دوره قاجار دوره ای سرشار از رخدادهای اجتماعی و سیاسی است. شاهان قاجار، شاعران مدیحه سرا و شعر مدحی را پروپاگاندای دربارهای خود قرار دادند. شاعران نیز برای پسند خاطر شاهان، به پیروی از شاعران سبک خراسانی، به مدیحه سرایی روی آوردند. آموزه های تعلیمی در شعر عصر قاجار را می توان به دو موضوع کلی تقسیم کرد: یکی شعر آیینی که بیشتر در ذکر مناقب پیامبر اسلام (ص) و ایمه شیعه (ع) است، و دیگری آموزه های اخلاقی تعلیمی که به شکل پند و اندرز و تحت تأثیر آموزه های ادب تعلیمی پیشینیان (سنایی، عنصری، خاقانی، انوری و ناصر خسرو) سروده شده اند. دیوان اشعار پنج نفر از شاعران این عصر، سپهر لسان الملک، سروش، قاآنی شیرازی، وصال و صبای کاشانی از نظر توجه به ادب تعلیمی قابل بررسی است. پرکاربردترین مضامین در دیوان شاعران دوره قاجار به ترتیب عبارت اند از: دعوت به توحید و خداشناسی، اهمیت فضل و دانش، دعوت به صداقت و راستی، دعوت به شادی و امیدواری، دعوت به وفاداری، بیزاری از ناکسان و دون همتان، نفی دلبستگی به دنیا، یادآوری مرگ، برتری عشق بر عقل، دعوت به انسانیت و تحمل سختی ها، تعمیر ضریح و بقعه های امامان و امامزادگان، شکایت از روزگار، گلایه از بی توجهی به فضل و دانش، و خودشناسی. یکی از شاعران و نویسندگان این عصر، محمدتقی سپهر لسان الملک (صاحب تاریخ ناسخ التواریخ ) است که مضامین تعلیمی و اخلاقی دیوانش شایان توجه است. در این پژوهش، سعی شده با روش توصیفی تحلیلی، به آموزه های تعلیمی اخلاقی دیوان سپهر پرداخته شود تا مشخص گردد این آموزه ها در شعر دوره بازگشت چگونه بازتاب یافته است.