فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۹٬۴۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
"با توجه به اهمیت دقت در ترجمه متون دینی، در این مقاله ابتدا بحث کوتاهی درباره مبانی نظری ترجمه ارائه شده است. سپس دو دیدگاه در خصوص ترجمه پذیری و ترجمه ناپذیری متون دینی ارائه شده است. در دیدگاه اول با توجه به ارتباط متون دینی با وحی و اینکه تعیین ظرف زبانی وحی و هر گونه دخل و تصرف در آن از حیطه اختیارات انسان خارج است، ترجمه متون دینی غیرممکن قلمداد شده است. در دیدگاه دوم به عکس با توجه به ضرورت آگاهی همه انسانها از پیام وحی و اختصاصی نبودن پیام وحی به گویشوران زبانی خاص، ترجمه متون دینی غیرقابل اجتناب فرض شده است.
نگارنده در این مقاله کوشیده است با توجه به استدلال هر دو دیدگاه به طرح نظریه سومی بپردازد که بتواند نیازها و محدودیتهای مورد نظر هر دیدگاه را رعایت کند. بر اساس نظر ارائه شده در این مقاله که به اصطلاح نظریه «ترجمه پذیری مشروط متون دینی» نامیده شده است تعریف های جدیدی از مترجم متون دینی، خوانندگان متون ترجمه شده دینی، متن دینی و انواع آن ارائه شده است.
"
نقد مبانی فصاحت ( رویکردی زبان شناختی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معیار فصاحت نزد بیشتر زبان شناسان و علمای بلاغت در زبان عربی مبتنی بر دو عنصر زبان و مکان بوده و به معیارهای درونی واژه ها، نظم درونی، نوع حروف، هم نشینی، همگنی، تنافر و قدرت تاثیر آن توجه نداشته اند. البته علمای بلاغت با زبان شناسان در کارکرد واژه با هم اختلاف داشتند؛ یعنی زبان شناسان به سلامت و زیبایی واژه توجه داشتند، ولی علمای بلاغت به ترکیبها و روانی واژه ها و سازگاری حروف و کلمات با هم عنایت داشته اند.
بومی سازی مدل پنجگانة عناصر فرهنگی نیومارک با زبان و فرهنگ فارسی: ارائة تقسیم بندی نه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاهی مترجمان به هنگام ترجمة عناصر و مفاهیم فرهنگی اعم از اجتماعی، مذهبی و سیاسی و گاهی تاریخی، با چالش ها و تردیدهایی رو به رو می شوند. صاحب نظران ترجمه دیدگاه های مختلفی دربارة شیوة مواجهه با این گونه چالش ها ارائه کرده اند. نیومارک یکی از این صاحب نظران است که با ارائة تقسیم بندی ای پنج گانه از مفاهیم فرهنگی، برای ترجمة آن ها پیشنهادهایی داده است. چارچوب نظری نیومارک مبنای مطالعات متعددی در زبان فارسی قرار گرفته است؛ اما پرسش این است که آیا می توان الگوی نیومارک را در ترجمة مفاهیم فرهنگی فارسی به کار گرفت؟ هدف از انجام پژوهش حاضر ارائة پاسخی هرچند محدود به این پرسش است. دراین راستا، چهار داستان کوتاه محاوره ای، حاوی مفاهیم فرهنگی، از آثار جلال آل احمد انتخاب گردیدند و براساس مدل پیشنهادی نیومارک بررسی شدند. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی نمی تواند تمام عناصر فرهنگی فارسی را در برگیرد. به این دلیل، چهار شاخة جدید به الگوی نیومارک افزوده شد و تغییراتی جزئی در بخش های دیگر آن صورت گرفت. نتایج این پژوهش می تواند برای مقاصد آموزشی و تربیت مترجم مفید باشد.
بررسی ساختار مصدرها در زبان اردو و ارائهء مصدرهای جعلی با ریشه های فارسی و عربی
حوزه های تخصصی:
ساختار زبان اردو با توجه به پیشینهء تاریخى آن داراى شکل هاى قابل توجهى است که مطالعه، تحقیق، دقت در این اشکال، به شناخت بیشتر آن کمک مى کند. از سویى، مصدر از عوامل ساختارى زبان است و از آنجا که در زبان اردو بیشتر واژگان از دیگر زبان ها اخذ شده اند، مصدرهاى ساده ترکیبى و جعلى موجود در آن، با توجه به گسترش میزان پذیرش کلمات دیگر زبان ها در این زبان جنبه هاى متفاو تى دارند. بررسى زمینه هاى ساختارى و شکل ساختار آن ها، در شناخت بیشتر این زبان حائز اهمیت است.
نقد ترجمة داستان «درسهای فرانسه» از دیدگاه نظریة سخنکاوی (بررسی موردی: سبک، لحن، نشانههای سجاوندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نقد ترجمه، مشخص کردن اساس کار و اجتناب از اعمال سلیقه در درجه اول اهمیت قرار دارد. در این مقاله سعی شده است بر اساس مطالعات زبان شناسی مقابله ای و در چارچوب نظریه سخن کاوی(با بررسی موردی سبک، لحن، نشانه های سجاوندی) به نقد ترجمه مریم شفقی از داستان «درس های فرانسه»، نوشته والنتین راسپوتین، پرداخته شود. در این نقد خواهیم دید که وی در این ترجمه سبک اثر را که غیر رسمی و صمیمی است با بهره گیری از دایره لغات گسترده شان به خوبی منتقل کرده است اما در انتقال لحن شخصیت ها و راوی داستان چندان موفق نبوده و توجه کافی به نشانه های سجاوندی که اهمیت خاصی در ترجمه دارند نکرده است.
ارزش فرهنگی ترجمه ضرب المثل ها و کنایات (عربی - فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردی زبان شناختی پیرامون چند معنایی واژه «رحمه» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان مجموعه ای از واژگان زنده و پویاست که همواره در حال نوزایی و گسترش معنایی هستند. در بررسی های معناشناختی مطالعات زبان شناسی، چند معنایی ««Polysemy یکی از مهم ترین موضوعات قابل طرح در همة سطوح زبانی بوده که از آن جمله، می توان به چند معنایی واژگانی یا همان چند معنایی جانشینی اشاره نمود. در رویکردهای زبان شناختی نسبت به مفهوم واژگان، همواره با معانی ای روبرو هستیم که تحت تأثیر عناصر هم نشین خود در یک نظام ساختاری قرار گرفته اند و تحلیل معناشناختی آن ها با توجه به رابطة دو سویه میان عناصر این نظام و فرایند گفتمان متن صورت می پذیرد. توجه به بافت زبانی و کلیت متن پس از بررسی ریشه شناختی و کشف میدان معنایی یک واژه، سیر معنایی و در نتیجه چند معنایی آن را به خوبی نشان می دهد.
یکی از مهم ترین محورهای بررسی و پژوهش قرآنی، کشف و تبیین دقیق معانی واژگان در ساختار کلام الهی است تا بدین طریق، درک و دریافت گزاره های دینی برآمده از آن ها هموار گردد. آنچه در این جستار بدان پرداخته می شود بررسی زبان شناختی
چند معنایی واژة «رحمة» در قرآن کریم است که سیر معنایی این واژه را در ساختار آیات قرآن تبیین نموده و وجوه متعدد معنایی آن را در ارتباط با هستة مرکزی معنا و همچنین تأثیر واحدهای هم نشین با تکیه بر کتب تفسیری قرآن کریم مشخص می نماید. در این بررسی، واژة «رحمة» در قرآن کریم وجوه معنایی متعددی چون دین اسلام، بهشت، ایمان، باران، روزی و ... دارد که همة این معانی در ارتباط با هستة اصلی معنا و روابط مفهومی با دیگر واحدهای زبانی در ساختار کلام پردازش می شوند.
استفاده از روش میکروژنتیک در تحقیقات زبان دوم (اصل مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش Microgenetic یک روش خاص برای بررسی تغییر در توانایی ها، دانش، و درک از طریق مشاهدات متراکم و در یک دوره نسبتا طولانی است. در این مقاله تلاش خواهد شد مروری کوتاه درباره روش microgenetic ارائه شود. همچنین مزایا و معایب بالقوه آن در زمینه فراگیری زبان دوم برشمرده خواهند شد. به منظور نشان دادن سودمندی روش microgenetic در تحقیقات فراگیری زبان دوم، به یکی از حوزه های تحقیقاتی که می تواند از طریق این روش مورد بررسی قرار بگیرد اشاره می شود.
فعلهای ترکیبی، فعلهای بی شخص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقصود از فعلهای ترکیبی فعل «مرکب» نیست، بلکه فعلهایی است که در بعضی ساختهای آنها از فعلهای دیگر به عنوان فعل معین استفاده می شود. چنانکه ماضی بعید مجهول «گشت»، «گشته بود» می شود. از طرفی نیز گونه ای از فعل بی شخص در فارسی بکار میرود که کار فعل مجهول را می کند: «جیب فلانی را ردند» به جای «جیب فلانی زده شد».
بازنمایی نقش ها و مفاهیم زبان در دو مجموعه آموزشی فارسی بیاموزیم و زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد مفهومی- نقشی از اثرگذارترین رویکردهای آموزش زبان دوم/ خارجی است و کمتر منبعی برای آموزش زبان هایی مثل انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و حتی عربی، عِبری و ترکی وجود دارد که در تولید محتوای آموزشی به اصول و مبانی این رویکرد توجه نکرده باشد. کلیدی ترین اصل این رویکرد، ایجاد تناسب هدفمند و ارتباط محور بین نقش ها و مفاهیم زبانی و موقعیت های واقعی است. باوجود این، در منابع معتبر آموزش زبان فارسی به خارجیان، توجه چندانی به این رویکرد نشده است. در پژوهش پیش رو، ابتدا رویکرد مفهومی- نقشی و مهم ترین نقش ها و مفاهیم زبانی در چهارچوب این رویکرد معرفی شده؛ سپس میزان بازنمایی این مفاهیم و نقش ها در دو مجموعة فارسی بیاموزیم(ذوالفقاری و همکاران، 1381) و زبان فارسی(صفارمقدم، 1386) مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی در قالب یک فهرست وارسی محقق ساخته انجام شده است. این فهرست وارسی شامل ده پرسش اساسی در زمینة محتوای دروس است. برای هر پرسش، شش پاسخ پیش فرضِ اصلاً، بسیار کم، کم، متوسط، زیادو بسیار زیادبه ترتیب با نمره های 0، 1، 2، 3، 4و 5امتیاز درنظر گرفته شده است. تحلیل نتایج حاکی از این است که مجموعة فارسی بیاموزیم35 و مجموعة زبان فارسی16 نمره از 50 نمرة فهرست وارسی را کسب کرده است. اگرچه نتیجة کلی پژوهش حکایت از این دارد که بازنماییِ نقش ها و مفاهیم زبانی در مجموعة فارسی بیاموزیمبهتر از مجموعة زبان فارسیاست، تنوع و پراکندگی مفاهیم و نقش های زبانی در هر دو مجموعه ما را به ضرورت برنامه ریزی هدفمند برای آموزش زبان فارسی برپایة مفاهیم و نقش های زبانی رهنمون می شود.
بررسی برهم کنش صرف و معنی شناسی در مطالعات دستوریان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگرش های معنی شناختی دستوریان مسلمان تا نیمه نخست قرن دهم هجری قمری بررسی شده است. پس از معرفی گذرای چهار پژوهش انجام شده در این زمینه در قسمت دوم، با مراجعه به منابع دسته اولِ نگاشته شده از سوی دستوریان، از سیـبویه [161/ 180 هـ.ق] تا سیـوطی [911 هـ.ق]، ابتدا مباحث «تصریف» از مباحث «نحو» جدا شده و سپس برمبنای تقسیم بندی مباحث تصریفی از سوی ابنعصفور [669 هـ.ق] به برجسته سازی نکات معنی شناختی در هر قسم پرداخته شده است تا در قسمت پایانی اینگونه نتیجه بگیریم که جایگاه معنی در مطالعات تصریفی دستوریان این دوره، چه در استدلالهای صرفی و چه در توصیفات صرفی آنان، جایگاهی محوری بوده است؛ چنانکه «معناداریِ» ساختهای صرفی در استدلالهای قیاسیِ آنان حد وسط در اقترانی حملی و مقدم مثبت یا تالی منقوض در استثنایی اتصالی قرار می گرفته و «معنا»ی صورتهای صرفی در توصیفات صرفیِ اینان تعیین کننده نوع رابطه صوری بین صورتهای صرفی بوده است.
وام واژه های ارمنی در زبان فارسی
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی و تحلیلی دو ترجمه انگلیسی صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۷ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
رابطة زبان و جنسیت در رمان شب های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل جدیدی که در رمان نیاز به بررسی و پژوهش دارد، رابطة زبان و جنسیت است. در این مقاله، که پژوهشی بینارشته ای است، پژوهندگان قصد دارند با تکیه بر مطالعات زبان شناسی اجتماعی به ویژه نظریة لیکاف رابطة زبان و جنسیت را در رمان شب های تهران بررسی کنند تا از این رهگذر تأثیر جنسیت نویسنده بر زبان رمان و میزان موفقیتش در ایجاد زبانی متناسب با جنسیت شخصیت ها معلوم شود. برای این منظور زبان زنان و مردان رمان براساس متغیرهایی چون کاربرد زبان معیار، جملات آمرانه، قطع کلام، مکالمه های مشارکتی و رقابتی و درنهایت قاطعیت و انقیاد بررسی شد. یافته ها نشان می دهد زبان شخصیت ها تحت تأثیر جنسیت نویسنده است. معیارهای زبان زنانه با فراوانی بیشتری تکرار شده و نویسنده از بسیاری جهت ها توانسته است زبانی متناسب با جنسیت شخصیت ها ایجاد کند. عدم تناسب برخی متغیر ها با معیارهای زبان شناختی، تاحدودی به گرایش های فمینیستی نویسنده مربوط است.
فقه اللغة و علم اشتقاق
حوزه های تخصصی:
بررسی گونه کاربردی زبان زنانه در مرثیة معاصر (با تأکید بر مرثیه های سعاد صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث و بررسی درباره موضوع تجربه زنان و تفاوت آن با تجربه مردان، زمینهساز شکلگیری رویکردهای مختلفی در زمینه پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگیهای زبانی (به ویژه آوایی) گرایشهای متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوتهای زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی آثار و نوشتههای زنان، میتوان به ویژگیهای یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونههای ادبی، زمینه انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.
در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعهشناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیة سعاد صباح، این است که رابطة تنگاتنگی بین عاطفة رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.