فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۹٬۴۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
واژه به عنوان مهمترین سطح زبانی، بیانگر واقعیت های پیرامون بشر، دنیای درونی وی می باشد و رفتار زبانی را تنظیم می کند. ساختار لغوی زبان ویژگی های ملی و فرهنگی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند. واژگان زبان روسی در حال تغییر دائمی هستند. این واژگان در طی چند قرن شکل گرفته اند. روند شکل گیری ساختار لغوی، یک روند طولانی و پیچیده است و با تاریخ پیشرفت ملت روسیه ارتباط تنگاتنگی دارد. زبان فارسی در طی حضور بیش از یک هزار ساله خود، دستخوش تغییرات مختلف آوایی و معنایی گردید. به دلیل برخی شرایط تاریخی و موقعیت های جغرافیایی کشور، زبان فارسی دائماً با بسیاری از زبان های خویشاوند و غیرخویشاوند در تماس بوده است.تعداد قابل توجه ای واژه های قرضی وارد این زبان شده اند که بسیاری از آنها دارای اهمیت و مفاهیم خاصی هستند و در زبان از گستردگی زیادی برخوردارند.
زبانشناسی: رابطه زبان و تفکر
حوزه های تخصصی:
زبانشناسی: استعمال «که، دیگه، آخه، ها» در فارسی
حوزه های تخصصی:
تحلیل سبک شناختی شعر اخوان (آن گاه پس از تندر)؛ رویکردی نقش گرا
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی متن بنیاد رویکردی است نقش گرا با تأکید بر نقش ارتباطی زبان که کارکرد اصلی زبان را ایجاد ارتباط و انتقال معنا میان کنش گران زبانی می دانند. از این منظر، زبان سویه ای اجتماعی می یابد و عمدة نقش آن در اجتماع بررسی می شود. زبان شناسی نقش گرا برای زبان سه فرانقش قائل است که هر یک از منظری به زبان می نگرند و برش های متفاوتی از جهان ارائه می کنند. فرانقش اندیشگانی/ تجربی زبان را ابزار بازنمایی دنیای درونی و بیرونی انسان ها می داند. فرانقش بینافردی زبان را ابزاری برای کنش متقابل میان انسان ها می انگارد و، در نهایت، فرانقش متنی که زبان را در ارتباط با بافت موقعیتی قرار می دهد و زمینة تحقق دو فرانقش پیش گفته را مهیا می سازد و بدین گونه، به همراه ابزار انسجامی، متنیتِ متن را شکل می دهد. در این مقاله، تلاش ما برا ین است که از منظر فرانقش متنی به خوانش شعری از اخوان بنشینیم و، با بررسی نحوة چینش عناصر در متن، چگونگی استفادة سبکی شاعر از این فرانقش ها در بازنمودن ذهن خویش و درون مایة اثرش را نشان دهیم.
جویس و منطق مکالمه رویکردی "باختینی " به اولیس جیمز جویس
حوزه های تخصصی:
میخاییل باختین از بزرگترین نظریه پردازان در حوزهء نقد ادبى به ویژه در زمینه رمان به شمار می آید. وى با معرفى مفاهیمى همچون منطق مکالمه چند صدایى و عنصر کارناوالى د ر نظریه ادبى خود، توانست از منظرى کاملاً نو به رمان بنگرد. آراء و عقاید وى در باب رمان چندآوای- که از مشخصه هاى اصلى آن تعدد صداها و آگایی هاى شخصیت ها است- و دیدگاه ویژهء او در مورد کارناوال، و عنصرخنده و نیروى زایدهء نهفته در این پدیده ها، ابزارهایى مناسب در اختیار خواننده قرار مى د هدتا وى بتواند به خوانشی ژرف از این ژانر ادبى دست یابد. با بکارگیرى و تکیه بر این مفاهیم است که مى توان از رمان اولیس اثر جیمز جویس، که به زعم بسیارى، بزرگترین رمان قرن بیستم است، برداشتى نو را انتظار کشید، کثرت صداها و آگاهى هایى که در این رمان هر یک جهان بینی خاص خود را ارائه مى کند و همچنین استفادهء جویس از تکنیک جریان سیال ذهن و تک گویى درونى، این اثر را بى گمان در فهرست رمان هاى چندآوایى قرار مى دهد، بعلاوه، وجود تشابهات فراوان بین جویس و رابله- که از نظر باختین عناصر کارناوال و خنده را در ادبیات جاودان نمود- بررسی حضور این عناصر رادر رمان ذاتاً کمیک جویس، هموارتر مى سازد. این نوشته سعى بر آن دارد که پس از معرفى رمان جویس و نیز تعریف و تشریح آرای و نظریات باختین، به ردیابى دو مفهوم محورى تفکر وى، یعنى چدآوایى و عنصرکارناوالی دراولیس بپردازد.
بررسی معنایی پسوند -ه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نقش معنایی پسوند -ه را در چارچوب نظریه معنایی لیبر (۲۰۰۴، ۲۰۰۹) بررسی می کند. این نظریه با استفاده از هفت مشخّصه معنایی و یک اصل (اصل هم نمایگی)، نقش معنایی عناصر واژی و عملکرد آنها را در فرایندهای ترکیب، اشتقاق و تغییر مقوله بررسی و برای هر عنصر واژی حتّی وندها، یک اسکلت معنایی و یک بدنه معنایی ارائه می کند. هدف این نوشتار بررسی نقش/نقش های معنایی پسوند –ه در زبان فارسی و دلیل/دلایل چندمعنایی بودن آن است. برای دستیابی به این اهداف، نخست دیدگاه های مطرح شده در پژوهش های پیشین درباره این وند مرورشد؛ سپس داده های گردآوری شده از اینترنت و دیگر منابع، برپایه نظریه لیبر تحلیل گردید. دستاورد بررسی پسوند -ه برپایه این نظریه این که است این وند دست کم دارای سه اسکلت معنایی است: اسم عینی ساز، اسم معنی ساز دارای مفهوم رویداد/فرایند و صفت ساز. اسم فاعل-محور، مفعول-محور، اسم ابزار، مکان و نظایر آن بر اثر گسترش نقش معنایی اسم عینی ساز یا عملکرد متفاوت اصل هم نمایگی در پیوند دادن موضوع وند با موضوع های پایه به دست-می آید.
نگرشی به نظریه صرف طبیعی
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت در رمان های پیتر اَکروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استناد به نظریات سوسور، بختین، کریستیوا و بارت مبانی نظری بینامتنیت را ارائه می کند. سپس دو رمان پیتر اَکروید را بر مبنای این نظریات بررسی می کند. بینامتنیت به ارتباط مضمونی، کلامی، شکلی و ساختاری تعریف شده است، اما صرف پیدا کردن روابط بین متون، نمی تواند رهنمودی ارائه کند که فهم متن را روشن تر کند. از این رو مقاله حاضر به بینامتنیت همچون شکردی نقادانه می نگرد که موجد معانی متعدد است. رمان های پیتر اَکروید عمیقاً با تاریخ ادبیات ارتباط می یابند و فهم آن ها صرفاً با تحقیق ژرف در آثار ارجاع یافته مقدور است.
چند آوایی در متون داستانی
حوزه های تخصصی:
مسئله چندآوایى در روایت، به ویژه در متون داستانى که توسط نظریه پردازانى چون میخاییل باختین m.bakhtine و اسوالد دوکروo.ducrot مطرح شده، به خواننده این امکان را مى دهد تا با نگرشى نو متن داستانى را نظاره کند، هر گفته را در ارتباط با گفته هاى دیگر قرار داده آن را همچون حلقه اى از زنجیره گفتار، در روایت کلى داستان به حساب آورد. هر نوشته اى مى تواند شامل گفتگویى تخیلى، واقعى، تفسیرى از جانب نویسنده یا راوى- که الزاما همان نویسنده نیست ولى پیام دهنده در متن است- ابراز عقیدهایى از طرف شخصیت داستان و غیره باشد. در بسیارى از روایت هاى داستانى به خصوص در قرن بیستم، این آواها به هم مى آمیزند و خواننده باید به عنوان دریافت کنندهء پیام، خود برداشت لازم را از متن بکند.
شوک فرهنگی و زبان درمانی
حوزه های تخصصی:
تخفیف مصوت های بلند و کوتاه در زبان فارسی
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۹ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
تأثیر جنسیت بر درک نوای عاطفی گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مغز زنان و مردان از نظر ساختار و عملکرد با یکدیگر متفاوت است. هدف از این مطالعه، بررسی تفاوت دو جنس در درک نوای عاطفی گفتار است. این مطالعه به صورت مقطعی- مقایسه ای بر روی 50 نفر در دو گروه مرد و زن صورت گرفت. پاسخ هر یک از گروه های مورد بررسی به مجموعه آزمون های تهیه شده ثبت شد. محرک های مورد استفاده در این پژوهش، جملات عاطفی (شاد، غمگین و خشمگین) بودند که به صورت معنی دار، بی معنی و فیلتر شده در 144 جمله توسط دو گوینده مرد و زن ضبط شده و برای آزمودنی ها پخش گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل صورت گرفت. تفاوت بین دو گروه زن و مرد در درک نوای عاطفی جملات معنی دار، معنی دار نشان داده نشد. (P = 0. 714) تفاوت بین دو گروه زن و مرد در درک نوای عاطفی جملات بی معنی، معنی دار نشان داده شده است. (P < 0.05). مقایسه میانگین ها نشان می دهد که کارایی زنان در درک نوای عاطفی گفتار بالاتر است.
فرایند معنی یابی با رویکرد ریشه یابی واژگان؛ معنای واژة «رهوا» در قرآن کریم از دریچة زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژة «رهو» در آیة شریفة ﴿وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا﴾ (الدّخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموماً دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژه نامه هایی چون لسان العرب، تاج العروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهمّ جهان اسلام، از نخستین آن، یعنی تفسیر مقاتل بن سلیمان تا نمونه و المیزان مورد بررسی و استناد قرار گرفته است، امّا نگارندة این مقاله ابتدا این دیدگاه را مطرح کرده است که واژة مزبور در این سیاق قرآنی، معنایی دیگر دارد و آنگاه استدلال نموده است که این واژه، دخیل و از خانوادة زبان های سامی می باشد و از این رو، در واژه نامه های عبری، آرامی و سریانی به جستجوی معنای آن پرداخته است و معانی دیگری را ارائه داده که سازگاری بیشتری با سیاق آیة شریفه دارد.
عصب شناسی زبان؛ حوزة مطالعاتی بین رشته ای در زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند بین علوم مختلف با یکدیگر به منظور پاسخ به سؤال هایی که یک علم خاص به تنهایی قادر به حل آن نیست، جهان علم را به سمت تولد بین رشته ای ها سوق داده است. در این میان زبان شناسی نیز به عنوان علمی که زبان را که یک پدیدة پیچیده انسانی، شناختی و اجتماعی است، مورد مطالعه قرار می دهد، بی تردید نیازمند بهره گیری از علوم مرتبط دیگر است. توجه بیش از پیش محافل دانشگاهی به حوزه هایی مانند جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان، زبان شناسی رایانه ای، زبان شناسی تربیتی و زبان شناسی قضایی نشان از رونق مطالعات بین رشته ای زبان شناختی در عصر حاضر است. موضوع اصلی عصب شناسی زبان بررسی رابطة «زبان و مغز» است. اینکه زبان چگونه در مغز یاد گرفته، بازنمایی و پردازش می شود از پرسش های اصلی است که عصب شناسی زبان تلاش می کند تا با پاسخ به آن از یک سو دروازه های تحقیقات جدیدی را در عرصة بنیادهای بیولوژیک یادگیری زبان اول و دوم به روی پژوهشگران بگشاید و از سوی دیگر در حل مشکل هزاران بیماری که در سراسر جهان دچار زبان پریشی هستند، نقشی اساسی ایفا کند. با چنین رویکردی، در این مقاله تلاش می شود ابتدا، ضمن مروری بر سیر تحول مطالعات عصب شناسی زبان، دیدگاه های مطرح در باره ارتباط زبان و مغز از آغاز تا کنون مورد بررسی قرار گیرد. سپس زبان پریشی و یادگیری زبان به عنوان دو مبحث اصلی در مطالعات عصب شناسی مطرح می شود تا فهم انضمامی و دقیق تری از این حوزه به دست آید.