متنوعی از قبیل روان شناسی، در حال پیشرفت است؛ اما در این میان، اهمیت موضوع زمانی آشکار می شود که بدانیم مصادیق و مباحث مربوط به هوش معنوی بسیار پیش تر از آنکه در علوم روان شناسی نوین مطرح شود، در ادبیات عرفانی ما به فراوانی مطرح شده است . این تحقیق قصد دارد اشعار مولانا را این بار از نگاهی متفاوت و با توجه به شاخصه های هوش معنوی نظریه رابرت ایمونز بررسی کند. رابرت ایمونز یکی از محققانی است که نظریه خود را در رابطه با هوش معنوی ارائه کرده و آن را در رابطه مستقیم با هوش دینی و معنوی نشان داده است. ایمونز ایمان، صلح ، نوع دوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگاری با ناملایمات دنیای واقعی را از دغدغه های هوش معنوی معرفی کرده است. لذا این پژوهش تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که مهم ترین شاخصه های هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریه رابرت ایمونز چه می باشد؟ نتایج نشان می دهد که توجه به همدلی، نوع دوستی، عشق، ایثار، مدارا و تساهل و تسامح از ویژگی های مشترکی است که به عنوان مولفه های بارز هوش معنوی در ادبیات عرفانی و اندیشه مولانا مطرح شده است.
تحلیل و بررسی بن مایه حباب و کارکردهای تعلیمی آن در شعر صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک هندی یا اصفهانی سرشار از مضامین متنوع و تصویرهای رنگارنگ است. صائب تبریزی از شاعران توانمند این سبک است که از پدیده های مختلف طبیعی و غیرطبیعی به عنوان بن مایه در مضمون پردازی و تصویرسازی بهره گرفته است. صائب در بسیاری از موارد، از این مضمون ها و تصاویر بر اساس نقش ترغیبی و اخلاقی زبان برای برانگیختن مخاطب به انجام ارزش ها و ترک ضد ارزش ها بهره برده است. در این مقاله که با روش تحلیل محتوا و به صورت اسنادی انجام شده، بن مایه حباب در دیوان صائب بررسی و تحلیل گردیده و به این پرسش پاسخ داده شده که صائب از بن مایه حباب در جهت کدام یک از مضامین تعلیمی بهره برده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که صائب غیر از اهداف توصیفی و بیان موضوع های غنایی، حکمی و... اهداف تربیتی و تعلیمی را هم مد نظر داشته است. او با استفاده از قابلیت این بن مایه در مضمون پردازی و تصویرسازی، مخاطب خود را به خاموشی، ترک هواپرستی، دوری از نخوت و تکبر، ترک پوچ گویی، ترک گناهکاری و تردامنی، تکیه نکردن و دل نبستن به دنیای فانی، دل نبستن به عمر زودگذر و... دعوت کرده است .
مقایسه سیاوش، انسان آرمانی شاهنامه با نوح، انسان کامل تورات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
107-127
حوزههای تخصصی:
سیاوش و نوح(ع) در شاهنامه و تورات، همسان و هم روزگار نیستند اما هر دو از یک ویژگی مشترک برخوردارند؛ یعنی کامل و آرمانی اند، دو شاخصه قدسی و مینوی که همواره مطلوب بشر کمال طلب بوده است. کمال طلبی، گاه در قامت سیاوش، انسان آرمانی شاهنامه فردوسی، و در روایتی اسطوره ای و حماسی ترسیم می شود و گاه در قالب نوح، انسان کامل تورات و ضمن روایتی تاریخی مذهبی ظهور و بروز می یابد. معیارهایی که شاهنامه به عنوان منبعی سرشار از نکته های اخلاقی و تربیتی از انسان آرمانی ارائه می دهد، با شاخصه های انسان کامل تورات به عنوان متنی تاریخی مذهبی، چندان تفاوتی ندارند؛ زیرا فردوسی به عنوان حکیمی خردورز تلاش می کند چهره ای الهی و جاودانه از سیاوش ارائه دهد که هم با دیدگاه اسطوره ای منطبق باشد و هم از نظر مذهبی قابل پذیرش و مقبول؛ بر همین مبنا، داستان سیاوش با وجود نقل در متون مهری و مزدیسنی پیش از شاهنامه، همواره مورد توجه ایرانیان مسلمان نیز بوده است. با مقایسه سیاوش و نوح(ع) و واکاوی برخی از ویژگی های شخصیتی و اخلاقی و تعلیمی دو انسان اسطوره ای و دینی، دریافت می شود که وجه مشترک هر دو، اخلاق و معیارهای تربیتی و آموزه های تعلیمی است و ارزش ها و ملاک های ارزشی در تورات و شاهنامه بسیار به هم نزدیک اند.
علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی در منظومه غنایی ازهر و مزهر نزاری قهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده ترین گونه های ادب فارسی، اشعار تعلیمی هستند؛ این اشعار بر پایه اخلاق و پند و موعظه به صورت غیرمستقیم در گونه های دیگر ادبی به مانند منظومه های غنایی یافت می شوند. منظومه ازهر و مزهر در سده هفتم، یکی از آثاری است که سرشار از آموزه هایی با مضمون های گوناگون تعلیمی است. سعدالدین نزاری قهستانی در این منظومه، مفاهیم مختلف تعلیمی اخلاقی را به شیوه های گوناگون بیان کرده است و از شگردهایی مانند تذکر، تبشیر، انذار و عبرت و استدلال و مفاخره بهره جسته است تا بهتر بتواند در جهت اقناع مخاطب بکوشد. هدف این پژوهش آن است که چرایی بازتاب مضامین تعلیمی را در این منظومه بررسی و مشخص کند شاعر در اقناع مخاطب بیشتر از چه راه هایی استفاده کرده و کدام یک از مفاهیم اخلاقی را با چه شگردی برای خواننده خود تبیین کرده است.
جایگاه صور خیال در آموزه های اخلاقیِ معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب معارف ، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلال الدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که به سبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب معارف ، به دو بخش تعالیم دینی و تربیتی تقسیم می شوند، در اینجا از ذکر تعالیم بارز عرفانی با رویکرد آخرتی خودداری می شود. در نتیجه، توجه مقاله حاضر به نکات تربیتی و اخلاقی معارف و سعی در نشان دادن جنبه های زیبایی و خیال انگیز این تعالیم بوده است. نتایج این بررسی نشان می دهد آموزه های اخلاقی و تربیتی در کتاب معارف یا جنبه امری دارند یا بازدارنده هستند، که در این میان، فراوانی آموزه های ایجابی از بازدارنده بیشتر است. بیشترین صور خیال هم به تشبیه و سپس تمثیل اختصاص دارد که در بخش آموزه های سلبی، در پرهیز از طمع، پرهیز از کبر و دوری از همنشین بد، و در بخش آموزه های ایجابی، در توصیه به صبر و رفتار درست با زنان بیشترین کاربرد و تکرار را داشته است.
پژواک برخی اندرزهای پیشینیان در کتاب قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
131 - 159
حوزههای تخصصی:
قابوس نامه ، نوشته گران سنگ عنصرالمعالی کیکاووس، از برجسته ترین و مهم ترین آثاری است که پس از اسلام در حوزه ادبیات تعلیمی و در پند و اندرز مخاطبان نوشته شده است. این کتاب چونان دایرهالمعارف ارزشمندی است که بسیاری از آداب ورسوم و نیز شرایط و خصوصیات جامعه ایران عصر نویسنده در آن بازتاب یافته است. بالطبع عنصرالمعالی در بیان اندرزهای بی شمار آن، که در موضوعات گوناگون ایراد شده اند، مانند سایر نویسندگان آثار اندرزی، تحت تأثیر برخی اندرزنامه ها و منابع پیش از خود قرار داشته است و به شیوه های مختلف از مطالب آن ها سود جسته است. در همین راستا، پژوهش حاضر می کوشد تا با بررسی و برابرنهاد اندرزهای قابوس نامه با آثار پیشینیان، برخی منابع و مآخذ مؤثر در اندرزهای آن را کشف و استخراج کند. از مهم ترین یافته های این پژوهش نیز می توان به تأثیرگذاری قابل توجه منابعی همچون اندرزهای آذرباد مارسپندان ، پندنامه انوشیروان ، آداب ابن مقفع و اشعار بوشکور بلخی بر اندرزهای قابوس نامه اشاره کرد.
تدبیر منزل در بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
95 - 130
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در اکثر آثار اخلاقی، حکمی و ادبی گذشته ما بدان پرداخته شده، بحث حکمت عملی یا به طور عام اخلاق و ملکات انسانی است. از دیرباز شاعران و نویسندگان، مسئولیت حساس ترسیم چهره زیبای فضایل اخلاقی و نیز تصویر زشتی رذایل اخلاقی را برای نشان دادن مرز بین ارزش ها و ضد ارزش ها، بر عهده داشته اند. یکی از آثار حماسی زبان فارسی که در اواخر سده پنجم سروده شده، بهمن نامه ، اثر حکیم ایرانشاه ابن ابوالخیر می باشد که به موضوع زندگی بهمن پسر اسفندیار و نبردهای او با خاندان رستم پرداخته است. حکیم ایرانشاه توانسته است، آموزه های دینی، اخلاقی، اجتماعی، آموزه های تدبیرمنزل و سیاست مدن را به گونه ای شیوا در سراسر این اثر بازتاب دهد؛ نوشتار حاضر جنبه های مختلف تدبیر منزل در منظومه بهمن نامه را بررسی کرده است. یافته ها نشانگر این است که ایرانشاه ابن ابوالخیر، علاوه بر آشنایی با آثار حکمی ایران باستان، آشنایی کامل به اعتقادات و معارف اسلامی داشته و آن را به طرز زیبا در این اثر، به رشته نظم کشیده است.
اخلاق زیستن از نگاه ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
27 - 58
حوزههای تخصصی:
زندگی دارای دو پهنه شادی و غم/آسودگی و رنج است. اما همواره روی ناخوش زندگی برجسته تر است. آدمی در رویارویی با چنین موقعیت هایی دو انتخاب دارد: یکی از زندگی دست کشیدن (انتحار) و دیگری زیستن. البته زیستن زندگی به هر روشی، ناسودمند است. زیستنِ زندگی با اتکا به نظامی که با معناداری زندگی در پیوند باشد، اخلاق زیستن نام خواهد یافت. این پژوهش به تبیین مقوله اخلاق زیستن بر اساس قصاید ناصرخسرو پرداخته است. درنگ در هستی همچنین تأمل در خویشتن، بن مایه اخلاق زیستن است. آدمی با درنگ در هستی، از خصلت های آن (ناپایداری، رنج آوری، به کام نابودگی) آگاهی می یابد. این منظر، ارزش زندگی را آشکار می سازد و آدمی درمی یابد که ارزش درآمیختگی با هستی به چه میزان است؟ در نتیجه، ناملایمات زندگی را بدون کمترین تکانه روانی پشت سر خواهد گذاشت. درنگ در خویشتن نیز انسان را با کارکرد خویش در هستی (دریافتِ لحظه های زندگی، تلاش و کوشش، خواستن به قدر ضرورت و کفایت، زیستِ اینجایی اندیشه آنجایی و تعامل/پیوند با دیگران) آشنا می سازد. این منظر، آدمی را به دست یافتن به زندگیِ کیفی رهنمون خواهد ساخت. زندگی با اتکا به اخلاق زیستن، به پوچی و بی معنایی گرفتار نخواهد شد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیل محتواست و تاکنون اثری با این رویکرد در خصوص ناصرخسرو نوشته نشده است.
واکاوی تطبیقی جایگاه قناعت در مثنوی معنوی مولوی و بوستان سعدی با تأملی در دیدگاه مکتب معنادرمانی و ارائه الگویی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از معنای زندگی، از مهم ترین سؤالات انسان است. ویکتور فرانکل در مکتب خویش که «معنادرمانی» نامیده می شود، کوشیده است به این پرسش اساسی پاسخ دهد. وی بر آن است به فرد بیاموزد که معنای زندگی خویش را دریابد و از رخوت و خلأ وجودی بیرون آمده و سرچشمه های زلال زندگی را ادراک کند. فضایل اخلاقی یکی از سرچشمه های زلال زندگی و از ارکان اساسی سعادت بشر و مایه تعالی و تکامل مادی و معنوی است. بزرگان ادب فارسی، غالب شاهکارهای خود را با بهره گیری از فرهنگ اسلامی و آموزه های قرآنی خلق کرده و کوشیده اند تا مخاطب را به سمت فضایل اخلاقی در پرتو معنابخشی به زندگی رهنمون سازند. قناعت از جمله فضایل اخلاقی مهمی است که شاعران هرکدام به شیوه ای بدان اشاره کرده اند. مولوی و سعدی از جمله شاعرانی هستند که به گواهی آثارشان، نظرگاهی دینی و تربیتی دارند و از همین روی است که آشنایی با آیات و روایات و تسلط بر آموزه های دینی را در آثارشان قابل ستایش می بینم. سعدی در بوستان، فقط به توصیف افراد قناعت پیشه اکتفا نکرده است، بلکه ضمن ارائه بابی با عنوان قناعت، نمونه ای از حکایات و تمثیل را برای روشنگری خوانندگان و تأثیر کلام و بیان نصایح ذکر می کند. مولوی نیز در مثنوی معنوی، ضمن ستودن قناعت به مذمت حرص و طمع می پردازد و می کوشد تا با از بین بردن رذایل، زمینه کسب فضایل را برای مخاطب فراهم سازد. در این راستا، مکتب معنادرمانی به مؤلفه هایی چون رنج، جزء جدایی ناپذیر زندگی، محور کوشش و پاداش، وسعت نظر برای معنایابی، انسان ساز بودن و پاسخی به معنای زندگی و شناخت خداوند اشاره دارد. تطبیق مؤلفه های حاکم بر جایگاه قناعت در متون یادشده و مؤلفه های مستخرج از مکتب معنادرمانی، منتج به شکل گیری الگویی تربیتی گردید.
بررسی قابلیت های هوش هیجانی در قصه سمک عیّار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
146-181
حوزههای تخصصی:
داستان سمک عیّار از جمله شاهکارهای داستان های عامیانه در ادبیات ایران است. قهرمان داستان عیّاری است به نام سمک که با استفاده از شگردهای گوناگون و همچنین با بهره گیری از روش های روان شناسی، به خصوص نظریه هوش هیجانی، هدف هایش را محقق می سازد. در این مقاله هدف، بررسی عملکرد و رفتار سمک و یارانش از منظر هوش هیجانی از دیدگاه بار- اون (bar-on) است. این پژوهش می کوشد با روش تحقیق تحلیل محتوای توصیفی به صورت کمی و کیفی با استفاده از آمار توصیفی، مؤلفه های هوش هیجانی را در این داستان مورد تحلیل قرار دهد. در روش تحلیل محتوا از نوع توصیفی، واحد تحلیل، عبارات و جملاتی است که عملکرد و رفتار قهرمانان داستان را بیان می کند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در این داستان، مؤلفه های روابط بین فردی، واقعیت سنجی، خودآگاهی، قاطعیت، حل مسئله، مسئولیت پذیری، کنترل فشار، خرسندی، همدلی، خودشکوفایی، حرمت نفس، خوش بینی، کنترل تکانه و استقلال از لحاظ به کارگیری، به ترتیب آماری قرار گرفته اند؛ به خصوص شش مؤلفه اول که بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از لحاظ توجه به مقیاس های کلی، به ترتیب حوزه برون فردی، سازگاری، درون فردی، کنترل استرس و خلق کلی مطرح شده است. دو حوزه برون فردی و سازگاری از لحاظ فراوانی، فاصله بسیار زیادی با حوزه های دیگر دارد. به کارگیری و طرح کاربردهای اجتماعی، مدیریتی و سازمانی این مؤلفه ها، جهت ارتقای سطح علمی و عملکردی در اغلب آموزش ها و رشته های مختلف تعلیمی از دوره ابتدایی تا سطوح آموزش عالی امکان پذیر و قابل دستیابی است. تهیه کتب، فیلم ها و کارگاه های آموزشی و نشر و گسترش آن ها در بین آحاد جامعه و تطابق آن با شرایط مختلف اجتماعی حاکم بر جامعه، بسیار حائز اهمیت و مورد نیاز است.
بررسی مؤلفه های روان شناسی شفقت گیلبرت در کتاب بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
181 - 204
حوزههای تخصصی:
طرح مباحث میان رشته ای و نوشتن مقالات علمی درباره آن ها، از علایق پژوهشگران در سال های اخیر بوده است. یکی از این مباحث، انعکاس علم روان شناسی در آثار ادبی و انطباق آن با تئوری های نوین روان شناسی است. در این مقاله، مؤلفه های روان شناسی شفقت گیلبرت با توجه به بوستان بررسی شده و با علم امروزی روان شناسی تطبیق داده شده اند. یکی از مفاهیم اخلاقی و انسانی که در متون ادبی ما و همچنین در علم روان شناسی بدان پرداخته شده، شفقت است. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی به موضوع شفقت در بوستان سعدی بر اساس مؤلفه های روان شناسی گیلبرت پرداخته است. باوجود هم پوشانی این واژه با واژه هایی مانند مهربانی، دل سوزی، همدردی، همدلی، ترحم و ترس در ادبیات فارسی، مفهوم روان شناختی آن با معنای واژه های یادشده متفاوت است. در ترجمه کتاب ها و نظریه های گیلبرت و نف، شفقت حاوی ویژگی های دوازده گانه ای است که بر اساس آن «انسان مشفق» تعریف می شود. با مقایسه و بررسی مؤلفه های روان شناسی شفقت گیلبرت با بوستان سعدی این نتایج حاصل می شود که مفاهیم انسانی مطرح شده توسط سعدی، صدها سال قبل از شکل گیری این مفاهیم در روان شناسی وجود داشته و مورد بحث قرار گرفته است. این مسئله حاکی از غنای فرهنگی و ادبی اندیشمندان پارسی زبان است که متأسفانه در جامعه ما مورد غفلت قرار گرفته و در عوض علوم امروزه غربی و پیشرفته روان شناسی مؤید این نظریات است.
تحلیل روایی حکایت تمثیلی نابینا و مفلوج بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل «نابینا و مفلوج»از جمله حکایت هایی است که در متون مختلف فارسی و عربی آمده است. از این آثار به قصص الانبیاء نیشابوری، کشف الاسرار میبدی، اسرارنامه عطار، سراج الملوک طرطوشی، نامه تنسربه گشنسب و اخلاق محتشمی از خواجه نصیرالدین طوسی می توان اشاره کرد. برخی حکایت های کهن قابلیت آن را دارند که از زاویه نگرش های مختلف نقد ادبی ، زبان شناختی، روایت پژوهی و... بررسی شوند؛ با مطالعه ساختار حکایات تمثیلی می توان به الگوهای روایی داستان ها و گفتمان حاکم بر آن ها پی برد. این پژوهش قصد دارد بر اساس دیدگاه ژپ لینت ولت به مطالعه موقعیت روایی و پیرنگ حکایت «نابینا و مفلوج» بپردازد و نشان دهد که الگوی طرح کدام روایت دارای ساختاری کامل است؟ مطالعه شش روایت بیانگر این است که روایت اخلاق محتشمی به سبب گسترش دادن پیرنگ داستان، افزودن شخصیت ها، توجه به گفت وگو و نقش آن در تعلیق داستان، از ساختار داستانی، انسجام روایی و پیرنگ استواری برخوردار است.