مسئله چندآوایى در روایت، به ویژه در متون داستانى که توسط نظریه پردازانى چون میخاییل باختین m.bakhtine و اسوالد دوکروo.ducrot مطرح شده، به خواننده این امکان را مى دهد تا با نگرشى نو متن داستانى را نظاره کند، هر گفته را در ارتباط با گفته هاى دیگر قرار داده آن را همچون حلقه اى از زنجیره گفتار، در روایت کلى داستان به حساب آورد. هر نوشته اى مى تواند شامل گفتگویى تخیلى، واقعى، تفسیرى از جانب نویسنده یا راوى- که الزاما همان نویسنده نیست ولى پیام دهنده در متن است- ابراز عقیدهایى از طرف شخصیت داستان و غیره باشد. در بسیارى از روایت هاى داستانى به خصوص در قرن بیستم، این آواها به هم مى آمیزند و خواننده باید به عنوان دریافت کنندهء پیام، خود برداشت لازم را از متن بکند.