دور هرمنوتیکی همواره به عنوان یکی از اصول فهم و تأویل، گرچه نام نیافته و خاموش، در مواجهه انسان با متون و سنت و تاریخ حضور داشته است. در این دیدگاه پدیدارشناختی، فهم امری ابتدا به ساکن نیست، بلکه به گونه ارجاعی و ترددی، شبکه ای از تناظرات فکری به فهم خاصی از هر پدیده منجر می شود. علی صفی کتاب لطایف الطوایف را در موضوع مطایبه انشا کرده است، اما این اثر در عمق معناشناختی خود، سرشار از آموزه های اخلاقی و تربیتی است. مسیله اصلی این تحقیق اثبات این امر بوده است که بر اساس نظریه دور هرمنوتیکی، آموزه های آرمانی اخلاق محسنی به مثابه دوری از ادوار هرمنوتیک اخلاق، در لطایف الطوایف انعکاس یافته است. نتایج این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام یافته، گویای آن است که لطایف الطوایف با زبان طنز، وجه آرمانی اخلاق محسنی را در افقی گسترده از تجربیات اجتماعی و روان شناختی، در قالب پدیده اخلاقی، میان طبقات اجتماعی آن دوران منعکس کرده است. زیست جهان هر دو اثر، اخلاق دوران تیموری است. برای درک چگونگی این تأثرات باید این واقعیت را در نظر بگیریم که در دوران حکومت سلطان حسین بایقرا دور اول هرمنوتیک آموزه های اخلاقی به صورتی آرمانی در کتاب ا خلاق محسنی انعکاس یافته است. این آموزه ها در امتداد نهادینه شدن خود در دور دوم، زمان تألیف کتاب لطایف الطوایف ، نه از دیدگاه آرمانی بلکه از دیدگاهی پدیدارشناسانه به طرح واقعیت های عینی اخلاق پرداخته است. علی صفی به زبان طنز و مطایبه نشان داده است که قواعد آرمانی اخلاق در بطن واقعیت های جامعه دچار دگرگونی می شوند.