فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۳۹۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
196 - 226
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامه ها نمود یافته است. آداب الملوک هایی همچون سیاست نامه و قابوس نامه و نصیحه الملوک نیز تحت تأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درون مایه ها را در قالب مفاهیم و استعارات بیان کرده اند. پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی «عدالت» و «ظلم» از دیدگاه زبان شناسی شناختی می پردازد. در این پژوهش تلاش شده است در سه آداب الملوک نام برده، استعاره های مفهومی عدالت و ظلم بر مبنای نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون استخراج و بر اساس روش فرکلاف، تحلیل شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشترین حوزه های مبدأ مربوط به طبیعت، اخلاق و خرد و دین است که از پس تمامی این استعاره های مفهومی به دو کلید مفهومی «عدالت، خیر» و «ظلم، شر است» می رسیم و در نهایت درمی یابیم که بنیان اندیشگانی چنین استعاره هایی، اندیشه های باستانی ایرانیان است که به دو مبدأ خیر و شر قائل بودند. اهمیت این مطالب در اندیشه دینی ایرانیان باعث راهیابی آن ها به کتاب های دینی و غیر دینی از جمله اندرزنامه ها و در نتیجه راهیابی به قلمرو ادبیات شد و بعدها در ادبیات دوران اسلامی به کتاب های ادبی و اخلاقی همچون سیاست نامه و قابوس نامه و نصیحه الملوک راه یافت. مفهوم عدالت و ظلم، به عنوان یکی از مهم ترین اندیشه های ایران کهن، در قالب استعاره های مفهومی ای که در این پژوهش آورده شد، به حیات خود ادامه داد و درون مایه فرهنگی و دینی ایرانیان باستان، به نسل های بعد منتقل شد.
بررسی اثرپذیری کتاب لطایف الطوایف در مؤلفه های اخلاقی و تربیتی از کتاب اخلاق محسنی با نگاهی به نظریه دور هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
81-108
حوزه های تخصصی:
دور هرمنوتیکی همواره به عنوان یکی از اصول فهم و تأویل، گرچه نام نیافته و خاموش، در مواجهه انسان با متون و سنت و تاریخ حضور داشته است. در این دیدگاه پدیدارشناختی، فهم امری ابتدا به ساکن نیست، بلکه به گونه ارجاعی و ترددی، شبکه ای از تناظرات فکری به فهم خاصی از هر پدیده منجر می شود. علی صفی کتاب لطایف الطوایف را در موضوع مطایبه انشا کرده است، اما این اثر در عمق معناشناختی خود، سرشار از آموزه های اخلاقی و تربیتی است. مسیله اصلی این تحقیق اثبات این امر بوده است که بر اساس نظریه دور هرمنوتیکی، آموزه های آرمانی اخلاق محسنی به مثابه دوری از ادوار هرمنوتیک اخلاق، در لطایف الطوایف انعکاس یافته است. نتایج این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام یافته، گویای آن است که لطایف الطوایف با زبان طنز، وجه آرمانی اخلاق محسنی را در افقی گسترده از تجربیات اجتماعی و روان شناختی، در قالب پدیده اخلاقی، میان طبقات اجتماعی آن دوران منعکس کرده است. زیست جهان هر دو اثر، اخلاق دوران تیموری است. برای درک چگونگی این تأثرات باید این واقعیت را در نظر بگیریم که در دوران حکومت سلطان حسین بایقرا دور اول هرمنوتیک آموزه های اخلاقی به صورتی آرمانی در کتاب ا خلاق محسنی انعکاس یافته است. این آموزه ها در امتداد نهادینه شدن خود در دور دوم، زمان تألیف کتاب لطایف الطوایف ، نه از دیدگاه آرمانی بلکه از دیدگاهی پدیدارشناسانه به طرح واقعیت های عینی اخلاق پرداخته است. علی صفی به زبان طنز و مطایبه نشان داده است که قواعد آرمانی اخلاق در بطن واقعیت های جامعه دچار دگرگونی می شوند.
پندگریزی، خلاف آمد عادت سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پند و اندرز به هر شکل و غرضی، جریان اندیشه آدمی را برای بهبود وضع زندگی و رسیدن به نیک بختی نشان می دهد. سعدی بزرگ ترین شاعر اخلاقی و تربیتی ایران است که وعظش لطیف، دل انگیز، استوار و متقن و اندرزهایش چونان سرمشق زندگانی در دوران بعد از او نیز به کار رفته است. مسأله مطرح در این مقاله این است که برخی غزل های سعدی به خلاف قیاسِ دیگر آثاری که او را به تعلیم و تجربه نام آور ساخته ، محتوای پندگریزی دارد. در این غزل ها وی به جای پند و اندرز دادن مخاطب، خود از آن دوری کرده، از ناصح و مشفق تقاضا می کند که دیگر او را پند ندهند زیرا گرفتار درد بی درمان جنون عشق است که با آب عقل به یک جوی نرود و نصیحت را که خود از آبشخور عقل مایه می گیرد، نرسد که بر او کارگر افتد. روش این تحقیق مطالعه غزل های سعدی در کلّیات او و تحلیل غزل ها از منظر پندناپذیری است؛ به ویژه آن جا که پای عشق در میان باشد. دستاورد مقاله حاضر استخراج و تحلیل نمونه ابیاتی است که در آن ها سعدی در راستای اخلاق بر پایه عشق و دوستی، به صراحت از هرگونه خردورزی و نصیحت پذیری و پندشنوی روی گردان است.
گفتمان «شعوبی» در آراء ناصرخسرو قبادیانی (بر اساس الگوی تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
193 - 222
حوزه های تخصصی:
لاکلا و موفه با بازخوانی نظریه های متفکرانی مانند زبان شناسی سوسور، ساختارگرایی التوسر و پساساختارگرایی دریدا و...، نظریه گفتمان خود را در سال 1985 میلادی در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی بسط دادند. نظریه گفتمان در دهه های اخیر برای فهم پدیده های اجتماعی و چگونگی تحول آن ها در حوزه های مختلف علوم انسانی کاربرد وسیعی یافته است. شعوبیه یکی از مهم ترین جنبش های تاریخ ایران واکنشی در برابر سیادت حاکمیت غیرایرانی بر ایرانیان بود که دارای سوگیری های فرهنگی سیاسی و اجتماعی است. این مقاله گفتمان شعوبی را در اشعار ناصرخسرو بر مبنای تحلیل گفتمانی «لاکلا و موفه» بررسی می کند. بنابراین چگونگی و چرایی مبارزات ایرانیان در بستر خیزش شعوبی به ویژه در روزگار ناصرخسرو روشن می شود. گفتمان شعوبی در آراء ناصرخسرو با دال های فردیت، اختیار، خردگرایی، روش تأویل و قداست زدایی پیرامون اصالت انسان مفصل بندی می شود. در این دیدگاه، حاکمیت سیاسی سلاطین سلجوقی و نظام عقیدتی خلفای عباسی را به عنوان غیرهای گفتمانی، حاشیه رانی می کند و برای حل بحران های هویتی در تلاش است که پیشینه تاریخی ایرانی را برجسته سازی کند. نظریه رهایی، حاکمیت ایرانی و پیروی از مذهب اسماعیلی را به عنوان اسطوره معرفی می کند. سوژه فردی آزاده و داناست که گفتمان شعوبی را پیش می برد.
بررسی آموزه های تعلیمی اخلاقی در شعر دوره قاجار با تکیه بر دیوان محمدتقی سپهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
109-146
حوزه های تخصصی:
دوره قاجار دوره ای سرشار از رخدادهای اجتماعی و سیاسی است. شاهان قاجار، شاعران مدیحه سرا و شعر مدحی را پروپاگاندای دربارهای خود قرار دادند. شاعران نیز برای پسند خاطر شاهان، به پیروی از شاعران سبک خراسانی، به مدیحه سرایی روی آوردند. آموزه های تعلیمی در شعر عصر قاجار را می توان به دو موضوع کلی تقسیم کرد: یکی شعر آیینی که بیشتر در ذکر مناقب پیامبر اسلام (ص) و ایمه شیعه (ع) است، و دیگری آموزه های اخلاقی تعلیمی که به شکل پند و اندرز و تحت تأثیر آموزه های ادب تعلیمی پیشینیان (سنایی، عنصری، خاقانی، انوری و ناصر خسرو) سروده شده اند. دیوان اشعار پنج نفر از شاعران این عصر، سپهر لسان الملک، سروش، قاآنی شیرازی، وصال و صبای کاشانی از نظر توجه به ادب تعلیمی قابل بررسی است. پرکاربردترین مضامین در دیوان شاعران دوره قاجار به ترتیب عبارت اند از: دعوت به توحید و خداشناسی، اهمیت فضل و دانش، دعوت به صداقت و راستی، دعوت به شادی و امیدواری، دعوت به وفاداری، بیزاری از ناکسان و دون همتان، نفی دلبستگی به دنیا، یادآوری مرگ، برتری عشق بر عقل، دعوت به انسانیت و تحمل سختی ها، تعمیر ضریح و بقعه های امامان و امامزادگان، شکایت از روزگار، گلایه از بی توجهی به فضل و دانش، و خودشناسی. یکی از شاعران و نویسندگان این عصر، محمدتقی سپهر لسان الملک (صاحب تاریخ ناسخ التواریخ ) است که مضامین تعلیمی و اخلاقی دیوانش شایان توجه است. در این پژوهش، سعی شده با روش توصیفی تحلیلی، به آموزه های تعلیمی اخلاقی دیوان سپهر پرداخته شود تا مشخص گردد این آموزه ها در شعر دوره بازگشت چگونه بازتاب یافته است.
نگاهی به علل تحول مضامین تعلیمی از دوره سلجوقی تا تیموری (با تکیه بر گفتمان های اجتماعی و کلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
1 - 28
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از انواع کهن ادب فارسی است که علاوه بر ارتباط گسترده ای که با دیگر انواع ادبی از جمله حماسه، غنا، عرفان و طنز دارد، با دانش هایی چون علوم سیاسی، اجتماعی و علم کلام نیز پیوند مستمر و گاه مستقیم دارد؛ ازاین رو با توجه به اهمیت گفتمان های مختلف اجتماعی در شکل گیری ایدئولوژی حاکم بر جوامع و تجلی آن در نحوه تفکر اقشار گوناگون جامعه، در این تحقیق، قصد بر آن است که با واکاوی ریشه های اجتماعی، سیاسی و کلامیِ مضامین اندرزی از دوره سلجوقی تا تیموری، درک روشن تری از چگونگی شکل گیری مضمون های تعلیمی در شعر این دوره، که برخی از آن ها تا دوره مورد بحث سابقه ند اشته اند، ارائه شود و علل شکل گیری آن ها تبیین گردد. البته در پژوهش حاضر از مضامین عام تعلیمی، که در تمام ادوار ادب فارسی نمونه های زیادی دارند، صرف نظر شده و تنها به بیان تعالیمی پرداخته شده است که ارتباط مستقیمی با شرایط اجتماعی و اندیشه های کلامی دارند.
بررسی و تحلیل آموزه های تعلیمی در آثار برجسته عرفانی و صوفیانه حکیم ملاعباسعلی کیوان قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
128-163
حوزه های تخصصی:
در میان انواع ادبی، نوع تعلیمی حدومرز خاصی ندارد و این گونه ادبی بعد از نوع غنایی بیشترین بسامد را در ادبیات ایران دارد. تصوف و عرفان و باز شدن پای آن به ادبیات نقش مهمی در تکمیل و توسعه این نوع مهم ادبی ایفا نموده است و متصوفه و عرفا دیدگاه های خود را بیشتر در قالب این نوع ادبی بیان کرده اند. پژوهش پیش رو می کوشد تا با بررسی و تحلیل چهار اثر از برجسته ترین آثار صوفیانه حکیم ملاعباسعلی کیوان قزوینی (1277 1357ق) فیلسوف، مفسر، شاعر و صوفی بزرگ اواخر دوره قاجار و پهلوی اول، شامل رازگشا، بهین سخن، استوار رازدار و عرفان نامه، مهم ترین دیدگاه های او در خصوص نقد اخلاقی اقطاب گنابادیه را بعد از گسستن از آن ها، با استناد به اقوال خود او توضیح دهد و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که علت اصلی جدا شدن وی از گنابادیه بعد از همراهی طولانی مدت با آن ها چه بوده و انتقادهای او از آن ها بر مبنای چه اصولی صورت گرفته است. و دیگر آنکه آرا و نوآوری های به قول خود او، منحصربه فرد و بی سابقه اش در مسائل تصوف و عرفان کدام اند و ارزش علمی و مقبولیت آن ها تا چه اندازه است. شیوه کار در این پژوهش، از نوع تحلیلی توصیفی است و روش کار کتابخانه ای و با رویکرد گفتمان انتقادی است، که از طریق بررسی و تحلیل آثار مورد نظر صورت می پذیرد. جستار حاضر با واکاوی دقیق اندیشه های مؤلف در موارد یادشده به این نتیجه می رسد که علت جداشدن کیوان قزوینی از گنابادیه و اقطاب آن و بریدن از تصوف مرسوم مریدومرادی و نقد اخلاقی گنابادیه، به دلیل سرخوردگی ناشی از نرسیدن به اغراض مادی و کسب عنوان قطبیت سلسله مزبور نبوده، بلکه او بعد از حدود سی سال همراهی با سلاسل گوناگون تصوف مرسوم بالاخص گنابادیه درمی یابد که این نوع از تصوف و عرفان آن گمشده حقیقی انسان طالب کمالی چون او نبوده و با معلوم شدن این حقیقت تلخ تصمیم به نقد اخلاقی و رد آن می گیرد، و خود دست به تعریف و توضیح دقیق و جدیدی از تصوف و عرفان حقیقی می زند.
تحلیل فرونسیستی از «فقر و غنا» در نظام اخلاق صوفیانه و رساله اخلاقی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) که ریشه در فلسفه ارسطو دارد، با اصطلاح سویه کاربردی در هرمنوتیک گادامری پیوند وثیقی پیدا می کند. گادامر با الهام از فرونسیس ارسطویی، بر جنبه کارکردی و پراگماتیستی فهم تأکید می کند؛ ازاین رو، گادامر فهم و تفسیر را جزء امور انضمامی و تجربی می داند، نه با پیش داشت قواعد و روش های خاص. آنچه سعدی در مواجهه با آموزه های اخلاقی به طور عام، و موضوع فقر و غنا انجام می دهد، تحقق عینی کارکردی است. از سده های سوم و چهارم هجری، یکی از آموزه های اخلاقی که در کتب صوفیه با عناوین مختلف مطرح شده، تفضیل فقیر صابر بر غنی شاکر بوده است. چنین رأی و حکمی تا قرن هفتم قرائت مسلط اهل تصوف محسوب می شده و تمرد و سرکشی از آن، عقاب و عذاب دنیوی و اخروی را برای صاحب آن به دنبال داشته است؛ تا اینکه در این قرن، سعدی در رساله اخلاقی گلستان، دیگر بار به مفهوم فقر و غنا با چشم انداز و رویکرد تازه ای می پردازد. او با تفسیری فرونسیستی متناسب با وضعیت انضمامی و عینی زیست روزمره خود، این بصیرت را پیدا می کند تا در مقابل تفسیر مسلط و فراتاریخی و حاکم، جانب غنا را به عنوان عاملی نجات بخش در عصر انحطاط بگیرد و با اخلاقی کارکردگرایانه، زندگی را برای ایران و ایرانی به ارمغان آورد. این مقاله که به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، به تبیین و تحلیل این مدعا خواهد پرداخت.
علل و انگیزه های رویکرد تعلیمی در منظومه های عاشقانه شیرین و خسرو و مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه ادبی شعر تعلیمی حدود و ثغور خاصی ندارد و در بطن و جوف اغلب مضامین شعر فارسی از جمله ادب غنایی جاری و ساری است و این امر بدان سبب است که برای شاعران عارف، داستان بهانه ای برای طرح مباحث تعلیمی بوده است. پژوهش حاضر می کوشد تا علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی و اندرزی را در منظومه های غنایی شیرین و خسرو و مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی بررسی و تحلیل کند. امیر خسرو دهلوی (651 725ق) از عارفان و شاعران نام آور پارسی گوی هندوستان است. او در سرودن مثنوی عاشقانه، پیرو نظامی گنجوی است. یکی از موضوعات مهم در منظومه های عاشقانه امیر خسرو، توجه و ترویج معنویت و اخلاق است که تحت تأثیر اندیشه های عرفانی وی نزج یافته است. او سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او را در دست یابی به سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی، ضروری و لازم می داند. جستار حاضر با واکاوی کیفیت انعکاس مباحث اندرزی و طرح آن در مجنون و لیلی و شیرین و خسرو به این نتیجه دست یافته که توجه به اصول اخلاقی در ترسیم جامعه ای ایدئال و آرمانی، بیش از هر معنایی، و تلاش انسان برای تسکین روحی، آرامش و امنیت، در نتیجه حصول به جامعه ای اخلاقی انسانی در فضای همواره پرآشوب و هراسناک دنیوی، از گذشته تا امروز مؤثر و مفید است. دنیایی اخلاق گرا، مقدس و آرمانی که همگی انسان ها در اوج خودشکوفایی قرار گرفته و به تکامل شخصیتی خویش رسیده اند.
ارائه الگوی مدرسه شاد از طریق واکاوی مضامین شادی در ادبیات و فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
147 - 171
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی مدرسه شاد از طریق واکاوی مضامین شادی در ادبیات و فرهنگ ایرانی به انجام رسید. روش پژوهش، تحلیل مضمون به عنوان یکی از روش های رویکرد کیفی است. داده های پژوهش شامل منابع و متون مرتبط با فرهنگ و ادبیات ایرانی است که از طریق تکنیک تحلیل متن و با توجه به فرایند تحلیل داده در روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش بیانگر این است که شادی در فرهنگ و ادبیات ایرانی درباره دو مضمون فراگیر اصلی شادی بیرونی (آفاقی) و شادی درونی (انفسی) قابلیت صورت بندی دارد. شادی بیرونی شامل زیست جهان شاد و بهْ زیستن و شادی درونی دربرگیرنده ایستار، منش و پویش معطوف به شادی است. ارائه الگوی مدرسه شاد بر مبنای مضامین شادی در فرهنگ و ادبیات ایرانی مستلزم توجه به ابعاد و مؤلفه های شادی بیرونی و شادی درونی و لحاظ نمودن این ابعاد در رابطه با ارکان و مؤلفه های اصلی مدرسه است که در قالب برنامه درسی معطوف به شادی، کارکنان آموزشی و اجرایی مدارس به مثابه آموزشگران شادی، محیط مدرسه با نشاط و دانش آموزان شاد زیست نمود پیدا می کند.
بررسی هستی شناسی متون پهلوی و استنتاج آموزه های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوگانه باوری در یزدان شناسی مَزِدِیَسْنا مفهومی بنیادین است که از لحاظ فلسفی حائز اهمیت می باشد. دوگانه باوری در گات های زرتشت با پیکار میان سپندمینو و انگره مینو آغاز می شود و سپس در خلال اوستای پَسین، به صورت تقابل میان اهورامزدا و اهریمن سازمان می یابد. در متون پهلوی، دوگانه باوری با هستی شناسی پیوند می خورد و جهان بینی دو بُن گرای زرتشت در قالب آفرینش و تکوین جهان هستی بر اساس پیکار میان اورمزد و اهریمن شکل می گیرد؛ این پیکار طی چهار دوره ادامه می یابد و سرانجام با پیروزی اورمزد و شکست اهریمن پایان می پذیرد. در این پژوهش، نخست بر اساس گزارش های سُنتی از آفرینش، مبانی دوگانه هستی شناسیِ متون پهلوی بررسی شد؛ سپس با استفاده از روش تحلیلی استنتاجی، آموزه های تربیتی موجود در این هستی شناسی استخراج شد. پرورش هوش هستی نگر (معنوی)، خردگرایی و نیک ورزی، پرورش توانایی داوری اخلاقی بر اساس دیالکتیک موجود در هستی، یگانگی انسان با جهان هستی و پاسداشت طبیعت و پدیده های طبیعی از جمله آموزه های تربیتی برگرفته از هستی شناسی متون پهلوی هستند.
پی رنگ تعلیم (سنجش تطبیقی باب «شیر و گاو»، در سه تحریر از کلیله و دمنه با تکیه بر عنصر داستانی پی رنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
105-136
حوزه های تخصصی:
مروری بر تعاریف نویسندگان فرنگی و ایرانی درباره طرح (پی رنگ)، نشان از اهمیت انکارناپذیر آن در بررسی و تحلیل کیفیت «پرداخت داستانی» انواع روایت (از قصه های کهن تا روایات مدرن و پسامدرن دارد. از این منظر، این مقاله می کوشد قصه «شیر و گاو» را در سه روایت از کتاب های کلیله و دمنه بهرام شاهی ، داستان های بیدپای و انوار سهیلی بررسی کند و با بیان چارچوب کلی سه روایت مورد بررسی، تفاوت ها و شباهت های پی رنگ میان روایت ها در این سه کتاب را بیان کند تا از این رهگذر، همگرایی ها و تفاوت های این سه مؤلف/متن در امر تعلیم را در نگرشی مطابقه ای آشکارتر سازد. مهم ترین ویژگی داستان در هر سه کتاب، بیان داستان هایی به عنوان تمثیل بر درستی و روایی سخن خویش از زبان اشخاص مختلف است. در اکثر قریب به اتفاق این داستان ها، شخص گوینده در پایان داستان نتیجه مورد نظر خود را با جملاتی مانند «این مثل را بدان گفتم/ آوردم که ...» بیان می کند. در پایان این کنکاش دریافتیم که در هر دو روایت قدیم تر ( کلیله و دمنه و داستان های بیدپای )، از الگوی عطف دو شخصیت اصلی داستان که به ترتیب اثرگذار اصلی (فاعل اصلی) و اثرپذیر اصلی (منفعل اصلی) هستند، پیروی می کنند؛ اما در روایت سوم ( انوار سهیلی )، همان عنوان اخلاقی باب، عنوان روایت نیز هست و این الگو در تمام ابواب کتاب رعایت شده است و نشان از نگاه اخلاقی کتاب و زمینه های فکری نویسنده کتاب انوار سهیلی به عنوان یک معلم اخلاق دارد.
بررسی و تحلیل کارکرد تقابل ها در بازنمایی مفاهیم اخلاقی و تعلیمی در باب هفتم از بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
53 - 75
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای سعدی برای بازنمایی آموزه های تعلیمی و اخلاقی در باب هفتم بوستان ، استفاده از تقابل سازی های دوگانه در سطح واژگان و معانی است. او می کوشد با ذکر موضوعات اندرزی و اخلاقیِ مطلوب، مجموعه ای از کنش های رفتاری و گفتاری نیک را به مخاطب خود انتقال دهد و در ادامه، متضاد آن مسائل را بازنمایی کند تا بر قدرت ممیزه اخلاقی مخاطبانش بیفزاید. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، کیفیت بازتاب تقابل ها در باب هفتم بوستان با رویکرد به نظریه تقابل های دوگانه کاویده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد کلیّت این باب، بازنماینده تقابل میان خیر و شر در سطح کلان است. سعدی در گام بعدی، ذیل هر مؤلفه به مصداق هایی اشاره می کند تا گستره بینش و شناخت مخاطب تقویت شود. همچنین، شخصیت هایی که این تقابل ها را منعکس می کنند، در دو دسته حقیقی و مجازی جای می گیرند. درمجموع، سعدی قصد دارد با فراهم کردن بسترهای اخلاقی لازم برای تزکیه درونی افراد، شهرِ جسم و جان آن ها را به مدینه فاضله ای بدل کند که براساس بایدهای اخلاقی بنا شده است.
تاریکی های ادبیات تعلیمی با تکیه بر اندرزنامه های سیاسی قرن پنجم تا هفتم (بدآموزی های اندرزنامه های سیاسی و چرایی وجود آن ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
157 - 193
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی کهن ترین نوع ادبی در ایران است که از زیرشاخه هایی چون پند و اندرز، زهد و اخلاقیات تشکیل شده و پیوندی ناگسستنی با اخلاق دارد و همّ خود را در راستای پرورش قوای روحی و تربیت نفس انسانی به کار می گیرد. بخش وسیعی از ادبیات تعلیمی را اندرزنامه ها تشکیل می دهند که غالباً به صورت نثر و با نگرشی اخلاقی به منظور تعلیم شیوه های کشورداری و همچنین بهبود زندگی فردی و اجتماعی نگاشته شده اند. در نوشتار حاضر، برجسته ترین متون تعلیمی نثر فارسی که در فاصله قرون پنجم تا هفتم، به شکل اندرزنامه های سیاسی نگاشته شده اند، با رویکردی اخلاقی و با نیم نگاهی به اخلاق اسلامی مورد واکاوی قرار گرفت و نشان داده شد که مواردی چون تأکید بر نابرابری، جبرگرایی و اعتقاد به بخت و تقدیر، تعصبات نکوهیده عقیدتی و مذهبی، تحقیر زن، پرداختن به آداب و فواید می خواری، عشق ورزی های حرام، تأیید و توصیه تلویحی برخی رذایل اخلاقی، ناپاکی زبان و رعایت نکردن عفت کلام، از بدآموزی های این نوع متون تعلیمی هستند و عامل اصلی وجود آن ها ساختار طبقاتی و استبدادی است و سایر عوامل مانند محتوای متون تعلیمی، آمیختگی جریان های فکری، واقع بینی نویسندگان و جهت گیری های آنان در ارتباط با عامل اصلی در پیدایش این بدآموزی ها مؤثر بوده اند. <strong> </strong>
رویکرد مخاطب گزین شمس و نقش آن در تکوین ساختار مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
191 - 230
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل پراهمیت در خوانش مقالات، نحوه تعامل شمس تبریزی با مخاطبانش است. ساختار مقالات بیش از هر مطلب دیگری، متأثر از نگاه مداوم شمس به مخاطب بوده است. شمس تبریزی در لابه لای مقالات به تبیین جایگاه و نقش مخاطب در تکوین اثرش، مخاطب خاص و چگونگی تعامل با وی پرداخته است. وی نه مخاطب محور نه مخاطب سالار و نه مخاطب ناشناس بوده است؛ او مخاطب گزینی بوده که وسواس فراوانی در تخصیص خطاب و کلام داشته است. بیان مختصر و موجز، نامأنوس، دیریاب و دشوار و پرابهام شمس با مخاطبان خویش در مواضعی از مقالات، تغییر و نوسان یافته است. روی سخن شمس در مقالات ، بیشتر با مخاطبان زبده ای بوده که عمدتاً قادر به درک و دریافت زبان ویژه وی بوده اند؛ ازاین رو، وی در مقالات تلاش کرده است تا به نحو مؤثری با آنان ارتباط برقرار کند. در این مقاله، نویسنده به شیوه تحلیلی و توصیفی، در پی تبیین شیوه هایی ارتباطی است که شمس با به کاربستن آن ها بر ذهن و ضمیر مخاطبان تأثیر گذاشته است.
بررسی کارکردهای دینی و اخلاقی جملات پرسشی و امری در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
66 - 92
حوزه های تخصصی:
ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی یا حکیم سنایی (۴۷۳ ۵۴۵ قمری)، از بزرگ ترین شاعران قصیده گو و مثنوی سرای زبان فارسی است. قصایدش دارای مضامینی چون مدح، ارشاد و پند و منقبت است. سنایی زبان را خوب می شناسد و به تمامیِ دقایق و مهارت های آن آشناست. در قصاید سنایی، توصیف و ستایش و حکمت و اندرز و حدیث نفس و سرزنش و ملامت وجود دارد. موارد فراوانی از جملات انشایی (جملات پرسشی، امری، تعجبی و نهی) در قصاید سنایی دیده می شود که در معانی غیر اصلی خود (معانی ثانویه) به کار رفته اند. وى در گزینش شیوه هاى بیانى و الگوهاى دستورى با توجه به نوع پیام و ارتباط، همچنین در انتخاب واژه ها با رعایت هماهنگى و همنوایى آن ها با وزن و موضوع، موفق بوده است. معانی ثانویه جملات انشایی در حقیقت، بیانگر اندیشه های درونی سنایی است و می توان با توجه به تحلیل آن ها پی به اندیشه شاعر برد. در این پژوهش به دو مقوله پرسشی و امری بر اساس مقوله دستوری و معنایی در قصاید سنایی پرداخته شده است تا ارتباط اندیشه های شاعر با معانی جملات مشخص شود و بر اساس نمودار به تجزیه و تحلیل آن ها پرداخته ایم تا بتوان اندیشه های سنایی را از سرودن و به کارگیری این جملات روشن و آشکار کرد.
چندصدایی در تعلیمات بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
67 - 85
حوزه های تخصصی:
بهارستان کتابی منثور نوشته نورالدین عبدالرحمن جامی نوشته شده به تقلید از گلستان سعدی است. در این اثر، جامی خواننده را به گفت وگو با متون اجتماعی و ادبی متعددی می کشاند و از این طریق دریچه های جدیدی را از جهان بینی مبتنی بر مکالمه، بر ذهن مخاطب می گشاید. این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین چندصدایی در بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین است. نتایج حاکی از آن است که کتاب بهارستان نمونه خوبی از کتاب هایی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات فارسی متولد و تبدیل به فضایی گفت وگومحور شده که در آن، ائتلاف اندیشه ها و صداهای متعدد آشکار است. چندصدایی متن بهارستان از یک سو نتیجه حضور صداهای متفاوت باارزش و اعتباری یکسان است و از سوی دیگر حاصل هم آوایی متون مختلف با یکدیگر است که از طرق مختلف ایجاد می شود: هم آوایی از طریق گونه های ادبی مرتبط با متن، هم آوایی از طریق گفت وگوهای نقل شده از متون دیگر و هم آوایی از طریق تأثیرپذیری از متون مختلف.
مناظره، ادب بی اضطراب بررسی ژرف ساخت معناییِ مناظرات در انواع ادبی با تکیه بر ادب تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناظره، گفت وگویی مبتنی بر ادب بی اضطراب است و آنگاه که درصدد اقناع و اثبات بربیاید، خود را با پوششی از کنایه و ایهام و ابهام و تحقیر و طنز بر حریف می آراید. طرفین مناظره و بیشتر طرف غالب آن، سخن خود را در لفافه ای از الفاظ مؤدبانه می آرایند، حال آنکه ظرایف و لطایف و تعریض هایی در پشت آن سخن برای تنبیه و تعلیم نهفته است. این مقاله بر آن است مناظره را با توجه به ظرفیت گفتمانی آن، از نظر نقش کارکردی آن در اجتماع بررسی کند و در انواع مختلف ادبی که ذهن انسان، آمال و خواسته ها و وسعت نظر او را آینگی می کنند، نشان دهد. حاصل آنکه مناظره طبق «بافتار و ساختار روایی» خاص در جهت عینی کردن مسائل فلسفی و فکری و اجتماعی در انواع ادبی تجلی دارد و بر اصل «رعایت بافت موقعیت» و «رندی در کنایه» و «ادب بی اضطراب» استوار است. با تحلیل ژرف ساختی مناظره، نگاشتی تازه از موضوع مبدأ برای شخص سؤال گر آشکار می شود که با کارکردهای کنایه و استعاره هم خوانی دارد. موضوع غالب مناظرات عرفانی، عادت زدایی و حقیقت جویی، مناظرات حماسی، مفاخره و نبرد داد و بیداد، مناظرات تعلیمی، طرح واره های تعلیمی برای ایجاد سؤال هایی در ذهن مخاطب و مناظرات غنایی، بافت موقعیتی و آموزش آداب است. با رعایت این آداب ظریف، شاه و نوکر، غنی و فقیر و... ضمن گفتاری مؤدبانه، موقّرانه، بی اضطراب سخن خود را بیان داشته از مزیت گفت وگویی راهگشا بهره می برند.
تأثیر به کارگیری حوزه معنایی و واژگانی در تصحیح متن تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از نظریه های مختلف زبان شناسی برای تحلیل کیفیت متون ادبی، در دهه های اخیر از مقبولیت فراوانی برخوردار بوده؛ به ویژه که با به کارگیری این امر، افق های نگرش تازه ای در نقد متون ادبی به وجود آمده است. یکی از مهم ترین حوزه های زبان شناسی، مبحث «معنی شناسی» است که خود شامل مصادیق مختلفی است. از جمله موضوعات مهم معنی شناسی، مسیله حوزه معنایی و واژگانی است که زبان شناسان مختلف، درباره این دو حوزه در آثار خود صحبت کرده اند. این نظریه را حتی در تصحیح متون فارسی می توان به کار گرفت. این مقاله با به کارگیری تکرار، با هم آیی معنایی، تضاد معنایی و جز این ها به بررسی دو اثر تعلیمی تصحیح شده ( قابوسنامه و بوستان سعدی) از سوی مرحوم یوسفی می پردازد. باتوجه به مجال مقاله می کوشد تا با این عناصر، متن تصحیح شده را واکاود و انتخاب اصح و ادق را از غیر اصح باز نماید. باهم آیی واژگانی و معنایی در این دو اثر تعلیمی بررسی شد و دلیل انتخاب نسخه بدل به متن یا متن به نسخه بدل ها باز نموده شد.
تدبیر منزل در بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
95 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در اکثر آثار اخلاقی، حکمی و ادبی گذشته ما بدان پرداخته شده، بحث حکمت عملی یا به طور عام اخلاق و ملکات انسانی است. از دیرباز شاعران و نویسندگان، مسئولیت حساس ترسیم چهره زیبای فضایل اخلاقی و نیز تصویر زشتی رذایل اخلاقی را برای نشان دادن مرز بین ارزش ها و ضد ارزش ها، بر عهده داشته اند. یکی از آثار حماسی زبان فارسی که در اواخر سده پنجم سروده شده، بهمن نامه ، اثر حکیم ایرانشاه ابن ابوالخیر می باشد که به موضوع زندگی بهمن پسر اسفندیار و نبردهای او با خاندان رستم پرداخته است. حکیم ایرانشاه توانسته است، آموزه های دینی، اخلاقی، اجتماعی، آموزه های تدبیرمنزل و سیاست مدن را به گونه ای شیوا در سراسر این اثر بازتاب دهد؛ نوشتار حاضر جنبه های مختلف تدبیر منزل در منظومه بهمن نامه را بررسی کرده است. یافته ها نشانگر این است که ایرانشاه ابن ابوالخیر، علاوه بر آشنایی با آثار حکمی ایران باستان، آشنایی کامل به اعتقادات و معارف اسلامی داشته و آن را به طرز زیبا در این اثر، به رشته نظم کشیده است.