آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

مروری بر تعاریف نویسندگان فرنگی و ایرانی درباره طرح (پی رنگ)، نشان از اهمیت انکارناپذیر آن در بررسی و تحلیل کیفیت «پرداخت داستانی» انواع روایت (از قصه های کهن تا روایات مدرن و پسامدرن دارد. از این منظر، این مقاله می کوشد قصه «شیر و گاو» را در سه روایت از کتاب های کلیله و دمنه بهرام شاهی ، داستان های بیدپای و انوار سهیلی بررسی کند و با بیان چارچوب کلی سه روایت مورد بررسی، تفاوت ها و شباهت های پی رنگ میان روایت ها در این سه کتاب را بیان کند تا از این رهگذر، همگرایی ها و تفاوت های این سه مؤلف/متن در امر تعلیم را در نگرشی مطابقه ای آشکارتر سازد. مهم ترین ویژگی داستان در هر سه کتاب، بیان داستان هایی به عنوان تمثیل بر درستی و روایی سخن خویش از زبان اشخاص مختلف است. در اکثر قریب به اتفاق این داستان ها، شخص گوینده در پایان داستان نتیجه مورد نظر خود را با جملاتی مانند «این مثل را بدان گفتم/ آوردم که ...» بیان می کند. در پایان این کنکاش دریافتیم که در هر دو روایت قدیم تر ( کلیله و دمنه و داستان های بیدپای )، از الگوی عطف دو شخصیت اصلی داستان که به ترتیب اثرگذار اصلی (فاعل اصلی) و اثرپذیر اصلی (منفعل اصلی) هستند، پیروی می کنند؛ اما در روایت سوم ( انوار سهیلی )، همان عنوان اخلاقی باب، عنوان روایت نیز هست و این الگو در تمام ابواب کتاب رعایت شده است و نشان از نگاه اخلاقی کتاب و زمینه های فکری نویسنده کتاب انوار سهیلی به عنوان یک معلم اخلاق دارد.

تبلیغات