فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۰۱ تا ۷٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم «زمان» یکی از مهم ترین و اساسی ترین مفاهیم در ذهن و زندگی انسان است که طبق یافته های زبان شناسان شناختی، در زبان ها و فرهنگ های مختلف غالباً به صورت استعاری درک و بیان می شود. پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی زمان در زبان فارسی می پردازد و هدف آن ارائه انگاره ای نظام مند از انواع استعاره های مفهومی است که سخنگویان زبان فارسی برای درک و بیان مفهوم زمان به کار می گیرند. این مطالعه براساس نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980، 1999، لیکاف، 1993) و نظریه طرحواره های تصوری (جانسون، 1987) انجام می گیرد و داده های آن عمدتاً از پیکره همشهری (نسخه دوم) استخراج شده اند که با داده های حاصل از جستجوی اینترنتی در جستجوگر گوگل تکمیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی مفهوم زمان براساس سه طرحواره تصوری حرکت، ظرف و شیء و از طریق استعاره های مفهومی «زمان، مکان است»، زمان شیء (متحرک یا ثابت) است»، «زمان انسان است» و «زمان ظرف است» درک و بیان می شود.
گناهان و تاوان آنها براساس نسک های حقوقی هوسپارم و سگادم کتاب هشتم دینکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام های حقوقی که برپایه ی دین استوارند، تفکیک مفهوم جرم (تجاوز به حقوق دیگران و جامعه) و گناه (تعدی نسبت به شریعت خدا) دشوار است؛ چرا که قانونگذار الهی، هر دو را ممنوع می کند. در حقوق مزدیسنا به نظر می رسد درک و تشخیص این تمایز دشوارتر از سایر نظام های دینی باشد؛ چرا که ارتکاب هر یک از محرمات مجازاتی را در پی دارد؛ کتاب هشتم دینکرد مانند مادیان هزار دادستان یک کتاب صرفاً حقوقی نیست، در این کتاب علاوه بر ذکر عناوینی از گناه و تاوان آن ها که در متون دیگر پهلوی به آن ها اشاره شده است، به انواعی دیگر از گناهان و همچنین به نوعی از تاوان برمی خوریم که مجرم می تواند با انجام کار کشاورزی و چوپانی، تاوان گناه خود را بپردازد. در این مقاله کوشش می شود تا نشان دهد در هوسپارم و سگادم نسکِ دینکرد هشتم علاوه بر گناهانی که در دیگر متون حقوقی مطرح است چه گناهان دیگری مطرح می شود، نیز تاوان گناه در این نسک ها چه تفاوتی با دیگر متون پهلوی دارد و همچنین ذکر گناهانی که به تاوان آنها اشاره شده و گناهانی که فقط از آنها نام برده شده است.
Native Language Interference in Writing: A case study of Thai EFL learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۷, Spring ۲۰۱۷
25 - 36
حوزههای تخصصی:
AbstractThe interference of the native language in acquiring a foreign language is unavoidable. In an attempt to explore the phenomenon why this occurs, the study was conducted in English as a foreign language writing. The study also investigated how the native language interference occurred in the writing process. In fact, this qualitative study explored the reasons and the process of native language interference in writing performances of EFL learners. The data were collected from Thai undergraduate students through semi-structured interviews. Results obtained from the analysis of this study suggested that the reasons of native language interference in EFL writing were found in three main themes: learning strategies of language learners, inadequate knowledge of the target language, and attitude towards English. Furthermore, the interference of the native language appeared in the initial stage and repeatedly occurred throughout the entire writing process. Finally, the suggestions related to the teachers’ awareness of the problematic area, the use of English as the classroom language, and the use of monolingual dictionary are offered to the EFL writing instructors in order to help their EFL students to minimize the errors caused by the native language interference.
درباره دو ترکیب اوستایی aǝm.mǝrǝṇcō و upā.θβaiieiti در ویشتاسپ یشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
145 - 154
حوزههای تخصصی:
متنِ اوستاییِ ویشتاسپ یشت، بخشی از اوستای متأخر و مشتمل بر هشت فرگرد و شصت و پنج بند است. از این متن برگردان پهلوی، زند، هم در دست است. در این یشت، زردشت با خطاب «ای پسر» چکیده هایی از اصول دین را به همان شیوه ای که اهوره مزدا در فرگرد نوزدهم وندیداد برای زردشت بیان می کند، به ویشتاسپ می آموزد. ویشتاسپ یشت، احتمالاً، متعلق به نسک دوم از بیست ویک نسک اوستای ساسانی به نام «ویشتاسپ ساست» بوده است. متن اوستایی متأخر و پر از ابهام است. حالت های صرفی واژه ها، اغلب نادرست و گاه از میان رفته است. بخش هایی از متن وام گرفته از قسمت های دیگر اوستا به ویژه وندیداد است. در این پژوهش، دو ترکیب اوستایی aǝm.mǝrǝṇcō و upā.θβaiieiti از این یشت تجزیه و تحلیل می شوند و خوانش و معانی تازه ای برای آن ها پیشنهاد می شود.
Academic Major Change: Exploring the Experiences and Views of MA TEFL Major-Changers and University Instructors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Annually, a good number of Iranian students who have completed their undergraduate studies in non-English-related majors apply and enroll in Master’s level Teaching English as a Foreign Language (TEFL) programs. Although evaluating MA TEFL program in Iran from university instructors’ and students’ perspectives has so far been the subject of several studies, the experiences and views of these TEFL major-changers have not been duly explored. To address the existing gap, in this qualitative research, the experiences of major-changers studying TEFL at MA level in three state universities in Tehran have been investigated. Besides, six TEFL university instructors were asked to share their perspectives concerning major-changers attending MA TEFL programs. In the main , the findings revealed that motives like interest in pursuing an English teaching career rather than a job related to their former major; gaining the required competency through attending crash courses held by university exam preparatory institutes; facing challenges in acquiring the specialized discourse of the community; and witnessing realities which ran counter to their prior supposition, as discussed by the major-changers and the instructors, formed part of the lived experiences and views of these major-changers.
رده شناسی نظام حالت اسم در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
7 - 41
حوزههای تخصصی:
بحث «اِعراب اسم» در نظریه های زبان شناسی تحت عنوان «حالت اسم» مطرح شده و انواع الگوهای حالت نمایی و نشانه های آن در زبان های مختلف جهان معرفی شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی این الگوهای منظم (و نظام دستوریِ حاکم بر آن ها) در عربی قدیم و فصیح از منظر دسته بندی ها و اصطلاحات زبان شناسی با تکیه بر رویکرد رده شناسی زبان تدوین گردیده است. با تکیه بر ملاک های ساختاری و صوری (مبتنی بر صورت نهایی کلمه) دو الگوی کلی را می توان در حالت نمایی اسم در عربی تشخیص داد: 1) اسم های فاقد پسوندِ شمار (اسم های مفرد و جمع مکسر) که یک نظام سه عضوی حالت را تشکیل می دهند (حالت فاعلی، مفعولی و مضاف الیهی)؛ و 2) اسم های دارای پسوندِ شمار (اسم های مثنی، جمع مذکر سالم و جمع مؤنث) که از یک نظام دوعضوی تبعیت می کنند (حالت فاعلی و غیرفاعلی). پژوهش حاضر کوشیده است در هر بخش، رفتارهای غالب و نیز استثنائات را با نگاهی نظریه بنیاد توضیح دهد و در مواردی ضمن طرح انتقاداتی از صرف ونحو عربی، سؤالاتی را برای پژوهش های آتی مطرح کند.
‘Representational Repertoires’ of Neoliberal Ideologies in Interchange (Third Edition) Series(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Considering the fact that engagement with political economy is central to any fully rounded analysis of language and language-related issues in the neoliberal-stricken world today, and that applied linguistics has ignored the role of political economy (Block, Gray, & Holborow, 2012), for the first time, this study investigated the representations of neoliberal ideologies in the Interchange Third Edition Series. To this end, both quantitative and qualitative analyses were conducted based on Du Gay, Hall, Janes, Mackay, and Negus’s (1997) model of ‘Cultural Circuit’, especially their concept of ‘Representational Repertoires’. Furthermore, Kress and Van Leeuwen’s (1996) ‘visual grammar’ was used for the analysis of the artwork. The results of the quantitative analysis revealed that more than 50% of the total number of units in each of the textbooks featured neoliberal-related content. Moreover, the results of the qualitative analysis confirmed Du Gay et al.’s (1997) argument that textbooks are not only curriculum artifacts but also cultural artifacts or communicative acts which serve to make English mean in particular ways - in this case the hegemonic culture of neoliberalism. As a result, it is necessary for EFL/ESL teachers and students to collaboratively develop counter-hegemonic discourses through critical thinking and dialogic interrogations of neoliberal discourses.
Implementation of Hybrid and Pure Problem-based Learning in EFL Context: The case of speaking skill and self-confidence of Iranian undergraduate participants(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
81 - 94
حوزههای تخصصی:
Problem-based Learning (PBL) as one of the newest teaching methods in the area of language teaching in second and foreign contexts, has been used by teachers in the last two decades in different institutes. In the current study, attempts were made to find out the effect of the two PBL subcategories, i.e. Hybrid Problem-based Learning (H-PBL) and Pure Problem-based Learning (PPBL) in comparison to a traditional lecture-based method, on Iranian EFL university learners’ speaking skill and their self-confidence, by implementing these two methods in the EFL classroom using eight teacher-made real-world problems. To this purpose, 56 undergraduate participants of Payam Noor university (PNU) in Abadan, Iran, were randomly selected, divided into a control group and two treatment HPBL and PPBL groups. The statistical analysis of the obtained results of the participants’ pretest-posttest scores, through one-way ANCOVA and Man-Whitney U test, revealed that the treatment groups outperformed the control group in speaking skill and self-confidence The findings of the study might bear implications for teachers and university curriculum designers to take more proper approaches towards the instructing university participants.
تحلیل خطاهای دانش آموزان دوزبانه ترکی آذربایجانی - فارسی در کاربرد فعل فارسی بر اساس انگاره چهار تک واژ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، خطاهای دانش آموزان دوزبانه ترکی آذربایجانی فارسی در کاربرد نشانه های تصریفی فعل فارسی را بر اساس انگاره چهار تک واژ، مطالعه کرده است. داده ها از نوشته های 50 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه های سوم و چهارم ابتدایی مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر گردآوری شد. ابتدا نشانه های تصریفی فعل زبان فارسی در چارچوب انگاره چهار تک واژ، به دو گروه تک واژهای نظام مند متقدم (نشانه های نفی، امری، مجهول و سببی) و تک واژهای نظام مند بیرونی متأخر (نشانه های شخص و شمار، زمان، نمود و وجه التزامی) تقسیم شد. با استخراج و دسته بندی خطاها، مشخص شد که دانش آموزان هر دو پایه، در کاربرد تک واژهای نظام مند بیرونی متأخر فعل نسبت به تک واژهای نظام مند متقدم آن مشکل دارند و آن ها را دیرتر یاد می گیرند. به نظر می رسد که بین ماهیت انواع مختلف تک واژها (فعال شدن تک واژها در سطوح انتزاعی تولید گفتار) و ترتیب فراگیری آن ها، ارتباط وجود دارد. تک واژهای نظام مند بیرونی متأخر در سطح متأخرتر فرایند تولید انتزاعی، با فراخوان چارچوب نحوی ساخت واژی زبان مقصد، انتخاب می شوند، در حالی که انتخاب تک واژهای نظام مند متقدم به صورت غیرمستقیم در سطح مفهومی واژگانی و هم زمان با انتخاب مستقیم تک واژهای محتوایی، صورت می گیرد. نتایج تحقیق حاضر در انطباق با مطالعه ویی (2000) است که با اتکا به انگاره چهار تک واژ، ترتیب فراگیری انواع تک واژها را تبیین کرد.
ردیابی 35 رباعی منسوب به مولانا در نسخ خطّی و چاپی دیوان سنایی و متون کهن تر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شاعرانی که می توان رباعیاتش را به اشکال مختلف در میان رباعیات دیوان کبیر مولانا ردیابی کرد سنایی است.بعد از بررسی «نزهه المجالس» و چندین نسخه خطّی معتبر از دیوان سنایی، تعداد رباعیات مشترک و مشابه دیوان چاپی سنایی به تصحیح مدرس رضوی و دیوان کبیر مولانا به تصحیح فروزانفر از 26 به 35 رباعی افزایش یافت. برای تحلیل انتساب دقیق رباعیات مشترک و مشابه این دو شاعر، علاوه بر منابع مذکور، آثار نظم و نثر دیگر شعرا و نویسندگان پیش از مولانا نیز بررسی شد. از مجموع 35 رباعی مشترک و مشابه، براساس تحلیل داده ها، 24 رباعی از دیوان کبیر قطعا متعلق به سنایی است یا از رباعیات او تضمین و اقتباس شده است. 8 رباعی نیز به احتمال زیاد از سنایی است و 3 رباعی دیگر، علاوه بر سنایی به شاعران دیگری نیز منسوب شده است. از رباعیات سنایی، فقط 4 رباعی به شکلی کامل و بدون تغییر در دیوان کبیر آمده، در سایر موارد رباعیات با تغییراتی در چند واژه تا سه مصرع همراه است.
Audiovisual Programs As Sources Of Language Input: An Overview
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۱۳
87 - 93
حوزههای تخصصی:
Audiovisual devices such as satellite and conventional televisions can offer easy access to authentic programs which are considered to be a rich source of language input for SLA (Second Language Acquisition). The immediacy of various audiovisual programs ensures that language learners’ exposure is up-to-date and embedded in the real world of native speakers. In the same line, in the present paper, some anecdotal as well as experimental studies conducted to highlight the pedagogical values of various audiovisual programs such as news broadcasts, movies, cartoons, series and documentary films are reviewed. The related literature indicates that most of the studies are anecdotal which highlight the pedagogical values of various audiovisual programs as sources of authentic language input particularly in an EFL context where access to social interaction in English as a potential source of language input is limited. As a result, teachers are encouraged to expose the language learners to various audiovisual programs to enhance second language acquisition.
نمود در زبان فارسی از منظر دستور گفتمان نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
195 - 240
حوزههای تخصصی:
نمود از دیرباز در حوزه های مختلف علم ازجمله فلسفه، منطق، ادبیات و تدوین دستور و زبان شناسی موردتوجه و مطالعه بوده است. این مفهوم از ابتدای دستورنویسی برای زبان فارسی مورد توجه قرار نداشته است، باوجوداین، از مهم ترین خلط مبحث هایی که در این زمینه صورت گرفته است تمایز قائل نشدن بین زمان دستوری و نمود در بسیاری از این آثار (دستور سخن، دستور پنج استاد و ...) است. در این جستار با بهره گیری از مفاهیم و مفروضات موجود در دستور گفتمان نقش گرا (Hengeveld and Mackenzie, 2009) مقوله نمود در زبان فارسی با استفاده از شیوه ای توصیفی - تحلیلی بررسی می شود و تلاش می شود تا ابعاد جدیدی از رفتار زبان فارسی در ارتباط با این مقوله دستوری بحث شود. در این دستور که اساساً نظریه ای رده شناختی برای ساختار زبان است با معرفی ساختار چند لایه فرمول بندی و رمزگذاری، امکان مقایسه های قابل اتکاتری از نظام های زبانی فراهم می شود. نتایج نشان می دهد که در زبان فارسی در یک سطح نمود کمّی (شامل عادت، تکرری، تک وقوعی، بسامدی) و در سطح دیگر کیفی (تام و ناقص و مرحله ای) از یکدیگر متمایز می شوند. نمود های تام-ناقص و مرحله ای، به سازوکار درونی وضعیت مربوط هستند؛ این نمود ها در مقابل مفهوم نمود کمی قرار می گیرند که بسامد رخداد یک وضعیت را مشخص می کنند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی عملگر اختصاصی برای نشان گذاری نمود کمی وجود ندارد و غالباً از واحدهای واژگانی و عبارت های قیدی برای این نوع نمودنمایی استفاده می شود. درحالی که در میان نمود های کیفی به جز در مورد نمود مرحله ای ممتد، تمامی موارد دارای ابزار دستوری ویژه ای برای نشان گذاری نمود هستند. به طورکلی، در چارچوب دستور گفتمان نقش گرا می توان توصیف جامعی از تمایز های نمودی و شیوه های مختلف نمودنمایی و سازماندهی آن ها در زبان فارسی ارائه کرد.
مطالعه تطبیقی آموزش افعال کمکی وجه نما در کتاب های درسی آموزش زبان انگلیسی مقطع متوسطه اول در ایران و مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مفاهیمی نظیر شک، اجبار و غیره (بیان نگرش گوینده) از طرق مختلفی امکان پذیر است که یکی از آن روش ها، استفاده از افعال کمکی وجه نما و ساختارهای فعلی وابسته به آن هاست. هدف پژوهش پیش رو بررسی مقایسه ای آموزش نُه فعل کمکی وجه نما و ساختارهای فعلی مربوط، در کتاب های آموزش زبان انگلیسی ایران و مالزی است. برای نیل به این هدف از کتاب های انگلیسی دوره مقطع متوسطه اول در ایران و کتاب های انگلیسی مقطع متناظر (از سطح 1 تا 3) در مالزی استفاده شده است. همچنین برای مقایسه کاربرد افعال نامبرده در کتاب های آموزش زبان انگلیسی ایران و مالزی با کاربرد این افعال در زبان انگلیسی معیار، از داده های مرتبط در منبع مرجع British National Corpus استفاده شده است. نتایج پژوه نشان داد که در خصوص فراوانی نسبی برخی از این افعال و ساختارهای مربوط به آن ها در کتاب های ایران و مالزی شباهت هایی وجود دارد، اما به طور کلی فراوانی این دسته از افعال در کتاب های آموزشی مالزی بیشتر از کتاب های آموزشی در ایران است. همچنین بین کاربرد این افعال در کتاب های آموزشی مذکور و فرم طبیعی کاربرد زبان، تفاوت هایی به لحاظ ترتیب فراوانی وجود دارد. نتایج این پژوهش می تواند در زمینه آموزش افعال کمکی و تولید مواد درسی مؤثر در آینده، کاربرد داشته باشد.
واژه بست های ضمیری کردی موکری: تحلیلی نوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه بست ها به طور کلّی ماهیتی بیناحوزه ای دارند و رابط حوزه های واج شناسی، ساخت واژه و نحو هستند. این عناصر ازلحاظ آوایی فاقد استقلال آوایی هستند و به منظور بازنمایی به میزبانی با استقلال آوایی نیاز دارند. توزیع واژه بست ها تابع حوزه های پیش گفته است. واژه بست های ضمیری کردی موکری در نقش های متعدّدی ازجمله مطابقه، مفعول (مستقیم و غیر مستقیم)، مالکیت اسم و ... ظاهر می شوند و از قابلیت حرکت بالایی برخوردار هستند. از این رو عناصر مختلفی متعلّق به مقوله های مختلف، می توانند نقش میزبانی آن ها را بپذیرند. در نوشتار پیش رو با بهره گیری از نظریه واج شناسی نوایی (سلکرک، 1995؛ تراکنبرات، 1999 و آندرسن، 2005) و سلسله مراتب سطوح هفت گانه آن، به مثابه یکی از حوزه های واج شناسی زایشی، جایگاه واژه بست های ضمیری کردی موکری بررسی می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و میدانی انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها نگارنده از شمّ زبانی خود (به منزله گویشور کردی موکری (گویش موکریانی، اُشنویه)) و نیز گویشوران اصیل این زبان به همراه فیش برداری از کتاب ها، مجلاّت و نوشتارهای سایت ها و ضبط حدود پانزده ساعت صدای گویشوران گویش مورد نظر یاری می جوید. مطالعه و بررسی داده های کردی موکری نشان داد که واژه بست های ضمیری به طور نظام مند پس از اوّلین گروه واجی (کلمه نوایی) در درون حوزه فعلی خود واقع می شوند.
نقد و معرفی کتاب: زبانِ فارسی و رایانه: برگزیده مقالات (2 جلد)، به کوششِ: حسین صامتی و محمود بی جن خان، سازمانِ مطالعه و تدوینِ کتبِ علومِ انسانیِ دانشگاه ها (سمت)، 1389
حوزههای تخصصی:
ما در زمانه ای زندگی می کنیم که اطلاعات از هر سو به سمتمان روانه است: سپهری از اطلاعات. بخشِ عمده این اطلاعات در قالبِ زبانِ طبیعی است و ازطریقِ رایانه ها به ما می رسد. به منظورِ دسترسی به این دانشِ ذخیره شده و همچنین، ایجادِ میاناهای[1]انسان- ماشین، پردازشِ زبانِ طبیعی، در جامعه اطلاعاتیِ چندزبانه امروزی، نقشِ پررنگ تری یافته است. برنامه های تصحیحِ دستور و املای کلمات، بازیابیِ اطلاعات در پایگاه های داده و ترجمه از زبانی به زبانِ دیگر از پرفروش ترین برنامه های پردازشیِ زبان اند. موفقیت این نرم افزارها تخیل فرد را پروار می کند، اما باید پذیرفت که این برنامه ها همچنان ازنظرِ هوش و کارآمدی، کمبودهای اساسی دارند. در واقع، هدفِ جاه طلبانه انسان برای ایجادِ نرم افزارِ تولید و درکِ عمیقِ زبانِ طبیعی، که ابزاری قوی برای ترجمه خودکار و ارتباطِ دوسویه ماشین و انسان گردد، همچنان دور از دسترس می نماید. به نظر می رسد برای حلِ مسائلِ همچنان مکتومِ این زمینه ها باید به علومِ پایه، و دراین مورد، علمِ زبان شناسی، توسل جست. مسائلِ زبان شناختیِ فارسی، از دیدگاهِ نظری، پیشینه و رشدِ قابلِ توجهی دارند، اما پردازشِ رایانه ایِ آن ها قدمتِ چندانی ندارد. شاید زمانِ آن رسیده باشد که با بسترسازی و ارائه گسترده ترِ محتوای تولیدی، پردازشِ زبانِ فارسی را جدی تر بگیریم. کتابِ ""زبانِ فارسی و رایانه"" نگاهی دوجانبه، زبان شناختی و رایانشی، به مسائلِ مربوط به پردازشِ زبانِ فارسی دارد.
بررسی انتقال گویش های اجتماعی از آلمانی به فارسی با استناد به ترجمه فرشته آبی، اثر هاینریش مان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه دارای نکات ظریفی است که بی توجهی به آن ها ممکن است باعث آسیب دیدن متن و مفهوم آن شود. یکی از این نکات اساسی گویش های اجتماعی است که شایسته است مانند گویش های جغرافیایی در ترجمه دیده شود. گویش های اجتماعی که گاه پیکره اصلی داستان را می سازد، معرف شخصیت ها و حاوی اطلاعاتی در ارتباط با گویشوران است. جستار حاضر به تبیین اهمیت و کارکرد این نوع گویش ها در متون ادبی می پردازد و انتقال آن ها را در ترجمه بررسی می کند، با استناد به ترجمه فرشته آبی ، رمانی اجتماعی از هاینریش مان، به دست محمود حدادی از زبان آلمانی به فارسی که در سال 1373 نشر آویشن منتشر کرده است. این جستار علاوه بر تجزیه و تحلیل راهبردهای مترجم برای انتقال گویش های اجتماعی سه شخصیت داستانی این اثر، به دنبال بررسی این نکته است که باید به چه عواملی در ترجمه این نوع گویش ها توجه کرد.
معرفی کتاب جملات بی متن
حوزههای تخصصی:
کتاب نظری، جملات بی متن، در حوزه زبان شناسی متن، برای اولین بار در سال 2012 در انتشارات ارمان کولَن (Armand Colin)، در شهر پاریس به زیر چاپ رفت. در این کتاب، دومینیک منگنو بر موضوعیت جملات کوتاه بی صدا و بی متن – مثل جملات قصار و پندآموز، شعارهای سیاسی، ضرب المثل ها، حقیقت های کلی، عناوین مطبوعاتی و غیره - جدا شده از ساختار اصلی اولیه و حاضر در کلام شفاهی یا کتبی گویش وران در یک جامعه زبانی مشخص، در این خصوص زبان فرانسه، تمرکز و بدین امر مهم تاکید می کند که معنا – تفسیر یک جمله کوتاه ماخوذ و مجزا از ساخت دستوری-کلامی اصلی اولیه با معنای همان جمله که در بافت و ساخت ثانویه (énonciation aphorisante) در جایی (بافت کلامی) دیگر توسط کاربری دیگر به کار برده می شود یکسان نخواهد بود. به نظر منگنو، فهم همچون گزاره ایی به شرایط خاص شکل گیری گفتار بستگی مستقیم داشته و در نهایت منجر به غیریت (altérité) در سخن گوینده (فعلی) می شود.
تحلیل انتقادی شناختی مجاز در سرخط های انتخاباتی روزنامه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه میان ایدئولوژی سیاسی در گفتمان رسانه ای و مجاز مفهومی در سرخط روزنامه های ایران می پردازد. در این پژوهش، با اتخاذ دیدگاه تحلیل انتقادی مجاز (ژانگ، 2014)، به تحلیل انتقادی شناختی مجاز در سرخط های انتخاباتی روزنامه های ایران پرداخته می شود، تا مشخص شود کدام مجاز های مفهومی در سرخط روزنامه های ایران با موضوع انتخابات به کار رفته است و چگونه ایدئولوژی های سیاسی روزنامه های اصلاح طلب و اصولگرا، در انتخاب مجاز های مفهومی در سرخط خبرهای انتخاباتی تأثیرگذار است. داده های پژوهش از میان سرخط های خبری انتخاباتی 12 روزنامه اصولگرا و اصلاح طلب،(تعداد=289 شماره) در بازه زمانی نیمه فروردین تا نیمه خرداد 1396 به مدت 2 ماه، به صورت در دسترس جمع آوری و مجاز ها بر اساس اصول نظریه مجاز مفهومی شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه این بررسی نشان می دهد که هر دو نوع مجاز کل به جای جزء (3 نوع)و جزء به جای کل (2 نوع) به ترتیب با نقش های برجسته سازی و گسترش، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج مؤید این است ایدئولوژی بر چگونگی شکل گیری مجاز تأثیرگذار است و مجازها ابزاری برای بازتولید ایدئولوژی در رسانه هستند. بدین ترتیب، مطالعه مجاز مفهومی، در کنار سایر سازوکارهای شناختی، به تحقق اهداف مطالعات تحلیل گفتمان انتقادی کمک می کند.
تحلیل مفهوم «زندگی« از نگاه اجتماعی-شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دو روش پیکره ای و پرسش نامه ای به تحلیل مفهوم «زندگی» در زبان فارسی پرداخته است. بدین منظور، فراوانی نگاشت های تأثیرگزار بر مفهوم سازی «زندگی» در 120 جمله ی شاهد پایگاه داده های زبان فارسی بررسی شد. مشخص شد که در پیکره های زبان فارسی حوزه ی مبدأ «مکان» بیش تر از حوزه های مبدأ دیگر در مفهوم سازی «زندگی» نقش دارد. در تحلیل پرسش نامه-مدار، پرسش نامه ای با 11 جمله ی استعاره-محور و گرایش-محور (گرایش فکری) به 120 نفر نمونه ی تصادفی ارائه شد. افراد نمونه به 6 گروه زنان زیر 20 سال، مردان زیر 20 سال، زنان بین 25 تا 35 سال، مردان بین 25 تا 35 سال، زنان بالای 50 سال و مردان بالای 50 سال تقسیم می شدند. جمله های پرسش نامه، خبری و با ضمیر متکلم وحده طراحی شدند. گزینه های انتخابی پرسش نامه 5 مورد و به صورت طیفی از «بسیار موافقم» تا «بسیار مخالفم» انتخاب شدند. در این مطالعه مشخص گردید که سنین و جنسیت های مختلف جامعه ی فارسی زبان در تعریف مفهوم «زندگی» با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در پایان، نگاشت های استعاری مفاهیم «زندگی» به دو روش پیکره بنیاد و پرسش نامه بنیاد با یکدیگر مقایسه گردید و این نتیجه حاصل شد که جامعه ی فارسی زبان تا حد زیادی با پربسامدترین نگاشت های پیکره بنیاد مفهوم «زندگی» موافق است.
سهم گستردگی و عمق دانش واژگان در موفقیت خلاصه نویسی فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین گستردگی و عمق دانش واژگان وموفقیت خلاصه نویسی فراگیران، به دنبال رسیدن به پاسخ این سوال می باشد که کدام جنبه از دانش واژگانی پیش بینی کننده قوی تری برای نمرات خلاصه نویسی در متون داستانی، استدلالی و تفسیری می باشد. بدین منظور، 80 نفراز دانشجویان زبان انگلیسی در سطح متوسط به بالا، ابتدا آزمون های تافل نوشتاری و آزمون نوشتاری انگلیسی تافل و سپس آزمون های گستردگی دانش واژگان و عمق دانش واژگان را پاسخ دادند و پس از آن به خلاصه نویسی متون مختلف پرداختند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که گستردگی و عمق دانش واژگان با تشخیص نقاط اصلی، استفاده از استراتژی های خلاصه نویسی و شاخص های نگارش در خلاصه های متون داستانی، استدلالی و تفسیری مرتبط است. همچنین، نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که عمق دانش واژگان نسبت به گستردگی دانش واژگان، موفقیت در خلاصه نویسی را بهتر پیش بینی می کند. بنابراین، مدرسان باید فراگیران را به خواندن مستمر و زیاد متون مختلف تشویق کنند، تا از این طریق بر عمق دانش واژگانی آنها بیافزایند.