فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۸۱ تا ۸٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب فن تنقید اور اردو تنقیدنگاری
حوزههای تخصصی:
کتاب فن تنقید اور اردو تنقیدنگاری تألیف نورالحسن نقوی در سال 1990 میلادی در چاپ خانه ایجوکیشنل بوک هاوس علیگر به چاپ رسید. در این اثر موضوع نقد و ناقدان معروف اردو به زبانی ساده پوشش داده شده است. نویسنده با معرفی منتقدین معروف زبان اردو از ابتدای پیدایش تا اواخر قرن بیستم به بررسی سبک های مختلف نقد و همچنین بررسی مباحث تاریخ نقد، مکاتب و جریان های بزرگ نقد در ادبیات اردو پرداخته است. چنانچه این اثر می تواند به عنوان منبعی مستند و معتبر در خصوص مبحث نقد اردو و جریانات وابسته به آن مورد بهره و استفاده مخاطبین زبان اردو قرار بگیرد.
Historiography of Translation of Novels of Resistance Literature from English to Persian
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۲, Spring ۲۰۲۱
57 - 70
حوزههای تخصصی:
Resistance literature deals with concepts such as subjugation and deliverance. Translation of this type of literature has played an important role in transferring such concepts to other countries. The purpose of this study is to present a quantitative-analytical study of the novels of resistance literature translated from English to Persian during the four administrations which were in power in Iran between 1978 and 2005. To this end, historiography approach proposed by Pym (2014) was applied. Primarily, the themes of the novels were classified based on Harlow (1987) and DeShazer’s (1994) model of classification of resistance literature. The themes include race discrimination, class conflict, war, colonialism, post-colonialism, and totalitarianism. Then, the translated novels of each administration were examined to see which ones covered the above themes. The results indicated that only 6% of the published translations of the period under study was allocated to resistance novels. It can be concluded that translation of resistance novels was marginalized, and Iranians were basically reading novels covering themes other than resistance literature.
بررسی بازنمایی زبانی رویداد حرکت از منظر زبانشناسی شناختی: بررسی موردی افعال حرکتی در زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
69 - 104
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ماهیت معنی شناختی افعال حرکتی زبان مازندرانی با تأکید بر الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه مسیر و حرکت، چگونگی بازنمایی اطلاعات چندگانه مسیر و اطلاعات چندگانه شیوه می پردازد. از آنجاکه تقریباً همه پژوهش ها در مورد معنی شناسی افعال حرکتی زبان ها و گویش های ایرانی با تکیه بر رویکرد شناختی و الگوهای واژگانی شدگی تالمی (1985 و 2000ب)، درباره زبان فارسی انجام گرفته اند، پژوهش حاضر می تواند گامی در راستای پر کردن این خلأ در زمینه دیگر زبان ها و گویش های ایرانی و نقطه شروعی در این رابطه باشد. رویکرد این پژوهش به فعل های حرکتی زبان مازندرانی به ویژه افعال غیرساده همسو با دیدگاه ازکیا و همکاران (1394) در باب فعل غیرساده حرکتی در زبان فارسی در چارچوب الگوهای واژگانی-شدگی شکل گرفته است. در پژوهش حاضر، افعال ساده و غیرساده واژگانی شده در یک گروه و در برابر افعال غیرساده تابع دار قرار می گیرند. 140 فعل حرکتی پیکره این پژوهش شامل 39 فعل ساده، 57 فعل غیرساده واژگانی شده و 44 فعل غیرساده تابع دار هستند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت در زبان مازندرانی چیست؟ در نتیجه این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که در زبان مازندرانی نمی توان الگوی غالبی برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت تعیین کرد. افعال حرکتی تقریباً به یک میزان این اطلاعات را واژگانی می کنند. بر اساس این پژوهش، از 140 فعل حرکتی مازندران تعداد 96 فعل (57/68 درصد کل افعال) واژگانی شده اند و 44 فعل (43/31 درصد کل افعال) تابع دار هستند.
صرف رابطه ای و تحلیل پدیده هایی ایستا از واژه سازی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرف رابطه ای رویکردی جدید به صرف در امتداد صرف ساختی است. . صرف رابطه ای نشان می دهد که روابط بین گره های واژگانی به رابطه وراثت محدود نمی شود و توجیه برخی پدیده های صرفی در گرو قایل شدن به انواع دیگر روابط در شبکه واژگانی است. این رویکرد علاوه بر نقش زایا در روابط وراثتی بین طرحواره ها و عناصر واژگانی تحت تسلط آنها، به روابط غیرزایا و اصطلاحاً نقش رابطه ای برای طرحواره ها نیز قائل می شود. برای صورت بندی انواع روابط در شبکه واژگانی، صرف رابطه ای از نظامی نشانه ای بهره می برد که برگرفته از دستور موازی است. در نوشته حاضر به چهار نوع پدیده چالش برانگیز واژه سازی زبان فارسی می پردازیم که توجیه آنها در گرو قایل شدن به روابط غیروراثتی است. این پدیده ها عبارتند از: واژه های دارای وند های کرنبری، واژه های دارای پایه های کرنبری، طرحواره های غیر زایا، و نهایتاً طرحواره های خواهر. در تحلیل این پدیده ها، نشان داده می شود که روابطی فراتر از رابطه زایای بین طرحواره ها با عناصر تحت تسلط آنها نقش اساسی ایفا می کنند. روابط توصیف شده در این پدیده ها عامل انگیختگی نسبی واژه های حاصل از آنها شده است. صرف رابطه ای، با گسترش دامنه برقراری روابط در میان گره های شبکه واژگانی، چهارچوبی را به دست داده است که می توان به کمک آن توصیف و تحلیل مناسبی برای این نوع پدیده های چالش برانگیز به دست داد.
تحلیل زبان شناختی قالب های حماسی در شاهنامه و حماسه کلاسیک غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
153 - 164
حوزههای تخصصی:
با مقایسه ساختار زبانی القاب در شاهنامه با ساختارهای مشابه در آثار ادبی سنت حماسی کلاسیک غربی ، می توان به شباهت های بسیاری دست یافت که همه آنها نشان دهنده یک سنت فرهنگی و زبانی مشترک در بین مردم هند و اروپایی است که بر اساس کارکردهای مشابه در نشانه شناسی است. یکی از مهمترین ویژگیهای شاهنامه ، که از نظر زبانی قابل مقایسه با اپوهای کلاسیک است ، فرمولهای حماسی است. این عناصر اغلب با تکرار و تأکید همراه هستند و به منظور شکل گیری اثر حماسی اغلب ظاهر می شوند. تاریخچه فرمول های حماسی در ادبیات کلاسیک غربی به هومر برمی گردد. کارکردهای زبانی فرمول های حماسی نیز نقش مهمی در شاهنامه فردوسی ایفا می کند ، اما شیوع آنها از نظر ساختار عروضی و سنت های ادبی رایج در حماسه های فارسی با هومر و ویرژیل متفاوت است. یکی از روشهای متداول برای استفاده از فرمولهای حماسی ، قرار دادن القاب به عنوان عناوین و ویژگیهایی است که پس از نام قهرمانان آمده است. در این ساختارها با کمک تکرار ، نویسنده تأثیر گفتار را بر مخاطب افزایش می دهد. . در مقاله حاضر ، ما سعی کرده ایم تا آثار زبانی کاربرد فرمول های حماسی در ادبیات غرب را در مقایسه با شاهکار فردوسی به عنوان برترین مدل حماسه فارسی بسنجیم. در رویکرد تحقیق بین رشته ای ما ، هدف ما تجزیه و تحلیل عملکردهای مختلف این ساختارها به ویژه از دیدگاه تحلیل گفتمان بود.
Enhancing the Accuracy of the Use of Verb Tenses by Iranian Intermediate EFL Students through Mall: The Case of English Grammar Ultimate Software App
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۴, No. ۱, October ۲۰۱۹
89 - 104
حوزههای تخصصی:
Teaching grammar to EFL students has always been a challenge for EFL teachers. Many studies have acknowledged the role of using mobile apps to remove this problem. Therefore, the present study was conducted to see if the use of English Grammar Ultimate Software app can enhance the use of verb tenses by Iranian intermediate students. To this end, thirty-two students participated in this study based on their performance in a Quick Oxford Placement Test. They were randomly assigned to experimental and control groups. Each group consisted of 16 learners. Then a test of grammar was administered to two groups as the pre-test to assess their knowledge of simple present, simple past, present continuous, past continuous, and simple future tenses and ensure their homogeneity. Learners in the control group were taught these tenses through traditional language classrooms and received no extra treatment at all. However, learners in the experimental group were taught those tenses through English Grammar Ultimate Software app. Finally, in order to measure the effect of the treatment, a posttest was given to both groups. The results of the comparison between and within groups showed that the participants who had benefited from mobile-assisted learning had a significantly better performance on the post-test than the participants in the control group. The findings of the present study can have implications for material developers and EFL language teachers teaching grammar.
بررسی اندیشه نگار مرکب M153+ M342در نگارش آغاز ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط آغاز ایلامی قدیمی ترین سیستم نگارشی در فلات ایران است که به صورت گسترده در محدوده ذکر شده مورد استفاده قرار می گرفت. احتمالاً کاتبان برحسب نیاز، از این خط برای متون پیچیده و ساده استفاده می کردند. ساختار نگارشی بخش وسیعی از گل نبشته های باقیمانده که تحت عنوان متون استاندارد شهرت یافته اند نسبتاً یکسان است که این امر موجب شده شناخت بیشتری از این خط بدست بیاوریم. هدف از این پژوهش بررسی کارکرد اندیشه نگار M153 و اندیشه نگار مرکب M153+M342 در قسمت های مختلف لوح های استاندارد آغاز ایلامی است. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری به روش پژوهشی کوشیده اند تا پس از شناسایی کاربرد متفاوت دو اندیشه نگار مرکب به بررسی علل قرارگیری این نشانه در قسمت های مختلف متن گل نبشته ها بپردازند. به طور کلی در نیمی از متون در انتهای کتیبه یک زنجیره نشانه آوایی و سپس اندیشه نگارM153+M342 آورده شده و در نیمی دیگر از متون این اندیشه نگار بعد از نگارش یک سیستم عددی به عنوان نشانه پایانی به متن لوح خاتمه میدهد. در نتیجه گمان میرود که نماد قبیله یا خاندانی باشد که در مواردی همراه با اسم آوایی (که شاید نشان اسم شخص خاصی از آن خاندان) نگاشته می شد. در مواردی دیگر بدون اسم آوایی، بعد از یک سیستم عددی، تنها با نشانه خاندان شخص طرف قرارداد یا پرداختی مشخص می شده است.
بسط نظریّه جرالد پرینس در باب درک روایی مخاطبان از روایت های داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
167 - 194
حوزههای تخصصی:
میزان درک مخاطبان درونی و بیرونی داستان ها همواره موضوعی پیچیده و نسبی است و به طور مطلق نمی توان درباره میزان درک دو دسته از مخاطبان روایت به قضاوت پرداخت. این قضیه از کهن ترین موضوعات روایت پردازی بشری است به طوری که حساسیت های راوی نسبت به ارتباط با مخاطبی دل نشین نشانگر طبقه بندی پایگاه مخاطبان و نسبی بودن ارتباط آنها با روایت است. همچنین مباحثی چون بی اهمّیّت بودن «ساختار» در برابر «انتظار» و پاسخ به سؤال «بعد چه خواهد شد؟» که ادوارد مورگان فورستر مطرح نموده است، نشانه هایی از طبقات مختلف مخاطبان و درک نسبی آنها از روایت ها است. این مبحث اوّلین بار توسّط جرالد پرینس با موضع پایگان روایت شنوها مطرح گردید و ازآنجایی که مصداق های متنی نظریّه از متون غربی انتخاب شده است، درک آن برای مخاطب فارسی غریب می نماید، بر همین اساس پژوهش حاضر به واکاوی و بسط این نظریّه با شواهدی دقیق از متون داستانی فارسی پرداخته است.
بررسی راهکارهای زیبا شناسی کلامی در ترجمه زبان ممنوعه رمان «بدایه و نهایه» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای مناسب در ترجمه ممنوعیت های زبانی متون ادبی از عربی به فارسی، کاربرد شگردهای «زیباشناسی کلامی» است. این راهکار را می توان به گونه ای دیگر، بومی سازی نامید؛ این امر به مفهوم آن است که هنجارها و ارزش های موجود در متن زبان مبدأ و عناصر مربوط به آنها را به صورت مناسبی درمی آورد. از آنجا که یکی از راه های ارزیابیِ فرهنگی آثار ادبی ترجمه شده به فارسی، شناخت و تحلیل شیوه های زیباشناسی کلامی در تعبیرهای ناخوشایند آن است، در پژوهش پیش رو تلاش بر آن است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، راهکارهای زیباسازی کلامی در ترجمه واژگان ناخوشایند زبان عربی به ویژه در ترجمه ممنوعیت های زبانی رمان "بدایه و نهایه" اثر نجیب محفوظ مورد کاوش قرار گیرد و تا جای امکان واژ ه ها و جمله ها از ممنوعه بودن درآیند و راهبردهایی برای معادل گزینی آن ارائه شود . این رمان برگزیده شد؛ زیرا نمودهای ممنوعه زبانی نسبتاً بسیاری در آن دیده می شود. در این پژوهش از تقسیم بندی گونه های زبان ممنوعه در پژوهش شریفی و دارچینیان (1388) استفاده می کنیم که به مواردی چون واژ ه های مرتبط با روابط خصوصی زن و مرد، دختر و پسر پیش از ازدواج و... اشاره می کند. پس از در نظر گرفتن چارچوب نظری و عملی برای یافتن نمود زبان ممنوعه در زبان فارسی، از تقسیم بندی خوش سلیقه و همکاران (2018) بهره می بریم. نتایج پژوهش در 5 راهکار اصلی در ترجمه ممنوعیت های زبانی رمان بدایه و نهایه، نشان از ان دارد که: جانشینی با (33%) و حفظ، با (32%) به ترتیب پربسامدترین وحذف با (4%) کم بسامدترین شگرد در ترجمه پیشنهادی این رمان است.
Psychometric Modelling of Reading Aloud with the Rasch Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Reading aloud is recommended as a simple technique to measure speaking ability (Hughes & Hughes, 2020; Madsen, 1983). Reading aloud is currently used in the Pearson Test of English and a couple of other international English as a second language proficiency tests. Due to the simplicity of the technique, it can be used in conjunction with other techniques to measure foreign and second language learners’ speaking ability. One issue in reading aloud as a testing technique is its psychometric modelling. Because of the peculiar structure of reading aloud tasks, analysing them with item response theory models is not straightforward. In this study, the Rasch partial credit model (PCM) is suggested and used to score examinees’ reading aloud scores. The performances of 196 foreign language learners on five reading aloud passages were analysed with the PCM. Findings showed that the data fit the RPCM well and the scores are highly reliable. Implications of the study for psychometric evaluation of reading aloud or oral reading fluency are discussed.
بررسی مبتداسازی ضمیرگذار ساخت ملکی و مفعول متممی زبان فارسی برپایۀ دستور گفتمانی نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فرایند مبتداسازی ضمیرگذار از ساخت ملکی و مفعول متممی فارسی و چگونگی ظهور واژه بست ضمیری در پی اعمال آن براساس دستور گفتمانی نقشی است. در مقاله پیش رو نحوه نگاشت عناصر مبتداسازی شده ضمیرگذار فارسی در قالب های ساخت واژی-نحوی معرفی شده در دستور گفتمانی نقشی تحلیل شد. نتایج بررسی و تحلیل تعدای ازجمله های منتخب از گفتار و متون نوشتاری زبان فارسی نشان می دهد که در این ساخت، با عنایت به نیت ارتباطی سخنگو عناصر مختلفی نظیر مالک در ساخت اضافی و مفعول متممی می توانند سازه مبتدا واقع گردند و روش پویای تعیین ترتیب سازه ای این دستور روشی مناسب و کارآمد برای تبیین آن است. از طرف دیگر، با توجه به اینکه سازه مبتداشده در سطح بینافردی براساس اصول این دستور در اولویت ورود به قالب های ساخت واژی-نحوی قرار می گیرد، لذا فرایند مبتداسازی حاصل حرکت نیست بلکه عنصر مبتداشده به صورت پایه زایشی در جایگاه اصلی خود تولید می شود. مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر تبیین علت ظهور واژه بست ضمیری در فرایند مبتداسازی ضمیرگذار فارسی از هر دو ساخت ملکی و مفعول متممی و تعیین اجباری و غیراجباری بودن آن است که برای نخستین بار با اِعمال سازوکارهای دستور گفتمانی نقشی صورت می پذیرد.
جامعه در آینه زبان؛ بررسی سِیر خشونت، ادب، غم و شادی در جامعه فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان پدیده ای اجتماعی است. آنچه در جامعه می گذرد، در زبان منعکس می شود. به همین دلیل، مطالعه اجتماعی زبان می تواند واقعیت هایی را در مورد جامعه زبانی نشان دهد. اگر جامعه ای خشن، بی ادب یا غمگین باشد، در زبان جلوه گر می شود. با این فرض، مقاله حاضر به بررسی سیر سه ویژگی اجتماعی خشونت، ادب، و غم و شادی و بازتاب آن در زبان فارسی در پنج دهه گذشته می پردازد. دو پرسش اصلی پژوهش این است: آیا جامعه فارسی زبان در پنج دهه گذشته خشن تر، بی ادب تر و غمگین تر شده است؟ آیا بین رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی و سیر این تغییرات رابطه ای وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها پیکره ای زبانی از پنج دهه گذشته تحلیل شد که شامل فیلم های سینمایی، روزنامه ها، داستان ها، سخنرانی های سیاست مداران و ترانه ها بود. پیکره به پنج دهه تقسیم شد که در هر دهه یک یا چند رخداد مهم سیاسی و اجتماعی در کشور روی داده است: دهه پنجاه (انقلاب)، دهه شصت (جنگ)، دهه هفتاد (سازندگی و اصلاحات)، دهه هشتاد (مهرورزی و مسائل انتخابات) و دهه نود (اعتدال و تحریم). در این پیکره به دنبال یافتن، تحلیل و تعیین فراوانی ابزار زبانی بوده ایم که ویژگی های مدّ نظر را نشان می دهد؛ مانند استعاره ها، صفات، صورت های خطاب، و دشواژه ها. این مطالعه نشان می دهد که به صورت کلّی جامعه فارسی زبان حداقل در دو دهه گذشته خشن تر، بی ادب تر و غمگین تر شده است. همچنین ارتباط مشخصی بین رخدادهای اصلی سیاسی-اجتماعی در هر دهه و میزان افزایش یا کاهش ویژگی های مذکور دیده می شود.
مکان یابی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکانات و روش های مکان یابی یکی از مهم ترین مباحث مطرح در حوزه زبان شناسی شناختی است. زبان با استفاده از منابع و امکاناتی عینی مانند اعضای بدن، اشیاء و موارد موجود در طبیعت و فرایندها به مفهوم سازی جهت های مکانی می پردازد. هر زبان با توجه به مسائل تاریخی و فرهنگی خود، از برخی یا همه امکانات فوق استفاده می کند. با توجه به این ملاحظات، هدف این مقاله شناسایی امکانات و منابع مکان یابی در زبان فارسی در قالب آرای هاینه (1997) است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، زبان فارسی به ترتیب اولویت از اعضای بدن، اشیاء موجود در طبیعت و جهت های جغرافیایی که بسط یافته از سه منبع مذکور هستند، برای بیان مکان استفاده می کند. این زبان از مورد «فرایند» نیز که از جمله موارد ذکر شده در چهارچوب هاینه است، بهره برده است؛ فعل های پیشوندی همچون «برآمدن»، «درآمدن»، «فروآمدن» و جز آن که نمونه هایی از حوزه «فرایند» هستند، برای نشان دادن جهت حرکت فعل به کار می روند.
بررسی حروف اضافه «بین» در زبان فارسی با رویکرد زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حروف اضافه مکانی، از مهم ترین و پرکاربردترین کلمات نقش نمای هر زبانی هستند که نقش مهمی در بازنمایی مفاهیم ذهنی انسان در زبان دارند. اساساً حروف اضافه مکانی از نخستین کلمات نقش نمایی هستند که کودکان در روند فراگیری زبان اوّل دست به تولید آن می زنند و این خود از مهم ترین دلایل لزوم بررسی شناختی این حروف است. هدف از پژوهش پیش رو، بررسی چندمعنایی حرف اضافه مکانی «بین» در زبان فارسی است. برای تبیین این چندمعنایی، از اصول مکتب زبان شناسی شناختی و دو نظریه چندمعنایی اصولی تایلر و ایوانز (2001) و طرح واره های تصوری جانسون (1987) استفاده شده است. داده های پژوهش، از نسخه دوم پیکره همشهری و دو فرهنگ دهخدا (1377) و معین (1386) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان دهنده این مطلب است که شبکه معنایی حرف اضافه «بین» دارای یک معنی پیش نمونه مکانی و چهار معنای حاشیه ای است. معنای پیش نمونه ای این حرف اضافه، مبین فضای میان دو چیز است و سایر معانی، به شکل شعاع هایی در اطراف آن قرار گرفته و از آن بسط یافته اند.
Iranian EFL Teachers’ Remotivational Strategies: The Integration of Ecological Systems Theory and Self-Determination Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated Iranian English as a Foreign Language (EFL) teachers’ remotivational strategies drawing on an integrative framework encompassing Ecological Systems Theory (EST) and Self-Determination Theory (SDT). In this framework, the four EST layers consisting of microsystem, mesosystem, exosystem, and macrosystem and the three related aspects of SDT, including autonomy, relatedness, and competence, were integrated to unravel teachers’ remotivational strategies. The participants included 32 Iranian EFL teachers teaching at six language institutes in Isfahan and Hamedan provinces in Iran. The data were collected via conducting semi-structured interviews. The results of a thematic analysis indicated that Iranian EFL teachers’ remotivational strategies were embedded in the four EST layers consisting of the immediate classroom setting, situations beyond the immediate setting, the linkages and processes taking place between the settings, and the manifestation of a particular subculture. Moreover, the results revealed that teachers’ remotivational strategies were also situated within the three SDT aspects, including autonomy, relatedness, and competence. Overall, the results of thematic analysis led to the emergence of various themes positioned in the four layers of EST, while such themes conceptually fit the three aspects of SDT. The results provide EFL teachers and teacher educators with awareness concerning how remotivational strategies are nested across multiple systems while simultaneously being informed by a certain motivation-specific theory.
Investigating Iranian EFL Student Teachers’ Attitude toward the Implementation of Machine Translation as an ICALL Tool(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This quantitative study aimed to investigate Iranian EFL student teachers’ perceptions on the use of Machine Translation (MT) for foreign language learning in academic context. To this end, 107 EFL student teachers from a women-only state university in Tehran, Iran, completed a recently developed and validated questionnaire in the field. The findings revealed that most participants were familiar with digital technology including MT and its different types such as Google Translate (GT). Satisfied with MT output, the majority of the participants in the study installed MT apps on their smartphones or used its website on their computers to complete assignments or to translate from Persian to English and vice versa. However, they were neutral about whether their instructors confirmed their MT use, or whether they preferred their teachers know they use MT or not. They were also not sure whether consulting MT was against the regulations. The results showed that authorities in the field of foreign language teaching are required to take a positive stand on this emerging technology; in addition, considering the importance of training for both instructors and learners, they should hold workshops for more responsible and effective MT implementation.
بررسی واج شناختی مشتقات پرسش واژه «کو؟»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش واژه «کو؟» برای سوم شخص مفرد و جمع به کار می رود. این پرسش واژه در گونه گفتاری معیار با افزودن جزء «ش» به صورت «کوش؟» و با افزودن دوباره آن به صورت «کوشش؟» به کار می رود که به ترتیب کاربردهای محدودتری دارند. برای سایر شخص ها، افزون بر جزء «ش» فعل های پی بستی )صورت های تصریفی و وابسته فعل «بودن»( نیز به این پرسش واژه می چسبند و صورت های کوشَم؟، کوشی؟، کوشیم؟، کوشین؟ و کوشَن؟ را ایجاد می کنند. هدف این پژوهشِ تحلیلی شناسایی چیستیِ جزء «ش» و تحلیل فرایندهای واجی ایجادکننده تلفظ مشتقات این پرسش واژه در چارچوب نظریه بهینگی (Prince & Smolensky, 1993/2004) است؛ بدین صورت که محدودیت هایی که تعامل شان با یکدیگر موجب رخداد این فرایندهای واجی شده است معرفی و رتبه بندی می شوند. پس از ارائه رتبه بندی اولیه مربوط به تلفظ «کوش؟،» رتبه بندی های مربوط به تلفظ مشتقات دیگر این پرسش واژه به تدریج تکمیل می شوند تا در نهایت، با دست یابی به یک رتبه بندی نهایی بتوان همهتلفظ های آن ها را در فارسی گفتاری معیارتبیین کرد. پیش از ورود به تحلیل های بهینگی ترتیب رخداد این فرایندها و تعامل شان با یکدیگر تحلیل می شوند. پژوهش پیشِ رو به این نتیجه رسیده که جزء «ش» ضمیر فاعلی پیوسته است؛ بدین صورت که گویشوران «کوش» را به عنوان مبنا و پایه برای همه شخص ها در نظر گرفته و فعل های پی بستی را به جای «کو» به آن چسبانده اند.
رویکرد معناشناسانه قالبی به انواع فعل ناقل و راهبردهای برگردان آن ها در ادبیات روایی: نمونه موردی برگردان فارسی رمان دل تاریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش کنونی بررسی راهبردهای ترجمه افعال ناقل به فارسی در چارچوب رهیافت معناشناسی قالبی است. بدین منظور در گام اول تمام ٣٦٠ فعل ناقل موجود در متن اصلی رمان دل تاریکی استخراج شد و سپس مطابق با فهرست قالبی سمز (2009) با ناقل های مورد استفاده در برگردان فارسی اثر توسط صالح حسینی به طور تطبیقی بررسی شد. یافته ها علاوه بر بسامد بسیار بالای قالب های معنایی ارتباط بیانی، حاکی از بسامد نسبی قالب های ارتباط پرسشی، ارتباط حفظ نوبت، ارتباط حالتی، و ارتباط صوتی و نیز رخداد اندک یا عدم وجود مصادیق مربوط به سایر قالب ها در هر دو اثر بود. در گام بعدی پژوهش، دوازده راهبرد ترجمه که توسط مترجم استفاده شده بود، شناسایی شد. یافته ها حاکی از آن بود که پس از راهبرد برگردان تحت اللفظی، راهبردهایی نظیر تبدیل ناقل های لحنی به خنثی، تبدیل فعل غیرناقل به ناقل، استفاده از ساخت های قید + فعل و عبارت حرف اضافه + فعل، و تبدیل فعل ناقل به دو ناقل در متن مقصد بیشترین بسامد را در پیکره زبانی داشتند. با توجه به یافته ها به نظر می رسد زبان انگلیسی به ویژه در گونه ادبی روایی خود از افعال گفتاری بیشتر و ساخت های با انعطاف بیشتری نسبت به فارسی بهره می جوید که برگردان آن ها را برای مترجم فارسی چالش برانگیز می سازد. از نتایج این تحقیق و تحقیقات تکمیلی مشابه می توان در توانمندسازی مترجمان تازه کار و کمک به غنای ظرفیت برگردان فارسی بهره جست.
A Comparative Study of Effects of Computer-Assisted Language Learning (CALL) and Conventional Methods of Instruction on Intermediate EFL Learners’ Vocabulary Learning
حوزههای تخصصی:
The present study aimed at investigating the effect of CALL on intermediate EFL learners’ vocabulary learning and comparing it with traditional teaching method. To this end, a quasi-experimental design was used in which 80 students were chosen based on their performance in an Oxford Placement Test (OPT), and were randomly assigned to the experimental and control groups. Six reading comprehension passages consisting of 72 new words were selected from the book “504 essential words” and used as the pretest of the study. Then, the experimental group received twelve sessions of treatment which was teaching vocabulary through different tools in the computer such as related pictures, video, textual highlights, PowerPoint slides, or Narsis software while the control group received the traditional way of teaching such as providing oral pronunciation of words, explaining their parts of speech, and offering a direct translation of words in Persian. Afterward, both groups attended the post-test of vocabulary at the end of the study. The scores of learners in pretest and posttest were analyzed statistically via running independent T-test. The findings revealed that CALL instruction was more effective in enhancing learners’ vocabulary learning in comparison to the traditional vocabulary instruction. The findings indicated that the experimental group had a better performance than that of the control group, and the learners in the CALL group learned more vocabulary than the learners in the traditional group. The findings of this research have implications for teachers and learners as teachers can use CALL in EFL classes to help them be independent learners, and make vocabulary learning more attractive and enjoyable to learners. The findings can help material developers and syllabus designers to consider the importance of CALL while planning textbooks and materials.