فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۹۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
گرشاسب نامه را همگان کتابی افسانه ای و حماسی دانسته اند و بیشتر تحقیقات دربارة این زمینه هاست اما ظرفیت های این کتاب در بخش تعلیم آداب و رسوم شاهی و اخلاق نیک و به خصوص اندرزهای بخش راه و روش کشورداری خطاب به شاه و آیین خدمتگزاری خطاب به مردم در آن پربسامد است. اینکه چرا اسدی در این داستان اسطوره ای و افسانه ای حماسی این همه اندرز و مباحث اخلاقی را گنجانده است، سؤال برانگیز است. هدف این پژوهش شناسایی و دسته بندی اندرزهای اسدی دربارة آیین کشورداری برای یک حاکم و مردم و کارگزاران حکومت است. اسدی بنا بر رسم اندرزگویی و تبیین راه و روش سلوک شاهان، پندهای بسیاری را خطاب به شاهان گفته است. این اندرزها دربارة چهار رکن اصلی کشورداری؛ پادشاه، عدالت، رعیت و تدبیر است. همچنین روش انتخاب درباریان و صاحبان مشاغل مهم، چگونگی رفتار متقابل شاه و رعیت، بسط اندیشه های اخلاقی و تدبیر در کار سپاه هنگام صلح و جنگ از دیگر اندیشه های اوست. اندرزهای اسدی همگی اخلاق محور هستند و در بخش خطاب به شاه و امیر به رعایت اخلاق دادگری و رادمردی شاه و رسیدگی به امور لشکر سخت توجه کرده است. بر اساس استخراج و تحلیل چنین اندیشه ها و اندرزهایی در گرشاسب نامه، می توان منظومة اخلاقی اسدی در سیاست مدن را به دست داد.
رگه های تعلیمی در شعر دفاع مقدس (دهة 60)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشاعة فرهنگ دینی در ادبیات پس از انقلاب اسلامی(57) از پیامدهای فرهنگی این انقلاب است. با وقوع جنگ و استمرار هشت سال دفاع مقدس، مضامین دینی و مذهبی، همچون غزوات صدر اسلام، جنگ های امام علی(ع) با معاندان در دوران خلافت آن حضرت و به ویژه حماسة خونین کربلا، در شعر انقلاب و دفاع مقدس بازتاب گسترده ای می یابد، به گونه ای که این مباحث مهم ترین درون مایه ها و یکی از بارزترین ویژگی های آن را تشکیل می دهد. این موضوع بُعد تعلیمی سروده های مورد بحث را بر پایة مبانی دین و تعالیم قرآن کریم، تقویت می کند. سرایندگان این اشعار غالباً شخصیت های انقلابی و اهل جبهه و جنگ اند و آنچه می سرایند از سر ایمان و سرشار از شور و هیجان است؛ به همین دلیل بعد غنایی و حماسی سروده های آنان، چنان بارز و قوی است که جنبة تعلیمی آن را تحت الشعاع قرار می دهد، و درک آموزش های نهفته درآن، بدون تأمل و تعمق، مشکل می شود و از دید خواننده پنهان می ماند. دراین نوشتار لایه های پنهان و پیدای تعلیمی و رگه های آموزشی در سروده های انقلاب و دفاع مقدس واکاوی می-گردد، تا نمایان شود، سرایندگان برای ترویج اصول اخلاقی و برانگیختن خوانندگان به پیروی از ارزش های اسلامی-انسانی از چه شیوه ها و مضامینی بهره گرفته اند. بررسی ها نشان می دهد که جنبه های تعلیمی این سروده ها بنا به دلایل مختلف، به صورت رگه های باریک و پوشیده در زمینة پررنگ حماسی-آیینی، با بیانی غالباً غیر مستقیم و با تکیه برمضامینی چون حریت، شهامت و صداقت، معطوف به متخلق شدن جوانان به خلق و خوی اهل بیت(ع) است.
تأثیر به کارگیری حوزه معنایی و واژگانی در تصحیح متن تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از نظریه های مختلف زبان شناسی برای تحلیل کیفیت متون ادبی، در دهه های اخیر از مقبولیت فراوانی برخوردار بوده؛ به ویژه که با به کارگیری این امر، افق های نگرش تازه ای در نقد متون ادبی به وجود آمده است. یکی از مهم ترین حوزه های زبان شناسی، مبحث «معنی شناسی» است که خود شامل مصادیق مختلفی است. از جمله موضوعات مهم معنی شناسی، مسیله حوزه معنایی و واژگانی است که زبان شناسان مختلف، درباره این دو حوزه در آثار خود صحبت کرده اند. این نظریه را حتی در تصحیح متون فارسی می توان به کار گرفت. این مقاله با به کارگیری تکرار، با هم آیی معنایی، تضاد معنایی و جز این ها به بررسی دو اثر تعلیمی تصحیح شده ( قابوسنامه و بوستان سعدی) از سوی مرحوم یوسفی می پردازد. باتوجه به مجال مقاله می کوشد تا با این عناصر، متن تصحیح شده را واکاود و انتخاب اصح و ادق را از غیر اصح باز نماید. باهم آیی واژگانی و معنایی در این دو اثر تعلیمی بررسی شد و دلیل انتخاب نسخه بدل به متن یا متن به نسخه بدل ها باز نموده شد.
بررسی دگرگونی ادب تعلیمی در جریان های شعر معاصر در ارتباط با تحولات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب تعلیمی، از آغاز شعر فارسی تاکنون به صورت نوع ادبی مجزا یا درآمیخته با انواع دیگر ادبی کاربرد داشته و در هر دورة ادبی متناسب با تغییرات سبکی آن دوره، دگرگونی های آرامی را پذیرفته است. این گونة ادبی با انقلاب مشروطه و تغییر در مبانی نظری شعر، چندین دگرگونی اساسی یافت؛ مهم ترین دگرگونی آن همسوشدن با تحولات سیاسی و اجتماعی کشور بود؛ درنتیجه تعالیمی مانند سفارش مخاطب به وطن دوستی و مبارزه با استبداد و استعمار افزایش یافت. در این پژوهش چهار جریان اصلی شعر معاصر (شعر مشروطه، سنت گرایان معاصر، شعر نو، شعر مقاومت) ازنظر این دگرگونی سبکی بررسی می شود. نتیجة بررسی بیانگر این نکته است که دگرگونی های اجتماعی در همة جریان ها بر ادب تعلیمی تأثیر گذاشته و آن را به سمت شعر پایداری و اعتراضی هدایت کرده است. این تأثیر در جریان های مشروطه و شعر نو و جریان مقاومت کاملاً آشکار است؛ اما در جریان سنت گرایان نمودی ندارد؛ گفتنی است در همة جریان ها نگرش شاعران در بیان آموزه های اخلاقی هماهنگ با مسائل جامعه تغییر یافته است.
«تدبیر منزل» در اخلاق ناصری و اخلاق جلالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گذشتگان ما به موضوع ادبیات تعلیمی، بویژه اخلاق اهمیت خاصی می دادند، علمی که موضوع اصلی و کلان آن، نیکی و بدی یِا خیر و شرّ است و ب ه رفتارهای افراد در مقابل هم می پردازد. هدفِ غایی عل م اخلاق، هدایت انس ان ها به سمت نیکی و زیبای ی هاست و قصد دارد آنها را برای اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی، راهنمایی و آماده کند، که این موضوع در متون نظم و نثرِ ادبِ فارسی هم کاملاً جلوه گراست. ازجمله دانشمن دانی که به این ام ر توجه ویژه داشته و دو کتاب هم با این موضوع به نام های «اخلاق ناصری» و «اخلاق محتشمی» تألیف کرده است، «خواجه نصیرالدین توسی» است. قرن ها پس از نگارش این کتاب محقّقان دیگری نیز ترغیب شدند تا با تأثیرپذیری و طبق شیوه او به خلقِ آثار جدیدی بپردازند. یکی از این آثار که در زمینه «تدبیر منزل» نگاشته شده است، کتاب «اخلاقِ جلالی» نوشته «جلال الدین دوانی» از علما و حکمای قرن نهم قمری است که در واقع بازنویسی رساله خواجه نصیر است و عمده تغییرات ایجاد شده در آن، پُررنگ شدنِ صبغه دینی نسبت به نگاه فلسفیِ خواجه نصیر، تغییر سبک نگارش کتاب و ساده تر شدن آن، تلخیصِ کتاب، اضافه کردنِ آیات و احادیث و اشعار و امثال عربی و...، است. هدف این مقاله، بررسی بحث «تدبیرمنزل» در این دو کتاب است.
بررسی کارکردهای تکرار در القای مضامین اخلاقی و تعلیمی (مطالعه موردی شعر شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تکرار» در زیبایی شناسی شعر معاصر نقش بسزایی دارد و این آرایه بلاغی موجب پیوند نا گسستنی شعر معاصر با موسیقی و اندیشه شده است. هدف این مقاله بررسی نقش تکرار و کارکردهای آن در تبیین و تعلیم اندیشه های اخلاقی شعر شفیعی کدکنی در دو مجموعه «شبخوانی» و «در کوچه باغ های نشابور» است و این که عنصر تکرار و کارکردهای آن تا چه اندازه در القای مضامین تعلیمی کلام شفیعی کدکنی نقش دارد. تکرار در این اشعار بیشتر در چهار حوزه صامت ها و مصوت ها، هجاها، واژگان و جملات صورت گرفته است. این عامل در به وجود آمدن مضامین اخلاقی و تعلیمی نقش مهمی بر عهده گرفته است؛ مفاهیم و مضامینی همچون دعوت به مبارزه با ظلم، وطن خواهی، بیان محرومیت ها و ستم کشی ها، توجه به فرهنگ شهادت و بیان مطالب مربوط به آن، دمیدن روح امید در دل مخاطب و عصیان علیه خفقان و استبدادو ... . شفیعی کدکنی برای انتقال و تعلیم آموزه های اخلاقی، باورهای ملی و دینی و مسائل اجتماعی به بهترین وجه از عنصر تکرار در شعر خود بهره برده است.
مضامین تعلیمی در دیوان رودکی سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تعلیمی، یکی از مهمترین انواع ادبی است که تثبیت و تقویت صفات مطلوب را از یک سو و نکوهش و تلاش برای حذف صفات ناپسند را در مخاطب عام از سوی دیگر دنبال می کند. نگرش هر شاعر درباره ی این صفات، نقش برجسته ای در کیفیّت القای این مضامین به مخاطبان دارد که بسته به شرایط درونی و محیط پیرامون هر شاعر می تواند متفاوت یا حتّی متعارض باشد و بر این اساس، می توان ادبیّات تعلیمی را نتیجه و برآیند تثبیت مضامین غنایی و الصاق عنوان خوب و بد به تجربیّات درونی فردی نیز دانست. در این مقاله، مضامین تعلیمی را در چارچوب تحلیل و دسته بندی شواهدی از دیوان رودکی، به عنوان خنیاگر و ترانه سرایی بنام و شایسته، به دو بخش عمده ی امر به معروف و نهی از منکر، بررسی نموده ایم تا نشان دهیم در تعداد اندکی از سروده های رودکی که اینک در دسترس است، وی بیشتر می کوشد احساسات و طرز تلقّی خود را از محیط پرآشوب زمانه اش، بنمایاند. به رغم این باور عام که رودکی انسانی شادخوار و دم غنیمتی بوده است، در واقع، اندوهی حزن آلود و ناشی از خردورزی در اشعارش نمایان است. مهمترین دغدغه ی رودکی، سعادتمندی است و تنها راه سعادتمندی از نظر وی، آراستگی به دانش، حکمت و اخلاق، آن هم در جامعه ای اخلاق مدار و خردمند است پس مضامین تعلیمی نزد رودکی به عنوان «پدر شعر فارسی» و «شاعر تیره چشم روشن بین» صبغه ی غنایی و هنرمندانه همانند مطربان شادی آفرین و نیز مصلحانه و اجتماعی همانند اندرزهای پدرانه دارد.
پی رنگ تعلیم (سنجش تطبیقی باب «شیر و گاو»، در سه تحریر از کلیله و دمنه با تکیه بر عنصر داستانی پی رنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
105-136
حوزه های تخصصی:
مروری بر تعاریف نویسندگان فرنگی و ایرانی درباره طرح (پی رنگ)، نشان از اهمیت انکارناپذیر آن در بررسی و تحلیل کیفیت «پرداخت داستانی» انواع روایت (از قصه های کهن تا روایات مدرن و پسامدرن دارد. از این منظر، این مقاله می کوشد قصه «شیر و گاو» را در سه روایت از کتاب های کلیله و دمنه بهرام شاهی ، داستان های بیدپای و انوار سهیلی بررسی کند و با بیان چارچوب کلی سه روایت مورد بررسی، تفاوت ها و شباهت های پی رنگ میان روایت ها در این سه کتاب را بیان کند تا از این رهگذر، همگرایی ها و تفاوت های این سه مؤلف/متن در امر تعلیم را در نگرشی مطابقه ای آشکارتر سازد. مهم ترین ویژگی داستان در هر سه کتاب، بیان داستان هایی به عنوان تمثیل بر درستی و روایی سخن خویش از زبان اشخاص مختلف است. در اکثر قریب به اتفاق این داستان ها، شخص گوینده در پایان داستان نتیجه مورد نظر خود را با جملاتی مانند «این مثل را بدان گفتم/ آوردم که ...» بیان می کند. در پایان این کنکاش دریافتیم که در هر دو روایت قدیم تر ( کلیله و دمنه و داستان های بیدپای )، از الگوی عطف دو شخصیت اصلی داستان که به ترتیب اثرگذار اصلی (فاعل اصلی) و اثرپذیر اصلی (منفعل اصلی) هستند، پیروی می کنند؛ اما در روایت سوم ( انوار سهیلی )، همان عنوان اخلاقی باب، عنوان روایت نیز هست و این الگو در تمام ابواب کتاب رعایت شده است و نشان از نگاه اخلاقی کتاب و زمینه های فکری نویسنده کتاب انوار سهیلی به عنوان یک معلم اخلاق دارد.
بررسی تاریخ محور تحول موضوعات شعر تعلیمی قرن چهارم تا هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
137-170
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع ادبی مهم که بخش های عظیمی از شعر فارسی را در بر گرفته، بیان مباحث اخلاقی در لابه لای اشعار است. در واقع کمتر شاعر و نویسنده ای هست که دغدغه تعلیمی و اخلاق آموزی نداشته باشد. این رویکرد در همان اشعار نخستین قرن سوم و چهارم رخ نموده است؛ به گونه ای که شهید بلخی در شعری که به نخستین غزل فارسی زبانزد است، بر اساس روایتی به پند غیرمستقیم روی می آورد. شعر قرن چهارم و پنجم هرچند بیشتر تغزلی و توصیفی است، جانب تعلیمی و اندرزی آن نیز فروگذار نشده است. رودکی، فردوسی، کسایی مروزی و ابوشکور، هریک در ادبیات تعلیمی شناخته شده اند. در انتقال شعر فارسی از قرن چهارم و پنجم به شعر قرن ششم و هفتم هجری، به دلیل رواج اندیشه ها و نگرش های آسمانی و عرفان و تصوف و پیشرفت های علمی، مباحث اساسی در ادبیات تعلیمی نیز دگرگون شد؛ به گونه ای که بر اساس مطالعه حاضر، علاوه بر حفظ بیشتر اندرزهای مشترک سده های پیشین، اندیشه های تعلیمی جدیدی بنا به نگرش های تعلیمی به شعر تعلیمی عرفانی فارسی افزوده شده است. در این مقاله با مطالعه اکثر شعرهای این چند قرن، ادبیات تعلیمی اندرزی این دو دوره (سبک خراسانی و سبک عراقی) بررسی و مقایسه شده است. نتیجه این است که شعر تعلیمی با ورود عرفان و تصوف، غنای بیشتری می یابد و به نگرش های آسمانی و دگرگونی دست می یابد و از این راه، کمیت و کیفیت اندرزها و تعلیم اخلاقیات متعالی می شود.
طرز بیان غزّالی در نصیحة الملوک برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نصیحة الملوک کتابی است از امام محمّد غزالی که با نثری ساده و روان در موضوع حکمت عملی بر اساس دین و به منظور هدایت پادشاهان و درباریان نوشته شده است. نویسنده در این کتاب با گزینش ساخت های زبانی مناسب، عقاید و اندیشه های خود را بیان کرده است. صراحت و شفافیت حاکم بر متن، نصیحه الملوک را در شمار متن های گفتمان محور نشان می دهد. این پژوهش به بررسی ویژگی های سبکی نصیحه الملوک در پیوند با عناصر ایدئولوژیک درون متنی می پردازد. هدف از این پژوهش آن است که نشان دهد ساختارها و رخدادهای کلامی می توانند ایدئولوژی حاکم بر متن را به مخاطب منتقل کنند. بر اساس نتایج این پژوهش، نگرش عرفانی غزّالی که بر بنیاد پیوند شریعت و طریقت است، در گزینش عناصر زبانی و سازه های کلامی تأثیرگذار بوده است. استناد مستمر به آیات، احادیث و روایات و بسامد حکایات، سیطره اندیشه های ایدئولوژیک را بر متن نشان می دهد. شگردهای محدود بلاغی به ویژه آرایه های تقسیم و تمثیل نیز در جهت اهداف ایدئولوژیک به خدمت گرفته شده اند.
بررسی اثرپذیری منظومه ویس و رامین از اندرزنامه های پهلوی در حوزه مفاهیم تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویس و رامین داستانی عاشقانه و مربوط به دوران اشکانی- ساسانی است. فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را در قرن پنجم هجری به نظم درآورد. نگرش اصلی در این سروده، غنایی است؛ اما نمود مضامین تعلیمی نیز در آن دیده می شود. این آموزه ها به طور مستقیم (از زبان راوی- شاعر) یا غیرمستقیم (از زبان شخصیت ها) تبیین شده اند. فخرالدین اسعد با قواعد زبان و ادبیات پهلوی کاملاً آشناست؛ ازاین رو بدون دخالت عناصر اسلامی و با حفظ سنت های مَنشی ایرانیان در دوران پیش از اسلام (که به طور ویژه در اندرزنامه های پهلوی نمایان است)، موفق شد شاهکاری غنایی- تعلیمی بسراید. بنابراین در این مقاله، تأثیرگذاری تعلیمی اندرزنامه های پهلوی بر منظومه ویس و رامینبه روش توصیفی- تحلیلی بررسی می شود. سنت های اخلاقی مانند خردستایی و دانش آموزی، ستایش خداوند و توکل به او، وفای به عهد، دادگری، خرسندی و قناعت، منش و گفتار راست، دنیاستیزی و آزمندی، در اندرزنامه ها بسیار دیده می شود. این سنت های اخلاقی در منظومه ویس و رامیننیز بیان شده است. درنتیجه این گمان تأیید می شود که سروده فخرالدین اسعد با تأثیرپذیری از فرهنگ و اخلاق ایرانیان باستان سروده شده است.
سبک اقناعی نظامی در بیان مضامین تعلیمی با تکیه بر قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های تعلیمی از مضامین رایج در قصاید نظامی است که در کنار خمسة او، تا کنون از نظر مغفول مانده است. در فرایند خوانش این قصاید، مشخص می شود که نظامی در بیان مسایل تعلیمی، سبکی اقناعی به کار می گیرد؛ به این معنی که با روش هایی چون انذار، تبشیر، اسلوب استفهام و اسلوب شرط سعی در قبولاندن مفهوم مورد نظر خود و یا تغییر نگرش مخاطب دارد. البته؛ گاهی از شگردهای بلاغی چون: تکرار، تلمیح، تمثیل و اسلوب معادله برای قانع کردن مخاطب استفاده می کند. توجه به این امر می تواند، بیانگر تلاش شاعر و حُسن توجّه او در مستدل ساختن کلام بر پایة منطق عقلی و هنری باشد تا آنچه در مدّ نظر او است، مقبول طبع واقع شده و مورد پذیرش خواننده قرار گیرد. این پژوهش با روش توصیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، به بررسی ابیات تعلیمی قصاید نظامی می پردازد تا هم شگرد خاص وی را در بیان موعظه، پند و حکمت بنمایاند و هم بابی برای آشنایی با این مضامین در قصاید نظامی باشد.
شگردها و علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی در منظومه های غنایی با تکیه بر منظومه نویافته «ناز و نیاز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار تعلیمی یکی از گسترده ترین و رایج ترین گونه های ادب فارسی است. اشعار و آثار تعلیمی گاهی اثری کاملاً مجزا و مستقل است؛ همانند منظومه ها و آثاری که تنها به تعلیم و پند و حکمت و اخلاق می پردازد؛ گاهی نیز مفاهیم و مضامین اخلاقی، حکمی، مذهبی و پندیات به طور پراکنده در میان آثار دیگر ادبی مانند منظومه های غنایی و حماسی و یا قصاید مدحی به کار می رود؛ در این حالت افزون بر نکاستن از جنبة شاعرانة این آثار، با شور و احساس ویژه ای، گیرایی این آثار افزایش می یابد. منظومه ناشناخته « ناز و نیاز» یکی از آثاری است که سرشار از آموزه های تعلیمی است. این منظومه از آثار ارزشمند سده یازدهم هجری است و در شمار منظومه های گرانقدر عاشقانه فارسی قرار دارد؛ این منظومه تاکنون به چاپ نرسیده است و تنها نسخه باقی مانده از آن، نسخه ای با شماره 483 در کتابخانه U.C.L.A دانشگاه لس آنجلس است. در این اثر، مضامین و معانی تعلیمی و حکمی بسیاری وجود دارد که شاعر، آنها را باتوجه به زمینه انفعالی و ذوقی و با استفاده از شگردهایی مانند ترغیب، انذار، استدلال و... به کار برده است. این موضوع بیانگر حسن توجه شاعر در استوارکردن کلام برپایه منطق عقلی و هنری است. نگارنده در این پژوهش می کوشد تا افزون بر معرفی کوتاه منظومه ناز و نیاز، چرایی بازتاب مضامین تعلیمی را در این منظومه غنایی بررسی کند.
مقایسه مضامین اندرزی مینوی خرد و آفرین نامه ابوشکور بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی و به ویژه اندرزگویی در ادب فارسی پیشینه ای به دیرینگی تاریخ دارد. این ادبیات، نخست شفاهی و نانوشته بود و بعدها در دورة نویسندگی به رشته تحریر درآمد. ادبیات اندرزی به معنای ویژة آن در عصر ساسانی رواج یافت و از دو سرچشمة سنت های شفاهی و منابع نوشتاری به ادبیات فارسی دری وارد شد. مینوی خردیکی از آثار دورة میانه از زبان های ایرانی و متعلق به دوره ساسانی است که در این پژوهش در مقایسه با آفرین نامةابوشکور بلخی، شباهت های مضمونی و فکری آنها بررسی و تحلیل می شود. در این مقاله به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که آیا آفرین نامهابوشکور بلخی از متون اندرزی در دورة میانه زبان های ایرانی تأثیر پذیرفته است یا خیر. این پژوهش برپایة روش تحلیل مقایسه ای به انجام رسید. هدف از این گفتار، یافتن سرچشمه هایی از مضامین تعلیمی است که در آفرین نامهابوشکور بلخی بیان شده است. در این مقایسه چنین دریافت شد که آفرین نامهابوشکور بلخی تأثیرپذیرفته و الهام گرفته از آثار اندرزی در دوره ساسانی است و شباهت های میان آنها انکارناپذیر است.
مضامین اخلاقی و تعلیمی مشترک در شعر زهیر و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زهیر بن ابی سلمی ربیعه بن رباح المزنی، در عصر جاهلی، حکیم الشّعراء و در میان ائمّه عرب، افضل شاعران بود. او در مدیح و حکمت برجسته بود و وظیفه شعر را تعلیم و هدایتگری می دانست. زهیر عمر خود را در دلسوزی و پند و اندرز و حق گویی و خیرخواهی گذراند و در اشعارش مفاهیم تعلیمی و اخلاقی به ویژه در معانی نکوهش و زهد سخت آشکار است. زهیر با تأثیر از محیط زندگی و شخصیت خود، برترین معیارهای اخلاقی و انسانی را خلق کرده و پرده از رایج ترین رذایل برداشته و انسان ها را از انجام آن منع کرده است. عظمت مقام سعدی، شاعر نامدار قرن هفتم هجری، در شعر و نثر و اخلاق و حکم آشکار است. سعدی به دلیل انس فراوان با شعر و شاعران عرب و برخورداری از محیط عربی در پی درنگ طولانی در آن سرزمین ها، چنان تأثیر پذیرفت که از راه شعر او، شعر فارسی نیز متأثّر شد. این مقاله با بررسی دیوان اشعار زهیر بن ابی سلمی، برخی محاسن و معایب اخلاقی متذکّر در شعر او را تبیین و اشتراکات تعلیمی و مضمونی آن را با شعر سعدی در بخش مواعظ و غزلیّات تحلیل کرده است. یافته های این پژوهش، دربردارنده آراء مشترک اخلاقی و اجتماعی و ارشادات این دو شاعر است.
روایتگری خشم و ترس در حکایت هایی از کلیله و دمنه و گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت پردازی شیوه ای کامل در خلق متون ادبی به ویژه آثار تعلیمی است. کلیله ودمنهو گلستاندر جایگاه دو اثر شاخص ادبیات تعلیمی از همین شیوه برای بیان مفاهیم بهره جسته اند. پژوهش حاضر به بررسی روایتگری ترس و خشم در حکایت هایی از این دو اثر پرداخته است که کنشگران انسانی دارند. در مقاله حاضر شیوه تجلی ترس و خشم و نحوه روایت پردازی با بررسی زبان روایت، شیوه کنش و بیان کنشگرانی که دو هیجان را نشان می دهند و نیز انگیزه ها و نتایج حاصل از دو کنش بررسی شده است. تفاوت هایی در زبان روایت، طبقه اجتماعی و جنسیت کنشگران و کنش پذیران و... در دو اثر مشاهده می شود که حاصل تفاوت دیدگاه دو نویسنده، هدف تألیف و خاستگاه متفاوت داستان هاست.
رازداری در داستان های عاشقانة شاهنامه (شاخصة مهم ادب تعلیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رعایت مرزهای اخلاق انسانی، یکی از برجسته ترین خصوصیات شاعران بزرگ ادب فارسی است. خلق آثار ارزشمندی همچون شاهنامه در کنار ارزش های ادبی آن که در اوج زیبایی است به دلیل رعایت اصول اخلاقی بیشترین تأثیر را در برانگیختن خصایل انسانی در مخاطبان خویش داشته است. یکی از مهم ترین این خصایل، رازداری و کتمان سرّ است که در بسیاری از داستان های شاهنامه از جمله داستان های عاشقانه در دو گونة رازداری ممدوح و مذموم دیده می شود. فردوسی با حفظ تعهد به تعلیم اخلاق رازداری، به بیان ماجرای عشق، در گیرودارهای قومی، نژادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی در جامعة نیمه تاریخی و نیمه افسانه ای داستان ها پرداخته است. این آموزه گاه به شکل پند و نصیحت و گاه در عمل و عکس العمل شخصیت ها همراه با بسیاری از ظرایف و نکات، اوج و فرود می یابد. بررسی رازداری در داستان های عاشقانة شاهنامه با توجه به ویژگی ها و عناصر برجسته ای مانند حماسه، عشق، پهلوانی، آیین سوگند و امثال آن اهمیت دارد. بررسی این داستان ها برای اثبات عوامل تأثیرگذار در گسترش تعلیم رازداری و شناخت نقش عناصر اصلی داستان عاشقانه در رازداری های ممدوح یا مذموم و همچنین بررسی تأثیر بن مایه های حماسی و عشق، در پایداری و یا ضعف رازداری اهمیت دارد.
پردازش شخصیت و درون مایة اخلاقی در دو اثر مرزبان نامة سعدالدین وراوینی و فابل های ژان دو لافونتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات دو کشور ایران و فرانسه در زمینة ادبیات تعلیمی دارای وجوه مشترکی هستند که با تفکر بر روی آثار اخلاقی نویسندگانی چون سعدالدین وراوینی و ژان دو لافونتن می توان به پاره ای از این شباهت ها دست یافت. مرزبان نامةوراوینی و فابل هایلافونتن ازجمله این آثار بزرگ و ارزشمند ی هستند که با بیان اندیشه های نویسندگانشان، به مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود می پردازند. این نصایح و پندها از زبان جن و انس و حیوانات و جامدات و گیاهان بیان می شوند و نوعی از نوشتار و حکایات اخلاقی را به نام فابل به جامعة ادبی، سیاسی و اجتماعی خود عرضه می دارند. به دلیل نقش مؤثر این دو نویسنده در حوزة ادبیات اخلاق گرا و تعلیمی ما بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر، به گونه ای تطبیقی به مطالعة نحوة پردازش شخصیت ها و بیان اندیشه های تعلیمی در دو اثر مرزبان نامه وراوینی و فابل های لافونتن که نمایندگان ادبیات تعلیمی کلاسیک دو کشور ایران و فرانسه اند، بپردازیم. با وجود شباهت های موجود در زمینة آموزه های اخلاقی در دو اثر، می توان نتیجه گرفت که در اثر وراوینی بیشتر به محتوای اخلاقی پرداخته شده است در حالی که در اثر لافونتن دغدغه صورت ظاهری بیشتر نمایان می شود. در این مقایسه، با معرفی برخی حکایات در این دو اثر، به بررسی شخصیت ها و پرسوناژها می پردازیم و پیام های اخلاقی ای را که این دو نویسنده در آثارشان برای انتقال به خواننده جای داده اند مورد مطالعه قرار می دهیم.
تأثیر واج در القای مفاهیم با تأکید بر زبان تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات تعلیمی نیز همانند هر نوع ادبی دیگر ارتباط و تناسب بین صوت حروف و مضمون اهمیت زیادی دارد. نحوه استفاده از واج ها در کلام یک اثر نقش بسیار مهمی در آفرینش آن و بیان مقصود گوینده ایفا می کند. واج های یک نوع ادبی زبان خاص، از لحاظ اصوات، چگونگی ایجاد معنا و نحوه قرارگرفتن در کنار هم می تواند به غنای آن نوع ادبی بیفزاید؛ بنابراین به کارگیری واج ها در انواع مختلف ادبی یکسان نیست و استفاده از برخی همخوان ها در مقابل دیگر همخوان های زبان می تواند در هر نوع ادبی نقشی به سزا داشته باشد و مخاطب خود را آن طور که باید برانگیزاند. پژوهش حاضر ضمن بیان اهمیت واج در کلام به بررسی همخوان ها، واک ها و توازن واجی در زبان ادب تعلیمی به خصوص آثار حافظ، سعدی (بوستان و گلستان) و ناصرخسرو پرداخته است و نه تنها به کمیت کاربرد همخوان ها و واک ها نظر دارد بلکه دلیل استفاده بیشتر برخی واج ها به نسبت واج های دیگر را نیز بازگو کرده است و از این طریق تلاش شده است میزان نقش و تأثیرگذاری برخی واج ها در انتقال مفاهیم اخلاقی و اندرزگونه به مخاطب تعلیمی اثبات شود.
پندگریزی، خلاف آمد عادت سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پند و اندرز به هر شکل و غرضی، جریان اندیشه آدمی را برای بهبود وضع زندگی و رسیدن به نیک بختی نشان می دهد. سعدی بزرگ ترین شاعر اخلاقی و تربیتی ایران است که وعظش لطیف، دل انگیز، استوار و متقن و اندرزهایش چونان سرمشق زندگانی در دوران بعد از او نیز به کار رفته است. مسأله مطرح در این مقاله این است که برخی غزل های سعدی به خلاف قیاسِ دیگر آثاری که او را به تعلیم و تجربه نام آور ساخته ، محتوای پندگریزی دارد. در این غزل ها وی به جای پند و اندرز دادن مخاطب، خود از آن دوری کرده، از ناصح و مشفق تقاضا می کند که دیگر او را پند ندهند زیرا گرفتار درد بی درمان جنون عشق است که با آب عقل به یک جوی نرود و نصیحت را که خود از آبشخور عقل مایه می گیرد، نرسد که بر او کارگر افتد. روش این تحقیق مطالعه غزل های سعدی در کلّیات او و تحلیل غزل ها از منظر پندناپذیری است؛ به ویژه آن جا که پای عشق در میان باشد. دستاورد مقاله حاضر استخراج و تحلیل نمونه ابیاتی است که در آن ها سعدی در راستای اخلاق بر پایه عشق و دوستی، به صراحت از هرگونه خردورزی و نصیحت پذیری و پندشنوی روی گردان است.