فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی اثر جاویدان مولوی شاعر قرن هفتم است . زوایای پنهان هنری این اثر، در بعضی موارد مثل شخصیت پردازی و داستان پردازی چنان است که گویی مولوی در قرن هفتم با نظریه های جدید درباره داستان نویسی معاصر آشنایی داشته است و او را در بین شاعران عارف، صاحبِ سبکِ خاص می کند . در واقع یکی از عوامل جذابیت حکایات و داستان های مثنوی ، همین نبوغ هنری مولوی در داستان پردازی است. در میانِ شاعرانِ عارف ، مولوی شاید تنها کسی باشد که داستان را تنها برای بیان معانی عرفانی به کار نمی گیرد، بلکه نفسِ داستان پردازی و جذاب کردنِ آن نیز برای او بسیار اهمیت دارد . مقایسه ای بینِ اشعار سنایی و عطار که پیشروان مولوی بوده اند، با اشعار او به خوبی نشان می دهد که در همه جا مولوی اصرار بیشتری در رعایتِ روابط علّی و معلولی حوادث ، طرح گفتگوها ، شخصیت پردازی و تجسمِ صحنه ها دارد و توانایی وی را در شناخت و توصیفِ روحیه و خلق و خوی مردم عصر به وضوح می توان دید . این مقاله درصدد آن است که خواننده را با زوایای پنهان هنریِ این اثر دربارة جذابیت حکایات ، داستان پردازی و شخصیت پردازی مولوی آشنا کند .
مقایسه اجمالی حماسه های ایرانی و غیر ایرانی
حوزه های تخصصی:
تحلیل ساختار و سبک مکاتب سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سنایی شاعر دوران ساز و پرآوازه قرن ششم علاوه بر اشعار او آثاری به نثر باقی مانده که محدود به چند نامه است و استاد نذیر احمد آنها را جمع آوری کرده و نام مکاتیب سنایی را بر آنها گذاشته است. نگارنده در این مقاله به تحلیل ساختار و سبک این مکاتیب پرداخته و اهمیت آن را در سیر تکاملی نثر فارسی نشان داده است.نتیجه تحقیق نشان می دهد که نثر این کتاب بینابین و درواقع نمونه ای است از نثر منشآت و ترسلات در این دوره که از نثر مرسل فنی تر است. هرچند مکاتیب سنایی تمام مختصات نثر فنی را کم و بیش داراست اما از مقایسه اجمالی آن با دیگر آثار منثور این دوره در می یابیم که مختصات نثر مصنوع در آثار قبل از آن ـ مانند چهار مقاله نظامی عروضی ـ کم رنگ تر و در آثار بعد از آن ـ مانند منشآت خاقانی ـ پررنگ تر است؛ یعنی ضمن اینکه سیر تکاملی نثر را از ساده به مصنوع نشان می دهد، بیانگر این است که سنایی در کاربرد مختصات نثر فنی جانب اعتدال را فرو نگذاشته است.ضمناً از آنجا که ساختار برخی از نامه ها با دیگر مکاتیب متفاوت است و مجموعه این مکاتیب به صورت یک اثر ادبی کامل به دست خود سنایی تدوین نشده و اخیراً جمع آوری و چاپ گردیده است در صحت انتساب برخی از این نامه ها به سنایی جای تردید است. البته در غالب این مکاتیب ارکان اصلی منشآت اخوانی با تفاوت هایی در سبک بیان و جزئیات دیده می شود
بررسی پیرنگ، شخصیت پردازی، توصیف، زاویه دید و تصویرپردازی در داستان نبرد رستم با دیو سپید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان نبرد رستم با دیو سپید، منزل هفتم از منازل هفتگانه رفتن رستم به مازندران است. این مقاله شامل دو بخش است. در بخش اول مقاله یا مقدمه، اطّلاعاتی در مورد مسأله تحقیق و سؤال های پژوهش بیان می شود. بخش دوم مقاله شامل شش فصل است. در فصل اول طرح داستان نبرد رستم با دیو سپید بررسی می شود و رویدادهایی که در طراحی ساختار داستان مؤثّر است، ارائه می شود. شخصیت پردازی در داستان در فصل دوم ارزیابی می شود. در این فصل، شخصیت های اصلی و فرعی را به طور کامل معرفی می کنیم و ویژگی های شخصیتی آنها را که در داستان بیان شده است، ارائه می دهیم. در فصل سوم، روش فردوسی در توصیف رویدادهای داستان بیان می شود. در این فصل، فردوسی با کاربرد و ترکیب شیوه های توصیف؛ توصیف به وسیله کنش ها، توصیف یا توضیح مستقیم و توصیف به یاری گفت و گو؛ توانسته است فضای داستان را برای مخاطب به صورت زنده و مستقیم طراحی کند. زاویه، دید داستان در فصل چهارم ارزیابی می شود. دیدگاه این فصل آن است که فردوسی با وجود رهبری و هدایت بیرونی شخصیت ها، در بخشی از صحنه ها، زاویه دید را از دانای کل به زاویه دید اول شخص و دوم شخص تغییر می دهد. فردوسی با کاربرد این شیوه توانسته است، رویدادهای داستان را در فضایی زنده به مخاطب ارائه بدهد. در فصل پنجم نیز روش تصویر پردازی فردوسی در این داستان با کاربرد صنایع ادبی و صور خیال ارزیابی می شود و دیدگاه ها و نتایج حاصل شده از این پژوهش نیز در پایان و در فصل ششم ارائه می شود.
«جریان سیال ذهن» در داستان های «مصطفی مستور»
حوزه های تخصصی:
با شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همه حوزه های حیاتِ بشری را تحتِ سیطره خویش قرار داد، در ادبیات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوه های نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیال ذهن» که نخستین بار توسط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حوزه علم روانشناسی مطرح شد، طیِ همین پروسه «مدرنیسم» واردِ حوزه ادبیاتِ داستانی شده، به شیوه ای مدرن به روایتِ رمان مبدل گشت. در قالبِ این مقاله کوشیده ایم پس از اشاره ای گذرا به ویژگی ها و مشخصه های «جریان سیال ذهن» با انتخابِ داستان هایی از «مصطفی مستور» که آثارش بیشترین شباهت را به شیوه «جریان سیال ذهن» دارد، آنها را از منظرِ انطباق با معیارهای داستانِ «جریان سیال ذهن» مورد بررسی و نقد قرار دهیم. به بیانِ دیگر این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که می توان تعدادی از داستان های «مصطفی مستور» را – آنگونه که آیا برخی از منتقدین گفته اند- در مجموعه داستان های «جریان سیال ذهن» جای داد؟
در کنار آنچه به عنوان هدف غایی این مقاله عنوان شد، باید گفت که صفت «جریان سیال ذهن» به آن دسته از داستان ها اطلاق می شود که دارنده همه یا بخش اعظمی از ویژگی های «جریان سیال ذهن» باشد. بدین ترتیب نمونه های مستخرج و ارائه شده از داستان های مستور برای تک تک ویژگی های «جریان سیال ذهن» نه به معنای قطعیتِ انتسابِ آنها به این شیوه از داستان پردازی، بلکه کوششی است تا درصدِ وجودِ این ویژگی ها و شدت و ضعفِ آنها در داستان های موردِ بررسی نشان داده شود
ساختارشناسی جوک
حوزه های تخصصی:
روند تکوین سبک زنانه در آثار زویا پیرزاد: تحلیلی بر پایه سبک شناسی فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره ویژگیهای زبانی آثار ادبی زنان دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. در پژوهش حاضر بر ضرورت تحلیل سبکی آثار داستانی زنان به عنوان روشی برگزیده در تحلیل ویژگی های زبانی، ادبی و اندیشگانی این آثار تأکید شده است. در ادامه، برجسته ترین وجوه سبکی آثار زویا پیرزاد، با رهیافت سبکشناسی فمنیستی، بررسی و تحلیل شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد از نخستین اثر نویسنده یعنی مجموعه داستان مثل همه عصرها تا رمان عادت می کنیم، در سطوح مختلف متن (واژگان، جملات و سطح گفتمان) دیدگاه زنانه نمود یافته است. سیر تحول اندیشه که به تحول زبان منجر میشود، در آثار پیرزاد اینگونه است: در مجموعه داستانهای مثل همه عصرها، طعم گس خرمالو و یک روز مانده به عید پاک زنان اسیر روزمرگیاند و از خود ارادهای ندارند؛ در رمان چراغها را من خاموش میکنم جایگاه زن مورد پرسش قرار میگیرد و در رمان عادت میکنیم با تحول نقش زن به عرصه کنشگری و فعالیت اجتماعی، توصیفی دیگرگون از هویت زنانه در نقش فاعلی ارائه شده است.
تحلیل بینامتنی داستان مار و مرد سیمین دانشور
حوزه های تخصصی:
مسأله ی اصلی این مقاله پیدا کردن و تحلیل پیوندها و ارتباط های بین ادبیات معاصر فارسی به ویژه داستان کوتاه فارسی که نوع ادبی جدیدی است و در پیشینه ادبی ایران به این شکل خاص وجود ندارد؛ با میراث عظیم ادبیات فارسی است. برای این منظور، یکی از داستان های کوتاه سیمین دانشور به نام «مار و مرد» انتخاب و بر اساس نظریه بینامتنیت بررسی و تحلیل شده است.
روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و چهارچوب نظری آن بر مبنای نظریه بینامتنیت به ویژه دیدگاه ژرار ژنت در این حوزه پایه ریزی شده است. این چهارچوب از طریق مطالعه ی زمینه موضوع و بررسی ادبیات پژوهش و آثار مرتبط در حوزه نظری و با بررسی وبازکاوی متن داستان مار و مرد و ارتباط آن با متون دیگر با استفاده از منابع تحقیق ترسیم شده است.
نتایج این پژوهش، بازگو کننده ارتباط وسیع داستان با متون مختلف همچنین عناصرمختلف فرهنگی است.
داستان وامق و عذرا و روایت حسینی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"داستان عاشقانه وامق و عذرا در ادب فارسى، به گونههاى مختلف گزارش شده است.بنیاد این داستان را برخى یونانى، برخى ایرانى و بعضى عربى گمان کردهاند.گزارشهاى عنصرى و طرسوسى قدیمىترین گزارشهایى است که از داستان وامق و عذرا در زبان فارسى برجاى مانده است.
محمود لامعى، قتیلى بخارایى، صرفى کشمیرى، شعیب جوشقانى، صلحى، موسوى نامى، ظهیر و حسینى شیرازى، از جمله کسانى هستند که این داستان را گزارش کردهاند.
در گزارش حسینى شیرازى براى نخستین بار داستانوامق و عذراو داستان عاشقانهسعاد و سلمىدرهم آمیخته است.
در این مقاله پس از معرفى داستان وامق و عذرا به سه موضوع زیر پرداخته شده است:
1-بازشنساى و بررسى عناصر مشترک داستان وامق و عذرا در روایتهاى مختلف.
2-گزارشى کوتاه از نه روایت بر جاى مانده از داستان وامق و عذرا.
3-بررسى ویژگیهاى روایت محمد حسین شیرازى از داستان وامق و عذرا و تفاوت آن با روایتهاى دیگر."
بررسی سرانجام جمشید، پادشاه اساطیری در مآخذ گوناگون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمشید شخصیتی اسطوره ای است که به دلیل ارتکاب به گناهی که ماهیت آن دقیقاًًً مشخص نیست در بیشتر روایات ایرانی، قدرت، پادشاهی، فرّه و جاودانگی خویش را از دست می دهد، در جهان سرگردان و سرانجام بوسیله ضحاک دیو کشته می شود. در منابع آمده است که فرمانروایی جم عموماً دورانی به شمار می رفته که درآن سعادتی مطلق عاری از آمیختگی حکمفرما بوده است، اما این شکوه و قدرت جاوید بر اثر ارتکاب به گناه ناگهان از بین می رود و چهره درخشان جمشید که به عنوان یکی از بهترین پادشاهان اساطیری قلمداد شده بود، تاریک می گردد و دوران طلایی فرمانروایی اش به پایان می رسد. روایات به جا مانده از سرانجام او و علّت هبوطش تصویرهای بسیار متفاوتی از او ارائه می دهد. در یک روایت او و خاندانش یزدان پرست معرفی می شوند و در روایتهای دیگر پادشاهی کامجو و نافرمان؛ که گناه او دو گونه است: یکی خوردن و خوراندن گوشت و دیگری ادعای خدایی و سرکشی از بندگی اورمزد. در این مقاله سعی شده است تا گوشه های تاریک سرانجام این پادشاه آرمانی کهن بازسازی شود و روایتها در منابع گوناگون با یکدیگر مقایسه و بررسی شود و ریشه این تفاوتها به دست بیاید. همچنین این مسأله که آیا حقیقتاً جمشید مرتکب گناه شده است نیز به چالش کشیده شود و با کنار هم گذاشتن روایات منابع و نظرات گوناگون به بررسی آن پرداخته می شود
پیش درآمدی بر مکتب های داستان نویسی در ادبیات معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره در تکوین سبک یک نویسنده, علاوه بر انگاره ها و انگیزش های فردی و درونی, شمار زیادی از محرک های مرتبط با محیط اجتماعی و محیط جغرافیایی اثر گذار بوده است. تعداد سبک های اقلیمی در ایران, ناشی از تنوع موجود در محورهای زیست محیطی است. وجود کوه های صعب العبور, جنگل انبوه و دریایی با افق های دور در شمال و متقابلاً حضور همان دریا در جنوب و در جوار گرمای سوزان, نبود باران, خشکی و خشونت فراوان در مکان , دو نوع موقعیت محیطی و زیستی متفاوت را ایجاد کرده است. گسترش کویر و دشت های لوت در مرکز و مشرق, کثرت کوه ها در مناطق غرب, مسدود بودن مرزهای تجاری و ارتباطی با همسایگان در آن ها و در مقابل, وجود بندرهای بازرگانی در جنوب و شمال و حضور نیروهای روس و انگلیس در پیشینه سیاسی, اجتماعی, و فرهنگی بعضی مناطق در مرکز, شمال غرب و شمال شرق و درخشش تاریخی آن ها در بعضی دوره ها نیز در کیفیت و کمال یافتگی سبک آن ها نقش اساسی داشته است.
بررسی اشعار تعلیمی کودک و نوجوان در ادبیات معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران کودک و نوجوان ایران از میان انواع ادبی، بیشتر به ادبیات غنایی، تعلیمی و حماسی توجه کرده اند. از این رو نقش مایه های عاطفی همچون: مادر، پدر، معلم و…، در شعر کودک و نوجوان فراوان است. چندین منظومة حماسی نیز برای کودک و نوجوان سروده شده است؛ از جمله: منظومه ی آرش کمان گیر از سیاووش کسرایی و منظومة ظهر روز دهم از قیصر امین پور.
به دلیل اهمّیت زیاد مسألة تعلیم و تربیت، اشعار تعلیمی فراوانی نیز برای کودکان سروده شده است؛ به ویژه در دوران مشروطه که عصر توجه به تعلیم و تربیت کودکان است. نسیم شمال و ایرج میرزا در دورة مشروطه بیش از شاعران دیگر به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان در اشعارشان پرداخته اند، امّا در دورة کنونی بیشتر شاعران کودک به این مسأله، توجه کرده اند.
مهم ترین موضوعات شعر کودک و نوجوان در دورة معاصر، شامل مسایل اخلاقی، اجتماعی، علمی و فرهنگی و پایداری و اصلی ترین درون مایه های اشعار تعلیمی، آموزش خداشناسی، احترام به پدر و مادر، تأکید بر دوستی و علم آموزی و… است. در این جستار، جنبه های گوناگون ادبیات تعلیمی و موضوعات اجتماعی شعر کودک و نوجوان با واکاوی و تحلیل مهم ترین اشعار کودکانه از دوره مشروطه تا امروز بررسی می شود.
نمونه طنز مذهبی ( طنز در اشعار ناصر خسرو)
حوزه های تخصصی:
طنز مذهبی چنان است که ادیب یا شاعر جامه نظم و نثر با اتکا بر اعتقادات مذهبی ( وگاه دینی) خود بخواهد مذاهب و معتقدات دیگر را از طریق طنز مسخره کند و علاوه بر آشکار ساختن عیب ها و کجروی ها ایشان بدین وسیله بر حقانیت مذهب و مرام خود اصرار ورزد.وجوه طنز در اشعار ناصر خسرواز چهار گونه خارج نیست : الف : طنز الفاظ و کلمات ب:طنز ترکیبات و تعبیرات ج:برخی ابیات که معانی طنز آمیز دارندد:ادبیات و معانی بلندکه آمیخته به طنز و در مذمت مخالفان هستند.
حسان عرب و حسان عجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک بزرگترین شخصیت تاریخ جهان عرب پیامبر اکرم (ص) است . اگر نام «پیامبر» و واژه «شعر» را به عنوان یکی از تجلیات ادب - در دو راس مثلثی قرار دهیم ، بدون تردید راس سوم این مثلث را نام حسان بن ثالث انصاری پر خواهد کرد . در تاریخ ادبیات عرب ، نام وی با نام پیامبر گره خورده است . در ادبیات ما نیز علاوه بر حضور فرهنگ اسلامی و تجلی ستایش پیامبر ، خاقانی شروانی چکامه های بسیاری از دیوان خود را به مدح رسول اکرم (ص) اختصاص داده است و خود را «نائب حسان» «ثانی حسان» و «حسان عجم» خوانده است . ....
درباره مناظره روزه و عید از ادریس بدلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت ابهام آمیز نقال امیرارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقالی جزو پیشه هایی است که در ایران قدمتی دیرینه دارد. شماری از صاحبان این پیشه، در دربار شاهان فعالیت می کردند و با عناوینی نظیر سمرخوان، قصه خوان و نقال شناخته می شدند. در دربار شاهان قاجار، منصبی با عنوان نقال باشی وجود داشت. بعضی از نقالان درباری این عصر، ملقب به نقیب الممالک بوده اند. یکی از مشهورترین نقیب الممالک ها، نقال قصه امیرارسلان است. تا سال ها پس از انتشار مقدمه محمدجعفر محجوب بر کتاب امیرارسلان، محمدعلی نقیب الممالک به عنوان نقال این قصه شناخته می شد. در چند سال اخیر، عده ای از پژوهشگران حوزه ادبیات عامیانه، محمدعلی نقیب الممالک را شخصیتی موهوم و ناشناخته دانسته و میرزا احمد نقیب الممالک شیرازی را نقال قصه معرفی کرده اند. این مقاله سه محور عمده دارد؛ نگارنده در آغاز به معرفی میرزا احمد نقیب الممالک می پردازد؛ سپس با استناد به یکی از منابع معتبر عصر قاجار، محمدعلی نقیب الممالک را نیز به عنوان یکی از نقالان دربار ناصرالدین شاه معرفی می کند و سرانجام درباره اینکه احتمالاً کدام یک از این دو، نقال قصه بوده اند، حدس خود را بیان می کند.
نقیضه و پارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح نقیضه یکی از فنون عمده طنز، در ادبیات فارسی معادل پارودی در ادبیات غرب قرار گرفته است؛ اما از بسیاری جهات با آن تفاوت دارد. در ادبیات فارسی همه مقوله های پارودی، بورلسک، تراوستی و... زیر عنوان نقیضه جای می گیرند و نقیضه به تنهایی بار تمامی این اصطلاحات را به دوش می کشد. نوشتار حاضر ضمن بررسی انواع اصطلاحات مربوط به حوزه نقیضه، به مشخص کردن این تفاوت ها پرداخته و ضمن به کارگیری اصطلاح نقیضه در همان مفاهیم معمول و سابق آن ، مناسب تر دانسته است که نقیضه معادل بورلسک به کار برده شود نه پارودی.
بررسی مضامین اخلاق اجتماعی در اشعار مولانا باتکیه بر مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
166 - 186
حوزه های تخصصی:
مولوی یکی از شاعران دوره مغول است؛ دوره ای که در آن، اخلاق اجتماعی و پایه های فکری و فرهنگی مردم رو به انحطاط نهاد. سقوط اخلاق اجتماعی و ارزش های انسانی در سرزمین های مغلوب شده موجب ایجاد روحیه تسلیم در بین عوام شد؛ اما برخی از اندیشمندان و شاعران بزرگ پارسی زبان در آثار خود روح ستم ستیزی و به تبع آن ارزش های انسانی و اجتماعی را ارج نهادند و باتوجه به فضای حاکم بر عصر خویش، روش خاصی برای مبارزه با رذایل اخلاقی و اجتماعی موجود در جامعه، اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی و نیز بی عدالتی های حاکمان برگزیدند. مولوی نیز در مثنوی هرجا مجال یافته، به نقد افراد مختلف جامعه ازجمله صاحب منصبان و مردم عامه پرداخته و رفتار نکوهیده آن ها را نقد کرده است. در این پژوهش نگارندگان با بررسی اشعار مولانا، مضامین اخلاق اجتماعی را در اشعار وی بررسی کرده اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که او جانب اعتدال را رعایت کرده و در این زمینه افراط نکرده است.
نقد روایتشناختی سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۸ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
روایت را میتوان همچون جنبههای درهم بافتهای از متن و اثر ادبی به شمارآورد که به همراه زبان، یکی از مهمترین حوزههای نظریه ادبی به شمار میرود. روایتشناسی، در باره شیوههای مختلف بیان رویدادها و تحلیل ادبیات روایی نظیر رمان، داستان کوتاه و حماسه به بحث میپردازد. هر کدام از این شیوهها، متن ادبی را از زاویهای خاص بررسی میکند. شناخت روایت به منتقد، در نقد و تحلیل داستان و عناصر داستانی و نیز به آفریننده داستان در فرایند آفرینش داستان کمک میکند. پژوهشگران از راه روایتشناسی داستان، ساختار و مناسبات درونی نشانهها را در متن باز مییابند. در این مقاله کوشیده شده است به بررسی روایت در سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی (خانهای برای شب، دشنام و صدا که میپیچد) و مسائلی را که در خواندن داستان اهمیّت دارند، امّا از جهتی به قدری آشکارند که گاه دیده نمیشوند، پرداخته شود؛ درک شیوههایی که ما را به برداشتی تازه و نو از داستان میرساند و ارائه تفسیری بهتر از داستان که بهسادگی از روساخت متن، قابل درک نیست.
انواع بازنویسی و بازآفرینی های بهرام بیضایی از داستان های کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل شگردهای بازنویسی و بازخوانی در آثار ادبی بهرام بیضایی است. او نویسنده ای قاعده گریز و ساختارشکن است که در سطوح مختلف، ساختار ذهنی و زبانی خواننده و پیش فرض های متعارف و مقبول او را در هم می ریزد. نمایش نامه، فیلم نامه و برخوانی هایی که در این مقاله بررسی می شوند، عبارت اند از: اژدهاک، آرش، آهو، سلندر، طلحک و دیگران، پرده نئی، سیاوش خوانی، شب هزارویکم، و مجلس قربانی سنمار. دراین پژوهش، نخست، به شیوه توصیفی تحلیلی، شگردهای ادبی بیضایی معرفی می شوند، سپس، این شگردها در نمونه های انتخابی هدف بررسی و تحلیل قرار می گیرند. شگردهایی که بیضایی در بازخوانی و بازنویسی آثار کهن از آنها استفاده می کند عبارت اند از: 1. «بازآفرینی» اثر کهن که در دو سطح کلی «تغییر در چهارچوب کلی اثر» و «تغییر در خویش کاری های شخصیت ها» صورت می گیرد. 2. «بازنویسی» اثر کهن که به چند شیوه انجام می پذیرد؛ ازجمله «افزودن گفت وگو میان شخصیت ها»، «برقراری روابط علی و معلولی» و «تغییر در شیوه روایت گری».