فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۸۱ تا ۸٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
درحالی که مطالعات متعددی درباره نقش حاشیه نویسی بر فراگیری واژگان زبان دوم وجود دارد، یافته ها درمورد تأثیر افتراقی حاشیه نویسی به زبان اول و دوم متناقض است. مطالعه حاضر به بررسی یادسپاری و یادآوری واژگان انگلیسی در میان زبان آموزان انگلیسی به منزله زبان دوم پرداخته است که در حین خواندن متن به حاشیه نویسی به زبان اول و دوم در حاشیه متن و زیر متن دسترسی داشتند. در طول مداخله که دو ماه به طول انجامید 176 شرکت کننده با توانش پیش متوسطه زبان انگلیسی درگیر خواندن متون انگلیسی در یکی از پنج گروه زیر شدند: حاشیه نویسی به زبان اول در حاشیه صفحه (L1-m)، حاشیه نویسی به زبان اول در زیر صفحه (L1-b)، حاشیه نویسی به زبان دوم در حاشیه صفحه (L2-m)، حاشیه نویسی به زبان دوم در زیر صفحه (L2-b) و کنترل (.(CO پس از مداخله، پس آزمون و یک ماه بعد، پس آزمون تأخیری برگزار شد. نتایج آزمون واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی شفه نشان داد گروه هایی که در معرض حاشیه نویسی به زبان اول قرار گرفته بودند به طور معناداری عملکرد بهتری در یادسپاری واژگان (پس آزمون) داشتند (L1-m > L1-b > L2-m > L2-b). همچنین نتایج بیانگر عملکرد بهتر در یادآوری واژگان (پس آزمون تأخیری) توسط گروه هایی با دسترسی به حاشیه نویسی در حاشیه متن، صرف نظر از زبان حاشیه نویسی بود (L1-m = L2-m > L1-b > L2-b). این یافته ها نشان می دهند که نحوه پردازش و بازیابی واژگان از حافظه بسته به زبان حاشیه نویسی و محل قرارگیری حاشیه نویسی در متن متغیر است. کاربرد یافته های پژوهش حاضر برای مدرسان و طراحان درسی زبان دوم ذکر شده است.
پیشینه نمایش در ایران با تمرکز بر یسن 29 اوستا و شباهت های آن به تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توضیحات و معرفی یسن 29 اوستا که یکی از مهم ترین و پیچیده ترین بخش های گاهان به شمار می آید اشاراتی از سوی اوستاشناسان به نمایشی بودن این متن شده است اما درمورد ویژگی های نمایشی متن و این که به طور دقیق بر چه اساس این نظریه مطرح می شود یا با کدام نوع از گونه ها و سبک های نمایشی مطابقت می کند، تحقیق و توضیحات مفصلی وجود ندارد. آنچه مسلم است اینست که متن با توجه به موضوع و درون مایه آن نوعی تعزیه به شمار می آید که در این پژوهش سعی شده با پیگیری تعاریف نمایش به طور کلی و مروری بر پیشینه آن در ایران، ابتدا به احتمال وجود نمایش های آیینی از این دست در آن روزگار کهن پرداخته شود و سپس با بررسی تعزیه و ریشه های آن در فرهنگ، اسطوره و نمایش های آیینی ایران باستان و همچنین بررسی ویژگی های تعزیه در یسن 29 اوستا آن را نه تنها به عنوان یک متن دینی بلکه به عنوان یک نمایشنامه آیینی و دست مایه ای برای اجرای نوع خاصی از تعزیه متناسب با آنچه در آن روزگار مرسوم بوده است، بپذیریم.
Rendering Taboos in Subtitling and Dubbing: A Case Study of the Persian Translation of the American Drama Television Series
حوزههای تخصصی:
Translating taboo words is one of the challenging tasks that translators face during subtitling and dubbing movies. The translation of taboo words should be handled carefully since they may violate the norms of the target society. In this regard, the translators use different strategies to find an equivalent in the target language. This study tried to identify the strategies used by Iranian translators in dubbing and subtitling the F*k words as taboos in American English-drama crime television series based on Davoodi’s (2009) model. Thus, this was a corpus-based study that has a quantitative method with a descriptive comparative approach. The corpus of this study was limited to F*k words found in the TV series called Big Little Lies season one. This TV series was selected as the corpus of this research because this series movie was incredibly more suggestive and popular in recent decades and targeted a wide range of audiences and adults. Thus, 80 F*k words were identified for further analysis based on Sharifi and Darchinian's (2009) model. Descriptive statistics were used to determine frequencies and percentages of the applied strategies in the Persian subtitled and dubbed of the F*k words. The findings showed that Substitution, and Euphemism were the first and second used strategies by Iranian translators for dubbing and subtitling the F*k words, respectively. Additionally, the results of the Chi-square test revealed that there was not a significant difference between Iranian translators’ strategies for subtitling and dubbing F*k words. The results of the present study can be beneficial for Iranian subtitlers, dubbers, and translation students in the subtitling and dubbing of F*k words as taboos in crime drama movies from English into Persian.
صنعت پرسش و پاسخ در متن ختنی - بودایی سوتره سنگهاته و برخی دیگر از متون ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Understanding the language of examiners: Metadiscourse markers in Iranian and international PhD dissertation defenses in English for Academic Purposes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
PhD examination is a unique type of assessment with examiners playing a key role in it. Despite extensive research on various modes of academic genre, research on the examiners’ language representing oral review genre is yet underrepresented. One important way to identify this genre is to unpack the metadiscursive features that constitute this type of academic discourse. Using a metadiscourse framework, developed by Hyland (2005), this study investigates the metadiscursive markers that constitute Iranian and International examiners’ language of PhD dissertation evaluation. The data include the transcriptions of Iranian and International examiners’ evaluative discourse in eight PhD dissertation defenses, taken place in Iran and the US (MICASE corpus), representing English for Academic Purposes. The results indicate that the examiners use a variety of interactional as well as interactive metadiscourse markers to convey the effective and appropriate evaluation of the PhD dissertations at hand. Further breakdown of the metadiscourse devices and the comparison of the two sets of data are provided. The results unpack an aspect of oral academic review as a specific genre with implications for both EAP-user examiners and PhD candidates to become aware of the discursive features of the examiners language.
تحلیل ترکیب های برون مرکزِ بهووریهی وهمپایه در لکی الشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ترکیب یکی از فرایندهای اصلی واژه سازی در همه زبان های جهان است و همواره مورد توجّه پژوهشگران حوزه صرف بوده؛ امّا هنوز یکی از بحث برانگیزترین حوزه ها در توصیف زبانی است. تاکنون تقسیم بندی های متعدّدی برای واژه های مرکّب ارائه شده است که یکی از رایج ترین انواع آن ها واژه های مرکّب برون مرکز است. در زبان لکی که یکی از زبان های متعلّق به شاخه غربی - شمالیِ زبان های ایرانی است، ترکیب از مهم ترین فرایند های واژه سازی به شمار می آید و بخش عمده ای از ترکیب های این زبان از نوع برون مرکز هستند. هدف پژوهش حاضر این است که دو نوع از ساخت های برون مرکز در زبان لکی گویش الشتری را براساس طبقه بندی بائر (2017) شناسایی و تحلیل نماید. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب برون مرکز بهووریهی در این گویش دارای پنج ساختار متفاوت است: (1) صفت + اسم؛ (2) اسم + صفت؛ (3) اسم + اسم؛ (4) کمیت نما + اسم؛ (5) اسم + حرف اضافه + اسم. ترکیب برون مرکز هم پایه نیز به دو دسته کلّی حفظ کننده طبقه و تغییردهنده طبقه تقسیم می شود که اولی به صورت (اسم + اسم) و دومی به صورت (فعل + فعل) یا (گروه اسمی + گروه اسمی) ظاهر می شود. تحلیل معنایی داده ها همچنین نشان دهنده نقش بدن م ندی، مجاز، استعاره، شاخص های فرهنگی و سبک زندگی گویشوران الشتری بر ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان آن هاست.
صرف رابطه ای و تحلیل پدیده هایی ایستا از واژه سازی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرف رابطه ای رویکردی جدید به صرف در امتداد صرف ساختی است. . صرف رابطه ای نشان می دهد که روابط بین گره های واژگانی به رابطه وراثت محدود نمی شود و توجیه برخی پدیده های صرفی در گرو قایل شدن به انواع دیگر روابط در شبکه واژگانی است. این رویکرد علاوه بر نقش زایا در روابط وراثتی بین طرحواره ها و عناصر واژگانی تحت تسلط آنها، به روابط غیرزایا و اصطلاحاً نقش رابطه ای برای طرحواره ها نیز قائل می شود. برای صورت بندی انواع روابط در شبکه واژگانی، صرف رابطه ای از نظامی نشانه ای بهره می برد که برگرفته از دستور موازی است. در نوشته حاضر به چهار نوع پدیده چالش برانگیز واژه سازی زبان فارسی می پردازیم که توجیه آنها در گرو قایل شدن به روابط غیروراثتی است. این پدیده ها عبارتند از: واژه های دارای وند های کرنبری، واژه های دارای پایه های کرنبری، طرحواره های غیر زایا، و نهایتاً طرحواره های خواهر. در تحلیل این پدیده ها، نشان داده می شود که روابطی فراتر از رابطه زایای بین طرحواره ها با عناصر تحت تسلط آنها نقش اساسی ایفا می کنند. روابط توصیف شده در این پدیده ها عامل انگیختگی نسبی واژه های حاصل از آنها شده است. صرف رابطه ای، با گسترش دامنه برقراری روابط در میان گره های شبکه واژگانی، چهارچوبی را به دست داده است که می توان به کمک آن توصیف و تحلیل مناسبی برای این نوع پدیده های چالش برانگیز به دست داد.
بررسی عبارات خطاب در زبان ترکی آذری گونه گفتاری خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت اینکه افراد چگونه باب گفت وگو را باز می کنند یا چگونه همدیگر را خطاب می کنند موضوعی مهم در مطالعات جوامع به منظور ایجاد روابط اجتماعی بین افراد است. این پژوهش به منظور بررسی پدیده اجتماعی عبارت های خطاب با سه هدف شناخت انواع، کارکرد و عوامل اجتماعی به وجود آورنده آن ها در گونه گفتاری ترکی آذری خوی است. روش تحقیق تحلیل محتواست و داده ها که به طور میدانی و با ابزار پرسش نامه از 225 گویشور خویی صورت گرفته است نشان می دهد که هشت نوع عبارت خطاب در مکالمات روزمره این افراد استفاده می شود: اسامی کوچک، نام خانوادگی، عناوین (القاب)، عبارت های خویشاوندی، اسامی تحبیب، اسامی مذهبی، اسامی حرفه ای و عبارت معکوس. تحلیل داده ها نشان می دهد که در این زبان عبارات خطاب در شرایط و موقعیت های گوناگون به ترتیب از بیشترین به کم ترین نشان دهنده نقش های صمیمیت، فاصله قدرت و احترام هستند که بیانگر میزبان بالای نقش صمیمیت در میان این گویشوران در استفاده از ابزار گفتاری خطاب است. همچنین بررسی داده ها بیان می کند که به ترتیب عوامل سن، رابطه خانوادگی، مرتبه اجتماعی، سلسله مراتب شغلی و تحصیلات بر انتخاب عبارات خطاب تأثیر دارند که نشان می دهد در فرهنگ این جامعه زبانی سنتی عامل سن و رابطه خانوادگی بیشتر از موارد دیگر در تعیین فاصله اجتماعی، فرهنگی و طبقاتی دخیل هستند. همچنین برطبق تحلیل داده ها اسم کوچک، بیشترین کاربرد را در بین مردم خوی در حالت آشنایی با مخاطب دارد. اسامی مذهبی نیز بیشترین کاربرد را در بین افراد غریبه دارد که این حاکی از اهمیت و رواج فراون باورهای مذهبی در بین مردم خوی است. به طور کلی ویژگی متمایز این پژوهش نسبت به دیگر تحقیقات این است که علاوه بر بررسی عبارات خطاب عوامل اجتماعی و نقشی مؤثر بر انتخاب آن ها نیز تحلیل شده اند.
بررسی زباهنگ «بلاتکلیف شدگی» با استفاده از عبارات تقابلی دوگانه در پرتو الگوی هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
327 - 359
حوزههای تخصصی:
دوگانه های تقابلی از دیرباز در زندگی بشر وجود داشته اند و خط فکری و هیجانی او را رقم زده اند. انسان با این تقابل های دوگانه بر مسائل جهان هستی، برچسب ارزشی زده و این برچسب گذاری ها وی را در تصمیم گیری دچار تردید و بلاتکلیفی می کند. پرواضح است که این تفکر نسل به نسل به افراد منتقل شده و در فرهنگ افراد انعکاس یافته است. ازآنجاکه زبان بخش جدایی ناپذیر فرهنگ است، با بررسی زباهنگ های (زبان + فرهنگ) مردم یک جامعه می توان به تفکرات و باورهای ارزشی آنان پی برد. بنابراین، در پژوهش حاضر نگارندگان، با استفاده از بخش های هشتگانه الگوی SPEAKING هایمز (1967)، به کنکاش زباهنگ «بلاتکلیف شدگی» در گفتمان هایی از زبان فارسی که در آن ها «عبارات تقابلی دوگانه» به کار رفته ، پرداخته اند. بدین منظور از مجموع 712 موقعیت گفتمانی، 317 پاره گفتار طبیعی که در آن ها عبارات دوگانه تقابلی به کار رفته بودند، با روش نمونه گیری هدفمند و از مشاهده موقعیت های مکالمات شفاهی افراد در مکان های عمومی و خصوصی از گویشوران زن (115 نفر) و مرد (97 نفر) در بازه سنی 15 تا 74 سال و با سطح تحصیلات (دیپلم، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا)، شغل (دانشجو، کارمند، آزاد، استاد، خانه دار، پزشک و مهندس) و شرایط اجتماعی (پایین، متوسط و بالا) استان خراسان رضوی (شهرستان مشهد) گردآوری شدند و به صورت کیفی و توصیفی در پرتو الگوی هایمز مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ایرانیان به اهداف متفاوتی مانند نازکردن و خجالت، نشان دادن عدم اطمینان، پرهیز از ابراز نظر به صورت مستقیم، مسئولیت گریزی، اجتناب از اعلام نظر مخالف، نیافتن پاسخی مشخص برای تصمیم، دفاع از خود، نشان دادن گرفتاری ذهنی، دوری از استرس و نگرانی، نداشتن اطلاعات کافی و عدم آگاهی، جلوگیری از سوءتفاهم و تعارف این زباهنگ را در بافت های عمومی/ خصوصی، رسمی/ غیررسمی استفاده می کنند. بسامد بالای این زباهنگ در فرهنگ ایرانیان ابهام گریزی بالای آنان را نشان می دهد که دراصل تمایلی به ماندن در بلاتکلیفی، تعلیق و ابهام ندارند و ویژگی جمع گرایی جامعه ایران سبب می شود افراد در زمانی که مردد می شوند، نظرات جمع را مهم بدانند. بنابراین، بلاتکلیفی خود را با عبارات تقابلی دوگانه ابراز می کنند تا مخاطبشان به طور مستقیم یا غیرمستقیم در تصمیم گیری به یاری شان بیاید و آنان را با اعلام نظر خود از بلاتکلیفی نجات دهد.
بررسی کارکرد پسوندها در زبان ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ترکی از زبان های پیوندی است و یکی از گویش های آن در حال حاضر در تبریز رایج است. موضوع این مقاله بررسی کارکرد پسوند در این گویش است و روش کار آن بر این اساس است که در توضیح کارکردهای صرفی و نحوی پسوندهای بسیط، استقلال و معنی داربودن واژهها را ملاک تعیین نوع واژه می داند. نتیجه این بررسی نشان می دهد که پسوند در این گویش کمک می کند تا فعل به کلمات غیرفعل تبدیل شود، کارکردهای آن گسترش پیدا کنند و کلمات غیرفعل مانند فعل صرف شوند. این امر موجب می شود که فعل ها و کلمات در حدی تنوع و تعدد یابند که بتوانند معانی و مفاهیم و امور و عواطف را با تفاوت های بسیار ظریف و جزئی بیان کنند. 80 پسوند از 196 پسوند رایج در این گویش بسیط هستند. یک کلمه می تواند تا هفت پسوند بپذیرد. تعدادی از پسوندها ماهیت ساختواژی کلمات و تعدادی دیگر کارکرد نحوی آن ها را تعیین می کنند. بلافاصله پس از ستاک، پسوندهای صرفی و در پایان پسوندهای نحوی قرار می گیرند. پسوندها طبق قوانین هماهنگی واکه ها، به چند صورت تلفظ میشوند.
بررسی اندیشه نگار مرکب M153+ M342در نگارش آغاز ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط آغاز ایلامی قدیمی ترین سیستم نگارشی در فلات ایران است که به صورت گسترده در محدوده ذکر شده مورد استفاده قرار می گرفت. احتمالاً کاتبان برحسب نیاز، از این خط برای متون پیچیده و ساده استفاده می کردند. ساختار نگارشی بخش وسیعی از گل نبشته های باقیمانده که تحت عنوان متون استاندارد شهرت یافته اند نسبتاً یکسان است که این امر موجب شده شناخت بیشتری از این خط بدست بیاوریم. هدف از این پژوهش بررسی کارکرد اندیشه نگار M153 و اندیشه نگار مرکب M153+M342 در قسمت های مختلف لوح های استاندارد آغاز ایلامی است. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری به روش پژوهشی کوشیده اند تا پس از شناسایی کاربرد متفاوت دو اندیشه نگار مرکب به بررسی علل قرارگیری این نشانه در قسمت های مختلف متن گل نبشته ها بپردازند. به طور کلی در نیمی از متون در انتهای کتیبه یک زنجیره نشانه آوایی و سپس اندیشه نگارM153+M342 آورده شده و در نیمی دیگر از متون این اندیشه نگار بعد از نگارش یک سیستم عددی به عنوان نشانه پایانی به متن لوح خاتمه میدهد. در نتیجه گمان میرود که نماد قبیله یا خاندانی باشد که در مواردی همراه با اسم آوایی (که شاید نشان اسم شخص خاصی از آن خاندان) نگاشته می شد. در مواردی دیگر بدون اسم آوایی، بعد از یک سیستم عددی، تنها با نشانه خاندان شخص طرف قرارداد یا پرداختی مشخص می شده است.
بررسی ارتباط بین پردازش عبارات اصطلاحی با قابلیت نظام شناختی اجرایی و پردازش معناشناختی در بیماران آلزایمر فارسی زبان*(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
7 - 25
حوزههای تخصصی:
عبارت اصطلاحی حوزه مطالعاتی بسیار مناسبی برای کنکاش در دو مورد از بنیادی ترین اختلالات بیماری آلزایمر یعنی نقصان معنایی بیماران آلزایمر و اختلال نظام شناختی اجرایی آنها قلمداد می شود. در این پژوهش، توانایی 5 بیمار آلزایمر فارسی زبان در درک 30 عبارت اصطلاحی آشنا، غیر مبهم و شفاف با یک گروه 10 نفره طبیعی که همگی فارسی زبان و در گستره سنی و تحصیلات همانند قرار داشتند، از طریق اجرای آزمون های توضیح شفاهی و گزینش اجباری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین،از طریق اجرای آزمون های زبانی درک واژگانی و روانی معنایی، قابلیت زبان شناختی آزمودنی ها مورد بررسی قرار گرفت و با برگزاری آزمون های ترسیم ساعت و استروپ رنگ، قابلیت نظام شناختی اجرایی بیماران به محک آزمون گذاشته شد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر عملکرد ضعیف بیماران آلزایمر در درک اصطللاحات بود. عملکرد ضعیف بیماران در آزمون شناختی، آزمون زبانی روانی معنایی و آزمون نظام شناختی اجرایی از یک سو و ارتباط بین عملکرد آزمودنی ها در آزمون شناختی، روانی معنایی و نظام شناختی اجرایی با نتایج آزمون های درک اصطلاح از سویی دیگر، نشان داد که مجموعه ای از اختلالات در حوزه پردازش معنایی، نظام شناختی اجرایی و قابلیت های شناختی موجب ضعف عملکرد بیماران در درک عبارات اصطلاحی می گردد. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که پردازش عبارات اصطلاحی در افراد سالم از ماهیتی چند وجهی برخوردار است.
نقش عوامل اجتماعی در تنوعات واجی و واژگانی در زبان هورامی (گویش پاوه) براساس زبان شناسی اجتماعی تنوع گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تنوعات واجی و واژگانی در زبان هورامی (گویش پاوه) را براساس زبان شناسی اجتماعی تنوع گرا بررسی می نماید. در این پژوهش، تأثیر دو متغیر جنسیت و سن بر یک تنوع واجی (استفاده از واجگونه [ d ] به جای واجگونه [ d ] در جایگاه پایانی کلمه) و دو تنوع واژگانی (استفاده از ساخت ترکیبی به جای واژه های / bαwα / و / dαdα / و استفاده از واژه / waratαw / به جای واژه / war /) در یک گروه 60 نفره (30 مرد و 30 زن) در چهار رده سنی بررسی گردید. روش اجرا بدین صورت بود که داده های گردآوری شده ازطریقِ مصاحبه با گروه اصلی، با داده های گردآوری شده از گروه معیار که شامل تعدادی از زنان و مردان بی سواد بالای 60 سال بود، مقایسه گردید. درنهایت، یک تنوع واجی و دو تنوع واژگانی که دارای بیشترین میزان تفاوت در بین گروه معیار و گروه اصلی بودند برای بررسی انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای سن و جنسیت با تنوع واجیِ موردبررسی، ارتباط معنا داری ندارند. در تنوع واژگانی، زنان بیشتر از مردان برای خطاب کردن مادربزرگ هایشان از ساخت ترکیبی (/ αdα / + نام کوچک) استفاده می کنند. بین سن و میزان استفاده از ساخت ترکیبی نیز رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین، بین میزان استفاده از واژه / waratαw / و جنسیت رابطه معنا داری وجود دارد.
Psychometric Evaluation of Cloze Tests with the Rasch Model
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۲
95 - 106
حوزههای تخصصی:
Cloze tests are gap-filling tests designed to measure overall language ability and reading comprehension in a second language. Due to their ease of construction and scoring, cloze tests are widely used in the context of second and foreign language testing. Previous research over the past decades has shown the reliability and validity of cloze tests in different contexts. However, due to the interdependent structure of cloze test items, item response theory models have not been applied to analyze cloze tests. In this research, we apply a method to circumvent the problem of local dependence for analyzing cloze tests with the Rasch model. Using this method, we applied the Rasch model to a cloze test composed of eight passages each containing 8-15 gaps. Findings showed that the Rasch model fits the data and thus it is possible to scale persons and cloze passages on an interval unidimensional scale. The test had a high reliability and was well-targeted to the examinees. Implications of the study are discussed.
بررسی صوتی واکه های ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
227 - 255
حوزههای تخصصی:
طرحِ مباحثی همچون سرنخ های صوتی واکه های زبان آذری و رسم فضای واکه ای حاصل از سازه های اول و دوم هر یک از واکه ها می تواند مدخل خوبی برای ورود به مبحث نظام آوایی زبان آذری باشد. تحلیل صوتی واکه ها در ناحیه ایستا و بررسی ویژگی های صوتی آن ها با استفاده از نمودارها یا «vowel space» در بافت های تکی ه ای و جایگاه های هجایی مختلف، هدف اصلی این پژوهش است. یافته ها نشان داد جایگاه هجا و بافت نوایی وا که ها توزیع واکه ها را در فضای واکه ای برحسب پارامترهای فرکانسی F1 و F2 به طور معنادار و نظام مند تغییر نمی دهند. همچنین، شدت تغییرات فرکانسی واکه ها در موضع بی تکیه به اندازه ای نیست که سبب تغییرات اساسی در کیفیت واکه ها شود، یعنی واکه ها را در جهتی خاص، مثلاً مرکز فضای واکه ای، سوق دهد. یافته های به دست آمده همچنین نشان داد بین واکه های عضو هر یک از جفت واکه های [i]-[y]، [e]-[ø] و [ɯ]-[ø] یک تقابل صوتی از نظر ویژگی گردی برقرار است. نتایج مربوط به دیرش نیز نشان داد واکه های آذری را از نظر الگوی دیرش می توان بر روی پیوستاری قرار داد که در آن، واکه های [y، i، u] کوتاه ترین واکه ها و واکه های [ø، ӕ، ɑ] بلندترین واکه ها هستند و گروه های واکه ای [i،u ، ɯ]، [u، ɯ، e، o] و [o، ø] دیرشی در اندازه متوسط دارند که با درجات مختلف به ترتیب در وسط پیوستار قرار می گیرند.
بازخوانی نشانه های زبان ارتباطی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
31 - 44
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی روشی است که در تداوم خردی فلسفی در غرب شکل گرفت اما به صورت ناملموس و منسجم با مخاطب ارتباط برقرار می کند. نشانه شناسی فرآیندی است که هویت خود را بر اساس متن به دست می آورد و به عنوان ابزاری ارتباطی بین معماری و مخاطب به گفت وشنود می نشیند. به عقیده یاکوبسن زبان مبین نشانه ها است و نظریه ارتباطی خود را با ۶ کارکرد (ارجاعی، عاطفی، کنایی، هنری، همدلی و فرازبانی) معرفی می کند. در اینجا ۶ مصداق معماری (زمینه فرهنگی، رمزگان معماری، کاربرد صحیح، ابزار ارتباطی، کارکردی نمادین و رمزگان فرا معماری) را معادل با آن می توان در نظر گرفت. این پژوهش با هدف بازخوانی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن صورت گرفت و دو پرسش در آن مطرح شد. چگونه می توان با تأکید بر نظریه ارتباطی یاکوبسن کتیبه ملحق به فضای معماری را بازخوانی نمود؟ چرا باید این کارکردهای زبانی را در یک اثر بازخوانی کرد؟ در راستای پاسخ به این پرسش ها نخست با استناد به متون کتابخانه ای و مقالات، به تبیین دیدگاه مبتنی بر نظریه زبان شناسی یاکوبسن پرداخته می شود و در ادامه با تأکید بر نشانه شناسی از منظر ساختارگرایان و نیز اندیشه یاکوبسن، مبانی نظری پژوهش تدقیق می گردد. بخش نخست که از نوع کلامی و متن است، واژگان کلیدی و متغیرها توصیف و تحلیل می شوند و در ادامه، این نظریه با بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا مورد تطابق قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که گاهی چندین کارکرد را در یک اثر می توان مشاهده نمود درحالی که یکی از آنها بارزتر از باقی موارد است.
بسط بافت های معنا محور در گفتمان کلاسی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه: پژوهشی تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا به صورت تجربی برنامه ای را مبتنی بر چارچوب بسط بافت معنا محور برای آموزش معلمان اجرا نماید و تاثیر آن را بر میانگین مدت زمان بافت معنا محور در کلاس های زبان خارجه ی انگلیسی بررسی کند. بدین منظور، 30 معلم و 300 زبان آموز به طور تصادفی انتخاب شده و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. پس از اطمینان از عدم وجود تفاوت معنادار اولیه بین دو گروه از نظر میانگین مدت زمان بافت معنا محور، برنامه ی آموزشی مورد نظر برای معلمان گروه آزمایشی اجرا شد. سپس، تعاملات کلاسی همه ی معلمان به مدت سه جلسه فیلم برداری شد و میانگین مدت زمان بافت های معنا محور در هر یک از کلاس ها بر مبنای دقیقه محاسبه و بین دو گروه با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه گردید. تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد که چارچوب بسط بافت معنامحور تاثیر معناداری بر مدت زمان این نوع بافت در گفتمان کلاسی زبان زبان خارجه ی انگلیسی داشت.
Exploring Metadiscourse Markers in Master Thesis Abstracts of TEFL Students: A Case of the University of Mazandaran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
MMetadiscourse as a self-reflective linguistic device plays an important role in both making a coherent academic text and interacting with readers. Using a sequential mixed method design, the present study investigated the use of metadiscourse markers in the abstract section of 70 master thesis abstracts written by Iranian TEFL students at the University of Mazandaran. The study further examined TEFL graduated students’ (n=7) perspectives on the employment of these markers in their thesis abstracts. Based on Hyland’s (2005) model, the interactive and interactional metadiscourse markers were identified in the data. Next, the whole corpus was carefully examined word by word to report on the frequency of metadiscourse marker use. The findings revealed that interactive metadiscourse markers were used three times more than interactional metadiscourse markers. Moreover, transitions and hedges were more frequently employed while evidentials, boosters and self-mentions were less frequently used. Findings from the qualitative data collected through conducting email interviews with graduated TEFL students suggested that they had positive perspectives towards the use of interactive metadiscourse markers in contrast with the use of interactional metadiscourse markers in their thesis abstracts. The results of this study can offer a number of pedagogical implications for explicit instruction of metadiscourse markers in thesis abstracts.
بررسی میزان فرسایش واژگان زبان اول در میان دوزبانه های کردی-فارسی شهر اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درصد قابل توجّهی از جمعیت سرزمین ایران دوزبانه هایی هستند که زبان های اقلیت را در محیط خانواده و زبان رسمی، یعنی فارسی را در محیط های آموزشی یاد می گیرند. تماس دائمی غیر فارسی زبانان با زبان فارسی و یادگیری فارسی به مثابه زبان دوم، زمینه فرسایش زبان اوّل را فراهم آورده است. پژوهش حاضر به بررسی فرسایش واژگان زبان اوّل در میان دوزبانه های کردی - فارسی در شهر اسلام آباد غرب پرداخته است. نوشتار پیش رو با شرکت 120 نفر از زنان و مردان دوزبانه ساکن در شهر اسلام آباد بین دو گروه سنی 18 تا 30 و 65 سال و بالاتر انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که گویشوران مرد توانایی بیشتری در حفظ واژگان زبان اوّل (کردی کلهری) دارند و توانش واژگانی آن ها نسبت به زنان هم سنّ خود کمتر دچار فرسایش شده است؛ همچنین گروه سنّی بالا (65 سال و بالاتر) توانایی بیشتری در حفظ واژگان زبان اوّل دارند و توانش واژگانی آن ها نسبت به افراد جوان تر (18 تا 30) کمتر دچار فرسایش شده است. با توجّه به گرایش ها و انتخاب های زبانی زنان و جوانان و توجّه آن ها به زبان معتبر و رسمی، بالاتربودن درصد فرسایش واژگانی میان زنان و جوانان نشان گر درجریان بودن روند فرسایش زبان اوّل درمیان دوزبانه های کردی - فارسی اسلام آباد است.