فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختاری آثار کلاسیک روایی، جایگاه مناسبی برای کشف روابط مؤلفه های داستانی با زبان است. پیرنگ کامل منظومة عاشقانة مهر و ماه (جمالی دهلوی، 1353) بستری مناسب برای نشان دادن این روابط فراهم می کند. در زبان غنایی منظومة مذکور کارکرد ادبی و عاطفی زبان بر سایر نقش های زبانی غالب است. هدف نگارنده در این جستار، جمع سه نظریة متمایز در حوزه ساختار داستان و کارکردهای زبان است که درنهایت، به الگویی کلی در این رابطه دوسویه منتهی می شود. هنگامی که راوی بر حضور خود در داستان تمرکز کند (+) کارکرد عاطفی زبان قوی تر می شود و زمانی که به توصیف کنش ها، کنشگران و سایر پدیده ها (+) می پردازد، کارکرد ادبی زبان خود را بیش از پیش نشان می دهد؛ زیرا در این ساحت همواره صنایع ادبی بیشتری به اقتضای شیوة داستان پردازی کهن در متن وارد می شود. توصیف های منظومه اعم از پدیده های طبیعی، ظاهر و سیرت قهرمانان داستان و حتی شرح جزئیات برخی از کنش های غنایی مانند شکار، شب زفاف، بزم و ... که شتاب روایت را کاهش می دهد دربردارنده ظهور کارکرد ادبی زبان غنایی است. شکوائیه های ذهنی، نجوای با خویشتن، مناظره های یک سویه با عناصر طبیعت و... به سبب بافت خاص زبانی که بیشتر با ادات ندا و تمنا همراه است با کارکرد عاطفی زبان غنایی رابطة مستقیم دارد. گفتمان عاطفی در بطن روایت شکل می گیرد و سازوکار کنش های داستانی را به کمترین حد می رساند. استفاده از الگوی طرحوارة عاطفی برای نشان دادن امیدواری شَوِشگر درعین ناامیدی و ایجاد اعتمادبه نفس برای وصال یار، از دیگر دستاوردهای این پژوهش است.
تأثیرات سن آغاز یادگیری زبان دوم بر دیدگاه ها و هویت ملی زبان آموزان جوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نگرش زبان آموزان جوان ایرانی در دو گروه سنی هشت و یازده ساله، نسبت به زبان و فرهنگ انگلیسی و همچنین، هویت ملی خود زبان آموز است. این نگرش یک بار در آغازِ پژوهش و بار دیگر در پایانِ آن بررسی شد که به مدت یک سال به طول انجامید. هدف نگارندگان در این مطالعه، بررسی این فرضیه بود که آیا سنِ آغاز یادگیری زبان انگلیسی می تواند نقش مؤثری در شکل گیری دیدگاه های زبان آموز نسبت به عوامل یادشده و یا تغییرِ آن ها داشته باشد؟ برای سنجش دیدگاه زبان آموزان مجموعه آزمون های انگیزه و نگرش که در سال 1972 م، به دستِ گاردنر و لمبرت طراحی شد، پس از تحلیل عاملی و استفاده در آزمون پایلت با اعمال تغییراتی به کاررفت. دیگر ابزار به کاررفته در این پژوهش، مصاحبه براساس چارچوب پیشنهادی میخائلوویچ دیگونوویچ (1993) بود. نتایج این بررسی نشان داد که نگرش زبان آموزان هشت ساله در پایانِ پژوهش، تفاوتی با آغاز آن ندارد؛ حال آنکه زبان آموزان یازده ساله نگرشی متفاوت نسبت به فرهنگ انگلیسی و هویت ملی خود در انتهای پژوهش در قیاس با آغازِ آن از خود نشان دادند.
ارتباط میان زبان، مذهب و فرهنگ: تحقیق و تدقیقی در کارکردهای لقب حاجی و واژه های وابسته در زبان فارسی/پیش قدم- نوروز کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش زبان در شکل دهی و تغییر باورهای مذهبی و فرهنگی مردم جامعه، پژوهش حاضر در صدد است تا به بررسی موشکافانة واژة ارزشی «حاجی» و واژه های وابسته به آن بپردازد. بدین منظور حدود 300 بافتی که در آنها گفتمان مرتبط با این لقب به کار رفته است، در محیط های طبیعی ضبط گردید و آن گاه مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از مدل هایمز (1967)، لقب های «حاجی» و «حاج/حاجیه خانم» مورد واکاوی قرار گرفته و سپس کاربرد های مختلف آنها از دو بُعد مذهبی-غیرمذهبی و روان شناسی-اجتماعی بررسی شد. در پایان، واژه های هم نشین با این لقب ها مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد این لقب ها که در گذشته واژه های ارزشی محسوب می شده اند، دچار نوعی دگردیسی شده و امروزه گاه به ضدارزش تبدیل گردیده اند. در پایان، دلایلی که به نظر می رسد منجر به این افت و بسط معنایی شده -از قبیل رسانه، جامعه و دیدگاه های متفاوت مردم- مورد بحث قرار می گیرد.
بررسی بازنمایی ایدئولوژی در متون ترجمه شده سیاسی انگلیسی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی : محورهای سبک و بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبلور و انعکاس افکار، باورها و بطور کلی ایدئولوژی در صورت های زبانی یکی از کانون های اصلی مورد توجه در بسیاری از حوزه های علوم انسانی به ویژه در زبان شناسی، مطالعات ترجمه و علوم سیاسی در چند دهه اخیر می باشد. از آنجایی که متون سیاسی اعم از متون زبان مبدأ و بازتولید آن در زبان مقصد بر اساس متغیرهای فرازبانی شکل می گیرد، می توان ادعا نمود که هر یک از انتخاب ها، دستکاری های زبانی و راهبردهای بکارگرفته شده توسط مترجمان نشأت گرفته از ایدئولوژی نهفته ویژه ای می باشد تا از این رهگذر اذهان مخاطبان خود را جهت داده و به سوی پذیرش آنچه مد نظر دارند، هدایت کنند. پژوهش حاضر در صدد آن است تا با بهره گرفتن از دستاوردهای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و الگوی نظری وندایک (۲۰۰۴)، بکارگیری محورهای سبک و بلاغت توسط مترجمان فارسی و دلایل ایدئولوژیکی احتمالی گزینش آنها را در صورت وجود به چالش بکشد. بدین منظور ابتدا بکار بستن این دو محور در ترجمه فارسی متون سیاسی مکتوب انگلیسی محدود به مسائل مرتبط به ایران در دو سال اخیر بررسی شده و بر اساس آن چگونگی انعکاس ایدئولوژی مترجمان مورد واکاوی قرار گرفته است. سپس بسامد بهره گرفتن از این دو محور و راهبردها و استراتژی های معرفی شده مرتبط با هر یک احتساب و ارائه شده و مورد مقایسه قرار می گیرد. نتایج حاصل نشان می دهد که بکارگیری این دو محور غالباً با هدف بازنمایی و انعکاس ایدئولوژی مترجم فارسی همسو است. همچنین تفاوت چشمگیری میان میزان کاربرد این دو محور و راهبردهای آنها وجود داشته و علیرغم اینکه زبان فارسی از منظر ادبی بسیار غنی است، مترجمان فارسی در ترجمه متون سیاسی از محور بلاغت و راهبردهای مربوط با آن در مقایسه با محور سبک به ندرت بهره جسته اند.
دگرگونی پیش فعل های ایرانی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویشور ایرانی باستان با افزودن پیش فعل به فعل، معنی آن را کرانمند می کرده و بدین گونه از پیوند آن دو، فعل مرکب اداتی را پدید می آورده است. در گام نخست سرگذشت دیرپای پیش فعل ها، ساز و کارهای گوناگونی در چارچوبِ دستوری شدن، در روند زایش آنها از قیدهای اداتیِ هندواروپاییِ آغازین در کار بوده اند. سپس در گامِ دوم، سازوکارهای دیگری پیش فعل های باستانی را دستخوشِ دگرگونی هایِ ساختاری، معنایی و آوایی کرده و آنها را به پیشوندهای فعلی و سپس به پیشوندهای مرده دگرگون کرده اند. سرانجام، زبان های ایرانی، با ساختنِ پیش فعل های تازه ای از قیدها و پیشایندهای باستانی، جایِ خالیِ پیش فعل های ازکارافتاده را پر کرده اند. این پیش فعل های نوساخته، در دوره میانه کارکردِ گسترده ای یافتند و تنها با دگرگونی هایِ اندکی، کارکردِ خود را تا فارسیِ نو پی گرفتند. دستور کار این نوشته، شناسایی ساز وکارهایی است که در دگرگونیِ آنها از هندواروپاییِ آغازین تا دوره باستان و سپس تا دوره میانه کارکرد داشته اند.
فعل در گویش کلاسوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستگاه فعل در گویش کلاسوری مختصات و ویژگی هایی دارد که آن را در تقابل با زبان فارسی و دیگر گویش های جنوب غربی ایران قرار می دهد. حتی در مواردی آن را از برخی از گویش های هم خانواده خود، نظیر هرزنی، تالشی، تاکستانی، چالی، اشتهاردی، سگزاری، خیارجی و ... که گروه زبان های شمال غربی ایران را تشکیل می دهند و احتمالاً جملگی از آذری باستان منشعب شده اند، متمایز می کند. برخی از این ویژگی ها که در بررسی های زبانی اهمیتی خاص دارند عبارت اند از: زوال تدریجی ماده مضارع و بنای اغلب صیغه های مشتق از آن از ماده ماضی؛ ساخت مضارع اخباری و ماضی استمراری از مصدر؛ همسانی کامل صیغه های ماضی مطلق و ماضی نقلی لازم و تمایز این دو فعل از جایگاه تکیه؛ کاربرد صفت فاعلی به عنوان ماده آینده و دیگر مختصات و ویژگی هایی که در مقاله حاضر به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
Towards a Task-Based Assessment of Professional Competencies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Performance assessment is exceedingly considered a key concept in teacher education programs worldwide. Accordingly, in Iran, a national assessment system was proposed by Farhangian University to assess the professional competencies of its ELT graduates. The concerns regarding the validity and authenticity of traditional measures of teachers' competencies have motivated us to devise a localized performance assessment scheme. Therefore, the present study aimed to develop a performance assessment scheme to be used as a benchmark for assessing the professional competencies of ELT graduates of this university. To this end, three assessment tasks and rating scales were developed, piloted, and administered. Next, Haertel's participatory approach was employed to set passing standards for the assessment tasks as well as the whole assessment scheme. Analysis of the data revealed inter-rater and intra-rater reliability coefficients of 0.85 and 0.89. The validity of the assessment scheme was also confirmed by experts' judgments made, to a large extent, on the correspondence between the target domain and test domain skills. Based on the results, the proposed assessment scheme is rendered more efficient and reliable in comparison to traditional tests with regard to the following dimensions: a) higher degrees of reliability and validity of the assessment scheme aimed at the improvement of licensure and program development; b) stronger evidence for inter-/intra- rater reliability and consistency of scoring; and c) an optimized and systematic procedure for setting passing standards based on the consensus of experts' judgments. It is believed that further development of the proposed assessment scheme unlocks its potential to be used as a large-scale teacher assessment model for Farhangian University.
تعادل زیبایی شناختی در ترجمه رباعیات خیام با استفاده از نظریات زیبایی شناسی دریافت و استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون رویکردهای متفاوتی به مسئله تعادل در ترجمه پرداخته اند که در این میان می توان به «فرضیه شناختی ترجمه» مندلبلیت و نظریه «تعادل تجربیِ» تاباکوسکا اشاره کرد. مطالعه حاضر به بررسی تعادل زیبایی شناختی با استفاده از دو نظریه زیبایی شناسی دریافت آیزر و استعاره شناختی لیکاف و جانسون می پردازد تا بتوان الگویی تلفیقی از نظریات مندلبلیت و تاباکوسکا را با مؤلفه تعادل زیبایی شناختی ارائه داد. لذا دو رباعی از خیام و ترجمه آن ها از فیتزجرالد به شیوه هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش تحلیل محتوا و تکنیک های معتبر تشخیص استعاره شناختی، داده ها استخراج و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که الگوهای فرهنگی در تولید و فهم استعارات مفهومی نقش اساسی دارند؛ بنابراین مترجم در ترجمه استعارات شناختی در برخورد با شرایط نگاشت متفاوت ناشی از تفاوت در الگوهای فرهنگی دو زبان، مفهوم پردازی را در نظام مفهومی خود تغییر داده است تا تعادل شناختی را برقرار سازد. همچنین در برخورد با شرایط نگاشت یکسان، مترجم تحت تأثیر الگوهای فرهنگی یکسان در دو فرهنگ، سعی کرده است تا مفهوم پردازی متن مبدأ را حفظ کند. نتایج همچنین نشان می دهد که با توجه به نظریات مذکور می توان تعادل زیبایی شناختی ترجمه را بررسی کرد و مؤلفه زیبایی شناسی را به الگوی تلفیقی مذکور اضافه کرد.
بررسی تأثیر کنش های گفتاری غیرمستقیم با ساختار پرسشی بر روند گفت وگو از منظر زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر کنش های گفتاری غیر مستقیم با ساختار پرسشی بر روند گفت وگو خواهیم پرداخت. گفت وگوی موفق نیازمند تطابق مقاصد گفتاری دو طرف است، به نحوی که هر کدام به نیت مورد نظر خود از بیان گفته برسند. در این میان گفته های مخاطب، کنش های وابسته ای هستند که بطور کامل تحت تأثیر گفته های گوینده قرار می گیرند. اما در گفت وگوها گاهی اوقات ساختارهایی استفاده می شوند، که ویژگی کاربردی آنها ایجاد تغییر در روند گفت وگو است. جملات پرسشی بطور گسترده در جایگاه پاسخ در گفت وگوها بکار می روند. در این حالت آنها کنش های گفتاری غیر مستقیم هستند، زیرا در کابرد مستقیم خود که همان طرح سوال است بکار نرفته اند. اما آیا این جملات می توانند روند گفت وگو را تغییر دهند ویا نشانگرشکست ارتباطی باشند؟ در این جستار نمونه هایی از کنش های گفتاری غیر مستقیم با ساختار پرسشی که از سایت ملی زبان روسی و نیز متون ادبی گرد آوری شده اند، در روند دیالوگ ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. در این پژوهش که رویکرد کاربردشناسی و توصیفی دارد، از تئوری کنش گفتاری به عنوان ابزاری برای تحلیل گفت وگوها استفاده شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که برخی از کنش های گفتاری غیر مستقیم در زبان روسی نماد شکست ارتباطی هستند وبرخی می توانند نشانگر تغییر روند گفت وگو باشند. از نتایج این تحقیق می توان برای ترجمه کنش های گفتاری غیرمستقیم از زبان روسی به فارسی وبالعکس استفاده کرد.
ریشه شناسی واژه ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا با توجه به شواهد و مدارک، خاستگاه واژه ترجمه و چگونگی صورت و معنای آن تحقیق شود. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که واژه ترجمان که ترجمه نیز از مشتقات آن است از دو منشأ وارد زبان عربی شده است، یکی از زبان سریانی به معنای تفسیر و تبیین سخن و دیگری از زبان فارسی به معنای زبانی را به زبان دیگر برگرداندن و هر دو معنا در آثار عربی شواهد بسیاری دارد. این کلمه در زبان عربی از اواخر دوره امویان، به ویژه در ابتدای دوره عباسیان، مصادف با آغاز عصر نهضت ترجمه، رایج شده است. در منابع، واژه ترجمان و ترجمه در معانی مختلفی به کار برده شده است که دو معنای آن اصلی و معانی دیگر در شمار معانی ثانوی آن هستند. در فارسی نیز در آثار قرن چهارم به بعد به معنای مترجم به کار برده شده است.
نشانه معناشناسی زاویه های دید در داستان صلح براساس نظریة ژاک فونتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زاویة دید، یکی از عناصر اصلی داستان است که روش نویسنده یا گفته پرداز، در جهت مندی ارائه اطلاعات به گفته یاب است، منظور از جهت مندی، مسیر توجه و سیر نگاه به سوی کسی یا چیزی است و زمانی آن ارزشمند است که غایت و هدفی را در متن دنبال کند. در نشانه معناشناسی مکتب پاریس، مطابق با نظریة ژاک فونتنی، زاویه های دید به چهار گروه تقسیم می شود.
هدف این پژوهش، بررسی انواعزاویه های دید در داستان «صلح» اثر مجید قیصری، بر اساس نظریه ژاک فونتنی است. مسأله اصلی آن پاسخ به این پرسش است که کاربرد هر یک از این زوایا برای ایجاد شناخت از شخصیت ها، زمان و مکان در گفته یاب چگونه است. این پژوهش با فیش برداری از کتاب ها، به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده است. بررسی ها نشان می دهد که گفته پرداز از هر چهار زاویه دید برای ایجاد شناخت بهره برده است، به گونه ای که انتخاب نوع زاویه دید با هدف گفته پرداز و تأثیری که گفتمان بر دریافت کننده متن (گفته یاب) دارد، مرتبط است.
کشف معانی در متن از نظریه معنی المعنی تا عدم قطعیت معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ممعناشناسی و دلالت های معنایی یک متن، از مهم ترین مسائل مورد توجه پژوهشگران است. عبدالقاهر جرجانی از جمله پژوهشگرانی است که به این موضوع، توجه داشت. وی با تکیه بر حاکمیت منظور مؤلف در شناخت معانی متن، نظریه معنی المعنی را ارائه کرد. این نظریه عامل تمایز میان زبان عادی و شعری است و معنای ثانویه ای به متن ادبی می افزاید. در دهه های اخیر مکتب های ساختارگرایی و ساختار شکنی با نقض این نظریه، شیوه های جدیدی جایگزین درک متن کردند. ساختارگرایی، متن را در فهم معنا کافی می داند و ساختارشکنی، فهم معنا را به خواننده می سپرد و نظریه تعدد خوانش ها یا مرگ مؤلف را مطرح می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا روند تحول معنی المعنی را از آغاز شکل گیری تاکنون و سه روش کشف معانی موجود در متن را بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد ۱. معنی المعنی به دو گانگی معنا در یک متن و امکان کشف معنایی واضح از طریق ادراک منظور مؤلف معتقد است؛ ۲. بلاغت پژوهان معاصر، تغییراتی در معنی المعنی ایجاد کرده و رکن جدیدی بدان افزودند؛ ۳. ساختارگرایان و ساختارشکنان، اعتباری برای معنی المعنی قائل نیستند. ساختارگرایی بر سیاق متن در شناخت معنا مبتنی است و ساختار شکنی بر ادراک خواننده جهت کشف معانی متن استوار است.
بررسی چینش متن التماس نامه های برگه های امتحانی: مطالعة گام ها و گامک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه بررسی واحد متن در زبان و چینش متن و به تعبیری نحو متن، به ویژه ازجنبة ارتباطی، از اهمیت بسیاری برخوردار است، واحد متن درمقایسه با واحدهای جمله و کوچک تر از آن، کمتر بررسی شده است. در این جُستار کوشیدیم با مطالعة یکی از ژانرهای زبانی خاص، این موضوع را بررسی کنیم؛ بنابراین، یادداشت های دانش آموزان و دانشجویان کرمانشاهی در پایان برگه های امتحانی برای کسب نمرة بیشتر را که در اینجا «التماس نامه» می نامیم، به طور مقایسه ای بررسی کردیم. داده های پژوهش شامل یادداشت های 25 دانشجوی دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه در پایان برگه های امتحانی و 25 یادداشت از دانش آموزان پسر سال های دوم و سوم دبیرستان شهر کرمانشاه در سال 1389 است. التماس نامه ها را براساس ساختارهای چینش گام ها و گامک ها بررسی کردیم. هدف از این بررسی، یافتن الگوهای مختلف چینش گام ها و گامک ها (گام های فرعی) طبق دیدگاه بایبر، کارنر و اٌپتون (2007) و ساسانی و یزدانی (1392) است؛ به سخن دیگر، اینکه هر التماس نامه دربرگیرندة چه گام هایی است و بیشترین و کمترین گام ها به چه گروهی تعلق دارند. نتایج نشان می دهند این یادداشت ها به طور کلی شامل چهار گام «تعارف آغازین»، «درخواست»، «دلیل» و «تعارف پایانی» هستند. به طور خلاصه، در هردو گروه یادداشت های دانش آموزان و دانشجویان، حداکثر چینش چهارگامی و حداقل دوگامی دیده می شود. با این حال، بسامد کاربرد گام ها در هر گروه متفاوت است؛ به گونه ای که در گروه دانش آموزان، گام «درخواست» بیشترین فراوانی و در گروه دانشجویان، گام «تعارف پایانی» کمترین فراوانی را دارد. در بررسی الگوی گام ها، چینش چهارگامی گسسته در هردو گروه از بقیة الگوها پرکاربردتر است و چینش دوگامی دربین الگوها کم کاربردترین به شمار می رود.
The Comparative Effect of Direct and Indirect Corrective Feedback in Process-Based Vs. Product-Based Writing Instruction on EFL Learners` Writing Performance(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
This study attempted to systematically inspect the impact of direct and indirect corrective feedbacks on the writing ability of EFL learners when using product/process based instructions. To do so, 110 female EFL learners, between the ages of 15 and 18, were randomly assigned into four experimental groups to receive four different kinds of treatments, namely product-based instruction with direct feedback, product-based instruction with indirect feedback, process-based instruction with direct feedback, and process-based instruction with indirect feedback. The treatment took 10 sessions. Analyzing the results of the two writing tests (pretest and posttest) showed that direct feedback had significant effects on EFL learners' writing in process-based instruction and product-based instruction but indirect feedback failed to show any significant effect on EFL learners' writing in both process-based instruction and product-based instruction. The results also indicated that direct feedback had significantly better impact on EFL learners writing in the process-based instruction than product-based one.
خرده روایت ها، گریزگاه نقال از برنامه روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داراب نامة طرسوسی از قصه های عامیانه بلند، مربوط به قرن ششم است که ازطریق سنت نقالی و داستان گزاری ثبت و روایت شده است.داستان سرگذشت داراب و به شاهی رسیدن وی را بیان می کند. در میان خط سیری که بیانگر به شاهی رسیدن داراب است، خرده روایت های بسیاری قرارگرفته اند که باعث آشفتگی و اغتشاش روایت پایه شده اند؛ خرده روایت ها با روایت پایه گاه ارتباط و انسجام ساختاری می یابند و گاه با الگوی گفتمانی متفاوت، مستقل از کلان روایت شکل می گیرند و یکپارچگی روایت را با آشفتگی، استقلال و انفکاک خود از فرایند های سه گانه تحول کلامی مخدوش می کنند. رویکرد نشانه معناشناسی روایی براساس«قصد»کنش گر که برنامه روایی بر آن متمرکز شده، خط سیرکلان روایت را از میان خرده روایت های نامرتبط جدا می کند. سوالی که مطرح می شود آن است که خرده روایت ها از چه الگوی گفتمانی تبعیت می کنند؟زیرا برخلاف کلان روایت بر نظام برنامه محور روایی منطبق نیستند و نمی توانند به عنوان روایت ابزاری، کلان روایت را به سمت تحقق کنش اصلی سوق دهند. پژوهش حاضر ضمن بررسی نظام های گفتمانی در داراب نامه، به دنبال پاسخی برای منشا و کارکرد خرده روایت ها و تبیین علت اغتشاش در روایت است. با توجه به بافت فرهنگی عاملی ثانویه در ساحت گفته پردازی حضور دارد که خنثی و بی تاثیر نیست؛ سنت شفاهی نقالی و داستان گزاری با پایبندی به ساختار های اصلی و در تعامل پیوسته با فرهنگ جمعی راه تولید فرم های نوظهور را بازگذاشته. حضورِسیال نقال بین گفته پرداز نخستین و روایت شنو نظام معنای روایت را دستخوش تغییرکرده است.
ابعاد معنایی مکان واژه «زیر» براساس مدل چندمعنایی قاعده مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از منظر مدل چندمعنایی قاعده مند به بررسی ابعاد معنایی واژة «زیر» به عنوان یکی از واژه های مکانی پرکاربرد در فارسی می پردازد. داده ها شامل نمونه های وقوع «زیر» در بافتهای متنوع فارسی است و ابزار تحلیلی مدل چندمعنایی قاعده مند است. هدف این است که ضمن مطالعه تنوع و انعطاف معنایی این مکان واژه، نحوه عملکرد این ابزار تحلیلی در تعیین معنای اولیه و سایر معانی متمایز بررسی گردد. در واقع، تلاش می شود تا جنبه های قوت و ضعف این مدل شناختی، به ویژه جایگاه نظری آن به چندمعنایی حروف مکان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پس از تحلیل نمونه های کاربرد مکان واژة «زیر» ابتدا معنای مکانی اولیه آن تعیین شد و سپس چهار معنای متمایز دیگر مشخص گردید که شامل معنای کمتر، تحت تأثیر/کنترل، درخفا و پنهانی، و معنای پوشیده شده هستند. نتایج تحلیل معنایی «زیر» حاکی از آن است که مدل چندمعنایی قاعده مند از دو جنبه دارای وجه امتیاز نسبت به آثار پیشین از جمله لیکاف (۱۹۸۷) است؛ یکی در تعیین معنای اولیه بخاطر ارائه ملاک های مدون زبانی، و دیگری در محدودسازی تعدد معانی به سبب برقراری نوعی اعتدالگرایی در چندمعنایی. بررسی ابعاد معنایی «زیر» نشانگر برخی چالشها نیز هست که تحلیل حاضر تحت این مدل با آن روبروست. اهم این چالشها یکی ابهامات شناختیِ معانی متمایز بدست آمده و دیگری ماهیت وابسته به بافت آنها است که با ملاک استقلال بافتی معنا ناهمسو است. به عبارتی، نتایج این پژوهش بیان می کند مدل چندمعنایی قاعده مند که از نظر روش شناسانه حائز برخی مزیت ها است، از لحاظ نظری بویژه از جنبة هویت معنایی غیرمستقل و ساختیِ حروف مکان و نیز واقعیت روانشناختی معناهای متمایز ارائه شده با ابهامات و مسائلی روبروست.