۱.
کلید واژه ها:
بازخورد روانی کلام اعتقادات خطای زبانی عملکرد کلاسی
مقاله حاضر به بررسی ارتباط بین اعتقادات معلمان و عملکردهای کلاسی آنان در خصوص تصحیح خطاهای زبانی فراگیران در کلاس های زبان انگلیسی می پردازد. این تحقیق سعی دارد با استفاده از مشاهدات کلاسی، چگونگی مقابله معلمان با خطاهای کلاسی زبان آموزان را مورد بررسی قرار دهد. علاوه بر این محقق با استفاده از پرسشنامه به بررسی اعتقادات معلمان درباره انواع مختلف تصحیح خطاهای کلاسی زبان آموزان می پردازد. مقایسه اطلاعات به دست آمده از طریق مشاهده و پرسشنامه نشانگر آن است که در برخی موارد بین اعتقادات معلمان و عملکردهای کلاسی آنان مطابقت وجود ندارد. یافته ها نشان می دهد هر گونه تصمیم گیری در خصوص تاثیرگذاری و تناسب انواع بازخورد - به خصوص در مواردی که تاکید بر روی روانی کلام است - مستلزم هزینه می باشد. به عبارت دیگر، انواع تاثیرگذار بازخورد ممکن است باعث ایجاد اختلال در برقراری ارتباط شود و به کند شدن فرآیند مکالمه بیانجامد. به همین ترتیب، مناسب ترین انواع بازخورد ممکن است از تاثیرگذاری چندانی در سوق دادن زبان آموزان به تولید شکل صحیح ساختارهای مورد نظر برخوردار نباشد. نتایج حاصله حاکی از آن است که بررسی عملکردهای کلاسی معلمان در ارتباط با اعتقادات و باورهای آنان می تواند منجر به شناخت دقیق تر ما از ملاحظات عملی، موقعیت ها و محدودیت هایی شود که باعث عدم تطابق بین اعتقادات عملکردهای کلاسی معلمان می گردد.
۲.
کلید واژه ها:
زبان دوم جمع گرایی کاربرد زبان عامل اجتماعی فرهنگی قوم مداری زبانی
از میان عوامل متعددی که ممکن ست با کاربرد یک زبان دوم مرتبط باشند، بررسی رابطه دو عامل اجتماعی فرهنگی قوم مداری زبانی و جمع گرایی با کاربرد زبان فارسی در میان دانش آموزان ترک زبان منطقه مغان، موضوع این پژوهش است. جامعه آماری این تحقیق تمام دانش آموزان شاغل به تحصیل در منطقه مغان اعم از شهری و روستایی و دختر و پسر هستند که در سال تحصیلی 83-82 به تحصیل مشغول بوده اند. انتخاب یکصد و بیست نفر آزمودنی این تحقیق به صورت نیمه تصادفی صورت گرفته است و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است و اطلاعات بدست آمده از طریق آن، توصیف و تحلیل شده اند. این تحقیق نشان داد که جامعه دانش آموزان منطقه، اساسا جامعه ای جمع گراست و این خصوصیت یکی از موانع کاربرد زبان فارسی به شمار می رود. از سوی دیگر، علاقه به قومیت و زبان مادری یکی از ویژگی های دانش آموزان منطقه است. اما این ویژگی بر خلاف تصور، رابط مثبتی با میزان کاربرد زبان فارسی به عنوان زبان دوم دارد.
۳.
امروزه تقریبا تمام یافته های علم زبان شناسی در حوزه های مختلفش را مرهون تلاش های دانشمندان عمدتا غربی در طول یکی دو قرن اخیر می دانند و به جز در موارد معدود، سرچشمه ای جز این برای این یافته ها متصور نمی شود. چنین اعتقادی به ویژه در باب شاخه هایی از زبان شناسی، چون تحلیل کلام که در دهه های اخیر در اوج شکوفایی خود قرار گرفته اند، به طور پررنگ تری مطرح است. مقاله حاضر سعی دارد با ارایه نمونه هایی بارز از مطالعات دانشمندان اسلامی در بحث الفاظ علم اصول فقه که سابقه ای حداقل بیش از ده قرن دارد، دیدگاه غالب یاد شده را مورد چالش قرار دهد. این مطالعه نشان می دهد که برخی نظرات اصولیون با سابقه ای دیرین با یافته های جدید زبان شناسی به ویژه در حوزه های معنی شناسی و تحلیل کلام مطابقت می کند؛ تا جایی در مواردی این یافته های نو، چیزی بر آن نظرات نیفزوده اند. با این حال به نظر می رسد اساسی ترین برتری مطالعات زبان شناسی در این حوزه ها، در مقایسه با مطالعات اسلامی، دقت علمی، طبقه بندی های کارآمد و به کارگیری اصطلاحات و نامگذاری های علمی است.
۴.
کلید واژه ها:
تراژدی انتقام ژان راسین فِدر
هنر در اشکال مختلف خود، محل انواع جنایات و انتقام جویی هاست. ادبیات نیز از این مقوله مستثنی نیست. در قرن 17، الگوهایی که راسین در تراژدی های خود به نمایش می گذارد اکثرا چهره واقعی کینه جویی ها، جنایات و انتقام جویی ها را منعکس می کنند. در این مقاله برای بسط مطلب، دو نمونه از متن نمایشنامه «فدر» انتخاب شده است تا به طور واضح استراتژی ها و مکانیسم هایی که گفتمان انتقام جویانه شخصیتهای راسین بر آن استوار است به واسطه آن گفتمان خودشان را توجیح می کنند نشان داده شود. چگونه از نظر علم معانی و بیان و استدلال، گفتمان شخصیتهای مختلف موضوع انتقام را به بحث می کشند و احساسات، عقلانیت، اخلاق و بالاخره جبر چه جایگایی در تار و پور روایت این اثر دارند. از خلال همه این موارد، شاخصه های اصلی انتقام - یا نوع شناسی انتقام که انعکاس زبان خاص راسین است و به وضوح لمس خواهد شد.
۵.
کلید واژه ها:
اگریستانسیالیسم دغدغه خویش نمایشنامه در نمایشنامه جهان به مثابه نمایش تراژدی انتقام
درونمایه اصلی نمایشنامه هملت، اثر شکسپی، پدر کشی، انتقام، یا ازدواج با محارم نیست. اگر آن را تردید و تعلل روشنفکرانه بدانیم، می توان گفت که این اثر مضمونی اگزیستانسیالیستی دارد. از این نظر درونمایه اصلی آن دغدغه اگریستانسیالیستی است: دغدغه بودن (چرا و چگونه من هستم)، دغدغه مرگ (به نظر افلاطون فلسفیدن یعنی چگونه مردن را فراگرفتن، و به نظر تولستوی یعنی مرگ اندیشی)، دغدغه اینجا و اکنون (چرا در این مکان و زمان به دنیا آمدن و نه در احتمالات دیگر)، دغدغه آزادی (انسان آزادی انتخاب دارد و این دغدغه آفرین است). تمامی این دغدغه ها در کن اگزیستانسیالیسم که تقدم وجود بر گوهر است پیدا می شوند. در واقع ایده «خویش» که اگزیستانسیالیستی است از این گرفته شده که انسان گوهری ثابت ندارد و باید از طریق بی شمار انتخاب خود خویش را خلق کند.